آیا میشود با فردی که به گرایش سادومازوخیسم یا BDSM علاقه دارد، ازدواج کرد و یا یک رابطه طولانی را تجربه نمود؟
پیامهای زیادی از طرف شما مخاطبین محترم در خصوص مشاوره در موضوعات مختلف برای من ارسال میشود. تصمیم گرفتم از این پس به این سوالات که جنبه عمومی هم دارند با عنوان «پیام شما» در وبلاگ پاسخ دهم. برای حفظ حریم خصوصی اطلاعات نام و مشخصات تغییر داده شدهاند.
پیام: ازدواج با فرد بی دی اس امی
در صورتی که کسی گرایشات BDSM داشته باشد چطور و با چه کسی باید ازدواج کند؟
پیام ارسالی از آقای کیوان
آیا حتما باید با کسی با گرایش مشابه ازدواج کند؟
آیا می تواند با کسی که این نوع گرایش ندارد ازدواج کنه؟
در صورت اول در کشور ما که نگاه به مسائل جنسی بسته هست و کمتر اطلاع دارند چطور زوج مناسب خود را باید پیدا کند؟

پاسخ یک: آیا گرایش BDSM بیماری است؟
پیش از اینکه به مبحث ازدواج و رابطه بپردازیم، باید دید آیا کسی که به روابط بی دی اس ام علاقه دارد، بیمار است یا خیر؟ تا بیست سال پیش که تحقیقات زیادی در این زمینه انجام نشده بود، عموما تصور بر این بود که افراد دامیننت یا سابمیسیو بیمار هستند و به دنبال کشف و علل میرفتند. اما همانطور که با قاطعیت همجنسگرایی از دایره بیماریهای روانی در سال ۲۰۱۳ خارج شد، محققین در زمینه رابطه BDSM نیز به نتیجهای مشابه رسیدند.
پس از نبردی طولانی و دشوار، فهرست DSM-5 (راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی که در 2013 منتشر شد) کینک را از معیارهای تشخیصی حذف کرد و توضیح داد که کینک به تنهایی دلالت و نشانه بیماری ذهنی نیست. مطالعات بی شمار و مدارک محکمی جمع آوری کردند که کینک اگر هر چیزی باشد، یک ناسازگاری عادی در تمایلات جنسی انسان است و حتی میتواند سلامت ذهنی را نشان دهد. افراد کینکی امتیاز بالاتری از همتایان «وانیلا» در رضایت و لذت جنسی، تجربه پذیری، خود آگاهی، شادی و رهایی از کشمکش در روابط خود کسب کردهاند [منبع گزارش]. همچنین، طرفداران BDSM میزان بالاتری از افسردگی، تمایل به خشونت، پارانویا، عزت نفس کم، پریشانی یا استرس پس از سانحه را نسبت به وضعیت طبیعی جامعه نشان ندادهاند.
تحقیقات نشان میدهد که افراد با تمایلات BDSM اگر نه کمتر اما بیشتر از عموم مردم هم دارای مشکلات روانشناختی نیستند و هیچگونه اختلال روانی منحصر به تمایلات کینکی در خود ندارند. درواقع، نتیجه تستهای روانشناختی استانداردی که توسط یک محقق لس آنجلسی روی صدها فرد با تمایلات BDSM انجام شد نشان میدهد که تمام آنها از نظر روانی سالم هستند.
در تحقیق دیگری، محققان استرالیایی تعداد ۱۹۳۷۰ نفر در محدوده سنی ۱۶ تا ۵۹ سال را مورد بررسی قرار دادند. در بین ۲.۲ درصد از مردان و ۱.۳ درصد از زنانی که خود را متعهد به BDSM دانستهاند ، همگی از نظر روانشناختی سالم بوده و هیچ سابقه نامتناسبی از سواستفاده جنسی در دوران کودکی یا هرگونه آسیب جنسی نداشتهاند.
با وجود تعداد کم تحقیقات در زمینه سلامت روانی کسانی که گرایشات BDSM دارند، مدارکی وجود دارد که نشان میدهد این افراد از نظر روانشناختی سالمتر از افراد دیگر هستند. دکتر آندریاس ویسمیر در تحقیقات سال ۲۰۱۳ بر روی ۹۰۲ شخص شرکت کننده در جلسات BDSM و ۴۳۴ شخص با گرایش سکس نرمال، متوجه شدند که در مقایسه با گروه کنترل، انجام دهندگان BDSM خود را کمتر عصبی و کمتر حساس به رد شدن و بیشتر برون گرا و پذیرا برای تجربیات جدید (ریسکپذیر) و حتی با وجدانتر نشان دادند.
این موضوع به خصوص برای کسانی که خود را دامیننت توصیف کرده بودند درست بود و این افراد از نظر روانشناختی سالمتر از سابمیسیوهای همتای خود بودند؛ اما حتی کسانی که خود را سابمیسیو توصیف کرده بودند نیز از نظر سازگاری روانشناختی از حیث عمومی بالاتر بودند.
این مطالعه یکی از بسیار مواردی است که نشان می دهد افرادی که گرایشات BDSM دارند لزوما از بیماری روانشناختی رنج نمیبرند. هرچند که لذت درد یک هدف ابتدایی در بسیاری از جلسه های سادومازوخیسم است اما آسیب و اهانت کردن، هرگز هدف نیست!
پیشنهاد مطالعه: مقالات با موضوع پژوهش در رابطه ارباب و برده

پاسخ دو: هدف از ازدواج و مبنای آن چیست؟
این مساله یکی از مهمترین موضوعات برای شروع هر رابطهای است. آیا شما میخواهید برای سکس یا رهایی از تنهایی ازدواج کنید یا دنبال رسیدن به هدفهای خود به شیوهای دیگر هستید؟ نیاز به بقا در بشریت باعث شده است که مهمترین اولویت برای ازدواج در همه زمانها حفظ نسل و ادامه آن باشد. در اینجا از بررسی این موضوع عبور میکنیم و مخاطب ما افرادی هستند که جدای از مساله بقا، به دنبال داشتن پارتنر و تجربه زندگی همراه با یک شریک، هستند.
ازدواج هم مانند هر قرارداد و توافق دیگری باید با مذاکره و گفتگو پیش برود. طرفین مذاکره اگر نتوانند به خواستههای خود برسند و در عین حال خواستههای طرف مقابل را تامین نکنند، این معامله یا شکل نمیگیرد یا اگر بگیرد به سرعت به خرابی میرود. خوشبختانه در سالهای اخیر بیشتر در مورد مسائل جنسی پیش از ازدواج صحبت میشود. بازتر شدن این فضا به بهتر شدن کیفیت رابطه و ازدواجها میرسد و نتیجه این مباحث چارچوبها، اصول و بنای رابطه شما با فردی دیگر میشود. اگر شما نتوانید فانتزیها و علایق خود را بیان کنید، هیچگاه با ورود به ازدواج نمیتوانید از آنها عبور نمایید.
بسیاری از افراد ازدواج را نوعی محدودیت تعریف میکنند. محدودیتی از جنس تغییر شیوه زندگی، تغییر رفتار، تغییر عادات و بازسازی کامل شخصیت. متاسفانه فراموش میکنیم که شخصیت یک انسان یک روزه و یک ماهه ساخته نمیشود که با یک مراسم و فرایند به نام ازدواج تغییر کند. اصولا تغییری در شخصیت افراد به وجود نمیآید مگر با صرف زمان بسیار زیاد و کمک مشاورین خبره. بنابراین در رابطه به دنبال تغییر کسی نباشید و صرفا به بیان نظرات در مورد آداب و شیوه زندگی پارتنر خود بسنده کنید. به کسی فشار وارد نکنید و اگر واقعا رابطه برای شما مشکل است و به هیچ نحوهای نمیتوانید مسائل پیش آمده را حل کنید، بهترین و سالمترین راه، جدایی است.

پاسخ سه: اهمیت سکسولوژی بر رابطه/ازدواج چقدر است؟
همانطور که اشاره شد، در سالهای اخیر راحتتر در مورد مباحث جنسی صحبت میشود. به حتی خوشبختانه پیش از امضای هر سند و قراردادی برخی زوجها با هم رابطه جنسی را تجربه میکنند. موضوعی که پیش میآید نه صرفا رابطه سادومازوخیسم بلکه نحوه بیان و مواجهه با آن هست. متاسفانه بسیاری از افراد علایق خود را به شکل منزجرکنندهای بیان میکنند. این شیوه بیان و نمایش گرایشها حتی افرادی که به BDSM علاقه دارند را از این افراد دور میکند.
مساله بعدی بر سکسولوژی، نزدیکی و هماهنگی علایق و خواستهها هست. اگر پیش از ازدواج یا در طول رابطه متوجه اختلاف سلیقه و علایق هستید، بهتر است رابطه را ادامه ندهید. همچنین بسیاری از افراد هستند که با پیش داوری و ذهنیت منفی به این مسایل نگاه میکنند. تغییر نگاه در این افراد نیازمند خواست خود آنها است. هرچقدر شما تلاش بکنید و فکتهای علمی برای آنها بفرستید، تا زمانی که این دسته افراد خود آمادگی پذیرش چنین گرایشی را نداشته باشند، به دیده نفرت به آن نگاه میکنند.
اما اگر شما با کسی ازدواج کردهاید و او هیچ علاقه و میلی به چنین روابطی ندارد، دو حالت وجود دارد. یا واقعا علاقه ندارد یا ترس از بیان دیدگاهها دارد. در مورد اول به هیچ عنوان نباید با زور و فشار اقدام کنید. پیامهای زیادی از طرف مردان متاهل دریافت میکنم که به دنبال ایجاد علاقه در همسر خود برای رابطه گروهی و موارد مشابه هستند. این رفتار نوعی تجاوز به علایق و حقوق پارتنر است و اصلا نباید ادامه پیدا کند.
اما افرادی که خجالت میکشند یا ترس از قضاوت شدن دارند، نیازمند زمان و صداقت در گفتار هستند. فرقی ندارد پارتنر شما مرد باشد یا زن، شما باید فضای امن برای بیان امیال شخصی را به وی بدهید. بسیاری از زوجها با من تماس میگیرند و تصور میکنند اگر یک بار به پارتنر خود فرصت «دامیننت» بودن در سکس را بدهند به معنی تغییر سبک زندگی فعلی و برده همیشگی شدن برای همسر است! تا زمانی که طرفین صادقانه در مورد BDSM و کلا سکس صحبت نکنند، به ارگاسم روانی و جسمی نمیرسند.
در نهایت اینکه تداوم و خوشحالی در رابطه صرفا به سکس یا رابطه بی دی اس ام، وابسته نیست اما گرایشهای جنسی یکی از عوامل مهم است.
اصلا مهم نیست شریک زندگی که انتخاب میکنید به BDSM گرایش داشته باشد یا نه. شما باید صادقانه امیال و فانتزیهای خود را بیان کنید و اگر علایق ایشان با علایق شما هماهنگ بود، به مرحله بعد و شروع رابطه در زیر یک سقف بروید.
اونتاشگال . خرداد ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی
پادکست اونتاشگال را از CastBox – Apple Podcast – Spotify – Google Podcast بشنوید.