زندگی به سبک اونتاشگال . با گرایش دامیننت از سال ٢٠٠٩ . نکات آموزشی و خاطرات در زمینه سادومازوخیسم و تمایلات ارباب و برده
نویسنده: اونتاشگال
ارباب، مستر و دامیننت که از سال ۲۰۰۹ با این گرایش زندگی میکنم. در این وبلاگ یادداشتها، ترجمه مقالات معتبر و آموزشی به همراه خاطرات شخصی منتشر میشود. برای همکاری میتوانید در صفحه تماس پیام دهید. اطلاعات بیشتر در صفحه درباره من موجود است.
ممکن است شما نیز سویچ باشید بدون آن که از آن اطلاعی داشته باشید. اما سویچ بودن در تخت خواب به چه معناست و آیا این مساله فقط مربوط به BDSM میشود؟
هنگامی که عبارت «دامیننت» و «سابمیسیو» را میشنوید، ذهنتان فورا سمت BDSM میرود؟ آیا کلمات به تنهایی استرسزا هستند؟ با وجود این که این کلمات به BDSM مربوط میشوند، در حقیقت تنها دو انتهای یک طیف از تمایلات و نحوه رفتار مردم هنگام سکس هستند. به نظرتان در طول این طیف چه چیزی قرار دارد؟ برخی از افراد به سمت یکی از دو نقش جذب میشوند، اما برخی دیگر کمی از هردو نقش را دوست دارند. مطمئنا زمانهایی هست که با وجود این که همچنان احساس تحت سلطه بودن شما را تحریک میکند، دلتان میخواهد مثل یک دامیننت کنترل را در تخت به دست بگیرید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش رابطه ارباب و برده قرار دارد و مارس ۲۰۱۹ در مجله MensHealth انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
سوییچ چه کسی است؟
سوییچ شخصی است که بسته به احساسش در لحظه، هم به دامیننت بودن و هم به سلطه پذیر بودن هنگام سکس علاقه دارد. سوییچ بودن به این معنا نیست که لزوما هر زمان که سابمیسیو هستید دوست دارید دامیننت نیز باشید. ممکن است بیشتر زمان زندگی خود را صرف یکی از این موارد کنید. چکیده مطلب آن که گاهی دوست دارید نقش دامیننت و گاهی نقش سابمیسیو را داشته باشید.
همان گونه که استفانی تردگیل، سکس تراپیست و سکسولوژیست، میگوید «ترمینولوژی سعی میکند زبانی به ما بدهد که بوسیله آن بتوانیم تجربیات خود را بشناسیم، نام گذاری کنیم و درباره آن با پارتنر خود صحبت کنیم. هرچند که اکثر ما سطحی از سلطهطلبی و سطهجویی را در وجود خود داریم، سوییچ بودن بیشتر مربوط به حوزه BDSM است. این تمایلات کینکی میتواند در طول زمان تغییر کند، همیشه با یک پارتنر باشد یا هرکدام با پارتنرهای دیگر، واژه سوییچ لیبلی است که میتوانید بپذیرید یا آن را رد کنید و نه بیشتر از آن.»
تمام معنی سوییچ بودن این است تمایلات شما درباره کنترل در تخت خواب گاهی جا به جا میشود. وقتی در این باره فکر میکنید، با اکثر چیزها احساسات و نظرتان تغییر میکند، پس چرا هنگام سکس اینگونه نباشد؟ گاهی کنترل در دستان شما باشد و گاهی پارتنر همه چیز را هدایت و مدیریت کند.
به گفته آندره شاکتی، سکس وورکرو مربی رابطه، «مثل بسیاری از مسائل جنسی دیگر، بیان سوییچ بودن برای مردان میتواند سختتر از زنان باشد، چون در جامعه به مردانی که قوی، محکم و دارای قدرت هستند ارزش داده میشود و بیشتر مورد علاقه هستند. در جامعهای که هنوز نرینگی و نر بودن را گرامی میدارد، مردان اغلب میترسند با ابراز خود، نرینگی و مردانگیشان را زیر سوال ببرند.» به یاد داشته باشید که این تمایلات جنبههای سکسی سالم و واقعی شما هستند.
شخص سوییچ در طول یک طیف قرار دارد
باز هم میگویم، هیچ سایزی نیست که مناسب همه کس باشد. برای هر ویژگی یک طیف گسترده وجود دارد که هر شخص در نقطهای از این طیف جا میگیرد. شاکتی میگوید:«دقیقا مانند تمایلات جنسی، میتوان بازیهای قدرت را نیز در طول یک طیف قرار داد. بسته به چیزهای متغیر زیادی مثل اعتماد به نفس، شغل، سلامت جسمی و روانی، سن تقویمی، تجربه زندگی و شخصی که با او رابطه داری، خواسته شما برای قدرت در برابر آسیب پذیری در تخت خواب میتواند فروکش کرده یا زیاد شود. این موضوع صد در صد نرمال است.»
همانگونه که اخیرا بحث کردیم، شاید دوست داشته باشید اکثر اوقات تحت کنترل باشید، اما هر از چندگاهی نیز به کنترل کردن پارتنر جنسی خود احساس نیاز کنید. این که دائما در حال نقش عوض کردن نیستید به این معنی نیست که از هر دوی آنها لذت نمیبرید. هر شخص سوییچی تمایلات و الگوهای شخصی خودش را در تخت خواب دارد.
سویچ بودن به معنی به دیوانگی در سادومازوخیسم نیست
واقعا سوییچ بودن به معنی شیرجه رفتن در اعماق BDSM نیست. شاکتی میگوید:«سوییچ بودن راهی رایجتر از چیزی است که فکر میکنید. ما اغلب در زمینه سکس کینکی درباره سویچ بودن میشنویم، اما برای کاوش و تجربیات متفاوت مجبور نیستید سراغ شلاق و زنجیر و کارهای پیچیده بروید، محرکها و ناهماهنگیهای قدرت قسمتی از هر رابطه حقیقی است؛ آگاهی و بازی کردن با آنها در یک محیط امن، مورد رضایت طرفین و کنترل شده – برخلاف انکار کردن و قید آن را زدن – نه تنها میتواند به لذت و هیجان رابطه کمک کند، بلکه باعث راحتی و آسودگی خیال نیز میشود.»
به روشهای زیادی و بدون شیرجه زدن در دریای BDSM میتوان آب را تست کرد. بدون هر عمل فیزیکی و تنها با درتی تاک شروع کنید. با صراحت به پارتنر خود بگویید دوست دارید با او چه کاری انجم دهید یا او با شما چه کاری انجام دهد. آمادهاید که کارتان را در عمل پیش ببرید؟ میتواند به سادگی این باشد که هنگام سکس تاپ باشید یا کمی بیشتر پیش رفته و اسپنکی آرام نیز انجام دهید. باید یاد بگیرید که چه چیزی مناسب شما و پارتنرتان است. شاید هنگامی که به عنوان یک سوییچ در احساسات خود کاوش میکنید بخواهید BDSM سختتری تجربه کنید. اگر پارتنرتان موافق است، انجامش دهید. از طرف دیگر ممکن است نخواهید این کار را انجام دهید و این مسئله کاملا نرمال و طبیعی است. تمایلات جنسی هر شخصی منحصر به فرد است و هنگام شروع به کشف تمایلات خود، امتحان کردن چیزهای جدید برای فهمیدن آن است که چه چیزهایی مورد علاقه شما هستند و چه چیزهایی نیستند. نکته مهم این که سوییچ بودن به این معنی نیست که شما مجبورید هرکاری که با آن ناراحتید را انجام دهید. شما و خودتان به تنهایی سوییچ بودن را برای خود معنا میکنید.
چگونه با پارتنر خود درباره سوییچ کردن صحبت کنیم؟
بخشی از یک رابطه سالم و ارتباط پذیر این است که بتوانید تفکرات و احساسات خود را به اشتراک بگذارید. بیان احساست جنسی، خصوصا در یک رابطه جدید میتواند ترسناک باشد. اگر چه یک پارتنر محترم بدون قضاوت به شما گوش خواهد کرد.
شک دارید که چگونه درباره اش صحبت کنید؟ شاکتی میگوید: «ابتدا سخاوتمندانه زمانی آرام را که هیچکدامتان احساس هیجان بیش از حد و عجله ندارید به این گفت و گو اختصاص دهید، دوم تمایلات خود را به گونه مشابه یک تشخیص سرطان جلوه ندهید! به جای حاشیه رفتن و من من کردن و معذرت خواهی کردن برای چیزی در حال ابرازش هستید ( ولو این که این موضوع خبر خوبی نباشد) فانتزیهای خود را به آرامی و مطمئن تر از هرآنچه میتوانید بیان کنید. تاکید کنید که پارتنرتان چقدر برایتان جذاب است و با فکر کردن به سوییچ کردن با او چقدر هیجان زده میشوید.»
از اینجا به بعد شاکتی بر اهمیت زمان دادن به پارتنر خود برای فکر کردن و تحلیل چیزهایی که فهمیده تاکید میکند. این کار بدین معن نیست که شما کار بدی انجام داده اید اما ممکن است او هنوز به زمانی برای تصمیم گرفتن و پذیرش این موضوع نیاز داشته باشد. کلید موفقیت شما ارائه کردن اطلاعات دقیق است، درباره این که سوییچ چیست و امیدوارید چگونه این موضوع را وارد زندگی جنسی خود کنید.
اگر پارتنرتان برای این موضوع احساس راحتی میکند، تجربه اش کنید
خب، حال با پارتنر خود درباره سوییچ بودن حرف زده اید، این عالی است! انشاالله بعد از این که به او برای فکر کردن درباره چیزی که گفتید زمان دادید، برای آمیختن آن به زندگی جنسی تان آمادگی دارد ( اگر هم نه، لازم است به او احترام بگذارید).
درباره آنچه قصد دارید امتحانش کنید با یکدیگر حرف بزنید. «چیزی که باید بدانید این است که ممکن است علایقتان در طول زمان تغییر کند و این مشکلی ندارد! به خود اجازه دهید برای چیزی که باعث لذت شما میشود کاوش و تجربه کنید. در دنیای کینک یا سوییچ کردن ممکن است تغییر نقش از تاپ به باتم هنگام سکس کمی ریسکی باشد، اما تا هنگامی که هر دو ایمن هستید از کاوش لذت ببرید! ممکن است از میزان لذتی که پس از «سوییچ کردن» نقشها تجربه میکنید غافلگیر شوید.
اگر تازه واردید، بهتر است قدمهای کوچک و آرام برای دخیل کردن سوییچینگ به زندگی جنسی خود بردارید. شاکتی میگوید: «کوچک شروع کنید. حتی اگر هدف بلندمت شما اضافه کردن شلاق و زنجیر به مجموعه سوییچینگتان است، اول با کمی درتی تاک جدید در طول سکس شروع کنید، سپس کمکم جدیتر شوید.»
پس از تجربه، بدانید که سوییچ بودن تنها یک جنبه از تواناییهای جنسی شماست، سعی کنید از تمام آن لذت ببرید.
افرادی که به سویچ علاقه دارند به دنبال قضاوت دیگران نیستند. اینکه بتوانید در هر حالتی از رابطه جنسی لذت ببرید، یک شجاعت را به همراه دارد. بدون ترس از هر قضاوتی، از علایق خود لذت ببرید.
اونتاشگال . آذر ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
هنگامی که درباره چگونگی انجام اولین سکس در لزبینها و خانمهای همجنسگرا صحبت میکنیم، فکر میکنید که باید این کار را به شکلی ساده و وانیلی انجام دهند. اما پس از گذشت مدتی، کمی کینکی کردن آن میتواند خیلی جالب باشد، به همین دلیل این این مقاله را نوشتهایم.
شما در حال حاضر حتی اگر هیچ تجربهای نداشته باشید نیز میدانید چگونه سکس کنید، اما باندیج و BDSM نیازمند یادگیری و آموزش اساسی است. اولین باری که شخصی را اسپنک میکنید حرفهای نخواهید بود، اما احتمالا خیلی هم در انجام دادنش بد نباشید، همچنین زیاد تمرکز کردن روی چیزهای خاص آسان است مثل توجه کردن به طناب، به جای شخصی که در حال بستنش هستید. همچنین اگر مجبور نباشید همزمان با تماشای یک ویدیوی «چگونه باندیج کنیم» کار خود را انجام دهید، این کار میتواند راحتتر باشد و میتوانید تمام حواس خود را متوجه پارتنر خود کنید.
این پست خیلی ساده و پایه ایست، همچنین در این زمینهها و در کل مسائل مربوط به سکس لزبینها، عموما بر اساس تجربیات خود صحبت میکنیم و این تجربیات میتوانند بشدت شخصی باشند – بنابراین ما ادعای متخصص بودن نداشته و بازخوردها، نظرات و تجربیات شما را با آغوش باز میپذیریم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش مهارت در رابطه ارباب و برده قرار دارد و فوریه ۲۰۱۲ در وبسایت AutoStraddle انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
گفت و گوی آزادانه
اولین شرط برای رابطه سادومازوخیسم، صحبت کردن است. مشخص کنید که به چه چیزهایی در حال حاضر علاقه دارید، چه چیزهایی را دوست دارید امتحان کنید، چه چیزهایی را ممکن است در آینده بخواهید امتحان کنید و چه چیزهایی را تحت هیچ شرابطی امتحان نخواهید کرد. میتوانید ذهن خود را روی کاغذ بیاورید و از یک لیست بله/خیر/شاید استفاده کنید. اما حتما انجامش دهید و به شما چند مورد را برای بررسی و افزودن، پیشنهاد میکنیم:
باندیج ساده و سبک
باندیج پیچیده و سنگین
کبودی
سینه بند
دست بند
خودنمایی
بازی غذا
کشیدن مو
قطعات یخ
نگهدارندههای چرمی
بازی با نیپل
کنترل ارگاسم
بازی قدرت (هرنوعی)
اسپنک کردن
اسپنک شدن
تحقیر
شلاق
خیلی چیزهای دیگر
سپس در این باره با پارتنر خود صحبت کنید. به یاد داشته باشید: هدف شما این است که هرچیزی را به صورت امن، عاقلانه و مورد رضایت طرفین تجربه کنید و تنها راه برای دستیابی به این هدف ارتباط و گفت و گو است. این مسئله که پیش از انجام هر کاری با یکدیگر درباره آن صحبت کرده و باهم درباره اتفاقاتی که رخ خواهند داد تصمیم بگیرید، بسیار مهم است.
تحقیق کنید
یکی از بهترین روشها برای فهمیدن علایقتان، خواندن مطالب و دیدن فیلمهایی مرتبط با آن است. کتابهای متعدد فوق العادهای در زمینه باندیج اروتیک و BDSM لزبینها وجود دارد. آنها را بخوانید تا بفهمید چه چیزی شما را تحریک میکند.
تحصیلات نیز اهمیت دارد. کتابها و منابع آنلاین زیادی درباره باندیج و BDSM وجود دارد. در زیر نمونهای کوچک از یک مورد را میخوانید:
«پروژه BDSM» در زمینه جنسی یک منبع عالی برای شروع بود. موضوعات شامل پیشنهاداتی برای سابمیسیوها، دامیننتها و کینکی بودن است:
«مسئله کلیدی که بین یک خشونت ظالمانه و یک فعالیت BDSM یا کینکی تفاوت ایجاد میکند، توافق و رضایت است. تمام افراد رابطه BDSM با رضایت به آن میپردازند و هرکدام اطلاعات و دانشی درباره آنچه ممکن است رخ دهد دارند، همچنین همه شرکت کنندهها توافق میکنند که توانایی کنار آمدن با سختیهای پیش رو و بازیهای سخت را دارند. افرادی که آنها را ملاقات میکنید ممکن است شما را برای سابمسیو بودن در تخت قضاوت کنند یا قضاوت نکنند، درست است – من ادعا نمی کنم که کسی قضاوتتان نخواهد کرد. دیت کردن سخت است، و نشان دادن خود با تمایلات حقیقی نیز موقعیت آسیب پذیری به وجود میآورد. اما به یاد داشته باشید: آسیب پذیری از قدرت میآید نه از ضعف. این که بتوانید خود را صادقانه ابراز کنید نیازمند قدرت است. نشان دادن رنگهای واقعی خود ریسک است چون ممکن است مورد تمسخر واقع شده یا دیوانه نامیده شوید. اما پاداش آن بسیار بزرگ است: ممکن است پارتنر رویایی خود را برای بازیهای کینکی پیدا کنید.»
در بخش آموزش رابطه ارباب و برده در وبلاگ اونتاشگال میتوانید مطالب متنوعی بیاموزید.
پیش بروید
درباره امنیت صحبت کنید چرا که بسیار مهم است. بدین منظور لازم است کلمه امنیتی برای توقف هرآنچه در حال رخ دادن است انتخاب کنید، چون ممکن است گاهی بخواهید عجز و التماس کرده و بدون آن که واقعا دلتان بخواهد، بگویید «بسه»، گاهی نیز ممکن است بخواهید همه چیز فورا تمام شود (از کلماتی به عنوان کلمه امنیت استفاده کنید که در صحبتهای هنگام سکس رایج نیستند، میتوانید از کد رنگها استفاده کنید. قرمز به معنی توقف، زرد به معنی آرامتر. اگر دهان یکی از طرفین بسته شده، بر سر علامت دیگری توافق کنید).
همچنین امنیت میتواند به معنی آن باشد که شما تمام چیزهای لازم برای یک سکس امن را در اطراف خود دارید، مثلا تمام اسباب بازیهایی که میخواهید استفاده کنید تمیز بودده و به خوبی آماده شدهاند، یا اگر شمع بازی میکنید، در نزدیکی خود چیزی برای خاموش کردن یک آتش اتفاقی دارید، قیچیهایی دارید که اگر لازم بود طنابها را ببرید یا کلید دستبندها را جایی در دسترس گذاشته اید.
همچنین گفت و گویی داشته باشید درباره این که میخواهید چه اتفاقی، خصوصا برای شما، رخ بدهد. اگر به کنترل کردن یا در کنترل پارتنر خود بودن علاقه داربد، به چیزهایی نیاز خواهید داشت. و اگر از بستن یا بسته شدن لذت میبرید، وسایل مورد نیازتان چیزهای دیگری خواهد بود. در این جا مطالعه درباره باندیج اروتیک به کارتان میآید.
در نهایت، بدانید که دقیقا ظرفیت انجام چه کاری را دارید. باندیج تعلیقی بشدت سکسی به نظر میآید اما احتمالا برای شما که اولین بار است به سمت طناب میروید مناسب نباشد. با چیزهای ساده تری شروع کنید(در واقع خیلی سادهتر) و کم کم پیشرفت کنید.
شما میدانید هنگامی که فکر کردن را متوقف کرده و اجازه میدهید بدنتان برایتان تصمیم بگیرد سکس چقدر جالبتر میشود؟ این مسئله لزوما در باره یاندیج صحیح نیست. مثلا اولین بازی که شخصی را اسپنک میکنید، نمی دانید دقیقا دارید چه میکنید و مشکلی هم نیست. ممکن است احساس ناآگاهی داشته باشید، ممکن است حس حماقت کنید، ممکن است مطمئن نباشید که پارتنرتان از آن لذت میبرد، ممکن است از این که برای خودتان لذت بخش است نیز مطمئن نباشید. ممکن است فکر کنید لذت بردن از چنین کاری باعث میشود شما آدم بدی باشید. این طبیعی است!(و گاهی نیز نیست).
صدها چیز وجود دارد که شما میتوانید درباره BDSM بیاموزید اما امروز میخواهیم ارام و از پایه شروع کنیم.
حرف بزنید
صحبت کردن در سکس وانیلی مهم است و در سکس غیروانیلی اهمیتش خیلی بیشتر میشود. من بارها این را میگویم چون مهم است: مطمئن شوید که پارتنرتان برای هرآنچه که قصد دارید انجام دهید رضایت دارد، ایمن است و بدانید هر وقت هرکدامتان احساس نا امنی کردید همه چیز میتواند متوقف شود.
باندیج/محدودیت
نویسنده کتاب بهترین باندیج اروتیک خانم الیزه هپنر میگوید: وقتی از روی تخت به سمت من حرکت میکند، گرمای هیجان انگیزی به سینهام فشار میآورد. وقتی جوراب شلواری نایلون او مچ دستان مرا نوازش میکند هیچ فکر و خیالی دیگر باقی نمیماند. شادی لبهای من به خاطر شکنجههای ریزی است که بر آن مینهد. دستان مرا محکم میگیرد و مثل یک گناهها، در خدمت او هستم.»
بهترین راه برای محدود کردن و بستن آسان و سریع شخصی، استفاده از دستبندهای چرمی خزدار و کمی آزاد است که با این هدف تولید میشوند، با وارد کردن کمی فشار نمیشکنند و برخلاف دستبندهای فلزی یا شال و طناب به شکل غیرمنتظره سخت بسته نشده و جربان خون را قطع نمیکنند. حتی دسنبتدهای نازک فلزی نیز به دلیل ضخامت کم خود فشار زیادی بر ناحیهای کوچک وارد میکنند، خصوصا هنگامی که شخص پوشنده آنها برای رها شدن تلاش میکند. همچنین اگر بخواهید، به سرعت میتوان دسبتدها را باز کرد و استفاده از آنها نیازمند هیچ نوع دانشی نیست.
اگر اصول اولیهرا بیاموزید، طناب نیز ابزاری عالی برای محدود کردن دیگران است. در ادامه نکاتی را در این باره میخوانید:
اطمینان حاصل کنید که حداقل به اندازه دو انگشت میان طناب و پوست فاصله گذاشتهاید، هم برای برقرار ماندن جریان خون و هم برای اطمینان خاطر از این که عصبی را تحت فشار قرار نمیدهید. اگر ریسک مرطوب شدن ناحیه توسط عرق، ترشحات یا هرچیزی وجود دارد، فضای آزاد را بیشتر کنید، زیرا اکثر طنابها با خیس شدن گسترش یافته و گرهشان محکمتر میشود. همچنین حتما فشار را روی سطح وسیعی گسترش دهید.برای مثال اگر میخواهید شخصی را به تخت ببندید، فقط مچهای دست و پا را نبندید، بلکه بخشی از فشار را به آرنج، زانو، ران و شانهها منتقل کنید و آن نواحی را نیز ببندید. اما به دلیل مسیر عروق و اعصاب مهم بدن، اصلا قسمت فوقانی بازو را نبندید.
هرگز طناب را در قسمت قدامی گردن یا هرجایی که فشار بر آن ممکن است باعث مشکل در تنفس شود، نبندید.
هرگز پارتنر و خانم بسته شده را تنها رها نکنید.
از پارتنر خود درباره آسیبهای قبلی یا هرناحیهای که بستنش ممکن است ناراحتی اساسی ایجاد کند بپرسید. مثلا ممکن است شب گذشته در پوریشن بدی روی بازویش خوابیده باشد و در آن ناحیه گرفتگی داشته باشد).
قیچیهای امنیت (از نوع پزشکی با لبههای تیز، نه قیچیهای کاردستی) در نزدیکی دست خود داشته باشید چون در شرایطی ممکن است بخواهید شخص بسته شده را به سرعت آزاد کنید. قیچیها باید به اندازه کافی تیز باشند تا بتوانند طنابهای مورد نظر را راحت ببرند.
هر ده دقیقه پارتنر خود را چک کنید. به او این اطمینان را بدهید هرگاه احساس فشار بیش از حد، بی حسی یا اختلالی در خونرسانی شد میتواند بگوید، خودتان نیز حتما مرتب این موارد را چک کنید.
آرام پیش بروید و حواستان به همه چیز باشد.
اسپنک کردن
مدلین مارس در کتاب اسپنک، اثر سرخ اروتیک میگوید: «یادمه که وقتی میمی این کارو باهام کرد چه حسی داشتم. اولش از این که کسی داره به شما ضربه وارد میکنه شگفت زده میشید، حتی اگر خودتان از او درخواست کرده باشید. بعدش هیجان زده میشید، بعد از آن درد میکشید، اما این نوع فوق العاده خوبی از درد است. هر ضربه باعث میشود ضربات بیشتری بخواهید، هرچه بیشتر بهتر، تا جایی که بیشتر از اون رو نمیتونید تحمل کنید و میلرزید، در این لحظه از هر زمان دیگری برای ارگاسم شدن آماده ترید، ارگاسمی که تنها یک خانم با فرو کردن دستش به درون شما و حرکات سریع زبان خیسش می تواند برایتان به ارمغان بیاورد.»
دستها خوب هستند و کنترلشان راحت است، پس با آنها شروع کنید. نواحی گوشتی و عضلانی را هدف قرار دهید که ضربه را به خود جذب کنند، از ناحیه کلیه ها، دنبالچه، مفاصل، دستها و پاها نیز پرهیز کنید(باسن و رانها نواحی فوق العادهای برای شروع هستند).
با ضربههای آرام شروع کنید و بعد از آن که هردو گرم شدید ضربهها را شدیدتر کنید. پوزیشنها و وسایل متفاوت (مثل پدل، شلاق وکمربند) احساسات متفاوتی بین درد سوزشی و تیز و درد مبهم ایجاد میکنند، پس چیزهای مختلفی را امتحان کنید تا بفهمید هردوی شما به چه چیزی علاقه دارید. تلفیق ضربهها با احساسات دیگر مثل نوازش، گیره نیپل یا یک ویبراتور مناسب نیز جالب است.
چیزهای خیلی بیشتر دیگر
احتمالا متوجه شده اید که آنچه باید شما را در BDSM تحریک کند، عنصر کنترل شدن یا کنترل کردن است، بنابراین از بازی کردن با آن نترسید.
همچنین ممکن است نخواهید برای اولین بار که قصد بودن با شخصی را دارید یک مچ بند چرمی تهیه کنید، اما حتما شال، کراوات، کمربند یا جوراب بلندی در خانه دارید که میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند ( حتی به عنوان چشم بند). احتمالا قطعات یخی در فریزر دارید، یا لوسیونهای بدنی که میتوانند به عنوان روغن ماساژ مورد استفاده قرار بگیرند. میتوایند از لباسهای نرم و کرک دار یا زبر و خشن خود برای تحریک پوست و بازیهای ظریف احساسی استفاده کنید. و از دستتان کار بکشید! دستها جالب هستند، شما نیز لزبین هستید، دستان شما برای همین موقعیتها آفریده شدهاند!
از این پس بیشتر به موضوعات مربوط به همجنسگرایان پرداخته میشود. همچنین مهارتهای بیشتری برای تنبیه و تربیت آموزش داده میشود.
به مناسبت صدمین پست و نوشته وبلاگ تصمیم دارم علایق، شخصیت و فلسفه اونتاشگال نسبت به زندگی و عشق را برای شما خوانندگان محترم، بنویسم. اینکه دنیا را چطور میبینم و الان به موضوعات مختلف مانند زندگی، رابطه، عشق، مذهب، هنر، تجربه و دانش چگونه نگاه میکنم. در واقع چطور شد که من به آرامش رسیدم و پاسخ بسیاری از دغدغههای خویش را پیدا کردم.
در این ده ماه که از فعالیت وبلاگ میگذرد، افراد مختلفی نظر و دیدگاه خود را در مورد من گفتهاند. هرکسی از ظن خود شد یار من، دیدگاهی مثبت یا منفی در مورد شخصیت اونتاشگال داشت. البته من ضمن احترام به هر دیدگاهی به کار خودم ادامه میدهم. در هر صورت وقتی شما در یک جامعه فعالیت میکنید باید بالغانه انتظار هر واکنشی را داشته باشید. نباید فراموش کرد که در این بین بعضی بودند که کاملا داستانهایی وهمآمیز در مورد من ساختند که هنوز از این نبوغ داستانسرایی آنها تعجب میکنم!
به دلیل اینکه در مورد روابط باز و انواع سبک گرایشها مینویسم، مکررترین سوال که مطرح شده است، نحوه نگاه من به عشق است. اینکه در چه قالبی عشق را تعریف کرده و به آن نگاه میکنم. آیا واقعا کسی مثل من عاشق میشود و عشق چنین مردی چگونه خواهد بود؟
این نوشته کاملا شخصی است. حاصل سالها سفر، تجربه، رابطه و گفتگو با انسانها از هر فرهنگ و نژاد و قومی؛ دیدن عجیبترین نقاط جهان و خواندن انواع فلسفهها، ادبیات، کتابها و حاصل تلاش برای درک هنرهای گوناگون جوامع بشری است. این نوشته از قلب زندگی اونتاشگال میآید. با من همراه باشید.
خاکستری، سیاه یا سفید؟
به نظر شما آیا همه انسانها خوباند یا بد، مگر خلاف آن ثابت شود؟ پاسخ به این سوال در جهانبینی شما نهفته است. عوامل زیادی مانند نگاه جامعه، نوع تربیت، تحصیلات کودکی و به تازگی رسانهها، در نگاه شما نسبت به دنیا موثر هستند. اگر همیشه به شما گفته شده که این عقیده دینی اشتباه است یا این کسوت و پیشه یعنی دزدی، شما به سادگی نمیتوانید آن را تغییر دهید. در واقع پذیرفتن چیزی که سالها در گوش شما گفته شده برای انسانها راحتتر است تا تلاش برای جستجو، درک و فهمیدن حقیقت مسائل مختلفی که در زندگی با آنها سروکار داریم.
بدین ترتیب شما دنیا را سیاه یا سفید میبینید و به سختی میتوانید بپذیرید کسی انسانها نه کاملا خوب هستند و نه بد. به سختی انسانها را با همه خوب و بدشان، چنان که هستند، قبول میکنید. این رفتار نوعی از کمالگرایی است. تصور کنید تصمیم به زندگی در یک شهر دارید. در عین حال که از منظره و نماهای زیبای آن لذت میبرید اما تحمل بارانهای گاه و بی گاه و پر شمار آن را ندارید. میخواهید همه چیز در بهترین حالت مورد نظر شما باشد. اما طبیعت و جهان هستی شیوه خود را دارد. بهترین و زرخیزترین خاک برای کشاورزی، خاک نواحی آتشفشانی است؛ اما ریسک زندگی و کار در چنین شرایطی نیز بالاست. حال بگویید کار در نواحی آتشفشانی بد است یا خوب؟ هیچکدام!
انسانها به واسطه علم و دانش میتوانند خلق ابزار کنند. پوشاک مناسبت به شما کمک میکند در قطب جنوب هم زندگی کنید. این دانش ذهن شما را به بررسی و کنجکاوی وادار میکند تا هرچیزی را بدون تحقیق نپذیرید و دنیا را دیگر سیاه و سفید نبینید. با چنین دیدگاهی میتوانید بسیاری از تفکرات مخالف خود را تحمل کرده و از آرامش بسیار بیشتری برخوردار باشید.
ساده بگویم لزومی ندارد به پاسخ هر سوالی برسید و برای هرچیزی یک علت و دلیل بیاورید. بسیاری اوقات کافی است مسائل را همانگونه که هستند بپذیرید و با آن کنار بیایید. برای مثال علت و ریشه همجنسگرایی چیست؟ همچنان پاسخهای مختلف و گستردهای به آن داده میشود. شخصا همجنسگرایی را میپذیرم و به دنبال ریشه آن نمیروم. هر علتی داشته باشد یک بخش وجودی جوامع بشری است و باید تعامل با آن را یاد بگیریم.
احترام به حقوق انسانها
فکر نمیکنم چیزی بدتر از تعرض به حق و حقوق انسانی در دنیا وجود داشته باشد. همیشه و در همه مقالات به این موضوع اشاره کردهام که هرچیزی و هر لذتی بدون رضایت همه طرفین، نوعی تجاوز است. تجاوز هم صرفا سکس بدون رضایت نیست. میتواند تحت فشار قرار دادن کسی برای انجام چیزی باشد که هدف آن صرفا خواسته شخصی از طریق سو استفاده است.
اما یکی از عادیترین انواع تعرض به دیگران، دروغ گفتن است. دروغ از ضعف میآید و به دنبال آن عدم احترام به خود. همین دروغ سبب میشود شما به اشکال مختلف به دیگران تعرض کنید. یکی از دلایل اصلی دروغ، جلب توجه است. اکثر افرادی که تجاوز میکنند نیز به دنبال نوعی از جلب توجه و دیده شدن هستند؛ یعنتی اینکه در حاشیه هستند و از بابت آن ناراحت و دست به تجاوز (صرفا نباید جنسی باشد) میزنند تا به نوعی خودنمایی کنند. دروغ گفتن در کوتاه مدت ممکن است مفید باشد اما در بلند مدت شخصیت شما را نابود میکند. دروغگویی نوعی عدم احترام است یکی از نشانههای اصلی عدم عزت نفس. اگر میخواهید به شما احترام گذاشته شود، ابتدا باید به خود احترام بگذارید.
برای احترام به حقوق دیگران باید عزت نفس خود را افزایش دهید. توهین کردن به اعتقادات، شهر، خانواده، ملیت و هویت شما هیچ چیز را تغییر نمیدهد! طبیعتا هرچقدر هم شما به دنبال رعایت حقوق دیگران و احترام به آنها باشید، باز ممکن است افرادی این رویه را در پیش بگیرند. بهترین کار اهمیت ندادن و بی توجهی است. آرامش درونی و فردی از هر چیزی مهمتر است.
نگاه مذهبی و دینی من چیست؟
پاسخ به این سوال بسیار سخت است. در واقع باید گفت من نسبت به هیچ چیزی تعصب ندارم و معتقد به نقد هرچیزی هستم. اگر سواد و دانش کافی برای نقد نداشته باشم، از نظرات منتقدین متخصص باانصاف استفاده میکنم که سالهاست روی یک موضوع خاص دینی و مذهبی تحقیق میکنند.
بحث احترام به ادیان یک موضوع قدیمی است که هیچوقت به نتیجه نمیرسد. با عدم تعصب به راحتی میتوان هرچیزی را مطالعه کرد و درباره هیچچیز جبههگیری نکرد. شما میتوانید هر باور دینی و مذهبی داشته باشید و در عین حال به نظر دیگران نسبت به باور خود اهمیت ندهید.
از آنجایی که در مورد شخصیتهای مذهبی حرف و داستان بسیار زیاد است، سعی میکنم مهمترین کارهای افراد را دنبال کنم. بسیاری از شخصیتهای مذهبی از جنبههای مختلف به خصوص اجتماعی برای من محترم هستند و تا حد ممکن به حواشی مربوط به آنها نمیپردازم. هر فردی در تاریخ میتواند برای ما نکات خاصی به همراه داشته باشد.
به قول عمادالدین نسیمی: «مسجد و میکده و کعبه و بتخانه یکیست / ای غلط کرده ره کوچه ما خانه یکیست»
صبر و تحمل در کنار عدم تعصب
ظرفیت و تحمل کردن ارتباط مستقیمی با سطح توقع دارد. هرچقدر شما توقع خود را نسبت به چیزی یا کسی بالاتر ببرید، صبر و تحملتان پایینتر میآید. ظرف خود را برای گنجایش هرچیزی زیاد کنید. صبر و تحمل هر دو عواملی بسیار مهم در زندگی بشری هستند. بسیاری از موفقیتها از همین تحمل و پشتکار در انجام کاری به دست آمده است. به قول سعدی: «بنشینم و صبر پیش گیرم، دنباله کار خویش گیرم»
زندگی بشری هیچگاه آسان نبوده است. در دنیای فناوری ما تلاش میکنیم با سرعت و تغییر خود را وفق دهیم در حالی که وجودمان نیاز به آرامش و ایستایی دارد! هر روز یک محصول و کالای جدید به بازار میآید و ما به سرعت به دنبال دریافت آخرینها هستیم. نکته کلیدی در دنیا استفاده از ابزارها است نه صرفا دارا بودن آنها. در مورد کالاها، برندها و ابزارها هم روی هیچ چیزی نباید تعصب داشت و باید با تحقیق، صبر و آرامش تصمیمگیری کرد.
تعصب نداشتن باعث میشود بهتر بتوانید انتخاب کنید. برندها به دنبال به دست آوردن تعصب شما هستند! هر گاه احساس کردید چیزی یا فردی بیش از اندازه افکار شما را تحت تاثیر قرار میدهد، از آن فاصله بگیرید و از زاویه دیگر به خود بنگرید. در این صورت احتمالاً متوجه یک فرافکنی در وجود خود نسبت به سوژه تعصب خواهید شد. من هیچ تعصبی نسبت به هیچ چیزی در هیچ زمانی نداشته و ندارم! هر کسی میتواند به هرچیزی از BDSM توهین کند. توهین کردن و تمسخر هیچکسی تاثیری در این فرایند، گرایش و رابطه ندارد.
عشق و محبت
عاشقی یکی از مباحث خارقالعاده بشری است که همچنان در مورد آن صحبتها و حرفها وجود دارد و از ابتدای زندگی بشر با او همراه شده است. هر کسی عشق را به نوعی فهمیده است. گروهی آن را مختص به خدا، عدهای مختص به معشوق زمینی و افرادی آن را از اساس انکار میکنند. من اما در این نوشته دیدگاه و بینش شخصی خود نسبت به عشق را بازگو میکنم.
با یکی از ابیات حکایتی از دفتر سوم مثنوی مولانا شروع میکنم: «عشق از اول چرا خونی بود؟ / تا گریزد آنک بیرونی بود!»
در واقع عشق از اول هم قرار نیست آسان باشد و با خون، سختی و درد همراه است. بهتر بگویم عشق قرار نیست به راحتی به دست بیاید. عاشقی و عشق یک مرحله از زندگی است که باید آن را تجربه کرد و آموخت.
خوشی و غم، آزادی و اسارت، مثبت و منفی، سیاه و سفید، آرامش و خون، آسانی و سختی، همه و همه یعنی عاشقی. به قول حافظ «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». بسیاری صرفا بخش اول را عاشقی میپندارند و تلاشی برای حفظ و ادامه آن نمیکنند. عشق همزمان با فدا کردن و فنا شدن، غرور و خویشتنداری است. معجزه عشق همین پارادوکسهای عجیب است.
در عشق اول باید عاشق خود بود
عاشقی از خود شروع میشود. کسی که عاشق خود باشد و به خود توجه کند میتواند به دیگران نیز عشق بورزد. کسی که صرفا به دنبال عشق ورزیدن به دیگران است و خود را فراموش میکنند، در واقع عاشق نیست و تصور عاشقی را دارد. او از این بهانه برای ترحم عشق و خریدن توجه استفاده میکند. آدمی که عاشق خود باشد بدون توجه دیگران هم میتواند به خوبی زندگی کند.
عاشق خود شدن به سادگی به دست نمیآید. شما باید سرد و گرم روزگار را بچشید. باید آسیب ببینید تا به قلبی قوی دست پیدا کنید. بهترین راهنما برای یادگیری عاشقی، مطالعه آثار ادبی بزرگان جهان است. آثاری که امروزه در دست ما هستند و از میان کتابهای زیادی به یادگار ماندهاند و جاودانه شدهاند. شاعران زیادی هم عصر حافظ بودند و بعد از او آمدند و رفتند؛ اما دیوان اشعار حافظ جاودانه شد. جاودانگی بی دلیل نیست و به دنبال یک عشق بزرگ میآید. خالق اثر در ابتدا یک عشق خاص نسبت به خود پیدا کرده که در پی آن، عشق نیروی محرکه لازم برای خلق آن اثر شده است.
در زندگی و رابطه هم ماجرا همین است. شما تا زمانی که عاشق خود نباشید، به یک رابطه موفق و شاد و اصطلاحا موفق نمیرسید! رسیدن به رابطه صرفا برای رابطه یکی از اشتباهات رایج است. زمانی که شما هنوز خود را درک نمیکنید، نمیتوانید در یک رابطه به درستی پیش بروید. اگر طرفین یک رابطه عاشق خود باشند، به خوبی عشق را به دیگری تقدیم میکنند و این نیروی فوقالعاده سبب شادی و پایداری رابطه آنها میگردد. رابطهای که در آن کسی به دنبال حذف شدن دیگری نیست!
عاشقی کردن آموختنی است
باور کنید عاشقی کردن یادگرفتنی است. عاشقی یک هنر و مهارت است که باید آن را یاد بگیرید. نه کسی به به راحتی به شما یاد میدهد و نه از وقتی متولد میشوید با شماست. عاشقی یک هنر است که بخشی از آن به شخصیت شما بر میگردد و بخشی به جهانبینی شما. تک تک موزیکهایی که گوش میکنید، کتابهایی که میخوانید، فیلم و سریالهایی که میبینید و دوستانی که انتخاب میکنید، روی هنر و عشقورزی شما تاثیر میگذارند. پیشنهاد میکنم اگر در ابراز عشق مشکل دارید، سنت شکنی کنید و به جای گوش دادن به سبک موزیک همیشگی، یک سبک کاملا متفاوت از سلیقه خود را امتحان کنید. کتابها و داستانهای جدیدی بخوانید. سعی کنید بیشتر شنونده باشید تا گوینده. در مورد هیچ داستان و قصه و عشقی نظر ندهید و بگذارید فقط اطلاعات به ذهن شما وارد شود. این دگرگونی در یادگیری به بهبود مهارت عاشقی کمک میکند.
برای یادگیری عاشقی، شما باید تجربه کنید. از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید و ترسی از تکرار دوباره آن نداشته باشید. عاشقیها ببینید و از انجام آنها ترس نداشته باشید. عاشقی را با سکس سریع با افراد مختلف اشتباه نگیرید. عشق بازی کنید و عاشقانه بخندید و از لحظههای خود لذت ببرید.
به قول سعدی « سعدیا دور نیک نامی رفت / نوبت عاشقیست یک چندی»
عاشقی یعنی توجه کردن
یک روزی دوستی به من در مورد عشق بین پدر و مادر خود گفت. پدرش به او گفته بود «عاشقی یعنی باور داشته باشی طرف مقابل بیشتر برای تو انرژی و زمان میگذارد و تلاش کنی آن را جبران نمایی». این نگاه به عشق برای من بسیار دلنشین و زیبا بود. این نگاه دنباله باوری است که به عشق دارم. عاشقی یعنی لطف!
زمانی که طرفین رابطه کارهای یکدیگر را وظیفه نبینند و به آن به چشم لطف باور داشته باشند، رابطه سالم و درست پیش میرود. جدای از یک رابطه عاطفی میتوانید این را در کار و شراکت هم ببینید. این نگاه که افراد برای انجام کارها لطف میکنند، واقعا حس بهتری به طرفین منتقل میکند. اگر مبنای دید شما به عملکرد طرف مقابل به عنوان یک لطف باشد، به دنبال جبران آن بر میآیید و به این لطفها توجه میکنید. اگر وظیفه ببینید، تلاشی برای جبران و در نهایت نشان دادن عشق نخواهید کرد.
بر اساس لطف جلو بروید و سعی کنید در رابطه توقعی نداشته باشید. اگر طرف مقابل کارهای شما را درک کرد و برای جبران آن تلاشی انجام داد، به راستی به دنبال نشان دادن عشق است؛ اما اگر هیچ واکنشی نداشت و کارهایتان را وظیفه شما دید، بهتر است در نگاه خود به معشوق تجدید نظر کنید!
زمانی که شما به فردی علاقهمند باشید در هر شکل و حالتی، به او توجه میکنید. بسته به جایگاه فرد با او ارتباط برقرار میکنید. اگر به یک فرد علاقه داشته باشید اما جایگاه او برای شما پایین باشد، برای مثال در هنگام بیماری به یک تماس کفایت میکنید اما اگر آن فرد یک دوست صمیمی باشد، جز به دیدار و عیادت حضوری راضی نمیشوید. نمیتوانید با یک پیام دایرکت اینستاگرام به صمیمیترین دوست خود، عشق و علاقه خود و اهمیت سلامتیاش را در نظرتان به او نشان دهید.
به قول حافظ: «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید / ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی»
محدودیت یعنی تبدیل شدن به مرده متحرک
وجود انسان از محدودیت و کنترل شدن متنفر است. محدودیت نوعی در بند کردن است. این نوع محدودیت نباید با محدودیت خودخواسته در BDSM اشتباه گرفته شود. زمانی که با کسی در رابطه هستید، اولین مساله اعتماد است. اگر به هر دلیلی به دنبال ایجاد محدودیت هستید یعنی اعتماد وجود ندارد. محدودیت در هر حالتی برای شما مضر میشود. اجازه بدهید افراد آگاهانه تصمیم به انجام ندادن برخی کارها بگیرند.
اعتماد در زندگی و رابطه مانند پی و بستر یک ساختمان است. هرچقدر سستتر باشد، پی یک رابطه زودتر فرو میپاشد. برای همین است در بسیاری از مقالات مربوط به روابط باز و چند نفره به این موضوع اشاره میکنم و تاکید دارم تا زمانی که رابطه شما سالم و در آرامش نیست، به فکر سکس با افراد دیگر نباشید. اگر سنگبنای رابطه شما سست است و نمیتوانید در سادهترین حالت به یکدیگر اعتماد کنید بهتر است وارد مرحله بعد نشوید. به هیچ عنوان فکر نکنید با ازدواج کردن چیزی بهتر میشود.
عاشقی، خیانت، سکس و دلبرها
رابطه برای من یعنی اعتماد و ایمان متقابل داشتن. زمانی من وارد رابطه میشوم که فرد مقابل بدون هیچ ترسی به من ایمان داشته باشد. نوع نگاه من به عشق نیز، ایمان و اعتماد میباشد و صداقت ریشه اصلی اعتماد است. شما میتوانید به یک سوال پاسخ ندهید و بهتر است بگویید الان پاسخ نمیدهم تا اینکه دروغ بگویید. همیشه باید به یکدیگر فرصت تنهایی بدهید. زمانی که عاشق میشوید، ترسی از بیان آن نداشته باشید. مهم نیست جنسیت شما چیست. مهم این است حسرت ابراز نکردن عشق و علاقه خود را نخورید.
از نظر من خیانت یک تعریف کاملا ساده دارد. استفاده از دیگری در جهت رسیدن به اهداف شخصی و له کردن او زیر پای خود!مرحله بعدی خیانت برای من دروغ گفتن است. سکس با یک فرد اصلا اهمیتی ندارد. مساله مهم دروغ گفتن است. اعتقاد دارم یک رابطه به هیچ شکلی نباید طرفین را محدود کند به خصوص در سکس. اینکه افراد انتخاب کنند با کسی خارج از رابطه سکس نکنند یک لطف دو طرفه باید باشد نه وظیفهای که بر روی دوش آنها سنگینی کند.
به سختی از مرحله BDSM خارج و وارد حالت سکس و معاشقه میشوم. برای من دیدن لذت سابمیسیو و هیجان او آرامشبخشتر است تا صرفا دخول و سکس. هر آدمی در زندگی میتواند عاشق چند نفر شود یا همزمان چند نفر نسبت به او ابراز علاقه کنند. لازم است هدف رابطه با هر فرد به خوبی مشخص شود. اگر کسی به شما علاقه دارد اما شما ندارید باید مستقیم به او بگویید. سکس با فرد جدید هیجان دارد اما نباید به قیمت از بین رفتن آرامش خود شما تمام شود.
عاشقی من بر اساس احترام، فرصت شنیدن و گفتن، توجه دو طرفه، اعتماد بی چون و چرا و صداقت بدون ترس است. در عشق ابتدا باید عاشق خود بود. زمانی که عاشق خود باشید میتوانید عشق را ابراز کنید. هر فردی در جایگاه خود میتواند از عشق شما بهرهمند شود و عشق صرفا سکس نیست. کسی که شایستگی ویژهای داشته باشد، لایق قلب شما میشود. بدن و جسم و جان شما میتواند به هر شکلی استفاده شود. در رابطه صداقت را در پیش بگیرید و اگر به دنبال رابطه با چند نفر دیگر هستید، حتما به افراد درگیر در رابطه بگویید. سکس با کسی که به شما آرامش نمیدهد، عذاب درونی به همراه دارد.
به قول مولانا: «شمس الحق تبریزی از خلق چه پرهیزی / اکنون که درافکندی صد فتنه فتانه»
زندگی، مهربانی و خشم
زمانی به شدت به دنبال پول بودم و تمام تمرکز و توجهام متوجه پول بود. در این دوره خشم و عصبانیت من افزایش پیدا کرده بود. دقیقا اولویت اصلی زندگی من پول شده بود. تقریبا یک سال بعد از شروع پول جمع کردن و کار زیاد، خیلی ناگهانی در یک گالری هنری متوقف شدم. به یاد آوردم که تمام اهداف و آرمانهای خودم را فراموش کردهام. در واقع برای پول خود و علایقم را فراموش کرده بودم. نکته جالب اینکه هر پولی هم جمع شده بود، به یک بهانهای خرج شد. در واقع آن پول با شادی و لذت به دست نیامده بود پس با لذت هم مصرف نشد.
پس از این ماجرا به زندگی و پول درآوردن تغییر کرد. لذت و آرامش شخصی اولویت اصلی شد. باید بدانید بعد از این تغییر، هم دوستان بهتری پیدا کردم، هم روند کاریام رشد بسیار بهتری پیدا کرد و هم خیلی بهتر از زمانی که ۲۰ ساعته کار میکردم، در ۱۰ ساعت درآمد کسب کردم.
زندگی دقیقا یعنی رفتن به دنبال رویا و چیزی که به آن علاقه دارید. زمانی که لحظههای شما با رویاها و علایقتان بگذرد، بیشتر آرامش میگیرید و کمتر بهانه برای خشم پیدا میکنید. برای آرامش خود باید کار کرد نه برای پول در آوردن!
تجربهگرایی
من کاملا تجربهگرا هستم. دانش و علم نیز تجربه بشری است که صورت مکتوب و مستند در اختیار ما قرار گرفته است. از این رو تجربهگرایی را یک گام فراتر از مستندات میبینم. شما با تجربه میتوانید به یک درک جدید برسید که در هیچ جایی به شیوه شما مستند نشده است.
در تجربه گرایی شما بالغتر میشوید. سعی کنید هر چیزی را امتحان کنید. از خانواده و دیگران بخواهید اجازه و فرصت امتحان کردن را به شما بدهند. قرار نیست لزوما برای انجام هر کاری که میخواهید، با انبوهی از تحلیل مواجه شوید. تمایل به کار کردن دارید؟ امتحان کنید. بدون شک هیچ محیط و محلی برای کار در بهترین حالت نیست. پس به دنبال کمال مطلق نباشید و امتحان کنید.
هنر، ادبیات و دانش
فرهنگ از مهمترین مقولههای بشری است که آدمی را از جایگاه فعلی به حرکت وادار میکند. هر جامعهای چه کوچک چه بزرگ فرهنگ و آداب خاص خود را دارد. شناخت و یادگیری این خردهفرهنگها یکی از جذابترین لذتهای زندگی من است. شما با آداب و رسوم مردمان مختلف آشنا میشوید و به باز شدن دیدتان نسبت به زندگی کمک بسیار زیادی میکند.
از بزرگترین مصداقهای فرهنگ، هنر (ART) است. هر جامعهای در یک هنر برای خود سرآمد میشود. اگر به دنبال باله هستید باید به سن پترزبورگ بروید و اگر تئاتر برای شما مهم است هیچ جایی بهتر از پاریس برای درک آن وجود ندارد. هنر به زندگی رنگ میبخشد و زمانی که شما در آستانه فروپاشی ذهنی و روانی هستید، با مراجعه به آن به زندگی باز میگردید.
ادبیات جنبه داستانی و ماجراجویانه فرهنگ است. از طریق ادبیات شما میتوانید آداب و هویت یک جامعه را شناسایی کنید. بررسی مفهوم ریاکاری در ادبیات فارسی با اروپا در دوران قرون وسطی نشان دهنده اهمیت این موضوع در ایران نسبت به اروپا است. آثار ادبی شما را به سرزمینهای جادویی وارد میکند و به کمک آن میتوانید با هویتها و فرهنگها، چه مربوط به گذشته، چه جوامع دیگر، آشناتر شوید. ادبیات مهمترین پناهگاه من برای آرامش است.
زمانی که به دنبال یک هیجان جدید هستم به سراغ دانش و علم میروم. این مقوله میتواند شما را با آخرین معجزات بشری آشنا کند. تصور اینکه شما هم میتوانید بخشی از آن باشید، بسیار هیجانانگیز است و به من نیروی کافی برای دنبال کردن آن را میدهد. فرقی ندارد دانش فیزیک باشد یا علوم اخترشناسی یا کامپیوتر، زمانی که شما به دنبال رفع نیاز خود باشید، به سراغ علم میروید و با تلاش برای ساخت محصولات جدید، نیاز خود را برطرف میکنید. هیچگاه خود را دست کم نگیرید.
چرا عصبانی نمیشوم و چگونه خشم را کنترل میکنم؟
پاسخ یک عبایرت است: پایین آوردن سطح توقع! از زمانی که دیدن دنیا را شروع کردم، با مردم مختلف آشنا شدم و متوجه شدم که چرا آسمان همه جای یک رنگ است، تصمیم گرفتم سطع توقع خود را نسبت به انسانها پایین بیاورم. انتظار خاصی از کسی ندارم و همین کمک بزرگی به کنترل خشم و عصبانیت من کرد.
مدت زیادی است که از کسی انتظاری ندارم. زمانی که به کسی یک وظیفه یا کار را میدهم، اگر درست انجام داد که عالی، اما اگر به دنبال معطل کردن و وقتکشی بود، به سراغ کسی دیگر میرود. در نهایت به جای منتظر ماندن برای کسی دیگر، از راهحلهای جایگزین استفاده میکنم.
مهارت کنترل خشم یکی از مهمترین ویژگیها برای BDSM است. تا حد امکان سعی میکنم با عصبانیت، خشم و خشونت وارد یک جلسه BDSM نشوم. نمایان کردن یک خشونت خودخواسته بسیار بهتر از یک عصبانیت واقعی است زیرا شما در خشم کنترل کاملی بر روی افکار و اعمال خود ندارید و این امر میتواند منجر به اتفاق غیر قابل جبرانی شود.
آیا من به شما نیاز دارم یا شما به من؟
از زمانی که خودم را شناختم تصمیم گرفتم به شیوهای زندگی کنم که دیگران به من نیاز داشته باشند، نه من به آنها. بدون شک من هم به دیگران نیاز خواهم داشت اما نحوه بیان این نیاز و مطرح کردن آن بسیار مهم است. وقتی کسی کاری برای شما انجام میدهد بدون شک باید برای او جبران کنید چرا که مدیون وی میشوید. پول یک ابزار بسیار خوب برای جبران لطفهای دیگران است.
در روابط و به خصوص BDSM من این موضوع را به صورت شفاف مطرح میکنم. کسی که تصمیم میگیرد سابمیسیو من برای چند روز باشد به خوبی میداند که او به من نیاز دارد و نه من به او. البته من هم لذت میبرم اما هیچوقت التماس رابطه را نمیکنم. به نظرم به عنوان سابمیسیو هم نباید التماس رابطه را بکنید. با یک غرور کافی درخواست خود را مطرح کنید. به کسی که مستقیم نیاز خود را مطرح میکند و از بیان نیاز خود به من ابایی ندارد، بیشتر اهمیت میدهم و احترام میگذارم.
و در نهایت، دنیا فوقالعاده زیباست
دنیا بسیار زیبا است و افراد درون آن خوب هستند، مگر خلاف آن ثابت شود. انسانها با هر باوری محترم هستند و اهمیت ندارد به چه چیزی اعتقاد دارند چرا که شما اشخاص را میپذیرید نه لزوما باورهای آنها را. صادقانه با انسانها رفتار کنید و از بیان باورهای خود ترسی نداشته باشید. باید عاشق شد و در بیان عشق کوشا بود. هر گرایش و حسی که داشته باشید بدون ترس از قضاوت آن را بیان کنید و لذت خود را با کسی که لیاقت شما را دارد، تقسیم کنید.
با کسی وارد رابطه شوید که نه به دنبال تغییر دادن او باشید و نه او چنین چیزی را هدف رابطه بداند. رابطه باید برای شما آرامشبخش باشد. بسیار بگردید و انسانها را بشناسید تا به فردی برسید که کاملا یکدیگر را درک کنید. زندگی کوتاه نیست پس فکر نکنید تنها همین امروز و دیروز برای شما وجود دارد. به دنبال رویاها و آرزوهای خود بروید و استعدادهای درونیتان را شکوفا کنید.
در روابط و گرایشهای جنسی، حتما موارد ایمنی را رعایت کنید. برای رسیدن به آرامش در سکس شما اولویت اصلی هستید. سعی در آرامش بخشیدن به خود کنید و به هیچ عنوان برای سکس کسی را فریب ندهید. شرافت را معیار زندگی و روابط خود قرار دهید. اگر چیزی را نمیخواهید مستقیم بیان کنید و به خواستهها و تمایلات دیگران احترام بگذارید.
در حال حاضر چند سالی است که با یک خانم زیبا و دلبر در رابطه باز هستم و با او زندگی میکنم. ایشان فوقالعاده باهوش، بالغ و مهربان هستند و به خوبی انگیزهها و اهداف خود را در زندگی میدانند. رابطه با ایشان یکی از مهمترین نقاط زندگی من بوده است. مهمترین نقطه قوت برای ما، گفتگو و صحبت در مورد مسایل مختلف و مورد اختلاف است؛ و از همه مهمتر پذیرفتن باورها و نظرات یکدیگر بدون تلاش برای ایجاد تغییر است. همزمان اسلیو هم تربیت میکنم و کسانی که جلسههای موقت بیدیاسام میخواهند، به من مراجعه میکنند.
هرچقدر شما زیباتر با دنیا و مردمان آن برخورد کنید، دنیا به شما بیشتر محبت میکند. راه رسیدن به خود و خدا، از میان انسانها میگذرد.
اونتاشگال . آبان ۱۳۹۹ . نوامبر ۲۰۲۰ . لندن
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
چهار خانم درباره آنکه سکس ضربدری چگونه رابطهشان را تحت تاثیر قرار داد صحبت میکنند. برای برخی از زوجها سکس داشتن با شخصی غیر از همسر یا پارتنرشان غیرقابل درک است. فهمیدن آنکه «تبادل» – هنگامی که با زوجی دیگر سکس انجام میدهید یا با شخص جدیدی سکس میکنید – چگونه میتواند ستونهای یک رابطه را محکمتر کند سخت است. اما چه باور کنید چه باور نکنید، این اتفاق رخ میدهد و تعداد زوجهایی که به این کار علاقه دارند بیشتر از چیزی است که فکرش را بکنید.
هرچند زمانی یک رابطه مستحکمتر میشود که دو طرف رضایت کامل برای انجام چنین سکسی داشته باشند و به اجبار دیگری برای سکس ضربدری تن ندهند.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله جون ۲۰۲۰در مجله SheKnows منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
اگر تا بحال هرگز به سکس ضربدری – با همسر خود، شخص شناخت شدهای دیگر یا تنها آن دوست باحال با مزایا – فکر کردهاید، چیزهایی هستند که پیش از شروع آن، باید بدانید. در ادامه چهار زن حقایقی را درباره تجربیات شخصی خود از سکس ضربدری و چگونگی آن میگویند. به یاد داشته باشید که پیش از شیرجه رفتن در یک فعالیت جنسی جدید، شما و پارتنر خود باید دربارهاش صحبت کنید و مطمئن شوید هر دو از نظر عاطفی و جسمانی آمادگی آن را دارید.
نیکول ۱۸ سال است با همسرش ازدواج کرده و آنها ۱۷ سال است سکس ضربدری دارند
چگونه وارد آن شدی: «من با این باور بزرگ شدم که برای هرشخصی تنها یک نفر وجود ندارد و ما میتوانیم از سکس با افراد متعدد لذت ببریم، همچنین عقیده دارم که میتوان بدون داشتن احساسات نسبت به شخصی با او سکس داشت. هنگامی که با همسرم آشنا شدم او میدانست من به روابط چند نفره علاقهمندم، بنابراین در اولین سالگرد دیدارمان تصمیم گرفتیم چیزهای بیشتری تجربه کنیم و به یک کلاب سکس ضربدری رفتیم.»
این موضوع چه تاثیری بر رابطهات داشت: «این کار واقعا به ادامه یافتن رابطه ما کمک کرده است. همه تجربهها صد درصد لذت بخش نبودهاند، بنابراین سعی کردیم با یکدیگر گفتوگو کنیم و حدود ارتباطمان را باز نگه داریم. هنگامی که با یکدیگر درباره سکس ضربدری صحبت کنید، صحبت کردن درباره سایر مسائل رابطه نیز راحتتر میشود.
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقهمند هستند: «برای زوجهایی که در فکر داشتن چنین رابطهای هستند، پیشنهاد میکنیم پیش از شروع این کار رابطه خیلی خوبی با یکدیگر داشته باشید چون قرار نیست این نوع از سکس روابط خراب قبلی را بهبود بخشد، بلکه تنها آنها را خرابتر میکند. همچنین باید قبل از شروع با همسر یا پارتنر خود صحبتی جدی داشته باشید. پیش از ورود به چنین موقعیتی قوانین و محدودیتهای خود را بشناسید چون پس از آن اگر از قبل با پارتنر خود حرفی نزده باشید نمیتوانید او را سرزنش کنید.»
جودی پنج سال پیش سکس ضربدری داشته و الان مجرد است. او به کارش به عنوان یک مربی سکس علاقه دارد و میگوید اگر به خاطر سکس ضربدری نبود، او جایگاه فعلی خود را نداشت
چگونه وارد این رابطه شدی: «من توسط همسر سابقم با سکس ضربدری آشنا شدم و البته نه به شیوهای خوب. یک روز او فراموش کرد کامیپیوتر خود را خاموش کند و من سابقه سرچ او را چک کردم. سایتهایی را دیدم که با آنها آشنا نبودم اما از چیزی که دیدم ترسیدم. چندوقت بعد او را با این مسئله مواجه کردم. برایم توضیح داد که سکس ضربدری چیست و من دانش خود را با خواندن هرچیزی که توانستم در این باره افزایش دادم. سپس به او گفتم که اگر از اول در این باره با من صحبت میکرد، میتوانستم آن را بپذیرم.»
این موضوع چه تاثیری در رابطهات داشت: «صادقانه بخواهم بگویم سکس ضربدری هیچ تاثیری روی رابطه ما نداشت و رابطه ما به دلایلی پایان یافت. سکس ضربدری شخصیت مرا به چیز بهتری تبدیل کرد. من اعتماد به نفس جنسی دارم که قبلا نداشتم. الان هم تنها با تبادلگرها! دیت میکنم چون این مردان خیلی باکلاستر هستند و واقعا به بانوان احترام میگذارند.»
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقه دارند: « اگر ازدواج شمامتزلزل است، این کار را نکنید. این کار تنها همه چیز را بدتر میکند. اگر رابطه خوبی با یکدیگر دارید نیز آرام پبش بروید. یک قرار یا هر رویداد دیگری ترتیب دهید. زوجهای ضربدری که من میشناسم ازدواج و رابطه فوق العادهای دارند. به عنوان یک زن مجرد، شما بهترین مردان دنیا را ملاقات خواهید کرد، اما آرام پیش بروید و حواستان باشد احتیاطهای عادی دیت کردن را رعایت کنید.»
جولیا آلن، مدیر عامل StovkingsVR، هنگامی که برای اولین بار به یک کلاب سکس ضربدی رفت ۲۴ ساله بود و الان ۲۵ سال است که سکس ضربدری دارد
چگونه وارد این رابطه شدی: «دوست پسرم فکر کرد امتحان کردن این کار میتواند جالب باشد. اولین شب بجز رقصیدن و حرف زدن با دیگران کار دیگری انجام ندادیم، اما خیلی هیجان انگیز بود و نمیتوانستم برای برگشتن صبر کنم. چند ماه بعد هنگام تعطیلات سال نو، یک اتاق در هتلی رزرو کرده بودیم و چند نفر را نیز دعوت کردیم. خب… همه آمدند و پیش از آن که من بفهمم همه افراد اطرافم در حال سکس بودند. یک خانم دوست داشتنی میخواست با من و دوست پسرم بازی کند. من عاشق این کار بودم. عاشق تماشا کردن دوست پسرم با آن زن و عاشق این که دوست پسرم مرا با او تماشا کند و پس از آن هردوی ما در این تجربه غرق شدیم. من عاشق این بودم که بتوانم خارج از چهارچوب رابطه خود سکس داشته باشم.»
این مسئله چه تاثیری بر رابطهات داشت: «من هرگز وسوسه نشدهام که با وجود اجازه، خارج از رابطه خود هوسرانی کنم. سکس ضربدری تمام نیازهای جنسی مرا رفع میکند. من واقعا حس میکنم این مسئله به ادامه هر رابطهای کمک میکند. من سکس را به عنوان چیزی که تنها با شخص مورد علاقه خود داشته باشید نمیبینم. سکس نیازمند بازآفرینی است. فکر میکنم هر دوست پسری داشتم طرز فکرش مشابه من بوده. در این مسیر، درمقابل آدمهای گوناگون زیادی از خود پرده برداشتم و تصمیم گرفتم سبک زندگی سکس ضربدری/خودنمایی/کینکی را به صورت فول تایم انتخاب کنم. فکر میکنم بتوانم بگویم سکس ضربدری رابطه و زندگی من را غنی کرده است.»
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقه دارند: «احساس فشار نکنید. اکثر کسانی که به تازگی وارد این سبک از زندگی شدهاند هنوز سکس کامل ندارند. آنها دوست دارند تماشا کنند. در یک کلاب ضربدری، نه واقعا به معنی نه است. دفعات متععدی مردان یا زنان از من درخواست کرده اند و اگر دوست نداشتم نه گفته ام. شما میتوانید هر فانتزی که به آن علاقه دارید را در این کلابها دنبال کنید. برای تازه کارها یک کلاب بزرگ و شلوغ با آدمهای زیاد را پیشنهاد میکنم. افرادی به کلابهای ضربدری میروند که اگر خارج از کلاب آن ها را ببینید تا میلیونها سال هم نمیتوانید حدس بزنید چنین علایقی داشته باشند. حدود نود درصد افرادی که سکس ضربدری میکنند متاهل و بچهدار هستند و تنها میخواهند قدم زدن در سمت وحشی را با یکدیگر تجربه کنند.»
جسیکا دریک، یک سوپراستار پورن و مربی سکس تایید شده، پیش از آنکه وارد صنعت پورن شود سکس ضربدری دارد
چگونه وارد این رابطه شدی: «با توجه به سطح هریک از روابطم و محدودیتهایم با پارتنرهای متفاوتم، تجربیات متفاوتی داشتم. در ابتدا، هنگامی که جوانتر بودم، در بیان خواستهها و نیاز هایم احساس ناهنجاری میکردم. تصورم از سکس گروهی چیزی مشابه آنچه بود که در تلویزیون یا پورن میبینید و فکر میکردم بیشتر بر لذت مردان تمرکز دارد.»
این مسئله چه تاثیری بر رابطهات داشت: «حسادت جنسی هیچوقت مشکلی جدی برای من نبوده و تا هنگامی که نیازهام تامین شوند، از تماشای لذت پارتنرم با شخصی دیگر احساس امنیت کرده و تحریک میشوم. فکر میکنم اشتباهی که بسیاری از افراد مرتکب میشوند تظاهر کردن به آن است که سکس ضربدری تنها یک معنی دارد، اما این چیزی کاملا انعطاف پذیر در روابط است. برخی از صمیمی ترین و لذت بخش ترین روابط اخیر من به شکل «Soft swap» بودهاند، بدین معنی که من سکس را با پارتنر اصلی خود دارم و با مهمانان تنها لیسیدن و مالیدن.»
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقه دارند چیست: «اگر میخواهید سکس ضربدری و مبادله را تجربه کنید، باید به سیستم ارزشهای جنسی و باورهای خود نگاهی بیاندازید. آن را با گونه ای که پارتنرتان چیزها را درک میکند مقایسه کنید و پیش از اقدام کردن گفتگویی صادقانه داشته باشید. علاوه بر اینها، اگر فکر میکنید که میخواهید بعدها در زندگی خود چنین چیزی را امتحان کنید، نترسید! این کار ممکن است شما را دوباره بیدار کند و موج جنسی دومی به شما بدهد. هیچوقت دیر نیست. در این رابطه افرادی از تمام سنین، تمام انواع بدن و تمام رنگها هستند تا افرادی با ذهنیت مشابه خود را پیدا کنند.»
مثل همیشه به هیچ عنوان نباید پارتنر خود را مجبور به انجام یک فانتزی کنید. اگر نمیتوانید بیخیال فانتزی خود شوید به جای تلاش برای فشار آوردن بهتر است از پارتنر خود جدا شوید و با کسی در رابطه باشید که علایق شما را میپسندد. سکس و روابط جنسی برای آرامش شما هستند نباید خود به یک علت برای فشار روانی تبدیل شوند!
آیا از تماشای سکس شوهر خود با زنی دیگر لذت میبرید؟ آیا فکر میکنی یک زن بیغیرت نسبت به شوهر یا دوست پسر خود هستید؟ آیا تصور دیدن جیغهای یک زن به واسطه قدرت شوهرتان در سکس، برای شما لذت بخش است؟
امروزه افراد زیادی درباره کاک کویین و ویکسن صحبت میکنند، اما آیا واقعا میدانید که آن چیست؟ و اگر جوابتان مثبت است، آیا میدانید چگونه بایدیک کاک کویین باشید؟ برای یادگیری تبدیل شدن به یک ویکسل یا Cuckquean با ما همراه باشید.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله توسط ناتاشا ایوانوییک در وبلاگ LovePanky منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
من کلمه کاک کویین را شنیده بودم اما هیچ ایدهای در مورد معنی آن نداشتم. نمیتوانستم معناهای متفاوت عبارات سکسی را درک کنم. منظورم این است من میدانستم کاکولد مردی است که همسرش با مردان دیگر سکس دارد، اما فکرش را نکرده بودم که چنین زنی نیز وجود دارد. اما حال از اینترنت ممنونم که باعث شده چیزهای جدید بیاموزم.
اگر میخواهید که یک کاک کویین باشید، ابندا از لحاظ روانی آماده شوید. این کار به آن سادگی که به نظر میآید نیست. چرا؟ زیرا ما در زمینه سکس و روابط انسانهای وابسته به اجتماع هستیم. آیا انواع دیگری از رابطه به جز تک همسری وجود دارد؟ قطعا بله اما آیا آنها رایج هستند؟ بدون شک خیر!
الزامات کاککوئین بودن چیست؟
بنابراین اگر میخواهید کاک کویین بودن را امتحان کنید، به سمت آن بروید. هرچند پیش از آنکه واقعا تجربهاش کنید لازم است سوالهایی از خودتان بپرسید تا خود را برای چنین کاری آماده کنید. شاید به این نتیجه برسید که واقعا میخواهید امتحانش کنید و شاید با نتیجهای معکوس بفهمید این کار اصلا مناسب شما نیست.
اما پیش از هر نتیجه گیری باید بدانید کاک کویین بودن چگونه است. آماده بودن همواره خوب است.
کاک کویین واژه مخالف کاکولد است. اگر بخواهم به زبان ساده بگویم، کاک کویین زن متاهلی است که همسرش با زنان دیگر سکس دارد. یک کاک کویین از مشاهده سکس همسرش با زنان دیگر تحریک میشود. این کار کاملا با رضایت طرفین همراه است، بنابراین هردو طرف بر سر شرکت در چنین فعالیتهایی با یکدیگر توافق میکنند.
دو. نقشها چگونهاند؟
در فرهنگ کاک کویین مرد معمولا نقش سلطهگر داشته و زن سابسمیسیو. حال کاک کویین با همسر خود و در حضور پارتنر دیگر به سکس میپردازد، اما معمولا هنگامی که همسرش به او اجازه دهد. عموما روابط کاککوئیین به شکل تریسام و سه نفره هستند.
سه. این یک فتیش هتروسکشوال است
در اغلب موارد رابطه کاک کویین یک رابطه هتروسکشوال است، بنابر زن فقط با همسر خود سکس خواهد داشت. این رابطه میتواند بایسکشوال نیز باشد، بنابراین زن میتواند تنها با همسرش یا با همسرش و زن دیگر به سکس بپردازد. اما معمولا چیزی فراتر از این نیست و مرد با مرد دیگری وارد رابطه جنسی نخواهد شد.
چهار. فتیشهای یک رابطه کاک کویین با یکدیگر تفاوت دارند
هیچ قانونی درباره کارهایی که میتوانید یا نمیتوانید در سکس انجام دهید وجود ندارد. این مسئله کاملا به آنچه شما و پارتنرتان به آن علاقه دارید بستگی دارد و معمولا متغیر است. به هرحال این کار میتواند شامل تحقیر، بیدیاسام و مجلس عیش و نوش گردد. تمامی اینها کاملا به زوجین بستگی دارد.
پنج. دربارهاش با پارتنر خود صحبت کنید
اگر در این باره نگرانید حتما با پارتنر خود درباره آن صحبت کنید. به وی اجازه دهید نظر و احساس شما را درباره عقیده خود بدانند. اگر با این مسئله احساس راحتی نمیکند او را مجبور نکنید، اجازه دهید مدتی در این باره فکر کند و پس از حدود دو هفته دوباره آن را مطرح کنید.
شما حتما باید رضایت دوطرفهای برای انجام این کار داشته باشید، در غیر این صورت به سادگی به پارتنر خود خیانت خواهید کرد.
شش. محدودیتهایی مشخص کنید
اگر پارتنر شما میخواهد این رابطه را امتحان کند، مهمترین چیز تعیین محدودیتها است. ممکن است این مسئله برایتان اهمیت نداشته باشد، اما به من اعتماد کنید، محدودیتها ضروری هستند.
هنگامی که در میانه انجام کاری هستیم، گاهی کنترل از دستمان خارج میشود و به همین دلیل است که محدودیتها لازمند. ممکن است بعدا عدم آگاهی را بهانه کنیم و پشیمان شویم، پس حتما آنها را تعیین کنید.
هفت. هیچ خیانتی وجود ندارد
بسیاری از افراد فکر میکنند این کار نوعی خیانت است. اما نیست. اگر شخصی فکر میکند این کار خیانت است در واقع اصل موضوع را متوجه نشده است. اما قضاوت نکنید، برای اکثر مردم پذیرش این مسئله کار سختی است. در واقع ممکن است در ابتدا فهم این مسئله که شما میخواهید هم با پارتنر خود و هم با دیگران باشید برای او سخت و شکه کننده باشد.
هشت. هر زمان که همسرتان اجازه ندهد، خیانت کردهاید
اینجاست که خیانت رخ میدهد. اگر اجازهای داده نشده و شما میخواهید هرجور شده کارتان را انجام دهید، این کار عین خیانت است. شما تنها هنگامی مجاز به سکس با دیگران هستید که پارتنرتان اجازه دهد. عمل نکردن به محدودیتهای تعیین شده خیانت به توافقی است که انجام دادهاید.
نه. از قبل آگاهی نسبت به تمایلات جنسی خود داشته باشید
اگر میخواهید چنین کاری انجام دهید، مطمئن شوید که تسلط و شناخت کافی نسبت به خود دارید. بدانید که تنها به دنبال لذت جنسی هستید. آخرن چیزی که دلتان میخواهد تجربهاش کنید درگیر کردن عاطفی شخش سومی است که با او میخوابید.
ده. این مسئله را با پارتنر خود امتحان کنید
اگر هر دو توافق کردهاید چنین کاری انجام دهید و هر دو نیز تازه کارید، ممکن است ندانید باید چه کار کنید.
ابتدا یکسری محدودیتهای عمومی تعیین کنید، اگر چه در حین فعالیت کاک کویین خود متوجه خواهید شد به چه چیزهایی علاقه داشته و به چه چیزهایی علاقه ندارید. ممکن است بخواهید بیشتر یا کمتر نقش سابمیسیو داشته باشید، بنابراین هنگام تجربه به یاد داشته باشید چه چیزهایی را دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید.
یازده. پس از اولین تجربه، درباره آن صحبت کنید
رابطه کاک کویین تنها هنگامی عملی است که کاملا با پارتنر خود ارتباط برقرار کنید. باید بدانید که آنها چه احساسی داشتند، کدام بخش را دوست داشته و کدام بخش را دوست نداشتند.
بنابراین پس از اولین تجربه کاک کویین، بنشینید و بحثی جدی با پارتنر خود داشته باشید. اینگونه قادر خواهید بود محدودیتها را مشخص کنید. هردو نیز میفهمید چگونه به یکدیگر لذت بیشتری دهید.
دوازده. یک پارتنر سوم پیدا کنید
بهترین راه برای انجام این کار میتواند عضویت در گروههای سکسی باشد. اینگونه افرادی را با سطوح متفاوت تجربیات جنسی خواهید دید و آنها صبورانه راه را به شما نشان خواهند داد. بعلاوه این گروهها خیلی خوب سامان دهی شدهاند و استاندارد بالایی از سلامتی و امنیت دارند. شما خواهید آموخت که چگونه یک رابطه تریسام امن داشته و از هرگونه بیماری جنسی پیشگیری کنید.
افراد زیادی تمایلات و علایق جنسی خود را از ترس قضاوت جامعه مخفی میکنند. به شرطی که تجاوز نباشد و به حقوق دیگری تعرض نکنند، اشکالی ندارند. اگر یک خانم کاک کوئین هستید، بهتر است بدون ترس با همسر خود صحبت کنید. چنین علایق و گرایشهایی در هر فردی ممکن است به وجود بیاید.
اونتاشگال . آبان ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
پگینگ عملی است که طی آن شما یک دیلدوی کمری پوشیده و پارتنر خود را (پسر یا دختر، جلو یا عقب، منتها با رعایت قانون یک اسباب بازی – یک سوراخ و بدون قاطی کرن سوراخها) میکنید! همه ما میدانیم این که پسری به پگینگ علاقه داشته باشد لزوما به معنی گی بودن او نیست. این کار روشی فوق العاده برای ادغام و عوض کردن نقش جنسیتها، بازی قدرت و تجربه لذت تحریک پروستات در مردان است. همواره ابتدا مطمئن شوید که پارتنر شما مشتاقانه میخواهد پگینگ را تجربه کند و در صورتی که برای تحت سلطه قرار گرفتن با وسیلهای مشابه آلت مردانه استرس دارد، با یک دیلدوی ساده و بیشباهت به کیر که کمی خمیدگی برای تحریک بهتر پروستات دارد، شروع کنید.
این نوشته در دستهبندی مهارتقرار دارد. در موضوع مهارت به شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادگیری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله در ژوئن ۲۰۱۸ در مجله cosmopolitan منتشرو در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
همچنین مسئلهای خیلی مهم! حتما از وسیلهای استفاده کنید که برای شما نیز نفعی داشته باشد. مثلا دیلو کمری که در سمت مخالف ویبراتوری برای کلیتوریس دارد. همچنین میتوانید از یک دیلدوی دوطرفه استفاده کنید، اما این کار نیازمند واژنی قوی برای نگهداری دیلدو است و اگر واژن خیسی دارید، باید دیلدو را با دست نگه دارید. هرجور که شما بخواهید خواهد بود، این شمایید که قرار است آلت مصنوعی بزرگی داشته باشد.
در ادامه ده پوزیشنی که میتوانید از آن استفاده کنید را توضیح میدهیم: مهربان باشید اما جدی و واقعی رفتار کنید، همچنین مقدار فراوانی لوبریکانت فراموش نشود!
به او بگویید در یک پوزیشن داگی مناسب در حالی که صورت و آرنجهایش روی تخت است قرار بگیرد. او در این پوزیشن خیلی آسیب پذیر و برهنه است بنابر این با دوست پسر خود مهربان باشید. با او حرف بزنید و به او بگویید در حال انجام چه کاری هستید و همیشه دست خود را برای اطمینان بخشی پشت او قرار دهید. آرام پبش بروید و بگذارید او خود شما را در عمق دخول راهنمایی کند. او هنگام این کار ریلکس میشود اما کمی زمان نیاز دارد. شما شانس این را دارید تا هرآنچه که تا به حال هنگام سکس دوست داشتهاید را به شخص دیگری نشان دهید، پس به علایق خود فکر کرده و انجامش دهید!
دو: Strap-on stroke
گاهی مردان هنگام دخول نرم میشوند – به دلایل بیولوژیکال و نه به دلیل عدم لذتشان – برخی دیگر نیز فوقالعاده سفت میشوند. او را به پشت برگردانید تا ببینید چگونه تاثیری روی او دارید. همچنین در این پوزیشن هم شما میتوانید تلمبه بزنید هم او میتواند عقب جلو کند. مثل خیلی از پوزیشنها، این پوزیشن نیز نفع جسمی زیادی برای شما ندارد، اما از نظر روانی میتواند تحریک کننده فوق العادهای باشد. با استفاده از یک ویبراتور مناسب، شما نیز از این پوزیشن بهره برده و هر دو نهایت لذت را تجربه کنید.
سه: پگینگ نقطه P
اگر احساس ریاست شدیدی دارید، چند بالش نرم روی میز قرار دهید و او را روی آنها خم کنید و بگویید رانهایش را نگه دارد. ممکن است نیاز داشته باشید مچ پایش را بگیرید تا تسلط بهتری پیدا کنید. شما در حالت ایستاده از کنار در حالی که برای تعادل بهتر و bad-ass بودن یکی از پاهایش را بالا آورده و گرفتهاید، او را میکنید. اما قبل از همه این کارها کمی او را بازی دهید، او را لمس کنید، او را ببوسید، با او بازی کنید، سپس برای چند لحظه اتاق را ترک کنید و اجازه دهید در حیرت بماند. تا هنگام پگینگ اجازه ندهید شما را داشته باشد.
چهار: The primal plunge
برای یک پوزیشن خیلی ابتدایی، به او بگویید آرنجهایش را ببرد بالای سرش و روی شکم دراز بکشد. در حالت اسکات پشتش قرار بگیرید و او را بکنید. روی پنجههای خود قرار بگیرید، دستان خود را روی زمین یا کمر او بگذارید. هر چندوقت یکبار ضربهای به او بزنید تا یادش بیاندازید دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است. تعداد اندکی از مردان میتوانند تنها با تحریک آنال ارگاسم شوند و اغلب نه، بنابراین هنگامی که آماده است او را بچرخانید و بله، او کاملا آمادگی این را دارد که با کردن شما کار را تمام کند.
پنج: Backdoor-man
روی لبه تخت بنشینید، پاها را از هم باز کنید، روی دیلدوی خود لوبریکانت بزنید و بگذارید او شاهد تمام این مراحل باشد. سپس از او بخواهید به پشت برگشته و روی دیلدو بنشیند. در این پوزیشن او میتواند عمق دخول را کنترل کند و شما نیز میتوانید با کمی عقب جلو کردن او را کنترل کنید. اگر شما نیز همزمان روی یک ویبراتور بنشینید، هر دوی شما در کمتر از دو ثانیه به ناله کردن میافتید.
شش: Bend him like Beckham
این پوزیشن ابتدایی خوبی است زیرا به شما دسترسی آسانی به جایی که نیاز دارید میدهد. اگر قد شما از او کوتاهتر است، یک کفش پاشنهدار سکسی بپوشید، از او بخواهید کمی کمر خود را خم کند و آرام دخول را انجام دهید. او میتواند با گذاشتن دستها روی زانوهایش خود را پایدارتر کند، اما اگر ترکیب استرس اولین بار و سفتی و محکمی رانهایش کار را سخت میکرد، میتواند دست هایش را بر روی لبه تخت نیز قرار دهد. هنگامی که تلمبه زدن را شروع کرده و کمی نیز آلتش را نوازش کنید، همکاری خیلی بیشتری خواهد داشت.
هفت: The chairman of the board
روی یک صندلی راحت بنشینید و از او بخواهید گشاد بایستد. بگذارید همزمان با نشستن تدریجی او دیلدو نیز به آرامی وارد مقعدش شود. اگر برای آن که کنترل را کامل به شما بسپارد مردد است، این پوزیشن خوب دیگری است که میتواند خودش مقدار دخول را تعیین کند. همچنین این پوزیشن برای نگاه کردن به درون چشمان یکدیگر و بوسههای عمیق پوزیشن خیلی خوبی است، همچنین که شما در موقعیت فوقالعادهای قرار دارید تا کیر او را در دست بگیرید و به او ثابت کنید در بهترین مکان خانه نشسته است!
هشت: Reverse doggy style
اگر با بازی قدرت تحریک میشوید، پوزیشن داگی معکوس چیز مناسبی است. او در یک پوزیشن سلطه پذیرانه روی تخت خم شده و کون خود را بالا می دهد. اینگونه شدید اسپنک کردنش، اگر پسر بدی بود، کار راحتی است. کارتان را شروع کنید، از پسر کونی خود لذت ببرید و او بسیار مشتاق لذت دادن و سپاس گذاری از شما خواهد بود میسترس عزیز!
نه: The steamy strap on
حمام، خصوصا با کفهای لیز صابونی، خیلی سکسی به نظر میآید، علاوه بر آن که میتوانید بلافاصله پس از اتمام کار، خود را تمیز کنید. کلید موفقیت در یک پگینگ خیس این است که هردو جایی را بگیرید و مطمئن شوید نمیافتید. به یاد داشته باشید که آب لوبریکانت نیست و شما همچنان به لوبریکانت نیاز دارید. و حتما حتما حتما مطمئن شوید همه چیز برای استفاده از آب امن است. برق گرفتگی در اثر یک اشتباه مضحک واقعا خجالت آور است.
ده: Cow Girl
به پشت بخوابید و از او بخواهید پاهایش را باز کرده، پشتش به شما و بالای لگن قرار گیرد. در این پوزیشن – نوع معکوسی از پوزیشن cowgirl – او میتواند عمق و سرعت ورود و خروج دیلدو را کنترل کند. همچنین میتواند از یک یا هر دو دست خود برای نگه داشن خود هنگام راندن روی شما استفاده کند. یک ویبراتور کوچک برای خود گذاشته و از تماشای صحنه کون خوشحال او لذت ببرید.
تنوع در سکس و با ذهنی باز به آن نگاه کردن، عمق رابطه شما را بیشتر میکند. سعی کنید هر چیزی را حداقل یک بار امتحان کنید. اگر واقعا از انجام آن حس منفی به شما دست داد، به راحتی درخواست توقف را مطرح نمایید. صمیمیت و دوستی شما در گرو صداقتی است که در رابطه و احساساتتان به کار میگیرید.
اونتاشگال . آبان ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یک ارباب دامیننت گاهی اوقات به سادیسم درونش رجوع میکنه و به دنبال ارضای اون میره. اتفاقات زیادی افتاده بود و فشار روانی کار و چیزهای دیگه روز به روز به من بیشتر وارد میشد. خشم سراسر وجودم رو گرفته بود و مدام سعی میکردم با جلوگیری از عصبانیت، اجازه هیچ تصمیم نامعقولی رو به خودم ندم!
میدونسم که این پارتنرم مدتهاست مازوخیسم درونش ارگاسم نشده. میدونستم که اون هم دلش سادیسم/مازوخیسم و درد بیشتری میخواد تا تحقیر خالص. بدون اینکه صحبت زیادی بکنم با رفتارم نشون دادم که چقدر سادیسمام رفته بالا. اون هم با گفتن لرزان و بریده بریده «مستر» نشون داد که چقدر آمادگی لازم رو داره.
دراز کشیده بودم توی تخت و داشتم فکر میکردم. همزمان سعی میکردم عصبانیت درونم رو کمتر کنم. نمیخواستم با عصبانیت کاری بکنم. این توله هم خودشو لوس میکرد و میخواست باهاش بازی کنم. دستاشو گرفتم و گفتم الان وقتش نیست. بریده بریده گفت «میشه پاهاتون رو بغل کنم» و من برای اینکه دلش آروم بشه بهش این اجازه رو دادم. همزمان که بغل کرده بود داشتم به این وسایل فکر میکردم: چشمبند، پلاگ، یخ، شمع، طناب و کاندوم!
اگر سابمیسیو یا مازوخیست هستید پیشنهاد میکنم برای خواندن این خاطره ابتدا شرت خود را مانند شرت لامبادا جمع کرده و به بالا بکشید تا درد لازم به نواحی جنسی شما وارد شود. سپس با درد مطالعه کنید!
درد و کنترل
بهش دستور دادم پایین تخت باشه و سرشو تکون نده. بلند شدم و رفتم لوازم رو آوردم. نور اتاق رو کم و تنظیم کردم. اجازه نداشت به هیچ جایی نگاه کنه. فقط میتونست صدای قدمهای من و انتخاب وسایل رو همراه با باز و بسته شدن درهای کمد و کشوها بشنوه. پلی لیست مخصوص BDSM رو پخش کردم. همه چیز آماده چند ساعت درد و لذت خالص بود.
چشم بند رو به چشماش زدم و گفتم بیا روی تخت و اجازه دادم توی بغلم ضربان قلبش آروم بشه. دست بردم روی سینه اش و نیپل شو فشار دادم. بلند آه کشید با صدای بلند گفتم «صدات در نیاد». با تمام توانش صدای خودشو خفه میکرد و درد میکشید. دستمو بردم روی شرتش و کشیدم بین پاهاش. میخواستم خوب درد بکشه پس با پارچه شرتش و حس یک طناب محکم رو بهش بده.
بعد از درد کشیدن بیشتر بهش گفتم «فقط اجازه داری جیغ بزنی» دهنو باز کرد اما اونطور که دلم خواست نتونست جیغ بزنه و با یک سیلی بهش فهموندم جیغ زدن چطوره. محکم توی دستای خودم گرفته بودمش و سینه شو فشار میدادم و همزمان با ممنوع و آزاد کردن ناله کردن و جیغ زدن، بیشتر صداشو کنترل میکردم. با تمام وجود به خودش میپیچید و میخواست درد در تمام قسمتهای بدنش بپیچه.
به اندازه کافی به بات پلاگ لوبریکانت زدم. به پهلو موند و شرت مشکی خوشگل شو زدم کنار. با بازی بازی و به آرومی پلاگ رو وارد آنالش کردم. وقتی قطورترین قسمت پلاگ داخل مقعدش شد حسابی میخواست ناله کنه که اجازه شو ازش گرفتم. با تمام وجود درد رو تحمل میکرد و منتظر بود تا زودتر پلاگ تا انتها وارد بشه. دوباره بهش گفتم جیغ بزن. این بار اون مدلی که دوست داشتم و از اعماق وجودش جیغ زد. لذت بردم و برای جایزه پلاگ رو زودتر وارد آنالش کردم و اونجا خودشو کیپ نگه داشت.
سرد و گرم
بهش کمی استراحت دادم. اجازه دادم پاهامو بغل کنه و اونطور که دوست داره بپرسته و ستایش کنه. کمی دراز کشیدم و موهاشو نوازش کردم. عریان بود و بدنش زیر نور کم به زیبایی میدرخشید. زمان اسپنک بود. اما به شیوهای جدید!
از کنار یخهای کوچیکی که آماده کرده بودم و به اندازه کافی آب شده بودن و تیزیشون رفته بود رو آوردم. بهش گفتم داگ استایل باشه. ۳ یخ رو به آرومی و پشت سر هم وارد واژناش کردم. با تمام وجود از سرما و لذتش ناله میکرد. حس کردم بهتره بیشترش کنم. ۲ یخ دیگه هم اضافه کردم و گفتم محکم خودت رو سفت کن و اجازه نده برگردن. باسن شو جوری که باید تنظیم کرد و بالا داد. «آفرین دختر خوب».
دستهای محکم و سنگینی دارم. میدونستم هر ضربه میتونه حسابی آب یخ رو از توی واژنش بپاشه. بهش گفتم میخوام ازت فیلم بگیرم و دوربین رو تنظیم کردم روی اون ناحیه. شروع کردم به اسپنک و دستور داشت هر ضربه رو با بلندترین صدای ممکن شمارش کنه. با هر اسپنک آب به بیرون میپاشید و نمای بسیار زیبایی رو تولید کرده بود. آب سردی که از یخ میاومد به شدت گرم شده بود!
بد از ۴۶ ضربه اسپنک صدای فندک رو شنید. از فاصله یک متری قطرههای شمع روی کمر و باسن سرخ شدهاش میریخت. تخت رو محکم گرفته بود چرا که اجازه تکون خوردن نداشت. همزمان با ریخته شدن قطرات شمع، انگشتام رو با آب سرد خیس کردم و قطرههای آب سرد می چکید روی پوستش. قطره شمع و آب به خوبی به وجد آورده بودش و به جنون لذت رسیده بود.
اسارت و لذت
بعد از سرد شدن شمع، طنابها رو آماده کردم. با قرمزی اسپنک و سفیدی شمع طرح زیبایی روی بدنش نقش بسته بود. براش آب آوردم و آماده اش کردم برای آخرین مرحله. تنها لباس بر تن، پلاگ کونش بود! طناب آوردم و شروع کردم به باندیج از پشت. دستها بسته شد و پاها رو باز و آزاد نگه داشتم. نور رو کمتر کردم و صدای موزیک رو بیشتر. زمان جیغ کشیدن بود و میخواستم با موزیک ترکیب بشه.
اجازه برگشتن و دیدن من رو نداشت. کاندوم رو برداشتم و روی کیرم گذاشتم. به واژنش نزدیک کردم. از نظرم خیلی لایق بود. نزدیک کردم بهش و یهو تکون خورد. حسابی خیس و آماده بود. باسنش رو گرفتم و به سرعت وارد کردم. شروع کردم به عقب جلو کردن. پلاگ حسابی تنگش کرده بود و این لذت تلمبه زدن رو برای هر دو ما چند برابر کرده بود. کم کم صدای جیغ و ضربهها بیشتر شد.
زمانی که میخوام سکس کنم سعی میکنم عصبانیتر بشم. خشم و عصبانیت باعث میشه خون بیشتری در کیر جریان داشته باشه و از حالت عادی بزرگتر و سفتتر بشه. سکس توی عصبانیت انزال رو طولانیتر هم میکنه. بنابراین بدون هیچ توجهی بهش با وجود درد و لذت پلاگ توی کونش، تندتر و شدیدتر تلمبه میزدم.
تقریبا بعد نیم ساعت سکس و تغییر پوزیشنهای مختلف زمان ارگاسم من رسید. اجازه دادم با احساسات تمام به ارگاسم نهایی برسه. به آرومی طنابها رو باز کردم و توی تخت بغلش کردم و همزمان با تلمبه زدن نالههام رو بیشتر کردم. چشم بند شو برداشتم و شدیدتر تلمبه زدم و نالههاش به اوج رسید.
با همدیگه ارگاسم شدیم و گوشه لب شو بوسیدم و به آرومی در آغوشم بیهوش شد…
در طول این جلسه ۶ بار اسلیو به ارگاسم رسید که ۳ تای آخر موقع سکس بود. پس از ارگاسم آخر و تقریبا ۳ ساعت جلسه BDSM خستگی لازم برای خواب عمیق رو داشت. زیاد اهل صحبت کردن در مورد خاطرات نیستم. گاهی اوقات برای آرامش روان خودم مینویسم. بدون شک پارتنرهایی که در خاطرات ازشون یاد میشه، نسبت به نوشتن خاطره و حفظ هویتشون آگاهی دارند.