روابط غیرتک همسری و چند همسری اخلاقی، در دنیای روابط کینکی رایج بوده و برخی فعالیتها و نقشهای خاص در نتیجه این امر به خرده فرهنگ تبدیل شدهاند. در این یادداشت به معرفی جامع شخصیتهای هاتوایف، کاکولد، استگ بول و ویکسن میپردازیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در جولای ۲۰۲۱ در وبسایت Kynk101 انتشار یافته است. ترجمه توسط آرچرصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
در اواخر قرون وسطی، فاخته (Cuckold) به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز برای مردی که همسرش به او خیانت میکرد و از آن اطلاع داشت، استفاده میشد. این موضوع اغلب به دلیل رفتار توهین آمیز یا سهل انگارانه آن مرد بود. رایجترین ترجمه برای فاخته در جامعه، بی غیرتی است.
در ادبیات کینک و فتیش، فاخته به اصطلاح گستردهای برای یک مرد اغلب مطیع تبدیل شده است که در رابطه همسر با فردی دیگر، خود نیز شریک است. با این حال، فاخته شدن فقط منحصر به مردان نیست. از فاخته مونث با عنوان Cuckquean یاد میشود.
هر دوی این نقشها در نتیجه رابطه شریک زندگی با فردی دیگر، ممکن است دچار اضطراب و ناراحتی روانی شود. به همین دلیل، فاختهگری به طور گسترده به عنوان یک فعالیت عاطفی مازوخیستی در نظر گرفته میشود. با اینکه انواع تخریب و تحقیر مستقیم ممکن است در این نوع رابطه نقش داشته باشد، شرط اصلی این روابط توافقی بودن آنها بوده و نباید به شیوهای فریبکارانه، مجبور کننده و مخفیانه باشد.
ممکن است یک فاخته مذکر یا مونث به هیچ وجه نتواند با شریک زندگی خود به فعالیت جنسی بپردازد. به طور کلی، یک فاخته از این فکر لذت می برد که همسرش (که اغلب به عنوان Cuckoldress از او یاد می شود) در انجام اعمال جنسی با یک شریک دیگر لذت میبرد. برعکس، یک فاخته تمایل دارد از تمرکز بر لذت بردن زن دیگری که درگیر فعالیت جنسی با شریک خود است، لذت ببرد. هیچ کدام از این اصطلاحات فقط به روابط دگرجنسگرایانه اشاره نمیکند.
شخصیت Bull / Cuckcake کیست؟
شریک مرد یک خانم غالب و فاعل به عنوان یک Bull (گاو نر) و شریک زن یک مرد غالب به عنوان Cuckcake (کیک!) شناخته میشوند.
همانطور که فاخته مذکر و مونث دارای برچسبهای خاص خود هستند، اشخاص ثالث درگیر نیز چنین خواهند بود. اغلب بولها و کاکیکها از نظر فیزیکی جذابتر بوده یا تجربه بیشتری نسبت به فرد بی غیرت یا فاخته دارند تا تحقیر شریک مطیع را بیشتر تقویت کنند. ممکن است خودشان غالب باشند یا نباشند.
برخی از Bullها و Cuckcakeها دعوت میشوند تا فاخته را به صورت لفظی تحقیر و تخریب کنند و در مورد عملکرد خود یا لذت از شریک رختخواب خود در حالی که فاخته مطیع فقط حق تماشا دارد، به خود ببالند. اگرچه ممکن است تحمل این تجربه دشوار به نظر برسد، اما فاختگان مونث و مذکر اغلب این تحقیر اضافی را به عنوان یه برانگیختگی سکسی میبینند. پیش از اجرا بهتر است در مورد بخشهای مختلف و تحقیرها گفتگو شود.
شخص Hotwife / Cuckoldress کیست؟
نسخه ماهرتر و جذابتر Milf میباشد. یک hotwife (همسر سکسی) معمولا به شریک جذاب (اغلب متاهل) یک مرد گفته میشود و به عدم جلوگیری از بروز احساسات حول رابطه جنسی شناخته میشود.
یک Hotwife مختار است که با رضایت شریک زندگی خود که قرار نیست در معرض تحقیر فاختهگری قرار گیرد، روابط جنسی آزاد با دیگران داشته باشد.
انگیزه در رابطه با Hotwife ممکن است این باشد که این زوج از رابطه سه نفری یا رابطه جنسی گروهی لذت ببرند، یا ممکن است شریک از لذت جنسی همسر سکسی خود با دیگران، برانگیخته شود. بسیاری از Hotwifeها و شریکان جنسی آنان تصمیم میگیرند فعالیتهای خود را به صورت آنلاین چه به صورت فیلمهای پورنو آماتور یا در وبلاگها، مستند کنند.
Candaulism نیز همگروه با hotwifing بوده و به معنای لذت بردن از عریان گرایی (بدن نمایی) و چشم چرانی (دید زدن سکسی) میباشد، مانند مشغول شدن به ارتباط با Hotwife جهت لاس زدن یا رابطه جنسی ایجاد کردن.
متأسفانه، اصطلاح «hotwife» به طور فزایندهای به معنای یک زن متاهل که بدون اطلاع یا رضایت همسرش با افراد دیگر رابطه جنسی دارد در حال گسترش است، اما به اعتقاد ما هرگونه رفتار رابطه باز یا کینکی یا مرتبط با BDSM باید شامل رضایت باشد، ما این مفهوم را مبنی بر رضایت طرفین تعریف میکنیم. از زمانی که اصطلاح «Hotwife» محبوبیت پیدا کرده، برچسبها و نقشهای جدیدی ظاهر شدهاند.
شخص Stag / Vixen کیست؟
Stages (گوزنها) مردانی هستند که از رضایت جنسی همسرشان توسط افراد دیگر لذت میبرند و فعالانه آن را تشویق میکنند. Vixen (روباه ماده) زنانی هستند که تشویق میشوند به دنبال این روابط جنسی با افرادی غیر از «گوزن» خود باشند.
رابطه گوزن و روباه نیز میتواند متقابل باشد، که در آن هر دو طرف شریک خود را به کشف علایق جنسی، تشویق میکنند و از تماشای چنین فعالیتهایی لذت میبرند. خودشان ممکن است شرکت کنند یا نکنند، و ممکن است فقط نقش تماشاگر جنسی در مشاهده شیطنت سکسی شریک زندگی خود را داشته باشند.
یک راه سادهتر برای اشاره به این دو می تواند این باشد که Vixen مانند یک hotwife مجرد است که تشویق میشود به دنبال ارضای جنسی با افراد دیگر باشد و Stage شریک رضایت دهنده و تشویق کننده Vixen است.
توجه به این نکته مهم است که stage (گوزنها) مانند فاختهها مردان مطیع نیستند، و vixen (روباه) ممکن است مادههای غالب نباشند. روابط گوزنها و روباهها معمولاً شامل تحقیر فاختگی نبوده و همچنین شامل تبادل قدرت نیز نمیباشد.
روابط جنسی نامتعارف بسیار گسترده میباشد و شرط اولیه همه آنها رضایت دو طرفه و قلبی همه افراد مشارکت کننده است و هیچگاه کسی نباید از نظر عاطفی، روانی و جسمی شریک خود را مجور به کاری کند. با حفظ ایمنی سکس کنید و از گرایشهای خود لذت ببرید.
اونتاشگال . خرداد ۱۴۰۱
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
در مجموعه مقالات «کانال چهارم، صداقت» به معرفی و شرح انواع روابط و همچنین روابط آزاد پرداختهایم. در این یادداشت توضیحی فراتر بر روابط فرا تک همسری یا باز میخواهیم کرد و در مورد تصورات اشتباهی که در مورد Open Relationship وجود دارد، میگوییم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و مصاحبه با دکتر ژانا ورانگالووا، سکسولوژیست و پروفسور علوم روابط عاطفی، در دسامبر ۲۰۲۲، در مجله معروف روانشناسی انتشار یافته است. ترجمه توسط سمیراصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
خانم دکتر ژانا ورانگالووا، سکسولوژیست و پروفسور علوم روابط عاطفی به ما کمک میکند تا چشم انداز جدید رابطه را درک کنیم. به صورت خلاصه باید بگوییم که:
تمایل به عدم تک همسری آنقدرها هم که مردم تصور میکنند، نادر نیست.
انسان در کنار نیاز به امنیت و همراهی به دنبال تازگی و تجربههای جدید است.
این امکان برای زوجها وجود دارد که از آشکار کردن رابطه خود بدون آسیب رساندن به آن یا تحت فشار قرار دادن خود سود ببرند.
به راحتی می توان حدس زد که روابط باز به شما مربوط نمیشود و حتی میلی به آن ندارد، به خصوص اگر در یک رابطه تک همسری هستید یا خود را تک همسر میدانید. اما دکتر ژانا ورانگالووا محقق جنسی و پروفسور دانشگاه نیویورک استدلال میکند که موارد قابل توجه بیشتری از آنچه که به نظر میرسد وجود دارد.
تحقیقات انجام شده توسط ورانگالووا [منبع] که با همکاری اشلی مدیسون یک شرکت دوستیابی آنلاین مختص افراد متاهل، نشان دهنده این است که تقریباً نیمی از زوجهای آمریکایی از جنبههای جنسی روابط اولیه خود ناراضی هستند. در حقیقت گزارش مذکور تعدادی از یافتههایی که ممکن است از نظر تک همسران وفادار نگران کننده باشد را آشکار و کشف کرد به طور مثال:
بیش از نیمی از افرادی که در آمریکا دارای روابط متعهدانه هستند از به اشتراک گذاشتن تخیلات جنسی خود با شریک زندگی خود ناراحت هستند.
دو سوم آمریکاییها در مورد داشتن رابطه جنسی با افراد دیگر خیالپردازی میکنند. این فانتزی ها شامل BDSM، عدم تک همسری و رابطه جنسی چند شریک است.
یک سوم از زوج های آمریکایی میگویند که نوع ایدهآل رابطه آنها نوعی از باز بودن و آزادی است در صورتیکه مطمئن باشند این رابطه به روابط اولیه آنها آسیب نمیزند.
این نتایج روشن میسازد که تکهمسری یک میل حاشیهای نیست و اینکه غیرتک همسریها از جمله زناکاران (مردان و زنانی که متاهل هستند و همزمان با شخص دیگری وارد رابطه جنسی میشوند و شریک جنسی آنها با خبر نیست) دگر جنسگرا نیستند. اما آیا میل به فعالیت جنسی خارج از رابطه اولیه غیراخلاقی است؟ به گفته ورانگالووا، سوال بهتر این است که چرا این خواستهها اینقدر طبیعی هستند.
David Beckham and Victoria Beckham
معضل تمایلات اولیه
ما میتوانیم ریشههای تکهمسری را در میل ذاتی خود نسبت به امنیت طولانیمدت و تمایل به فرزندآوری پیدا کنیم. برآوردن این نیاز حداقل از نظر اخلاقی اراده و اعتماد طولانی مدت را تضمین میکند.
ورانگالووا توضیح میدهد: در حالی که نیاز به امنیت و همراهی در هر انسانی وجود دارد، میل دیگری در همه ما هست که میتواند با آن مغایر باشد. این میل میتواند تمایل به تازگی، کاوش و تجربه جویی باشد. به گفته وی، عدم تک همسری جلوهای از این میل است.
ورانگالووا میگوید: «برای هر دو نیاز بحثهای تکاملی وجود دارد. روابط طولانی مدت نیاز به امنیت، اعتماد و ثبات را که مهمترین نیاز اساسی است غنی میسازد. با این حال، این نیاز جدا از تجربه جویی است. واقعیت این است که انسانها هر دوی این نیازها را دارند.»
ورانگالووا هشدار میدهد فرهنگ ما در حال حاضر نسبت به آنچه وی از او تحت عنوان «تکهمسری بدون مذاکره» یاد میکند بسیار متعصب است که برای برخی از زوجها راهی برای ارضای هر دو نیاز محسوب میشود. برای شروع باید این ایده پیشفرض که عاشق میشویم و دیگر هرگز تمایلات جنسی بیرونی نداریم را تغییر دهیم.
Megan Fox and Brian Austin Green
چه تصورات اشتباهی در مورد روابط آزاد داریم؟
ورانگالووا خاطرنشان میکند که عدم تک همسری معمولاً به عنوان روزنهای برای خیانت یا هرزگی در جامعه ما تلقی میشود. با این حال، تک همسری برای اکثر افرادی که به آن پایبند هستند بسیار پیچیدهتر و معنادارتر است.
در اینجا دو عقیده در مورد عدم تک همسری در جامعه ما رواج دارد:
افرادی که روابط خود را «باز» میکنند، از عشق دور شدهاند اما نمیخواهند پیوند خود را به طور کامل از بین ببرند: این نوع طرز فکر، ماهیت دوگانه دارد. یعنی اگر دو نفر یکدیگر را دوست داشته باشند، تک همسر خواهند بود و معرفی غیرتک همسری نشان دهنده مرگ رابطه آنهاست. با این حال، بسیاری از افرادی که غیرتک همسری را انتخاب میدهند هنوز در روابط سالم با شریک اصلی خود قرار دارند. در واقع اشکال اساسی در رابطه دلیلی برای باز کردن رابطه نیست.
ترتیب غیر تک همسری اساساً برای همه آزاد است: عدم تکهمسری مبتنی بر اصول ارتباطات و مرزهای روشن است. هر دو شریک خطوط فردی خود و همچنین قوانین کلی برای رابطه خود را ترسیم میکنند. این میتواند شامل این باشد که آیا آنها میخواهند به برخوردهای غیر تک همسری یکدیگر گوش دهند یا نه. حتی پس از دانستن این موضوع، تجربه غیر تک همسری میتواند برای افرادی که در روابط متعهد هستند چالشی باشد. ورانگالووا معتقد است که اگر کسی واقعاً علاقهمند است تا غیرتک همسری را در رابطه خود تجربه کند همانند نوزادی است که گامهایی را برای راه رفتن در یک مسیر بر میدارد.
Beyonce and Jay Z
چگونه میتوان با غیرتک همسری معاشقه کرد؟
ورانگالووا به بسیاری از زوجین کمک کرده است تا رابطه خود را بدون آسیب رساندن به آن یا تحت فشار قرار دادن خود از طریق دوره آنلاین خود باز یا اوپن کنند. در اینجا سه توصیه او برای زوجهایی که میخواهند به غیرتک همسری بپردازند آورده شده است:
در مورد تخیلات جنسی خود صحبت کنید: نقطه شروع برای هر زوجی باید گفتگوی باز و صادقانه در مورد چیزهایی باشد که از نظر جنسی میل دارند. شرم می تواند قوی ترین پیوندها را از بین ببرد. معرفی غیرتک همسری در برخی از موارد میتواند متضمن این باشد که زوجین در نهایت از یکدیگر رنجیده نخواهند شد.
با غیرتکهمسری آهسته پیش بروید: ورانگالووا پیشنهاد می کند در هر رابطه آزاد و باز درجاتی از آزادی وجود دارد. در واقع، لازم نیست برای لذت بردن از عدم تک همسری یک «شخص سوم» را به رابطه خود دعوت کنید. شما میتوانید از طریق خیال پردازیهای مشترک، گفتگو و تحلیل فیلمهای پورن به صورت مشترک، شرکت در مهمانیهای خاص (play party) یک رویداد اجتماعی است که در آن شرکت کنندگان با افراد مشابه معاشرت میکنند و در فعالیتهای BDSM شرکت دارند و یا ممکن است تنها با تماشا کردن و یا با بررسی دقیق اپلیکیشن و برنامههایی که در ارتباطات غیر تک همسری تخصص دارند، و آنچه که من آن را «سایه سوم» میخوانم به رابطه خود دعوت کنید.
در زندگی جنسی خود تلاش کنید: ما باید برای رضایت جنسی خود انرژی سرمایه گذاری کنیم. خطر خیانت یا عدم تکهمسریِ فاش نشده با گذشت زمان در هر رابطهای افزایش مییابد. گفتگوهای بیشتر در مورد تخیلات جنسی میتواند کمک کننده باشد. ورانگالووا میگوید: حفظ میل جنسی آسانتر از دوباره بر انگیختن آن از یک رابطه مُرده است.
ورانگالووا در پایان میگوید: ما در حال ورود به دوران صداقت بیشتر در روابط هستیم و این موضوع مربوط به زمانی است که چهره تک همسری در حال سقوط است. اما آن را به عنوان پایان روابط طولانی مدت در نظر نگیرید.
نظرات برخی از اعضای کلاب اونتاشگال:
در کلاب اونتاشگال پیرامون این موضوع صحبت شده است. جهت مشارکت در موضوعات آینده از اینجا عضو کلاب اونتاشگال در تلگرام شوید.
غیر تک همسری به نظر من حرکت کردن روی لبه ی تیغ میمونه یعنی بسته به اهمیتی که برای رابطه ات قائل میشی ریسک دستکاری کردنش واقعا ترسناک میشه با اینکه شخصا اعتقاد به این دارم که ورود افراد دیگه به رابطه دونفر میتونه خیلی خیلی هیجان انگیز باشه در عین حال ممکنه حس خوب دو نفر داخل یک رابطه ی مستحکم رو نسبت به همدیگه خراب کنه من ترجیح میدم اگر این اتفاق برای پارتنرم میوفته بدون اطلاع من از جزئیاتش باشه و منم جزئیات رابطه ام با کس دیگر رو به پارتنرم انتقال ندم
کاربر یک
به نظر من یکی از مهمترین چیزهایی که توی رابطه عاطفی وجود داره، این احساس امنیت، توجه و مهم بودن برای دو طرف هست. کلا احساس امنیت یعنی جایگاه من توی رابطه حفظ می شه و خب این حس توی روابط باز وجود نداره کلا به نظرم ذات آدم به دنبال به دست آوردن هست
من احساس می کنم چند پارتنری توی جامعه ای که این نوع روابط رو خیلی بد می دونن و خیلی جامعه کمی از آدمها هستن که این روابط رو دارن، بعد یک مدتی احساس سرخوردگی و بی بند و باری به آدم دست می ده اینکه شما اطرافیان و دوستانت رو یا کلا افراد جامعه رو می بینی که تک پارتنر هستن، یه احساس قضاوت تو آدم ایجاد می کنه البته اگه اعتماد به نفس و سلامت روان خوبی داشته باشید، خیلی هم اوکیه به نظرم و می تونید از چند پارتنری لذت ببرید اگه انتخابتونه!
کاربر دو
اینکه هردوطرف رابطه با این موضوع اوکی باشن خیلی مهمه و اینکه ارتباط روشن بین دونفر و دو پارتنر اصلی هم خیلی مهم هستش. شخصا یک رفیق اهل آمریکا دارم که همراه پارتنر اصلیش هردو رابطه ازاد و چند پارتنره دارن. مشکلی هم باهم ندارن و چندین ساله که باهمن و حتی بزودی قراره ازدواج کنن. اینکه جنبه این کار رو داشته باشی و واقعا ذاتات همین باشه خیلی تاثیر داره. هرچند من شخصا درک نمیکردم اما جوری که برام توضیح میداد کاملا متوجه بودم که چطور بخشی از زندگیش هست این و لطمهای هم نمیزنه.
کاربر سه
چون خانمها برای میلیونها ساله که وظیفه فرزندآوری و فرزندپروری رو به عهده دارن، ناخودآگاه کسی رو ترجیح میدن که مطمئن باشن از زادههاشون مراقبت میکنه و شانس تولید مثلی بیشتری کنارش دارن. از بین پستاندارهای ماده میشه گفت فقط انسانه که به غیر از زمان تخمکگذاریش تمایل به رابطه جنسی داره. ما طی تکاملمون یاد گرفتیم کنار یه نر بمونیم و از لحاظ جنسی تأمینش کنیم که اون هم از نوزادهامون حمایت کنه. ولی حالا که شرایط فرق کرده و چیزی به اسم بارداری ناخواسته معنی نداره.
کاربر چهار
به نظر من موضوع علاوه بر فرهنگ عمومی جامعه خیلی خیلی تحت تاثیر شخصیت فرد هستش و هر فردی بنا به ویژگی های شخصبتیش روابط باز رو یا می تونه بپذیره یا براش مثل من کاملا از پایه و اساس غیرقابل پذیرش هستش اگر فردی هست که روابط باز براش خیلی مهم هستش و میخواد حتما این نوع رابطه رو داشته باشه و در نبودش احساس خلا و کمبود داره حتما باید تو مراحل اول آشنایی به پارتنرش اینو بگه چون اگر پارتنرش یکی مثل من باشه هیچ راه حلی جز جدایی وجود نداره و چه بهتر در مراحل اول آشنایی مطرح بشه تا رابطه ای هم شکل نگیره
پیشنهاد میکنم در سال جدید با پارتنر و شریک خود، بدون پیشداوری و قضاوت، در یک فضای امن، از امیال جنسی خود بگویید. یا حداقل برای یکدیگر نامه بنویسید و هیجان رابطه را بیشتر کنید. همه افراد نباید در رابطه آزاد و باز باشند، اما اگر میخواهید چنین چیزی را وارد رابطه خود کنید، باید از سلامت و کیفیت رابطه فعلی خود کاملا آگاه و راضی باشید.
اونتاشگال . فروردین ۱۴۰۲ . تصاویر مربوط به هنرمندانی است که در روابط باز یا ازدواج باز قرار دارند.
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
نمیتوانم بگویم که زندگی جنسی من به پای «Fifty Shades Of Grey» میرسد، و شریک جنسیام را تا آستانه مرگ خفه میکنم یا موم داغ را روی بدنش میریزم. اما با اسپنک زدن ، ویبراتورها، حلقههای آلت تناسلی و بات پلاگ ها کاملاً آشنا هستم. در واقع من کمی تسلط و دامیننسی را دوست دارم. در اتاق خواب، من یک زن دامیننت یا میسترس که در واقع (Dominantrix) نامیده میشود، هستم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش مهارت در رابطه ارباب و برده قرار دارد. میسترس و سکس تراپیست جیجیانجل در وبسایت EliteDaily آن را منتشر کرده است. ترجمه از میترا و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
سلطه درونی خود را رها کنید: 7 گام برای به دست گرفتن کنترل در اتاق خواب
میسترس جیجی انجل: در هر رابطهای، یک شریک وجود دارد که معمولاً اوضاع را مدیریت میکند و در واقع همیشه نخستین گام را بر میدارد. متاسفانه برای اکثر زنان، آغازگر معمولاً طرف مقابل است. هر زنی خود را یک وسوسهگر جنسی جسور نمیبیند و خب دلایل زیادی برای این وجود دارد.
یکی از بزرگترین دلایل این است که جامعه به زنان میگوید که باید «نجیب و مودب» باشند. بنابر این، اگر شما مخفیانه یک الهه جنسی خشن و سلطهگر هستید، ممکن است تعجب کنید که چگونه میتوانید شخصیت «دختر خوب» را که جامعه به شما گوشزد میکند، حفظ کنید و در عین حال نیازهای جنسی خود را نیز برآورده کنید.
شما میتوانید رابطه جنسی را دوست داشته باشید و همچنان نجیب و موقر باشید. دوران صرفا «GoodGirl» بودن به پایان رسیده است و امروزه «BadGirls» در حال رشد است و لذتبخش میباشد. اجباری در سطح خشونت تعیین شده نیست اما همیشه فرو رفتن در قالب یک سلطهگر جذاب، رابطه را هیجانانگیز و مهمتر از همه، سرگرمکننده میکند.
اقدام اصلی شکست دادن اعتماد به نفس پایین در رابطه است. اگر اعتماد به نفس داشته باشید، غیرقابل توقف هستید. در واقع «تفاوتی ندارد که چه چیزی را دوست دارید. اینکه خواسته خودتان را بدانید و بتوانید آن رو بدست بیاورید همیشه جذاب و تحریک کننده است».
سلطهگری و ارباب بودن حتی میتواند به شما کمک کند تا سکس طولانی و هیجان انگیزتری داشته باشید. «بهدست آوردن آنچه میخواهید میتواند شما را به رابطه جنسی علاقهمندتر کند و تمایل شما برای شروع رابطه را بالا ببرد». پس بیشتر از این تامل نکنید، این مقاله راهنمای بسیار سودمند و گام به گام شما به عنوان یک خانم برای کنترل اتاق خواب است. دست به کار شوید.
یک: بفهمید که چرا تا این حد خجالتی هستید
برای رسیدن به موقعیت تسلط جنسی، باید احساسات مزاحم مثل ترس و شرم را که اعتماد به نفس شما برای به دست گرفتن تسلط را تحت تاثیر قرار میدهند، از خود دور کنید.
رسیدن به اعتماد به نفس به معنای درک این است که چه چیزی شما را خجالت زده میکند. برای غلبه بر احساس نا امنیهای خود باید به آن موارد توجه کنید.
متاسفانه در جامعهای زندگی میکنیم که فشار اجتماعی، آزادی جنسی زنان را محدود میکند. به ما گفته شده که هرگز نباید کنترل رابطه را به دست بگیریم. به ما گفته شده که ما همیشه باید مطیع طرف مقابل باشیم و اگر از هر یک از این قوائد که آسیبرسان هستند، دور شویم، کار اشتباهی انجام میدهیم.
تنها راه حرکت به سوی روشنایی و خروج از تاریکی این است که به این نتیجه برسید که این مسائل کاملا مضحک و بی فایده است. تنها زمانی که با تمایلات جنسی خود آشنا شوید و با آن احساس راحتی کنید میتوانید نقش دامیننت و میسترس را در رابطه به عهده بگیرید.
یادگیری در مورد بدن خودتان شروع خوبی است.
برای میسترس شدن در اولین قدم، بدن خود را بشناسید و بفهمید که دوست دارید چگونه شما را لمس کنند، حتی اگر خجالتی هستید، مهم است که بدانید چه چیزی به شما حس خوبی میدهد تا از روی لذت خود را فریب ندهید و عقب نشینی نکنید.
نکته بعدی که باید دریابید این است که وقتی در جایگاه دامیننتریکس هستید، چه چیزی را دوست دارید.
دوست دارید شریک زندگی شما چه مدل سابمیسیو و اسلیوی باشد؟ «BadBoy»ای که باید تنبیه شود؟ بنده فرمانبردار؟ یا چیزی کمی سادهتر را ترجیح میدهید و فقط میخواهید شریکتان تسلیم شما و خواستههای ساده شود؟
نیاز جنسی هر دختر مثل خودش منحصر به فرد است. چه سطحی از تسلط را برای خود دوست دارید؟ در حد شیطنت و یا بیش از حد وحشیانه و تنبیه کننده؟
یک راه خوب برای فهمیدن آنچه می خواهید مراجعه به منابع است. سعی کنید فیلمهای اروتیک را تماشا کنید و داستانهای تحریک کننده بخوانید. خجالت نکشید و چند پورن خوب و نزدیک به واقعیت ببینید اما صرفا این ملاک شما نباشد. به پاسخهای فیزیکی و ذهنی خود به این محرکهای صوتی و بصری توجه کنید. آنها واحدهای سازنده برای یادگیری آنچه به شما پاسخ میدهد، هستند.
در بین تمام بخشهای پیچیده، چند وجهی و متحرک روابط کینکی، ارتباطات مثل چسبی است که همه چیز را به هم متصل میکند. بنابر این صحبت در مورد علاقه خود به تسلط جنسی در رابطه، بهترین راه برای رسیدن به آنچه میخواهید است.
ارسال یک متن سکسی را امتحان کنید. به شریک زندگی خود بگویید که دوست دارید با او چه کنید. درگیر جزئیات نشوید و سعی کنید جسور باشید.
درک میکنم اگر نگران این باشید که اگر که دوست پسر یا دوست دختر شما به معنای واقعی کلمه به هیچ وجه حاضر نباشد افسار کنترل رابطه را به شما بدهد، چه؟
پیشنهاد میشود رابطه هاردکور را امتحان کنید.
با پیشنهاد شلاق و زنجیر به عنوان راهی برای مذاکره شروع کنید. به این ترتیب، در نهایت به چیزی با سطح پائینتر و ملایمتر خواهید رسید، مانند چشم بند، که میتوانید آن را به یک بازی «وقتی لمست میکنم حرکت نکن» تبدیل کنید. بهترین کار این است که همه چیز را تا حد امکان در دسترس و غیر تهدید کننده نگه دارید.
ممکنه است بپرسید «اما اگر اون کاملا با من مخالفت کنه چی؟». اگر اینطور است، پیشنهاد میکنم از این توصیه استفاده کنید:
اگر شریکی دارید که علاقهای به آزمایش و کسب تجربه در راههای جدید ندارد و به ایدههای جدید علاقهمند نیست، به این فکر کنید که چگونه بر زندگی جنسی و سکسی شما در آینده (یا حتی اکنون) تأثیر میگذارد. به ادامه رابطه بیشتر فکر کنید! شما یک بار زندگی میکنید.
وقتی نوبت به در دست گرفتن کنترل میرسد، ممکن است فکر کنید بهترین راه برای کنترل اضطراب این است که احتیاط را کنار بگذارید. ممکن است فکر کنید راه حل هیجانزده کردن پارتنر و رها کردن وجهه دامیننت درون خود این است که با یک شلاق چرمی و یک دستبند به او حمله کنید.
نه این راه حل نیست نیست!
همیشه بهترین کار این است که قبل از انجام هرکاری گفتگو کنید و در مورد مرزها و محدودیتها شفاف باشید تا شریک زندگی خود را بیدلیل بیتمایل به ادامه جلسه BDSM نکنید.
ممکن است فکر کنید که صحبت کردن در مورد این موارد پیش از موعد، کلافهکننده است، اما اینطور نیست. این نوع مذاکره واقعا جذاب است. «مذاکره میتواند به خودی خود یک مرحله اولیه بسیار تحریک کننده باشد».
فهمیدن محدودیتهای خود در قلمرو کینک، شما را در ذهنیتی قرار میدهد که با این پیچیدگی کنار بیایید.
پنج: پرخاشگری و پرتکاپو بودن خوب است، اما هرگز زیاده روی نکنید
ما از خطر بیش از حد انجام دادن فراری هستیم اما چطور میتوانیم از عجیب شدن اوضاع جلوگیری کنیم؟ وقتی محدوده کینک را بیش از حد جلو ببرید چه اتفاقی میافتد؟ چه اتفاقی میافتد اگر یکی از شما ناراحت شود، تعلل کند یا حتی بترسد؟
توصیه می شود که خیلی چیزهای جدید را همزمان امتحان نکنید. اگر این مورد پیش آمد، هرگز آن را نادیده نگیرید:
بهتر است شریک زندگی خود را با هوس و عطش بیشتری برای دفعه بعدی رها کنید تا اینکه او را بیش از حد تحت فشار قرار دهید. اگر پارتنر شما در جلسه BDSM میگوید توقف کنید، پس باید در آن زمان او را در آغوش بگیرید و بعداً در مورد آنچه اتفاق افتاده است صحبت کنید.
برای مبتدیان، دلیلی برای دویدن به سمت سکس شاپها و خرید بند چرمی، کراپ، دهان بند، گیره نیپل و یا قلاده میخ دار وجود ندارد. با استفاده از وسایلی که از قبل در خانه خود دارید، میتوانید تجربههای خوبی را رقم بزنید.
اگر به چنگ زدن و خراش دادن علاقه دارید، پیشنهاد میشود که اجازه دهید ناخنهای شما رشد کنند یا از یک چنگال در آشپزخانه استفاده کنید تا روی سینه و پاهای شریک جنسی خود بکشید.
یا برای بانداژ، میتوانید یک روسری یا یکی از کراواتهای پارتنر را بردارید. گرههای ساده زیادی در یوتیوب وجود دارد که میتوانید آنها را یاد بگیرید. همچنین کراوات یک چشم بند عالی نیز میسازد.
آشپزخانه قطعا فقط برای پخت و پز نیست. کفگیر، قاشق چوبی یا حوله ظرفشویی، کیت شروع مناسبی برای اسپنکینگ است. حتی از یخ میتوانید برای بازی روی بدن یا آنال پارتنر استفاده کنید. و به یاد داشته باشید که لازم نیست همه فانتزیها و حرکات دردناک باشند. گاهی اوقات ممکن است حتی قلقلک دادن به کار بیاید.
از لوازم جانبی زمستانی خود برای چیزی فراتر از مبارزه با سرما استفاده کنید، دستکش خزدار مورد علاقه خود را بردارید و در تمام بدن مردتان بچرخید، از تحریک کنندگی این حرکت غافلگیر خواهید شد.
اگر اسباببازیهای واقعی میخواهید، گیرههای نیپل ، فلاگر کوچک و بات پلاگ پیشنهاد میشود. سعی کنید آن ها را ساده نگه دارید.
هفت: کنترل را در دست بگیرید
این کار را انجام دهید. شما برای چند ساعت ارباب هستید و پارتنر باید مطیع شما باشد. و لذت ببرید. بالاخره این سکس است. اگر درتی نباشد، آن را درست انجام نمیدهید.
همانطور که میدانید طیف گرایش سادومازوخیست بسیار گسترده است. برای زوجها پیشنهاد میکنیم گاهی در تخت خواب این موارد را تجربه کنند و لزومی ندارد همه ابعاد زندگی آنها محدود به رابطه ارباب و برده شود. گاهی اوقات یک شب درد چشیدن هفتهها به شما آرامش میدهد.
اونتاشگال . امرداد ۱۴۰۱ . تصاویر از دریپ ماگوس و اولگ اکسو از لهستان و روسیه
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یک کودک حاضر جواب که ترسی از نافرمانی ندارد را در نظر بگیرید. این کودک بالغ شده است و دوست دارد با شیطنت کردن، لوس شدن و نافرمانی توجه پارتنر خود را جلب کند. در دنیا سادومازوخیسم به او برت میگوییم. در مقاله معرفی شخصیت برت، با سبک زندگی و علایق یک برت از زبان لولا جین که خود یک سابمیسیو برت هست و همچنین نحوه رفتار با سابمیسیوهای برت از زبان مستر Baad آشنا میشوید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبلاگهای erikalust و kinkweekly انتشار یافته است. ترجمه توسط فرهاد صورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
لولا جین به عنوان یک بِرَت (Brat یعنی بچه لوس) همه آنچه که لازم است در مورد برتها بدانید را به شما میگوید.
اولین قانون در مورد برتها: قوانین برای شکسته شدن هستند
برتها یکی از گروههای جامعه بیدیاسام هستند که پیچیدهاند و کمتر درک شدهاند. آشنایی ما با اصطلاح برت به طور معمول از رفتار یک کودک لوس میآید. به این ترتیب است که برت یک احساس منفی به خودش میگیرد. گرچه در سادومازوخیسم معنای برت متفاوت است و درک ما از یک برت در فضای کینکی چندان با حیوانات یا کودکان متفاوت نیست.
برت کیست؟
برت کسی است که از سرکشی، نافرمانی و حاضرجوابی جلوی پارتنرش لذت میبرد. معمولا او با سرخوشی این کار را میکند. این رفتار ممکن است واکنشهای متنوعی از طرف پارتنر به همراه داشته باشد. برت بودن ممکن است موقتی باشد یا حتی طولانی مدت. برای بعضیها برتبازی صرفا در طول جلسه BDSM است، برای دیگران به عنوان بخشی از هویت آنها تعریف میشود. اغلب اوقات برتها سابهایی هستند که هویت خودشان را برت میدانند، گرچه دامیننتها هم میتوانند در جای خودشان حسابی برت (لوس) باشند! در ضمن اصطلاح برت ربطی به جنسیت ندارد هرکسی میتواند برت باشد.
وقتی به یک برت دستور میدهید، به شما میخندند. به نحوه دستور دادن یا درخواست کردن شما گیر میدهند و به زبان ساده، او زیاد «نه» میگویند. این موارد مثالهایی از برت بودن هستند. اما هیچکدام از این رفتارها به نوبه خودشان برت نیستند، بلکه در یک چارچوب خاص طعم برت میگیرند. بسیاری از کینکها ریشههای روانشناسانه دارند، در نتیجه درک انگیزههای پشت آنها میتواند به برقراری ارتباط بهتر با شخص مورد نظر مفید باشد.
انگیزه یک برت
درک یک برت وابسته به درک انگیزههای اوست. یک اشتباه عمومی در مورد برتها وجود دارد، اینکه تمام برتها تشنه تنبیه هستند یا آرزوی رام شدن است. این مورد ممکن است برای برخی درست باشد ولی قطعا برای همه درست نیست. برت به دلایل زیادی ممکن است لوس بازی در بیاورد یا آشوب به پا کند و فقط یکی از دلایل این میباشد که هوس تنبیه کرده است. برای درک برت باید انگیزههای او را درک کنید. این انگیزه او است که واکنش شما را تنظیم میکند و چه بخواهید رفتارش را تغییر دهید، چه بخواهید همین شکل را ادامه بدهید. کلید اصلی برای رابطه با یک برت اینجاست که کنارش باشید نه علیه او.
توجه:
بعضی برتها توجه صد در صد میخواهند. آنها نیاز دارند آشوبی که به پا میکنند، زیبا دیده شود. ممکن است لازم باشد برای اصلاح رفتارشان خویشتن داری کنید یا توجه بیشتری به او بدهید.
اعتماد:
سرکشی کردن برتها در بسیاری اوقات آزمایشی است که ببینند آیا لیاقت اعتمادشان را دارید؟ یا فقط وقتی مطیع هستند کنارشان میمانید؟ صبر، وفاداری، حضور مداوم مواردی ضروری برای به دست آوردن اعتماد یک برت است. اگر بتوانید رفتار برت را تحمل کنید و توجه و شخصیت خودتان را حفظ کنید، به احتمال زیاد از این مرحله عبور خواهید کرد.
اقتدار:
امتحان کردن میزان سلطه شما برای اینکه کمی قدرت برای خودش دست و پا کند هم انگیزه نوعی از برتهاست. قوانین سختگیرانه را به هم میزنند و دلشان میخواهد حس کنند کنار شما هستند و نه پایینتر از شما! برای این نوع برت فضایی فراهم کنید که بتواند مقتدر باشد و «نه» بگوید تا راضی شود.
قلاده:
برخی برتها ممکن است سرکشی کنند به این امید که رام شوند یا قلادهشان محکمتر شود. رام شدن برای هر برت ممکن است متفاوت باشد. به هر حال، بعضیهایشان ممکن است تا آخر گربههای خیابانی بمانند که در خانهای گیر افتادهاند!
تنبیه:
وقتی تنبیه لذتبخش باشد باید اسمش را گذشت دردلذت! تمایل به تنبیه میتواند برای این برت انگیزه اصلی باشد، برای برتهایی که عاشق تنبیه هستند، حتما از قبل قوانین و تنبیههای متناظرشان را مشخص کنید.
چالش:
سرکشی کردن ممکن است اصلا به هدف خاصی نباشد بلکه خود چالش هدف باشد. این نوع احتمالا با برت اقتدارطلب رابطه نزدیکی دارد. این چالش ممکن است ذهنی، زبانی یا فیزیکی باشد! این نوع برت ممکن است از یک چالش دایمی بر سر قدرت یا حتی جابهجایی موقت نقشها لذت ببرد، شبیه آن چیزی که در بازی مبارزه بر سر قدرت میشود دید.
اگر برت به روشی که برای تشویق و تنبیه انتخاب کردهاید پاسخ مناسب نشان نمیدهد، احتمال روش شما اشتباه است!
برای رابطه با یک برت در مورد چه چیزهایی باید صحبت کنید؟
کلید اصلی هر نوع رابطه موفقی گفت و گو است. در مورد BDSM همین شرایط نیز وجود دارد و شما اگر میخواهید با یک برت وارد رابطه شوید باید سوالاتی برای شناخت بهتر او، بپرسید.
چطور باید احترام تو را به دست آورد؟ چه چیزی باعث میشه کسی احترام تو را از دست بده؟
دوست ندارید از قبل بدانید چطور میتوانید مورد احترام کسی باشد؟ به جای دارت پرت کردن، از خودش بپرسید و با ارزشهای او آشنا شوید. مخصوصا اگر اعتماد یکی از منابع انگیزش برت شما باشد، پرسیدن این سوال و درک پاسخ میتوانند بسیار در اطاعت این برت از شما تاثیرگذار باشد.
قبل از اینکه سابمیسیو کسی باشی، به چه چیزی نیاز داری؟
اکثر برتها همان اول کار مطیع کسی نمیشوند. اگر همان اول کار دستور بدهید به شما بگویند ارباب، به شما خواهند خندید. نشان بدهید که صبورید و حاضرید وقت بگذارید و شایستگی اطاعت آنها را دارید، چون اطاعت یک برت به آسانی به دست نخواهد آمد.
دوست داری چطور نقد یا راهنمایی بشی؟
اگر بخواهیم در یک کلمه برت را توصفی کنیم، آن «دقیق بودن» است. اگر برت باشید شاید بتوانید این نکته را بیرون از بیدیاسام هم ببینید. آیا ترجیح میدهید دستورالعمل دقیق داشته باشید یا صرفا یک هدف برای شما مشخص کنند و کاری نداشته باشند چطور به آن میرسید؟ نقد و راهنمایی هر دو میتوانند ابزار اعمال قدرت باشد، در نتیجه بهتر است برت خود را توجیه کنید و درک کنید که چطور میخواهید این قدرت را اعمال کنید.
با برت بازی دنبال چه چیزی از من میخواهی؟
نمیدانید انگیزه برت چیست و چطور باید واکنش نشان دهید؟ از او بپرسی! وقتی برت میگوید «مجبورم کن» آیا واقعا میخواهد مجبورش کنید یا دنبال این است که قدرت خودش را نشان بدهد؟
نظر لولا جین به عنوان یک برت با تجربه
در نهایت، برتها به درد همه نمیخورند. ما برتها مناسب سلیقههای خاصی هستیم و برای کسانی که از ما لذت میبرند، لذت بخش و دلنشین هستیم.
چه کسی از یک برت لذت میبرد؟ کسی که دنبال یک چیز تکراری نیست، میخواهد به چالش کشیده شود، صبور و ریزبین است و بدش نمیآید یک سابمیسیو بازیگوش داشته باشد. برتها اغلب مثل پازل یا بازی شطرنج هستند، گاهی ممکن است به شما کلید را بدهند یا شما را راهنمایی کنند و گاهی هم هیچ کلید و راهنمایی کمکی به شما نخواهد کرد. در هر حال «من یک برت هستم و قوانین را نمیسازم، من قانون را میشکنم!»
چند توصیه به دامیننتها برای کنترل برت
مستر BAAD: نسل جدیدی از کسانی که به سبک بیدیاسام زندگی میکنند به بلوغ رسیدهاند، اگر به دغدغههای آنها توجه نکنیم از مرحله پرت خواهیم بود. من شرایط خاصی دارم و میتوانم به سوالات بیستسالهها جواب بدهم، چون ساب من که با من زندگی میکند، متولد سال ۲۰۰۰ هزار به بعد (نسل زد) است. اگرچه از تعمیم متنفرم، ولی باید پذیرفت احتمال برخورد با برتها میان کسانی که تازه وارد این سبک زندگی شدهاند بیشتر است تا بین باتجربهترها، در واقع منظورم سابها و دامهایی است که سن بیشتری دارند. یک سوال از من پرسیده شده که میتواند به شما هم در مواجهه با برتها کمک کند.
سوال این است:
من یک خانم دامیننت جوانم و بردهام درست رفتار نمیکند. به نظرم دلش میخواهد برده خوبی باشد، ولی نمیدانم چطور مجبورش کنم اطاعت کند. من رو راهنمایی کنید!
بدون داشتن اطلاعات کامل جواب دادن به چنین سوالی سخت است. ولی این واقعیت که شما به این فرد میگویید برده خودتان، نشان میدهد که میخواهید از شما اطاعت کند، مشکل از همینجا شروع میشود.
به نظرم اگر بگوییم برده شما «برت» است از اصطلاح درستی استفاده کردهایم. من اینطور فهمیدهام که در کل دو جور برت وجود دارد. اولین نوع برت کلا هیچ علاقهای به درست رفتار کردن یا به قول معروف «تربیت شدن» ندارد. تغییرات رفتاری از ذهن چنین برتی بینهایت دورند. آن چیزی که این برت را تحریک میکند نافرمانی و تنبیه است. برای این برت «تنبیه» اصلا عامل بازدارنده نیست، بلکه جایزه است. از آنجا که تنبیه برای این برت جایزه است، هر بار که تنبیهش میکنید در واقع رفتارش را تشویق کردهاید و او دقیقا همین را میخواهد.
اگر برده شما چنین برتی است، و هر دو از این بازی لذت میبرید، خب چه بهتر، لذتش را ببرید. این نوع برت احتمالا تا وقتی دلش تنبیه نخواهد سرکشی نخواهد کرد. وقتی این شکل از رابطه به عنوان وجه اصلی رابطه بیدیاسامی شما تثبیت شود، دیگر شاید نتوانید تغییرش دهید. اما چرا تغییر؟ هر دو دارید لذت میبرید. «تو پسر بدی بودی و باید اسپنک شی!» این یکی از محبوبترین بازیهای بیدیاسامی است.
اما اگر میخواهید یک برده مطیع و رام داشته باشید، الگوی بالا برای شما راهگشا نخواهد بود. چون نه فقط به برده انگیزهای برای نافرمانی میدهد، بلکه بهانه هم دست دامیننت میدهد تا فورا صحنه اسپنکینگ برپا کند. با خودتان صادق باشید. اگر از این وضعیت لذت نمیبرید و میخواهید برت نوع اول خودتان را تربیت کنید، این الگو را باید در نطفه خفه کنید.
تنبیههای غیر فیزیکی
برایش توضیح دهید که سرکشی لزوما منجر به اسپنک نمیشود. تنبیههای جدیدی اختراع کنید که سابمیسیو شما واقعا از آن بیزار باشد. مثلا یک هفته از تلویزیون محرومش کنید. اجازه ندهید پورن ببیند. (خب این هم تنبیه خلاقانهای است!) اگر از اسپنک شدن با کفگیر متنفر است با کفگیر اسپنکش کنید. به طور خلاصه: گزینه لذت را از سرکشی او حذف کنید. نباید فکر کند سرکشی برایش لذت به همراه خواهد داشت.
کلید این است که تنبیه را از لذت جدا کنید. در ضمن برده شما باید یاد بگیرد راههای دیگری هم برای رسیدن به اسپنک مورد نظرش به جز سرکشی هست، مثلا اجازه بدهید خودش تقاضای اسپنک کند. وقتی اسلیو برت شما بفهمد که مجبور نیست سرکشی کند تا به تنبیه لذیذ مورد نظرش برسد، شما مهمترین انگیزه برای سرکشی را حذف کردهاید. حتی میتوانید گاهی «برت» را به شکل یک بازی رول پلی اجرا کنید، ولی اینبار هر دو میدانید مشغول رول پلی هستید و ساب شما باید در بقیه لحظات کاملا مطیع باشد.
نوع دوم برت نافرمانی و سرکشی میکند چون درست تربیت نشده است و یا اینکه در ساب بودن تازه کار است، باید تجربه کسب کند. اگر برده شما شامل این مورد میشود، تربیتش بسیار سادهتر خواهد بود. در این حالت «لذت برت بودن» دیگر بخشی از رابطه نیست، بلکه در این وضعیت برت اصلا دلش نمیخواهد، برت باشد. او در واقع دارد تقاضای کمک میکند.
من معمولا یک سری قوانین دقیق معین میکنم. روی مواردی که الان او سرکشی میکند تاکید میکنم. خیلی از سابها دوست دارند دقیقا بدانند از آنها چه انتظاری میرود، نه یک انتظار مبهم که باید مطیع باشند. بعد باید برای آنها توضیح داد که شکستن این قوانین چه تنبیههایی به دنبال خواهد داشت. تنبیه باید چیزی باشد که او حقیقتا از آن بترسد. از بستن چستیتی تا مکیدن پستانک در یک مکان عمومی! تنبیه باید قاطع باشد و از قبل مشخص باشد، به هیچ وجه اجازه ندهید خطایی بدون تنبیه بماند.
وقتی برده سریع و قاطعانه تنبیه شود، بعید است دوباره آن قانون را بشکند. قاطع بودن قوانین و واضح بودن قوانین مبنای هر نوعی از تربیت است. اگر به این ترتیب با برت خود روبرو شوید، به زودی به جای برت یک برده مطیع و فرمانبر خواهید داشت.
به عنوان یک دامیننت تجربه رابطه با برتها را داشتهام. چنین رابطهای برای من جذاب زیادی ندارد و انگیزهای برای انجام آن ندارم. اما برت بودن در حد کم و گاهی اوقات، برای مثال ساعتی از شب، برای من لذت بخش است.
اونتاشگال . اسفند ۱۴۰۰ . سال ۱۴۰۱ و آغاز قرن ۱۵ مبارک
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
میسترس سیکا از ۱۰ چیزی که یک دامیننت انتظار دارد که یک ساب میسیو بدون اینکه به او گفته شود بداند، صحبت میکند. چیزهای عمومی که حداقل اطلاعات و علایق یک سابمیسیو برای شروع یک رابطه سادومازوخیسم است. همچنین از لزوم نگاه برابر به یک سابمیسیو توسط دامیننت میگوید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش رابطه ارباب و برده قرار دارد و در وبلاگ خانم سیکا انتشار یافته است. ترجمه توسط میترا انجام شده است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
شما نمیتوانید دامیننت خود را در گوشهای قرار دهید و زمانی که به او نیاز داشتید، بیرون بیاورید. حتی در مواقعی که فکر میکنید به او نیاز ندارید، او را در اولویت خود قرار دهید. زیرا حقیقت این است که، حتی در آن مواقع، شما ناخودآگاه به او نیاز دارید، فقط از آن آگاه نیستید.
۲. دامیننت دارای احساسات است
یک مستر یا میسترس نیز احساسات دارد و نیاز دارد که آنها را بپذیرید. اینترنت این کلیشه مسموم از فرد دامیننت را به عنوان یک چهره آرام، سرد و بی عاطفه معرفی کرده است که همیشه فقط مسئول و تابع خود است.
بسیاری از افراد ساب میسیو با دیدن یک لحظه ضعف یا شک کردن دامیننتشان به خود، وحشت یا اشک ریختن او، تعجب میکنند در حالی که لازم است قبول کنید که دامیننت شما انسان است و به تلاشی که او برای قوی بودن و اعتماد به نفس در ۹۹٪ مواقع انجام میدهد، باید احترام بگذارید.
۳. بهتر از دیگران او را بشناسید
اگر دامیننت شما مشکلات عاطفی یا حتی مسئلهای بی اهمیت مانند یک روز بد در دفترکار داشته، بهتر است قبل از دوستانش آن را درک کنید. اگر علاقهای به بیان ندارد، به او فشار نیاورید.
۴. به او اجازه دهید همه چیز را کنترل کند
این مسئولیت اوست. مسئولیت شما این است که اطاعت کنید. به او اجازه دهید شما را کنترل کند.
۵. از قوانین پیروی کنید
دامیننت شما قوانین، تکالیف، تشریفات و موارد دیگر مختلفی را برای یک هدف میسازد. این هدف ممکن است همیشه برای شما واضح نباشد. لزومی هم ندارد که شفاف باشد. به اینکه او میداند چه میکند اعتماد داشته باشید و این واقعیت را بپذیرید که هر روز تسلیم شدن در مقابل قوانین او، کار سختی است. اگر مایل به انجام این مسئله نیستید، پس باید کمی جستجو و ارزیابی کنید که گرایش شما واقعاً چقدر عمیق است.
۶. به یاد داشته باشید که او متعلق به شماست
این مسئله همیشه متقابل است. همانطور که او انتظار فداکاری، تعهد و وفاداری کامل شما را دارد، شما هم حق دارید که از او انتظار این موارد را داشته باشید همانطور که او باید هر روز آن چیزها را از شما دریافت کند، شما نیز باید هر روز آنها را از او دریافت کنید.
۶. از کاری که او برای شما انجام می دهد قدردانی کنید
شما باید قدردانی را به دامیننت خود نشان دهید. دامیننت بودن (مخصوصاً در یک رابطه روزمره و نه پراکنده) کار سختی است. به او ثابت کنید این که شما را لایق آن همه زحمت، مدیریت و انرژی میداند، چقدر برای شما ارزشمند است.
۸. در روابط BDSM مراقب شرایط مختلف باشید
آیا به عنوان سابمیسیو میتوانید گاهی بداخلاق باشید؟ بله. دامیننتی که در مواقعی چنین چیزی را از فرمانبردار خود نمیپسندد، مشکلات اعتماد به نفس قابل توجهی دارد. اما راجع به رفتار طعنه آمیز یا به عمد برت باید بگوییم که ایده خوبی نیست. اصلا ایده خوبی نیست.
۹. به اندازه احترامی که می گیرید، احترام بگذارید.
اگر او، علیرغم اینکه رابطه شما از بیرون ممکن است وانیلا به نظر برسد، به شما نشان می دهد که برای شما بالاترین احترام را قائل است، پس این احترام را به او برگردانید. اگر به این نتیجه رسیدید که او برای شما احترام زیادی قائل نیست، ممکن است بخواهید رابطه خود را ارزیابی کنید و احتمالاً از آن بگذرید.
۱۰. مهمتر از همه، تسلیم بدون قید و شرط
او انتظار دارد که شما کامل و بدون قید و شرط تسلیم او باشید، به جز مواردی که شما دو نفر ازقبل، به صورت مساوی در مورد آنها مذاکره کردهاید. اما پس از پیشنهاد و ارائه اختیار خود به او، او حق و ادعای کامل را برای تمام امور شما دارد. شما نمیتوانید تسلیم و مطیع شدن خود را به صورت انتخابی انجام دهید. شما نمیتوانید فقط در موقعیتهای ساده یا فقط وقتی که روی مود هستید تسلیم او شوید. هیچ مقیاس و اندازهای برای اطاعت شما وجود ندارد. اگر نمیتوانید صادقانه به خودتان بگویید که با تمام وجود همه چیز را قبول کردهاید، پس این واقعیت را بپذیرید که این به این معنی است که اصلاً در این بازی نیستید و عاقلانه تصمیم بگیرید که در مورد آن چه کاری انجام دهید.
نکات مورد توجه از نگاه میسترس سیکا
دامیننتها و سابمیسیوها با هم برابرند. هیچ اما و اگری وجود ندارد. فقط به این دلیل که من دامیننت و مسئول هستم، این واقعیت را رد نمیکند که سابمیسیو من به عنوان یک شخصیت اجتماعی، با من برابر است. این موضوع مهمی در رابطه است، در رابطه سادومازوخیسم یا D/s به دو نوع آدم نیاز است تا یک رابطه D/s به درستی کار کند، یک Dominant و یک Submissive.
این فراتر از نیاز به یک دامیننت و یک سابمیسیو در یک رابطه D/s برای ایجاد برابری است. هر فردی در هر نوع رابطهای که با هرکسی که با او در ارتباط هستید، دارای مجموعهای از انتظارات، قوانین و اولویتها است که ما در مورد یکدیگر میشناسیم. روابط BDSM هم تفاوتی ندارد.
این استدلال را زیاد شنیدهام که «من دامیننت هستم، بنابراین قوانین، انتظارات و اولویتها را من مشخص میکنم». خب خوش به حال شما، اما آیا همه ما دامیننتها این کار را نمی کنیم؟ بله، اما فقط احمقها متوجه نمیشوند که ما فقط میتوانیم این قوانین و انتظارات و اولویتها را برای پارتنری تعیین کنیم که به عنوان یک انسان برابر، قوانین، درخواستها و اولویتهای خودش را دارد که به آن نیاز دارد. به همان اندازه که یک فرد دامیننت از یک سابمیسیو انتظار دارد که از قوانین، انتظارات و اولویتهای خود پیروی کند، یک فرد دامیننت نیز باید مایل به انجام همین کار برای یک سابمیسیو باشد. هر دو طرف به این مورد در یک رابطه نیاز دارند. بله، سابمیسیو میخواهد قوانین و مجموعهای از اولویتها و انتظارات را برای او تعیین شود، اما آنها همچنین نیازهای خاص خود را دارند که یک دامیننت باید آنها را برطرف کند. قبل از اینکه در خود فرو رویم و فکر کنیم «بله آنها به ما نیاز دارند»، فراموش نکنیم که به همان اندازه که آنها به ما نیاز دارند، ما نیز به آنها نیازمندیم.
این درخواست و انتظارات است که دامیننت و سابمیسیو را برابر میکند. این خود واقعیت است که برای ایجاد یک رابطه D/s به یک شریک دامیننت و یک شریک سابمیسیو نیاز است که آنها را برابر میکند.
نصیحتی برای افراد دامیننت و سابمیسیو
اگر میخواهید شریک زندگی شما را خوشحال کند و هر کاری که میتواند برای پرورش شما انجام دهد؟ همیشه این مورد را رعایت کنید. دامیننت ها بیایید با حقیقت روبرو شویم، ما میخواهیم یک سابمیسیو تحت کنترل ما باشد، کسی باشیم که مورد توجه و تحسین قرار میگیرد، به او خدمت و مراقبت میشود، همانطور که ما میخواهیم از ما مراقبت شود.
اما چه چیزی ما را از افراد مطیع خود خاصتر میکند که نمیتوانیم همین کار را انجام دهیم و با آنها به گونهای رفتار کنیم که آنها را بالا ببرد و به آنها را به همان اندازه که آنها باعث میشوند ما احساس خاص بودن کنیم، احساس خاص بودن بدهد؟
و جمله «او عاشق ساک زدن است» مزخرف است. در حالی که برخی از موارد استثنا وجود دارد، اما زنان طعم منی را به عنوان یک رژیم غذایی ثابت دوست ندارند و چیزهای دیگری به جز مکیدن مدام آلت شما در ذهن خود دارند.
البته این بدان معنا نیست که بخواهید آنها این کار را متوقف کنند. این بدان معنی است که آنچه آنها میخواهند و نیاز دارند به احتمال زیاد با آنچه شما میخواهید متفاوت است. این بدان معنا نیست که آنها هیچ علاقهای یا حتی تمایلی برای جلب رضایت شما و برآورده کردن خواستهها/نیازهای شما ندارند، بلکه در واقع به همان توجهی که به ما نشان میدهند متقابلا نیاز دارند.
ممکن است برخی از شما که این مقاله را میخوانید ، از خود بپرسید، خب چگونه همان توجهی که آنها به ما نشان میدهند را نشان دهم؟ پاسخ ساده است، از ساب میسیو خود بپرسید!
زمان کافی اختصاص دهید و هر چند وقت یک بار از آنها بپرسید که می خواهند چه کاری انجام دهند، یا حتی بهتر است سعی کنید پارتنر خود را آنقدر خوب بشناسید که مجبور نباشید بپرسید، و بدانید که چه باید بکنید.
سابمیسیوی که به جای موجودی پایین مرتبه با او به عنوان یک انسان برابر رفتار میشود، بیشتر مستعد این است که به اطمینان بیشتری به خود و جسارت بیشتری داشته باشد، بنابراین بهتر میتواند موقعیتهایی را که شما برای مراقبت از او حضور ندارید، مدیریت کند.
ممکن است برخی از شما تصور کنید که یک سابمیسیو نباید این گونه باشد. به نظر من وظیفه اصلی شما به عنوان یک دامیننت این است که بتوانید سابمیسیو خود را قویتر و بهتر از زمانی که با شما آشنا شد به جامعه تحویل دهید تا در صورت لزوم بتواند به تنهایی روی پای خودش بایستد. به هر حال هیچ رابطهای برای همیشه ماندگار نیست، حتی اگر مرگ را دلیل جدایی در نظر بگیرید، مطمئن شوید که سابمیسیو شما میتواند به وقت آن به تنهایی دوام بیاورد.
اونتاشگال . اسفند ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
برخی افراد تصور میکنند اشخاص چاق رغبت کمتری به انواع فعالیت جنسی نشان میدهند اما فکر میکنم زمان آن رسیده این موضوع را تغییر دهیم! من در اینجا لیستی از بهترین پوزیشنهای سکس برای افراد چاق را ارائه می کنم تا کمک کنم رابطه خود را لذت بخشتر کنید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در دسامبر ۲۰۲۱ در وبلاگ زوج تیم و ساندرا انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
توجه کنید که هیچکس حق قضاوت کردن شما به خاطر وضعیت ظاهری و جسمیتان را ندارد. اینکه تصمیم بگیرید، خواسته یا ناخواسته، چه وزنی داشته باشید به خودتان مربوط است.
اگر پوزیشنهایی که در ادامه آمده را امتحان کنید، خواهید دانست که اضافه وزن خیلی محدودتان نمیکند. شما میتوانید بدون توجه به اضافه وزن و فرم بدنتان سکسی لذت بخش را تجربه کنید. برای این کار تنها باید تا انتهای این مقاله را مطالعه و از ناحیه امن خود خارج شوید.
۱. خوابیده به پشت
ممکن است این وضعیت جذابترین پوزیشن نباشد، اما سکس باید بتواند به شما حس خوب دهد، نه این که خود را در پیچیدهترین وضعیتها قرار دهید. در اینجا می بینید که چرا میشنری باید انتخاب اولتان باشد:
از آنجایی که در این حالت پارتنر صورت شما را میبیند نه بدن، ممکن است اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید. ارتباط چشمی ممتد احساسات را عمیقتر میکند و اجازه میدهد خود را در احساسات غرق کنید. از این که شبیه یک پورن استار به نظر نیایید خجالت نکشید – پورن واقعیت نیست و اگر سعی کنید ادای آن را در آورید، تمام لذتها نابود میشوند.
مزیت دیگر پوزیشن میشنری، به پشت خوابیدن است، لذا شکمتان مزاحمتی ایجاد نمیکند. این پوزیشن به شما اجازه میدهد به خوبی ریلکس کرده و بدون هرگونه مزاحمت از سکس لذت ببرید. برای بیشتر کردن لذت، معاشقه را به خوبی انجام دهید. بگذارید پارتنر انگشتتان کند و گردنتان را ببوسد.
نکته حرفهای: برای دخولی راحتتر، میتوانید بالش کوچکی زیر لگن خود قرار داده و شکم را دورتر کنید.
چگونه انجامش دهید:
ابتدا خانم به پشت خوابیده و پاهایش را باز کند، سپس آقا در میان پاهای خانم قرار گرفته و دخول را انجام دهد.
۲. داگی استایل
از آنجایی که در این حالت شکم آویزان میشود، ممکن است ایده سکس روی چهار دست و پا کمی ناراحت به نظر برسد. با این حال، داگی یکی از بهترین پوزیشنها برای زوج های چاق است چون حواس پارتنر کاملا پرت نگاه کردن به کونتان خواهد شد و به چیز دیگری دقت نخواهد کرد. به علاوه، اگر پارتنرتان نیز اضافه وزن داشته باشد، این زاویه نسبت به سایر پوزیشنها به شما امکان دخولی عمیقتر را میدهد.
از آنجایی که داگی پوزیشنی فیس تو فیس نیست، میتوانید قوه تخیل را رها ساخته و خود را در هر سناریویی که بیش از همه تحریکتان میکند تصور کنید. اگر هم علایق کیتی مشترک دارید، میتوانید در قالب رول پلی به سکستان هیجان بیشتری ببخشید.
نکته حرفه ای: با قرار دادن جسمی نرم زیر آرنج و زانوان خود از اذیت شدن این نواحی جلوگیری کرده و لذت بیشتری ببرید.
چگونه انجامش دهیم:
ابتدا خانم به صورت چهار دست و پا نشسته و بالشتی کوچک زیر آرنجهای خود میگذارد. سپس آقا در پشت سر او قرار گرفته و دخول را انجام میدهد. همچنین خانم با بازتر کردن پاهایش و عقب دادن باسن میتواند دخول را آسانتر کند.
۳. به پهلو
چه کسی می گوید پلاس سایز بودن سکسی نیست؟ این پوزیشن به شما نشان می دهد در پلاس سایز بودن نیز مزیت هایی نهفته است.
نکته اول این که اسپونینگ یا به پهلو پوزیشنی فوق صمیمی است که تفاوت چندانی با بغل کردن عادی ندارد.
دوم این که هیچ چیزی بهتر از فشار دادن یک شکم نرم متکا مانند نیست – این کار می تواند به پارتنرتان حس راحتی و برقراری ارتباط دهد که از یک سکس وحشی هم هاتتر است.
به علاوه، پوزیشن به پارتنرتان اجازه می دهد به آسانی دخول کند و بدون مزاحمت شکم، همزمان سینه هایتان را در دستانش بگیرد. همچنین نزدیکی شدید از سُر خوردن آلت به بیرون نیز جلوگیری میکند، در حالی که در بسیاری از پوزیشنها این اتفاق رخ می دهد.
در نهایت، از آنجایی که در این حالت شما به یک سمت دراز کشیدهاید، میتواند گزینهای مناسب برای افراد چاق با دردهای زانو باشد.
چگونه انجامش دهیم:
هر دو پارتنر در کنار هم به یک سمت دراز میکشند. پارتنر خانم پای رویی خود را کمی بلند میکند تا دسترسی مناسب را ایجاد کند، پارتنر آقا باید خود را کمی از خانم پایینتر بیاورد تا بتواند به آسانی دخول را انجام دهد.
۴. ایستاده
سکس در حالت ایستاده ممکن است چالش برانگیز باشد اما غیرممکن نیست. در واقع از سایر پوزیشنهایی که در آن ها تمام وزن خود را روی پارتنرتان انداخته و با سینههایتان نفسش را بند میآورید بهتر است. از آنجایی که این پوزیشن خیلی هات است، میتواند هیجان زندگی شما را از چیزی که باید خیلی بیشتر کند!
راحت ترین راه برای انجام این پوزیشن این است که بچرخید و به یک دیوار تکیه دهید، مثل پوزیشن داگی. اینگونه پارتنر به تمام پشت شما دسترسی دارد و اگر باسنتان را عقب دهید می تواند از پشت دخول را انجام دهد. همچنین اگر قصد کاهش وزن دارید این پوزیشن عالی است. فقط به این فکر کنید که انجام دادنش در حمام چقدر سادهتر خواهد بود.
نکته حرفهای: این پوزیشن برای رابطه اورال نیز عالی است، پس از این که قبل از پارتنرتان زانو بزنید یا از او بخواهید قبل از دخول (به یاد داشته باشید، سکس فقط فرو کردن نیست) برای شما بلیسد، خجالت نکشید.
چگونه انجامش دهیم:
روبروی دیوار بایستید به سمت جلو خم شوید، از پارتنرتان بخواهید پشت سر شما قرار گرفته و دخول را انجام دهد.
۵. دختر کابوی
با وجود این که سکس در حالت بالا قرار گرفتن ممکن است شما را پر از وحشت کند، باید این پوزیشن را امتحان کنید.
اگر ظاهر خود را نپذیرید، همیشه برای آرامش در جنگ خواهید بود و سکس به یک کابوس تبدیل می شود. آنچه جامعه درباره چاق بودن به شما میگوید را فراموش کنید و در عوض بر روی ارتباط خود و پارتنرتان تمرکز کنید.
بهترین مزیت این پوزیشن، دخولی عمیق و امکان برقراری ارتباط چشمی است. همچنین این یکی از بهترین پوزیشنها برای زوجهایی است که به بازی قدرت علاقه دارند. شما می توانید چوک کردن پارتنر خود و زمزمه کردن واژههایی درتی در گوشش را امتحان کنید.
اگر حس میکنید شکمتان مزاحمت ایجاد میکند، میتوانید برخی چیزها را تغییر داده و پوزیشن دختر سوارکار معکوس را امتحان کنید. در این حالت وزن خود را روی ساعدها میاندازید. همچنین اگر پارتنرتان نیز اضافه وزن داشته باشد این پوزیشن عالی است، چون می توانید بدون اعمال فشار بر روی شکمش کمی به جلو متمایل شوید. در این زاویه نیز میتوانید تحرکی مستقیم نقطه جی را داشته باشید که فوق العاده است!
چگونه انجامش دهیم:
پارتنرتان به روی تخت میخوابد، شما بر روی لگن او نشسته و دخول را انجام میدهید. اگر هر دو اضافه وزن دارید بهتر است حالت معکوس را امتحان کنید.
۶. روی میز
پوزیشن تیبل تاپ یا روی میز پوزیشنی دیگر است که در آن شکم شما مزاحمتی ایجاد نمیکند. به علاوه، فضای زیادی نیز برای استفاده از اسباب بازیهای جنسی و افزایش لذت و تنوع به شما میدهد.
تیبل تاپ پوزیشنی که است که ممکن است بسیاری از اشخاص چاق از آن بترسند. ممکن است نگران این باشید که میز نتواند وزن شما را تحمل کند یا همسایه از پنجره شما را در این حالت ببیند؟!
اما یادتان باشد، چاق بودن نباید باعث این شود که خود را در اتاق خواب قایم کنید. سکس در آشپزخانه یا پذیرایی به شما امکان خروج از ناحیه امن را داده و اینگونه میتوانید سطوح بالاتری از لذت را تجربه کنید.
چگونه انجامش دهیم:
به پشت روی میز دراز کشیده و پاهای خود را باز کنید، پارتنر بین پاهای شما بایستد و به آرامی دخول را انجام دهد. میتواند برای کنترل بیشتر دستش را بر روی لگن شما بگذارد. همچنین میتوانید پوزیشن پروانه را نیز امتحان کنید، برای این کار باید پاهای خود را روی شانههای پارتنرتان قرار دهید. این کار امکان لذت از دخولی بهتر و عمیق تر را فراهم میکند.
۷. پرتزل
پرتزل نیز پوزیشنی ایده آل برای زوجهای چاق است، زیرا امکان دخولی عمیق و صمیمیتی بیشتر را تحت عنوان کلید طلایی سکس عالی فراهم می کند. از آنجایی که در این حالت بدن خود را کمی چرخانده و شکم را به یک سمت متمایل میکنید، دسترسی پارتنر به واژن راحتتر میگردد. این زاویه برای سکس اورال و تحریک کلیتوریس نیز عالی است. یادتان باشد، معاشقه به اندازه دخول اهمیت دارد و اگر درباره بدن خود اعتماد به نفس ندارید، میتواند در ریلکس شدن کمک شایانی کند.
پرتزل یکی از بهترین پوزیشنها برای زوجهای دارای اضافه وزن است زیرا پوزیشن بدن برای تحریک نقطه جی فوق العاده است. میتوانید بالشتی زیر لگن خود گذاشته و اینگونه دخول را عمیقتر کنید. حتی میتوانید زاویههای مختلف را امتحان کنید. یک ویبراتور نیز به این ترکیب اضافه کرده و هنگام ارگاسم در چشمان پارتنرتان زل بزنید – این کار دیوانهاش میکند!
چگونه انجامش دهیم:
به پهلو دراز کشیده و یک پا را بلند کنید، پارتنر در مقابلتان زانو زده و پای شما را روی لگن خود میاندازد.
با لذت سکس کنید
امیدوارم که از این راهنما و پوزیشنها لذت برده باشید. خیلی از زوجهای دارای اضافه وزن از ترس عجیب یا غیر لذت بخش بودن سکس ندارند. اما به یاد داشته باشید که برای سکس خوب لازم نیست حتما درصد چربی پایینی داشته باشید.
شما میتوانید با پوزیشنهای مخصوصی که گفتیم، سکسی جذاب را تجربه کنید.
بدن هرکس با دیگری متفاوت است و و عوامل لذت بخش برای هر شخص متفاوتند، پس به آنها فرصت تجربه دهید. ذهن و افکار شما تاثیر بیشتری نسبت به فرم بدنتان بر روی سکس، لذت بردن و آرامش شما میگذارد. به خود افتخار کنید و از آن لذت ببرید.
اونتاشگال . بهمن ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
عملکرد هر دامیننت و ساب میسیو منحصر به فرد است، به همین دلیل هر دامیننت درس و نکات متفاوتی میآموزد که برای او بهترین است. لذا برای این مقاله ویژه با ۱۴ نفر از دامیننتهای مورد علاقهام برای پاسخ به سوال «آرزو میکنید پیش از دامیننت شدن چه چیزی را میدانستید؟» صحبت کردم.
در حال حاضر همه این دامیننتها سبک زندگی کینکی خودشان را دارند و در این نوشته درباره درسها و نکاتی که طی زمان آموختند صحبت میکنند.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت DomSubLiving انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
الساندار: شما متوجه زوایای متفاوت زیادی خواهید شد که باعث شده این اشخاص ارباب بهترین نسخه و حالت از دامیننت خود شوند. از اشتباهات خجالت آور تا جلسات سکسی، درباره تمام اینها آگاه خواهید شد.
گفت و گو و درک کردن کلیدهای اصلی هستند
دنیس (Dainis) در Sexual Alpha: «چیزی که همیشه آرزو میکنم کاش پیش از دامیننت شدن میدانستم، میزان ارتباط و گفت و گوی لازم برای واقعا راحت شدن با یکدیگر است. کارهایی مثل صحبت درباره فانتزیهای جنسی یکدیگر و بیپرده گفتن از چیزهایی که میخواهیم و چیزهایی که نمیخواهیم. این کاری بود که ما در ابتدا کامل انجام نمیدادیم. توجه به این مورد مهمترین کاری بود که برای دستیابی به صمیمیت مورد نیاز انجام دادیم.»
کریس لیون (Chris lyon) در D/S Relationships: «من باید به خود میآموختم که همدلی خیلی مهم است، حتی خیلی مهمتر از چیزی که قبلا فکر میکردم. باید به این مورد حتی بیشتر از چیزی که الان هست بها دهم و همواره این نکته را ذهن خود نگه میدارم.»
اهمیت مشاور داشتن
مستر ویلیام ولف (William Wolf): «ای کاش میدانستم باید یک راهنما، چه دام چه ساب، پیدا کنم تا نه تنها در زمینه ریزهکاری و پیچیدگیهای این سبک زندگی، بلکه حتی نکات پزشکی، ارتباطات و کنترل خود به من کمک کند.»
هایلی (Hailee): «آرزو میکنم که ای کاش میدانستم نرم خویی و آسیب پذیری هم برای یک دامیننت وجود دارد. من به عنوان یک شخص حرفهای وارد این زمینه شدم، و نگران بودم جور دیگر به نظر برسد و آرزو میکنم که کاش ظرافتهای بیشتری از سلطهگری میدانستم و همزمان راهنمایی سالم و باتجربه میداشتم. من سرد و خشک بودم که برای روابط آن زمانم کارآمد بود. اما آموختم که من به عنوان یک تجربه شخصی از این کار لذت میبرم و بازی سادومازوخیسم به اندازه یک ساب میتواند به من لذت دهد.»
این تجربهای آموزنده است
دارک-اند-دامیننت Dark and Dominant: «ای کاش پیش از دامیننت شدن میدانستم که اشتباه کردن ایرادی ندارد، چون امری طبیعی است. شما از اشتباهاتتان میآموزید چگونه رشد کنید.»
آکاش اینتی (Akash Inti) از Enlightened Masculinity: «ای کاش میدانستم مراقبت از خود، هم برای سابها هم دامیننت، چقدر برای حفظ رابطه اهمیت دارد. پیش از بستن لایف استایل، هرگز متوجه میزان کار پشت صحنهای که برای تنظیم مناسب صحنههای بازی لازم است، نمی شدم. درک این موضوع کمی طول کشید اما به نظرم کاملا ارزش دارد.»
مهارتهای جدید ارباب
لائورا مونز (Lauro Munoz)، تراپیست: «ای کاش درباره طیف وسیع زبان بدن ساب و چگونگی تشخیص و درک نشانههای مختلف بیشتر میدانستم. دوره «آموزش دام و ساب» به من آموخت که چگونه خوب ببینم و بشنوم و بدون پایین آمدن از نقش دام، واکنشهایم را کنترل کنم.»
کن (Ken)، حقوقدان: «ای کاش پیش از دامیننت شدن بیشتر درباره کار با چرم اطلاعات داشتم. در جوانی مجبور بودم به سراغ برخی ابزار ارزانتر و بدرد نخورتر BDSM بروم، اما از همه مهمتر فهمیدم توانایی ساخت لوازم چرمی به من این امکان را میدهد که بازی را برای خود و پارتنرهایم شخصی سازی کنم در نتیجه راههای بیشتری برای ایجاد ارتباط و تجربه ایجاد میشود.»
ایجاد اعتماد امری حیاتی است
پائول (Paul)، آکادمی تمرین BDSM: «اعتماد اساس هرچیزی در BDSM است. اما اعتماد به خودی خود وجود ندارد، بلکه ذره ذره جلب میشود و این جلب اعتماد با حرکات و گفتار در طی زمان رخ میدهد. بنابراین جلب و بنا کردنش زمان میبرد. پس اجازه دهید زمان راهنمای شما در مسیر BDSM باشد. پیش از ورود به هرچیزی از فرصتها برای جلب اعتماد استفاده کنید. چون بدون اعتماد هیچ چیزی ندارید.»
تایلر(Tyler)، عضو وبسایت Dom Sub Training: «من انرژی جنسی فوق العاده زیادی دارم. با آموختن درباره BDSM و با کمک وبسایت «Dom Sub Training»، فهمیدم چگونه خود را کنترل کرده و انرژیام را متمرکز کنم. هم برای خود و هم برای پارتنرم. با داشتن یک ساختار میتوانستم دقیقا بر چیزی که نیاز داشتم تمرکز کنم، بر چیزی که پارتنرم به آن نیاز داشت، و از همه مهمتر، چیزی که ما به عنوان یک زوج به آن نیاز داشتیم. حسرت میخورم که کاش زودتر میدانستم این موضوع چقدر تفاوت ایجاد میکند و زودتر به آن میپرداختم. من هرگز نمی دانستم چقدر اعتماد، ارتباط و فهم لازم است. خوشحالم که الان میدانم!»
ارزش غافلگیرکننده لایف استایل
آرکان(Arcane) نویسنده کتاب Igniting the fire: «بی دی اس ام شکلی از هنر است. دقیقا مثل پیانو زدن، نقاشی کردن با رنگ روغن، خراطی کردن یا یک نمایش رقص. در BDSM شما همیشه برای ارتقا یافتن و پیشرفت آمادهاید. تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید. همیشه چیز جدیدی برای یادگیری و راهی برای گسترش هنرتان وجود دارد. اهمیتی ندارد چندین سال بر سراین موضوع ماندهاید.»
برایان (Brian) از Your Kinky CPA: «ای کاش میدانستم هنگام شروع چه مقدار کینک باید به رابطهام اضافه کنم.»
اوریلوک (UrielLocke) از Master Locke:«ای کاش میدانستم برخی افراد از BDSM به عنوان شیوهای برای فرار از آسیبهای قبلی یا عدم آگاهی از چگونگی کنار آمدن با گذشته خود استفاده میکنند. به نظر میرسد بسیاری از سابمیسیوها از BDSM به عنوان روشی برای کنار آمدن با مشکلات شخصی و فرار از آنها استفاده میکنند. این نوعی از فرار است که کنار آمدن با آن به عنوان دامیننت کار سختی است. من سعی میکنم به سابمیسیوم کمک کنم اما گاهی خود آنها نمیخواهند با مشکلاتشان روبه رو شوند و این در رابطه ما مشکل به وجود میآورد.»
و چیزی که حسرت دانستنش پیش از دامیننت شدن را دارید؟
جی(Jay): «ای کاش میدانستم که من تنها برای بهبود حال سابم تلاش نمیکنم، بلکه هرچه میکنم برای بهبود حال خودم است. جدی گرفتن نقشتان و عمل کردن به آن حیاتی است، چون شما پیش از سلطه داشتن بر دیگری باید بتوانید سلطه خود را در دست بگیرید. برای من دامیننت بودن تنها یک حالت ذهنی نیست، بلکه آن را به شکلی حقیقی به کار میگیرم، در نتیجه میتوانم در این سبک زندگی موفق باشم.»
آیا شما هم دامیننت هستید؟
دوست دارم پاسخ شما به تمام این سوالهای مهم را بخوانم: آرزو میکنید پیش از دامیننت شدن چه چیزی را میدانستید؟ در بخش نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید.
تا اینجای این مسیر چندین ساله، همیشه بابت همه کارهایی که کردهام راضی بودم. فقط آرزو میکنم ای کاش قبل از شروع شناخت این گرایش، نگرانی برای سرکوب آن نداشتم. ای کاش به جای پورن با فیلم های بهتری با این نوع گرایش بیشتر آشنا میشدیم. کاری که وبلاگ اونتاشگال می کند، همین است؛ آشنایی درست و سالم با گرایش سادومازوخیسم.
اونتاشگال . آذر ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
بازی قدرت همیشه شما را وسوسه میکند؟ پس زمانش رسیده که سکس خود را با ابزاری BDSM به مرحله جدیدی ببرید.
توضیح مختصر: به گفته تیلور لتیف (Taylor latif)، مربی سکس و کینک بر مبنای لذت: « BDSM فعالیتی بر مبنای رضایت دوطرفه، ریسک آگاه، و لذت بخش است که در آن با چیزهایی نظیر قدرت، محدودیت و درد بازی میشود.» او اضافه می کند، BDSM چیزی بسیار فراتر از چند اسباب بازی معمول است :«صحبت کردن درباره این که قصد انجام چه کاری را در جلسه دارید همیشه مهم است، یک سیف وورد گفتاری و هم غیرگفتاری تعیین کنید و هرآنچه از دستتان برمی آید برای کاهش خطرات احتمالی انجام دهید.»
دنیای اعجاب انگیز اسباب بازیهای BDSM به اندازه تعداد افراد علاقهمند به این حوزه تنوع دارد. در ادامه به شما ابزارهای رایج بازی ارباب و برده را معرفی میکنیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش مهارت در رابطه ارباب و برده قرار دارد و توضیحات آن از سایتهای مختلف برداشت شده است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
یک کینک کلاسیک، تیلور میگوید: «چشم بندها بینایی شما را محدود میکنند، بنابر این باید اعتماد زیادی وجود داشته باشد. همچنین محدودیت بینایی شما را وادار میکند بر سایر حواس خود تکیه کنید که این موضوع ادراک شما از آن حواس را افزایش میدهد»
پیشنهاد: اگر امکان خرید چشم بندهای چرمی مخصوص را ندارید، میتوانید از شالهای نخی، کراوات، جوارب بلند تمیز، یا هر پارچه تمیز و نرم مناسب دیگری استفاده کنید.
چرخ دهنده وارتنبرگ Wartenberg برای بازی حواس
ترکیبی از پیتزابر، گرز و چنگال، چرخ دندههای ظریف به آن خطرناکی که به نظر میرسند نیستند. به گفته تیلور: «آنها به گونهای طراحی شده اند که شما بتوانید درد خفیفی را به طرز کاملا کنترل شده تجربه کنید.»
چگونه کار میکنند: به سادگی وسیله را بر روی پوست خود یا پارتنرتان حرکت دهید، در نتیجه اعصاب حسیتان به شکل شهوت برانگیزی تحریک میشوند. با وجود این که دندانههای ریز آن هیچ آسیبی به پوست نمیرساند، تیلور همچنان میگوید مبتدیان باید از نواحی زبان، مقعد، واژن و بیضه دوری کنند.
پیشنهاد: این وسیله را میتوانید تحت عنوان «رولت»، ابزاری که برای الگوکشی در خیاطی کاربرد دارد، از خرازیهای تهیه کنید!
قطعات یخ
تیلور میگوید: «اگر به تازگی در حال یادگیری و کشف حسهای لذت بخش خود هستید، لازم نیس پول خرج کنید. هیچ چیزی از آب یخ زده ارزانتر نیست.» از مزایای بزرگ یخ این است که هیچ ردی از خود برجا نمیگذارد و آسیبی ایجاد نمیکند.
به آسانی تکهای یخ از فریزر درآورید، بوسهای یخی به پارتنر خود دهید و زبان سرد خود را بر کسش بکشید یا یخ را بر بدنش حرکت دهید. «تناقض بین گرمای دهان و سردی یخ میتواند به شدت تحریک کننده باشد.»
ضربات شدید ترکه
تیلور میگوید: «ترکه زدن نیازمند مهارت است، بنابراین بیشتر مناسب افراد حرفهای است.» اگر در سطح پیشرفته قرار دارید و از خوردن یا زدن ضربههای تیز لذت میبرید، شاید بهتر باشد ترکهای چوبی یا پلاستیکی تهیه کنید. اگر دسته چرمی محکمی برای ترکه خود درست کنید، کنترلش از ترکه ساده آسانتر میشود، به علاوه آن که ظاهری زیباتر نیز پیدا میکند.
پدل چرمی کوچک (Crop)
در وحله اول، ممکن است شبیه یک ترکه پرس شده به نظر بیاید، اما به خاطر سطح پهنتر نسبت به ترکه، معمولا سوزش کمتری به همراه دارد. کراپها بیشتر توسط میسترسها استفاده میشود.
لونا ماتاس، مربی سکس و خالق Peg The Patriarchy، میگوید: «کراپها باعث میشوند برای ضربات تسلط خیلی بالایی داشته باشید، که این موضوع برای هدف قرار دادن نواحی کوچکتر مثل نیپلها یا کلیتوریس عالی است.»
قلاب مقعد (Anal hook)
اسباب بازی جنسی با ظاهری مشابه قلاب ماهیگیری که وارد مقعد میشود. آنال هوکها از متریال مختلفی ساخته میشوند، اما استیل ضدزنگ از همه رایجتر است. طراحی آنها به شکل میلهای فلزی با گویچهای در یک انتها و حلقهای در انتهای دیگر است. برخلاف سایر اسباب بازیهای که برای دخول استفاده شده و انعطاف دارند (دیلدو و توپهای مقعدی)، آنال هوکها از متریال انعطاف ناپذیر مثل استیل ساخته میشوند. در نتیجه در استفاده باید بسیار مراقب بود و در صورت استفاده نادرست ممکن است آسیبهای نابخشودنی به بار آید.
شکنجه ناحیه جنسی مردان
قفل کیر و توپهای شکنجه که اغلب به عنوان ابزار شکنجه جنسی مردان شناخته میشوند. بستن این قفل یا قفسها بر روی کیر و بیضه ایجاد درد و فشار میکند. این فعالیتها میتواند شامل اعمال دردناکی نظیر پیرسینگ تناسلی، بازی شمع، اسپنک تناسلی، قلقلک کردن، ضربه به بیضه، تحریک الکتریکی، شلاق زدن ناحیه تناسلی، سوندگذاری و سوزن زدن شود. افراد مازوخیسم از این درد، از لذت دادن به دامیننت خود و تحقیر شدن لذت میبرند. بسیاری از این اعمال با خطرات جدی برای سلامتی همراهند. اگر تازهکار هستید از انجام آنها پرهیز کنید.
مچ بندهای باندیج
محدود کنندههایی هستند که در باندیجهای سکسی استفاده میشوند. این دستبندها در مقایسه با دستبندهای جنایی پهنتر و اغلب از جنس چرم بوده و لایه درونیشان با خزی نرم پوشیده شده که با قفل و سگک دور مچ چفت میشوند. دسبتندها محکم دور مچ قرار میگیرند و میتوان با استفاده از زنجیری اضافه دو دست را به یکدیگر وصل کرد. از یک ست چهارتایی مچ بند میتواند برای hogtie و frogtie استفاده کرد. این ابزار معمولا در استفاده با سایر ابزار باندیج به کار میروند.
میله باز کننده
ابزاری در باندیج است که که از میلهای فلزی یا تکهای چوب طویل ساخته شدهاند. با نقاطی برای اتصال مچ بندها در دو انتها که میتواند به مچ اندامها، ساعد، ساق یا زانوها متصل شود. معمولا برای بازی باندیج و گاهی نیز در تخت خواب استفاده میشوند. کاربردشان اغلب به همراه سایر لوازم باندیج میباشد. در اتصال به اندامها، میله اندامها را از یکدیگر دور نگه میدارد. بستن میله به مچ پاها، راه رفتن را سخت کرده و ضمن باز نگه داشتن پاها دسترسی به ناحیه تناسلی را راحت میکند. بستن میله به ساق و زانوها این سختی را چندبرابر میکند. میتوان از تکهای چوب یا دسته جارو و مقداری طناب نیز این باندیج را انجام داد.
هارنس
هارنسها ابزاری از BDSM هستند که با هدف باندیج پوشیده میشوند. این اکسسورها معمولا از نوارهای چرمی با عرض ۱ تا ۲ سانت ساخته میشوند که به شکلهای گوناگون به هم متصل شدهاند. برخی از مدلها حتما باید متناسب با سایز و بدن هر شخص ساخته شوند.
این آیتم در عین حال که خیلی به بازیهای BDSM مرتبط است، کاربرد غیرکینکی و در برخی استایلها حالت مد و فشن نیز دارد. به همین خاطر گاهی در پابلیک و برای نشان دادن فتیش اشیا و جلب توجه پوشیده میشود. هارنسها انواع مختلفی دارند، میتوانند قسمتهایی از کل بدن را در بر گیرند، یا تنها برای ناحیه سینه یا پایین تنه. انتخاب با شماست.
زنجیر
زنجیرها انواع و کاربردهای گوناگونی دارند. همچنان که در سایز و مدل نیز تنوع بالایی دارند. از زنجیرها میتوان در دکوراسیون استفاده کرد، میتوان زنجیر را با قلاب به قلاده سامیسیو متصل کرد، میتوان برای اتصال مچ و مچ بندها آن را به کار گرفت، شلاقهای خاصی نیز وجود دارند که از کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی زنجیر بسیار ریز ساخته شدهاند.
کمربندهای چستیتی
این ابزار به عنوان وسیلهای برای کنترل ارگاسم استفاده میشود تا سابمیسو نتواند بدون اجازه دامیننت هرگونه فعالیت جنسی داشته باشد. همچنین با چستیتی خوداراضایی و سکس اورال نیز غیرممکن میشود.
به ادعای برخی، چستیتی خوی سلطه پذیری را در مردان افزایش میدهد. با پوشیدن چستیتی، شخص میپذیرد که اختیار تمام اعمال جنسی خود را در دست دامیننت خود قرار داده و هرگاه دامیننت چستیتی را باز کند میتواند فعالیتی جنسی داشته باشد.
قلاده
در BDSM، شخصی که تحت عنوان ساب میسیو یا برده شناخته میشود و به پت بودن علاقه دارد، قلاده میپوشد. فرم استاندارد یک قلاده، نوار چرمی سیاهرنگی به دور گردن است که اغلب به حلقهای مزین گشته که زنجیر، طناب یا بندی چرمی به آن متصل میشود. برخی نیز ممکن است بجای قلاده، چوکر یا گردنبندی معمولی بیاندازند.
کرست
لباسهایی مشابه گن که اغلب برا راست و زیبا نگه داشتن قسمت میانی بدن کاربرد دارند. به دلیل تنگ بودن این پوشش، تنفس و تکان خوردن در آن کمی سخت میباشد و نمیتوان برای مدت طولانی پوشید. اما به علت راست قامت نشان دادن بدن و فرم خاصی که بدن پیدا میکند هم در میان میسترسها و هم سابمیسیوها محبوبیت بالایی دارد.
پوشک
این مورد اغلب در میان اشخاص علاقه مند به age play کاربرد دارد. پوشک شدن سابمیسیو توسط دامیننت از حس حقارت بالایی برخوردار است، ضمن این که ناتوانی و کوچک بودن سابمیسیو را در برابر دامیننت تداعی میکنند.
گگهای دهان
پوشیدن گگ توسط سابمیسیو احساسات گوناگونی به همراه دارد. از محدودیت فیزیکی گرفته تا حس بیچارگی و اضطراب ناشی از ناتوانی در صحبت کردن طی جلسه. گگها انواع گوناگونی دارند، از توپی گرفته تا حلقه و فرمهای میلهای شکل. نکات مهم در استفاده از این وسیله این است که حتما پیش از بستن گگ بال سیف وردی عملی، نظیر نشان دادن شکلی با انگشتان، تعیین کنید تا همواره امنیت برقرار باشد. ضمن آن که سایز گگها باید متناسب با دور سر و دهان سابمیسو بوده و دهان بیش از حد کشیده نشود، در غیر این صورت احتمال پارگی کنارههای لب وجود دارد. همچنین اگر پیش از استفاده از گگ، لبها را با کمی کرم چرب کنید، تجربه لذت بخش تری خواهید داشت.
سلفون
سلفون نیز جزو ابزاری است که برخی از آن برای باندیج استفاده میکنند. با چنددور سلفون پیچی محدودیت حرکتی کامل برای اسلیو ایجاد میگردد، اما هنگام باندیج به باز بودن راههای هوایی دقت کنید. ضمن این که به دلایل زیست محیطی، یکبار مصرف بودن و تجزیه ناپذیری سلفون، استفاده از این مورد خیلی توصیه شده نیست.
چسب باندیج
چسبهای باندیج تنها روی خودشان میچسبند. بدین معنی که برخلاف سایر چسبها پوست و موی بدنتان را نمیکنند. همچنین تنفس با این چسبها خیلی راحتتر از چسب پهنهای های پلاستیکی است. با در دست داشتن یک قیچی برای اطمینان خاطر، از این چسبها برای ایجاد محدودیت، بستن دستها یا چشمها استفاده کنید.
ابزار تحریک جنسی:
بات پلاگ
سکس توی که برای قرار گرفتن در مقعد و رکتوم، به منظور لذت جنسی، ساخته شده. بات پلاگها به نوعی مشابه دیلدو هستند اما کوچکتر، کوتاهتر با انتهایی پهن برای ممانعت از ورود کامل به روده.
به دلیل آن که بات پلاگ ناحیه مقعد را باز نگه میدارد، توصیه میشود بیش از ۲ ساعت آن را در بدن نگه ندارید زیرا باعث مختل شدن عملکرد اسفنکترهای مقعدی میگردد. همچنین رعایت نکات بهداشتی، شستشوی کامل و ترجیحا استفاده از کاندوم نیز ضروری است. بهتر است بات پلاگ را آرام گذاشته و درآورید، محکم و سریع انجام دادن این کار ممکن است باعث زخم و پارگی ناحیه مقعد گردد.
این گیرهها نیز انواع گوناگونی دارند. از انواع مخصوص این کار گرفته تا گیرههای لباس و کاغذ که بر روی نیپل بسته میشوند. گیرهها باعث درد و محدودیت جریان خون در نیپل میگردند که میتواند لذت بالایی برای سابهای مازوخیست به همراه داشته باشد. گاهی برای افزایش درد و فشار وزنهای به گیرهها آویزان میکنند. اگر از گیرههایی با فنر سفت، نظیر گیره کاغذ استفاده میکنید، اجازه ندهید گیره برای مدت طولانی روی نیپل بماند، زیرا به دلیل فشار و محدودیت شدید جریان خون احتمال اسیبهای شدید و جبران ناپذیر وجود دارد.
ابزار اسپنک
از وسایل مختلفی نظیر پدلهای چوبی و چرمی، شلاقهای چرمی تک رشته و رشتهای، خط کش، پدلهای مگس کشی و … بسته به سطح ومیزان حرفهای بودن، سلیقهتان، و سطح تحمل درد اسلیو استفاده کرد. پدلها به دلیل سطح تماس پهنی که دارند میتوانند بدون وارد آوردن آسیب جدی به شخص درد شدیدی ایجاد کنند. برخی پدلها در قسمت تماسی سوراخهایی به شکلهای مختلف دارند، اینگونه مقاومت هوا کمتر شده و درد بیشتری ایجاد میشود.
سوند ادراری
سوندگذاری عملی پزشکی و با ریسک بالاست که اگر به دقت انجام نشود منجر به زخم شدن مجاری ادراری، عفونت و در نتیجه آسیب جدی مثانه و کلیهها گردد. لذا اگر دقت و مهارت کافی در این زمینه ندارید هرگز انجامش ندهید. در بازی اورترال و سوندگذاری، سوند یا هر جسم خارجی مشابهی با دقت بالا وارد مجرای ادراری میگردد. در مردان انجام این عمل به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با تحریک پروستات در ارتباط است. با وجود خطرات ذکر شده، در صورت تمایل به انجام این کار، میتوانید ابزار لازم را از فروشگاههای کالای پزشکی تهیه کنید. دقت کنید که حتما پیش از سوندگذاری، دست، سوند و ناحیه تمیز باشد.
ویبراتور
ویبراتور، یا گاهی ماساژور، ابزار جنسی هستند که برای لذت بیشتر طراحی شدهاند. تنوع خیلی فراوانی از سایز و شکل تا نوع و کاربرد دارند. شناختهترین نوع ویبراتور، ویبراتورهای برقی سرگرد هستند که اغلب برای تحریک قسمت خارجی واژن، شامل کلیتوریس و لابیاها استفاده میشوند. از انواع دیگر ویبراتور خارجی میتوان به ویبراتورهای کوچک ریموت دار اشاره کرد که این دسته نیز کلیتوریس را هدف قرار میدهند. ویبراتورهای داخلی نیز انوع گوناگونی دارند. برخی مشابه دیلدو و برخی تنها یک سری کوچک لرزان که میتوانند تحریک، لذت و ارگاسم شدیدی به ارمغان بیاورند.
در صورت عدم دسترسی، یکی از ابزارهای که به خوبی میتوانید جایگزین ویبراتور کنید تفنگهای ماساژ است. انواع مختلف تنفنگ ماساژ در فروشگاههای انلاین معتبر وجود دارد که با سریهای مختلفشان به کمک شما میآیند!
ابزارها به لذت بخشتر کردن بی دی اس ام کمک میکنند. در استفاده از آنها سختگیری نکنید و نکات ایمنی را شرط اول لذت قرار دهید. با پارتنر خود سکس هیجان انگیزی را به کمک این لوازم تجربه کنید.
اونتاشگال . آذر ۱۴۰۰ – تصویرسازی از خانم Maya Chastain
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
رابطه لانگ دیستنس برای زوجهایی که با یکدیگر کیلومترها فاصله دارند، تبدیل به یک چالش شده است. زوجهایی که از یکدیگر دورند باید برای حفظ جذابیت و علاقه در رابطه به سختی تلاش کنند. افرادی که میخواهند به خوبی رابطه خود با پارتنرشان را حفظ کنند، به دنبال راههایی خواهند گشت که آتش رابطه داغ بماند. روشهای زیادی وجود دارد وزوجهای خلاق همواره میتوانند راههای ارتباطی جالبی پیدا کنند، حتی وقتی در کنار یکدیگر حضور ندارند. در این نوشته برخی از این راهکارها را به شما آموزش میدهیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در وبسایت Kinkweekly انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
در دنیای شبکههای اجتماعی، گم شدن در دنیای روابط پیامکی خیلی آسان است. مردم به خاطر عدم گفتگوی زنده به تدریج از یکدیگر دور میشوند. برخی از پیامها در میان چت گم میشوند. برقراری تماس تلفنی برای همه کسانی که رابطه لانگ دیستنس دارند مفید است. شنیدن صدایی سکسی هنگام نیمه شب بسیار هوس برانگیز است. همچنین با تماسهای تلفنی میتوان طرف مقابل را از عشق خود مطمئن کرد.
در تماسهای تلفنی بی پروا باشید. اجازه بدهید طرف مقابل علایق جنسی خود را بگوید و شما حتی اگر خیلی خجالتی هستید، با شنیدن و نالههای سکسی، به او لذت بدهید.
۲. سکس تویهای کنترلی
چیز دیگری که به افراد با رابطه لانگ دیستنس کمک میکند، سکس تویهای ریموت کنترلی است، خصوصا ویبراتورها. خوب بودن سکس تویها برای ویدیوکال اصلا چیز عجیبی نیست. تماشا کردن یکدیگر با یک ویبراتور کنترلی و تجربه صمیمیت با وجود فاصله کار آسانی است. همیشه باید برای ابراز صمیمیت میان زوجها راهی وجود داشته باشد، برای همین هم استفاده از سکس تویهای کنترلی ضروری است، چون رابطه را تقویت میکند.
۳. باهم فیلم دیدن
در عصر حاضر تماشای فیلم با یکدیگر خیلی آسان است. شما میتوانید همزمان با تماشای فیلم درباره آن با یکدیگر صحبت کنید. میتوانید از اپلیکیشنهایی استفاده کنید که یک فیلم را برای هردوی شما همزمان پلی میکنند و حتی در طول فیلم دیدن در واتساپ با یکدیگر چت کنید.
۴. ویدیوگیمهای واقعیت-مجازی
انجام بازیهای واقعیت مجازی با یکدیگر نیز میتواند به رابطه جذابیت دهد. بازیهای خیلی متنوعی برای علاقه مندان به واقعیت-مجازی وجود دارد.
در مورد بازیهای اکشن و بازیهای شبیه سازی ، هیچ کمبودی در زمینه بازی وجود ندارد. زوجها هنگامی که در تجربیات واقعیت-مجازی غرق میشوند میتوانند حس کنند صمیمانه در یک اتاق کنار یکدیگر نشسته اند و با یکدیگر ارتباط دارند.
۵. ویدیوکال / رقصیدن با یکدیگر هنگام دوری
ویدیوکال به شما شانس دیدن یکدیگر را میدهد. حتی اینگونه میتوان یکدیگر را اغوا کرد. کمی عشوه یا کم کردن لباسها در حین تماس میتواند ترن آن بزرگی باشد که درهای یک بعد از ظهر تحریک کننده را میگشاید.
۶. پیامهای سکسی
این تحریک از راه دور میتواند توسط پیامهای متنی نیز ایجاد شود. ارسال پیامهای عاشقانه به یکدیگر در طی روز خوب است، اما چند پیام کنایه آمیز سکسی میتواند به افزایش هیجان و شوق رابطه کمک کند.
این کار عالی است، چون علی رغم ساده و کوتاه بودن به خوبی به پارتنرتان میفهماند دارید به او فکر میکنید. پیام سکسی تغییری در صبح بخیر و شب بخیر معمولی است. در روابط لانگ دیستنس سطح انگیختگی را افزایش میدهد و شهوت را تقویت میکند.
۷. نامه نوشتن
زوجهایی که خارج از گود فکر میکنند زیبایی نامه نوشتن را میبینند. آنها میدانند که میتوانند نامهها زیبای خلاقانهای به یکدیگر ارسال کنند که بسیار عمیقتر از یک پیام متنی است. نوشتن و دیزاین نامه زمان زیادی میبرد. این تلاش شما را نشان میدهد. نامه نگاری هنری گم شده در دنیای عشق امروزی است. ابراز و توصیف احساساتتان در یک نامه میتواند پارتنرتان را تحریک کند. امکان داشتن یک نامه که میتوان در یک جعبه خاطرات همیشه نگهش داشت.
۸. ارسال هدیه به یکدیگر
استفاده از شرکت پست و ارسال هدیه به یکدیگر نیز ایده خوبی است. ارسال هدیهای سورپرایزی میتواند حرارت یک رابطه لانگ دیستنس را افزایش دهد. پکیج یک ویبراتور کنترلی و کمی شکلات یا نوار موسیقی موردد علاقه پارتنرتان میتواند راهی بسیار موثر در هیجان انگیز کردن رابطهای رومانتیک باشد. هر شخصی دوست دارد هدیه دریافت کند و به دیگران هدیهای بدهد که مورد استفاده او باشد و این راهی عالی برای برقراری ارتباط با دیگران است.
۹. موسیقی
گوش دادن به موسیقی به همراه یکدیگر چیزی است که به شدت رابطه را دلنشین میکند. برخی اپلیکیشنها این امکان را میدهد پلی لیستی تهیه کرده و با یکدیگر به اشتراک بگذارید. ویدیوکال کنید و هردو با اهنگ مورد علاقه تان برقصید. آهنگهای عاشقانهای که به اشتراک میگذارید بهترین لحظات رابطه شما را میسازد.
۱۰. سفرهای برنامه ریزی شده/سفرهای ناگهانی
لازم نیست تمام جنبههای یک رابطه برنامه ریزی شده باشد. بی برنامگی نمک زندگی و دنیای رابطه است. گاهی خوب است که بدون برنامه ریزی یکدیگر را ملاقات کنید. سفر کردن برای ملاقات یکدیگر میتواند جریان یک رابطه لانگ دیستنس را حفظ کند. گاهی خوب است که یکی در خانهاش بماند و دیگری برای ملاقاتش سفر کند. وقتی برنامه سفر میچینید، هیجان شما برای رسیدن به مقصد و دیدن یکدیگر بسیار زیاد میشود.
بدون شک میدانید که رابطه لانگ دیستنس هنگامی کارآمدتر است که بتوانید حتی بدون تماس فیزیکی و نزدیکی جسمی، یکدیگر را از لحاظ جنسی تامین کنید. استفاده از یک ویبراتور ریموت کنترلی میتواند تمام چیزی باشد که شما برای این تامین هیجان و لذت نیاز دارید. بی پروا باشید و جنبههای جنسی را به راحتی وارد مکالمات خود کنید. یک دختر و پسر جوان حق برانگیختن احساسات جنسی خود با پارتنرش را دارد.
اونتاشگال . آبان ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
هنگام فرارسیدن زمان دریافت قلاده، شک در آماده بودن برای آن میتواند احساس وحشتی با خود داشته باشد. برای بسیاری، سنگینی این تصمیم مانند پذیرش یک درخواست ازدواج است و نیاز به فکر و آمادگی زیادی دارد. به همین دلیل در این نوشته درباره نکات پذیرش قلاده صحبت میکنیم و این که آن قلاده چه معنا و تاثیری در شما و رابطهتان خواهد داشت.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش رابطه ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت SubmissiveGuide انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
لونا کی.ام: قلاده نمادی از پذیرش سلطه است. این پذیرش میتواند در حد یک جلسه، یک هفته، یک مدت زمان مشخص یا برای کل طول زندگی باشد. اما تنها این نیست! پوشیدن قلاده در میان جامعه میتواند یک نماد فشن و مد نیز باشد. ابزاری راحت و علامتی از نقش شما در BDSM به دیگران میشود. با وجود تمام این حرفها، قلاده نمادی شخصی است و میتواند هر معنایی که شما در نظر دارید را شامل شود.
چوکر نیز در دسته لوازمی که دور گردن بسته میشود قرار میگیرد و معادلی ملایمتر برای قلاده به حساب میآید.
در این صورت، اگر قلاده میتواند به هر معنایی باشد که ما میخواهیم، چرا بسیاری از ابراد دائما درباره آن بحث میکنند، از معنا و مفهوم گرفته تا مرجع خرید و الی آخر؟ خب، چون معنای غالب حائز اهمیت است و از لحاظ ارزش، برای کسانی که از آن استفاده میکنند ممکن است از حلقه ازدواج نیز با ارزشتر باشد. هرگاه شخصی این موضوع را تکذیب میکند، بحث پیش آمده و عقاید اشخاص را به چالش میکشد و این منجر به بحث و دعوای بیشتر میشود. به هر حال، من نمیخواهم چنین کنم. من آماده پذیرش نقطه نظر همه هستم چون همه آنها صحیح هستند.
قلاده یا چوکر برای شما چه مفهومی دارد؟
خوب است که وقتی برای اولین بار با قلاده آشنا شدید، درباره معنا و مفهوم آن برای خودتان فکر کنید. پذیرش قلاده تصمیم بزرگی است و حتی هنگامی که هنوز سابمیسیو بدون پارتنر هستید، میتوانید درباره آن بیاندیشید. مثل این که پیش از ازدواج درباره مفهوم حلقه ازدواج فکر کنید. خب؟ هیچ فرقی ندارد. اگر نیاز داشتید از منابع مختلف درباره قلاده مطالعه کنید. با دامیننتها و سابمیسیوهای دیگر درباره قلاده صحبت کنید. درک کنید که اهمیت آن برای شما در چیست. اینگونه هنگامی که وارد رابطه شده و با پیشنهاد قلاده رو به رو شوید، یک قدم جلو خواهید بود.
در یک رابطه نیز، خوب است که از شخص مقابل درباره مفهوم قلاده برای او بپرسید. اگر او قلاده را در حد یک ابزار بازی بداند و نگاه شما به آن، نماد توافقی طولانی مدت باشد، مشکلاتی پیش خواهد آمد. بنابر این همان ابتدا تکلیف آن را مشخص کنید. در غیر این صورت تعجبی نخواهد داشت او تنها هنگام بازی قلادهاش را بپوشد و هرگز درک نکند که شما تمام مدت میخواهید آن قلاده را ببینید.
آماده شدن برای یک قلاده
هنگامی که در یک رابطه و یک نقطه هستید، کار رابطه آغاز میشود. به شخصه فکر میکنم قلاده نباید در شروع رابطه داده شود، دقیقا همان گونه که در شروع رابطه حلقه نامزدی یا تعهد را از کسی نمیپذیرم. متوجهم که روشهایی هستند که از سیستمهای ترتیبی قلاده کردن استفاده میکنند، اینگونه که شما با قلادهای ابتدایی، قلاده تربیت یا هر نوع دیگری از قلاده شروع میکنید و در طول رابطه و همچنان که رشد مییابید، قلادههای بهتری میگیرید. من هیچ تجربهای از این سیستم ندارم و به تنهایی نمیتوانم درباره آن صحبت کنم. این سبک برای برخی از روابط سادومازخیسم کارآمد و دوست داشتنی است و به نظر رابطهای سخت و بسیار قانونی میآید.
دوباره میخواهم مقایسهای میان بودن در یک رابطه متعهد و ازدواج به عنوان گام منطقی بعدی انجام دهم. چگونه خودتان را برای آن مرحله آماده میکنید و چگونه میفهمید که زمان مناسبش رسیده؟ خب، شناخت صمیمیت با آن شخص، دوست داشتن او، احساس ارتباط و اتصال به او، و حضور در زندگی اش شروع خوبی است. آیا شما بهترین وجه از یکدیگر را آشکار میکنید؟ آیا میتوانی خود را برای مدت طولانی در کنار این شخص تصور کنی؟ همچنین، آیا تو یک کتاب باز هستی؟ میتوانی تمام جزئیات خودمانی، فانتزیها و نگرانیهایت را بدون ترس از قضاوت با او به اشتراک بگذاری؟ آیا تعهدی در برابر سخت کوشی برای پیشرفت رابطه داری؟
چگونه میفهمید آماده هستید؟
پس از پاسخ دادن به سوالات فوق درباره تعهد خود و پارتنرتان به رابطه، به خوبی میتوانید تشخیص دهید برای وزن یک قلاده آماده هستید یا نه. واقعا میتواند وزن داشته باشد. مسئله این نیست که آیا دامیننتتان آماده است، یا آیا رابطه به آن نقطه رسیده، من از شما میپرسم، همین الان، آیا تو برای مسئولیتهای یک قلاده آمادهای؟
وظیفه اصلی یک سابمیسیو تبعیت به شکلهای مختلف است. در یک رابطه، سلطه پذیری را در قالب سرویس دادن به دامیننت پیاده میکنید، به گونهای که هردو نفع ببرید. در یک قلاده، تنها ممکن است از شما پرسیده شود چقدر به این کار تمایل داری. شما به صورت همیشگی در برابر دامیننتی که در حال خدمت به او هستید متعهد خواهید بود. اگر خود را تماما متعهد به اجرای دستورات او نمیبینید، اگر دائما از خود سوال میپرسید یا او را به چالش میکشید، احتمالا آماده قلاده شدن توسط این شخص نیستید.
من تمام سابها را تشویق میکنم که وقتی به این نقطه در رابطه خود رسیدند، واقعا درباره اش فکر کنند، واقعا زمانی را صرف سنجش کنند و ببینند آیا با هدف درست شدن مشکلات میخواهند قلاده ببندند یا با هدف احساس امنیت بیشتر (هیچ کدام از این اتفاقات نخواهد افتاد). شما با پوشیدن یک قلاده نمیتوانید مشکلات رابطه را حل و فصل کنید. همچنین پیش از دریافت قلاده باید به آن احساس امنیت رسیده باشید.
درخواست قلاده
در برخی از موقعیتها، سابمیسیو میتواند از دامیننت درخواست قلاده کند. وقتی به خوبی یکدیگر را بشناسید و درباره مفهوم قلاده با یک دیگر هم عقیده باشید، شاید آموخته باشید که دامیننت شما دوست دارد سابمیسیو برای دریافت قلاده التماسش کند. در این شرایط، سابمیسیو برای تحت مراقبت و راهنمایی دیگری بودن احساس نیاز شدید میکند و آرزو میکند میتوانست تا ابد به او خدمت کند.
دقیقا همانگونه که در دنیای افراد وانیلی، پیشنهاد ازدواج یا رابطه از سمت زن نادر است، درخواست قلاده کردن چیز نرمالی نیست. اگر از شما انتظار میرود طلب قلاده کنید، کلماتی از اعماق قلبتان پیدا کنید. درخواست خود را خالصانه و حقیقی بیان کنید. وفاداری خود را ابراز کنید، داستانی از ارتباط دو نفره منحصر به فرد خود بگویید و سپس درخواستتان را بیان کنید.
دریافت قلاده
برای بسیاری از سابمیسیو و اسلیوها، دریافت قلاده شرایطی منحصر به فرد است. برای برخی، این کار به معنای جشن جدی شدن رابطه و تعهدی است که در شرف رخداد است. یک مراسم قلاده کردن رسمی، اتفاقی است که گاهی رخ میدهد.
هیچ راه صحیح یا غلطی برای قلاده شدن نیست. یک مستر ترجیح میدهد سابمیسیو زانو زده باشد و قلادهاش را ببندد. همین. اگر میخواهید میتوانید مراسمی رسمی یا غیررسمی برگزار کنید. میتواند شخصی و دونفره باشد یا در مقابل جمعی از دوستان و خانواده. برای کسانی که به مراسمی رسمیتر علاقه دارند، پیشنهادات دیگری هست.
به این دسته پیشنهاد میکنم مراسم عروسی نمادینی برگزار کنند. در نهایت، شما به شیوهای خیلی خاص و اغلب برای همیشه به شخص دیگری متعهد میکنید. پس چرا از مراسمی هیجان انگیز و شخصی سازی شده بهره نگیرید؟ میتوانید از هر بخشی از یک مراسم عروسی که دوست دارید استفاده کنید و همه چیز را همانگونه که خودتان میخواهید ترتیب دهید.
سختی قابل پذیرش
قلاده کلاسیک، بندی چرم با حلقهای D شکل است که به دور گردن بسته میشود. اما همه قلادهها اینگونه نیستند. به تعدا روابط انتخابهای مختلف برای قلاده وجود دارد. چیزی که خاص است این است که هر قلاده برای شخصی که آن را دریافت میکند یا میدهد منحصر به فرد و خاص است. لازم نیست این موضوع علنی شود و مجبور نیستید همه جا آن را بپوشید.
سایر انواع مدل قلاده:
حلقههای استیل ضدزنگ
گردنبند طلا یا نقره
زنجیرهای شکم
پیرسینگ
حلقه یا دستبند
چوکرهای چرمی
تتو
قلاده میتواند مرحله مهمی از رابطه ارباب و برده شما باشد. برخی افراد از قلاده برای کنترل کردن و نمایش قدرت استفاده میکنند و برخی دیگر برای Pet Play و بازی با پیشی یا توله سگ خود! از آن لذت ببرید و بازی خود را با قلاده هیجانانگیزتر کنید.
اونتاشگال . مهر ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یک مرد و دو خانم که سه نفری زندگی میکنند، این سه نفر خبر دادهاند که در انتظار فرزند هستند و تاکید کردند که «سه والد از دو والد بهتر است.» این نوشته تجربه یک زوج از چندهمسری مدرن است.
آدام لایونز (Adam lyons) از نگاه مجله Sun به «خوشبخت ترین مرد جهان» نام گرفته است زیرا همزمان با دو دوست دختر خود خانم بروک شِد(Brook Shedd) و جین شالاخوا (Jane Shalakhova) زندگی میکند. در حال حاضر آقای لایون دو سال است که پدرِ فرزند خانم «بروک شِد» است، اما الان منتظر پسری از شالاخواست.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در ماه می ۲۰۱۷ در نیویورک پست انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
«رابطه تریسام، که نیازمند بزرگ ترین سایز تخت خواب است، باور کنید بچه جدید، که در جولای متولد خواهد شد از این رابطه منفعت خواهد برد. این که همهمون باهم مامان-بابا میشیم و بچهها رو باهم بزرگ میکنیم خیلی شیرینه. ما یک مدت طولانی این موضوع صحبت کردیم و همه خود را والد بچهها میدانیم. با حضور بچهها، رسما القاب ما پدر، مادر و مادر است. برای ما رابطه سه نفره از دو نفره بهتر است.»
در واقع، علاقهمندان به تریسام باور دارند که این ترکیب غیرنرمال میتواند آیندهی روابط و والدگری باشد.
لایونز، کسی که شرکت مشاوره بازرگانی شخصی خود به نام Psychology Hacker را دارد، ناپدری اولیور، پسر ۷ ساله شد از رابطه پیشینش نیز هست. او میگوید:
«رابطه سه نفر به درد ما میخورد، چون مدیریت کارهای خانه از این بهتر نمیشود. بسیاری از دوستان ما رابطه دونفره نرمال و فرزند، کار و بسیاری مسئولیتهای دیگر دارند و من تقلایشان برای مدیریت زندگی را میبینم. دونفره خیلی سخت است. اما با سه والد، همیشه یک نفر برای مراقبت از بچهها هست، در نتیجه هیچوقت به یکدیگر غر نمیزنیم چون یک عالمه وقت داریم.»
«منطقی است که با سه نفر هندل کردن این مسئولیتها سادهتر است – ما مسئولیتها را با یکدیگر تقسیم میکنیم، به نحوی که با شخصیت جنسیمان نیز تناسب داشته باشد.»
«وقتی بروک، جین و من برای اولین بار کام اوت (اعلام عمومی) کردیم، خیلیها با اطمینان گفتند این رابطه ادامه نخواهد یافت. اما الان پنج سال است که باهمیم، رابطه ما جوگیری یا فاز نیست، بلکه خانوادهای واقعی هستیم، با فرزندانی سالم و شاد. پسرمان اولیور حتی متوجه نمیشود چه چیز خانوده ما غیرعادی است. این باید آینده روابط باشد، جایی که مردم بتوانند از عشقی که بینشان وجود دارد به هرشکلی که میخواهند لذت ببرند. سه شخص و سه والد واقعا برای ما عالی است.»
مادر آینده، شالاخوا، ۲۷ ساله است و با لایون در شرکتش همکار است، میگوید:
«تا زمانی که متوجه نشده بودم بچهداری سه نفره چقدر راحتتر است اصلا دلم بچه نمیخواست. قبلا که دوست پسر داشتم هیچ وقت دلم نمیخواست و به بچهدار شدن اهمیتی نمیدادم. هنگامی که بزرگ شدم همواره فکر میکردم با بچهدار شدن به برده آن کودک تبدیل میشویم؛ همانگونه که والدین بسیاری را در حال دست و پنجه نرم کردن با این موضوع میبینیم. اما با زندگی با آدام و بروک و تماشای بزرگ شدن فرزندشان با سه والد در اطرافش – فهمیدم که ما نیز به عنوان خانواده میتوانیم این کار را انجام دهیم.»
«با سه والد این کار بسیار شدنی است. با سه والد، همچنان میتوانیم زندگی اجتماعی خود را داشته باشیم، برای یکدیگر زمان بگذاریم و وظایف والدگری را با یکدیگر تقسیم کنیم، اینگونه مثل مادران کمخواب معمول به ته خط نمیرسیم.»
«با دو پارتنر، کمک زیادی وجود دارد و من هیچگاه مجبور نیستم فرزندم را نزد کسی که نمیشناسم تنها بگذارم. فکر میکنم والدگری خوب ما یکی از سکسیترین ویژگیهای رابطهمان است. توصیف آدام و جین در کنار بچهها و چگونگی تقسیم وظایف غیرقابل باور است. بدون شک ما فرزندان بیشتری میخواهیم و من خیلی دوست دارم با برگزاری مراسم عروسی مشارکتم را به آدام و جین نشان دهم.»
لایون، شالاخوا و جین در خانه بزرگی در آستینِ تگزاس با یکدیگر زندگی میکنند. آنها دوخانه جداگانه نزدیک هم دارند – که یکی از آنها به عنوان دفتر کاری استفاده میشود و شد نیز از آن به عنوان مدرسه خانگی استفاده میکند و قصد دارد تمام کودکان تریو (trio) را در آنجا تعلیم دهد.
شالاخوا که بایسکشوال نیز هست، میگوید: «ما عاشق زندگی و کار با یکدیگریم – خانه خانوادگی تا دفتر کارمان تنها یک دقیقه پیاده روی دارد. لایون و من میتوانیم در دفتر دیدارهایی داشته باشیم و با شد و بچهها برای نهار به خانه برگردیم. این کار به ما اجازه میدهد زمان بیشتری با یکدیگر بگذرانیم. من عاشق این هستم که به خانه بیایم و بوسهای از شد، دانته و اولیور بگیرم. بارداری من برنامه ریزی شده بود. ما برای بچهدار شدن در تلاش بودیم – حس میکنم این اتفاق دقیقا در زمان درست رخ داد و سهنفره والد بودن خیلی جالب است.»
«اما بروک نقش اولیه مادری را دارد – او مراقب بچه هاست و در خانه به آنها درس میدهد.»
آدام، جین و بروک
شِد، کسی که پاره وقت در شرکت لایون کار میکند، میگوید:
«من و آدام همیشه میخواستیم فرزندانمان در خانه تحصیل کنند. هردوی ما در مدرسه شاگرد ممتاز بودیم چون درسها بسیار آسان بودند. ما میخواستیم شانس موفقیت حقیقی و دریافت توجه فراوان را به فرزندانمان بدهیم. اولیور میتواند بخواند، بنویسد و چیزهایی فراتر از کوریکولوم عادی مدارس را متوجه شود.»
«جین و آدام هنوز یک دختر میخواهند، برای همین هم توافق کردیم که آنها حتما باید دوباره بچهدار شوند. اما من واقعا دوست دارم با آدام و جین ازدواج کنم. با وجود این که قانونی نیست، چیزی است که همیشه خواهانش هستیم. هرچند حفظ رابطه هرسهمان با خانوادهها و دوستان یکدیگر اهمیت بالایی دارد.»
لایون میگوید: «در حال حاضر هیچ برنامه مشخصی برای عروسی نداریم اما به آن فکر میکنیم. پیش از آن و پیش از زایمان شد باید شد، جین و بچهها را به انگلستان ببرم. میخواهم تولد فرزندم را با عزیزانم در بریتانیا جشن بگیریم.»
لایون، شد و شالاخوا میگویند دوست دارند چهاروالدی را نیز در زندگی جنسی خود تجربه کنند.
لایون میگوید:«روابط ما هنوز باز (Open Relation) است و خارج از چهارچوب سه نفره خود نیز سکس داریم، اما اگر بخواهم صادق باشم، دیگر خیلی زمانی برای این کار نداریم. ما با بچهها تخلیه شده و شادیم. هنوز هم پذیرای موقعیتهای فان هستیم. مطمئنم اگر بخواهیم شخص جدیدی را به رابطه مان اضافه کنیم میتوانیم.»
شالاخوا اضافه میکند: « مطمئنا ما هنوز هم برای باهم به strip club رفتن زمان میگذاریم. به آنجا رفته و حسابی خوش میگذرانیم. با سه نفر، شرکت در فعالیتهای فان و تفریخی آسان است. ما همیشه حواسمان هست که زمانی را به خوشگذارنی با یکدیگر اختصاص دهیم و قرارهای هفتگی شبانه داریم.آدام، بروک و من هنوز در یک تخت مشترک خیلی بزرگ باهم میخوابیم – هنوز هم با سه نفر خیلی گرم و عرقی میشود!»
سبک زندگی چند همسری یا رابطه باز چند نفره با آنچه به عنوان «چند همسری سنتی و دینی» شناخته میشود، متفاوت است. در این سبک بیشتر بر آزادی افراد و عدم محدودیت در روابط جنسی تاکید میشود اما چند همسری سنتی بیشتر نگاهی حمایتگرایانه دارد هرچند بعضی افراد صرفا به دنبال لذت جنسی آن هستند. مقایسه چند همسری مدرن یا سنتی در یک مقاله شرح داده میشود.
اونتاشگال . مهر ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
خانم ریان پفیوفر میسترس و نویسنده موضوعات سکسی هستند که پس از گذراندن یک دوره کلاس سکس و فمدام برای میسترسها به اشتراک تجربه خود پرداختهاند. دورهها و کلاسها آموزشی برای دامیننتها، به ماهرتر شدن این افراد کمک بسیار زیادی میکند. در این یادداشت ۱۰ نکته مهم که در کلاس فمدام میآموزید و در هر رابطهای به دردتان میخورد را به شما میگوییم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش مهارت در رابطه ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت Kinkly انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
ریان پفیوفر: در سال گذشته به حرفه سکس آنلاین پرداختم. صرف نظر از پیشه نویسندگی سکسی، خیلی بخش مهمی از زندگی حرفهای من نبوده است. اما همه چیز بهتر از تصوراتم پیش رفت. من خیلی آدم کمالگرایی نیستم، اما میخواهم بهترین تجربه ممکن را به مشتریهایم بدهم. من از کمک گرفتن از افراد حرفهای ابایی ندارم و صرف هزینه برای یادگیری خوشحالم میکند.
چندین سال در جامعه کینکیها بودم اما میخواستم بیاموزم چگونه قدرتم را به شکل زنی قوی و صاحب اختیار بروز دهم. خصوصا هنگامی که اشخاص جدیدی را در فضای مجازی هدایت میکنم، جایی که فانتزیهای زن سالاری و فمدام بسیار پر طرفدار است و درخواستهای زیادی برای آن وجود دارد.
من موسسه pan-eros را پیدا کردم. یک مرکز محلی برای سکس مثبت، دورهای مجازی را پیشنهاد میکرد. دوره «فمدام مدرن – ساخت روابطی بر پایه هدایت زنان با تدریس خانم مادام پوش» را دیدم و فورا ثبت نام کردم. در ادامه نکات مهمی که من در این کلاس آموختم و میتواند به شما و پارتنرهایتان کمک کند تا رابطهای بهتر و سالمتر چه در داخل چه در خارج تخت خواب داشته باشید را برای شما نوشتهام.
یک: ایجاد ارتباط نیازمند تلاش است
مادام پوش میگوید روابط کینکی ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته، فقط بازی و سرگرمی نیست.
«حدودا ۱۵٪ زمان صرف بازی و جلسات کینکی میشود، ۸۵٪ باقی مانده به مهارتهای ارتباطی اختصاص دارد.»
بزرگترین وظیفه یک میسترس، کمک کردن به دیگران است، به نحوی که هر روز حس بهتری درباره خود داشته باشند.
دو: با نقشها به شیوهای احترام آمیز بازی کنید
میسترس پوش پیشنهاد میکند به جای آن که انحصارا در قالب یک زن یا مرد به نقشها نگاه کنید، بینشی مشارکتی داشته باشید. درست است که شخصیت پارتنرتان بیشتر زن یا بیشتر مرد است (و دوست دارد با همان عنوان شناخته شود)، اما مهم است که تمام وجههای شخصیت او را در نظر بگیرید.
بازی کردن با نقشها به شیوهای احترام آمیز ایرادی ندارد از آزاردهنده بودن، پرهیز کنید.
سه: برای اصل خود فضایی ایجاد کنید
پوش پرسید: «فمدام مدرن چیست؟»
و پاسخ داد: «این دقیقا همون چیزیه که میخواهید باشید.»
«ما مجبور نیستیم با هر تیپ شخصیتی منطبق باشیم. فمدامی باشید که خودتان میخواهید.»
این موضوع در سایر روابط نیز صدق میکند. به گفته میسترس پوش: «فضایی که ایجاد کنید که در آن میتوانید اصالتا خودتان باشید. شما میتوانید روابطی داشته باشید همانگونه که خودتان میخواهید.»
چهار: روابط موردعلاقه تان را تعریف کنید
مادام پوش دوست دارد ویژن برد یا همان تابلوی تجسم بسازد. او پیشنهاد میکند: «روابط موردعلاقه خود را تعریف کنید. سپس بازگردید و با دید واقع نگرانه چیزهایی که میتوانید در زندگی حقیقی خود بیان دارید را فیلتر کنید.»
پیش بروید و عکس بیانسه و آنجلینا جولی را بر تابلوی خود بچسبانید. ممکن است جنبههای متفاوتی از شخصیت آنها وجود داشته باشد که میخواهید در شخصیت خود داشته باشید. همچنین در کتابها و وقایع تاریخی جستجو کنید.
او میپرسد: «انرژی که از این کتابها یا وقایع تاریخی میخواهی چیست؟» برای رابطهای که میخواهید تصویر سازی کرده و نقشه ترسیم کنید.
پنج: خودتان را دوست بدارید
مادام پوش میپرسد: «آیا امروز به خودتان ابراز علاقه کردهاید؟»
«اگر خودتان فکر نکنید که به درد نخور هستید و مستحق قضاوت شدن، دیگران چگونه جرئت میکنند چنین کاری انجام دهند؟»
او پیشنهاد میکند یادداشت و آلارمی در گوشی خود تنظیم کند. بارها و بارها به خودتان یادآوری کنید که خود را دوست دارید. حتی بیشتر پیش رفته و با صدای بلند این را بگویید. «من فکر میکنم اظهار داشتن موضوعات بسیار اهمیت دارد.»
شش: خود را اولویت قرار دهید
مادام پول یادآوری میکند: «اگر فنجان شما پر نباشد نمیتوانید از آن به کسی ببخشید.»
«به عنوان یک دامیننت وظیفه شما نسبت به سابمیسیو این است که خود را اولویت قرار دهید. شما باید از خود مراقبت کنید تا بتوانید مراقب دیگری باشید – این مراقبت هم شامل موارد روحی و معنوی می شود و هم به لحاظ جسمی اهمیت دارد.
اولویت قرار دادن خود به معنای عدم مراقبت از دیگران نیست. این کار به خوبی کمک میکند تا بتوانید ورژن بهتری از خودتان باشید و آن را به دیگران نشان دهید.
هفت: گوش کنید، واقعا گوش کنید
هنگامی که به پارتنر خود گوش میدهید، سعی کنید از ریاکشنهای فوری و تکان دادن زانوی خود خودداری کنید. مادام پوش میگوید: «با تمام بدن خود گوش دهید.» خیلی از چیزها به زبان گفته نمیشود، به حرکات و زبان بدن او دقت کنید.
این فقط به گفتگوی شما کمک نمیکند، بلکه برای بهبود صمیمت و رابطه خود نیز لازم است. به لحن صحبت و تن صدایشان دقیق توجه کنید. او میگوید: «من میدانم که پارتنرم میتواند یک جمله را با سه تن صدای متفاوت بیان کند و میتوانم دقیقا به شما بگویم که هریک از این تنها چه معنایی دارد.» دلیل اغلب مشکلات در زندگی، عدم ارتباط صحیح است.
هشت: به دنبال پشتیبان در خارج از رابطه خود بگردید
مادام پوش تشویق میکند دوستانی داشته باشید که در کنارتان هستند و فضایی برای مشارکت فراتر از پارتنر خود. برای او این بدان معناست که مثلا عضو جمعیتهای مثل سیاه پوستان یک ناحیه و گروههایی شود که ویژگیهای مشترک دارند، بنابراین میتوانند درباره تجربیات مشابه صحبت کنند.
«گاهی نیاز داریم با افراد پشتیبانمان درباره پارتنر خود صحبت کنیم.» من اغلب شاهد این موضوع هستم، وقتی شخصی، چه ساب و چه دام، وارد جامعه میشوند، پارتنری پیدا کرده و خود را با آن ایزوله میکنند. اینگونه پس از پایان رابطه هیچ رابطه دوستانه با اشخاص دیگر نداشته و چند برابر بیشتر احساس تنهایی میکنند. این مسئله در تمامی روابط دیگر نیز صدق میکند.
نه: پذیرش سرویس
سابمیسیو دوست دارد به دامیننت سرویس دهد، دوست دارد احساس کند در کاری به او نیاز است. مادام پوش اشاره میکند در جامعه ما زنان به صورت پیش فرض نقش پرستار و مادر دارند. «این نقشها ریشه عمیقی در درون ما دارند و گاهی خروج از آنها سخت است.» گفتن جمله «من هیچ کاری برای تو انجام نخواهم داد» آسان است، اما مادام پوش شرط میبند که انجام میدهید. «من شرط میبندم شما بدون ان که خودتان بفهمید تمام این کارها را برای سابمیسیو خود انجام میدهید.»
«بنابراین، چیزهایی که ممکن است برای شما بیش از حد به نظر برسد، کارهایی است که پارتنرتان از انجام دادنش برای شما لذت میبرد.»
ده: در گفت و گو پیش قدم باشید
بجای آن که منتظر پیش آمدن فرصت باشید، تاریخی را در تقویم برای صحبت و بررسی تعیین کنید. در آخرین سه شنبه هرماه، او و پارتنرش با یدیگر شام خورده و آزادانه صحبت میکنند. «این روشی موثر برای دادن فضایی ایمن به پارتنرتان است تا درباره چیزهایی با شما صحبت کند که به آنها آگاه نبوده یا از لحاظ احساسی شرایط گفتنش را نداشته.»
اگر شانس شرکت در کلاسهای آنلاین آموزش BDSM را داشتید، حتما این کار را بکنید و با ما نیز به اشتراک بگذارید. هر چقدر از تجربههای دگیران استفاده کنیم، باز هم کم است. ماهرتر شدن نیازمند یادگیری و تجربه بیشتر است.
اونتاشگال . شهریور ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اگر میخواهید بزرگترین عضو جنسی هرکس را تحریک کنید باید بدانید که از تحریک ذهن شروع میشود! برای شهوتی کردن یک نفر باید ذهن او را ابتدا تحریک کنید. در حالی که بسیاری از ما تنها به تحریک بصری و فیزیکی پارتنر خود توجه میکنیم، یادگیری سکسی صحبت کردن میتواند معاشقه را خیلی جذابتر پیش ببرد. نحوه رفتار و صحبت کردن خود را بهبود بخشید و بلافاصله تاثیر آن را در سکسی بهتر ببینید.
برای بسیاری از ما درتی تاک (Dirty Talk) خیلی طبیعی نیست. ممکن است اولین بار که امتحانش کردیم احساس منزجرکننده زشتی کرده باشیم یا فقط از گذشتن این کلمات ناجور در دهانمان چندشمان شده باشد. در واقع سکسی صحبت کردن تمرین میخواهد، فهمیدن این که چه چیزی برای ما و پارتنمان سکسی است و از چه واژههایی باید استفاده کنیم. در اینجا ربکا بلانتون ۷ نکته برای دسترسی به خطوط درونی گفتگوی سکسی شما و تحریک پارتنر را بیان میکند.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سکس چت قرار دارد و توسط ربکا بلانتون در وبلاگ یک یونیکورن انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
ربکا بلانتون: اگر در سکسی حرف زدن تازه کار هستید، آرام شروع کنید. یک یا دو پیام بفرستید. سعی کنید تنها از یک یا دو جمله هنگام بوسیدن پارتنر خود استفاده کنید. شاید فقط کمی پر سر و صداتر بودن هنگام سکس کافی باشد. اگر معمولا ساکت هستید، قبل از شروع جملات اصلی کمی «آآه» و «اوممم» بگویید. مهارت سکسی صحبت کردن ممکن است کمی زمان بر باشد بنابراین طبیعی است که خیلی آرام شروع کنید و ببینید چه حسی دارد.
دو: درتی تاک خود را شخصی سازی کنید
همه افراد با حرفهای یکسان تحریک نمیشوند. دقیقا مثل اعمال سکسی فیزیکی، هرکس اولویتها و علایق خاصی دارد که با آنها تحریک یا خنثی میشود. زمانی را صرف فهمیدن این کنید که چه نوعی از درتی تاک به تحریک پارتنر شما کمک میکند.
پارتنرتان از گفت و گوی مستقیم و افعال قوی خوشش میآید؟ این نوع از گفت و گو را در سکسی صحبت کردن خود به کار گیرید. «اووووووه اون کیر قدرتمندتو به من بده!» یا «کونمو بخور» او را تحریک خواهد کرد.
پارتنرتان بیشتر به زبان لطیف، تشبیه و کنایه و لبخند علاقه دارد؟ روشی شاعرانه را در پیش بگیرید. «می خواهم عطر باغ رمزآلودت را تنفس کنم» یا «نوک سینههای تو منو به یاد گیلاس میندازه، میخوام شیرینیشونو روی زبونم حس کنم.»
پارتنرتان از کمی اصطلاحات بامزه در فرهنگ عمومی و کتابهای کامیک خوشش میآید پس از آن استفاده کنید. «میخوام مثل هالک اون کیر بزرگ تو توی خودم حس کنم تا جر بخورم» یا «میخوام مثل بتمن امشب کت وومن خودمو بگام»
ممکنه چیزی که برای یک نفر کارآمد است برای شخص دیگر اینگونه نباشد. هرچقدر بهتر موارد تحریک کننده پارتنر خود را انتخاب کنید، اثر سکسی صحبت کردن خود را بهتر مشاهده میکنید.
سه: درتی صحبت کردن را تمرین کنید
اگر با درتی تاک احساس راحتی نمیکنید، تمرین کنید. وقتی خودارضایی میکنید یا در حمام هستید، حرفهایی را که ممکن است در گفتنشان به پارتنر خود احساس بدی داشته باشید تمرین کنید. بلند بلند گفتن عبارات و کلمات به خودتان و تکرار آنها به عنوان امری ضروری میتواند کمک کند با گفتنشان در زمان مناسب احساس راحتی بیشتری داشته باشید.
چهار: دایره لغات خود را گسترش دهید
من اروتیک مینویسم. «بده بکنیم» باید چندشترین واژه در این ژانر باشد. برخی افراد دوست دارند از این واژه استفاده کنند، برخی دیگر از آن متنفرند. در واقع، وقتی با افراد زیادی در این مورد صحبت میکنم، واژههایی مثل «بده بکنیم، زید منی» حس و حال سکسی بودن را از بین میبرد. پس کاری که باید برای درتی تاک انجام دهد چیست؟ افزایش دامنه لغات. واژههای درتی تالک بسیار زیاد هستند. پیشنهاد میکنم مقالههای سکس چت را مطالعه کنید.
پنج: چیزهای سکسی بخوانید
همه ما به منبع الهام نیاز داریم. خواندن مطالب اروتیک، چه در کتاب و مجلات و چه در سایتها و وبلاگها به ما کمک میکند متوجه شویم چگونه از زبان استفاده کنیم که سکسی باشد. نویسنده اروتیک مورد علاقهتان میتواند به شما کمک کند بفهمید زبان در زمینه سکس و فانتزیهای شما چگونه استفاده میشود. این روش میتواند کمک کند تا دانش خود را در چگونگی استفاده و حرفهای سکسی در زندگی روزمره افزایش دهید. سایتهایی در زمینه داستانهای سکسی وجود دارند که محبوبترین داستانهای آنها به شما کمک زیادی میکند.
همچنین خواندن میتواند از حرفهای سکسی ناشیانه پیشگیری کند. برای سرگرم و شکه شدن از این که چگونه بعضی مردان سعی میکنند به شکل احمقانهای سکسی بنویسند، نمونه مثالهای این نوشته را به زبان انگلیسی بخوانید! اگر فکر میکنید اینها ذهنیت و تفکرات واقعی مردان نیست، لطفا مردی را به خاطر بیاورید که سعی میکند صداهای سکسی از خود دربیاورد. یکبار فردی به من گفت «می خواهد همه سوراخ هایم را بکند و نمیتواند برای گاییدن سوراخ راست بینی ام صبر کند.»!
شش: زمان شناسی ضروری است
مثل جک تعریف کردن، سکسی صحبت کردن نیز کاملا به زمان بستگی دارد. استفاده از آن در زمانی نامناسب میتواند حرکتی را بکشد یا افتضاح به نظر برسد. به همین شکل استفاده از آن در زمان مناسب بشدت میتواند ارتباطات فیزیکی و احساسی را تقویت کند.
یک راه برای سکسی صحبت کردن به عنوان بخشی از معاشقه طولانی پیش از سکس است. اگر وقتی بعداز ظهر پارتنر خود را میبینید به سکس فکر میکنید، سعی کنید طی روز کمی پیامهای سکسی برای او بفرستید. حواستان باشد که در آن لحظه او ممکن است مشغول چه کاری باشد و پیامهای شما را با دنیای فعلی او هماهنگ کنید. مثلا اگر قرار است برای چک آپ نزد پزشک رفته و معاینه شود، دریافت پیام و سیخ کردن دقیقا قبل از معاینه ممکن است حس خوبی نداشته باشد. به هر حال اگر او با وسایل نقلیه عمومی در مسیر خانه است، تحریک او با پیام «نمی تونم برای امشب دیدنت و دراوردن شرتت با دندون هام صبر کنم» میتواند حس سکسی خوبی ایجاد کرده و کمک کند او حالی بهتر داشته باشد.
اگر بیشتر از شیوههای طنز در سکسی صحبت کردن بهره میگیرید، انجام دادن این کار در لحظهای که پارتنرتان نزدیک ارگاسم است میتواند همه چیز را از بین ببرد. من یکبار تصادفا هنگام سکس به کتاب کمیک سکسیای اشاره کردم که باعث شد پارتنرم به قدری شدید بخندد که به کل کیرش بخوابد – چیزی که هدفم نبود.
هفت: زرنگ باشید
بسیاری از افراد ترکیب یک تعریف با حرفهای سکسی را خیلی موثر میدانند. چیزی مثل «اوووووه! از این که کیرت منو پر میکنه خیلی خوشم میاد!» یا «کست بوی خیلی خوبی میده!» هم میتوانند تعریف باشند و هم سکسی. مهم است هنگام نظر دادن درباره بدن پارتنر خود یا تعریف کردن از او زرنگ باشید.
بسیاری از ما درباره بدن خود خیلی حساسیم، خصوصا وقتی که پای سکس و صمیمیت در میان باشد. این بدان معنی است که وقتی افراد در برابطه به بدن ما و جنبههای فیزیکی آن اشاره میکنند، حساسیت ما برای بد برداشت کردن بیشتر است. اگر تعریفی سنجیده نباشد، بسیاری از ما فورا آن را طعنه برداشت میکنیم و همه چیز خراب میشود.
به عنوان مثال من در دستانم آرتریت دارم. هند جاب جزو نقاط قوت سکسی من نیست و نمیتوانم حرکات ظریفی در این کار داشته باشم. اگر پاتنرم سعی کند از هندجاب من تعریف کرده و به صدای تق تق مفاصلم اشاره کند، اصلا برای من سکسی بنظر نرسیده و خیلی بیجا خواهد بود. این موضوع میتواند از حال سکسی ما کم کند. وقتی میخواهید با سکسی صحبت کردن از پارتنر خود تعریف کنید، از منظور خود اطمینان حاصل کنید.
صحبت کردن تحریک آمیز و سکسی (Dirty Talk) مقدمه نمایش مهارت شما در سکس است. هرچند بلد نبودن آن منکر مهارت کسی در سکس نیست اما اگر میخواهید پیش از عریان شدن خودنمایی کنید، بهترین شیوه استفاده از کلمات و لحن بیان برای تحریک روان طرف مقابل است. شاید بد نباید این کار را را ارسال چند پیام متنی اروتیک یا حتی پیام صوتی سکسی شروع کنید!
اونتاشگال . شهریور ۱۴۰۰ – تصاویر از عکاس روس، Anna Shvets
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
سرانجام به همسرم گفتم میخواهم در تخت بر من سلطهگری کند. به خودم جرات دادم از او خواستم زمانی که به تخت میرویم برای سکس، صاحب و ارباب من باشد. «او از من پرسید آیا باید قلاده یا چنین چیزی برایم بخرد: من گفتم هنوز نه!»
از زمان اکران فیلم فیفتی شید، BDSM رواج بیشتری پیدا کرده است. از باندیج فشن گرفته تا کلاسهای آموزش کینک، در نهایت علاقه جنسی نهفته اکنون پذیرفتهتر شده است. اما این بدان معنی نیست که سابمیسو بودن ساده است. برای برخی زنان، شناخته شدن با شاخص سابمیسیو میتواند علیه ایدهآلهای فمنیستانه بنظر برسد؛ برای برخی دیگر ممکن است کل مسیر عشق و رابطهشان را تحت تاثیر قرار دهد.
در این مقاله به بررسی واقعیت زندگی جنسی زنان میپردازیم، خانم رز (اسم مستعار)، ۴۰ ساله، روایتی از پس از ۷ سال بروز تمایلش به نیمه دامیننت بودن همسرش در یک رابطه BDSM را برایمان شرح میدهد. در انتها اونتاشگال تجربه خود از مواجه با زوجهایی که به دنبال ورود BDSM به رابطه هستند را میگوید.
مصاحبهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و به صورت خلاصهشده در وبسایت ELLE انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
خانم رز: هنگامی که ۱۹ ساله بودم، اولین و ابتداییترین رابطه جنسیام را تجربه کردم. مردی که عاشقش شدم شخصیتی بسیار سلطهگر داشت، به نحوی که به من احساس مراقبت، دوست داشته شدن و امنیت میداد. او بسیار قد بلند بود و شانههای پهن و دستان بزرگی داشت که باعث میشد در برابر او احساس ریز و شیرین بودن کنم. وارد اتاق میشد و نگاهی سختگیرانه به من میانداخت که باعث میشد دلشوره گرفته و زانوهایم از شدت لرزش شبیه ژله شوند. میدانستم که نگاه کامل یعنی سخت گرفتن در پیش است و بشدت خیس خواهم شد. او ارگاسمم را تا زمانی که تقریبا اشک میریختم به تاخیر میانداخت و مرا مجبور میکرد تا هنگامی که اجازه نداده ارضا نشوم. اکثر اوقات هنگامی که ارگاسم میشدم حس میکردم بالای سرمان در هوا شناورم، اندامهایم کرخت میشد و حس میکردم نزدیک است از حال بروم.
من لذت دادن به او را میپرستیدم، دائما و بدون تغییر. این کار باعث میشد احساس دوست داشته شدن و سرزندگی کنم. او از بازی با شمع لذت میبرد و دوست داشت مرا با شالهای زیبای ابریشمی ببندد، اما هرگز چیزی شبیه به «شلاق» وارد صحنه نکرد. بدون شلاق، بدون زنجیر، بدون هرچیزی که در آن زمان فکر میکردم اساس یک رابطه BDSM است. هرآنچه که بود، من عاشقش بودم. او سلطه زیادی بر من داشت و تنها با یک نگاه میتوانست ذهن و بدن مرا کنترل کند.
هنگامی که او پس از چندسال به رابطه مان پایان داد، من کاملا ویران شده بودم. به ندرت میتوانستم عملکردی داشته باشم، تمام زندگیام پیرامون لذت دادن به او بنا شده بود. پس از آنکه دیگر در زندگی او جایی نداشتم، خیلی افسرده شده و به دنبال رابطه آنلاین با مردانی که هرگز ملاقات نکرده بودم، رفتم. ساعتها زمانم را صرف صحبت کردن با آنها میکردم تا به من بگویند دوست دارند چه کاری با خودم انجام دهم که لذت ببرند. اگر چه هرگز در واقعیت با هیچ یک از آنها نبودم، اما کاملاً تحت کنترل محبت آمیز آنها ولو از راه دور بودم. اما هنوز نفهمیده بودم که این کارها از من یک سابمیسیو ساخته است.
سپس دوست پسری پیدا کردم که به نظر میرسید خیلی دامیننت است. من شدیدا توسط شخصیت ساکت اما قوی او تحریک میشدم. اما به زودی متوجه شدم او آن دامیننت دوست داشتنی نیست که من میخواستم. رفتارهای سادیسمی داشت. او از سواستفاده از من لذت میبرد. دردی که به من تحمیل میکرد توافقی نبود. او خشمگینانه به اوج میرسید؛ چیزی که روزی به او لذت میداد روز بعد خشمگینش میکرد. قوانین هیچ معنایی نداشت، من دائما در آستانه تنبیه شدن بودم و به ندرت علتش را میدانستم. احساس ترس و گم شدن میکردم. هنگامی که باهم بودیم نمیتوانستم ارگاسم شوم. سالها ادایش را در میآوردم و فقط هنگام تنهایی و با خودارضایی میتوانستم ارضا شوم.
سرانجام شرایط برای من خطرناکتر شد. به یک پناهگاه زنان عزیمت کردم و مجبور شدم به مشاوره بروم. طی جلسات تراپی تمایلم به پیدا کردن شخصی دامیننت را پذیرفتم. به من گفتند این به معنای اعتیاد به کنترل شدن است و احتمالا چیزی است که ریشه در کودکی من دارد. گفتند این موضوع از من طعمهای برای متجاوزین ساخته و برای بهبود یافتن باید بر این خواسته غلبه کنم. بنابر این من ساعتها زمان صرف تراپی کردم و به نفع خودم تصمیم گرفتم تمایلم به کنترل شدن توسط مردان را کنار بگذارم.
سپس همسر فعلیام را ملاقات کردم. درباره رابطه ناجوری که داشتم به او گفتم و او خیلی شیرین و مهربان برخورد کرد. سکس با او اصلا هیجان انگیز نبود اما من به آن تعهد داشتم زیرا هنوز در حال بهبود از رابطه قبلی خود بودم. هنوز نفهمیده بودم علت این کمبود هیجان این است که او نقطه مقابل دامیننت است. هنگامی که حالم بهتر شد متوجه شدم هوس، شهوت و میل این گرایش باز میگردد. اما همچنان که زمان پیش میرفت، این اتفاق رخ نداد و نیازهای من ارگاسم نشدند. تصور میکردم هورمونهایم به هم ریختهاند. شاید به خاطر بالا رفتن سن بود؟ نمیدانستم. اگر همسر فوق العادهام سکس میخواست من میپذیرفتم، برای لذت دادن به او ادای ارگاسم در میآوردم و سپس به سمتی چرخیده و میخوابیدم.
رمان فیفتی شیدز آف گری
سپس در سال ۲۰۱۲ رمان پنجاه سایه آقای گری (Fifty Shades of Grey) منتشر شد. هربار که یک نسخه از آن را در اطرافم میدیدم، قلبم محکم در سینه میکوبید. حس میکردم همزمان با خواندنش، در حال فرار از آن هستم. برای مدت طولانی خود را از کتابها دور نگه میداشتم. سرانجام حدود یک سال پس از شروعی اعتیادآمیز، تسلیم شده و به کتاب صوتی آن گوش دادم.
پس از شروع گوش دادن کتاب، اتفاقی وحشتناک سحرآمیزی برایم رخ داد. احساس کردم قفسه سینهام سنگین است، انگار که شخصی روی آن نشسته بود. با گیجی دور خود راه میرفتم، صورتم قرمز شده و کاملا منگ بودم. صحنههای شامل درد و سختگیری بیش از همه مرا جذب میکرد. خوابهای سکسی در شب شروع شد؛ واقعا دلم میخواست در بیداری خود را ارگاسم کنم. خیلی سریع بشدت به کتابهای با موضوع سلطهگری و سلطه پذیری اعتیاد پیدا کردم.
پس از چندماه، ناگهان چیزی فهمیدم. متوجه شدم تمام روابطی که از لحاظ جنسی واقعا مرا تحریک کردهاند، چه به صورت واقعی چه اینترنتی یا تلفنی، با مردانی بوده که قدرت جادویی تحت سلطه درآوردن مرا داشتند. این که هیچ تمایلی به رفتن به سیاهچاله (dungeon) و حضور در یک جلسه پابلیک با دامیننتم ندارم، بدان معنی نیست که من سابمیسیو نیستم. ساب بودن به این چیزها نیست؛ ساب بودن میل به تمنا کردن است. میل به کنترل شدن شدن است. تسلیم کردن قدرت به دیگری برای لذت خود است و من همواره اینگونه بودم.
رسیدن به آرامش با شناخت گرایش
بخشی از من احساس میکرد سرانجام به آرامش رسیده است و بخش دیگری از من احساس خودخواهی، حسادت و ترس بود. هنگامی که از این موضوع مطمئن شدم چیزی به همسرم نگفتم. میترسیدم فکر کند مشکلی دارم. همچنین از این که به او بگویم روابط جنسی پیش از ازدواج برایم لذتبخشتر بود مضطرب بودم. نمیخواستم به احساساتش آسیب رسانده و مردانگیاش را زیر سوال ببرم.
سرانجام به قطعیت رسیدم که نیاز دارم چیزهایی را درباره خود به او بگویم. به او درباره فانتزیهایی که هنگام خودارضایی دارم، انواع مردانی که درباره آنها فانتزی میسازم و از کارها و گفتههای آنها گفتم. سپس گفتم: «بالاخره فهمیدم که من سلطهپذیر جنسیام و به یک دامیننت نیاز دارم. میخواهم آن دامیننت تو باشی. سکسی که الان داریم برای من لذتی ندارد. میخواهم که داشته باشد، اما ندارد. تمام این سالها تظاهر به ارگاسم شدن را درمیآوردم. واقعا متاسفم که باهات صادق نبودم، اما شاید بتونیم درستش کنیم؟ من میخوام امتحانش کنم، نظر تو چیه؟»
هنگامی که پس از مکثی طولانی به سادگی گفت: «اره، حتما. باید امتحانش کنیم.» شکه و هیجان زده شدم. یکدیگر را بغل کردیم و من احساسی شامل «رهایی شدید و حس گناه» داشتم.
خوشحالی امروز ما به عنوان یک زوج بی دی اس امی
ما این کار را شروع کردیم. اما چیزی که الان برای من سخت است این است که او تلاش میکند بیشتر دامیننت باشد اما نمیداند چگونه و من او را به عنوان دامیننت نمیبینم، لذا هنگامی که تلاش میکند، خندهام میگیرد و از این بابت بشدت متاسف میشوم. واقعا برای دامیننت دیدن او باید سیم کشی مغزم را به نوری جدید تغییر دهم. او هنوز فعالیتهایی که من رویایشان را دارم خوب درک نمیکند. در لحظات صمیمیمان ناگهان شروع میکند به فریاد زدن و مرا فاحشه و خیلی سطح پایین خطاب میکند. اما چیزی که مرا تحریک میکند مردی است که شخصیت آرام دارد و به نرمی دستورات را در گوشم زمزمه میکند. حس میکنم او کلیشههایی را تصور میکند که لزوماً درست نیستند.
واقعا دلم میخواهد روزی او را به شکل دامینت ببینم. هنوز نمیتوانم. من عادت کردهام او را شیرین، مهربان و شیرین ببینم، اما نه واقعا احساسی و به طرز دلچسبی جدی. مجبورم برنامه ذهنم را تغییر دهم و مطمئنم او نیز این کار را میکند. او از من پرسید آیا لازم است قلاده یا چنین چیزی برایم بخرد. من گفتم هنوز نه. بنابر این میخواهیم روی خودمان کار کنیم تا یکدیگر را در نور جدید ببینیم تا شاید روزی او بیاموزد چگونه دامیننت من باشد و من نیز او را خواهم پذیرفت.
تجربه اونتاشگال در مواجه با این زوجها
نخستین تاثیرگذاری یا First Impression از اساسیترین موضوعات و پایه هر نوع رابطهای چه کاری و چه عاطفی است. خانم رز در ابتدای رابطه و ازدواج، شخصیت دامیننت را در همسر خود ندیده است و بعد از مدتها از او درخواست یک تغییر دارد. این تغییر کاملا شدنی است اما نه یک شبه و در مدت زمان کم و البته ایشان جذابیت اولیهای که در دیگر دامیننتهای خود میدیدند، در همسر پیدا نکردند اما به دلایلی که گفته شد، با خوشحالی ازدواج کردند.
زوجهای مختلفی از من درخواست مشاوره برای این موضوع را میکنند. پس از اینکه مطمئن شدن آنها رابطه با یکدیگر و ازدواجشان را دوست دارند، اولین پیشنهاد من به آنها، جدا شدن و دوری برای یک مدت کوتاه است. برای مثال دو هفته یا یک ماه کاملا دور از همدیگر و حتی در خانههایی جدا زندگی کنند. این جدایی خود خواسته است و ممکن است برای اولین بار پس از سالها زندگی مشترک رخ داده باشد. در این جدایی بدون هر نوع ارتباط، نیازهای حسی و عاطفی در یک تلاش خودخواسته، تا حدی سرکوب میشوند. اینکه شما بخواهید صدای معشوقه خود را بشنوید اما سختی و فراق آن را تحمل کنید، کار آسانی نیست. اما انجام دادن آن، به تقویت قدرت و دامیننسی در شما کمک میکند.
به طرف سابمیسیو هم پیشنهاد نوشتن نامه را میکنم. در طول این مدت تمام احساسات و نیازها و دلتنگیها در قالب نامه ذخیره شود و هیچگاه مستقیم ارسال نمیشود. این برنامه طولانی و دقیق است اما پس از مدتی که میخواهند یکدیگر را ببینند، ملاقات در یک رستوران یا کافه شیک و به صورت یک قرار Date انجام میشود.
حسی که دو طرف دارند، شبیه حس جوانی ۲۵ ساله است که میخواهد تمام جذابیتها را برای طرف مقابل خود ایجاد کند. در واقع آن مرد میخواهد دوباره نظر همسر خود را جلب کند آن هم سالها پس از ازدواج! اینجاست که طرف سابمیسیو (چه مرد چه زن) کاملا آمادگی یک جنبههای جدید شخصیتی را دارد. اگر یک ماه قبل طرف دامیننت به او با «چشم غره» نگاه میکرد و یا حتی محکم دستور میداد، احتمالا دعوا و ناراحتی پیش میآمد. اما پس از این جدایی موقتی، کاملا آمادگی دستور شنیدن و «چشم» گفتن را دارد.
از اینجا به بعد میتواند به آرامی چاشنیهای مختلف سادومازوخیسم را وارد زندگی کرد. عیار دامیننت بودن اینجا مشخص میشود. اگر به سراغ سواستفاده از قدرت و عقدهگشایی برود، مشخص میشود که پارتنر سابمیسیو مورد نظر، هیچگاه توانایی دامیننت شدن را ندارد.
همیشه به اهمیت گفتگو و مکالمه در رابطه اشاره کردهایم. وجود مشاورها برای بهبود کیفیت رابطه خود را دست کم نگیرید. شما میخواهیم به یکدیگر لذت بدهید و به دنبال آزار هم نیستید. پس به جای سختگیری، با آرامش و اطمینان اجازه استفاده از چشم بند را بدهید.
اونتاشگال . مرداد ۱۴۰۰ . تصاویر از عکاس آلمانی Sven Bischoff
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
گرایش BDSM و مدیتیشن بیشتر از چیزی که فکرش را بکنید با یکدیگر ارتباط دارند! شلاق، دستبند، چشم بند، طناب، تازیانه زدن، اسپنک کردن از فعالیتهای شاخص سادومازوخیسم هستند. احتمالا اینها فعالیتهایی نیستند که شما آنها را در تنهایی و خلوت عرفانی خود وارد کرده و با مدیتیشن، آرامش، مراقبه و آگاهی ذهن مرتبط بدانید. اما اگر از کسانی که با رضایت دوطرفه BDSM میکنند بپرسید (براساس تحقیقات BDSM و در زمینه سکس ذهنآگاهانه) به نظر میرسد بین این دو فعالیت ناهمخوان، ارتباطاتی وجود دارد.
به هر حال در عصر حاضر، تحقیقات BDSM در حال پیدا کردن شباهتهایی میان BDSM و ذهنآگاهی (mindfulness) و سایر انواع مدیتیشن است، خصوصا در زمینه افزایش آگاهی و آرامش بخشیدن به حالات ذهنی جدید و دگرگونی که پیش میآید. مدارک علمی در حال اثبات و پشتیبانی از چیزی هستند که بسیاری از افراد ماهر و باتجربه BDSM ذاتا میدانند: BDSM بشدت میتواند آرامش بخش باشد و با تاثیرات روانی مثبت فراتر از صرفا یک رضایت جنسی عمل کند. در این مقاله به بررسی نزدیکی و ارتباط مدیتیشن، آرامش ذهنی و روانی با سادومازوخیسم میپردازیم. این یادداشت پیرامون دیدگاه ذهنآگاهی در روانشناسی است.
ذهنآگاهی یعنی: شما باور داشته باشید که از تفکرات، امیال، احساسات و علایق خود آگاه هستید. در واقع ذهنآگاهی یعنی شما احساسات درونی و افکار خود را در شرایط مختلف به خوبی حس کنید و بفهمید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی پژوهش قرار دارد و در وبسایت Mashable انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
برای افراد تازه وارد و کم تجربه، این تصور که BDSM را به عنوان یک موضوع شهوانی، بی نظم و خطرناک بدانند، رایج است. از فیلم فیفتی شید آف گری ممنونیم که BDSM را به عنوان امری بیمارگونه، پَست و ناسالم به جامعه نشان داد. آنها چیزی کاملا متفاوت از واقعیت جامعه بی دی اس ام نشان دادند. نمیدانند که که رضایت مشتاقانه، صداقت و امنیت را افراد کینکی در اعمالی جای دادهاند که اغلب شامل درد شدید اما کنترل شده هستند!
روانکاوان معاصر نظیر زیگموند فروید BDSM را چیزی بیشتر از یک اختلال روانی نمیدانند. اما تحقیقات جدید بارها و بارها نشان میدهند افراد فعال در این زمینه از نظرسلامت روانی کاملا مشابه افراد دیگرند. حتی برعکس، مطالعهای [منبع] نشان داده است که این افراد به نسبت سایرین سطوح پایینتری از اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب، PTSD، سادیسم و مازوخیسم بیمارگونه، پارانویا و اختلالات مرزی دارند، بر اساس مطالعهای دیگر [منبع] آنها حساسیت کمتری نسبت به رد شدن داشته و کمتر عصبی بودند، همچنین برای تجربیات جدید پذیراتر و با وجدانتر بودند و در مجموع رتبه well-being بالاتری نسبت افراد وانیلا یعنی بدون گرایشات کینکی گرفتند.
هرچه بیشتر ارتباط بین BDSM، ذهنآگاهی، سایر انواع مدیتیشن و درد را بررسی میکنیم، فواید BDSM، خصوصا در زمینه استرس و اضطراب، برایمان عیانتر میگردد. حتی BDSM میتواند برای برخی به صورت بالقوه تجربهای معنوی و متعالی باشد.
از آنجایی که کلیت جامعه BDSM به ایدئولوژی مذهبی یک دین خاص پایبند نیست، تمرین کردن و تلاش عرفانی، نقطه اشتراکی با سنتهای مدیتیشن به وجود میآورد و از میان این باورها، درد یکی از آنها است. هردو باور، پذیرش درد یا حتی یافتن آرامش و لذت در درد را در بر میگیرند.
کارا دانکلی (Cara Dunkley)، روانشناس رسمی کتابخانه سلامت جنسی دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC)، عضوی از یک گروه تحقیقاتی است که دههها زمان صرف «تحقیقات ذهنآگاهی بر پایه تمرین مدیتیشن» به عنوان درمانی برای مشکلات جنسی گوناگون کرده است. این پژوهشها از درد مزمن همراه سکس گرفته تا اشتیاق آسیبزا و میل جنسی پایین را شامل میشوند.
او میگوید: «ذات و هسته ذهنآگاهی، توانایی تمرکز، استقرار و هدایت توجه است و به همین دلیل است که مزایای فوق العادهای در بهبود احوالات، افسردگی، اضطراب، درد، فعالیت جنسی و همهی این چیزها دارد.»
سکس آگاهانه به خوبی میتواند توجه شما را از افکار منفی، خاطرات، حسهای جسمی و درد، به سمت پذیرش بدون واکنش دادن به آنها ببرد. در عوض اینگونه میتوانید به خوبی روی لذت تمرکز کنید. تمرینات عمومی بر پایه ذهنآگاهی به خوبی به عنوان درمان مدیریت دردهای مزمن گوناگون پذیرفته شدهاند. اما مطالعهای در UBC [منبع] دریافت که آموزش اضافه کردن ذهنآگاهی در سکس به بیماران، به بهبود درد واژینال مزمن آنها کمک کرد.
اشخاص کمی هستند که بهتر از فعالان BDSM بفهمند چگونه میتوان درد را به لذت تبدیل کرد. به همین دلیل دانکلی تحقیق بر چگونگی این کار را شروع کرد و تئوریهای گوناگونی را در زمینه مهمترین حقایق بازی منتشر کرد. او اولین مطالعه موجود با موضوع «BDSM واقعا به پرورش ذهنآگاهی کمک میکند» را منتشر کرد. نتایج امید بخش بوده و نشان دادند افرادی که BDSM میکنند واقعا امتیاز بالاتری در اکثر زمینههای مرتبط با ذهنآگاهی روزانه، به معنای آوردن آگاهی لحظهای به کارهای عادی، مثل غذا خوردن، به جای مدیتیشن رسمی و نشسته، کسب کردند.
دانکلی معتقد است ذهنآگاهی در پنج مهارت خلاصه شده است و هر کدام از اینها در BDSM میتواند برنامه و حالت اجرایی متفاوتی داشته باشد:
مشاهده کامل و همه جانبه
توصیف صادقانه
واکنش آگاهانه
قضاوت نکردن
واکنش ندادن به تجربیات درونی
در جامعه BDSM عبارت «باتم – bottom» شخصی را توصیف میکند که از نقش سابمیسیو لذت میبرد و آماده پذیرش دستورات و فعالیتهای مازوخیستیک است. در مقابل، افراد «تاپ – top» کسانی هستند که در جلسه BDSM جایگاه دامیننت را دارند و دستورات را صادر کرده و درد میآفرینند.
برای هر دو نقش، تجربه اصول ذهنآگاهی میتواند تعیین کننده رابطه و تجربهای امن برای داشتن حسی مثبت باشد.
به گفته دانکلی: «روش ذهنآگاهیِ مشاهدهای، به توانایی توجه به تجربیات درونی و بیرونی مربوط میشود. تجربیاتی نظیر لمس کردن، احساسات، افکار را شامل میشود. افراد باتم و اسلیو باید از تجربیات درونی و وضعیت عاطفی خود در لحظه به لحظه یک جلسه BDSM آگاه باشند. این آگاهی درباره حسهای جسمی نیز صادق است زیرا آنها باید میان درد امن و دردی که میتواند منجر به آسیب واقعی شود تمایز قائل شوند. همچنین افراد تاپ و ارباب نیز باید با تمرکزی بسیار کنترل شده توجه خود را از بیرون معطوف به واکنشهای احساسی و جسمی شخص باتم کنند و کارهای خود را به صورت کاملا آگاهانه اعمال کنند تا لذت خود را از دست ندهد.»
اما ارتباط میان BDSM و ذهنآگاهی با درد در اینجا به پایان نمیرسد. همزمان که دانکلی تمرکز خود را به عنوان موضوعی که بیشتر مَد نظر دانشمندان غربیست بر ذهنآگاهی قرار داده، دیگران شواهدی یافتهاند که جذابیتی معنوی و متعالی نیز در BDSM وجود دارد، دقیقا مانند معنویتی که در سایر اشکال مدیتیشن شاهدش هستیم. شیوهها و سبکهای مختلفی از مدیتیشن وجود دارد، اما تنها بخش کوچکی از آن مثل ذهنآگاهی در آزمایشگاهها بررسی شده است و همچنان محققین برای مطالعات بیشتر بر روی مزایای سلامتی گوناگون در تلاشند.
شکلهای مختلف درد آگاهانه و آرامش در آن
برد ساگارین (Brad Sagarin)، پروفسور روانشناسی عمومی در دانشگاه ایلینوی شمالی و هدایت کننده گروه محققین علوم BDSM، میگوید: «مردم به دلایل مختلفی BDSM میکنند. برخی تنها برای ارضای میل جنسی معمول خود این کار را انجام میدهند. اما افرادی هستند که برای هیجان، هیجان محض و داشتن ارتباط عمیقتر با پارتنر خود و حتی رهایی از استرس به آن میپردازند. برخی حتی در ابتدا به دلایل معنوی BDSM را دنبال میکنند. در واقع، تیم محققین ما به دنبال وضعیتهایی از آگاهی گشتند که فعالیتهای BDSM میتوانند هم برای شخص باتم و هم تاپ مفید باشند.»
مطالعه آنها دریافت که هر دو نقش میتوانند وضعیت ذهنی منحصر به فردی را طی BDSM تجربه کنند. در واقع اشخاص باتم ورود به فضای ذهنی و خلسهای را توصیف میکنند که مشابه آن را مدیتورهای معنوی با سابقه زیاد تجربه کردهاند.
ساگارین میگوید: «این فضا که در محاوره تحت عنوان «Subspace» شناخته میشود و افراد باتم طی جلسه BDSM به آن دست مییابند به شکل لذت، حالتی از پرواز و شناور بودن است، وضعیتی که در آن مرز میان خود و دیگران، خود و جهان را گم میکنند به حس آرامش و یگانگی خاصی میرسند»
در ضمن، دامیننتها در فضای «Topspace» میتوانند وارد چیزی تحت عنوان «جریان» یا «وضعیتی عمیق از توجه و تمرکز شدید هنگام انجام عملی به شکل مطلوب» شوند. این واژه اساسا لیبل علمی برای چیزیست که قهرمانان سطح بالا و کارآفرینان آن را «در ناحیه یا Flow» بودن تعریف میکنند.
برای کسانی که تا به حال شعف و آرامش subspace یا ارتباط عمیقی که میان پارتنرهای کینکی رخ میدهد را حس نکردهاند، ممکن است تمام این حرفها عجیب به نظر آید. بدون شک میدانید در بسیاری از موارد تاریخی و فرهنگها، مناسک مذهبی و معنوی شامل درد شدید با هدف ابراز یگانگی با قدرتی بالاتر یا نیروی جهان انجام میشد.
شلاق زنی میان مسیحیان قرون وسطی عملی پذیرفته شده برای تطهیر، تنبیه و رستگاری بود. کاغذی با نوشته «درد مقدس» تشریفاتی مذهبی به نام Kuthu Ratheeb را توصیف میکند که در نواحی ساحلی مهم هند صورت میگرفت و طی آن افراد با ناخن، چاقو و چوبهای نوک تیز سوراخ میشدند تا «وارد خلسهای عرفانی شود و آگاهی نسبت به بدن خود را از دست داده و کاملا بر اتصال روح خود به خدا تمرکز کنند.» ساگرین خود شباهتهای میان تاثیرات فیزیولوژیکی و روانی درد در روابط سادومازوخیستیک را با تشریفات مذهبی شدید مثل راه رفتن بر روی آتش و سوراخ کردن بدن مشاهده کرد.
برخی از اعمال و فلسفههای مذهبی ناشی از مراقبه نیز عمداً با درد و رنج مقابله میکنند. راهبان بودایی که در زمستان وحشتناک کوههای تبت مدیتیشن میکردند و در پوششی از یخ میتوانستند دمای بدن خود را بالا ببرند و بدین ترتیب درد را از طریق سرما دریافت کنند.
نمونه مشابه مراسمهای مذهبی و دینی در کشور ایران که با درد و خون همراه است، وجود دارد و احتمالا شما متوجه شباهتهای این مراسمات مذهبی ایران با ادیان و کشورهای دیگر شدهاید.
مراقبه و مدیتیشن ذهنی در سادومازوخیسم
به گفته ساگارین: «کاری که درد میتواند انجام دهد این است که ذهن اشخاص را بر همان زمان و مکانی که در آن هستند متمرکز کند و شخص را دقیقا در لحظه حال قرار دهد، اینگونه آنها نمیتوانند به کارهای عقب افتاده یا کارهایی که تا هفته آینده باید تحویل دهند یا هر مسئولیت دیگری بیاندیشند. در واقع به شکلی متناقض تجربه منفی نرمال و عادی از درد در زمینه اعتماد و مثبت اندیشی میتواند به چیزی لذت بخش یا مفید تبدیل شود.»
این هیچ تفاوتی با مدیتیشن که به شما اجازه میدهد با رهایی از آنچه هستید و آنچه نیاز دارید باشید تا از یورش استرس روزانه فرار کرده و تنها به عنوان شخصی در لحظه حال وجود داشته باشید، ندارد. همان گونه که BDSM درد را برای دستیابی به آگاهی از لحظه حال به کار میگیرد. این درد خوشایند و ارادی است. تفاوت عظیمی است میان تراپیهای بر پایه ذهنآگاهی که برای مدیریت دردهای مزمن و بیمارانی استفاده میشود که کنترلی بر چه زمانی و چگونه تجربه کردن درد ندارد. با این وجود، هردو شامل توسعه مهارت توجه، پذیرش و رها ساختن احساسات منفی است که عموما به درد ربط دارند.
به بیان ساده، همانگونه که مدیتیشن و مراقبه به شما برای فرار از استرس روزانه کمک میکند، درد در BDSM نیز برای دستیابی به آگاهی در لحظه حال و فراموشی فشار و دردهای ذهنی کمک میکند. یک تجربه کاملا مشابه به دو شیوه متفاوت.
برای این که بتوانیم با قاطعیت بگوییم باتمها چگونه به احساس شناور و سرشار از آرامش Subspace دست مییابند، تحقیقات بیشتری نیاز است. اما به گفته دانکلی:« چند ناحیه مختلف از مغز نشان دهنده رابطه بین درد و ذهنآگاهی است»
ثابت شدهترین نظریه به چیزی اشاره میکند که هنگام دویدن یک دونده، استفاده از مخدرهای هالوسینوژن و مدیتیشن عمیق رخ میدهد. اساس نظریه این است که وقتی از نظر شناختی فعالیتی را انجام میدهید (مثل تنبیه شدن با درد ناشی از دویدن طولانی مدت) سایر نواحی مغز که کمتر به این موضوع ارتباط دارند خاموش میشوند.
به گفته دانکلی: «بنابراین احتمالا جلسات BDSM حاوی درد نیاز به جریان خون اضافی را برای نواحی مهمتر مغز افزایش میدهند. این منجر به هدایت خون از مناطقی از مغز میشود که تقاضای کمتری دارند، مانند بخشی که اساساً وظیفه خودخواهی را بر عهده دارد. بنابراین میتواند افکار و عواطف مربوط به خود را محدود کند و به طور بالقوه این تغییرات را در آگاهی دادن و خلق آرامش، ایجاد کند.»
اگر آن ناحیه از مغز که مسئول مدیریت عملکرد وظایف روزانه ماست طی BDSM خاموش شود، قابل درک است که باتمها Subspace را تحت عنوان گم کردن لذت بخش زمان، واقعیت و محدودیت توصیف میکنند. این حتی با نظریه دیگری که به تمام مزایای شناختی توصیف شده از نقش سابمیسیو در BDSM باور دارد، همخوانی دارد: به بیان ساده، این کار باعث میشود برای مدت کوتاهی از بار «کَسی بودن» جدا شوید.
تجربه BDSM میتواند به باتمها یک رهایی موقت از فشارهای اجباری در زندگی را هدیه دهد. ساگرین میگوید: «توصیفات اینگونه نشان میدهد که نوعی فرار شگفت انگیز با پردازشی سطح بالاتر است مشابه آنچه تمام ما به عنوان انسان همیشه انجام میدهیم. این واقعیت که کسی یک مدیر ارشد یا یک مادر است و همه مسئولیت های سنگین شخص دیگر را از روی دوشش برمیدارد. این تسکینهای موقتی میتواند به طور بالقوه منجر به عملکرد بهتر در زمانهای دیگر شود.»
با وجود این که ارتباط BDSM و مدیتیشن با Subspace کاملا واضح است، Topspace نیز جنبههای گوناگون ذهنآگاهی و مناسک معنوی را شامل میشود. به گفته ساگرین: «تاپها باید واقعا هوش و تواناییهای بالایی داشته باشند، اینگونه میتوانند این اطمینان را ایجاد کنند که با ایمنی و مراقبت کامل کارشان را انجام میدهند.»
با این حال وضعیت جریانی که در بدن سوراخکنهای مذهبی و تاپها در topspace توسط ساگارین مشهود بود، هردو نیازمند حضور در لحظه حال است. فقط به لحظهای بیاندیشید که هنگام انجام کاری که خودتان مدیریتش کردهاید در راس قدرت هستید، چه یک بازی ویدئویی و کامپیوتری باشد، چه شغل، چه کاری خلاقانه، در آن لحظه تمام چیزهای دیگر دنیا محو شده و تنها شمایید و کاری که در دست دارید.
به گفته دانکلی: «شواهد نشان میدهد که این topspace عالی حالتی روانی است که شامل چالش و استفاده از مهارتها، تمرکز شدید، حس دگرگونی زمان و از دست دادن خودآگاهی میشود و اشخاص تاپ میتوانند در جلسه BDSM به این موارد دست یابند که این مهم نیازمند تمرکز ذهنی شدید است. باتمها نیز ممکن است کمی از این حالت را تجربه کنند، مثلا هنگام حس درد ریتمیک شدید.»
هردو طرف در حال «مدیریت» درد در وضعیتهایی هستند که خارج از امر زندگی روزمره اما به شیوههای متفاوت قرار دارد. یکی با رسیدن به فضایی ذهنی که به او اجازه میدهد خود را کاملا تسلیم کند و اینگونه دردی جسمی را تحت عنوان فاقد شخصیت شدن یا حتی لذت تجربه کند. دیگری با فوق متمرکز بودن بر کمک به دیگری برای تجربه درد، وارد فضایی ذهنی ویژهای میشود.
برخلاف چیزی که به نظر میرشد، تاپها واقعا شخص باتم را «تصرف» نمیکنند، بلکه همه چیز تا زمانی است که باتم تمایل و توان دارد و هروقت که بخواهد میتواند با گفتن کلمه ایمنی یا Safeword همه چیز را فورا متوقف کند. در عوض، تاپها چالش منحصر به فرد راهنمایی باتمها برای تجربه دردی لذت بخش را تصرف میکنند.
درد بدون لذت
صادقانه بگویم، جنبههای بیشمار دیگری در BDSM وجود دارد که ارتباط کمتری به وابستگی و ذهنآگاهی دارند و همینها هم در رسیدن به این وضعیتهای لذت بخش کمک کنندهاند.
دانکلی میگوید: «پیش از تجربه درد در BDSM، حالت پیش درآمدی وجود دارد که شامل احساسات و روابط میان فردی، خاطرات تجربیات گذشته، احساس کنترل و اراده و احساس امنیت میشود. فاکتورهای متعدد مربوط به BDSM که کنار هم قرار میگیرند.زمینه احساسات و روابط میان فردی مثبت، تغییری نوروشیمیایی به واسطه تحریک جنسی که منجر به آزادسازی دوپامین و اکسی توسین میگردد، ارجحیت انتظارات مثبت از درد بر انتظارات منفی و احتمالا همین هاست که منجر به وضعیتی جدید از هوشیاری و ذهنآگاهی میگردد و در نهایت تاثیرش زمینهای را به وجود میآورد که در آن درد لذت بخش تلقی میشود.»
فارغ از چگونگی دستیابی به آن، در اینجا نتیجه اصلی این است که مردم راههای رسیدن به تعالی و آرامش درونی را از راههای مختلف فراوانی پیدا میکنند. لذتهای معنوی همه جا هستند و ممکن است صرفا به شکلی باشند که برای شما عجیب جلوه کند. پس ما چه کسی باشیم که بخواهیم روشی مثل BDSM یا سوراخ کردن بدن را قضاوت کنیم، آن هم در حالی که فعالان BDSM بسیاری از مزایای شناختی اینچنینی که مدیتیتورها از آن بهره مند هستند را گزارش میکنند. مزایایی نظیرکاهش استرس، بهبود حال و رهایی از درد.
در عین حال، مهم است که احتیاط کنید و واقعاً در نظر بگیرید که چه چیزی برای حضور مسئولانه درد به عنوان وسیلهای برای کاهش استرس یا صعود معنوی لازم است. هم ساگرین و هم دانکلی با این موضوع موافقند که، بدون رضایت، صحبت نکردن درباره لیمیتها و سایر پروتوکلهای ایمنی، انجام BDSM بیشتر به خودآزاری یا حتی شکنجه شباهت پیدا میکند. در واقع افرادی که با بریدن قسمتهایی از بدنشان خودآزاری میکنند نیز رهایی روانی مشابه و فرار از احساسات منفی به واسطه درد را گزارش میکنند، در حالی که هیچ روانشاسی این کار را پیشنهاد نمیدهد.
تفاوتهای زیادی بین خودآزاری و BDSM توافقی وجود دارد،
به گفته دانکلی: «برخلاف خودآزاری تفننی، مردم هنگامی BDSM میکنند که در وضعیت روانی مثبتی قرار داشته و حس خوبی نیز نسبت به خودشان دارند. بنابراین کسی که به عنوان یک فرصت تفریحی به BDSM میپردازد، شباهت بیشتری به کسی دارد که در باشگاه به سراغ استفاده از دستگاههای ورزشی مختلف از سر شوق میرود به جای آنکه صرفا به دنبال فراموشی حالتهای روانی منفی با تکرار مداوم یک تمرین باشد. سادومازوخیست تفریحی بیشتر به یک ماساژ بدن عمقی شباهت دارد که با وجود دردناک بودن همچنان حس خوبی داشته و ریلکس میکند.»
در پروتوکلهای صحیح BDSM، مرحلهای تحت عنوان «افترکر» وجود دارد که طی آن پس از پایان جلسه پارتنرها احساسات خود را با یکدیگر درمیان میگذارند، یکدیگر را بغل کرده و در آغوش میکشند، درباره حس خود نسبت به جلسه صحبت میکنند، این که آیا الان حالشان خوب است، آیا هرآنچه اتفاق افتاد را دوست داشتند، اگر نه، چه چیزی را دوست نداشتند یا هراحساس دیگری که وجود دارد. در مقابل، افرادی که با خودآزاری خود را رها میکنند اغلب پس از انجام کارشان درباره خود و کاری که کردهاند احساسات منفی دارند.
با این وجود، مخلوط کردن رهایی از استرس، معنویت و لذت با دردی عمدی قمار بزرگی است. به نظر میرسد که هیچ هماهنگی وجود ندارد، در حالی که این فعالیتها، چه در سنتهای مذهبی چه در BDSM، اغلب در بستر انجمنی قوی با قوانین بسیار سختگیرانه صورت میگیرد.
وقتی درباره ارتباط BDSM با ذهنآگاهی و رابطه درد با مدیتیشن صحبت میکنیم، سوالهای مهم زیادی هستند که بدون پاسخ باقی میمانند. اما آنچه واضح است این است که شما میتوانید آرامش مراقبهای را درهرجایی پیدا کنید: چه چهار زانو نشسته در میان رشته کوههای هیمالیا، چه در حال نوشیدن قهوه در دفترتان در حد فاصل بین چند ملاقات، یا حتی آویزان از سقف یک درمیان طنابهای باندیج و در دستان ارباب و صاحب خود باشید.
بسیاری از افراد مراسمهای مذهبی را با درد انجام میدهند. مثل دردی که به سینه، شانه و موارد مشابه وارد میکنند. اما آیا شما به دنبال ریشه علاقه آنها برای انجام چنین چیزهایی در کودکی میروید؟ همین دیدگاه را به BDSM وارد کنید. لزوما نباید علت بسیاری از چیزها کشف شود. تا جایی که کار شما به سلامت جسمی شما یا کسی آسیب وارد نکند، مشکلی در انجام آن نیست.
حافظ: ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند / در سر کار خرابات کنند ایمان را