معرفی شخصیت برت، لیتل برت، Brat در سادومازوخیسم

برت چیست؟

یک کودک حاضر جواب که ترسی از نافرمانی ندارد را در نظر بگیرید. این کودک بالغ شده است و دوست دارد با شیطنت کردن، لوس شدن و نافرمانی توجه پارتنر خود را جلب کند. در دنیا سادومازوخیسم به او برت می‌گوییم. در مقاله معرفی شخصیت برت، با سبک زندگی و علایق یک برت از زبان لولا جین که خود یک ساب‌میسیو برت هست و همچنین نحوه رفتار با ساب‌میسیوهای برت از زبان مستر Baad آشنا می‌شوید.

  1. اولین قانون در مورد برت‌ها: قوانین برای شکسته شدن هستند
  2. برت کیست؟
  3. انگیزه یک برت
    1. توجه:
    2. اعتماد:
    3. اقتدار:
    4. قلاده:
    5. تنبیه:
    6. چالش:
  4. برای رابطه با یک برت در مورد چه چیزهایی باید صحبت کنید؟
    1. چطور باید احترام تو را به دست آورد؟ چه چیزی باعث میشه کسی احترام تو را از دست بده؟
    2. قبل از اینکه ساب‌میسیو کسی باشی، به چه چیزی نیاز داری؟
    3. دوست داری چطور نقد یا راهنمایی بشی؟
    4. با برت بازی دنبال چه چیزی از من میخواهی؟
  5. نظر لولا جین به عنوان یک برت با تجربه
  6. چند توصیه به دامیننت‌ها برای کنترل برت
    1. تنبیه‌های غیر فیزیکی

مقاله‌ای که مطالعه می‌کنید در دسته‌بندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبلاگ‌های erikalust و kinkweekly انتشار یافته است. ترجمه توسط فرهاد صورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر می‌گردد.

حمایت از وبلاگ اونتاشگال

کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرح‌های آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداخت‌ها محرمانه باقی می‌ماند.
در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.

ورود به صفحه خرید طرح و حمایت مالی


دختر برت چیست؟

لولا جین به عنوان یک بِرَت (Brat یعنی بچه لوس) همه آنچه که لازم است در مورد برت‌ها بدانید را به شما می‌گوید.

اولین قانون در مورد برت‌ها: قوانین برای شکسته شدن هستند

برت‌ها یکی از گروه‌های جامعه بی‌دی‌اس‌ام هستند که پیچیده‌اند و کمتر درک شده‌اند. آشنایی ما با اصطلاح برت به طور معمول از رفتار یک کودک لوس می‌آید. به این ترتیب است که برت یک احساس منفی به خودش می‌گیرد. گرچه در سادومازوخیسم معنای برت متفاوت است و درک ما از یک برت در فضای کینکی چندان با حیوانات یا کودکان متفاوت نیست.

برت کیست؟

برت کسی است که از سرکشی، نافرمانی و حاضرجوابی جلوی پارتنرش لذت می‌برد. معمولا او با سرخوشی این کار را می‌کند. این رفتار ممکن است واکنش‌های متنوعی از طرف پارتنر به همراه داشته باشد. برت بودن ممکن است موقتی باشد یا حتی طولانی مدت. برای بعضی‌ها برت‌بازی صرفا در طول جلسه BDSM است، برای دیگران به عنوان بخشی از هویت آن‌ها تعریف می‌شود. اغلب اوقات برت‌ها ساب‌هایی هستند که هویت خودشان را برت می‌دانند، گرچه دامیننت‌ها هم می‌توانند در جای خودشان حسابی برت (لوس) باشند! در ضمن اصطلاح برت ربطی به جنسیت ندارد هرکسی می‌تواند برت باشد.

وقتی به یک برت دستور می‌دهید، به شما می‌خندند. به نحوه دستور دادن یا درخواست کردن شما گیر می‌دهند و به زبان ساده، او زیاد «نه» می‌گویند. این موارد مثال‌هایی از برت بودن هستند. اما هیچکدام از این رفتارها به نوبه خودشان برت نیستند، بلکه در یک چارچوب خاص طعم برت می‌گیرند. بسیاری از کینک‌ها ریشه‌های روانشناسانه دارند، در نتیجه درک انگیزه‌های پشت آنها می‌تواند به برقراری ارتباط بهتر با شخص مورد نظر مفید باشد.

پسر و دختر برت در رابطه

انگیزه یک برت

درک یک برت وابسته به درک انگیزه‌های اوست. یک اشتباه عمومی در مورد برت‌ها وجود دارد، اینکه تمام برت‌ها تشنه تنبیه هستند یا آرزوی رام شدن است. این مورد ممکن است برای برخی درست باشد ولی قطعا برای همه درست نیست. برت به دلایل زیادی ممکن است لوس بازی در بیاورد یا آشوب به پا کند و فقط یکی از دلایل این می‌باشد که هوس تنبیه کرده است. برای درک برت باید انگیزه‌های او را درک کنید. این انگیزه او است که واکنش شما را تنظیم می‌کند و چه بخواهید رفتارش را تغییر دهید، چه بخواهید همین شکل را ادامه بدهید. کلید اصلی برای رابطه با یک برت اینجاست که کنارش باشید نه علیه او.

توجه:

بعضی برت‌ها توجه صد در صد می‌خواهند. آنها نیاز دارند آشوبی که به پا می‌کنند، زیبا دیده شود. ممکن است لازم باشد برای اصلاح رفتارشان خویشتن داری کنید یا توجه بیشتری به او بدهید.

اعتماد:

سرکشی کردن برت‌ها در بسیاری اوقات آزمایشی است که ببینند آیا لیاقت اعتمادشان را دارید؟ یا فقط وقتی مطیع هستند کنارشان می‌مانید؟ صبر، وفاداری، حضور مداوم مواردی ضروری برای به دست آوردن اعتماد یک برت است. اگر بتوانید رفتار برت را تحمل کنید و توجه و شخصیت خودتان را حفظ کنید، به احتمال زیاد از این مرحله عبور خواهید کرد.

اقتدار:

امتحان کردن میزان سلطه شما برای اینکه کمی قدرت برای خودش دست و پا کند هم انگیزه نوعی از برت‌هاست. قوانین سخت‌گیرانه را به هم می‌زنند و دلشان می‌خواهد حس کنند کنار شما هستند و نه پایین‌تر از شما! برای این نوع برت فضایی فراهم کنید که بتواند مقتدر باشد و «نه» بگوید تا راضی شود.

قلاده:

برخی برت‌ها ممکن است سرکشی کنند به این امید که رام شوند یا قلاده‌شان محکم‌تر شود. رام شدن برای هر برت ممکن است متفاوت باشد. به هر حال، بعضی‌هایشان ممکن است تا آخر گربه‌های خیابانی بمانند که در خانه‌ای گیر افتاده‌اند!

تنبیه:

وقتی تنبیه لذت‌بخش باشد باید اسمش را گذشت دردلذت! تمایل به تنبیه می‌تواند برای این برت انگیزه اصلی باشد، برای برت‌هایی که عاشق تنبیه هستند، حتما از قبل قوانین و تنبیه‌های متناظرشان را مشخص کنید.

چالش:

سرکشی کردن ممکن است اصلا به هدف خاصی نباشد بلکه خود چالش هدف باشد. این نوع احتمالا با برت اقتدارطلب رابطه‌ نزدیکی دارد. این چالش ممکن است ذهنی، زبانی یا فیزیکی باشد! این نوع برت ممکن است از یک چالش دایمی بر سر قدرت یا حتی جابه‌جایی موقت نقش‌ها لذت ببرد، شبیه آن چیزی که در بازی مبارزه بر سر قدرت می‌شود دید.

اگر برت به روشی که برای تشویق و تنبیه انتخاب کرده‌اید پاسخ مناسب نشان نمی‌دهد، احتمال روش شما اشتباه است!

برت لوس

برای رابطه با یک برت در مورد چه چیزهایی باید صحبت کنید؟

کلید اصلی هر نوع رابطه موفقی گفت و گو است. در مورد BDSM همین شرایط نیز وجود دارد و شما اگر می‌خواهید با یک برت وارد رابطه شوید باید سوالاتی برای شناخت بهتر او، بپرسید.

چطور باید احترام تو را به دست آورد؟ چه چیزی باعث میشه کسی احترام تو را از دست بده؟

دوست ندارید از قبل بدانید چطور می‌توانید مورد احترام کسی باشد؟ به جای دارت پرت کردن، از خودش بپرسید و با ارزش‌های او آشنا شوید. مخصوصا اگر اعتماد یکی از منابع انگیزش برت شما باشد، پرسیدن این سوال و درک پاسخ می‌توانند بسیار در اطاعت این برت از شما تاثیرگذار باشد.

قبل از اینکه ساب‌میسیو کسی باشی، به چه چیزی نیاز داری؟

اکثر برت‌ها همان اول کار مطیع کسی نمی‌شوند. اگر همان اول کار دستور بدهید به شما بگویند ارباب، به شما خواهند خندید. نشان بدهید که صبورید و حاضرید وقت بگذارید و شایستگی اطاعت آنها را دارید، چون اطاعت یک برت به آسانی به دست نخواهد آمد.

دوست داری چطور نقد یا راهنمایی بشی؟

اگر بخواهیم در یک کلمه برت را توصفی کنیم، آن «دقیق بودن» است. اگر برت باشید شاید بتوانید این نکته را بیرون از بی‌دی‌اس‌ام هم ببینید. آیا ترجیح می‌دهید دستورالعمل دقیق داشته باشید یا صرفا یک هدف برای شما مشخص کنند و کاری نداشته باشند چطور به آن می‌رسید؟ نقد و راهنمایی هر دو می‌توانند ابزار اعمال قدرت باشد، در نتیجه بهتر است برت خود را توجیه کنید و درک کنید که چطور می‌خواهید این قدرت را اعمال کنید.

با برت بازی دنبال چه چیزی از من میخواهی؟

نمی‌دانید انگیزه برت چیست و چطور باید واکنش نشان دهید؟ از او بپرسی! وقتی برت می‌گوید «مجبورم کن» آیا واقعا می‌خواهد مجبورش کنید یا دنبال این است که قدرت خودش را نشان بدهد؟

نظر لولا جین به عنوان یک برت با تجربه

در نهایت، برت‌ها به درد همه نمی‌خورند. ما برت‌ها مناسب سلیقه‌های خاصی هستیم و برای کسانی که از ما لذت می‌برند، لذت بخش و دلنشین هستیم.

چه کسی از یک برت لذت می‌برد؟ کسی که دنبال یک چیز تکراری نیست، می‌خواهد به چالش کشیده شود، صبور و ریزبین است و بدش نمی‌آید یک ساب‌میسیو بازیگوش داشته باشد. برت‌ها اغلب مثل پازل یا بازی شطرنج هستند، گاهی ممکن است به شما کلید را بدهند یا شما را راهنمایی کنند و گاهی هم هیچ کلید و راهنمایی کمکی به شما نخواهد کرد. در هر حال «من یک برت هستم و قوانین را نمی‌سازم، من قانون را می‌شکنم!»

اسلیو پسر و دختر برت

چند توصیه به دامیننت‌ها برای کنترل برت

مستر BAAD: نسل جدیدی از کسانی که به سبک بی‌‌دی‌اس‌‌ام زندگی می‌کنند به بلوغ رسیده‌اند، اگر به دغدغه‌های آنها توجه نکنیم از مرحله پرت خواهیم بود. من شرایط خاصی دارم و می‌توانم به سوالات بیست‌ساله‌ها جواب بدهم، چون ساب من که با من زندگی می‌کند، متولد سال ۲۰۰۰ هزار به بعد (نسل زد) است. اگرچه از تعمیم متنفرم، ولی باید پذیرفت احتمال برخورد با برت‌ها میان کسانی که تازه وارد این سبک زندگی شده‌اند بیشتر است تا بین باتجربه‌ترها، در واقع منظورم ساب‌ها و دام‌هایی است که سن بیشتری دارند. یک سوال از من پرسیده شده که می‌تواند به شما هم در مواجهه با برت‌ها کمک کند.

سوال این است:

من یک خانم دامیننت جوانم و برده‌ام درست رفتار نمی‌کند. به نظرم دلش می‌خواهد برده خوبی باشد، ولی نمی‌دانم چطور مجبورش کنم اطاعت کند. من رو راهنمایی کنید!

بدون داشتن اطلاعات کامل جواب دادن به چنین سوالی سخت است. ولی این واقعیت که شما به این فرد می‌گویید برده خودتان، نشان می‌دهد که می‌خواهید از شما اطاعت کند، مشکل از همینجا شروع می‌شود.

به نظرم اگر بگوییم برده شما «برت» است از اصطلاح درستی استفاده کرده‌ایم. من اینطور فهمیده‌ام که در کل دو جور برت وجود دارد. اولین نوع برت کلا هیچ علاقه‌ای به درست رفتار کردن یا به قول معروف «تربیت شدن» ندارد. تغییرات رفتاری از ذهن چنین برتی بی‌نهایت دورند. آن چیزی که این برت را تحریک می‌کند نافرمانی و تنبیه است. برای این برت «تنبیه» اصلا عامل بازدارنده نیست، بلکه جایزه است. از آنجا که تنبیه برای این برت جایزه است، هر بار که تنبیهش می‌کنید در واقع رفتارش را تشویق کرده‌اید و او دقیقا همین را می‌خواهد.

پسر برت زیر پای میسترس

اگر برده شما چنین برتی است، و هر دو از این بازی لذت می‌برید، خب چه بهتر، لذتش را ببرید. این نوع برت احتمالا تا وقتی دلش تنبیه نخواهد سرکشی نخواهد کرد. وقتی این شکل از رابطه به عنوان وجه اصلی رابطه بی‌دی‌اس‌امی شما تثبیت شود، دیگر شاید نتوانید تغییرش دهید. اما چرا تغییر؟ هر دو دارید لذت می‌برید. «تو پسر بدی بودی و باید اسپنک شی!» این یکی از محبوب‌ترین بازیهای بی‌دی‌اس‌امی است.

اما اگر می‌خواهید یک برده مطیع و رام داشته باشید، الگوی بالا برای شما راهگشا نخواهد بود. چون نه فقط به برده انگیزه‌ای برای نافرمانی می‌دهد، بلکه بهانه هم دست دامیننت می‌دهد تا فورا صحنه اسپنکینگ برپا کند. با خودتان صادق باشید. اگر از این وضعیت لذت نمی‌برید و می‌خواهید برت نوع اول خودتان را تربیت کنید، این الگو را باید در نطفه خفه کنید.

تنبیه‌های غیر فیزیکی

برایش توضیح دهید که سرکشی لزوما منجر به اسپنک نمی‌شود. تنبیه‌های جدیدی اختراع کنید که ساب‌میسیو شما واقعا از آن بیزار باشد. مثلا یک هفته از تلویزیون محرومش کنید. اجازه ندهید پورن ببیند. (خب این هم تنبیه خلاقانه‌ای است!) اگر از اسپنک شدن با کفگیر متنفر است با کفگیر اسپنکش کنید. به طور خلاصه: گزینه لذت را از سرکشی او حذف کنید. نباید فکر کند سرکشی برایش لذت به همراه خواهد داشت.

کلید این است که تنبیه را از لذت جدا کنید. در ضمن برده شما باید یاد بگیرد راه‌های دیگری هم برای رسیدن به اسپنک مورد نظرش به جز سرکشی هست، مثلا اجازه بدهید خودش تقاضای اسپنک کند. وقتی اسلیو برت شما بفهمد که مجبور نیست سرکشی کند تا به تنبیه لذیذ مورد نظرش برسد، شما مهمترین انگیزه برای سرکشی را حذف کرده‌اید. حتی می‌توانید گاهی «برت» را به شکل یک بازی رول پلی اجرا کنید، ولی اینبار هر دو می‌دانید مشغول رول پلی هستید و ساب شما باید در بقیه لحظات کاملا مطیع باشد.

پسر و دختر پت و برت

نوع دوم برت نافرمانی و سرکشی می‌کند چون درست تربیت نشده است و یا اینکه در ساب بودن تازه کار است، باید تجربه کسب کند. اگر برده شما شامل این مورد می‌شود، تربیتش بسیار ساده‌تر خواهد بود. در این حالت «لذت برت بودن» دیگر بخشی از رابطه نیست، بلکه در این وضعیت برت اصلا دلش نمی‌خواهد، برت باشد. او در واقع دارد تقاضای کمک می‌کند.

من معمولا یک سری قوانین دقیق معین می‌کنم. روی مواردی که الان او سرکشی می‌کند تاکید می‌کنم. خیلی از ساب‌ها دوست دارند دقیقا بدانند از آن‌ها چه انتظاری می‌رود، نه یک انتظار مبهم که باید مطیع باشند. بعد باید برای آن‌ها توضیح داد که شکستن این قوانین چه تنبیه‌هایی به دنبال خواهد داشت. تنبیه باید چیزی باشد که او حقیقتا از آن بترسد. از بستن چستیتی تا مکیدن پستانک در یک مکان عمومی! تنبیه باید قاطع باشد و از قبل مشخص باشد، به هیچ وجه اجازه ندهید خطایی بدون تنبیه بماند.

وقتی برده سریع و قاطعانه تنبیه شود، بعید است دوباره آن قانون را بشکند. قاطع بودن قوانین و واضح بودن قوانین مبنای هر نوعی از تربیت است. اگر به این ترتیب با برت خود روبرو شوید، به زودی به جای برت یک برده مطیع و فرمانبر خواهید داشت.

به عنوان یک دامیننت تجربه رابطه با برت‌ها را داشته‌ام. چنین رابطه‌ای برای من جذاب زیادی ندارد و انگیزه‌ای برای انجام آن ندارم. اما برت بودن در حد کم و گاهی اوقات، برای مثال ساعتی از شب، برای من لذت بخش است.

اونتاشگال . اسفند ۱۴۰۰ . سال ۱۴۰۱ و آغاز قرن ۱۵ مبارک

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

یک دامیننت انتظار دارد ساب‌میسیو این ۱۰ چیز را بداند

ده انتظار یک دامیننت از ساب میسیو

میسترس سیکا از ۱۰ چیزی که یک  دامیننت انتظار دارد که یک ساب میسیو بدون اینکه به او گفته شود بداند، صحبت می‌کند. چیزهای عمومی که حداقل اطلاعات و علایق یک ساب‌میسیو برای شروع یک رابطه سادومازوخیسم است. همچنین از لزوم نگاه برابر به یک ساب‌میسیو توسط دامیننت می‌گوید.


مقاله‌ای که مطالعه می‌کنید در دسته‌بندی آموزش رابطه ارباب و برده قرار دارد و در وبلاگ خانم سیکا انتشار یافته است. ترجمه توسط میترا انجام شده است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر می‌گردد.

حمایت از وبلاگ اونتاشگال

کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرح‌های آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداخت‌ها محرمانه باقی می‌ماند.
در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.

ورود به صفحه خرید طرح و حمایت مالی


۱. دامیننت باید در اولویت باشد

شما نمی‌توانید دامیننت خود را در گوشه‌ای قرار دهید و زمانی که به او نیاز داشتید، بیرون بیاورید. حتی در مواقعی که فکر می‌کنید به او نیاز ندارید، او را در اولویت خود قرار دهید. زیرا حقیقت این است که، حتی در آن مواقع، شما ناخودآگاه به او نیاز دارید، فقط از آن آگاه نیستید.

۲. دامیننت دارای احساسات است

یک مستر یا میسترس نیز احساسات دارد و نیاز دارد که آنها را بپذیرید. اینترنت این کلیشه مسموم از فرد دامیننت را به عنوان یک چهره آرام، سرد و بی عاطفه معرفی کرده است که همیشه فقط مسئول و تابع خود است.

بسیاری از افراد ساب میسیو  با دیدن یک لحظه ضعف یا شک کردن دامیننت‌شان به خود، وحشت یا اشک ریختن او، تعجب میکنند در حالی که لازم است قبول کنید که دامیننت شما انسان است و به تلاشی که او برای قوی بودن و اعتماد به نفس در ۹۹٪ مواقع انجام می‌دهد، باید احترام بگذارید.

۳. بهتر از دیگران او را بشناسید

اگر دامیننت شما مشکلات عاطفی یا حتی مسئله‌ای بی اهمیت مانند یک روز بد در دفترکار داشته، بهتر است قبل از دوستانش آن را درک کنید. اگر علاقه‌ای به بیان ندارد، به او فشار نیاورید.

۴. به او اجازه دهید همه چیز را کنترل کند

این مسئولیت اوست. مسئولیت شما این است که اطاعت کنید. به او اجازه دهید شما را کنترل کند.

۵. از قوانین پیروی کنید

دامیننت شما قوانین، تکالیف، تشریفات و موارد دیگر مختلفی را برای یک هدف می‌سازد. این هدف ممکن است همیشه برای شما واضح نباشد. لزومی هم ندارد که شفاف باشد. به اینکه او می‌داند چه می‌کند اعتماد داشته باشید و این واقعیت را بپذیرید که هر روز تسلیم شدن در مقابل قوانین او، کار سختی است. اگر مایل به انجام این مسئله نیستید، پس باید کمی جستجو و ارزیابی کنید که گرایش شما واقعاً چقدر عمیق است.

۶. به یاد داشته باشید که او متعلق به شماست

این مسئله همیشه متقابل است. همانطور که او انتظار فداکاری، تعهد و وفاداری کامل شما را دارد، شما هم حق دارید که از او انتظار این موارد را داشته باشید همانطور که او باید هر روز آن چیزها را از شما دریافت کند، شما نیز باید هر روز آنها را از او دریافت کنید.

۶. از کاری که او برای شما انجام می دهد قدردانی کنید

شما باید قدردانی را به دامیننت خود نشان دهید. دامیننت بودن (مخصوصاً در یک رابطه روزمره و نه پراکنده) کار سختی است. به او ثابت کنید این که شما را لایق آن همه زحمت، مدیریت و انرژی می‌داند، چقدر برای شما ارزشمند است.

۸. در روابط BDSM مراقب شرایط مختلف باشید

آیا به عنوان ساب‌میسیو می‌توانید گاهی بداخلاق باشید؟ بله. دامیننتی که در مواقعی چنین چیزی را از فرمانبردار خود نمی‌پسندد، مشکلات اعتماد به نفس قابل توجهی دارد. اما راجع به رفتار طعنه آمیز یا به عمد برت باید بگوییم که ایده خوبی نیست. اصلا ایده خوبی نیست.

۹. به اندازه احترامی که می گیرید، احترام بگذارید.

اگر او، علیرغم اینکه رابطه شما از بیرون ممکن است وانیلا به نظر برسد، به شما نشان می دهد که برای شما بالاترین احترام را قائل است، پس این احترام را به او برگردانید. اگر به این نتیجه رسیدید که او برای شما احترام زیادی قائل نیست، ممکن است بخواهید رابطه خود را ارزیابی کنید و احتمالاً از آن بگذرید.

۱۰. مهمتر از همه، تسلیم بدون قید و شرط

او انتظار دارد که شما کامل و بدون قید و شرط تسلیم او باشید، به جز مواردی که شما دو نفر ازقبل، به صورت مساوی در مورد آنها مذاکره کرده‌اید. اما پس از پیشنهاد و ارائه اختیار خود به او، او حق و ادعای کامل را برای تمام امور شما دارد. شما نمی‌توانید تسلیم و مطیع شدن خود را به صورت انتخابی انجام دهید. شما نمی‌توانید فقط در موقعیت‌های ساده یا فقط وقتی که روی مود هستید تسلیم او شوید. هیچ مقیاس و اندازه‌ای برای اطاعت شما وجود ندارد. اگر نمی‌توانید صادقانه به خودتان بگویید که با تمام وجود همه چیز را قبول کرده‌اید، پس این واقعیت را بپذیرید که این به این معنی است که اصلاً در این بازی نیستید و عاقلانه تصمیم بگیرید که در مورد آن چه کاری انجام دهید.

نکات مورد توجه از نگاه میسترس سیکا

دامیننت‌ها و ساب‌میسیوها با هم برابرند. هیچ اما و اگری وجود ندارد. فقط به این دلیل که من دامیننت و مسئول هستم، این واقعیت را رد نمی‌کند که ساب‌میسیو من به عنوان یک شخصیت اجتماعی، با من برابر است. این موضوع مهمی در رابطه است، در رابطه سادومازوخیسم یا D/s به دو نوع آدم نیاز است تا یک رابطه D/s به درستی کار کند، یک Dominant و یک Submissive.

این فراتر از نیاز به یک دامیننت و یک ساب‌میسیو در یک رابطه D/s برای ایجاد برابری است. هر فردی در هر نوع رابطه‌ای که با هرکسی که با او در ارتباط هستید، دارای مجموعه‌ای از انتظارات، قوانین و اولویت‌ها است که ما در مورد یکدیگر می‌شناسیم. روابط BDSM هم تفاوتی ندارد.

این استدلال را زیاد شنیده‌ام که «من دامیننت هستم، بنابراین قوانین، انتظارات و اولویت‌ها را من مشخص می‌کنم». خب خوش به حال شما، اما آیا همه ما دامیننت‌ها این کار را نمی کنیم؟ بله، اما فقط احمق‌ها متوجه نمی‌شوند که ما فقط می‌توانیم این قوانین و انتظارات و اولویت‌ها را برای پارتنری تعیین کنیم که به عنوان یک انسان برابر، قوانین، درخواست‌ها و اولویت‌های خودش را دارد که به آن نیاز دارد. به همان اندازه که یک فرد دامیننت از یک ساب‌میسیو انتظار دارد که از قوانین، انتظارات و اولویت‌های خود پیروی کند، یک فرد دامیننت نیز باید مایل به انجام همین کار برای یک ساب‌میسیو باشد. هر دو طرف به این مورد در یک رابطه نیاز دارند. بله، ساب‌میسیو می‌خواهد قوانین و مجموعه‌ای از اولویت‌ها و انتظارات را برای او تعیین شود، اما آنها همچنین نیازهای خاص خود را دارند که یک دامیننت باید آنها را برطرف کند. قبل از اینکه در خود فرو رویم و فکر کنیم «بله آنها به ما نیاز دارند»، فراموش نکنیم که به همان اندازه که آنها به ما نیاز دارند، ما نیز به آنها نیازمندیم.

این درخواست و انتظارات است که دامیننت و ساب‌میسیو را برابر می‌کند. این خود واقعیت است که برای ایجاد یک رابطه D/s به یک شریک دامیننت و یک شریک ساب‌میسیو نیاز است که آنها را برابر می‌کند.

نصیحتی برای افراد دامیننت و ساب‌میسیو

اگر می‌خواهید شریک زندگی شما را خوشحال کند و هر کاری که می‌تواند برای پرورش شما انجام دهد؟ همیشه این مورد را رعایت کنید. دامیننت ها بیایید با حقیقت روبرو شویم، ما می‌خواهیم یک ساب‌میسیو تحت کنترل ما باشد، کسی باشیم که مورد توجه و تحسین قرار می‌گیرد، به او خدمت و مراقبت می‌شود، همانطور که ما می‌خواهیم از ما مراقبت شود.

اما چه چیزی ما را از افراد مطیع خود خاص‌تر می‌کند که نمی‌توانیم همین کار را انجام دهیم و با آنها به گونه‌ای رفتار کنیم که آنها را بالا ببرد و  به آنها را به همان اندازه که آنها باعث می‌شوند ما احساس خاص بودن کنیم، احساس خاص بودن بدهد؟

و جمله  «او عاشق ساک زدن است» مزخرف است. در حالی که برخی از موارد استثنا وجود دارد،  اما زنان طعم منی را به عنوان یک رژیم غذایی ثابت دوست ندارند و چیزهای دیگری به جز مکیدن مدام آلت شما در ذهن خود دارند.

البته این بدان معنا نیست که بخواهید آنها این کار را متوقف کنند. این بدان معنی است که آنچه آنها می‌خواهند و نیاز دارند به احتمال زیاد با آنچه شما می‌خواهید متفاوت است. این بدان معنا نیست که آنها هیچ علاقه‌ای یا حتی تمایلی برای جلب رضایت شما و برآورده کردن خواسته‌ها/نیازهای شما ندارند، بلکه در واقع به همان توجهی که به ما نشان می‌دهند متقابلا نیاز دارند.

ممکن است برخی از شما که این مقاله را می‌خوانید ، از خود بپرسید، خب چگونه همان توجهی که آنها به ما نشان می‌دهند را نشان دهم؟ پاسخ ساده است، از ساب میسیو خود بپرسید!

زمان کافی اختصاص دهید و هر چند وقت یک بار از آنها بپرسید که می خواهند چه کاری انجام دهند، یا حتی بهتر است سعی کنید پارتنر خود را آنقدر خوب بشناسید که مجبور نباشید بپرسید، و بدانید که چه باید بکنید.

ساب‌میسیوی که به جای موجودی پایین مرتبه با او به عنوان یک انسان برابر رفتار می‌شود، بیشتر مستعد این است که به اطمینان بیشتری به خود و جسارت بیشتری داشته باشد، بنابراین بهتر می‌تواند موقعیت‌هایی را که شما برای مراقبت از او حضور ندارید، مدیریت کند.

ممکن است برخی از شما تصور کنید که یک ساب‌میسیو نباید این گونه باشد. به نظر من وظیفه اصلی شما به عنوان یک دامیننت این است که بتوانید ساب‌میسیو خود را قوی‌تر و بهتر از زمانی که با شما آشنا شد به جامعه تحویل دهید تا در صورت لزوم بتواند به تنهایی روی پای خودش بایستد. به هر حال هیچ رابطه‌ای برای همیشه ماندگار نیست، حتی اگر مرگ را دلیل جدایی در نظر بگیرید، مطمئن شوید که ساب‌میسیو شما می‌تواند به وقت آن به تنهایی دوام بیاورد.

اونتاشگال . اسفند ۱۴۰۰

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

به عنوان یک اسلیو چگونه درخواست خود را بیان کنید؟

مهارت های ارتباطی برای یک سلطه جو

به عنوان یک ساب‌میسیو یا سلطه‌پذیر شما باید بتوانید حرف خود را بیان کنید. ترسی از بیان خواسته نداشته باشید و به لذت هر چه بیشتر این رابطه کمک کنید. سلطه‌گرها به شما می‌گویند که آنها قادر به خواندن ذهن شما نیستند بنابراین به عنوان یک ساب‌میسیو مجبور به گفتگو هستید. اما گفتگو واقعا سخت است به خصوص زمانی که شاید نخواهید هیچ بشنوید و فقط یک طرفه صحبت کنید.

خوب است بدانید که برای یک سلطه‌پذیر در رابطه ارباب و برده همیشه راهی برای گفتن حرف‌ها وجود دارد و هرگز نباید پیام خود را انکار کنید. بسیاری از برده‌ها آرزو میکنند ای کاش در اولین تجربه‌ها چنین چیزهایی را می‌دانستند. خانم شیائو ینگ‌تای به خوبی این موارد را به شما آموزش می‌دهد.

این نوشته در دسته‌بندی مهارت قرار دارد. در موضوع مهارت به شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده می‌شود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر می‌شود. از دوست عزیز و مترجم جدید آرتمیس برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم می‌خواهید در ترجمه‌های بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادگیری دارید و حتی می‌توانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.

این مقاله در وبسایت راهنمای آموزشی برای ساب‌میسیو‌ها منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.


حمایت از وبلاگ اونتاشگال

کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرح‌های آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداخت‌ها محرمانه باقی می‌ماند.
در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.

ورود به صفحه خرید طرح و حمایت مالی


ظاهر عادی درون اسلیو

هر چیزی در ذهن شماست، می‌تواند بیان شود

الف. بدون از بین بردن محرک و حس طرف مقابل، می‌توانید برای هر چیزی درخواست کنید. سلطه‌گران قدرت دارند و تصمیم‌گیری نهایی با آنهاست. من شیائو به عنوان یک ساب‌میسیو به تازگی مجبور شدم خود را مجبور به بیان این جمله کنم: «ارباب، بعد از جلسه آخرمان، من خود را یک آشغال می‌دیدم، درخواست زیادی است اما می‌توانید هر روز وضعیت مرا بررسی کنید تا زمانی که بگویم کاملا خوب هستم؟» و با بیان آن به ارباب، با شرایط مشخص شده ایشان، بله را گرفتم!

ب. شما می‌توانید و باید همه چیز درباره خود را نشان دهید چرا که این جایگزینی است که درباره سلطه پذیری یک سلطه‌گر به ما میگوید. همیشه هر مسئله‌ای می‌تواند به بیان توانایی – ضعف، نیاز – خواسته، احساس – واکنش، یا فرآیند یادگیری ما، منجر شود. مانند: «میسترس، اینکه نمی‌توانم فیلمی برای شما بفرستم،منو می‌کشه چون تصور اینکه شما ذوب شدن منو نگاه می‌کنید، منو دیوونه می‌کنه. متاسفانه الان فهمیدم که حریم آنلاین یک لیمیت سخت برای من است. می‌تونم درعوض یک توصیف برای شما بنویسم یا کار دیگری هست که برای شما بتونم انجام بدم؟» این چیزی نیست که شما نخواهید یا نتوانید، بلکه می‌خواهید و باید بیان کنید.

پ. پیش از تمامی قوانین، صداقت است. حتی دروغ مصلحتی هم نباید باشد. اگر آنها دو رو هستند حتی توصیف کننده‌هایی مانند «شاید» حذف شده هستند. وظیفه سلطه‌گر فهمیدن منظور واقعی شما از میان کلمات مبهم نیست. واضح، صریح و مستقیم صحبت کنید. به این علت که کاری که ما انجام می‌دهیم بسیار سخت است و هر سوتفاهمی منجر به شکست نهایی می‌شود. بنابراین همه آنها را آشکار کنید. مانند: «قربان، من عذرخواهم از اینکه امروز وقتی شما را دیدم، لبخند نزدم. من گیج شدم. همیشه از هیجان رسیدن برای خدمت کردن به شما، این را فراموش میکنم.» آزادی احساسات و بیان در دراز مدت، تنها یک فضای امن نیست بلکه یک وضعیت هات و سکسی است.

سکس اینترنتی و سکس چت

برای مرحله بعد غریزه خود را تسخیر کنید

۱ – مفید باشید. همانطور که اولین دامیننت به من، شیائو، گفت «خوشحالی تو هدیه‌ای به من است.» اما این فقط در مورد لبخند زدن نیست. سخت‌ترین چیز برای من در مورد برقراری ارتباط به شکل مفید و خوش‌بینانه، یادگیری برای پیشنهاد حل مسائل بود. بسیار وسوسه انگیز است که برای دوست داشتن خدمتی که می‌کنم با تراوش احساسات درون ستیزم انجام داده‌ام: «برهنگی واقعا برای من سخت است اما متنفرم که خواستن بخش‌هایی از من، خارج از حد شما هستند.» سلطه‌گر بیچاره! سناریو دیگری هست تا با آن خوشحال شوم؟  «می‌توانیم با تمام لباس‌هایم و با برداشتن هرچیزی که فکر می‌کنید، آماده ام تا از پس آن بربیایم، شروع کنیم؟ و این کار کرد!

رفع مشکل و حل مساله سازنده تنها راه مفید بودن نیست. قدردانی، امید، حس شوخ طبعی شیطنت آمیز و هرچیزی از شخصیت شما، آن چیزی است که می‌توانید به سلطه‌گر خود پیشنهاد دهید.

پیشنهاد مطالعه: نحوه قدرداری از ارباب چگونه است؟

۲ – ملاحظه کار باشید. اگرچه رضایت از حل مسئله به شکل مثبت یک قرارداد خوب است که در زمان نادرست می‌تواند تکان دهنده باشد اما باید همیشه و همیشه مواظب علائم خطر باشید. اگر سلطه‌گر شما در رنج است، ممکن است شوخ طبعی به جای آنکه او را شاد کند، آزارش دهد. از طرف دیگر، اگر با بیان یک جک سعی دارید که نتیجه‌گیری اخلاقی کنید،سلطه‌گران تمایلی به گوش دادن نخواهند داشت. تصور کنید که درحال رقصیدن هستید و تلاش می‌کنید از پارتنر تقلید کنید!

اغلب اوقات ما کاملا برعکس عمل میکنیم. بنظر می‌رسد بسیار طبیعی باشد برای واکنش نشان دادن به «آن احمق‌ها» با «عزیزم، مطمئنم آنها درتلاش برای بهترین کار هستند.» اما هیچ مشاجره‌ای با حس تازگی و نشاط نیست. پس خودتان را با آن وفق دهید. بعضی سلطه‌گران گوش دادن فعال و شدت هیجان مشابه می‌خواهند: «میسترس، این بنظر واقعا ناامید کننده میاد!» ممکن است دیگران سکوت محترامانه در یک دوره را ترجیح دهند. هرچیزی که کار کند، پاسخ درست است. اگر ضروری است، بپرسید.

۳ – خوشبین باشید. به نیت پاک دامیننت و ارباب خود اعتماد دارید؟ تکامل و پختگی ایشان؟ باورد دارید که ایشان از شما مراقبت خواهد کرد؟ اگر ندارید، همین الان از رابطه خارج شوید! اما اگر به سلطه‌گر خود ایمان دارید، سعی نکنید آن را پنهان کنید. بیرون بیایید و سوالات واقعی بپرسید. از اینکه چقدر از فرضیات ترسناک شما اشتباه هستند، شگفت زده خواهید شد. برای مثلا بپرسید: «عصبانی هستید؟ شما را خجالت زده کردم؟ از چه چیز من خوش‌تان می‌آید؟ ممکن است توافق را بشکنم؟ می‌توانید یک قانون را درست کنید؟ دفعه بعد چه چیزی باید به شما بگویم؟ میتوانیم سوییچ شویم؟» وقتی شک دارید، بپرسید. این بهترین نصیحتی است که تا بحال داده‌ام.

همچنین، سلطه‌گر شما به مکانی امن برای پاسخ دادن، نیاز دارد. سوال سخت نباید مثل اتهام بنظر بیاید اگر شما آن را درباره نیازها و احساسات خود ایجاد کنید. بعضی اوقات، یک مرتبه موفق شدم سوالی مثل آن را بیان کنم، آشفتگی از بین می‌رود و من حتی نیازی به پرسیدن ندارم.

دختر اسلیو با گل

توجه و اخطار

در واقع آسیب زدن به احساسات دامیننت بسیار آسان است. آنها به شما اعتماد دارند و در عمل «دامیننت‌ها مسئول هستند، کارهای درست را انجام می‌دهند و کاملا مورد ستایش قرار میگیرند.» میتوانید آن اعتماد را با یک کلمه از بین ببرید. حتی انتقاد غیر مستقیم صدمه وارد میکند. مانند: «قربان، آیا قرار است به زودی ابزار را عوض کنید؟» بنابراین سعی کنید احساسات خود را در برابر اعمال آن‌ها سرزنش نکنید. برای نیازهای خود، آنها را پیوند دهید: «احوال روحی و ذهنی من از بین رفته. میتوانید به من کمک کنید؟»

اختصاص چه چیزی برای شما مناسب است؟ من کسی را می‌شناسم که ویژگی‌های قراردادش حالت چهره خوشایند است پس او تا زمان مناسب برای صحبت کردن، احساساتش را مخفی می‌کند. من نمیتوانم مانند او زندگی کنم. من میخوام هرچه سریعتر عقاید و نظراتم را بیان کنم: «ارباب، روز وحشتناکی بود. می‌توانیم درباره چیزهای دیگر صحبت کنیم؟» و همچنین ساب‌میسیو‌های دیگری هستند که هر زمان چنین حسی داشتند، می‌خواستند گریه کنند. اصل مشترک این است که حقایق سخت نیاز به برقراری ارتباط دارد یا آنها بدتر و بزرگتر خواهند شد. تنها سوال این است که آیا صحبت کردن الان اتفاق می‌افتد یا بعدا؟ به چه چیز نیاز دارید؟ ارباب شما چه چیز می‌خواهد؟

به تقلب نیاز دارید؟

  • هر چیزی می‌توانید بگویید، کافیست آن را درست بیان کنید.
  • درمورد چیزی که می‌خواهید به آن برسید، فکر کنید.
  • از آسیب پذیری و اعتماد صحبت کنید.

بهترین مکالمات با این جمله شروع می‌شوند:

«من می‌دانم شما نمی‌خواستید به من آسیب بزنید. ارباب برای دفعه بعد چه وظایفی دارم؟»

چه در رابطه ارباب و برده چه هر مدل رابطه‌ای که هستید، همیشه سعی کنید حریم امن را ایجاد و حفظ نمایید. اینکه هیچ یک از طرفین ترسی از پاسخ به هیچ سوالی نداشته باشد، رابطه شما را در هر شکلی که هست، با دوام می‌کند.

اونتاشگال . مرداد ۱۳۹۹

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

چگونه از دامیننت و ارباب خود قدردانی کنید؟

قدرداری و پرستش ارباب

به نظرم نوشتن درباره قدردانی و چگونگی ابراز آن از شخصی که در خدمت او هستید، مناسب است. مطمئنا همیشه می‌توانید بگویید «ممنونم» اما اگر بخواهید از روش‌های خلاقانه‌تری برای ستایش ارباب و دامیننت خود استفاده کنید، چه کار می‌کنید؟ این نوشته به رشد مهارت ساب‌میسیو و بردگی شما کمک بسیاری می‌کند.

ترجمه آزاد مجموعه مقاله‌هایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر می‌شود. این نوشته‌ها با هدف بیان واقعیت‌ها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، از منابع معتبر ترجمه شده‌اند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم می‌خواهید در ترجمه‌های بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی می‌توانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.

این مقاله در وبلاگ راهنمای آموزشی برای ساب میسیو‌ها منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.


حمایت از وبلاگ اونتاشگال

کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرح‌های آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداخت‌ها محرمانه باقی می‌ماند.
در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.

ورود به صفحه خرید طرح و حمایت مالی


خدمت برده به ارباب

سپاسگزار بودن می‌تواند حالت‌های مختلفی داشته باشد و هربار که احساس قدردانی درونمان برانیگخته می‌شود، می‌توانیم راه جدیدی برای ستایش انتخاب کنیم. مثلا نوع سپاسگزاری از ارباب پس از دریافت یک ارگاسم خوب کاملا با سپاسگزاری برای در دست داشتن قدرت در زندگی ساب‌میسیوی شما متفاوت است. عموما سپاسگزاری برای ارگاسم را فورا ابراز می‌کنید اما برای نوع دیگر قدردانی ممکن است ابراز احساسات‌تان مدتی زمان ببرد.

می‌خواهم لحظه‌ای به چیزهایی بیاندیشید که برایشان قدردانید چرا که شما این لذت‌ها و حس‌های خوب را پیش از رابطه با دامیننت خود نداشتید. آن چیزها چقدر در پیشرفت و شادی عمومی شما تاثیر داشته‌اند؟ آخرین باری که قدردانی خود را نسبت به این موضوعات نشان دادید کی بود؟ آیا مدت زیادی از آن می‌گذرد؟

در واقع چه پیشنهادی برای ابراز خودتان دارید؟ تا هنگامی که بر عهده شماست، می‌تواند ساده یا سرشار از جزئیات باشد. آن را درست کرده و از سرویس خود سرشار گردانید. ما به شما ۵ راهکار ساده برای ابراز قدردانی از ارباب خود، آموزش می‌دهیم. به صورت پیشفرض شما وظیفه‌ای در قبال هیچ یک از این موارد ندارید اما اگر این موارد را انجام دهید، به خوبی توجه خود به دامیننت و رضایت درونی از این رابطه را بیان می‌کنید.

در نوشته‌های این وبلاگ تا حد امکان جنسیت مطرح نیست. موارد پیشنهادی هم برای اسلیو پسر کاربرد دارد هم دختر، هم در رابطه با یک آقای مستر و هم یک خانم میسترس، پس مطالب را زنانه/مردانه مطالعه نکنید.

یک: پیشکش یک چیز خاص

اولین پیشنهاد، پیشکش کردن سرویسی است که در حالت عادی انجامش نمی‌دهید. ای کار لزوما نباید سکسی باشد. ماساژ، شستن پاها، سرویس‌های سکسی که پس از آن عذاب نمی‌کشید (این کار برای بعضی افراد شامل آنال می‌شود). چهارپایه شوید، فراهم کننده غذای منزل شوید، یک روز کامل را مانند یک خدمت کار خم و راست شوید. هرچیزی که روز دامیننت شما را بسازد و او را غافلگیر کند گزینه خوبی است. تنها به یاد داشته باشید که این کار جزئی از خودتان باشد. گرفتن یک سالن و خرج کردن پول با پیشکشی خودتان برای یک روز بهره بردن، متفاوت است.

دو: خلاقیت به خرج دهید

این پیشنهاد لزوما درباره ساختن چیزی نیست، بلکه می‌تواند ایجاد یک وضعیت خاص باشد. اگر می‌دانید که دامیننت و ارباب شما پس از یک روز پر استرس به خانه بازخواهد گشت، تغییری به سادگی کم کردن نور و شاید روشن کردن چند عدد شمع می‌تواند به ریلکس و فارغ شدن از دنیای خارج کمک کند. اطمینان از منظم بودن خانه و دعوتش به آن می‌تواند موجی از احساسات را به همراه داشته باشد. این کار نه تنها نشان دهنده اهمیت دادن شما به وضعیت خانه می‌باشد بلکه در لحظه ورود به خانه نیز تاثیر زیادی روی وی می‌گذارد.

همچنین می‌توانید فضای مناسبی را برای برنامه‌های احتمالی خود ترتیب دهید. اگر قرار است بازی کنید، محیط بازی را با وسواس آماده کنید. اگر تهیه شام جز دستورات بوده است، آماده کردن میز به گونه‌ای که انگار در یک رستوران مجلل هستید می‌تواند ستایش شما را برای چیزهای زیادی نشان دهد.

خدمت به میسترس

سه: انجام دهید

از اینترنت ایده تشریفاتی جدیید را که قبلا انجام نمی‌دادید یاد بگیرید. مثل زانو زدن و سپس گذاشتن صورت روی زمین هنگام سلطه پذیری یا زانو زدن هنگام آوردن نوشیدنی. افزودن این مقدار کم دقت و تمرکز سورپرایز لذت بخشی برای دامیننت است که به او نشان می‌دهد شما به چگونه ارائه کردن خدمت خود اهمیت می‌دهید. کارهای خیلی زیادی هستند که شما با این هدف می‌توانید انجام دهید. از حالت خاصی که لباس‌های خود را در می‌آورید گرفته تا نحوه پاسخ‌گویی به یک سوال و نشان دادن مطیع بودن خود. اضافه کردن تشریفات و سختگیری در رابطه تنها بر عهده دامیننت نیست. افزودن اختیاری این کارهای ساده این پیام را می‌رساند که شما برای داشتن فرصت خدمت به ارباب خود از او سپاسگزارید.

چهار: ساختن و خلق کردن

مطمئنا رفتن به فروشگاه و خریدن چیزی برای ارباب کار ساده‌ای است، اما آخرین باری که خودتان چیزی ساختید کی بود؟ مجبور نیستید همه چیز را بیاموزید یا هر مهارتی را بلد باشید. یک شام یا دسر ویژه درست کنید، شعری بنویسید یا کارت پستالی درست کنید، عکسی را قاب کرده و تزئین کنید. وسایل دست ساز ارزش معنوی بیشتری نسبت به وسایل خریداری شده دارند.

پنج: مجددا اصلاح کنید

به صورت پیشفرض اصلاح رابطه تنها در حالتی باید صورت بگیرد که واقعا آماده عمیق‌تر کردن آن باشید یا رابطه دچار لغزشی شده باشد که عمیقا قصد رفع آن را داشته باشید. تشریفاتی که مشمول این وضعیت می‌شوند، از ساده تا پیچیده متفاوتند پس به ذهنتان اجازه دهید هرآنچه که مناسب شماست را پرورش دهد. حتی اختصاص دادن زمانی برای صحبت کردن درباره آن که اطاعت کردن چقدر آرزوی شما است و پیشنهاد آن به صورت فوق داوطلبانه، می‌تواند میزان عشق شما به رابطه و آنچه ارباب برای شما انجام می‌دهد را نشان دهد. دوباره می‌گویم، شما مجبور نیستید برای ایجاد تشریفات جدید یا انجام دادن خدمتی متفاوت منتظر دستور دامیننت باشید. اسلیوهای ماهر کارهای خیلی زیادی را داوطلبانه شروع کرده و سپس رضایت ارباب را دریافت می‌کنند.

اگر اخیرا در انجام دادن دستوری که به شما داده شده، تنبلانه عمل کرده‌اید، خیلی جدی باشید و قبل از آن که در دردسر بیافتید سرسختانه آن را انجام دهید. اجازه ندهید حواس پرتی بر شما تسلط یابد. شما می‌خواهید خدمت کنید، به همین دلیل نیز در این رابطه هستید، پس خدمت کنید. ممکن است سلطه پذیری شما تنها باعث عمیق‌تر شدن سلط‌گری ارباب شود و بازنگری رابطه تنها منجر به یک مبادله گردد.

شام یک ماده سگ
یکی از زیباترین صحنه‌ها، که ارباب با رسیدن به منزل می‌تواند آن را تماشا کند.

در انتها، هنگامی که این کارها را انجام می‌دهید از گفتن «متشکرم» غافل نشوید. این واژه را به شیوه‌ای خاص برای ارباب خود بسازید. ساب‌میسیوهای حرفه‌ای کارهای زیادی را برای رسیدن به توجه بیشتر انجام می‌دهند. اجازه ندهید رابطه شما تبدیل به یک رفتار پینگ پونگی شود. رابطه‌ها ساخته می‌شوند، چون ساب‌میسیو ماهر روی آن کار می‌کند.نشان دهید که چقدر هرآنچه ارباب برای شما انجام می‌دهد را تحسین می‌کنید تا به موقع پاداش آن را دریافت کنید.

حوصله سر بر بودن برده یکی از مسائل شایع بین مسترها و بیشتر میسترس‌ها است. وقتی هیچ خلاقیتی برای هیجان‌انگیز تر کردن رابطه‌ای که از اساس بر پایه هیجان و لذت است وجود نداشته باشد، دامیننت نسبت به شما سرد می‌شود و به زودی رابطه را ترک می‌کند. دقت کنید رابطه‌ها ساختنی هستند. اگر شما تلاش لازم و کافی را کردید اما پاسخی دریافت نکردید، بدانید که زمان ترک رابطه فراهم رسیده است.

اونتاشگال . مرداد ۱۳۹۹

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

خاطرات یک مستر ایرانی در اروپا، تربیت زوج

اونتاشگال . خاطرات مستر و اسلیو

پس از فراخوان برای نویسنده مهمان، دوست عزیز با نام میلاد این نوشته را برای من ارسال کرد. این ماجرا روایت شخصی ایشان از رابطه با یک زوج اسلیو و برده است. طبیعتا تحقیقات علمی پشت این نیست و لزوما درست یا غلط نباید باشد. صرفا شرح بیان تجربه‌های مختلف است که می‌تواند برای شما هم مفید باشد.

قبل از شروع هر کاری، قفل آلت مردانه یا همان چستیتی را روی آلت دنیل محکم کردم. این باعث می‌شد آلتش با دیدن صحنه‌های بعدی بدون اراده بزرگ نشود و صاحب خود را از کنترل خارج نکند! روی زمین کاملا برهنه دراز کشیده بود. پاها با پابند فلزی به میله آخر اتاق محکم شده بود و قلاده‌ای داشت که دست‌ها به قلاب‌های کنار آن وصل شده بودند و کاری نمی‌توانست بکند. یک دهان بند یا گگ گلوله‌ای بزرگ هم در دهانش قرار داده بودم.

البته یک دکمه زنگ الکترونیکی در دست داشت. به محض دیدن صحنه‌هایی خارج از تحمل او که قرار بود برای دوست دخترش شان اتفاق بیفتد، آن زنگ را می‌توانست بزند تا همه چیز متوقف شود. این یک شیوه برای بیان کلمه ایمنی است. به محض زدن زنگ همه چیز متوقف می‌شد و او را باز می‌کردم.


شما نیز در زمینه‌های مختلف گرایش BDSM مطالب خود را بنویسید تا با ذکر نام همراه با لینک اینستاگرام یا توییتر به عنوان نویسنده مهمان منتشر شود. ‫کافیست در صفحه تماس یا با ایمیل ⁦‪Work[@]untashgaal.com‬⁩ مقالات و نوشته‌های خود را ارسال کنید. مطالب منتشر شده در این صفحه تایید یا رد نمی‌شوند و مسئولیت آن با نویسنده است.

حمایت از وبلاگ اونتاشگال

کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرح‌های آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداخت‌ها محرمانه باقی می‌ماند.
در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.

ورود به صفحه خرید طرح و حمایت مالی


برده دختر با قلاده

داستان من از سال ۲۰۰۶ شروع شد، زمانی که برای استفاده از یک بورس تحصیلی به کالج مدیریت زوریخ رفتم. در آن سال‌ها تازه از فضای بسته و محدود ایران وارد فضای باز و بدون ملاحظه‌ای شدم که ممکن بود مرا در تمام ارکان زندگی به معنای واقعی در خود غرق کند، اما میل به تحصیل و داشتن موقعیت مدیریتی در سازمان‌های مطرح دنیا و البته آشنایی با یک استاد و مربی روابط Fetish باعث شد تا مسیر خود را گم نکنم.

این مربی فردی ۵۲ ساله، متاهل و مدیر مالی شرکتی بین‌المللی بود که من برای کار آموزی مدیریت باید ۲۴۰ ساعت در آن کار می‌کردم. رابرت هلندی بود و در سوئیس زندگی می‌کرد. او بود که آگاهی من را به این سمت برد که میل به سلطه‌گری چیز خجالت آوری نیست البته به شرطی که با توافق طرف مقابل باشد. او مرا به مجموعه‌هایی معرفی کرد که اصول و تکنیک‌های این کار را در آنها آموختم، راهی که بعد از ۱۲ سال هنوز هم دنبال می‌کنم و می‌آموزم.

حضور در این دوره‌ها باعث آشنایی با همفکران من شد که برخی از بهترین دوستانم، پارنترها و برده‌هایم و البته در سال‌های بعد مشتریانم را از میان آنها یافتم.

بعد از ۶ سال آموزش، از حدود ۶ سال قبل، در کنار شغل اصلی‌ام در یک شرکت بین المللی، باز هم با راهنمایی و کمک رابرت، تبدیل به یک مربی شدم تا راه و رسم درست و ایمن برای این روابط را به کسانی که میل به بردگی و اطاعت داشتند، بیاموزم. برخی از این افراد تنها بودند و برخی هم زوج. گاهی به درخواست یک ارباب، برده‌اش را آموزش دادم، گاهی خود برده‌ها برای یادگیری بیشتر به من رجوع کردند. اما معمولا آموزنده‌ترین تجربه‌هایم با زوج‌ها بود.

این ماجراها و خاطرات گوشه‌هایی از تجربه‌هایی هستند که تا جایی که حافظه یاری می‌کند، برای شما بیان می‌کنم. همچنین هویت آموزش گیرنده‌ها حفظ شده است.

خاطره اول: دوست پسری اسلیو که عذاب وجدان داشت

بگذارید از گذشته این دو بگویم. دنیل ۶ ماه پیش از اولین جلسه متوجه شده بود که برای لذت بردن از رابطه جنسی باید نقش برده را برای خانم‌ها بازی کند، و خیلی شفاف آن را با شان که در یک رابطه یک ساله بودند و با هم زندگی می‌کردند، مطرح کرده بود. شان ابتدا سعی کرده بود تا این نقش را برای دنیل بازی کند، اما اون هم نمی‌تونست آنقدر که باید محکم باشد و تازه خودش هم دوست داشت برده باشد، اما هیچوقت جرات نکرده بود آن را با کسی مطرح کند. با این حال جسارت دنیل در صحبت درباره خواسته‌هایش به او هم شجاعت مطرح کردن این موضوع را داده بود.

بحران در رابطه شروع شد و با وجود علاقه زیاد به هم، حتی به این فکر کرده بودند که رابطه را ادامه ندهند.

تا اینکه یکی از دوستان دنیل در دفتر وکالتی که بعنوان وکیل کار می‌کرد، به او اطلاع داد که یکی از کارآموزهای جوان که به تازگی برای کارآموزی به آن‌جا آمده بود یک میسترس درست و حسابی است. 

برده پسر و تنبیه او

ورود یک میسترس

این میسترس مارتا دختر سیاهپوستی بود که ۴ سال از دنیل کوچکتر بود. انتخاب سخت شروع شده بود اما در نهایت شان و دنیل تصمیم به ایجاد رابطه با مارتا گرفتند و او بعنوان ارباب آن دو از جمعه عصر تا دوشنبه صبح به آپارتمان‌شان می‌رفت تا شاهد خدمت این زوج به خود باشد.

خب به نظر همه چیز درست می‌آمد تا اینکه شان احساس کرد از خدمت به ارباب خانم لذتی نمی‌برد. این بار بطور جدی آن‌ها را ترک کرد. دنیل نمی‌توانست این را تحمل کند اما نمی‌خواست لذت خدمت به میسترس مارتا را هم از دست بدهد.

عذاب وجدان شروع شده بود. دنیل تا مرز نابود کردن شغلش پیش رفت. تا اینکه تصمیم گرفت برای شان ارباب مرد پیدا کند تا در زمان‌هایی که او به مارتا خدمت می‌کرد، شان به ارباب مرد خدمت کند. البته پیدا کردن این فرد آسان نبود. همچنین مارتا هم راضی نبود و معتقد بود دنیل کنترل و تحمل خود را از دست خواهد داد و نمی‌تواند حضور یک مرد دیگر را در زندگی شان تحمل کند. مارتا هم گفت اگر دنیل ثابت نکند که توانایی و تحمل دارد، از رابطه خارج خواهد شد.

من به رابطه دعوت شدم

همه چیز به مدت دو هفته جهنمی بود. اینجا بود که من وارد شدم. از طریق یکی از دوستان مارتا از این داستان خبردار شدم. دوست مشترک ما معتقد بود برای یک دوره کوتاه در حضور دنیل از شان بعنوان برده استفاده کنم تا دنیل تحمل خودش را بسنجد. هیچ وقت درگیر رابطه دو نفر نشده بودم و تنها بعنوان آموزش دهنده کار می‌کردم. برای همین جواب منفی دادم.

اما ۳ روز بعد دوست مشترک ترتیب یک ملاقات با دنیل و شان را در قسمت بار یک هتل داد. خیلی صریح و بی پرده با هم صحبت کردیم و نگرانی‌های خود را به آن دو منتقل کردم. دنیل اصرار داشت این کار را برای اثبات خودش به مارتا انجام بدهم و در عین حال فرصت لذت مشابه را برای شان فراهم کند. امنیت شان نیز برای او خیلی بود و می‌خواست این کار توسط یک حرفه‌ای انجام شود.

خیلی واضح برای آن‌ها توضیح دادم که من وارد رابطه نخواهم شد. برای شان اربابی پیدا نخواهم کرد و تنها برای ۳ روز مثل یک دوره آموزشی، شان را با تکنیک‌های تحت سلطه و ساب میسیو بودن آشنا خواهم کرد.

دنیل می‌توانست حضور داشته باشد اما کاملا بسته شده و بدون امکان دخالت بود. البته هر وقت می‌خواست یا احساس می‌کرد تحمل آن‌را ندارد می‌توانست فرآیند را متوقف کند اما برگشتی در کار نخواهد بود و من به مارتا گزارش خواهم داد که دنیل تحمل ندارد.

با همه چیز موافقت کردند. روی دستمزد هم توافق کردیم. شان کاملا با این موضوع موافق بود و مارتا فقط می‌خواست از کل ۳ روز فیلم تهیه شود تا خودش آن را ببیند. دنیل و شان موافق بودند. خب، بالاخره من هم موافقت کردم.

در مورد شان بگویم که او ۳۲ ساله، قد ۱۷۵ استخوانی، سفید پوست و اهل شف هاوزن، شهر کوچکی در نزدیکی زوریخ بود. اون به تازگی فارق التحصیل دکترای شیمی از دانشگاه زوریخ شده و به عنوان استادیار مشغول به کار بود. در ظاهر مثل خانم معلم‌های جدی بود اما در درون بسیار مردد، شکننده و از گرفتن هر تصمیمی بیزار بود. از نوجوانی به میل خودش به تحت سلطه بودن آشنا شده بود اما مثل هر چیز دیگری هیچگاه آنرا به زبان نیاورده بود و اگر دنیل از میل خود صحبت نمی‌کرد شاید هیچوقت به کسی چیزی نمی‌گفت، اگر چه حتی با این وجود هم مدتی طول کشیده بود تا به قول خودش به گرایش واقعی درونش اعتراف کند.

برده دختر باندیج شده

شروع جلسه و روز اول، اولین تجربه

به سمت شان رفتم. وسط سالن ایستاده بود و کمی مضطرب بود. فکر کنم برای اولین بار کار یک ارباب مرد را می دید که کاملا با دنیل و مارتا متفاوت بود. طبق چیزی که شب پیش برای آن‌ها فرستاده بودم، شلوار پارچه‌ای سفیدی به پا کرده بود. روی آن هم بلوز بلندی پوشیده بود که تا زانوها می‌رسید. درست مثل یک خانم با سمت بلند پایه در یک اداره بود. کفش پاشنه بلند هم پوشیده بود. کاملا رسمی، بدون لباس زیر، زیورآلات و آرایش بود. موهای بلندش هم باز بود. البته در همین حالت هم بسیار زیبا بود. در تمام حدود ۴۵ دقیقه‌ای که مشغول بستن دنیل بودم بدون حرکت ایستاده بود و تماشا می‌کرد. دوربین هم مشغول فیلم برداری بود تا مارتا بعدا شاهد برنامه ما باشد.

خیلی محکم به شان گفتم کفش‌ها و شلوارش را در بیاورد. کمی مردد بود. با صدای بلندتر گفتم: «زود باش». تکان خورد و به آرامی شروع کرد به انجام دستور. همانطور که انتظار داشتم لباس زیر نپوشیده بود و موهای بدنش را هم کاملا تراشیده بود. وقتی تمام شد ناخود آگاه جلوی الت تناسلی اش را با دست پوشاند، البته طبیعی بود.

نفس زدن‌اش کمی تند شده بود و معلوم بود اضطراب دارد. برخلاف دنیل، شان اجازه داشت از کلمات امن ملایم‌کننده استفاده کند تا فرآیند را آرامتر یا متوقف کند و استفاده از آنها باعث نمی‌شد تا همه چیز کاملا کنسل شود. می‌توانست بارها استفاده کند و دوباره شروع کنیم تا زمانی که کاملا بخواهد جلسه و این ۳ روز متوقف شود.

پشت او ایستادم. دست‌ها را از مچ گرفتم و آرام به سمت پشت بردم و روی هم گذاشتم. بعد با طناب کنفی مچ هر دست را به آرنج دست دیگرش بستم و محکم کردم. پیراهنش زیر طناب جمع شده بود. به تجربه فهمیده بودم بهتر است با طناب و باندیج شروع کنم و برای روز اول از غل و زنجیر برای شان استفاده نکنم. طناب را دور سینه محکم کردم و به سمت میله سقف انداختم و از روی آن رد کردم. بعد هم دوباره از زیر طناب‌های رد شده از سینه‌اش بردم و کشیدم. بدنش به سمت بالا حرکت کرد و همزمان جیغ ملایمی کشید. نوک پاهای برهنه‌اش حالا به زحمت به زمین می رسید. کاملا بی دفاع بود.

دستم را به سمت آلت تناسلی و بین پاهای او بردم و بی مقدمه داخل انگشتم را داخل کردم. دوباره جیغ کشید. دنیل هم صدای گنگی درآورد اما زنگ را نزد. شان کاملا خیس و تحریک شده بود. این کار علاوه بر مسائل جنسی‌اش، یک تست خیلی مهم برای شروع کار روی خانم‌ها است، اگر خیس نباشند نباید شروع کرد و باید به سراغ دیگر اندام‌ها رفت. اما شان به اندازه کافی خیس و تحریک شده بود. پس چند دقیقه که با آلت تناسلی‌اش مشغول بودم چند ضربه محکم به کپل‌های باسن‌اش زدم.

قیچی را برداشتم و پیراهن را روی بدهنش پاره کردم. به تندی نفس نفس می‌زد ولی چشم‌هایش حسابی مشتاق بود. کاملا برهنه شده بود. نوک سینه‌هاش سفت شده و ماهیچه‌ها منقبض بودند. یک ویبراتور روی آلت تناسلی‌اش گذاشتم و روشن کردم. همه بدنش در یک لحظه به لرزشش افتاد و بعد منقبض شد. جیغ‌های کوتاهی می‌کشید. شلاق کوتاه را برداشتم و ضربه‌های ملایمی به پشت ساق‌ها زدم، ضربه‌های آرام اما ممتد. ترکیب درد و لذت ویبراتور او را به ارگاسم نزدیک کرده بود. به او گفتم که اگر بدون اجاره ارگاسم شود چه تنبیه سختی در انتظارش خواهد بود و با سر تایید کرد.

آرام زنجیر را به نوک سینه‌ها وصل کردم. درد بیشتر از لذت شده بود اما عمق لذت اجاره نمی‌داد متوقف کند. شروع به التماس کرد تا به او اجازه ارگاسم دهم. هیچ نمی‌گفتم و این حساسیت ذهنی او را بیشتر می‌کرد. کم کم صدای نفس‌های دنیل هم از پشت دهان بندش به گوش می‌رسید. می‌دانستم خون زیادی به سمت آلت او رفته است اما چستیتی اجازه نمی داد راست شود، برای همین فشار زیادی به کون خود می‌آورد و باعث می‌شد پلاک ویبراتور فشار بیشتری به پروستات او بیاورد و بیشتر غرق لذت و فشار عضلانی شود.

معلوم بود که شان دیگر تحمل ندارد و نمی‌تواند جلوی خود را بگیرد. من هم خیال نداشتم بدون اجازه ارگاسم شود و در شروع کار تجربه یک تنبیه سخت را داشته باشد. پس در گوش او گفتم «زمانی که زنجیر سینه‌ها را جدا کردم، اجاره ارگاسم دارد». با فشار کشیدم خون به سمت نوک سینه‌ها جریان پیدا کرد و آزاد شدن دوپامین باعث ارگاسم شدیدی شد. جیغ بلندی کشید و با حرکت‌های شدیدی لذت بسیار زیادی را تجربه کرد. طناب‌ها باعث می‌شدند نتواند دست و پاها را حرکت دهد، برای همین ماهیچه‌های بدنش تمام دوپامین را جذب کردند و این لذت ارگاسم را برای شان چند برابر کرده بود. بعدها به من گفت این بهترین تجربه ارگاسم زندگی‌اش بود. بعد از تمام شدن حرکت‌های غیر ارادی ماهیچه‌هاش، بی حال از طناب آویزان شد. چشم‌ها را بست و بی حرکت به خلسه رفت.

دنیل اما در تلاطم بود. تند نفس می‌کشید و از درد ارگاسم ناقص به همراه پلاک کون به خودش می‌پیچید. اما لذت و اشتیاق در چشم‌هایش بود. به او گفتم «فقط یک دقیقه فرصت داری زنگ را بزنی وگرنه بقیه برنامه‌ها را روی دوست دخترت ادامه می‌دهم». مستقیم به چشمان من نگاه می‌کرد. مطمئن بودم تا ۱۰ ساعت دیگر هم زنگ را نخواهد زد. دنیل آمادگی کافی برای وارد کردن شان به دنیایی که لذتی مشترک از آن می‌خواستند را داشت. اما خب، من باید ۳ روز امتحان کردن او را ادامه می‌دادم.

ارباب و کنترل اسلیو

نتیجه سه روز لذت بخش برای این زوج

شان در این ۳ روز سکس دهانی، سکس مقعدی و جلق زدن برای یک مرد را به خوبی یاد گرفت. همچنین ظرفیت تحمل و ترکب آن با دوپامین را فرا گرفت تا بتواند یک لذت غیرقابل کنترل را تجربه کند. او کنترل بهتری روی ارگاسم خود پیدا کرد. دنیل نیز در موقعیت‌های متفاوتی اما همیشه بسته و بدون امکان دخالت، شاهد آموزش‌ها بود. او شب‌ها در قفس زیرزمین می‌خوابید و شان روی یک موکت نازک در اتاق من و یک پای او با زنجیر به پایه تخت بسته شده بود. این کارها برای این بود که حس تعلق را برای خود عادی کند.

بعد از آن جلسه، مارتا با دقت فیلم‌ها با پیدا کردن ارباب مرد موافقت کرد. اونها از طریق دوستان مشترک یک پسر ۲۸ ساله پیدا کردند و وی نیز شان را به عنوان برده پذیرفت. از آن روز تا ۳ سال پیش که از آن‌ها خبر داشتم،آخر هفته‌ها دنیل به مارتا خدمت می‌کرد و شان هم به خانه اربابش که اسم او را فراموش کرده‌ام، می رفت تا در کنار ۲ برده تمام وقت، لذت ببرد و نیازش را برآورده کند.

تا ۳ سال پیش که از آن‌ها خبر داشتم، به همین شیوه به زندگی ادامه می‌دادند. در این مدت باردار شدن شان و به دنیا آمدن دختر او و دنیل، تنها وقفه کوتاهی در این نوع رابطه ایجاد کرد، اما بعد از آن شان و دنیل دائماً ارباب‌های جدیدی پیدا می‌کردند و لذت می‌بردند.

فکر کنید اگر آن‌ها هیچوقت در مورد تمایلات و علایق شخصی با یکدیگر صحبت نمی‌کردند…


در مواردی مانند این که پارتنرها در حضور هم رابطه را تجربه می‌کنند، بسیار مهم و حیاتی است که تجربه لذت برای هر دو فراهم باشد، نه اینکه صرفا به یکی از طرفین بپردازید. اگر دنیل تنها یک گوشه نشسته و شاهد باشد، فشار روانی کم کم او را از مسیر مورد خواست دور خواهد کرد. طراحی لذت در کنار اتفاقات مورد نظر شما، مانند بیننده بودن یا دخالت نکردن موضوع بسیار مهمی است که قبل از شروع کار باید برای آن برنامه ریزی کرد.

بر خلاف تصور بسیاری از افراد مبنی بر زورگویی، تمام کارها باید قبل از شروع رابطه با پارتنر یا آموزش گیرنده توافق شده باشند. BDSM یک نوع وحشی بازی که یک طرف هر کار دلش خواست بکند نیست، بلکه یک رابطه خاص احساسی و جنسی است که باید هر دو طرف از آن لذت ببرند و مطابق با نیازهای آن‌ها باشد. حتی برای برده‌هایی که برای آموزش به من سپرده می‌شدند و ارباب‌های آنها لیست درخواست‌ها را اعلام می‌کردند، ساعت‌ها وقت صرف می‌کردم تا برای آنها مراحل آموزش را توضیح بدهم و هر کجا که احساس راحتی یا امنیت نمی‌کردند، راه و روش را عوض می‌کردیم. البته خیلی زیاد با نوع دیگر این رابطه برخورد کردم که هیچ وقت ورود به آنرا نپذیرفتم، چون اعتقاد دارم بدون تمایل دو طرفه و آگاهی کامل، هر حرکتی اشتباه است و پشیمانی به بار خواهد آورد.

برای اینکه در این کار حرفه‌ای و ماهر شوید، بیشتر بخوانید و بیاموزید. هیچوقت آموزش زمینه BDSM به پایان نمی‌رسد. شما هم می‌توانید نوشته‌های خود را در صفحه تماس برای من ارسال کنید.

اونتاشگال . تیر ۱۳۹۹ . نویسنده مهمان: میلاد

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.