در وبلاگ اونتاشگال درباره رضایت زیاد صحبت کردهایم و به این کار نیز ادامه خواهیم داد زیرا از نظر ما این یکی از دو قانون BDSM و تبادل قدرت در کنار قانون سوم ارتباط است. بدون رضایت شما BDSM ندارید، بلکه شما سواستفادهای دارید که برچسب BDSM بر آن خورده است.
گاهی (شاید اغلب اوقات) جواب «بله»، تشخیصش آسان است. اما ما کینکی هستیم و برخی از ما گاهی میگوییم «نه نه نه!»در حالی که منظورمان «وای آره! خواهش میکنم بیشتر و خیلی ممنون!» است. پس واقعا چگونه باید بدانیم که کی رضایت داریم؟ این نوشته مخالفتی با صحت و درستی No means No ندارد.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش رابطه ارباب و برده قرار دارد و جولای ۲۰۲۱ در وبسایت lovingbdsm انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
بپرسید و صحبت کنید
آخرین کاری که هرکس نیاز دارد انجام دهد، حدس رضایت طرف مقابل است. تا وقتی شک دارید توقف کنید. سریعترین و راحتترین راه پرسیدن است. ما اغلب برای حفظ امنیت دراین باره با یکدیگر صحبت میکنیم. اما برای بررسی رضایت، اهمیت دوچندان دارد.
آیا میتونم ادامه بدم؟
آیا اینو میخوای؟
بهم یه رنگ بده! این یکی مدل مورد علاقه آقای John Brownstone است. از رنگهای چراغ رانندگی استفاده میکنیم و او میداند وقتی رنگ سبز میدهم کاملا موافقم.
می خوام [همه جوره بگامت]. نظرت چیه؟
بهم بگو الان چی میخوای.
میتونم چیزی که میخوای رو داخل آنالت کنم؟
راههای خیلی متنوعی برای پرسیدن رضایت وجود دارد. میتوانید این موضوع را واقعی و بدون حاشیه بیان کنید یا میتوانید در جلسهای سکسی که برای یکدیگر ترتیب داده اید مطرح کنید. ما هر دو را پیشنهاد میدهیم، در واقع قبل از این که وارد فضای کینکی و جدی شوید رضایت را بگیرید و طی بازی نیز اطمینان حاصل کنید همچنان رضایت وجود دارد.
به زبان بدن توجه کنید
برخی افراد زبان بدن را واقعا خوب میخوانند و برخی نه و در حقیقت وقتی میتوانید به آسانی بپرسید و صحبت کنید، «خواندن» خیلی ایده جالبی نیست. اما اطلاعات زیادی در اشارههای ساکت افراد وجود دارد. خصوصا زمانی که برخی کینکیها (شامل بسیاری از سابمیسیوها) میگویند بله در حالی که آنچنان اشتیاقی ندارند – اغلب چون فکر میکنند بدون اهمیت به احساس خود، باید با هرچیزی که دامیننتشان میخواهد موافقت کنند.
همانگونه که ما از کلماتی برای برای بیان رضایت استفاده میکنیم، حرکات افراد هم میتواند پیامهای خوبی داشته باشد. هرچه بیشتر با پارتنر خود بوده باشید، بیشتر این نشانهها را درک میکنید.
ساکت شدن شخصی که خیلی پرحرف است
برقرار نکردن ارتباط چشمی ( نه به علت قوانین جلسه)
پس زدن شما
آرامتر از حالت عادی حرکت کردن
نشان دادن تردید به هر نحوی
دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است کسی این زبان بدن را به نمایش بگذارد و همه آنها به اشتیاق و رضایت ارتباط ندارند. اما مهم است که وقتی چنین حرکاتی در کسی دیدید توقف کرده و بپرسید. درباره احساسش به شفافیت برسید. اگر در چیزی تردید دارد، آن را پیدا کنید. گاهی به خاطر جدید بودن چیزی اضطراب وجود دارد. گاهی ذهنیتها تغییر کرده و گاهی نیز هیچکدام از اینها نیست و شاید او با آن لحظه کینکی مشکل دارد.
مطمئن شوید که هردو در یک فضا هستید
این روزها بخش عظیمی از صحبتهای پیرامون رضایت به تمرکز بر روی رضایت مشتاقانه و آگاهانه تمرکز دارد. درباره اشتیاق نیز صحبت میکنیم، اما بگذارید اول به اگاهی بپردازیم. به جای کورکورانه رضایت کامل دادن، هردو (همه) اشخاص حاضر باید بدانند درباره چه چیزی توافق میکنند. مثلا شما میگویید «میتونم اسپنکت کنم؟» و پاسخ میگیرید «بله میتونی اسپنکم کنی.» در حالی که پیش از این باید اطلاعاتی میان دوطرف بیان شود.
این چجور اسپنکی خواهد بود؟ با دست؟ پدل؟ شلاق؟
ساب در چه پوزیشنی خواهد بود؟ روی پا؟ ایستاده؟ خم شده روی تخت؟
اسپنک چقدر طول خواهد کشید؟ تا تعداد ضربه مشخص؟ تا زمان حرکتی مشخص(مثل گریه کردن)؟
آیا درباره عوارض مرتبط با این نوع اسپنک صحبت کرده اید؟ کبودی ها؟ ردها؟ تعیین سیف وورد؟
هرچه مدت طولانی تری با یکدیگر رابطه داشته باشید ، کوتاهتر برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات بدون نیاز به مکالمه طولانی مدت زمان میگذارید. اما تا وقتی به آن سطح برسید، دائما برای یک دیگر بازگو کنید. این کار میتواند به همان میزان سکسی باشد که میخواهید.
«می خوام رو پاهام بخوابونمت و با پدل تا حدی که گریه کنی اسپنکت کنم دختر کوچولو.»
می توانید این مکالمه را با یک سوال ادامه دهید یا به پارتنر خود برای واکنش دادن زمان و فضا دهید. اگر واکنشی نشان نداد که رضایتش را واضح بیان کند، با سوالی مثل «نظرت در این باره چیه؟» یا «این چیزی هست که میخواستی؟» ادامه بدید.
چقدر اشتیاق لازم است؟
یک پارتنر برای دادن رضایت کامل چقدر باید اشتیاق داشته باشد؟ این همیشه به آسانی «اونا باید در مشتاقترین حالت تو کل زندگیشون باشن» نیست. در واقع، لطفا هربار در انتظار آن نفس خود را حبس نکنید. مثل همه چیزهای دیگر، اشتیاق میتواند در درجات گوناگونی حس شود. به شخصه برای من، این موضوع که چقدر هیجان و اشتیاق دارم اهمیت کمتری داشته و این که چقدر قاطع و مطمئن هستم مهمتر است. من میخواهم درباره انجام دادن کار مورد نظر ۱۰۰ یا حداقل ۹۵ درصد باشم. حتی ممکن است هنگامی که خسته ام و دلم خواب میخواهد بگویم بله، نه چون خیلی برای سکس کینکی هیجان دارم بلکه چون میخواهم این کار را برای جان بروانستون انجام دهم.
اشتیاق گاهی پیچیده میشود. من میتوانم بگویم «آره حتما» و فوق العاده مشتاق باشم. شخص دیگری نیز ممکن است بگوید «بله فکر کنم» و احساس تردید کند. این از لحظات مهمی است که نیاز است بررسی صورت گیرد.
حد پایین اشتیاق: اگر نمیدانید پارتنرتان به این کار علاقه دارد یا نه، توقف کنید، بررسی کنید، مستقیما بپرسید و تا وقتی هرگونه شکی بر رضایت هرکدام وجود دارد ادامه ندهید. همچنین لزوما همیشه لازم نیست یک پارتنر از شور و شعف لذت بالا پایین بپرد تا رضایت خود را نشان دهد.
فرصت «نه گفتن» را فراهم کنید
رضایت دادن یک چیز است. احتمال از دست دادن رضایت نیز وجود دارد. هردو پارتنر باید همیشه آزادی و توانایی ترک رضایت را داشته باشند. این کار میتواند با یک سیف وورد یا با گفتن « نه» یا «نمی خواهم» ساده رخ دهد. با وجودی که این کار صحیح است، همه با انجام دادنش احساس راحتی نمیکنند. چگونه نه گفتن را امن کنیم؟ دوباره، هیچ راه مشخصی وجود ندارد و تمام آن به اشخاص درگیر رابطه بستگی دارد اما صحبت کردن امر کلیدی است.
به پارتنر خود یادآوری کنید هر زمان نیاز داشت میتواند نه بگوید یا از SafeWord خود استفاده کند.
درخواست رنگ کنید. این فقط تست اشتیاق نبوده و همیشه راهی برای سنجش تمایل است. قرمز به معنای توقف است و گاهی گفتنش، وقتی پرسیده میشود، راحتتر است.
وقتی پارتنرتان نه گفته یا از سیف وورد خود استفاده میکند آرام و فهیم باشید.
بعدها هیچوقت شرایط را به روی پارتنر خود نیاورید. «می تونستیم کلی خوش بگذرونیم اما تو گفتی نه!» گفتن این حرف واقعا ناشیانه است.
در صورت نیاز رضایت خود را کنار بگذارید. مثالی بسازید که این کار میتواند با امنیت رخ دهد.
به پارتنر خود توضیح دهید که اگر بعدا بفهمید نمیخواست کاری را انجام دهد، از رضایت نداشتن او چه حسی پیدا میکنید. جان بروانستون اخیرا به من گفت اگر بفهمد در حالی جلسه را ادامه داده که من رضایت کامل نداشتهام بشدت ناراحت خواهد شد.
از همه مهمتر، در روشهایی که برای ایجاد امنیت نه گفتن استفاده میکنید استوار باشید. چیزی که بیشترین تاثیر را بر شخصی میگذارد چیزی نیست که یکبار میگویید، چیزی است که بارها و بارها تکرار کرده و انجامش میدهید.
نه گفتن در هنگام نیاز ایمن است، این کار بله گفتن در سایر اوقات را آسان میکند.
هیچوقت به دنبال فشار آوردن برای انجام کاری نروید. رضایت و لذت در هر شرایطی حال هر دو شما را خوب میکند. باز هم در مورد اهمیت رضایت در کینک و BDSM مینویسم تا تصور جامعه نسبت به «عمل متجاوزانه بودن BDSM» از بین برود. متن عربی روی پای مدل و عکس عنوان: كفاية خلاص یعنی کافیه، بس کن!
در برخورد با کسانی که تمایل به هیجانات بی دی اس ام دارند به نکته جالبی برخورد میکنم. زمانی که از سبک و نوع سکس مورد علاقه آنها میپرسم با پاسخ «یک مقدار خشن یا خیلی خشن» مواجه میشوم. وقتی که منظور و مفهوم آنها موشکفای میکنم متوجه میشوم که تفاوت بین هاردسکس و رابطه بی دی اس ام را نمیدانند. در واقع تصور بر این است که هر دو یکی هستند.
از آنجایی که خشونت و درد یکی از پایههای اصلی در رابطه BDSM است، افزاد زیادی هارد سکس را با آن اشتباه میگیرند. به بیان بسیار ساده هارد سکس یک عمل جنسی با قدرت و انرژی زیاد است و طرفین از یک جایگاه برابر در آن برخوردار هستند. در حالی که رابطه ارباب و برده فراتر از سکس است. در این نوشته به بررسی برخی از مهمترین تفاوتهای HardSex و BDSM میپردازیم.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
تعریف ساده سکس خشن یا سخت
سکس یکی از هیجانانگیزترین و خاصترین تجربههای بشری است. به میزان تنوعی که در غذا خوردن وجود دارد، شما میتوانید در سکس نیز تنوع داشته باشید. به صورت بسیار ساده سکس یعنی ورود آلت مرد به درون آلت یک زن و این طبیعیترین نوع رابطه جنسی در بین تمام موجودات زنده است. با این حال در بین انسانها تنوع داشتن در سکس همیشه جذاب بوده است. برخی افراد سکس را در سادهترین حالت یعنی صرفا دخول و انزال میبینند و برخی دیگر برای آن برنامهریزی میکنند و تا چند ساعت به درازا میکشانند.
سکس خشن یا هارد در کنار ابتداییترین نوع رابطه جنسی یعنی دخول قرار میگیرد. سکس خشن یعنی دخول و رابطه جنسی همراه با قدرت و فشار بسیار زیاد به گونهای که فرد مفعول توانایی زیادی برای مانوور دادن نداشته باشد و فرد فاعل از فاکتور قدرت و انرژی برای پیش برد آن استفاده کند. در سکس خشن افراد میتوانند از کاندومهای تاخیری استفاده کنند و بدون توجه به ارگاسم شدن پارتنر، به کار خود ادامه دهند.
سکس خشن در زمره سکسهای وانیلایی قرار میگیرد. واژه رابطه وانیلا از ابداعات جامعه BDSM است و برای شناسایی کسانی که به سادومازوخیسم گرایشی ندارد به کار میرود و هیچ برتری یا ضعفی نسبت به هیچ نوع گرایشی نیست! در سکس وانیلایی عمل جنسی و دخول اولویت دارد و در کنار آن از نوازشها میتوان استفاده کرد.
سکس خشن به BDSM نزدیک است
از اصول اصلی رابطه BDSM نحوه تقسیم قدرت است. در این رابطه به خصوص در تخت، مستر و ارباب ۱۰۰٪ کنترل را در اختیار دارد و پارتنر با اختیار خود مطیع میشود و مسیر هدایت جلسه را به دیگری میسپارد. در سکس خشن تا حد زیادی چنین اتفاقی میافتد اما ممکن است پس از تلمبههای محکم، فرد مفعول شروع به هدایت سکس کند و با معاشقه پیش برود.
هرچند گستره و طیف رابطه BDSM بسیار زیاد است اما در بحث سکس و دخول تا حد زیادی به سکس خشن میتواند نزدیک باشد. در سکس ارباب و بردهای، ارباب مرد میتواند با ریتمهای مختلفی اقدام به سکس کند حتی با آرام کردن تلمبهها به دنبال کنترل ارگاسم برده باشد اما در سکس خشن هدف نمایش قدرت و فشار بیشتر است که اگر پارتنر به آن علاقهمند باشد، بدون شک به یک سکس لذتبخش تبدیل میشود.
در سکس خشن نمایش قدرت و درندگی نقش بسیار مهمی دارد. خلاقیت داشته باشید و با رفتارهای سکسی پارتنر خود را بیشتر تحریک کنید. کنترل سر موقع اورال یا ساک زدن، بسیار مهم است.
سکس خشن چه چیزهایی نیست
سکس خشن در واقع کارهایی مثل تجاوز نیست. منظور از تجاوز یعنی هر عمل جنسی که بدون رضایت یکی از طرفین باشد. اگر یکی از طرفین به رول پلی و نقش بازی کردن به شیوه تجاوز علاقهمند باشد، ماجرا متفاوت است. فرض کنید یک زوج آماده سکس خشن میشوند. خانم در این رابطه علاقهای به آنال سکس ندارد اما مرد برای نشان دادن خشونت و قدرت در سکس به صورت ناگهانی به دنبال چنین کاری میرود با این تصور که در حال انجام Hard Sex است. این عمل نوعی تجاوز به حساب میآید نه سکس خشن!
سکس خشن لزوما از جانب مرد به زن داده نمیشود. یک زن میتواند هارد سکس کند و طرف مرد را در کنترل خود بگیرد. در این نوع سکس، زن از آلت مرد برای لذت بردن خود بیشترین استفاده را میکند و یا برای اورال سکس موهای او را همزمان که سرش را به واژن خود فشار میدهد، با شدت و قدرت میکشد.
سکس خشن به معنای انجام ناگهانی عمل دخول نیست. یعنی بدون توجه به موقعیت مکانی، روانی و روحی طرف مقابل با او سکس کردن، سکس خشن به حساب نمیآید. برای نمونه سکس در خودرو در یک محل خارج از شهر، جز موارد جذاب برای افراد است اما انجام چنین کاری در حالی که پارتنر از آرامش روانی برخوردار نیست و به نوعی استرس زیادی دارد، سکس خشن نیست. البته این به شرطی است که طرف مقابل رضایتی از این بابت نداشته باشد.
تصور بر این است که مردان قوی هیکل و با آلت بزرگ صرفا میتوانند هارد سکس کنند در حالی که این کاملا غلط است! هارد سکس به قدرت و درد لذت ربط دارد. یک نفر میتواند با یک آلت نرمال ۱۳ سانتی به خوبی تجربه یک هارد سکس را به پارتنر خود بدهد. همچنین در هاردسکس از دستها میتوان استفاده کرد و با فشار دادن واژن به خوبی به آن لذت داد.
هدف از شناخت انواع سبکهای سکس، آشنایی بیشتر شما به گرایشها و علاقه مختلف است. مهم این است شما از چه چیزی لذت میبرید. بدون شک یک فرد وانیلا که از نحوه سکس خود با پارتنر خود نهایت رضایت را دارد میتواند آرامش بیشتری نسبت به فردی که به BDSM گرایش دارد اما با اصول آن به خوبی آشنا نیست، داشته باشد. سعی کنید احساسات و گرایشهای خود را بشناسید و به خوبی با پارتنر خود از آن لذت ببرید.
بدنامی کینک به اندازه عمل آن قدمت دارد. جامعه کینک یک مسیر دشوار برای عملکرد جنسی و هویت طبیعی و جدا از اتحاد با «انحراف یا اختلال جنسی» خود را تحمل کرده است. در گذشته، هویت یا تمایلات مرتبط با بی دی اس ام در دادگاههای طلاق، دادرسی های کیفری، شرایط استخدام و دادرسی ها حضانت کودک استفاده میشد. زمان آن است که کینک را از بار تاریخی شرم کینکی رها کنیم.
در این مقاله میخوانیم که چرا رابطه و گرایش BDSM نه تنها برای ارگاسم کامل شهوت مناسب است بلکه به سلامت ذهنی شما نیز کمک میکند.
ترجمه آزاد مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی و سبک زندگی BDSM است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این نوشتهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم آرتمیس برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و پیشنهادی برای یادیگری دارید یا میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله در دسامبر ۲۰۱۷ در مجله معروف Play Boy منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
پس از نبردی طولانی و دشوار، فهرست DSM-5 (راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی که در 2013 منتشر شد) کینک را از معیارهای تشخیصی حذف کرد و توضیح داد که کینک به تنهایی دلالت و نشانه بیماری ذهنی نیست. مطالعات بی شمار و مدارک محکمی جمع آوری کردند که کینک اگر هر چیزی باشد، یک ناسازگاری عادی در تمایلات جنسی انسان است و حتی میتواند سلامت ذهنی را نشان دهد. افراد کینکی امتیاز بالاتری از همتایان «وانیلا» در رضایت و لذت جنسی، تجربه پذیری، خود آگاهی، شادی و رهایی از کشمکش در روابط خود کسب کردهاند [منبع گزارش]. همچنین، طرفداران BDSM میزان بالاتری از افسردگی، تمایل به خشونت، پارانویا، عزت نفس کم، پریشانی یا استرس پس از سانحه را نسبت به وضعیت طبیعی جامعه نشان ندادهاند.
آشا گری (Asha Gray)، روان درمانگر حرفهای کینک و مشاور مجرب که بسیار با افراد و زوجهای کینکی میگوید: «یکی از تصورات اولیه اشتباه درباره کینک این است که بطور جدایی ناپذیر به ضربه جسمی، گره خورده است.» آشا به پلی بوی میگوید: «بسیاری از مردم اشتباهی فرض میکنند که اگر فردی کینکی است یعنی اتفاقی برای آنان افتاده است و به طریقی مورد بد رفتاری قرار گرفته اند.»
اغلب، فرضیات توسط رسانهها، ریشهدار کینکی در گذشته افراد مشکل دار تکرار میشود. برای مثال، کاراکتر دختر، مگی در فیلم منشی (Secretary – 2002) بعد از ورود به رابطه ارباب و برده عملکرد بلند مدت خود را در خودزنی و خیال پردازی خودکشی گونه توسط فرمان دیگری را اصلاح میکند و در فیلم پنجاه سایه گری (Fifty Shades of Gray – 2015)، کریستین گری، گرایشات جنسی خود را بعد از آزار جنسی دیدن توسط زنی مسنتر، پرورش میدهد.
شرمندگی بسیار در مورد رابطه BDSM ممکن است ناشی از سلامت ذهنی افراد حرفهای، احساس شود. یک تحقیق در سال ۲۰۰۸ توسط ائتلاف ملی برای آزادی جنسی انجام شد و آن نشان داد که نزدیک ۴۰٪ از پاسخ دهندگان تبعیض یا خجالت برای صحبت کردن با یک متخصص سلامت روانی درباره عملکردهای جنسی خود را تجربه کردهاند.
آیا افراد کینکی نیاز به درمان دارند؟
آشا گری میگوید: «فکر میکنم بسیاری از مشاوران هستند (که با جامعه کینکی در ارتباط نیستند و اصلا آن را درک نمیکنند) این روابط و کینک را یک مشکل به حساب میآورند یا حتی درمان افرادی که به شکل افراطی و سادیسمی در کینک فعال هستند را رد میکنند! و هنوز گاهی اوقات مردم فرض میکنند که این یک مشکل است که شما به دنبال حل کردن آن هستید». در واقعیت اما بیشتر افراد کینکی که بدنبال درمان و تراپی هستند برای دیگر دلایل دیگر به روانشناس مراجعه میکنند، برای نمونه درمان افسردگی، اضطراب، استرس و مشکلات و روابط خانوادگی چیزهایی هستند که برای آن به تراپیست مراجعه میکنند. به گفته گری و DSM-5، تا زمانیکه کینک منجر به درد زیاد یا مانع از زندگی عادی نشود، احتمالا به هر مشکل سلامت روانی بی ربط است.
کینک درمان یا جایگزینی برای درمان ندارد اما برخی از بازماندههای آسیب دیده، قدرتمند شدن و بازسازی خویش به وسیله کینک را پیدا کردهاند.
هنوز رابطه بین کینک و ضربه روحی، فریبنده است. برخی محققان نظریه دادند که کینک میتواند با حالتی گذرا، مسیری برای ذهنی درگیر و غسل جسمانی و تمرکز جدی مقایسه شود. دیگران کینک را به عنوان فعالیت تفریحی خطرناک یا خرده فرهنگ خلاقانه و سرچشمه جامعه و همراهی در جامعهای جدا شده، تصور میکنند. شاید بیش از همه جنجالی باشد که ادعای برخی افراد فعال در BDSM باشد که میگویند کینک خاصیت شفا بخشی به ویژه در آسیب جنسی دارد!
در حالیکه کینک به تنهایی شرط لازم برای علایق کینکی نیست، برخی از افراد حرفهای کینک گزارش دادند که با استفاده از بی دی اس ام برای سرتاسر آزار جنسی یا فیزیکی، احساسی قدیمی فعالیت میکنند. خانم Nicole Lane در مورد اینکه چطور بی دی اس ام به او برای درمان و بهبودی حاصل از یک تجاوز کمک کرد، در مجله Hello Giggles یک مقاله نوشته است. او بیان کرد که کنترل داستان در عوض تحت تاثیر قرار گرفتن برای تجاوز در مقابل او چیزی کمتر از «انقلاب درونی» نیست. گری تایید کرد که برخی از مراجعین که تجاوز جنسی را تجربه کردهاند از کینک برای بهبود احساسات خود استفاده میکنند.
برای همه افراد پیشنهاد نمیشود، اما برای برخی قربانیان تجاوز، رابطه BDSM میتواند به بهبود فشارها و تاثیرهای روانی حاصل از تجاوز، کمک کند. البته این درمان نیست اما میتواند به بازیابی قدرت قربانی تجاوز کمک کند.
آشا گری توضیح داد: «کینک جایگزینی برای درمان نیست اما برخی از بازماندههای آسیب دیده، قدرتمندسازی خود را بوسیله کینک پیدا کردهاند.» گری به عنوان باتم در جلسه کینکی برنامه ریزی شده، میگوید: «از اول تا آخر، شما مسئول هستید. پس میتوانید چیزی که آنها تحمل میکنند را دوباره تجربه کنید اما در مسیری لذت بخش تر و امن تر.» در آن صورت ساختار صحنه BDSM به عنوان محفظهای سراسری که برخی از بازماندگان میتوانند با غلبه بر آسیب خود پیروز شوند، تجربه کردن آن با توجه به رضایت طرفین با پارتنر مورد اعتماد و کمک به جایگزینی خاطرات منفی، خدمت میکند. جالب اینکه توجه و مراقبت فردی نزدیک، خبرگی و مهارت سطح بالا، رضایت واضح و روشن که نیازمند تعاملات سادومازوخیسمی سالم است و همه خصائص سلامت جنسی برای همه چه بی دی اس امی باشند چه نباشند را، دارد.
مهارت نقش مهمی در کینک دارد
کینک نیاز به مهارتهای متنوع و گستردهای دارد، و فقط دانستن نحوه شلاق زدن نیست. هرچند تصاویر رسانهها ممکن است آن را به عنوان سرگرمی و بازی (یا شلاق و دست بند) نمایش دهد، اما عرف اخلاقی کینک نیاز به خودآگاهی و احتیاط دارد. آشا گری میپرسد: «چگونه با افراد درباره قراردادها مذاکره میکنید؟ چگونه با نیازها، علایق و نگرانیهایخود برای پارتنر ارتباط برقرار میکنید؟ این موارد سوالاتی هستند که اگر میخواهید در کینک شرکت کنید، باید از خودتان بپرسید.»
قبل از اینکه برای پایانی پیچیده ریسک کنید، به آرامی شروع کنید و یک قرار در یک رستوران شیک بگذارید. وسایل را به خوبی بچینید و در دست بگیرید و قبل از اینکه ناگهان رابطهای شدید شروع کنید، به خوبی دیگری را بشناسید. به ویژه برای بازماندگان آسیب دیده در حال تمرین کینک (چه باتم و چه تاپ)، مهم است روسپیگری و تحریک را بشناسند و بطور موثر با آنهایی که برای پارتنری انتخاب شدهاند، ارتباط برقرار کنند.
به عبارت سادهتر: زمان آن است که کینک را از بار تاریخی شرم کینکی رها کنیم چرا که مانند دیگر علایق جنسی یا سبک متداول رابطه، رابطه ارباب و برده میتواند سلامت یا ناخوشی، خطرناک یا شفابخش باشد و همه اینها به اینکه کینک را چگونه و با چه کسی انجام میدهیم، بستگی دارد.
زمان زیادی را برای شناخت پارتنر خود اختصاص دهید. به عنوان یک دامیننت شما باید با هر اسلیو به یک شیوه خاص رفتار کنید تا از همه جوانب شما لذت ببرد. یک نسخه را نباید برای همه استفاده کنید و سعی کنید با مهارت تمام و انعطافپذیری، بهترین لذت و هیجان را در لحظه برای پارتنر خود خلق کنید.
اونتاشگال . مرداد ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
از نگاه اجتماعی و جامعهشناختی، کسی که قدرت را در اختیار دارد، منزلت و جایگاه بیشتر و بهتری نزد افراد دارد. اما آیا در دنیای سادومازوخیسم هم اینگونه است؟ آیا کسی که به سابمیسیو بودن و بردگی گرایش دارد باید حس خود را مخفی کند؟
در این یادداشت به بررسی این موضوع میپردازیم و اینکه چرا افرادی که گرایش دامیننت و ارباب دارند، نباید به خود مغرور شوند و کسانی که گرایش سابمیسیو و بردگی دارند، نباید از گرایش خود شرمنده و خجالتزده باشند.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
احترام، اولین شرط رابطه
با یکی از دوستان در مورد فیت فتیش صحبت میکردم. چیزی در مورد علایق و گرایشهای من نمیدانست. به سرعت گفت «از پسرهای فتیش و اسلیو متنفرم و کسانی که انقدر خودشان را تحقیر میکنند برای من بی ارزشترین هستند.» از اون پرسیدم نحوه آشنایی تو با این افراد چطور بود. گفت:
«سالها پیش در برنامه یاهو یک پسری به من گفت دوست دارم سگت بشم! برای من عجیب بود. بعدتر توی محل کار همکارم گفت چه پاهای خوشگلی داری کاش توی دهن من بود. بعدتر پیامهای زیاد اینستاگرامی اینطوری دریافت کردم و الان فکر میکنم این آدما خیلی چیپ و بی ارزش باشند.»
بعدتر با ایشون من رابطه داشتم. اتفاقا فیت فتیش هم کردم. گفتم میدونی چرا فیت فتیش برای تو منزجر کننده بود؟ چون رفتار اون افراد انجزار آور بود. چون با پایینترین سطح ممکن از شما درخواست رابطه میکردند و هیچ حس جذابیتی به وجود نمیآوردند.
یک مثال سادهتر: شما به رابطه علاقه دارید و دوست دارید با کسی چه به عنوان مرد چه زن سکس کنید. حالا تصور کنید در خیابان یک نفر به شما میگوید «یک شب چند»، «امشب به ما میدی»، «امشب میایی بکنی خوشتیپ» یا در اینستاگرام و توییتر در اولین پیامها به شما دایرکت میدهد «اول بگم اهل سکس هستی یا نه» یا «برده من میشی توله» و نمونههای مشابه که بسیار دریافت میکنید.
بدون شک زمانی که در اولین مکالمه با یک رفتار زشت و بی ادبانه رو به رو میشوید، حتی اگر به فرد احساسی هم داشته باشید، از بین میرود. احترام لازمه اول هر نوع رابطهای است و رابطه BDSM از این ماجرا مستثنی نیست. تفاوتی ندارد خود را ارباب بخوانید یا برده، رفتار شما نشاندهنده است.
باید بپذیریم از نگاه جوامع بشری و نه فقط ایران، افرادی که سابمیسیو هستند و بیشتر مطیع، تحقیر میشوند و به نوعی نمیتوانند به راحتی به حق خود برسند. شخصیت سابمیسیو به مرد زن زلیل یا زن مطیع شوهر، برچسب میخورد و عموما جدی گرفته نمیشود. در عین حال افرادی هستند که با وجود دامیننت و مستقل بودن، در خلوت گرایش سابمیسیو دارند. یعنی در جامعه از جایگاه بالایی برخوردار هستند اما برای سکس میخواهند مطیع باشند و پیرو. این نیز یک واقعیت است و بسیاری از افراد، در جامعه خود را دامیننت نشان میدهند و واقعا هم هستند اما از سابمیسیو برای تخلیه فشارها استفاده میکنند.
به نظر من اولین نیازمندی برای به آرامش رسیدن از چنین گرایشی، پذیرفتن آن است. لزومی ندارد همه افراد در مورد گرایش شما بدانند. کافیست از درون آن را بپذیرید و برای کسی که شایسته است، نمایان کنید. این پذیرش شجاعت بسیار زیادی میخواهد. اینکه شما یک مرد قدرتمند باشید و همه جا شما را یک فرد قدرتمند ببینند اما در خلوت بخواهید مطیع پارتنر خود باشید، حتی بیان چنین چیزی نیازمند شجاعت زیادی است چرا که ممکن است قضاوت شوید! در واقع یک سابمیسیو شاد و به آرامش رسیده کسی است که شجاعت بیان گرایش خود را به خوبی داشته باشد. در مقاله معرفی سابمیسیوهای موفق در مورد این افراد بیشتر میخوانید و اینکه اکثر هنرمندان، نویسندگان و شاعران به نوعی و تا حدی سابمیسیو بوده و هستند!
بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهم با چشم تو می گویم من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم من تخت نمیخواهم در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم
آن یار نکوی من بگرفت گلوی من گفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم
ماهی دگر است ای جان اندر دل مه پنهان زین علم یقینستم آن عین یقین خواهم
مولانا
پنهان کردن سادیست پشت BDSM
در مقاله معرفی شخصیت سادیست به این نکته اشاره کردم که افراد سادیست به دنبال درد دادن به دیگری هستن بدون اینکه در یک توافق یا گرایش یا رابطه باشند. من به این افراد متجاوزان توافقی میگویم! این دسته افرادی هستند که با تمایل و علاقه به رابطه ارباب و برده با شما ارتباط برقرار میکنند سپس به اعمال فشار و زور بر شما رو میآورند. به لیمیتهای شما توجهی نمیکنند یا شما را در شرایط و فشاری قرار میدهند که مجبور به پذیرش خواسته آنها علارغم میل باطنی خود شوید.
این افراد چه خانم چه آقا، کسانی هستند که در ابتدای صحبت به شما توهین میکنند و صرفا به خاطر گرایش، اقدام به تحقیر ناخواسته شما میکنند. پیشنهاد میکنم به کسی که در پیامهای عمومی به دیگران احترام نمیگذارد، و افراد را صرفا به خاطر گرایش و علاقهشان قضاوت میکند، اعتماد نکنید. به بیان سادهتر، کسانی که BDSM را با مردسالاری، زن سالاری، مرد ستیزی و زن ستیزی اشتباه میگیرند، درک درستی از این گرایش ندارند.
هدف یک رابطه ارباب و برده رسیدن به آرامش و ارگاسم روان است. زمانی که شما وارد چنین رابطهای میشوید باید از بابت حفظ احترام، شخصیت و جایگاه خود به آرامش رسیده باشید و طرفین به خوبی برای یکدیگر نحوه ارتباط خارج از تخت خواب را تعریف کرده باشند.
هر دو گرایش و همچنین سویچ محترم هستند
بدون غرور و سرشکستی باید گرایش دام یا ساب خود را بپذیرید. پس از پذیرش به خوبی میتوانید آن را کنترل کنید و با یادگیری و تمرین کردن حتی میتوانید به سمت سویچ شدن میل کنید!
سویچ در واقع کسی است که از هر دو گرایش لذت میبرد. عموما افرادی سویچهای خوبی میشوند که یکی از گرایشها را به خوبی درک و تجربه کردهاند و سپس به سراغ گرایش دیگر میروند. افراد سویچ عموما به خوبی هر دو گرایش را درک میکنند.
به دنبال علت و ریشههای گرایش خود نباشید. با تجربه و آگاهی بیشتر به خوبی علتها را کشف میکنید. سعی کنید پارتنر خود را درک کرده و باز هم تکرار میکنم بدون قضاوت، در مورد گرایش او صحبت کنید. فرقی ندارد پارتنر شما دامیننت باشد یا سابمیسیو، زمانی که احساس امنیت کرد به خوبی در مورد علایق و گرایشهای خود صحبت میکند. همچنین اگر شما وانیلا هستید و به هیچ گرایشی علاقه ندارید، سعی کنید با پارتنر خود از یک جایگاه برابر گفتگو کنید. در مقاله تجربه سادومازوخیسم برای افراد وانیلا، پیشنهاداتی برای انجام BDSM داده شده است.
بدون ترس و قضاوت، رابطه خود را شروع کنید. کسی که برای سادهترین چیزها شما را قضاوت میکند، شایستگی لذت بردن از شخصیت شما را ندارد. چه ارباب چه برده، برای جایگاه خود احترام قائل باشید.
میخواهیم به شما ۲۵ واقعیت و حقیقت در مورد BDSM را بگوییم. این موارد را در هیچ فیلم ارباب و بردهای و Fifty Shades of Gray و حتی هیچ فیلمی در پورن هاب به شما یاد نمیدهند. اگر تازه با این گرایش آشنا شدید و یا دوستی دارید که علاقهمند شده، اما دچار سردرگمی است، این مقاله به شما کمک بزرگی میکند.
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. این مقاله در زمینه سبک زندگی رابطه ارباب و بردهای است. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در وبسایت معروف Buzzfeed در فوریه ۲۰۱۵ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
۱. منظور از BDSM چیست؟
BDSM شامل بانداژ و دیسیپلین (BD) ، سلطه گری و سلطه پذیری (DS) و سادیسم و مازوخیسم (MS) میشود. به گفته خانم کلاریس ثورن نویسنده کتاب «The S&M feminist» عبارات بدین شکل در کنار یکدیگر قرار گرفتهان زیرا BDSM میتواند برای افراد متفاوت، چیزهای خیلی متفاوت با شواهدی متفاوت باشد. اغلب اوقات علایق افراد بیشتر مربوط به یک یا دو مورد از موارد ذکر شده میشود نه همه موارد. در این نوشته ترجمه بخشهایی از کتاب ایشان قرار دارد.
۲. ارباب و برده همیشه شامل سکس نیست، اما میتواند باشد
اغلب افراد فکر میکنند که BDSM همواره با سکس گره خورده است، در نقطه مقابل نیز افرادی هستند که یک خط پر رنگ میان این دو موضوع میکشند. ثورن میگوید: هر دو موضوع، تجربههای هیجانی بسیار شدید و احساسی هستند و در افرادی که به انجام آنها میپردازند احساسات بسیار قوی را به وجود میآورند، اما BDSM و سکس یکسان نیستند.
مثالی که برای این موضوع استفاده میشود این است: گاهی اوقات یک ماساژ هرچقدر هم که احساسی باشد تنها یک ماساژ است، اما یک مشت و مال خاص به سکس منجر میشود. این موضوع تا حدودی مشابه BDSM است که بستگی به تمایلات شخصی و جنسی افراد دارد.
۳. افراد درگیر BDSM، هیچ مشکل ذاتی یا آسیب ماندگاری ندارند
این موضوع یکی از رایجترین و آزاردهندهترین تصورات غلط درباره ارباب و برده است. در حالی که BDSM چیزی نیست که از خشونت خانگی برخواسته باشد و شرکت در آن به معنی لذت از تجاوز یا تجاوز کردن نیست. بلکه لذت بردن از BDSM تنها سطحی از تمایلات جنسی و سبک زندگی افراد است. دکتر ویلیام بریم، سکس تراپیست و نویسنده کتاب «Different loving» می گوید: آنها افرادی هستند که به صورت اتفاقی در این مسیر افتاده اند. افرادی با گرایش سادومازوخیسم، همسایگان شما، معلمین شما و افرادی هستند که در جامعه با آنها برخورد دارید. بزرگ ترین افسانه درباره این افراد این است که آنها خیلی پیچیده و عجیبند، اما آن ها افرادی معمولی هستند که به این نوع از رابطه برای حفظ پویایی و صمیمیت خود نیاز دارند. از صحبتهای دکتر بریم هم در این نوشته استفاده شده است.
۴. بدانید که همیشه می توانید «نه» بگویید
خیلی از کسانی که به این دنیا وارد می شوند، فکر می کنند قانون «یا همه چیز یا هیچی» برقرار است، بخصوص که اگر تا بحال فقط یک پارتنر داشته باشند. به عنوان مثال ممکن است فکر کنید که چون از سابمیسیو بودن تحت شرایط پیچیده لذت بردهاید، باید تمام رفتارهای مازوخیستیک یا سلطهگرانه دیگر را که واقعا برای شما لذت بخش نیست را نیز بپذیرید. اما این کاملا اشتباه است، شما میتوانید و باید بیان کنید که به کدام یک از فعالیتهای BDSM علاقه داشته و به کدام یک ندارید و این موضوع کاملا به پارتنر، موقعیت و حتی حال آن روز بستگی دارد. فقط به یاد داشته باشید که رضایت یک شرط است و ممکن است شما به چیزی رضایت دهید در حالی که چیز دیگری را رد میکنید.
۵. افراد دارای گرایش BDSM به اندازه افراد وانیلا، ثبات روانی دارند
ثورن میگوید: طبق تجربه من، افرادی که در گذشته سابقه بدرفتاری و تجاوز نداشته و جایگاه با ثباتتری در زندگیشان دارند، راحتتر می توانند به BDSM وارد شوند. یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ در ژورنال Sexual Medicine، به این نتیجه رسید که افرادی که در یک سال گذشته فعالیت BDSM داشتند، به هیچ عنوان به زور وادار به فعالیت جنسی نشده و اصلا نسبت به افراد وانیلا فاقد تجربه ناراحت یا عصبی نبودهاند. همچنین مردانی که در چنین رابطهای بودهاند، نمره سلامت روان بالاتری نسبت به سایر مردان داشتند. این موضوع بدان معنا نیست که افرادی که رابطه ارباب و برده دارند، افراد وانیلا را قضاوت میکنند. خانم ثورن توضیح میدهد: واژه وانیلا به آن معنا نیست که آنها ضعف دارند، بلکه تنها برای آن است که بتوانیم بین افرادی که علایق کینکی دارند و ندارند، تفاوتی قایل شویم.
۶. فیلم Fifty Shades of Gray در میان جامعه BDSM جذابیتی ندارد
اگر در یک جلسه یا مهمانی BDSM بودید، هرگز اشارهای به این فیلم نکنید. در حالی که برخی افراد ممکن است کتابها را تحسین کنند که موجب برانگیخته شدن علاقه بسیاری به کینک شده و آن را عادی جلوه داده است، برخی نیز با رابطه متجاوزانه، ناسالم و غیر واقعی به تصویر کشده شده مشکل دارند. در هر حال این داستان نمایش خوبی از جامعه BDSM نبود.
۷. SM همیشه زنجیر و شلاق نیست (یا اگر دوست ندارید، هرگز نیست)
درست است که بسیاری از علاقه مندان به ارباب و برده این ابزار را دارند، اما لزوما سهم هرکسی از کینک این نیست. بریم میگوید:«برخی از افراد به دنبال چیزی به نام سلطهگری احساسی هستند که هرچند طی آن برخی اسباب بازیها و بازیها وجود دارد، اما دردی را شامل نمی شود.» بیشتر اینگونه به نظر میرسد که یک پارتنر قبول میکند آنچه دیگری میخواهد را انجام دهد. هیچ الگو و مدل خاصی برای آنکه روابط BDSM چگونه میتوانند باشند وجود ندارد.
۸. به جلسات BDSM «صحنه یا جلسه» گفته میشود
از آنجایی که در BDSM همیشه سکس وجود ندارد، شما نمیتوانید همواره پس از یک تجربه BDSM بگویید سکس داشتید یا با کسی خوابیدید. در عوض به اینها صحنه یا جلسه گفته میشود. مثلا شما در یک صحنه BDSM حضور داشتید.
بریم میگوید: «این تحول از زمانی صورت گرفت که شما اگر تجربه SM داشتید، ممکن بود فقط به مدت یک ساعت با یک فرد متخصص زمان گذرانده باشید، یا فقط به یک کلوب BDSM رفته باشید.» در حال حاضر افراد روابط اساسیتری دارند، اما همچنان به آن یک «جلسه» می گویند، یعنی زمانی که لوازم را بیرون میآوریم یا به دنیای SM وارد میشویم.
۹. نقشهایی نظیر دامیننت، سابمیسیو، تاپ و باتم داریم
احتمالا تا بحال درباره دامیننت و سابمیسیو شنیدهاید (اگر نه، دامیننت شخصی است که از داشتن قدرت لذت میبرد در حالی که ساب از دستور گرفتن) اما افرادی که در این عرصه فعالیت دارند ممکن است از کلمات دیگری نظیر تاپ و باتم نیز برای توصیف خود استفاده کنند. کلمه تاپ هم به شخصیت دامیننت و هم سادیست اشاره دارد (شخصی که از درد وارد کردن لذت می برد.) در حالی که کلمه باتم به شخصیت سابمیسیو و مازوخیست باز میگردد (شخصی که از درد کشیدن لذت میبرد.).
این باعث میشود تا بتوانید برای کسانی که نقشی در BDSM میپذیرند، یک عبارت عام و کلی داشته باشید و هیچ قانونی نیست که بگوید شما نمیتوانید سویچ باشید یعنی هم دام و هم ساب (در شرایط مختلف و با پارتنرهای متفاوت).
۱۰. BDSM میتواند خیلی ساده یا خیلی تکنیکال باشد، هرجور که شما بخواهید
شاید تصور بانداژ شدن شما را به هیجان بیاورد، یا شاید از اسپنک شدن یا اسپنک کردن لذت ببرید، شاید هم بیشتر به ماسکهای چرمی و گیرههای سینه و وکس داغ علاقه دارید. همه در حیطه BDSM قرار دارد. اساسا شما میتوانید فعالیتهای کینکی داشته باشید حتی بدون آن که در یک قفس باشید!
۱۱. قبل از این که به سراغ فعالیتهای اساسی بروید، تحقیق کنید
استفاده از یک چشم بند یا قطعهای یخ یا دستبندهای پشمی که در یک مهمانی میگیرید، رفتارهای مبتدیانه و نسبتا بی ضرری هستند. اما پیش از آن که بخواهید با ابزارهایی پرخطر بازی کنید، باید یاد بگیرید که چگونه با امنیت کار کنید.
شما ممکن است حتی با دست خودتان هم گند بزنید (فکر کنید: فیستینگ). آقای دکتر بریم میگوید: «برخی افراد فکر میکنند که تنها باید مشتشان را گره کنند و آن را فرو کنند در بدن شخص دیگه، این راه خیلی خوبی برای وارد کردن آسیب جدی به شخصی و راهی کردنش به بیمارستان است.» در عوض او مقدار زیادی لوبریکانت و شروع کردن با ۲ یا ۳ انگشت را پیشنهاد میدهد. سپس به آرامی میتوانید پیشروی کنید.
۱۲. به طور جدی BDSM نیازمند مقدار زیادی مطالعه و یادگیری است
اگر شما از آن دست افرادی هستید که تمام راهنماییها را کنار میگذارد و سعی میکند دانش خودش را بر اساس درک شخصیاش از اتفاقات بنا کند، احتمالا BDSM برایتان مناسب نیست. بریم میگوید: «مقدار زیادی از آنچه که تحت عنوان آموزش BDSM بیان میکنیم، چگونگی بیشتر کردن لذت و کمتر کردن کردن خطر است. یعنی چگونه به صورت امن فانتزی ها را به واقعیت تبدیل کنیم.»
۱۳. مهم است که اطلاعات خود را از منابع مهمی کسب کنید
یک اشتباه رایج بین افرادی که یک بار BDSM را تجربه کردهاند این است که تنها به یک شخص تکیه میکنند تا راه را نشان دهد. به گفته ثورن، حتی اگر دیگران بهترینها را برای شما بخواهند، (یا نه) داشتن تنها یک زاویه دید بر موضوعی که بسیار چند بعدی است می تواند بسیار محدود کننده باشد. در عوض کتابها را، ورکشاپها، ملاقاتها، مشاورها، دوستان و بسیاری چیزهای دیگر در اینترنت ابزاری امن هستند برای کاوش درباره علایق خود.
نویسنده کتاب خانم ثورن میگوید: «وقتی که نمیتوانید درباره آنچه که در حال رخ دادن است صحبت کرده و نمی توانید با افراد مشابه خودتان از تجربیاتتان احساسی ایجاد کنید، این مسیر خطرناکتری است از فعالیتهای مختلفی که ممکن است فانتزیشان را داشته باشید.»
۱۴. کلمات امن به طور قاطع باید باشند
ممکن است مسخره به نظر بیاید، اما این یک اصلی به اثبات رسیده در BDSM است. خانم ثورن میگوید: «کلمه امن تقریبا یکی از مهمترین اصول در BDSM است که در جامعه گسترش یافته است. هرچند که افراد به روشهای مختلفی از آن استفاده کنند.» برای مثال، اینگونه نیست که همه پس از مدتی از کلمه امن خود استفاده کنند، اما مهم است که چگونه آنها را به کار گیریم. کلمه امن میتواند هرچیزی باشد که شما میخواهید، به شرط آن که چیزی نباشد که در حالت عادی و طی سکس میگویید.
۱۵. در رویدادهای عمومی نیز ناظرینی برای حفظ امنیت وجود دارد
بریم میگوید: «نگهبابان زندان افرادی را که به نظر برسد با امنیت بازی نمیکنند، بیرون می اندازند.» این میتواند هرچیزی باشد، از نادیده گرفتن کلمه امنیت گرفته تا استفاده نادرست از یک شلاق. جدا، مگر اشاره نکردیم که اینجا امنیت حاکم است؟ در واقع SSC مخفف (Safe ,Sane, Consensual) از رایج ترین اصول و پایههای تمرین است.
۱۶. به اندازه فیلم هالیوودی بی برنامه نیست یا پورن باعث میشه اینگونه باشه
در لحظه شکار شدن و تصادفا از اتاق قرمز یک فرد میلیونر، سردرآوردن احتمالا هیچوقت برایتان اتفاق نخواهد افتاد. اما این لزوما چیز بدی نیست. بریم میگوید: «فانتزیهای جنسی باعث میشوند تا هرچیزی ساده به نظر بیاید. افرادی که به انجام این کارها میپردازند درباره آنها کاملا آگاهند. باید مکان مناسب، زمان مناسب و تجهیزات مناسب وجود داشته باشد. همچنین باید مطمئن باشید که اگر وضعیت اورژانسی شد میتوانید طرف مقابل را خارج کنید.» بنابر این چیزهای زیادی هست که در یک صحنه باید رعایت شود، اما این بدان معنی نیست که لذتش حتی ذرهای کمتر از چیزی باشد که طرفین را راضی کند.
۱۷. احتمالا در BDSM نسبت به روابط وانیلی، افراد مشارکت بیشتری در گفتگو دارند
هرگاه افراد درباره نقش رضایت در BDSM میپرسند، باید مقدار زیاد ارتباطی را که قبل، حین و پس از جلسه اتفاق میافتد در نظر داشته باشند. بریم اشاره میکند که ما درباره آنچه میخواهیم انجام دهیم، آنچه داریم انجام میدیم، فانتزیهایمان، و موارد دیگر، صحبت میکنیم. این قمستی از یک مذاکره خوب در رابطه BDSM است.
۱۸. بدون شک یک دوره پیش مذاکره درباره صحبت کردن درباره آنچه افراد دوست دارند، آنچه دوست ندارند، و آنچه نمیتوانند تحمل کنند وجود دارد.
به این به عنوان یک آغازگر قبل از صحنه بیاندیشید. ثورت میگوید: این راهی است برای بحث درباره تجربه زمان پیش رو که میتواند امنیت احساسی را افزایش دهد و میتواند شامل هرچیزی، از سند و چک لیست گرفته تا صحبتهای غیر رسمی بیشتر درباره انتظارات دو طرف از جلسه ارباب و برده، آنچه میخواهند و آنچه نمیخواهند، و هر کلمه یا رفتاری که جزو آف لیمتهایشان است.
۱۹. سپس نوبت افترکر هست
از آنجایی که BDSM میتواند برای برخی تجربهای احساسی و به طرز غیرقابل باوری شدید باشد، اغلب متخصصان با قدرت این مرحله را پیشنهاد میکنند، تا طی آن پارتنرها درباره اتفاقات و ریاکشن هایی که داشتند صحبت تکنند. خانم ثورن اشاره میکند: «افراد طی جلسه کاملا آسیب پذیرند. داشتن تجربه BDSM بدون افترکر واقعا می تواند عجیب باشد.» افترکر حتی میتواند یک تجربه ارتباط دهنده قوی بین پارتنرها باشد.
۲۰. BDSM کنندگان میتوانند چند زوجه، تک زوجه، یا هرجور که دوست دارند باشند
همه کسانی که به BDSM علاقه دارند، سکس گروهی یا چند پارتنر را تجربه نمیکنند. بریم میگوید: «به نظر میرسد این موضوع که ما رابطه طولانی مدتی را تجربه نمیکنیم و به سرعت کات میکنیم، یک باور معروف شده است. تعداد زیادی از کسانی که چنین علایق و فعالیتهایی دارند، تنها یک زوجه هستند. خیلی از افراد میخواهند این کارها را تنها با پارتنرشان انجام دهند یا با لوازم جنسی خاص درون کلابها بازی کنند.»
یک شلاق فقط در یک سایز و مناسب همه وجود ندارد. فلاگرهای سبک، شلاقهای چرمی، شلاقهایی با یک بند، شلاقهایی با چند بند که پهن و تخت هستند و الی اخر وجود دارد. اما از آن جا که انواع اساسی میتوانند سخت تر از بقیه باشند، واقعا باید یاد بگیرید که چگونه به درستی از آن ها استفاده کنید. افرادی که با یک تازیانه تک رشته تمرین میکنند، بهتر است اول با یک بالش یا شی کوچکی در دوردست، مثل یک کلید سبک، شروع کنند
۲۲. نواحی هستند که شما هرگز نباید به آنجا شلاق بزنید
مثلا، به طور واضح چشمها، ناحیه کلیهها، زیرا در آن ناحیه پوست نازک بوده و زیر آن ارگانهای حیاطی قرار دارند. ممکن است به کلیهها آسیب بزنید.
۲۳. اگر شک دارید که BDSM را به رابطه فعلی وارد کنید، پیشنهاد میکنیم حتما انجامش دهید
داستانهای زیادی از افرادی که برای انجام دادن اینکار بسیار استرس داشتند است اما سپس متوجه شدند که پارتنرشان نیز فانتزیهای مشابه داشته است. اگر شما هم نگرانید، از او بپرسید که آِیا دوست دارد کتابی معروف را بخواند یا فیلمی در این زمینه ببیند. یا فقط در زمینه فانتزیهای سکسی با هم حرف بزنید و بپرسید که آیا تا بحال چیزی شبیه به BDSM را امتحان کرده یا دوست داشته امتحان کند. اگر دربارهاش فکر کنید، شما فقط دارید روی یک مکالمه سخت ریسک میکنید، و اگر این آن چیزی است که شما در زندگی میخواهید، تاوانش سنگین خواهد بود.
۲۴. لیست وسیعی از افراد ماهر و آگاه به کینک وجود دارد که به کمک آن میتوانید دکتر یا تراپیستی که منحصرا سبک زندگی شما را بفهمد، پیدا کنید
شاید نگران باشید که متخصص زنان یا وکیلتان به سبک زندگی شما اهمیتی نمیدهد یا اجازه نمیدهد تا در صحبت کردن با وی راحت باشید، Kink Aware Professionals Directory را از انجمن ملی آزادی جنسی در آمریکا چک کنید تا شخصی را که برایتان قابل قبول تر است پیدا کنید.
۲۵. اساسا، این مسیر متفاوتتر از آنچه که اغلب مردم فکر میکنند است
بین انواع کلیشهها، پورن و فیلم آقای کریستین گری، بدفهمیهایی زیادی درباره BDSM وجود دارد. در کنار توجه به آموزشها و ملاقات با یک فرد سلطهگر، بهترین راه برای یادگیری بیشتر، جستجو و مطالعه است. بریم میگوید: «دقیقا مشابه سکس عادی، اگر میخواهید در آن خوب باشید، واقعا باید درباره آنچه که طی آن رخ میدهد بیاموزید و بدانید.»
این مقاله به درخواست شما برای بیان کلیت رابطه به زبان ساده، توسط دوست عزیزم ماتیلدا ترجمه شده است. اگر فکر میکنید چنین گرایشی دارید حتما آن را مجددا با دقت مطالعه کنید و اگر دوستانی با چنین علایقی دارید، برای آنها ارسال کنید. ار صحبت کردن نترسید.
فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اطاعت کردن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال برای کسانی که تابحال از این فعالیتها انجام ندادهاند، سوال است که از کجا باید شروع کنند؟
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
این مقاله در وبسایت معروف روابط ارباب برده به نام کینکلی منتشر شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
یک سابمیسیودر رابطه بیدیاسام فردی است که معمولا برای ارضای یک میل جنسی، به طور داوطلبانه کنترل خودش را به شخص دیگری واگذار میکند. اگر در حال خواندن این وبلاگ هستید فکر کنترل شدن توسط شخصی دیگر و مورد توجه قرار گرفتن شدید، احساسات و علایق شما را تحریک کرده یا حتی باعث ترشح مایعات جنسی شما است، پس خوب فکر کنید و صحبت کنید.
نگران نباشید، شما عجیب نیستید، حتی ازش خیلی دورید. در واقع سابمیسو بودن در سکس، یکی از رایجترین فانتزیهای جنسی است. کافی است نگاهی به نتایج آماری زیر از موسسه کینزی بیندازید:
۵ تا ۱۰٪ آمریکاییها حداقل گاهی اوقات برای لذت جنسی در فعالیتهای سادومازوخیسمی شرکت داشتهاند.
۱۲٪ زنان و ۲۲٪ مردان واکنشهای شهوانی نسبت به یک داستان S/M گزارش دادهاند.
۵۵٪ زنان و ۵۰٪ مردان به کتک خوردن طی سکس پاسخهای شهوانی داشتهاند.
۱۴٪ مردان و ۱۱٪ زنان تجربیات جنسی سادومازوخیسمی داشتهاند.
۱۱٪ مردان و ۱۷٪ زنان تا بحال یکبار بانداژ را امتحان کردهاند.
بدیهی است که فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال سوال اصلی برای کسانی که تجربهای ندارند این است که از کجا باید شروع کرد و اگر میخواهید سابمیسیو باشید، چه چیزهایی را باید بدانید؟ در این به شما آموزشهای ابتدایی را میدهیم.
۱. آموزش و آگاهی را در خود ارتقا دهید
سابمیسیو و اسلیو شدن تصمیمی نیست که به سادگی بخواهید بگیرید. قبل از این که خودتان را در این دنیای وسیع غرق کنید و تحت لطف و اختیار شخص دیگری قرار بگیرید، در مورد همه جنبههای سلطه پذیری، مطالعه کنید و یاد بگیرید.
در مرتبه اول، کتابهای خیلی خووبی با موضوع سلطه گری و سلطه پذیری نوشته شده است، همچنین وبسایتهای آنلاین مفیدی نیز وجود دارد هم به افراد تازه کار و هم به افراد کهنه کارتر کمک می کنند. کتاب «The ultimate guide to kink» نوشته شده توسط تریستان کورمینو، یک نگاه آموزشی کلی به موضوع دارد. کتاب «SM101» نوشته جای وایزمن نگاهی اساسیتر و دقیقتر به موضوع امنیت و احساس در رابطه ارباب و برده را فراهم میکند. اگر در خارج از ایران هستید یک راه دیگر برای آنکه بفهمید سابمیسیو شدن چگونه است، شرکت در تجمعها و گردهماییهای Munch است. مانچ یک گردهمایی اجتماعی و اتفاقیست، برای افرادی که به سبک زندگی SUB/DOM علاقه دارند. شرکت در این گردهم آیی ها راهی مناسب برای ارتباط با افراد با تجربه و کسب اطلاعات بیشتر درباره این سبک زندگی است.
هدف این وبلاگ آموزش برای افراد تازهکار است. در صفحه آموزش رابطه ارباب و برده به موضوع میپردازیم. آیا با کمک مالی برای ترجمه کتابها موافق يا مخالف هستید؟ نظر خود را در صفحه تماس بگویید.
اونتاشگال
۲. آیا واقعا گرایش بردگی دارید؟ خودتان را بسنجید
جای تعجب ندارد که افراد سابمیسیو به طور طبیعی رفتاری مطیعانه داشته باشند اما بر چه اساس میتوانید بگویید که شما یک سابمیسیو واقعی هستید؟
به طورکلی، سابمیسیوهای حقیقی تمایل به خشنود کردن یک فرد دامیننت و دارای تسلط را دارند به طوری که حتی ممکن است با فکر کردن به این موضوع، تحقیر شدن و مورد غلبه قرار گرفتن تحریک شوند. اما اصلا فکر نکنید که سابمیسیوها نسبت به هوا و هوس هرکسی در زندگی روزمره خود، انعطاف نشان میدهند. برخی از سابمیسیوها افرادی با موقعیتهای اجتماعی خیلی قدرتمند هستند که میخواهند هر از گاهی تنها از مسئولیتهای خود رها شوند. با این حال اگر که اطاعت از شخص دیگری برای شما خاموش است، احتمالا شما نباید سابمیسیو باشید، در عوض شما میتوانید دامیننت یا حتی سویچ (شخصی که در BDSM هم به عنوان دامیننت و هم به عنوان ساب حاضر میشود) باشید.
در آخر با صداقت از خودتان بپرسید که چرا می خواهید یک سابمیسیو شوید؟ آیا به این دلیل است که شما از واگذاری قدرت خود به یک شخص دامیننت مثلا پارتنر یا شوهر/همسر لذت میبرید؟ یا به این دلیل است که پارتنرتان میخواهد به شما سلطهگری کند؟ به یاد داشته باشید که روابط DOM/SUB همواره باید بر مبنای رضایت دوطرف باشد، اگر فکر می کنید که تحت فشار خواهید بود هرگز ساب نشوید.
۳. میزان و سطح سلطه پذیری خود را بسنجید
اندکی تفاوتهای مشخص بین سطوح مختلف سلطهگری و سلطهپذیری وجود دارد. به عنوان مثال، برخی افراد از این موضوع تنها برای بیشتر کردن هیجان و لذت زندگی جنسی خود استفاده میکنند. به طور معمول این شامل فانتزیهای Roleplaying یعنی اجرای یک نقش هر از چند گاهی در تخت خواب با مقداری اسپنک آرام، فحش سکسی و تحقیر و بانداژ نیز میشود.
سابهای پاره وقت میدانند که سبک زندگی تحت سلطه بودن قسمتی مهم از زندگی آنهاست. آنها معمولا در مواقع خاص نقش برده را میگیرند. مثلا طی سکس یا هنگامی که به یک کلاب BDSM میروند. آنها اغلب روی لباسهای خاص و سایر اشیا سرمایهگذاری میکنند اما معمولا اجازه نمیدهند که نقش و گرایش بردگیشان در سایر ابعاد زندگی مداخلهای ایجاد کند.
از طرف دیگر سابهای تمام وقت، معمولا بازیکنهای سرسخت در BDSM هستند. این دسته از سابها حتی ممکن است در یک زندگی تمام وقت سادومازوخیسمی باشند. آنها معمولا اختیار خود را اگر نه در تمام حالتها، اما در بیشتر جنبههای زندگی به دامیننت خود میسپارند. اغلب این روابط به صورت رسمی منعقد میشوند و از برخی جهات بسیار شبیه به ازدواج هستند، هرچند امروزه اغلب ازدواجها از عدم تعادل قدرت کمتری برخوردارند.
مانند همه چیزها در زندگی، اینجا نیز وقتی درباره سلطهگری و سلطهپذیری صحبت میکنیم، معمولا بهترین کار شروع با چیزهای کوچک و به آرامی پیش رفتن است. مثلا بهتر است پیش از آن که بخواهید یک ساب تمام وقت باشید، ابتدا مقداری Roleplay بازی کنید.
من از آن روز که در بند توام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم
استاد سخن، سعدی
۴. محدودیتها و لیمیتهای خود را بشناسید
آیا فکر کتک خوردن با چوب باعث میشود احساس کنید رفتاری حیوانی با شما میشود؟ آیا دستبند و بانداژ باعث میشود شما عصبی شوید؟ هنگامی که در دنیای SM کاوش میکنید، تمایل شدیدی دارید برای غلبه بر چیزهای زیادی که ناحیه امن شما را می سنجند – مواردی که باعث شوک شدن شما میشوند – اجازه ندهید که این موارد باعث تلاش برای انکار گرایش بردگی در شما شوند و همیشه به یاد داشته باشید که لذت بردن دیگران از کاری، بدین معنی نیست که لزوما شما نیز باید لذت ببرید. محدودیتهای خود را بشناسید و محکم بایستید.
۵. ارتباط و رابطه
همانگونه که ارتباط داشتن در روابط عادی خیلی اهمیت دارد، در روابط دام/ساب نیز بسیار ضروری است. الان زمان خجالت کشیدن نیست، اگر با بیان افکار، تمایلات جنسی و ترنآفها راحت نیستید باید بدانید که این موضوع کاملا روی امنیت شما اثر میگذارد. همه چیز را با جزئیات بیان کنید نه صرفا بیان اینکه آیا از این رابطه لذت میبرید یا خیر! به عنوان یک اسلیو شما باید بخواهید و بتوانید ک به صراحت با ارباب خود صحبت کنید تا مطمئن شوید که همه ابعاد بازی سکسیتان مورد رضایت هر دو طرف است.
قبل از یک جلسه یا رابطه، شما و پارتنرتان باید نیازها، امیال و فانتزیهای جنسیتان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید. همچنین به همان اندازه اهمیت دارد که پارتنرتان را از ترنآفها و محدودیتهایتان نیز آگاه کنید. محدودیتهای خود را مشخص و هرچه زودتر مرزها و حریمها را مشخص کنید.
۶. امنیت و سلامت را اولویت قرار دهید
در سال های اخیر اصطلاح «ایمنی، عاقلانه، رضایت» به یک شعار برای جامعه BDSM تبدیل شده است. اگر اولین بار است که میخواهید درگیر نقشی شوید یا حتی اگر بارها تجربه داشته اید، امنیت باید اولویت شماره یک شما باشد. بگذارید واضح بگویم، چه زمانی که دارید کسی را شلاق میزنید، چه هنگامی که برده را به شکنجههای خوشمزه دیگر وادار میکنید، عنصر خطر یا احتمال آسیب در هر فعالیتی وجود دارد. همیشه برای یادگیری استفاده درست از هر تجهیزاتی، زمان بگذارید و همیشه قبل از شروع هر بازی یک کلمه امنیتی مشخص کنید.
برده میتواند در هر موقعیتی که میخواهد بلافاصله با بیان کلمه ایمنی روند بازی را کند یا متوقف کند. حواستان باشد که از کلماتی مثل «نه، کافیه، نکن، میترسم، وای نه» به عنوان کلمه امن پرهیز کنید چون این کلمات اغلب برای افزایش هیجان در طول بازی استفاده میشوند.
۷. بین فانتزی و واقعیت تفاوت قایل شوید
اگر میخواهید اولین گام خود را به یک رابطه ارباب و برده بردارید، ضروری است که بتوانید میان فانتزی و واقعیت تمایز قایل شوید. تا هنگامی که نقشی را دارید، شما و پارتنرتان باید به خاطر داشته باشید که در Roleplay وظیفه شما تنها همان نقش است و نه بیشتر از آن.
اجازه ندهید که کلمات و کارهای دامیننت روی شما تاثیر بگذارد و احترام خود را نگه دارید. با این حال به یاد داشته باشید که تا هنگامی که با دامیننت خود ارتباط برقرار میکنید، او میپندارد که شما از رابطه خود کاملا راضی هستید. البته اگر پارتنرتان به اندازه کافی به شما و لیمیتها احترام نمیگذارد، برای خودتان احترام قایل شده و رابطه را تمام کنید.
۸. افزایش شکیبایی
توقع نداشته باشید که با مطالعه تعداد کمی مقاله در اینترنت خود را سابمیسیو بنامید. اگر بین ۱۶ تا ۲۲ سال سن دارید و این مطلب را میبینید، بزرگتر از سن خود فکر نکنید و اجازه دهید به آرامی رابطه شکل بگیرد. اهمیتی ندارد که چقدر مشتاق یادگیری و تجربه هستید، در هر حال یک شبه سابمیسیو نخواهید شد. تبدیل شدن به یک ساب واقعی زمان بر است و صبر زیادی میطلبد. در حقیقت خیلی از سابها ممکن است حتی یک دوره «تمرین» را به مدت چند ماه تا چند سال بگذرانند.
حال اگر قصد دارید که فصل جدید رابطه ارباب و برده را به در زندگی خود باز کنید، سعی کنید به خوبی از آن لذت ببرید. ممکن است در آینده بخواهید این کار را تمام کنید یا شاید هم به بخش بزرگی از چیزی که هستید تبدیل شود. در هر صورت هر چه میتوانید از تجربیات خود بیاموزید و از آن مهم تر، لذت ببرید!
کسانی که به تازگی با BDSM آشنا میشوند تصور میکنند سادیسم و دامیننت یکی هستند و هر دامیننتی باید سادیسم باشد و یا برعکس. در این نوشته به دنبال تعریف دامیننت هستم. در ابتدا به سادهترین شکل ممکن به تعریف این دو میپردازم:
سادیست: کسی که از تماشای درد و فشار بر دیگران لذت ببرد.
دامیننت: کسی که از در اختیار گرفتن و کنترل دیگران لذت ببرد.
ابتدا مطالعه کنید:معرفی شخصیت سادیسم، چرا سادیست و دامیننت صفت شخصیتی هستند؟
دامیننتها چطور فکر میکنند؟
افراد دامیننت یا سلطهگر در زندگی به دنبال هدایت افراد و راهنمایی آنها هستند. این افراد گاهی تا جایی پیشروی میکنند که میخواهند شما را هر جور شده به بهشت ببرند! شخصیت دامیننت خودش را آگاهتر از دیگران میداند. به این آگاهی افتخار میکند و به راحتی وارد بحث با دیگران میشود. در ذهن دامیننت، قانع کردن دیگری بسیار مهم است. صحبت میکند، بحث میکند، منطقی میشود، استدلال میآورد و همه کاری میکند تا طرف مقابل بگوید «بله، شما درست میگویید».
دامیننت خود را شکارچی میداند و دوست دارد هر چیزی را که میخواهد، به دست بیاورد.هم میتواند در زمینه کاری و تجاری باشد و هم روابط عاطفی و احساسی و عاشقانه. و البته دامیینت با اخلاق و بی اخلاق وجود دارد. بعضی بر روی اصول و ادب و اخلاق جلو میروند و عدهای هیچ چیز جز به دست آوردن و رسیدن برای آنها مهم نیست. اینجاست که دامیننت میتواند به سمت سادیست متمایل شود!
کلا نگاه دامیننت به دنیا، از بالا به پایین است. دامیننت یا سلطهگر برای تاثیر گذاری بر روی دیگران بسیار تلاش میکند و یکی از نقاط عجیب این شخصیت، نیاز داشتن به تایید و حمایت از جانب دیگران است! شاید این را بشوند به عنوان نقطه ضعف دامیننت تعریف کرد.
دامیننت با عزت نفس
عزت نفس یا Self Esteem، با اعتماد به نفس متفاوت است. اعتماد به نفس به این معناست که میتوانی راحت حرف بزنی، خودت را نشان بدهی و کم نیاوری، اما عزت نفس یک تفاوت دارد. شخص با عزت نفس، به آن چیزی که هست و آنچه که دارد افتخار میکند و از بیانش نمیترسد!
عزت نفس میتواند کمک بسیاری به حس قدرت و دامیننت شدن در زندگی بکند. عزت نفس به این معناست که اگر شخصی به شما هزاران توهین کند، به سادگی به او بگویید «اوکی ، روز خوش»! عزت نفس یعنی ترسی نداری از گفتن اینکه ماشین نداری. چرا؟ به هر علتی، مهم نیست. عزت نفس یعنی بتوانی به راحتی کوله خود را برداری و به هر نقطهای برای گردش بروی البته بدون آنکه نیازی به توضیح دادن باشد یا از آنچه که ممکن است اتفاق بیوفتد ، بترسی! عزت نفس ، یکی از پایه های قدرت و دامیننت شدن است.
قدرت واقعی از تسلط بر خود حاصل می شود. از اینکه نسبت به آنچه هستی ، احساس شرم نکنی. قدرت یعنی بتوانی شخصیتِ خود را از هر چیزی تفکیک کنی و به دیگران نشان بدهی که هرکس مسئول خودش است. یعنی تو فقط مسئول خودت هستی و با قدرت کامل ، مسئولانه زندگی میکنی.
در اینجاست که شخص دامیننتِ دارای عزت نفس، به نقطه اوج قدرت و سلطهگری میرسد.قدرتی که از شکنجه، توهین، زور و فشار بر دیگران نیامده است.اصطلاحا گفته میشود که قدرت واقعی و مدیریت ، یعنی کنترل بر قلبها! دامیننتِ با عزت نفس، کاریزماتیک میشود و دیگران برای او ارزش قائل خواهند بود. این شخصیت دامیننت، به دنبال قانع کردن دیگران نیست. حرفش را میزند، به خودش باور دارد و به تصمیمات و کارهای دیگران (تا جایی که به زندگی خودش و افراد یا چیزهایی که برای او مهم هستند، خدشهای وارد نکنند) اهمیتی نمیدهد.
چنین شخصیت دامیننتی در خانواده، همان داماد جذاب، عروس با جنم، برادر قدرتمند و خواهر مستقل و توانمند است. همانطور که گفتم، هر شخصیتی نقطه ضعفی دارد. نقطه ضعفِ شخصیت دامیننت با عزت نفس، غرور بیش از حد و اطمینانِ زیاد به در کنترل بودن وضعیت است!
لذت دامیننت از سلطهگری در چیست؟
بر خلاف شخص سادیست که از زجر و التماس دیگران لذت میبرد، شخص دامیننت به دنبال ستایش شدن و دیدنِ لذت بردنِ دیگری از خودش است. دامیننت از اینکه حس خوبی در دیگران ایجاد کند، خوشحال میشود. معلم دوست داشتنی، پدر حامی، مادر مشوق، دوستهای همراه و پشتیبان نمونههایی از شخصیتهای دامیننت در اطراف ما هستند. دامیننتها دنبال منفی بافی و بیان مشکل نیستند. شخصیت دامیننت نگاهش به مسائل و مشکلات، حل مساله است.
دامیننت برای حل مشکلات یا راهی پیدا میکند یا راهی میسازد. ارگاسم روانی دامیننت در کشف مسائل و حل کردن آنهاست. مخصوصا مسائل عاطفی و احساسی. این شخصیت از دیدن اینکه با مشاورهها و پیشنهاداتاش باعث حال خوبِ شما و بهتر شدن زندگیتان شده است، آرامش میگیرد. به محض اینکه دامیننت متوجه شود مخاطبش توجهی به او نمیکند ، یا دچار سادیسم میشود و با زور و فشار پیشروی میکند، یا همه چیز را رها میکند. میتوان گفت دامیننت حتی میتواند گاهی اوقات خودش را ساب میسیو کند به این معنی که به راحتی بگوید «خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن» و به کل همه چیز را رها کرده و خودش را نجات دهد.
اگر دامیننت هستید و این مقاله را مطالعه میکنید، پیشنهاد میکنم به شما پیشنهاد میکنم برای آنکه همیشه حالتان خوب باشد، یک سری کارهای کوچکِ روزانه که از انجامشان حسابی لذت میبرید مشخص کنید مانند من که هر روز یک پست در وبلاگ مینویسم و خوشحال از بالا رفتن عدد بازدید روزانه وبلاگم هستم!
دامیننت در رابطه BDSM
در رابطه ارباب و برده و این سبک زندگی، با دو مدل و سبک دامیننت رو به رو هستیم:
مدل اول، کسی که با یک پارتنرِ ساب میسیو رابطه دارد و میخواهد در سر تا سرِ زندگی، سلطه و دامینیشن داشته باشد.
مدل دوم، کسی که قدرت را صرفا برای سکس و پیرامون مسائل جنسی میخواهد.
وقتی در رابطه با یک خانم یا آقای دامیننت هستید، باید با خودتان رو راست باشید. اینکه آیا میخواهید مدیریت و مسئولیت هر چیزی با ایشان باشد یا خیر، تنها گاهی اوقات چشم بگویید. باید بگویم این مدل شما وارد یک رابطه مرد/زن سالارانه میکند. وقتی یک دامیننت تصمیمی میگیرد و برای انجامش روی حرف شما حساب کرده است، اگر پاسخی ندارید، مسئولیت انجام کار را کاملا به او بسپارید در غیر این صورت، این مسئله میتواند تأثیر زیادی بر رابطه شما بگذارد. برای مثال او میگوید «برای خرید به فلان پاساژ برویم؟» و شما در پاسخ میگویید «نمیدونم» که باعث خشم یا سرافکندگی او میشود! اگر ایدهای ندارید، پس مسئولیت را به او بدهید و مستقیما بگویید «هرچی شما بگی». دامیننتها از اینکه ندانند دقیقا قرار است چه کار کنند، به شدت آشفته میشوند!
در رابطه ارباب و برده و تخت خواب، دامیننت باید به بهترین شکل ممکن خودش را کنترل کند. عصبانیت و خشم اصلا برازنده یک دامیننت نیست. یک دامیننت، باید به جای داد زدن، با چشمانش اسلیو را به زانو در بیاورد. در واقع با کنترل کردن و تحقیر کردن اسلیو، به او لذت میدهد. من به دامیننتها پیشنهاد میکنم در جلسات BDSM، تا حد امکان لباسهایشان را در نیاورند. یک ستِ کت و شلوار مشکی با تکه کوچک کروات یا دستمال قرمز، شما را به شدت جذابتر نشان میدهد. در مورد خانمهای دامیننت نیز، کفش پاشنه بلند چرمی مشکی با ته قرمز میتواند بسیار تحریک کننده باشد.
در رابطه ارباب و برده، دامیننت موفق کسی است که به after care اهمیت زیادی بدهد. ممکن است در یک جلسه BDSM، خودِ دامیننت به انزال نرسد و فقط ارگاسم روحی روانی شود اما قطعا اسلیو اش را به ارگاسم روحی، روانی و جسمی می رساند!
شناخت شخصیتهای دامیننت خیلی راحتتر از شخصیت سادیست است. انتخاب داریوش به عنوان یک شخصیت دامیننت، صرفا به خاطر پادشاه بودن وی نبود. بلکه علت این انتخاب، پایه گذاریِ یک سیستم مدیریتی توسط او است که تا به امروز هم در دنیا ادامه دارد. هرچند در مورد نحوه انتخاب داریوش به عنوان پادشاه، هنوز هم سؤالاتی است اما او توانست پس از تاجگذاری و به عنوان شاه شاهان در نخستین اقدام، تمام شورشها را سرکوب کند. رفتاری سادیسمی (زیرمجموعه دامیننت) که در کتیبه بیستون (ویکیپدیا) به خوبی آن را تعریف کرده است.
داریوش و وزرای او برای مدیریت بر ۲۴ منطقه که دارای تنوع قومی، زبانی، مذهبی و فرهنگی مختلف بودند، ساختار و نظام ایالتی را راهاندازی کرد. هر ایالت دین و آداب فرهنگی مستقل خودش را داشت و در تمام امپراتوری به آن احترام گذاشته میشد. هدف سیستم ایالتی، مدیریت بهتر و یکپارچهتر در کنار دادن مسئولیت به هر شخصیت و حس مدیریت بر سرنوشت خود در هر یک از ایالتها، بود. یکی از رفتارهای مهم دامیننتها، اختیار دادن و پاسخگو کردن هر مسئول است. داریوش نظام مدیریتی درختی از بالا به پایین را از تمدن عیلام به خوبی یاد گرفت و آن را به شکل پیشرفتهای ارتقا داده و در نظام هخامنشی راهاندازی کرد.
سیستم مدیریتی که هخامنشیان راهاندازی کردند به این شکل بود که هر ایالت یک ساتراپ (استاندار) داشت. برای نظارت بر استاندار یک نماینده ویژه با اختیارات نظارتی کامل در آن ناحیه بود که نامههایی مستقل از نظر استاندار مینوشت و اگر این دو نامه اختلافی داشتند، استاندار احضار میشد. برای اطمینان از درستی حرف نماینده و استاندار، در هر ناحیه نیروهای اطلاعاتی و جاسوسی که در حکم گوش و چشم شاهِ شاهان بودند، وجود داشتند که به صورت مستقل اطلاعات ساتراپی یا ایالت رو به داریوش میفرستادند. برای سرعت عمل دادن به این ارتباطات، سیستم چاپار و جادههای پیشرفته و امن راهاندازی شد. این سیستم قوی مدیریتی که بر مبنای دامیننت و سلطه خالص است، پس از ۲۵۰۰ سال هنوز در دنیا اجرا میشود.
دامیننتها از دیدن رضایت و آرامش مردم لذت میبرند. این ماندگاری نام نیک و ستایش شدن برای دامیننت از هر چیزی رضایت بخشتر و لذتبخشتر است. برای همین داریوش با تمام انرژی و علاقه، پادشاهی و مدیریت کرد و در نواحی تحت امر خود، توسعه ایجاد نمود. متاسفانه این مدیریت در پادشاهان بعدی به خوبی ادامه پیدا نکرد و با دخالت مذهبی و افراطگرایی، زوال امپراتوری شروع شد اما هنوز تاثیر این سلطهگری و قدرت در دنیا وجود دارد.
نتیجه نهایی اینکه، یک دامیننت میتواند گاهی اوقات سادیست باشد اما سادیستها لزوما دامیننت نیستند.
سابمیسیو: کسی که دوست دارد پیرو باشد، به دنبال تصمیمگیری نیست و به حامی نیازمند است. چگونه کسی که میل به اطاعت و تسلیم شدن دارد را بشناسیم و او چه جایگاهی در گرایش BDSM دارد؟
مازوخیست: کسی که از درد کشیدن، تحقیر شدن، تحت کنترل بودن و محدود بودن، لذت میبرد. چگونه کسی که به خودآزاری علاقه دارد را بشناسیم و او چه جایگاهی در گرایش BDSM دارد؟
از زمانی که فیلم Fifty Shades of Gray روابط بیدیاسام را به صورت عمومی به جریان انداخته است، خیلی از زوجها این سبک زندگی را تمرین میکنند، تمرینهایی که شامل سلطهگری، بانداژ و سادومازوخیسم میشود. اما آیا وارد کردن مقداری اسپنک و سلطهگری به زندگی جنسی کار صحیح و سالمی است؟
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. این مقاله در زمینه سبک زندگی رابطه ارباب و بردهای است. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
این مقاله در مجله معتبر تایم TIME در فوریه ۲۰۱۷ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خانم دکتر استفانی هانتر جونز، یک سکس تراپیست معتبر در کانادا است و ایشان با زوجین کار میکند تا BDSM را به اتاق خوابهای خود ببرند. او میگوید: تمرین کردن BDSM میتواند کاملا رابطه را نجات دهد، چرا که این واقعا برای روابط آسیب دیده، تفاوت ایجاد میکند.
دکتر جونز حکیمانه درباره کار خود سخن گفته است، رابطه ارباب و برده چه تاثیری میتواند بر روابط داشته باشد؟ زوجهای وانیلا (علاقهمند به سکس نرمال و عادی) چگونه میتوانند مقداری کینکی شوند؟
ارباب و برده چه تاثیری میتواند بر رابطه داشته باشد؟
دکتر جونز میگوید «برای زوجهایی که از قبل درگیر رابطه و ازدواج بودهاند، هیچ تفاوتی با ازدواج دیگر ندارد، آنها نگرانیهای یکسانی دارند و BDSM جلوهای از یگانگی و منحصر به فرد بودن رابطه جنسی آنهاست و من همواره میبینم که زوجهای با رابطه BDSM بسیار خوشبخت هستند چرا که پارتنری یافتهاند که کاملا مناسب آنهاست.
اما من به زوجهای وانیلا نیز کمک می کنم تا گاهی برای حفظ پیوند خود بیدیاسام را به رابطه خود وارد کنند. اخیرا با زوجی ملاقات داشتم که خانم داشت گریه میکرد. او می گفت که دیگر جذب همسرش نمیشود و فکر میکند ازدواجشان به آخر خط رسیده است. آنها در حدود ده سال بود که ازدواج کرده بودند. من با هرکدام به تنهایی ملاقات کردم و متوجه شدم که رابطه آنها کاملا یک جنگ قدرت بود و شوهر کاملا در رابطه به همسرش سلطهگری میکرد، پس من به آنها گفتم که زن در تخت خواب به همسرش سلطهگری کند، و این کاملا زندگی آنها را حفظ کرد و این زوج نیز دارای این سبک زندگی شد.
من معمولا BDSM را برای جنگهای قدرت بین زوجها برای حل مشکلات، تجویز میکنم. یا اگر یک پارتنر تجربه جنسی بدی در گذشته داشته است، BDSM را برای بازگرداندن برخی از احساسات کنترلگری مناسب میدانم.
جالبه برام که من هم کمابیش چنین پیشنهاداتی به دوستام و زوجهایی که رابطهشون به مشکل رسیده، میدم. نمیدونستم تا این حد در میان سکس تراپیستها، معتبر و پذیرفته شده است!
اونتاشگال
چگونه زوجهایی که تا به حال BDSM نکردهاند، آن را وارد رابطه کنند؟
فیلم های آنلاین زیادی در دسترس است. من آن ها را بررسی کرده و مقداری تحقیق انجام می دهم. همچنین اغلب مراجعینم را به کارگرهای جنسی دامیننت، ارجاع می دهم و میگذارم که آن ها راه ایمن بازی کردن را به آنها آموزش دهند. شما میتوانید جلسهای با یک دامیننت داشته باشید و او طناببازی و انواع فعالیتهایی که میتوانید در تخت انجام دهید را نشانتان خواهد داد.
یک سناریو برای مثال: شخصی که دامیننت است و ارباب میتواند نقش مدیر عامل یک شرکت و شخص سابمیسیو و برده، نقش کارمند یا منشی جذاب را بازی کند.
هیچ چیزی برای ترسیدن از رابطه ارباب و برده وجود ندارد. مردم فکر میکنند که BDSM یعنی درد و خشم، اما در واقع BDSM هر چیزی را، از نقش بازی کردن گرفته تا اسپنک تا بانداژ و حتی توهین کلامی را شامل میشود. شما میتوانید تا هر میزان درد و سختی که مورد رضایت است، پیش بروید اما لازمه و ضرورت بیدیاسام نیست. میتوانید همیشه فقط پایتان را در دهان پارتنر وارد کنید و این به خودی خود میتواند سطحی از انرژی شهوانی و تحریک آمیز را به بازی جنسی شما اضافه کند.
زوجها چگونه بیدیاسام را امن و با رضایت انجام دهند؟
بازی BDSM همیشه بر مبنای رضایت طرفین است. من با زوجهای مراجع خود کار میکنم تا یک Safe word یا کلمه ایمنی درست کنند. کلمه ایمنی یعنی هرگاه اسلیو کلمه را به زبان آورد، هرآنچه در حال انجام است بدون هیچ سوالی باید متوقف شود.
آن ها همچنین باید از قبل با یکدیگر صحبت کنند و تا هنگامی که این اتفاق به اندازه کافی رخ نداده و محدودیتهای یکدیگر را نشناختهاند، نباید به بازی بپردازند. هنگامی که برای اولین بار به BDSM وارد میشوند، باید با جزییات درباره وقایع صحبت کنند و هرآنچه دارد رخ می دهد را بیان کنند.
چگونه یکی از زوجین باید طرف مقابلش را به BDSM وارد کند؟
من پیشنهاد میکنم به یک سکس تراپیست معتبر مراجعه و با ووی صحبت کنید. یک نفر سوم بهتر میتواند احساسات شما را به پارتنر منتقل کند. اما اگر به اندازه کافی احساس راحتی میکنید و میخواهید خودتان با پارتنرتان صحبت کنید، پیشنهاد میکنم از حرفهای کوچک شروع کنید. مثلا بگویید: «من دوست دارم یک مقدار بیشتر در تخت خواب مورد بازی قرار بگیرم، شاید با مقداری تحقیر شدن یا اسپنک یا اگر دامیننت هستید بگویید دوست دارم دستهای تو را ببندم و به من التماس کنی»
آیا تا بحال تاثیرات منفی از وارد کردن BDSM به رابطه خود دیدهاید؟
اگر یکی از زوجین از رابطه ارباب و برده برای آسیب زدن به خود یا شخص دیگری استفاده میکند، این رفتار BDSM واقعی نیست. اون بیشتر درگیر سادیسم است تا پیشبرد رابطه. در غیر این صورت فکر نمی کنم هیچ آسیبی به شخصی یا رابطه وارد شود.
هنگامی که تمرینات BDSM را به برخی از زوجهای بالغتر و میانسالتر میدهم، به وضوح به خود میلرزند، اما زمانی که از رابطه خود میگویند، آنها عاشق این تجربه شدهاند. می گویند که احساس میکنند دوباره به دبیرستان و هیجانها و شیطنتهای جوانی بازگشتهاند، حس میکنند این کاری جدید و منحصر به فرد برای تخت خواب بوده و بسیار سرگرم کننده و جالب است.
از اینکه از ناحیه و فضای امن خودتون خارج بشید، نترسید. شما و همسر یا شریک زندگیتون میتونید رابطهتون رو اونطوری که میخواهید، دگرگون کنید و ازش حسابی لذت ببرید. از ماتیلدا برای ترجمه این مطلب تشکر میکنم.
این مطلب به دو دسته تقسیم میشود. موزیکهایی که برای هیجان انگیزتر کردن جلسه BDSM مناسب هستند و موسیقی و موزیک ویدیوهایی که کلا فضا و حالت سادومازوخیسمی دارند. پیشتر پست فیلمهای با موضوعیت رابطه ارباب و برده را نوشتم. در این پست به معرفی این موزیک ویدئوها میپردازم. فایل دانلود هر موسیقی در کانال تلگرام اونتاشگال قرار دارد.
کوئین: Body Language – زبان بدن
به احترام فردی مرکوری، با کوئین شروع میکنیم. سال ۱۹۸۲ در زمانی که همه این کارها بیماری و روانپریشی خونده میشد، با جرات تمام چنین چیزی ساختند. به احترام کوئین کلاه از سر بر میداریم.
موضوع میسترس، مستر، اسلیو، همجنسگرایی . دانلود فایل صوتی از تلگرام . ترجمه متن به فارسی
بریتنی اسپیرز: Toxic – زهر
اون موقع تازه لتکس و فاز سکسی بازی توی موزیک ویدئوها زیاد شده بود. قدیمی هست و جالب
من عاشق بیدیاسام بازیهای این دختر هستم. موزیک ویدئوهای زیادی با این فضا و تم داره. این یکی خیلی باحاله
موضوع مستر، میسترس و اسلیو . دانلود فایل صوتی از تلگرام . ترجمه متن به فارسی
محبوب، ترتی سکندز تو مارس: Hurricane – توفان
و موزیک ویدئو مورد علاقه من با خوانندگی و بازی جرد لتو هست. وقتی کلا میخوام از عالم جدا بشم با دقت بهش نگاه میکنم. تمام جنبههای سادومازوخیسمی منو تحریک میکنه.
یکی از دوستان میسترس پیشنهاد خیلی جالبی داد. اینکه کسانی که این گرایش رو دارند چطور میتونن زندگی کنن و رابطهشون رو پیش ببرند؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی میخواهیم به این موضوع بپردازیم. برای همین این دسته و موضوع رو با این پست شروع میکنیم. اگر شما هم مایل هستید میتونید در صفحه تماس تجربه و سبک زندگی خودتون رو بگید تا استفاده کنیم.
تعریف رابطه و رلیشن شیپ
بهتره از اینجا شروع کنیم. رابطه بین دو نفر زمانی شکل میگیره که یک نقاط مشترک فکری، اخلاقی و رفتاری داشته باشند. زمانی رابطه پایدار میشه که افراد بدونن دنبال چه هدفی هستند و انگیزه بودنشون در رابطه چیه. سادهتر بخوام بگم اگر شما صرفا با یک نفر باشید چون اگر نباشید احساس تنهایی میکنید، این رابطه به ناکجا آباد میرسه! در یک رابطه طرفین باید اول با خودشون رو راست باشن و بدونن دقیقا دنبال چه هدفی هستند. رشد، گردش، موفقیت، شادی، درد دل و هرچیزی که بشه تعریف کرد.
اصولا رابطهها بدون سکس و علاقهجنسی به جای خوبی نمیرسه. چرا که در طول سالیان سال مردها و زنها فقط زمانی به هم نزدیک میشدند که تحت عنوان نام خانواده قرار داشتند و از دهه ۱۹۵۰ میلادی سبک زندگی تغییر کرده و در دنیا دو نفر میتونن بدون تشکیل عنوان خانواده و ثبت سند رسمی ازدواج هم با همدیگه در ارتباط باشن و حتی با هم بخوان. با این حساب این بخش وجودی در انسانها هنوز وجود داره و یکی از پایههای اصلی رابطهها، سکس هست. کسی که بهتون میگه من سکس با تو میخوام محترمتر از کسی هست که میگه من تو رو برای سکس نمیخوام!
پس در این مقاله منظور از رابطه و رلیشنشیپ، زندگی دو نفر با همدیگه هست که این گرایش رو دارند. خواه مستر و اسلیو باشند خواه میسترس و اسلیو.
آیا BDSM به سکس محدود است یا شامل کل ابعاد رابطه میشود؟
اگر ما BDSM رو در محدوده رابطه جنسی تعریف کنیم، کنترل کردن و کنترل شدن رو باید دامیننت و سابمیسیو بنامیم. در مقاله مردان زن ذلیل و زنهای مطیع به خوبی این رو توضیح دادم و گفتم که سابمیسیو و دامیننت صرفا در بیدیاسام وجود ندارند و شامل کل ابعاد زندگی و یکی از صفتهای شخصیتی انسانها میشود.
در یک رابطه طرفین باید حد و حدود BDSM رو مشخص کنند. گاهی اوقات یکی از طرفین هیچ حس و تمایلی به انجام رول ندارد، به نظرم پارتنر باید به خوبی اون رو درک کنه. تجاوز جنسی میتونه حتی در طول سکس با دوست دختر یا دوست پسر رخ بده! به این معنی که شما نمیخواهید ادامه بدید ولی اون به زور ادامه بده. در BDSM هم همینطور هست. اگر مجبور به کاری بشید که هیچ تمایلی بهش ندارید، در واقع تجاوز رخ داده. شاید پارتنر ارباب فکر کنه کار درستی میکنه، شما به عنوان اسلیو وظیفه دارید به شکل گفتوگوی مستقیم یا حتی پیام بهش این رو برسونید. آدمها از افکار شما خبر ندارند!
بسته به نوع رابطه و تعاریف، کنترل کردن و کنترل شدن میتونه محدود به سکس یا در ابعاد کل زندگی باشه. شخصا با تحقیقاتی که در زوجهای BDSM کردم، یکی از دلایل پایداری رابطه رو بزرگ نکردن بیدیاسام و در همه ابعاد کل زندگی قرار ندادن، دونستم. اگر فیلم Fifty Shades of Gray به یادتون بیاد، زمانی که دختر رفت به خونه مادرش، اون پسر به دنبالش اومد. در یک رابطه پایدار و سالم این بدترین کار ممکن هست. در فیلمها زیبا نشون داده میشه اونم به شرطی که به سوار گلایدر شدن ختم بشه!
صداقت در رابطه
صداقت معنیش این نیست که بگید با فلانی رفتم بیرون یا با فلانی نرفتم یا چیزی نگید. صداقت یعنی ترسی از بیان وضعیت نداشته باشید. یعنی یک حریم امن ساخته بشه و دو طرف بدون هیچ ترسی بتونن خواسته و حرف خودشون رو بزنن. اصلا شما یک رابطه مدیر و کارمندی رو در نظر بگیرید. مدیر از کارمندی که صادقانه بگه گند زدم و اشتباه کردم خیلی بیشتر خوشش میاد تا کارمندی که هزار بهونه و دروغ برای توجیه گندکاریش بیاره.
برای مثال، ممکنه در طول رابطه خیلی یهویی روی کسی کراش بزنید. گفتن صادقانه و در موردش صحبت کردن خیلی رابطه رو پایدارتر میکنه تا به بهانههای مختلف مخفی کنید. زمانی رابطه به خصوص از نوع BDSM میتونه خوب جلو بره که طرفین ترسی برای از دست دادن نداشته باشن!
نکته بعدی صداقت در رابطه اینه که با خودتون رو راست باشید. آیا وارد این رابطه میشید که بمونید یا فردی بهتر پیدا کنید؟ اگر حس میکنید پارترتون براتون کافی نیست سعی کنید این رو بهش بفهمونید. پیشنهاد میکنم هیچوقت از ترس تنهایی و در حالت ضعف، وارد رابطه نشید. به خصوص رابطه BDSM
در یادداشتهای بعدی سبک زندگی در مورد ارتباطات و برخوردها درون رابطه BDSM بین یک زوج صحبت میکنم.