یک مرد و دو خانم که سه نفری زندگی میکنند، این سه نفر خبر دادهاند که در انتظار فرزند هستند و تاکید کردند که «سه والد از دو والد بهتر است.» این نوشته تجربه یک زوج از چندهمسری مدرن است.
آدام لایونز (Adam lyons) از نگاه مجله Sun به «خوشبخت ترین مرد جهان» نام گرفته است زیرا همزمان با دو دوست دختر خود خانم بروک شِد(Brook Shedd) و جین شالاخوا (Jane Shalakhova) زندگی میکند. در حال حاضر آقای لایون دو سال است که پدرِ فرزند خانم «بروک شِد» است، اما الان منتظر پسری از شالاخواست.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در ماه می ۲۰۱۷ در نیویورک پست انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
یکی از مصاحبه های این خانواده را در یوتویب ببینید
لایونز، ۲۶ ساله، از شرق لندن، میگوید:
«رابطه تریسام، که نیازمند بزرگ ترین سایز تخت خواب است، باور کنید بچه جدید، که در جولای متولد خواهد شد از این رابطه منفعت خواهد برد. این که همهمون باهم مامان-بابا میشیم و بچهها رو باهم بزرگ میکنیم خیلی شیرینه. ما یک مدت طولانی این موضوع صحبت کردیم و همه خود را والد بچهها میدانیم. با حضور بچهها، رسما القاب ما پدر، مادر و مادر است. برای ما رابطه سه نفره از دو نفره بهتر است.»
در واقع، علاقهمندان به تریسام باور دارند که این ترکیب غیرنرمال میتواند آیندهی روابط و والدگری باشد.
لایونز، کسی که شرکت مشاوره بازرگانی شخصی خود به نام Psychology Hacker را دارد، ناپدری اولیور، پسر ۷ ساله شد از رابطه پیشینش نیز هست. او میگوید:
«رابطه سه نفر به درد ما میخورد، چون مدیریت کارهای خانه از این بهتر نمیشود. بسیاری از دوستان ما رابطه دونفره نرمال و فرزند، کار و بسیاری مسئولیتهای دیگر دارند و من تقلایشان برای مدیریت زندگی را میبینم. دونفره خیلی سخت است. اما با سه والد، همیشه یک نفر برای مراقبت از بچهها هست، در نتیجه هیچوقت به یکدیگر غر نمیزنیم چون یک عالمه وقت داریم.»
«منطقی است که با سه نفر هندل کردن این مسئولیتها سادهتر است – ما مسئولیتها را با یکدیگر تقسیم میکنیم، به نحوی که با شخصیت جنسیمان نیز تناسب داشته باشد.»
«وقتی بروک، جین و من برای اولین بار کام اوت (اعلام عمومی) کردیم، خیلیها با اطمینان گفتند این رابطه ادامه نخواهد یافت. اما الان پنج سال است که باهمیم، رابطه ما جوگیری یا فاز نیست، بلکه خانوادهای واقعی هستیم، با فرزندانی سالم و شاد. پسرمان اولیور حتی متوجه نمیشود چه چیز خانوده ما غیرعادی است. این باید آینده روابط باشد، جایی که مردم بتوانند از عشقی که بینشان وجود دارد به هرشکلی که میخواهند لذت ببرند. سه شخص و سه والد واقعا برای ما عالی است.»
مادر آینده، شالاخوا، ۲۷ ساله است و با لایون در شرکتش همکار است، میگوید:
«تا زمانی که متوجه نشده بودم بچهداری سه نفره چقدر راحتتر است اصلا دلم بچه نمیخواست. قبلا که دوست پسر داشتم هیچ وقت دلم نمیخواست و به بچهدار شدن اهمیتی نمیدادم. هنگامی که بزرگ شدم همواره فکر میکردم با بچهدار شدن به برده آن کودک تبدیل میشویم؛ همانگونه که والدین بسیاری را در حال دست و پنجه نرم کردن با این موضوع میبینیم. اما با زندگی با آدام و بروک و تماشای بزرگ شدن فرزندشان با سه والد در اطرافش – فهمیدم که ما نیز به عنوان خانواده میتوانیم این کار را انجام دهیم.»
«با سه والد این کار بسیار شدنی است. با سه والد، همچنان میتوانیم زندگی اجتماعی خود را داشته باشیم، برای یکدیگر زمان بگذاریم و وظایف والدگری را با یکدیگر تقسیم کنیم، اینگونه مثل مادران کمخواب معمول به ته خط نمیرسیم.»
«با دو پارتنر، کمک زیادی وجود دارد و من هیچگاه مجبور نیستم فرزندم را نزد کسی که نمیشناسم تنها بگذارم. فکر میکنم والدگری خوب ما یکی از سکسیترین ویژگیهای رابطهمان است. توصیف آدام و جین در کنار بچهها و چگونگی تقسیم وظایف غیرقابل باور است. بدون شک ما فرزندان بیشتری میخواهیم و من خیلی دوست دارم با برگزاری مراسم عروسی مشارکتم را به آدام و جین نشان دهم.»
لایون، شالاخوا و جین در خانه بزرگی در آستینِ تگزاس با یکدیگر زندگی میکنند. آنها دوخانه جداگانه نزدیک هم دارند – که یکی از آنها به عنوان دفتر کاری استفاده میشود و شد نیز از آن به عنوان مدرسه خانگی استفاده میکند و قصد دارد تمام کودکان تریو (trio) را در آنجا تعلیم دهد.
شالاخوا که بایسکشوال نیز هست، میگوید: «ما عاشق زندگی و کار با یکدیگریم – خانه خانوادگی تا دفتر کارمان تنها یک دقیقه پیاده روی دارد. لایون و من میتوانیم در دفتر دیدارهایی داشته باشیم و با شد و بچهها برای نهار به خانه برگردیم. این کار به ما اجازه میدهد زمان بیشتری با یکدیگر بگذرانیم. من عاشق این هستم که به خانه بیایم و بوسهای از شد، دانته و اولیور بگیرم. بارداری من برنامه ریزی شده بود. ما برای بچهدار شدن در تلاش بودیم – حس میکنم این اتفاق دقیقا در زمان درست رخ داد و سهنفره والد بودن خیلی جالب است.»
«اما بروک نقش اولیه مادری را دارد – او مراقب بچه هاست و در خانه به آنها درس میدهد.»
آدام، جین و بروک
شِد، کسی که پاره وقت در شرکت لایون کار میکند، میگوید:
«من و آدام همیشه میخواستیم فرزندانمان در خانه تحصیل کنند. هردوی ما در مدرسه شاگرد ممتاز بودیم چون درسها بسیار آسان بودند. ما میخواستیم شانس موفقیت حقیقی و دریافت توجه فراوان را به فرزندانمان بدهیم. اولیور میتواند بخواند، بنویسد و چیزهایی فراتر از کوریکولوم عادی مدارس را متوجه شود.»
«جین و آدام هنوز یک دختر میخواهند، برای همین هم توافق کردیم که آنها حتما باید دوباره بچهدار شوند. اما من واقعا دوست دارم با آدام و جین ازدواج کنم. با وجود این که قانونی نیست، چیزی است که همیشه خواهانش هستیم. هرچند حفظ رابطه هرسهمان با خانوادهها و دوستان یکدیگر اهمیت بالایی دارد.»
لایون میگوید: «در حال حاضر هیچ برنامه مشخصی برای عروسی نداریم اما به آن فکر میکنیم. پیش از آن و پیش از زایمان شد باید شد، جین و بچهها را به انگلستان ببرم. میخواهم تولد فرزندم را با عزیزانم در بریتانیا جشن بگیریم.»
لایون، شد و شالاخوا میگویند دوست دارند چهاروالدی را نیز در زندگی جنسی خود تجربه کنند.
لایون میگوید:«روابط ما هنوز باز (Open Relation) است و خارج از چهارچوب سه نفره خود نیز سکس داریم، اما اگر بخواهم صادق باشم، دیگر خیلی زمانی برای این کار نداریم. ما با بچهها تخلیه شده و شادیم. هنوز هم پذیرای موقعیتهای فان هستیم. مطمئنم اگر بخواهیم شخص جدیدی را به رابطه مان اضافه کنیم میتوانیم.»
شالاخوا اضافه میکند: « مطمئنا ما هنوز هم برای باهم به strip club رفتن زمان میگذاریم. به آنجا رفته و حسابی خوش میگذرانیم. با سه نفر، شرکت در فعالیتهای فان و تفریخی آسان است. ما همیشه حواسمان هست که زمانی را به خوشگذارنی با یکدیگر اختصاص دهیم و قرارهای هفتگی شبانه داریم.آدام، بروک و من هنوز در یک تخت مشترک خیلی بزرگ باهم میخوابیم – هنوز هم با سه نفر خیلی گرم و عرقی میشود!»
سبک زندگی چند همسری یا رابطه باز چند نفره با آنچه به عنوان «چند همسری سنتی و دینی» شناخته میشود، متفاوت است. در این سبک بیشتر بر آزادی افراد و عدم محدودیت در روابط جنسی تاکید میشود اما چند همسری سنتی بیشتر نگاهی حمایتگرایانه دارد هرچند بعضی افراد صرفا به دنبال لذت جنسی آن هستند. مقایسه چند همسری مدرن یا سنتی در یک مقاله شرح داده میشود.
اونتاشگال . مهر ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
آیا از تماشای سکس شوهر خود با زنی دیگر لذت میبرید؟ آیا فکر میکنی یک زن بیغیرت نسبت به شوهر یا دوست پسر خود هستید؟ آیا تصور دیدن جیغهای یک زن به واسطه قدرت شوهرتان در سکس، برای شما لذت بخش است؟
امروزه افراد زیادی درباره کاک کویین و ویکسن صحبت میکنند، اما آیا واقعا میدانید که آن چیست؟ و اگر جوابتان مثبت است، آیا میدانید چگونه بایدیک کاک کویین باشید؟ برای یادگیری تبدیل شدن به یک ویکسل یا Cuckquean با ما همراه باشید.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله توسط ناتاشا ایوانوییک در وبلاگ LovePanky منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
من کلمه کاک کویین را شنیده بودم اما هیچ ایدهای در مورد معنی آن نداشتم. نمیتوانستم معناهای متفاوت عبارات سکسی را درک کنم. منظورم این است من میدانستم کاکولد مردی است که همسرش با مردان دیگر سکس دارد، اما فکرش را نکرده بودم که چنین زنی نیز وجود دارد. اما حال از اینترنت ممنونم که باعث شده چیزهای جدید بیاموزم.
اگر میخواهید که یک کاک کویین باشید، ابندا از لحاظ روانی آماده شوید. این کار به آن سادگی که به نظر میآید نیست. چرا؟ زیرا ما در زمینه سکس و روابط انسانهای وابسته به اجتماع هستیم. آیا انواع دیگری از رابطه به جز تک همسری وجود دارد؟ قطعا بله اما آیا آنها رایج هستند؟ بدون شک خیر!
الزامات کاککوئین بودن چیست؟
بنابراین اگر میخواهید کاک کویین بودن را امتحان کنید، به سمت آن بروید. هرچند پیش از آنکه واقعا تجربهاش کنید لازم است سوالهایی از خودتان بپرسید تا خود را برای چنین کاری آماده کنید. شاید به این نتیجه برسید که واقعا میخواهید امتحانش کنید و شاید با نتیجهای معکوس بفهمید این کار اصلا مناسب شما نیست.
اما پیش از هر نتیجه گیری باید بدانید کاک کویین بودن چگونه است. آماده بودن همواره خوب است.
کاک کویین واژه مخالف کاکولد است. اگر بخواهم به زبان ساده بگویم، کاک کویین زن متاهلی است که همسرش با زنان دیگر سکس دارد. یک کاک کویین از مشاهده سکس همسرش با زنان دیگر تحریک میشود. این کار کاملا با رضایت طرفین همراه است، بنابراین هردو طرف بر سر شرکت در چنین فعالیتهایی با یکدیگر توافق میکنند.
دو. نقشها چگونهاند؟
در فرهنگ کاک کویین مرد معمولا نقش سلطهگر داشته و زن سابسمیسیو. حال کاک کویین با همسر خود و در حضور پارتنر دیگر به سکس میپردازد، اما معمولا هنگامی که همسرش به او اجازه دهد. عموما روابط کاککوئیین به شکل تریسام و سه نفره هستند.
سه. این یک فتیش هتروسکشوال است
در اغلب موارد رابطه کاک کویین یک رابطه هتروسکشوال است، بنابر زن فقط با همسر خود سکس خواهد داشت. این رابطه میتواند بایسکشوال نیز باشد، بنابراین زن میتواند تنها با همسرش یا با همسرش و زن دیگر به سکس بپردازد. اما معمولا چیزی فراتر از این نیست و مرد با مرد دیگری وارد رابطه جنسی نخواهد شد.
چهار. فتیشهای یک رابطه کاک کویین با یکدیگر تفاوت دارند
هیچ قانونی درباره کارهایی که میتوانید یا نمیتوانید در سکس انجام دهید وجود ندارد. این مسئله کاملا به آنچه شما و پارتنرتان به آن علاقه دارید بستگی دارد و معمولا متغیر است. به هرحال این کار میتواند شامل تحقیر، بیدیاسام و مجلس عیش و نوش گردد. تمامی اینها کاملا به زوجین بستگی دارد.
پنج. دربارهاش با پارتنر خود صحبت کنید
اگر در این باره نگرانید حتما با پارتنر خود درباره آن صحبت کنید. به وی اجازه دهید نظر و احساس شما را درباره عقیده خود بدانند. اگر با این مسئله احساس راحتی نمیکند او را مجبور نکنید، اجازه دهید مدتی در این باره فکر کند و پس از حدود دو هفته دوباره آن را مطرح کنید.
شما حتما باید رضایت دوطرفهای برای انجام این کار داشته باشید، در غیر این صورت به سادگی به پارتنر خود خیانت خواهید کرد.
شش. محدودیتهایی مشخص کنید
اگر پارتنر شما میخواهد این رابطه را امتحان کند، مهمترین چیز تعیین محدودیتها است. ممکن است این مسئله برایتان اهمیت نداشته باشد، اما به من اعتماد کنید، محدودیتها ضروری هستند.
هنگامی که در میانه انجام کاری هستیم، گاهی کنترل از دستمان خارج میشود و به همین دلیل است که محدودیتها لازمند. ممکن است بعدا عدم آگاهی را بهانه کنیم و پشیمان شویم، پس حتما آنها را تعیین کنید.
هفت. هیچ خیانتی وجود ندارد
بسیاری از افراد فکر میکنند این کار نوعی خیانت است. اما نیست. اگر شخصی فکر میکند این کار خیانت است در واقع اصل موضوع را متوجه نشده است. اما قضاوت نکنید، برای اکثر مردم پذیرش این مسئله کار سختی است. در واقع ممکن است در ابتدا فهم این مسئله که شما میخواهید هم با پارتنر خود و هم با دیگران باشید برای او سخت و شکه کننده باشد.
هشت. هر زمان که همسرتان اجازه ندهد، خیانت کردهاید
اینجاست که خیانت رخ میدهد. اگر اجازهای داده نشده و شما میخواهید هرجور شده کارتان را انجام دهید، این کار عین خیانت است. شما تنها هنگامی مجاز به سکس با دیگران هستید که پارتنرتان اجازه دهد. عمل نکردن به محدودیتهای تعیین شده خیانت به توافقی است که انجام دادهاید.
نه. از قبل آگاهی نسبت به تمایلات جنسی خود داشته باشید
اگر میخواهید چنین کاری انجام دهید، مطمئن شوید که تسلط و شناخت کافی نسبت به خود دارید. بدانید که تنها به دنبال لذت جنسی هستید. آخرن چیزی که دلتان میخواهد تجربهاش کنید درگیر کردن عاطفی شخش سومی است که با او میخوابید.
ده. این مسئله را با پارتنر خود امتحان کنید
اگر هر دو توافق کردهاید چنین کاری انجام دهید و هر دو نیز تازه کارید، ممکن است ندانید باید چه کار کنید.
ابتدا یکسری محدودیتهای عمومی تعیین کنید، اگر چه در حین فعالیت کاک کویین خود متوجه خواهید شد به چه چیزهایی علاقه داشته و به چه چیزهایی علاقه ندارید. ممکن است بخواهید بیشتر یا کمتر نقش سابمیسیو داشته باشید، بنابراین هنگام تجربه به یاد داشته باشید چه چیزهایی را دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید.
یازده. پس از اولین تجربه، درباره آن صحبت کنید
رابطه کاک کویین تنها هنگامی عملی است که کاملا با پارتنر خود ارتباط برقرار کنید. باید بدانید که آنها چه احساسی داشتند، کدام بخش را دوست داشته و کدام بخش را دوست نداشتند.
بنابراین پس از اولین تجربه کاک کویین، بنشینید و بحثی جدی با پارتنر خود داشته باشید. اینگونه قادر خواهید بود محدودیتها را مشخص کنید. هردو نیز میفهمید چگونه به یکدیگر لذت بیشتری دهید.
دوازده. یک پارتنر سوم پیدا کنید
بهترین راه برای انجام این کار میتواند عضویت در گروههای سکسی باشد. اینگونه افرادی را با سطوح متفاوت تجربیات جنسی خواهید دید و آنها صبورانه راه را به شما نشان خواهند داد. بعلاوه این گروهها خیلی خوب سامان دهی شدهاند و استاندارد بالایی از سلامتی و امنیت دارند. شما خواهید آموخت که چگونه یک رابطه تریسام امن داشته و از هرگونه بیماری جنسی پیشگیری کنید.
افراد زیادی تمایلات و علایق جنسی خود را از ترس قضاوت جامعه مخفی میکنند. به شرطی که تجاوز نباشد و به حقوق دیگری تعرض نکنند، اشکالی ندارند. اگر یک خانم کاک کوئین هستید، بهتر است بدون ترس با همسر خود صحبت کنید. چنین علایق و گرایشهایی در هر فردی ممکن است به وجود بیاید.
اونتاشگال . آبان ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
رابطه باز یا اوپن رلیشن دقیقا چیست؟ بستگی دارد چه کسی به این سوال پاسخ دهد. دو تعریف متفاوت وجود دارد. طبق تعریف اول «رابطه باز» عبارتی است که به عنوان یک چتر تمام مدلهای روابط غیر تک نفره را پوشش میدهد، مثل چندهمسری، هوسرانی، بی بند و باری و چند پارتنری. این تعریف بر این مبناست که تکپارتنری یعنی بسته بودن رابطه و تمام سایر اشکال غیر تکپارتنری روابط باز هستند.
تعریف دوم و رایجتر میگوید روابط باز نوعی از روابط چندپارتنری هستند که زیر چتر اخلاقی این دسته از روابط قرار میگیرند. روابط باز معمولا به این صورت هستند که دو طرف در ابتدای شروع رابطه با یکدیگر توافق میکنند تنها رابطه جنسی و نه رابطه عاطفی خود را به روی دیگران بگشایند. بنابر این از آنجا که امکان وجود رابطه با شخصی غیر از شخص اصلی، چهارچوب «روابط باز» است، برای آن که بفهمید منظور دقیق فرد از رابطه باز چیست، باید از او بپرسید. در این نوشته برای شما به صورت کامل و جامع اوپن رلیشن یا رابطه باز را شرح میدهیم.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله فوریه ۲۰۲۰ در مجله پزشکی HealthLine منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خانم لیز پاول، نویسنده کتاب «Building Open Relationships»، روانشناس و مربی سکس دوستانه LGBTQ تعریف زیر را برای روابط باز ارائه میدهد:
چندپارتنری یا رابطه باز تمرین یا تمایل یک رابطه عاطفی یا صمیمی با بیش از یک شخص به صورت همزمان است که تمامی افراد در رابطه از آن مطلع و نسبت به آن رضایت دارند.
بنابراین خیر، چندپارتنری همان رابطه باز نیست. با وجود این که داشتن رابطه عاطفی با بیش از یک شخص در چندپارتنری کاملا مجاز است، در روابط باز لزوما اینگونه نیست.
مربی سکس، آقای دیوید فراست، اشاره میکند که اغلب افرادی که به چندپارتنری تمایل دارند، این مسئله را به عنوان بخشی از شخصیت خود میدانند، دقیقا مشابه افراد گی یا افرادی با تمایلات کینکی. معمولا افرادی که در یک رابطه باز هستند اصلا حس نمیکنند که ساختار فعلی رابطه آنها چیز عجیبی است.
این رابطه با خیانت فرق دارد
افراد درگیر یک رابطه باز بر سر داشتن سکس یا رابطه عاطفی با اشخاص دیگر، با هم توافق میکنند. همچنین خیانت کردن امری غیراخلاقی شناخته میشود اما روابط باز در صورتی که درست پیش برود، کاملا اخلاقی هستند. در روابط باز خیانت اشکال دیگری دارد. برای مثال دروغ گفتن در این نوع رابطه یک خیانت بزرگ به حساب میآید.
علت اصلی در این نوع رابطه چیست؟
نکته و علت خاصی وجود ندارد. عموما افراد به علاقهمند به این نوع رابطه، به این علت وارد رابطه باز میشوند که فکر میکنند لذت، عشق، رضایت، ارگاسم یا هیجان بیشتری برای آنها خواهد داشت.
دلایلی که ممکن است به یک رابطه باز تمایل داشته باشید:
شما و پارتنرتان عشق زیادی برای بخشیدن دارید و باور دارید که میتوانید این عشق را به بیش از یک نفر ابراز کنید.
دوست دارید رابطه جنسی را با شخصی با جنسیت متفاوت از پارتنر خود تجربه کنید.
میل جنسی شما و پارتنرتان با یکدیگر هماهنگ نیست.
یک پارتنر آسکشوال (بدون میل جنسی) است و دیگری دیوانه سکس.
یکی از طرفین علایق و فانتزیهای کینکی داشته و میخواهد آن را تجربه کند و دیگری تمایلی به این مسئله ندارد.
دیدن (یا شنیدن درباره) سکس پارتنر خود با شخصی دیگر بسیار برای شما تحریک کننده است.
چگونه متوجه شویم این رابطه برای ما خوب است؟
متاسفانه سنجش صحیح بودن این نوع از رابطه برای اشخاص به سادگی پر کردن یک تست آنلاین و تصمیم گیری بر اساس نتایج آن نیست.
با کشف آن که چرا به چندپارتنری علاقه دارید و این مسئله برای شما چه معنی دارد شروع کنید. در طول رشد خود چه سیگنالهایی درباره تکپارتنری دریافت کردید؟
دقیق بگویید که چرا دوست دارید رابطه خود را باز کنید. آیا به این علت است که احساسات خود را بر شخص دیگری گسترش داده و دوست دارید کار بیشتری انجام دهید؟ آیا به این علت است که شما و پارتنر خود نیازهای فراوانی دارید و بهتر میدانید که از بیش از یک نفر برای رفع آنها کمک بگیرید؟
حال به خود اجازه دهید تصور کنید اگر در یک رابطه باز بودید زندگی شما چگونه میشد. وارد جزئیات شوید. کجا زندگی خواهید کرد؟ آیا بچهای خواهید داشت؟ آیا پارتنرتان نیز پارتنرهای دیگری خواهد داشت؟ چه نوعی از سکس را میخواهید تجربه کنید؟ چه نوعی از عشق؟ این فانتزی چه حسی به شما میدهد؟
در مرحله بعد، درباره غیرتک همسری اخلاقی بیشتر بیاموزید. با مطالعه درباره روابط باز و ادبیات چندپارتنری شروع کنید. در صورتی که میتوانید به میتینگهای گروههای چندپارتنری بروید و زوجهایی که از این سبک زندگی پیروی میکنند را در اینستاگرام و توییتر دنبال کنید.
رابطه باز چه مزایایی دارد؟
مزایای زیاد! قطعا دلیلی وجود دارد که بیش از یک پنجم زوجها تجربه چنین رابطه ای را داشته یا چنین رابطهای دارند! [منبع] برای برخی این رابطه به معنای سکس بیشتر است!
پاول میگوید: « من عاشق چندهمسری هستم زیرا شخصی تنوع طلب بوده و دیوانه تجربه چیزهای جدیدم و با سکس با آدمهای مختلف و متعدد این علاقه را ارضا میکنم. همچنین من گنجایش زیادی برای اجبار دارم – که برای لذت دیگری لذت است – همچنین دیدن ارگاسم و لذت کامل پارتنرم مرا خوشحال میکند.»
خانم دانا مکنیل، تراپیست خانواده و ازدواج و موسس Relationship Place در سن دیگو کالیفرنیا، میگوید «اگر سرانجام به بسته بودن رابطه خود پایان دهید، تمرین غیر تکهمسری اخلاقی میتواند به افزایش توانایی افراد در حل مسائل و مشکلات، برقرایی ارتباط و تعیین محدودیت کمک کند. این مسئله همواره زوجین را مجبور میکند چیزی را که واقعا از آن لذت برده و به آن نیاز دارند بشناسند.»
آیا این روابط زیانی هم دارند؟
هیچ زیانی در روابط باز وجود ندارد مگر آن که اشخاص با دلایل و منطق اشتباه وارد آن شوند. یعنی با خود صادق نباشند و به همدیگر دروغ بگویند.
پاول میگوید: «غیر تکهمسری میتواند مشکلات شخصی قبلی رابطه را تشدید کند. اگر در ارتباط گرفتن با دیگران مشکل دارید، مجبور بودن به ارتباط با دیگران به شکلی عمیق تر، با اشخاص بیشتر و درباره موضوعاتی متنوعتر میتواند به شما شانس بیشتری دهد تا پیامدهای آن را به عنوان یک دلیل تجربه کنید.»
دومین چیزی که در اینجا صدق میکند این است که شما آدم غیرصادق، حسود یا خودخواهی باشید. در این حالت به جای تحت تاثیر قرار گرفتن یک نفر از نتایج این اخلاقیات، چندنفر درگیر میشوند.
پاول میگوید: «غیر تکهمسری و چند پارتنری قرار نیست رابطهای که پایههای استواری ندارد را، درست کند.» بنابراین اگر به این دلیل میخواهید رابطه خود را باز کنید، به احتمال قوی منجر به تمام شدن رابطه میشود. برای اوپن رلیشن باید رابطه شما کاملا سالم و قوی باشد!
چگونه باید این مسئله را با پارتنر خود مطرح کنید؟
قرار نیست پارتنر خود را «قانع» کنید که وارد یک رابطه باز شود. یعنی زور و اجباری نباید در کار باشد. با یک «جمله خبری» شروع کنید و سپس حرفتان را به سمت پرسش سوال ببرید، مثلا:
«داشتم درباره روابط باز میخواندم و فکر کنم چیزیست که دوست دارم امتحانش کنم. آیا راحتی که درباره این مسئله صحبت کنیم؟»
«داشتم درباره سکس داشتن با آدمهای دیگه فکر میکردم، فکر کنم دوست داشته باشم امتحانش کنم. تا حالا درباره روابط باز فکر کردی؟»
«فکر کنم تماشای سکس یکی دیگه با تو خیلی هات باشه. تا حالا دلت خواسته یک نفر دیگر را به اتاق خواب خود دعوت کنیم؟»
«میل جنسی من از وقتی داروهای خاصی مصرف میکنم خیلی کم شده، داشتم فکر میکردم شاید بهتر باشه رابطه خود را باز کنیم تا تو برخی از نیازهای جنسیت رو برطرف کنی. فکر میکنی بخواهی درباره این مسئله صحبت کنیم؟»
اگر واقعا میخواهید در یک رابطه باز باشید و پارتنرتان با قاطعیت این پیشنهاد را رد میکند، احتمالا این ناسازگاری برطرف نشدنی است.
مک نیل میگوید: «در آخر، اگر یکی از طرفین در رابطهای قدیمی عمیقا دوست دارد رابطهای باز داشته باشد و دیگری نه، شاید بهتر باشد به جدا شدن فکر کنید.»
صریح بگویم: این سوال اشتباه است. برای آنکه بفهمید چرا، لازم است تفاوت میان محدودیت، توافق و قانون را بدانید.
پاول میگوید:ر«محدودیت چیزی است که به خود شما مربوط میشود. قلب، زمان، ذهن و بدن شما»
بنابراین شما میتوانید برای خود محدودیت ایجاد کنید و با شخصی که با اشخاص دیگر سکس بدون کاندوم دارد، بدون کاندوم سکس نکنید. شما نمیتوانید برای کسی که پارتنرتان با او سکس دارد محدودیت ایجاد کنید که چگونه سکس داشته و چگونه از کاندوم استفاده کنند.
پاول میگوید: «محدودیت به جای پارتنرمان، ما را متعهد میکند و مسئولیتی بر دوش ما میگذارد. محدودیت قدرت بیشتری به شخص میدهد.»
توافقها میتوانند توسط هرشخصی که تحت تاثر آن هاست بازبینی شوند
پاول توضیح میدهد: «اگر من و پاتنرم توافق کرده باشیم که همواره از کاندوم و دنتال دم و دستکش هنگام رابطه با پارتنر دیگر استفاده کنیم اما پارتنرم و یکی از پارتنرهایش نخواهند از این محدودکنندهها استفاده کنند، باید بشینیم و توافقی بنویسیم که هر سه ما با این مسئله راحتیم.»
توافق کردن روشی بسیار همدلانه و با ارزش برای زوجهایی است که به دنبال شخص سومی برای اضافه کردن به زندگی زناشویی خود میگردند.»
اغلب احساسات، تمایلات و نیازهای شخص سوم (گاهی به این شخص یونیکورن گفته میشود) از زوجین اهمیت کمتری دارد. در اینجا توافقها به شکل قانون ظاهر میشوند.
پاول میگوید: «قانون چیزی است که یک یا دو نفر آن را وضع میکنند برای اطرافیان خود و آن اشخاص حق اظهار نظری ندارند.»
در صحبت عامه، «قوانین» تلاشهایی هستند برای کنترل رفتار و احساسات پارتنر خود!
پاول میگوید: «میل به قانون گذاری اغلب برخواسته از شروط تکهمسری است که میگوید پارتنر ما نمیتواند بیش از یک شخص را دوست بدارد یا اگر شخص بهتری پیدا کند ما را ترک خواهد کرد.»
اگرچه خیلی از افراد تازه وارد میخواهند با قانونگذاری پیش بروند، پاول در این باره به آنها هشدار میدهد.
او میگوید: «معمولا قوانین با صلب قدرت و غیراخلاقی بودنشان در رابطه پایان مییابند، بهتر است با محدودیتهای شخصی شروع کنید.»
چه محدودیتهای احساسی باید قائل شوید؟
به گفته پاول، اکثر زوجها هنگامی که پای احساسات میآید وسط میخواهند قوانینی وضع کنند که مانع عاشق شدن شوند. ذهنیت غالب عشق را یک وسیله محدودکننده میداند که منجر به شکست میشود.
پاول میگوید: «مهم نیست که چقدر خوب خود را میشناسید، واقعا نمیتوانید پیش بینی کنید که ممکن است عاشق چه کسی شوید.»
بنانبر این به جای وضع قوانین «هر احساسی مممنوع»، پاول پیشنهاد میکند تجدید نظر کرده و این سوالات را از خود بپرسید:
من چگونه عشق را نشان میدهم؟
چگونه عشق را دریافت میکنم؟
من هرچندوقت یکبار نیاز دارم پارتنر خود را ملاقات کنم که احساس ارزشمند بودن داشته باشم؟
میخواهم زمان خود را چگونه تقسیم کنیم؟ چقدر به تنهایی نیاز دارم؟
می خواهم چه اطلاعاتی بدانم؟ چگونه میخواهم درباره خود بگویم؟
فضای خود را با چه کسی و تحت چه شرایطی به اشتراک خواهم گذاشت؟
برای نشان دادن رابطه ام به دیگران در استفاده از چه کلماتی راحت ترم؟
در واقع باید بدانید شما چقدر نسبت به دیگران مزیت و برتری دارید و دو طرف باید به خوبی بدانند چقدر عشق را به یکدیگر ابراز میکنند.
چه محدودیتهای جسمی و جنسی باید قائل شوید؟
محدودیتهای سکسی و جسمی رایج اغلب روی مدیریت ریسکهای جنسی بنا شده اند، چه محدودیتهای جنسی مجاز و چه محدودیت هایی مجاز نیستند و اگر/چه زمانی/چگونه میتوانید آنها را ابراز کنید. برای مثال:
چه کسی و چگونه حق لمس بدن مرا دارد؟ آیا قسمتهایی وجود دارند که دوست نداشته باشم لمسشان کنم یا لمس کنند؟
هر چند مدت یکبار آزمایش خواهم داد و چه آزمایشهایی؟ آیا تست PREP را خواهم داد؟
چگونه، چه زمانی و برای چه فعالیتهایی از ابزار پیشگیری استفاده خواهم کرد؟
چه هنگام با افراد درباره این مسئله که آخرین بار چند وقت پیش آزمایش دادند و تا به حال چه کارهایی برای سلامت و امنیت جنسی خود انجام دادهاند صحبت خواهم کرد؟
اسباببازیهایم را چگونه استفاده کرده، به اشتراک گذاشته و تمیز خواهم کرد؟
در چه مکانی راحت ترم سکس داشته باشم؟
PDA یا نمایش عمومی محبت برای من چه معنی دارد؟ برای داشتن رابطه پابلیک با چه کسی راحت ترم؟
هر چند وقت یکبار باید محدودیتها را با پارتنر اصلی خود بازنگری کنید؟
بدون شک شما نمیخواهید بیش از آنچه چیزی را زندگی میکنید در تله پروسه روابط خود قرار بگیرید، اما قاعدتا بازنگریهایی خواهید داشت. شاید با یک قرار ایستاده شروع کرده و آن را به چیز نارایجتری تبدیل کنید چون چیزهای بیشتری را درک میکنید.
چگونه از وضعیت رابطه خود با یک پارتنر ثانویه صحبت میکنید؟
فورا!
پاول میگوید: «چندپارتنری بودن شما ممکن است عامل پایان دهنده به رابطه برای آنها باشد، همچنین که تکپارتنری بودن آنها ممکن است عامل پایان رابطه برای شما باشد، بنابر این لازم است همان ابتدا درباره این مسئله صحبت کنید.»
برای آموزش بهتر چنین چیزهایی را میتوانید بگویید:
«قبل از آن که رابطهمان جدی شود، دوست دارم بدانی که من در حال حاضر در یک رابطه باز هستم، یعنی همزمان که یک پارتنر اصلی دارم، میتوانم آزادانه با اشخاص دیگری قرار بگذارم.»
«دوست دارم بدانی که من تک پارتنری نیستم و از Date کردن با اشخاص مختلف به صورت همزمان لذت میبرم. آیا تو به دنبال یک رابطه انحصاری هستی؟»
«می خواهم بدانی که من با بیش از یک نفر دیت میکنم و به دنبال رابطه انحصاری نیستم. چه حسی نسبت به دیت داشتن همزمان با چند نفر، یا شخصی که این کار ر انجام میدهد داری؟»
مک نیل پیشنهاد میدهد اگر آنلاین دیت میکنید، حتما این موضوع را در پروفایل خود بنویسید.
آیا این که پارتنر شما تک پارتنری یا چندپارتنری باشد برای شما اهمیت دارد؟
درباره رابطه باز یکطرفه به تکرر حرفهای متفاوتی گفته شده است، همچنین این دسته از روابط به عنوان روابط دوگانه مونو-پولی شناخته شناخته میشوند. در برخی از روابط، به علت تمایلات جنسی، لیبیدو، علاقه و چیزهای دیگر، زوجین میپذیرند رابطه خود را با هدف این که تنها یکی از آنها بتواند رابطههای متعدد داشته باشد بگشایند و در زمانهای دیگر، شخصی که تک پارتنری است ممکن است انتخاب کند با شخصی چندپارتنری دیت کند.
بنابراین به گفته مک نیل پاسخ این است: «نه لزوما» اما هرکسی حق دارد بداند که شخص چندپارتنری همزمان با افراد دیگری هم در رابطه است. «این مسئله به شخص ثانی این امکان را میدهد که بتواند تصمیم درستی درباره حضورش در یک رابطه باز بگیرد.»
آیا لازم است چیزهایی را با پارتنر فرعی خود نیز چک کنید؟
یعنی آیا باید از این که پارتنر فرعی شما از بودن با شما لذت میبرد و احساس احترام و مهم بودن میکند نیز اطمینان حاصل کنید؟ قطعا.
باید بدانید که برنامه ریزی و زمان بندی برای بررسی شرایط بر عهده شماست. اهمیتی ندارد که ساختار رابطه شما چگونه است، ممکن است بخواهید حرکتی انجام دهید که همه اشخاص رابطه احساس راحتی کنند و بتوانند در ارتباط با نیاز و خواستههای خود صحبت کرده و به نیازهای برآورده نشده خود اشاره کنند.
کجا میتوانید بیشتر بیاموزید؟
در روابط باز نباید از پارتنرهای خود انتظار داشته باشید دست شما را در پروسه رابطه گرفته و قدم به قدم شما را تشویق کنند.
اگر دوستانی دارید که در حال تجربه چنین روابطی هستند، میتوانید با آنها در این باره که چنین رابطه ای چگونه است، چگونه محدودیتهای خود را تعیین کردند و حسادت را چگونه کنترل کردند صحبت کنید. در مجموعه مقالات کانال چهارم، صداقت در این مورد بیشتر نوشته شده است.
در وبلاگ اونتاشگال مقالههای مختلفی در مورد رابطه باز نوشته شده است. اگر میترسید صحبت از رابطه باز باعث پیشداوری از جانب پارتنر شما شود، میتوانید این وبلاگ را به او معرفی کنید.
یکی از رایجترین فانتزیهای کینکی و جنسی در میان مردان، بی غیرتی یا کاکولدینگ cuckold است. بسیاری از افراد بدون به کار بردن واژه کاکولدینگ و با تصور سکس دوست دختر یا همسر خود با شخص دیگر، خودارضایی میکنند.
ممکن است فکر کنید واژه کاکولد مربوط به پرندگان است، البته حق با شماست، این واژه از نام پرنده کوکو گرفته شده است که در لانه پرندگان دیگر تخم گذاری میکند و این عمل کاکولدینگ نام دارد. این مردان نیز به زن خود اجازه میدهند در لانه سایر مردان استراحت کند! برای اطمینان میگویم، این واژه استعاره ناقصی است که از شعر «جغد و بلبل» [ویکیپدیا]، کاری هزل آلود درباره مردی که نمیداند زنش با مردان دیگر میپرد، آمده است. شاعر ناشناخته است اما پس از آن، این موضوع برای همیشه با نام «کاکولد» شناخته شد.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله ژانویه ۲۰۱۹ توسط جیمی در وبلاگ Kink Lovers منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
چرا بی غیرتی کینکی از محبوبیت بالایی میان مردان برخوردار است؟
در یک جمله بگوییم تماشای گاییده شدن همسر خود توسط مردی دیگر باعث افزایش شدید تسترون میشود! تعداد اندکی از افراد غیر همجنس گرا یا استریت برای فانتزی سازی درباره شخصیت مرد پورن میبینند، اما تماشای زن در حال دست بردن به کیر او بسیار جذاب است. هنگامی که در حال تصور یا مشاهده لاس زنی یا سکس دیگران هستید، شاهد افزایش شدید تستسترون در بدن خود خواهید بود. مردان به شکل طبیعی در ابتداییترین سطح کاملا رقابت جو هستند. هنگامی که زن «شما» توسط شخص دیگری مورد خواستگاری قرار گرفته یا گاییده شود، تعداد اسپرمهای شما افزایش مییابد.
هیزی گری و خودنمایی نیز بخشی از هیجان کاکولدینگ هستند
گاهی فتیش یک شخص کاکولد در انزوا و خلوت ارضا میشود، در واقع هنگامی که کاکولد در موقعیت مورد نظر نیست. شما در خانه تنها با تصور همسرتان که همزمان با شخص دیگری بیرون است خودارضایی میکنید.
برای زنان یا مردانی که از تماشا کردن یا تماشا شدن لذت میبرند، گاییده شدن در مقابل دیگری یا دیدن این اتفاق بسیار هیجان انگیز است.
تحقیر بخشی از فانتزی کاکولدها است
از گذشته افراد بی غیرت مورد نکوهش و تمسخر واقع شدهاند، چون به همسر خود «اجازه میدهند» با دیگران باشد یا چون نمیتوانند نیازهای جنسی همسر خود را به خوبی ارضا کنند و او تحت فشار شهوت به مردان دیگر روی میآورد.
برای مردان علاقهمند به تحقیر شدید، این مسئله بخش مهمی از فتیش است زیرا در انتها مرد داستان باید به تنهایی جق بزند در حالی که همسرش در شهوت شدید با مردی که برایش کافی است و میتواند او را راضی کند غرق شده و به ارگاسم رسیده است.
این مسائل موجب میشوند بی غیرتی یا کاکولدیسم به صورت طبیعی شاخه ای متفاوت از بیدیاسام، سیسی بوی و فمدام باشد.
تحقیر کیر کوچک شاخه متفاوت دیگری است
مردانی که دوست دارند به واسطه کیر کوچکشان تحقیر شوند اغلب درباره مردانی که میتوانند با کیر غول آسای خود همسر آنها را راضی کند فانتزی میسازند. ناراحتی «مرد کافی نبودن» آنها با شهوت مخلوط میشود، با فکر کردن درباره مردان کیر کلفت و تصور دوست دختر یا همسرشان که با آن کیر حال میکند.
در حالی که برخی مردان با تحقیر و تنبیه به خاطر کوچکی کیرشان تحریک میشوند، این مسئله حتی میان مردانی با کیر بزرگ نیز رایج است. هرچه داشته باشی، بزرگ ترش را میخواهی.
البته دقت کنید حس تحقیر به واسطه کوچکی کیر برای مردان کاکولد است. اندازه طبیعی کیر در یک مرد بین ۱۰ تا ۱۵ سانت است.
زنان نیز فانتزی بی غیرتی را دوست دارند.
زن کاکولد نیز وجود دارد. «کاککوئین یا ویکسن» با سکس همسرش با زنی دیگر تحریک میشود. در سناریوهای متفاوت این مسئله صورتهای گوناگونی دارد که زن یا بسیار با ایمان است یا بسیار سابمیسیو که دادن همسرش به دیگر مردان(زنان) را نوعی فداکاری یا هدیهای عاشقانه میداند. این مسئله نیز جنبه تحقیرآمیز دارد، اما با چاشنی احساسات بیشتر!
هرچه که هست، بعضی از زنان با وارد شدن انگشتان، زبان یا کیر شوهرشان به زنی دیگر وحشی میشوند و این یکی از فانتزیهای خودارضایی آنان است!
اگر این فانتزیها برای شما عجیب هستند حتما مقالههای کانال چهارم، صداقت را مطالعه کنید. فراموش نکنید اگر شما چنین فانتزی دارید ولی همسرتان از آن متنفر است، هرگز نباید او را وادار به انجام چنین کاری کنید.
اونتاشگال . مرداد ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
آیا باید روابط آزاد و باز داشته باشید؟ این رابطه یعنی بی بند و باری و سکس با هر کسی در هر زمانی یا نه شرایط خاص خود را دارد؟ تأملات یک تک همسر و درمانگر حرفهای که در دهه ۱۹۸۰ بزرگ شد را میخوانید. مقالهای که میخوانید به خوبی شما را با ابعاد مختلف اوپن رلیشن – Open Relation آشنا میکند.
اول از همه، یک رابطه باز، که با عنوان رابطه غیر انحصاری نیز شناخته میشود، یک رابطه عاطفی است که از لحاظ جنسی غیر انحصاری است. این تعریف ممکن است اشارهای به تنوع طلبی داشته باشد اما بطور کلی اشاره به نوعی توافق در رابطه دو نفره است که طرفین آن با هم توافق کردهاند تا امکان صمیمیت و هم بستر شدن با افراد دیگر را نیز داشته باشند.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم میلادمسافر برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله دسامبر ۲۰۱۹ توسط دکتر جان کیم LMFT در مجله معروف روانشناسی منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.
یک رابطه تعدد گرا به معنای داشتن چندین شریک عشقی و عاطفی بطور همزمان است، البته با این شرط که همه افراد درگیر در رابطه از وجود یکدیگر اطلاع داشته و از حضور هم رضایت داشته باشند.
در واقع یک رابطه باز به این معنی است که شما هنوز یک شریک اصلی دارید اما هر دو میتوانند شرکای جنسی دیگری نیز داشته باشند. در یک رابطه باز همیشه اولویت اصلی، شریک اصلی شما است. او میتواند همسر یا دوست پسر و دوست دختر شما باشد.
چند نفری یا چند همسری یا Polyamory به این معنی است که شما روابط متفاوتی دارید که شامل روابط عاطفی و جنسی است. اولویتی وجود ندارد. هر دو رابطه (عاطفی و جنسی) تحت عنوان «تعدد گرایی اخلاقی» قرار دارن ، اما مترادف نیستند. می توانید آنها را ترکیب کنید یا یکی را بدون دیگری انجام دهید.
خب. من، دکتر جان کیم، هیچوقت در این نوع رابطه نبودهام. من در تمام زندگیام تنها در رابطهی با یک شریک بودهام. من حدس میزنم میتوانید بگویید من یک تک همسر گرای دائمی هستم، به همین دلیل است که این موضوع اضطراب فوری برای من ایجاد می کند!
اغلب فکر میکنم مردم به دلیل شغلم از من سوال میکنند که آیا به روابط آزاد زناشویی باور دارم یا نه، نه به این خاطر که لزوما فکر میکنند آنرا تجربه کردهام. آنها ممکن است بخواهند از من بشنوند که آیا این نوع رابطه از دیدگاه درمان مشکلات رابطه میتواند موثر باشد یا نه؟ و آیا میتواند همیشگی باشد؟
اما به هر حال من نمیتوانم بین آنچه که هستم و آنچه که میکنم تفاوتی قائل شوم. اما میتوانم انتخابهای دیگری داشته باشم، پس قبل از شروع به پاسخ لازم است مقدمهای را عنوان کنم.
مثل شما و دیگران تربیت شدم!
من هم مانند بسیاری از شما بزرگ شدهام. فکر میکردم یکی مانند خودم را در رابطه خواهم یافت، نذر میکردم، بچه دار میشدم و برای همیشه خوشحال و خوشبخت زندگی خواهم کرد. تنها با یک نفر و از همه خوشبختتر. این همان دورنمایی است که از عشق به نظر میرسد و همه دنبال آن هستند.
بعد بزرگ شدم و ازدواج کردم. من در مسیری که شبیه فیلمها و رمانها بود، حرکت کردم. من خیلی عادی و معمولی در قسمتی از کوههای ایالت اورگان مستقر شدم و زندگیام را شروع کردم. این ازدواج پنج سال به طول انجامید و ما طلاق گرفتیم. من از آن زمان در روابط بسیاری بودهام. سه سال اینجا سه سال آنجا! در همه آنها و به طرز خاص خودشان با انواع متفاوتی از عشق که مردم را برای همیشه تغییر میدهد، لذت بردم.
من یاد گرفتم که روابط ساختنی هستند و ژنتیکی به ارث برده نمیشوند. البته که کار سختی است اما آیا در این زندگی ارزش ندارد؟ همچنین، شما فقط نیمی از هر رابطهای هستید، مهم نیست که چقدر در مورد عشق آموختهاید یا تا چه اندازه به آن رسیدهاید ، فقط میتوانید نیمی از آن را کنترل کنید. سرانجام، من یاد گرفتم که وقتی تغییر میکنیم تعاریف و خواستههای ما هم تغییر میکنند. تعریف شما از عشق و آنچه از آن در دوره دبیرستان و دانشگاه میخواستید احتمالاً با تعاریف و آنچه امروز میخواهید متفاوت است و این خوب است، این یعنی زنده هستید.
این موضوع در مورد عشق و رابطه است. آنها سیمان خشک شده نیستند. آنها شکل پذیر و سازگار هستند. مانند مایعات همیشه در حال تغییر شکل هستند. این سبک تربیت، رسانهها، جامعه، فرهنگ و مذهب ما هستند که ما را متقاعد میکند که عشق و رابطه مانند سیمان خشک شده است و برای آنها یک تعریف و تنها یک تعریف درست وجود دارد.
به عنوان مثال، در تایلند پسران دست هم را میگیرند تا لباس بپوشند. سکس آزاد آزاد است. سفارش یک تجربه جنسی به همان اندازه ساده و معمول است که سفارش یک پیتزا پنیر! این رفتار و باور می تواند در قسمت دیگری از دنیا باعث تنبیه تا سر حد آسیب جسمی شود. دنیایی که شما در آن بزرگ شدهاید (یا اکنون در آن زندگی میکنید) مستقیماً روی برنامههایی که میخواهید بعنوان یک بزرگسال عملی کنید، تأثیر میگذارد. ما اغلب روشنفکر نیستیم. همه ما تا حدی برنامهریزی و از قبل تربیت شده هستیم. حتی اگر حبابهای خود را تغییر داده و از دنیای برنامهریزی شده خود فرار کرده باشیم (چه از نظر روحی و چه از نظر محل زندگی)، باقی مانده «بایدهایی» که با آنها رشد کردهایم، بر ما تاثیر میگذارند. این مسئله اضطرابی را که هنگام فکر کردن در مورد روابط آزاد یا سکس چند نفره به آن دچار می شویم را، توضیح میدهد.
خب، چه کار باید کرد؟ من میخواهم با استفاده از رویهای موسوم به «فرآیند فکر من»، نه تنها بعنوان یک درمانگر که هزاران داستان درباره رابطههای مختلف شنیدهام ، بلکه به عنوان فردی با تاریخچه مختصری در عشق که پیشتر به آن اعتراف کردم، پاسخ دهم. من احساس میکنم این کار صادقانهترین راه برای پاسخ به این پرسش است.
با موضوعات بدیهی و پیش پا افتاده شروع کنیم
تا به حال این جمله را شنیده اید: «من هنوز در یک رابطه خوب با همسر/شریک زندگیام هستم اما با افراد دیگر هم رابطه جنسی برقرار میکنم.» خب؟ در این باره چه فکر میکنید؟
آقای آبری مارکوس، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز برای کتاب صاحب یک روز شوید تا صاحب زندگی باشید [آمازون]، که بصورت علنی رابطه تک همسری را ترک کرده و روابط خود را بطور کامل به رابطه باز تغییر داده است و تبدیل به فردی شده است که اکنون هست، میگوید «روزی این اخلاق را کنار گذاشته است که متوجه شد دوست دخترش بعد از تصمیمگیری برای باز کردن روابطشان ، با شخص دیگری خوابیده است». بله، احساساتی وجود خواهد داشت و بدیهی است که حسادت و صدمه دیدن هم ممکن است باشد!
همیشه از خودم یک سوال می پرسم: به فرض اینکه رابطه خودم را به یک رابطه باز تغییر دادم، چه میزان از احساسات ناشی از ضمیرناخودآگاه، میل کنترل بر رابطه، ناامنی، احساس مالکیت-تملک و «باید های تحمیل شده از ذهن» را تجربه خواهم کرد؟ وقتی به خودم فکر میکنم ، تقریباً همه آنها ممکن هستند. این ایده که دوست دختر من برای داشتن تجربه جنسی با شخص دیگری ملاقات کند باعث میشود احساس نا امنی کنم، که من کافی نیستم و اگر با فرد دیگری ملاقات کند که احساس بهتری از من داشته باشد، من را ترک خواهد کرد. بنابراین اگر من واقعاً با خودم و در این رابطه احساس امنیت میکردم، آیا ممکن بود رابطهام جور دیگری هم باشد؟ نمیدانم!
با این حال ، این احساسات واقعی هستند و هر دو نفر برای ایجاد یک رابطه آزاد باید با صداقت و صمیمیت تلاش کنند. در غیر اینصورت، عصبانیت و نارضایتی ایجاد خواهد شدو ناگهان میتواند به ناتوانی جنسی در یکی از طرفین منجر شود. تجربیات جنسی با دیگران باید یک توافق جدی و دوطرفه باشد و در انتها به ایجاد صمیمیت بیشتر و لذت بیشتر از رابطه برسد، در غیر اینصورت شبیه به خیانت خواهد بود. میدانم که به نظر دیوانه کننده است اما آدمها موجوداتی پیچیده هستند و من زوجهای زیادی را دیدهام که ا اول با چیزی موافق هستند ولی بعد از مدتی همان موضوع ویران کننده شده است. به عنوان مثال، سکس سه نفره یک فانتزی مشترک است که به ندرت با فانتزی که در خیالمان بازی میکنیم مطابقت دارد.
از فانتزی تا واقعیت
قطعاً یک فانتزی تخیلی برای یک رابطه باز وجود دارد. این ایده که شما میتوانید رابطه جنسی را با کسی در خارج از روابط خود برقرار کنید ممکن است مانند بلیط قرعه کشی به نظر برسد، به خصوص اگر از زمان دانشگاه با همان شخص بودهاید. بله، آرزو کردن و فانتزی ساختن کاملاً طبیعی است و حتی عادی است که شما مورد توجه سایر افراد قرار میگیرد، ولی این بدان معنی نیست که شما میخواهید با آنها رابطه برقرار کنید.
این نوع رابطه می تواند یک راه حل برای بهبود مجدد روابط شما یا جلوگیری از خیانت باشد. بله، بودن با شخص دیگری میتواند شما را به شریک زندگی خود نزدیک کند. بسیاری اوقات غرق میشویم زیرا فانتزیهای خودمان را تغذیه میکنیم. کنجکاوی طبیعی ما از بودن با شخص دیگری، ما را مجبور میکند به جای حضور در روابط خود، در فکرمان بودن با دیگران را تصور کنیم.
اگر فانتزی به واقعیت تبدیل شود، حباب میترکد و ما دیگر نیازی به حمل آن فانتزی نداریم. آنوقت میتوانیم حضور بیشتری در رابطه اصلی خود داشته باشیم و بارها با تجربه واقعی «مرغ همسایه غاز نیست» یا درک این موضوع که «چمن دیگران سبزتر نیست» بیشتر قدر روابط فعلی خود را بدانیم. به همین دلیل است که بسیاری از هم جدا میشوند، کاوش میکنند و دوباره به هم بر میگردند. و مانند سفر، مکانهای عجیب و غریب میتوانند تجربیات جدید و شگفت انگیزی را به شما منتقل کنند. اما در کنار آن میتواند باعث شود شما از خانه خود لذت بیشتری ببرید و دلتان برای بالشت خود تنگ شود!
برای ایجاد یک رابطه آزاد واقعی، هر دو طرف نه تنها باید آن را بپذیرند، بلکه شریکهای جدید زندگی خود را ترغیب میکنند تا تجربیات جدید جنسی جدیدی با دیگران داشته باشند. البته نیازی نیست که جزئیات را بدانید بلکه باید به جایی برسید که بخواهید شریک زندگیتان رابطه جنسی خود را با دیگران کشف کند. شما باید بخواهید آنها این تجربهها را به خاطر خودشان داشته باشند نه اجبار و تلاش برای کسب رضایت شما! این چیزی نیست که بسیاری از افراد توانایی ارائه آنرا به شریک زندگی خود داشته باشند. به اعتماد به نفس فوق العادهای نیاز دارد مهمتر از آن باید حد بالایی از اعتماد به یکدیگر و عزت نفس در خود، داشته باشید.
اگر بخواهم از دیدگاه معنوی (نه دینی و مذهبی) به این موضوع نگاه کنم، عشق پدیدهای بی انتها است. ما به عنوان انسان با یکدیگر در ارتباط هستیم و هر ارتباطی متفاوت و منحصر به فرد است. این روابط همان چیزی است که باعث ایجاد شخصیت ما میشوند، آنرا نابود میکنند و دوباره میسازند. این زندگی است و بدون آن تعریف انسان بودن ما زیر سوال میرود. تفاوتی ندارد که این ارتباط مبتنی بر دوستی باشد، مبتنی بر خون و خانواده باشد یا رابطه جنسی باشد. اتصال اتصال است. پس چرا باید خودمان را محدود کنیم؟ چرا نباید عشق را نیز با طیفهای مختلف آزمود؟ من معتقدم که ما نهایتاً افرادی را برای رابطه جذب میکنیم که آنها را میخواهیم و با این کار موجب تغییر در خود و دیگران میشویم. این چیزی است که زندگی را زیبا میکند. چرا باید این امر با سکس و عشق متفاوت باشد؟
اگر از نگاه بیولوژیکی به این موضوع نگاه کنی ، ما طوری طراحی نشدهایم که برای همیشه در کنار یک نفر باشیم. بدن ما یک سازه اجتماعی/اجتماعی با حصاری از شرم است که ما را از گمراهی باز میدارد. بدن ما هوسهای متنوعی دارد و ما موجودات کنجکاو هستیم. ما انسانها قدرت تخیل داریم و برای رسیدن به آنها، سخت کوش هستیم.
نتیجه گیری ها معمولاً با «بدیهی و مشخص است» همراه است. اما در این موضوع، شاید نتوان از آن استفاده کرد.
دو نفر نه تنها باید در این باره هم نظر باشند بلکه باید واقعاً با خود هم صادق باشند. آنها باید از خود بپرسند که آیا این قدرت و توانایی درونی را دارند که رفتاری عادی دارند در حالی که شریک زندگی خود را در رابطه جنسی با دیگران ببینند؟ نه تنها توان هضم آنرا داشته باشند بلکه اجازه ندهند این رابطه منجر به نابودی عشق، علاقه و زندگیشان شود. اگر این رابطه جدید به ترس، حسادت یا نفرت از شریک زندگی یا فردی که با او در رابطه است بدل گردد، احتمالاً نباید وارد این نوع رابطه شوید.
من دکتر جان کیم، اعتراف میکنم که هیچ روشی نبود که بتوانم این کار را در دهه بیست یا حتی سی زندگیام انجام دهم. من آن «ظرفیت» را نداشتم. من به اندازه کافی اعتماد به نفس یا احساس ارزشمندی نداشتم تا بتواند از من در برابر نابودی در این چنین رابطهای محافطت کند. من دوست داشتم که یک تابلوی جمع آوری امتیازات داشته باشم و آنرا هر شب در اتاق خواب به شریک زندگیام نشان دهم و بخاطر آن مورد تایید و تشویق قرار بگیرم. من همچنین نقشههای زیادی برای یک زندگی به شدت رمانتیک داشتم.
ما همه چیز خود را فقط و فقط به یک شخص اختصاص میدهیم، و این همان اشتباه بزرگ است که بهانهای برای خیانت به ما یا شریک زندگیمان خواهد داد. اما از همه مهمتر، من دیدگاهی معنوی در زندگی نداشتم. برای من، این تنها دلیلی بود که از یک رابطه باز اجتناب کردم. اگر من دیدگاهی معنوی به موضوع داشتم، به هر رابطه بعنوان فرصتی بی نظیر برای ارتباط عاطفی و جنسی نگاه میکردم. به عنوان فردی با نگاه معنوی و نه به عنوان فردی که با پیش آموزهها و ارزشهای منتقل شده از جامعه به خودم نگاه کرده بودم.
ممکن است تعجب کنید. اگر تجربههای جنسی با دیگران دارید، آیا نمیتوانید فضایی را برای ایجاد یک ارتباط عاطفی ایجاد کنید؟ آیا نمیتوانید رابطه اصلی خود را به خطر بیندازید؟ اصولاً، آیا شما با روال اصلی خود رولت روسی بازی نمیکنید؟ همه ما میدانیم که احساسات ما از منطق ما قویتر است. بنابراین فقط به این دلیل که منطقاً میگوییم اجازه نخواهیم داد که عاشق شخص دیگری شویم، به این معنی نیست که نخواهیم شد چگونه میتوان از این امر جلوگیری کرد، زیرا عشق مبتنی بر منطق نیست؟
بخشی از من میگوید شما نمیتوانید. شما با اهدافی مشخص وارد رابطهها میشوید اما مهم نیست که چقدر قوی باشید، هر نوع صمیمیت میتواند به عشق منجر شود. یک بوسه ساده میتواند روزها شما را به فکر کردن درباره آن شخص سوق دهد و باعث شود شما در روابط اصلی خود بی تفاوت باشید. این افکار میتوانند به احساسات طولانی مدت و واقعی تبدیل شوند. ممکن است بیشتر وقت خود را با روابط دیگر خود (غیر اصلی و شریک زندگی) نگذرانید اما قلب شما کجاست؟
اما بخش دیگری از من میگوید شما میتوانید عشق و شهوت را از هم جدا کنید. این وظیفه شماست که مرزها را ترسیم کنید تا روابط شما محدود به روابط جنسی باشد. شما میتوانید تصمیم بگیرید که چه کسی را دوست دارید و چگونه میخواهید آنها را دوست داشته باشید. تا زمانی که با خود و شریک زندگی خود صادق باشید، میتوانید این امر را کنترل کنید. البته این همیشه ساده نیست و باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید این نوع چالشهای جدی و سنگین را انجام دهید. بنابراین سؤال این است: آیا شما توانایی جدا کردن عشق از رابطه جنسی را دارید؟
عدالت در داشتن شریکهای زندگی چیست؟
چه می شود اگر یک نفر شریکهای زندگی زیادی داشته باشد و دیگری تعداد کمی داشته باشد یا هیچ کدام نداشته باشد؟ آیا این عادلانه است؟
ااگر تصمیم دارید رابطه خود را باز کنید، یک موضوع مهم و واقعی را باید در نظر بگیرید. برای برقراری رابطه آزاد مطمئن، نباید مقایسهای بین اینکه شریک زندگی و شما، هر کدام چه تعداد سکس دیگر دارید، وجود داشته باشد. این یک میدان امتیازدهی و امتیازگیری نیست!
معمولاً روابط باز به معنای بازی در زمین و یا اینکه شما چقدر در ایجاد رابطه توانمند هستید نیست. این کار در مورد آزاد بودن تجربههای جنسی دیگر است و باید سرزنده و جاری باشد. علاوه بر این، چه کسی به این نوع وقت و انرژی دست پیدا کرده است که بخواهد یا بتواند با بی نهایت انسان دیگر در رابطه عاطفی یا جنسی باشد؟ امیدوارم شما یا شریک زندگیتان نباشید!
سخن آخر، افراد و جامعه فکر میکنند روابط باز فقط به معنای آزادی سکس با افراد دیگر است. بنابراین اگر اینگونه است، چرا حتی در یک رابطه قرار میگیریم؟ اگر این اعتقاد شما باشد، باز کردن رابطهها برای شما مؤثر نخواهد بود. فرصتی در جهنم نیست. این کاتالیزوری خواهد بود که رابطه شما را خراب میکند.
من معتقدم برای ایجاد یک رابطه آزاد موفق، ابتدا باید زیربنایی ساخته شود. بدون این پایه و اساس کار نخواهد کرد. در اینجا چند پیشنهاد برای ایجاد یک رابطه آزاد موثر ارائه شده است:
رابطه فعلی و اصلی شما باید محکم باشد. اگر در حال حاضر در روابط خود مشکلی دارید، باز کردن آن و اجازه دادن به دیگران برای ورود، هیچ مشکلی را برطرف نمیکند. این باعث بدتر شدن آن خواهد شد. باز کردن رابطه به شما امکان میدهد که به جای تلاش برای حل مشکلات رابطه، از آن فرار کنید! یک رابطه آزاد نیاز به اعتماد به نفس زیادی دارد. اگر به شریک زندگی خود اعتماد نکنید، باز کردن رابطه شما تنها یک کلاهبرداری در رابطه اصلی شما خواهد بود. بنابراین باید در مورد اینکه چرا میخواهید رابطه خود را باز کنید، خیلی روشن فکر کنید کنید. آیا فرار از مشکلات فعلی است یا استقبال از مشکلات جدید یا حرکتی متفاوت در رابطه عاشقانه و محکم شما؟
هر دو نفر باید کاملاً با خود صادق باشند. آیا واقعاً این را برای خود میخواهید یا برای رضایت شریک زندگی این کار را انجام میدهید؟ این نمیتواند یک هدیه یا لطف باشد. این تنها به نارضایتی منجر خواهد شد. روابط آزاد وقتی وجود دارند كه هر دو طرف علاقه به برقراری روابط جنسی در خارج از تعاریف مرسوم خود را داشته باشند و با انجام آن توسط شریک زندگیش هم موافق باشند. اما دوباره، باید با خود کاملاً صادق باشید.
یک سری از قوانین اساسی را وضع کنید. بدون قوانین، باز کردن روابط شما یک شیب بسیار نرم و خزنده برای نابودی همه چیز است. آنچه ضرر دارد عدم صداقت است و نه رابطه جنسی با دیگران. چه کسانی را میتوانیم اضافه کنیم؟ آیا شریک زندگی شما نیاز به تأیید دارد؟ چند بار میتوانید آنها را ببینید؟ چقدر به یکدیگر میگویید چه کسی را میبینید؟ اینها همه مواردی است که باید مورد بحث قرار گیرد یا اینکه افراد میتوانند دروغ بگویند و این بیشترین آسیب را برای هر رابطه دارد. شما میتوانید در یک رابطه آزاد باشید اما هنوز «بی تعهد» باشید و در صورت بدون صداقت بودن و یا شکستن قوانین، عواقب خیانت را تجربه خواهید کرد.
آنچه من جالب و هیجان انگیزتر از همه اینها میدانم این واقعیت است که ما شروع به انجام این صحبتها بین خودمان میکنیم. جهان در حال تغییر است. ما شروع به تعریف مجدد از آنچه ما را خوشحال میکند، هستیم. ما مدلهای قدیمی را زیر سوال میبریم. این اتفاق در هر زمینهای از زندگی، سلامتی، تناسب اندام، کار و اکنون عشق و رابطه جنسی در حال وقوع است. اما باورهای ما از مدلهای قدیمی عشق، ما را وادار به مقاومت در برابر تغییرات میکند، حتی در خود من به عنوان یک متخصص و روانشناس اینگونه است!
ازدواج و تک همسری کاملاً با باورهای دینی گره خورده است. پایه و اساس اینکه ما چه کسی هستیم، چه چیز درست است و چه چیز غلط، چگونه باید زندگی کنیم، همه در «بایدهایی» محکم پیچیده شدهاند. اگر آنها زیر سؤال بروند، پایه و اساس باورهای ما دچار اشکال خواهند شد و همه چیز پس از آن زیر سوال است. بنابراین مردم به سرعت این نوع رابطه را اشتباه میدانند. ممکن است هنگام خواندن این مقاله این احساس را داشته باشید. این یک نوع محافظت از باورها و اعتقادات خودمان است.
من در جایی از زندگیام هستم که دیگر نمیخواهم ترس یا مقاومت ذهنی و ناامنیهای خودم، مرا به دام بیندازد. من نسبت به هر آنچه در این دنیا ممکن است کنجکاو هستم. مطمئن نیستم، شاید چون کودکی در راه دارم و میخواهم برای نگاه به آینده و ساختن فردایی بهتر برای او نگاه جدیدی به زندگی پیدا کنم. یا شاید به دلیل بالغتر و مسنتر شدن من است و میدانم که باقی عمرم چقدر میتواند کوتاه باشد. اما بالاخره میخواهم نقشههای قدیمی را که هنوز در جیب پشتیام چیده شدهاند، شروع کنم. شروع به اهمیت دادن به کنجکاویها و پایان دادن به سرپوش گذاشتن روی میل به دانستن درباره چیزهای درون جعبه. به این دلیل که در چهل و شش سالی که در این سیاره زندگی کردم، یاد گرفتهام که هیچکس جز خود شما واقعاً نمیداند چه چیزی برای شما بهتر است. و البته «شما» به عنوان یک انسان همیشه در حال تغییر هستید. من علاقهمند به کنار گذاشتن برنامهریزیهای از قبل انجام شده برای ذهن خودم و ورود به یک چشم انداز معنوی جدید هستم که به من افق جدیدی ارائه میدهد تا دنیا را جور دیگری ببینم و به تکامل خود را ادامه دهم.
آیا روابط باز برای من موثر خواهد بود؟ نمیدانم. من خودم این تجربه را نداشته ام. اما من برای گفتگو درباره آن آماده هستم، در واقع گفتو درباره چیزی که قبلاً هرگز تمایلی به آن نداشتم!
در پایان روز، باید تصمیم بگیرید که چه نوع رابطهای را میخواهید و برای شما مؤثر است. تک همسری، چند همسری، باز یا ترکیبی از همه چیز. این زندگی شماست، این قلب شماست، بدن شماست و بدانید که میتوانید نظر خود را تغییر دهید و اشکالی ندارد. فقط باید با خود صادق باشید. این مهمترین چیز است – رابطه شما با خودتان فرقی ندارد مرد باشید یا زن.
جان کیم LMFT، سالها پیش وقتی که شروع به کار روی روشهای غیر متعارف رابطه کرد، پیشگام یک جنبش مربیگری آنلاین به نام JRNI Coaching شد. او همچنان سوار موتورسیکلت خود برای رسیدن به جلسات در سراسر لس آنجلس میشود و با مشتریانی در کافی شاپها، سالنهای ورزشی و پیادهروها ملاقات میکند. او نویسنده کتابهایی پر فروش است. همیشه گفتهام، صحبت کنید. درباره ابعاد مختلف احساسات خود بدون قضاوت و ترس، گفتگو کنید. هدف از زندگی، رسیدن به آرامش و لذت است. شما مسئول ساختن این آرامش هستید.
سوالات زیادی در مورد انواع روابط و اینکه چرا برخی افراد اصطلاحا تنوع طلب میشوند، وجود دارد. حتی هنوز هم نداشتن رابطه و گرایش جنسی برای انسانها، تعجبآمیز و عجیب است. در کنار آن داشتن رابطه با یک نفر و متهعد بودن تا پایان عمر یک سبک رابطه پذیرفته شده در میان جوامع بشری است. جدای از علت هر یک این موارد، در این اینفوگرافیک به معرفی و شرح دقیق انواع رابطهها و علایق به شریک زندگی، پرداختهایم.
سه دایره اصلی یعنی «تک پارتنر»، «چند پارتنر» و «بی پارتنر» در واقع ریشه هر یک این علایق هستند. ممکن است شما به رابطه چند شریکی علاقهمند باشید اما در یک رابطه تک پارتنری قرار بگیرید که نتیجه آن احتمالا به خیانت ختم میشود. اما زمانی که هم شما و هم شریک زندگی به چنین چیزی علاقه دارد، به رابطه چند نفره و چند معشوقه میرسید. این نکته را در نظر داشته باشید که شما میتوانید با یک نفر دوستی صمیمی باشید و با یک نفر دیگر ضربدری!
در ادامه این نوشته به شرح تمام این دایرهها و مسیرهای رابطه میپردازیم. این نوشته در راستای مجموعه مقالات «کانال چهارم، صداقت» منتشر میشود. انتشار این اینفوگرافیک در هر رسانهای به شرط عدم حذف لوگو و نام اونتاشگال آزاد است.
در حالت اول یعنی دوستی صمیمی، شما با یک نفر هستید و به نوعی شریک زندگی شما است اما با اون رابطه جنسی ندارید. این صمیمیت میتواند بین شما و خواهر یا برادران وجود داشته باشد. همچنین این نوع رابطه میتواند همزمان با چند نفر باشد یا صرفا یک نفر و بدون هرگونه سکس.
اما حالت دوم یعنی انحصار رابطه به چهار حالت ختم میشود:
خیانت
نیمه وابسته
تک همسری سریالی
رایج و مرسوم (ازدواج موفق)
خیانت زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین به رابطه چند نفره علاقه دارد اما طرف دیگر چنین چیزی برای اون پذیرفته نیست.
نیمه وابسته زمانی است که شما با یک نفر در رابطه هستید اما انگیزه خاصی برای ادامه رابطه ندارید. در حالت نیمهوابسته اگر شما به دنبال حفظ رابطه باشید احتمالا به پوچی و بیانگیزگی برسید. صرفا با یک شریک هستید و با تلخکامی زندگی را ادامه میدهید.
تک همسری سریالی برای کسانی است که فقط با یک نفر در رابطه هستند و باید با جدایی از نفر قبلی وارد رابطه جدید شوند. این وضعیت سریالی به صورت مداوم با افراد مختلف تکرار میشود. این حالت هم در وضعیت ازدواج / طلاق رخ میدهد هم با رابطه و جدایی. در این مدل سکس بین طرفین رخ میدهد.
حالت رایج و مرسوم که بیشترین آشنایی را با آن دارید زمانی است که شما چه به عنوان یک مرد و چه زن، بکارت خود را تا پیش از ازدواج حفظ کردهاید و تا ابد با یک نفر میمانید.
تنهایی و بدون شریک زندگی
شما یا به صورت اختیاری این وضعیت را انتخاب کردهاید یا مجبور به پذیرش شدهاید. یکی از حالتهایی که مجبور به پذیرش میشوید زمانی است که دچار یک معلولیت جسمی در نقاط جنسی خود هستید. حالت دیگر وضعیت روانی است که به صورت ناخواسته شما را از انجام رابطه با دیگران باز میدارد. (این وضعیت فقط شرح داده شد و تغییر آن با کمک پزشکان امکانپذیر است)
اما افرادی که داوطلبانه از انتخاب شریک زندگی دوری میکنند به سه دلیل در این وضعیت هستند:
توجه به امور عالیه و تعالی
ریاضت کشیدن
معنویت
کسانی که به دنبال توجه به امور عالیه و تعالی هستند بیشتر زندگی خود را وقف دیگران میکنند. شاید دیده باشید کسانی را که به تنهایی در خیریههای مختلف به دنبال کمک به دیگران هستند. این افراد خودخواسته نیاز جنسی خود و ایجاد رابطه با دیگران را سرکوب کردهاند.
کسانی دیگر هستند که به دنبال ریاضت کشیدن میروند و هرگونه لذت دنیوی به خصوص جنسی را برای خود حرام اعلام میکنند.
کسانی که به دلایل معنوی و مذهبی از انجام رابطه جلوگیری میکنند، یا به خاطر وضعیت شغلی مانند قوانین کلیسا و مذهب شخصی دست به چنین حالتی میزنند یا برای حفظ بکارت. حفظ بکارت به خاطر قوانین و دستورهای مذهبی به حالت رایج و مرسوم که پیشتر اشاره شد، منجر میشود.
افرادی نیز هستند که به دنبال معنویت و عرفان و برای امور الهی و وقف خود برای پروردگار از انجام هر نوع رابطه دوری میکنند.
چند نفره و آزاد
افرادی که به دنبال حالت چند نفره و آزاد هستند وقتی با یک شریک انحصاری رو به رو میشوند، احتمالا به خیانت رو بیاورند. برای همین بهتر است پیش از شروع رابطه علایق شخصی شناخته شوند.
حالت چندمعشوقه میتواند به چند مدل مختلف ختم شود که معروفترین و شایعترین آن بی بند و باری است. در این حالت فرد برای خود محدودیتی را در انجام سکس با هر انسانی نمیبیند.
حالت چند معشوقه به سه دسته مهم تقسیم میشود:
گروهی
چند نفره
آزاد و باز
در حالت گروهی شما در یک رابطه مشخص با چند نفر در رابطه هستید. این حالت میتواند به رابطه با افراد مختلف گروه ختم شود یا حالت چهارنفره و یا حالت سه نفره و حتی شخص ثالث یعنی یونیکورن در میان یک زوج. حالت گروهی بزرگتر هم بودن با افراد مختلف و زیاد در یک رابطه مشخص است.
در رابطه چند نفره شما همزمان با چند معشوق مختلف هستید. معمولا این حالت به چند همسری ختم میشود. یعنی شما با بیش از یک مرد یا زن ازدواج میکنید.
در رابطه آزاد و باز شما با یک نفر در رابطه هستید که هر دو شما حق داشتن رابطه با افراد دیگر را دارید. رابطه آزاد و باز بدون علاقهمندی با دیگران است و میتواند با یک شریک اصلی و متعهدانه در کنار افراد دیگر باشد. در رابطه باز صداقت عامل مهمی برای پایداری است.
حالت در نوسان زمانی است که شما یک رابطه باز دارید اما با فرد یا زوجی دیگر خارج از رابطه خود سکس میکنید و حالت نپرس و نگو بین زوجهایی رخ میدهد که اجازه سکس با دیگران را میدهند اما نمیخواهند عشقی رخ دهد و از آن رابطه اطلاعاتی داشتند باشند. نوسان ملایم هم برای افرادی است که حاضر هستند جلوی دیگران که خارج از رابطه هستند، با یکدیگر سکس کنند.
ازدواج
همه این نوع روابط میتواند به ازدواج منجر شود. برای مثال حالت پرودگار نوعی ازدواج با خود است. ازدواج فقط ثبت رسمی چنین رابطهای است و برای هر فرد و انسانی میتواند نوع خاص خودش را داشته باشد.
در ازدواج قرار نیست شما به فرد دیگری تبدیل شوید. فقط رابطهای که دارید را ثبت و با یک حلقه طلایی آن را به دیگران اعلام میکنید!
مجموعه مقالات «کانال چهارم، صداقت» با هدف آشنایی بیشتر شما با انواع روابط و شناخت علایق خود در یک رابطه نوشته شده است. این مطالب را با دیگران به اشتراک بگذارید و نظر خود را در مورد هر یک از حالتهایی که قرار دارید، بیان کنید.
اونتاشگال . خرداد ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
مدت زیادی برای افزودن این دستهبندی به وبلاگ، با خودم کلنجار رفتم. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. صد سال پیش رابطه فقط سه مورد بود. یا یک عشق یا چند همسری یا فقط خدا! در همان زمان گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند.
از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم. مفهوم «چهارم» به دو دلیل انتخاب شد:
انتخاب چهارم: نه به «عدم رابطه، تک پارتنری و خیانت» بلکه صداقت
شبکه ۴ سیما: مفیدترین و علمیترین محتوا در سازمان صدا و سیما در شبکه ۴ منتشر میشود. به احترام کسانی که با تمام محدودیتها کودکی و نوجوانی من و خیلیهای دیگر را زیبا کردند!
در کانال چهارم، صداقت چه چیزهایی میخوانید؟
شاید شما که این مقاله را مطالعه میکنید ذرهای علاقه برای به اشتراک گذاشتن پارتنر خود داشته باشید و یا حتی چنین پیشنهادی از جانب همسر خود دریافت کرده باشید. سوال اصلی اینجاست چرا برخی افراد چنین علاقهای دارند و آیا باید به چنین هوسهایی اهمیت داد؟
در این سری یادداشتها به راهنمایی شما بر اساس آخرین مقالهها و راهکارهای روانشناسی و سکسولوژی میپردازیم. شرح واقعیت ماجرا به انتخاب بهتر کمک میکند. ممکن است رابطه شما با انجام چنین کاری کاملا فرو بریزد و شاید بهتر شود. همه چیز بستگی به خود شما و شناخت از نوع رابطه و اهداف آن دارد. در این مقالهها بدون جانبداری از یک گرایش خاص، به معرفی آنها میپردازیم.
هدف هر رابطهای، آرامش و لذت است. در سایه صداقت شما به آرامش و لذت میرسید و رابطه پایدار میشود. هرچقدر صادقانه از علایق و گرایشهای خود بگویید، رابطه لذت بخشتر میشود و هرچقدر یکدیگر را کمتر قضاوت کنید، بیشتر به آرامش میرسید.
متاسفانه بسیاری از افراد جرات مطرح کردن چنین گرایشی را با زن یا شوهر خود ندارند. نه تنها به شریک زندگی نمیگویند که حتی در مراجعه به روانشناس، چنین گرایشی را مخفی میکنند. افرادی دیگر هستند که برای آزاد کردن خود از هر تعهدی به روابط باز یا ازدواج باز رو میآورند. در حالی که «چند همسری» نوعی دیگر از روابط است، افراد این گرایش را با روابط «گروهی و سه نفره» اشتباه میگیرند! هدف این مقالهها بیان تعریف صحیح چنین گرایشهایی است.
اینجا به دنبال این نیستم که بگوییم چگونه به زور شریک زندگی خود را به رابطه باز، چند نفره و موارد دیگر قانع کنید. بلکه هدف شناخت گرایش (در صورت وجود) در خود است و در کنار آن، چگونگی نحوه بیان اینکه به این گرایشها علاقهدارید و یا در رابطه باز هستید. من نمیخواهم شما ازدواج و رابطه را به کابوس تبدیل کنید.
چگونه به یک نفر بگویید که در رابطه باز هستید و پارتنر شما از بودن با فردی دیگر، ناراحت نمیشود؟
چه روابطی خوب و چه روابطی بد هستند؟
هر رابطهای که به سلامت روان شما آسیب بزند و شما را از اهداف شخصی دور کند، بد است و هر رابطهای که به شما آرامش دهد و شما شخصیت و استقلال خود را در آن حفظ شده ببینید، یک رابطه خوب است.
در واقع خوب و بد تعریف جامعی ندارد و تعریف بالا صرفا سادهسازی سلامت در رابطهها بود. آیا رابطه همسر با یک مرد دیگر بد است؟ آیا دختر بازی شوهر خوب است؟ آیا ضربدری سکس کردن مشکلی دارد؟ آیا دعوت یک نفر سوم به تخت خواب برای شما مفید است؟
پاسخ همه این سوالها، به شخصیت و رابطه شما بستگی دارد. برای برخی زوجها کاملا سم است و برای بعضیها پادزهر! همیشه توجه کنید که برای حفظ سلامت یک رابطه هیچوقت نباید زور بگویید. حتی قهر کردن و لوس کردن هم نوعی زورگویی و اجبار است.
برای یادگیری بیشتر در این مورد و شناخت بهتر گرایشها و علایق جنسی در رابطه، مجموعه مقالات «کانال چهارم، صداقت» را دنبال کنید.
برخی افراد تصور میکنند اشخاص چاق رغبت کمتری به انواع فعالیت جنسی نشان میدهند اما فکر میکنم زمان آن رسیده این موضوع را تغییر دهیم! من در اینجا لیستی از بهترین پوزیشنهای سکس برای افراد چاق را ارائه می کنم تا کمک کنم رابطه خود را لذت بخشتر کنید.
اگر در یک رابطه لانگ دیستنس هستید، چگونه آن را جذابتر میکنید و هیجان بیشتری به رابطه وارد میکنید؟ به شما ۱۰ روش برای جذابتر کردن رابطه لانگ دیستنس را آموزش میدهیم.
این نوشته تجربه یک زوج از چندهمسری مدرن است. یک مرد و دو خانم که سه نفری زندگی میکنند، این سه نفر خبر دادهاند که در انتظار فرزند هستند و تاکید کردند که «سه والد از دو والد بهتر است.»
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید