پس از دو مقاله معرفی سادیسم و دامیننت، به تفاوت شخصیتهای سابمیسیو و مازوخیسم میپردازیم. اینکه آیا این دو شخصیت بر یکدیگر همپوشانی دارند و آیا میتوانند کاملا مستقل از یکدیگر باشند؟ ابتدا به زبان ساده به معرفی هر دو شخصیت میپردازم:
مازوخیست: کسی که از درد کشیدن، تحقیر شدن، تحت کنترل بودن و محدود بودن، لذت میبرد.
سابمیسیو: کسی که دوست دارد پیرو باشد، به دنبال تصمیمگیری نیست و به حامی نیازمند است.
مازوخیسم یا مازوخیست از قرن ۱۷ میلادی وارد ادبیات شده است. نویسنده آلمانی اتریشی، لئوپولد فون زاخر-مازوخ در رمانهایی که نوشت شخصیتی را معرفی کرد که عاشقانه از درد کشیدن لذت میبرد. به احترام او چنین افرادی را مازوخیسم نامیدند که در فارسی میل به خودآزاری ترجمه شده است.
طیف علاقه به درد در شخصیتهای مازوخیست بسیار گسترده است. از میل به کشیده شدن مو گرفته تا تمایل برای پاره شدن بدن همه و همه شامل علایق مازوخیستی میشود. عدهای بسیار فراتر میروند و میل به جاری شدن شدید خون و دردهای فوقالعاده زیاد دارند. به نظر من تا حدی که درد به شما آسیب نرساند مشکلی ندارد اما برای موارد فراتر بهتر است با مشاور خود صحبت کنید.
رفتار مازوخیستی در واقع اعمالی هستند که با وجود آگاهی از ضرر و خطر آنها، هرچند کوچک یا بزرگ، میل به انجامشان وجود دارد.
مازوخیسم و سابمیسیو صفتهای شخصیتی هستند
بر اساس DSM-3 (سال ۱۹۸۰)، این دو به عنوان ویژگی شخصیتی شناخته شدهاند. صفت و ویژگی شخصیتی یعنی در همه انسانها وجود دارد و از هر فردی به فرد دیگر متغییر است. اختلالهای روانی در بعضی افراد هستند و در بعضی نیستند برای همین نمیشود مازوخیست و سابمیسیو را در این دسته تقسیم کرد. در برابر سادیسم، مازوخیسم و در مقابل دامیننت، سابمیسیو را داریم. صفتهای شخصیتی بر اساس استاندارد روانشناس معروف ریموند کتل دارای یک بازه هستند. یعنی هر کسی دارای ۱۶ صفت است و در یک طیف مشخص از یک صفت قرار میگیرد و در طول زمان با عوامل مختلف تغییر میکند. سال ۱۹۹۴ که پنجمین ویرایش ۱۶ صفت شخصیتی (ویکیپدیا) منتشر شد، صفت چهارم به سلطه (Dominance) اختصاص پیدا کرد. امروزه پس از گذشت دو دهه، به خوبی تفاوت بین سادیسم و دامیننت را میدانیم.
به طیف بالا دقت کنید. نه صفر به معنی خوب بودن است و نه صد. استفاده از اعداد و نمودار، صرفا برای تعریف بهتر است. آقای کتل ۵۰ را حد میانه را در نظر گرفته است. هر چقدر صفت سلطه به سمت ۱۰۰ پیش میرود یعنی فرد شخصیت سلطهگرانهتری دارد و هر چقدر به سمت صفر میل کند، فرد تمایل بیشتری به سلطهجویی یا سابمیسیو بودن خواهد داشت. بازهم تکرار میکنم هیچکدام خوب یا بد نیست. جایگاه هر فرد در این طیف، توسط روانکاو و با انجام تستهای دقیق و درست تشخیص داده می شود.
در بالای نمودار شما یک بازه میبینید. از نزدیکی ۴۵ شروع میشود تا ۷۰. این یعنی صفت شخصیتی یک فرد در این محدوده قرار دارد و بیشتر میل به سلطه دارد. برای مثال در کار یک مدیر است، در خانواده یک فرد قدرتمند و در زندگی یک زن با توانایی بالای مدیریت خانواده. شخصیت سابمیسیو و مازوخیست بیشتر مایل است پیرو باشد.
مازوخیستها برای اصلاح رفتار به تنبیه خود دست میزنند. مثل سوختن دست و قرار دادن یک نشان روی بدن برای یادآوری اینکه دیگر نباید این کار را تکرار کنند.
صفات مشترک مازوخیستها
شناخت و کشف یک شخصیت مازوخیست واقعا سخت نیست. میل به مازوخیسم به افسردگی نزدیکی دارد برای همین گاهی افراد آن را با افسردگی اشتباه میگیرند. برخی از مهمترین ویژگیهای یک شخصیت مازوخیست:
توانایی نه گفتن بسیار ضعیف
میل به افراد کمالگرا و خودپسند
میل شدید به کمالگرایی در خود
قضاوت خود برای صفتهای منفی
میل زیاد به خیالبافی و رویا سازی
عدم تمایل به استقلال کامل فردی
احساس خود تحقیری به دلیل بدن و شخصیت درونی
برخی از صفات ذکر شده مثل عدم توانایی در نه گفتن بین شخصیت مازوخیست با سابمیسیو مشترک است. همچنین ممکن است افراد دامیننت به کمالگرایی میل داشته باشند. لزوما نباید با یک یا دو ویژگی شخصی را مازوخیست دانست.
خشونت ابزاری برای اثبات
فرد مازوخیست برای نمایش قدرت خود و جلب توجه دیگران به خشونت متوصل میشود. این فرد با کارهایی مثل خود زنی، تهدید مداوم و فریادها در بحثها و گفتگوها به دنبال اثبات حرف خود است. افراد مازوخیسم عموما به عنوان غیرتی شناخته میشوند. فرد غیرتی به با خشونت، فریاد زدن، محدود کردن به دنبال نمایش عشق و علاقه خود است.
افراد مازوخیسم در محیطی که ترس تنها شدن نداشته باشند، جسور میشوند. برای مثال در محیط خانواده و با همسر خود خشونت خود را به راحتی ابراز میکنند اما در محیطهای بیرون و در جمع دوستانی که به راحتی امکان ترد شدن آنها وجود دارد، آرامتر میشوند و خشم را درون خود ذخیره میکنند تا مجددا در محیط خانواده تخلیه نمایند!
افراد غیرتی در ضاهر سادیست هستند اما در واقعیت مازوخیسم میباشند. دلیل اصلی آن هم ضعف در صحبت کردن و تلاش برای قانع کردن است. سابمیسیوها راحتتر صحبت میکنند و آسانتر میپذیرند و چندان به دنبال بحث نیستند. اما مازوخیستها سعی در پنهان کردن ضعف خود با خشونت رفتاری دارند.
مازوخیست بیشتر میل به درد دارد تا تحقیر
افرادی که مایل به اسلیو بودند در BDSM هستند، در صورتی که مازوخیسم باشند بیشتر از درد لذت میبرند. رایجترین دردها شامل اسپنک و بازی با نواحی جنسی میشوند. عدهای نیز مایل هستند سوزش پارافین شمع را حس کنند. برخی دیگر به دنبال رد چاقو و خون روی بدن خود هستند. البته یک مازوخیست به تحقیر شدن هم علاقه دارد اما عامل اصلی لذت در او، تحقیر نیست. مازوخیست بیشتر دوست دارد غیرارادی تحقیر شود. در واقع در موقعیت تحقیر قرار گرفتن برای اون هیجان انگیزتر است.
مازوخیستها در روابط جنسی و عاطفی میل به درد نیز دارند. این افراد شیفته توجه هستند و به روشهای مختلفی به دنبال جلب آن میروند. در رابطه با یک فرد مازوخیست باید به خوبی آستانه تحمل او را کشف کنید. یک مازوخیست گاهی آمادگی زخم روی بدن خود را دارد و حتی ممکن است میل به فرو بردن نیدل و سوزن در بدنش او را تحریک کند.
افرادی که درجه مازوخیست بالاتری دارند، میل چندانی به تحقیر شدن ندارند. محدود شدن با روشهایی مثل باندیج و بازیهای خطرناک آنها را برانگیختهتر میکند. اگر با یک مازوخیست در رابطه هستید از اینکه به خون بازی اشاره میکنند، نگران نشوید. بیشتر افراد مازوخیست در سکس صرفا به دنبال فانتزی هستند و کمتر میل به انجام آن را دارند. حتی اگر اسپنک شدن تا حد کبودی را طلب میکنند، در عمل تحمل آن را ندارند.
رفتارهای مازوخیستی در سکس و BDSM تا جایی که مشکل جسمی و روانی شدیدی برای خود یا پارتنر به وجود نیاورند، ایرادی ندارند. حتما چه در جایگاه ارباب و چه برده، حد و حدود میل خود را بیان کنید و توجه داشته باشید هر نوع زور و فشاری بدون میل طرفین، نوعی تجاوز است. حتی اگر با یک مازوخیست شدید در ارتباط هستید، اجازه تجاوز به او را ندارید.
سیگار کشیدن یک مثال رفتار مازوخیستی در دنیا
در جوامع مختلف به خصوص ایران، مازوخیستها به شدت تحقیر میشوند و به نوعی بیمار طلقی میشوند. اما در واقع بسیاری از ما دست به کارهای مازوخیستی میزنیم. برای نمونه یکی از رایجترین رفتارهای مازوخیستی، سیگار کشیدن است! ضرر سیگار بر کسی پوشیده نیست اما به دلیل آرامش کوچکی که به فرد میدهد، نوعی رفتار مازوخیستی و آرامش بخش به حساب میآید.
رفتارهای این چنینی در زندگی ما بسیار زیاد هستند. با وجود اینکه از ضرر یک چیز خبر داریم اما میل به انجام آن وجود دارد. مساله مهم طیف انجام چنین رفتار مازوخیستی است. یک بار سیگار کشیدن در ماه مشکلی به حساب نمیآید اما ۳ پاکت در روز بدون شک بیانگر یک پریشانی روانی است.
سادیست: کسی که از تماشای درد و فشار بر دیگران لذت ببرد. چگونه کسی که به آزار دیگران علاقه دارد را بشناسیم و او چه جایگاهی در گرایش BDSM دارد؟
آیا علت و دلیل میل به مازوخیست شدن مهم است؟ خیر، مهم این است اگر چنین علاقهای دارید، چه رفتار و عملکردی نشان دهید. به هر علتی اگر چنین میلی دارید، سعی کنید در رابطه بدون ترس از قضاوت آن را بیان کنید.
در مقاله بعدی به معرفی شخصیت سابمیسیو میپردازیم.
اونتاشگال . بهمن ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یکی از بهترین وبلاگها در زمینه آموزش اسلیو، وبلاگ خانم لونا کیام است. ایشان به خوبی جنبههای مختلف یک سابمیسیو را شرح میدهد. در این نوشته تجربه شخصی ایشان در انتخاب یک لباس مناسب برای اسلیو را مطالعه میکنید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت Submissive Guide انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
یونیفورم یک برده به چه شکل است؟
لونا کیام: فکر کردم به عنوان یک اسلیو برای شما یک داستان شخصی از زندگی خود بگویم که چگونه در مسیری خاص و فوق العاده شکل گرفت.
در رابطه ما هرگز وظیفه پارتنرم نبوده که پیش قدم شود و به رابطه قدرتمند فعلیمان هیجان ببخشد، بلکه او عاشق این است که من برایش پیش قدم شوم. خب، من اخیرا نظر او را درباره خرید یک ست لباس خاص که طی روز و در خانه بپوشم پرسیدم. او خیلی هیجان زده شد و در مرتبه اول خواست بداند این لباس شامل چه اجزایی میشود و دوم این که چرا من به چنین چیزی علاقه دارم.
کنار آمدن و فراهم کردن چیزی که میخواستم بپوشم راحت بود و او نیز نظرات شخصی خود را به آن افزود. در یک روز عادی هر دو ما برهنه هستیم. گاهی اگر هوا سرد باشد جوراب میپوشیم اما تا مجبور نشویم لباسی نمیپوشیم. این موضوع باعث میشود احساس شلختگی و ژولیدگی داشته باشم (هنگامی که اینگونه برهنه هستم موهایم را نیز درست نمیکنم و آرایشی ندارم). میخواستم احساس فعال و مفید بودن بیشتری در طی روز داشته باشم و برای او جذابتر به نظر بیایم. به همین خاطر از او پرسیدم اگر ایرادی ندارد لباس مخصوصی بپوشم و کمی موها و صورتم را آرایش کنم. قلاده و مچ بندهایم را نیز به این ترکیب اضافه کردم چون هنگامی که آن را پوشیدهام، همیشه برای بازی احساس آمادگی میکنم. او بات پلاگ را نیز اضافه کرد. خیلی خوشحال نشدم اما خیلی هم بد نبود.
تصمیم در مورد پوشش من گرفته شد
از همان ابتدا میدانستم که قادر نخواهم بود هرروز آن را بپوشم – تنها به این دلیل که من تعداد خیلی زیادی لباسهای سکسی و کاستوم ندارم و این که باید در روزهای پرفشار فضای ذهنی بازی داشته باشم. پس به نظر میرسد یک روز در هفته برای شروع خوب باشد. برای انتخاب لباس و پوشیدنش مقابل اربابم خیلی هیجان زده بودم. حتی اگر درطول روز خیلی یکدیگر را نبینیم، اینگونه میدانم که اگر مرا به اتاق کار خود فرا خواند یا در پذیرایی نامم را صدا زد من آمادهام. احساس مفید بودن بیشتری دارم و راحتترم، حتی اگر لباسها خیلی مناسبتی بوده و برای استفاده در طول روز طراحی نشده باشند.
اما پوشش یک برده به چه شکل است؟ میتواند شبیه چیزی باشد که من و پارتنرم انتخاب کردیم؟
تجربه و امتحان کردن
خانوادهای کینکی را میشناسم که کد لباس دارند و بردهها همیشه پیراهنهای خاکی رنگ با دکمههای سیاه میپوشند. بردههایی هستند که اجازه ندارند لباس زیر و سوتین بپوشند و حتی باید از ستهای هماهنگ و یکپارچه استفاده کنند. بعضیها کمربند، جوراب، گارتر و کفشهای پاشنه بلند میپوشند. تمامی اینها نوعی یونیفورم هستند. حتی کسانی را دیدهام که به ایدهها و فانتزیهای غیرعملی در زندگی واقعی میخندند.
من و اربابم هنوز داریم بر روی این موضوع کار میکنیم. آن را تعدیل کرده و تغییر خواهیم داد تا هنگامی که کاملا مناسب ما شود. این به این معنی است که من برای تطبیق با پروتوکل جدید بودجه جداگانهای برای خرید لباس خواهم داشت. حتی شاید او به تعداد روزهایی که باید با یونیفورم باشم بیافزاید که این مسئله تمرکز و توجه بیشتری به جزئیات از ناحیه من میطلبد. این کار اخیرا منجر به بازیهای بیشتری شده، باعث شده آگاهی بیشتری نسبت به جایگاه خود داشته باشم و همواره در طول روز زمزمهای از خدمت کردن به او در ذهنم باشد.
یونیفورم برای برده چیزی نیست که ان را ضروری بدانم. ما ۹ سال با یکدیگر بوده ایم و من لباسی نداشتم. این تغییر جدید به این علت نیست که رابطه ما داشت به مشکل میخورد. اضافه کردن چیزی مانند یک لباس هیچ مشکلی را حل نمیکند. من تنها ایدهای داشتم و آن را با پارتنر خود در میان گداشتم. داریم سعی میکنیم آن را امتحان کنیم. شاید مفید نباشد یا شاید اثری کوتاه مدت داشته باشد. به هر حال امتحان کردن چیزهای جدید جالب است و یک یونیفورم اسلیو چیز جالب سادهای به نظر میرسد.
آیا شما یونیفورم خاصی برای جلسات خود انتخاب کردهاید؟ به عنوان یک سابمیسیو چقدر در ایده دادن برای کارهای جدید، اختیار عمل و آزادی دارید؟ این رابطه قرار است دو طرفه باشد و به هر دو شما آرامش بدهد. پس کاری که به شما لذت میدهد را انجام دهید.
من لونا کیام با ۴۲ سال سن، به عنوان یک برده حرفهای (که پیشتر به عنوان یک تحت سلطه شناخته میشدم، و قبل از آن هم به وی عنوان یک خود آزار داده بودند) هم زمانی یک تازه کار بودم، بله واقعا روزی تازه کار بودم! وقتی که تازه وارد این سبک از زندگی شدم، همواره با چشمانی باز حرکت کردم، همواره هیجان و البته یک اندازه مناسب از احتیاط وجود داشت و بالاخره متوجه شدم یک موضوع واقعی برای تمایلات تحریک کنندهای که در ذهنم هستند، وجود دارد. این زمان برای من بسیار دشوار بود زیرا میخواستم همه کارها را در این گرایش تازه شناخته انجام دهم و این دنیای جدید را فوراً کشف کنم. حالا خوشحالم که به اندازه کافی سریع نبودم.
اگر شما خود را علاقهمند به سابمیسیو، مازوخیسم و کلا بردگی میدانید، بهتر است عجله نکنید و این ۷ نکته که کاش در ابتدای BDSM میشناختید را با دقت مطالعه کنید. این مقاله برای کسانی که به سرعت میخواهند همه چیز را تجربه کنند و یاد بگیرند، کاملا مناسب است.
این نوشته در دستهبندی سبک زندگیقرار دارد. در موضوع سبک زندگی شما را با روحیات، رفتار و روش زندگی افرادی که به BDSM گرایش دارند، آشنا میکنیم. مقالات سبک زندگی واقعیتهای افرادی که با این گرایش زندگی میکنند را بهتر نشان میدهد.برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم میلادمسافر برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادگیری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله درتوسط لونا کی ام در وبلاگ آموزش سابمیسیو منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خوشبختانه من یک ارتباط آگاهی بخش داشتم، تماسی آنلاین از جانب یک دامیننت یا کنترل کننده داشتم که به من گفت قبل از پریدن به ناحیه کم عمق استخر، ابتدا از حاشیههای استخر لذت ببرم و مهارتهای لازم را در حاشیه یاد بگیرم!
من هرگز نمیتوانم آن گونه که باید به اندازه کافی از ایشان برای توصیههای مفید و موثرشان تشکر کنم. این توصیهای است که من میخواهم به هر فرد با گرایش Submissive بودن، بدون توجه به سن و تجربه شما، بگویم. قبل از تجربه کردن همیشه زمان کمی آموزش و مقداری دانش میتواند به دست بیاید. این آموزش میتواند شما را ایمن نگه دارد، میتواند شما را آگاهتر کند، میتواند از شما محافظت کند و عین حال میتواند سرگرم کننده هم باشد.
پیش از هر چیزی بگویم که این یک راهنمای همه جانبه درباره BDSM نخواهد بود. من اطلاعات بسیار زیادی دارم که بتوانم آنها را برای شما تعریف کنم. کاری که امیدوارم با این نوشته انجام دهم این است که دانش عملی برای تجربه کردن به شما ارائه دهم، به گونهای که هر چه جستجو کنید حداقل ابزار لازم برای ادامه یادگیری را با اعتماد به نفس خواهید داشت.
گرایش BDSM بیان کننده چه چیزی است؟
تعاریف زیادی در مورد BDSM وجود دارد و افراد زیادی در مورد آن نوشتهاند طوری که من مطمئن نیستم که آیا دوباره صحبت کردن در مورد آن در اینجا واقعا نیاز است یا خیر. اما با دیدن تمام سوالات و ابهاماتی که در انجمنها و چتهای آنلاین و توییتر درباره BDSM پرسیده میشود، فکر میکنم ممکن است حرفهای من توسط کسی خوانده شود و چیزهای جدیدی یاد بگیرد.
واژه BDSM یک اصطلاح خلاصه شده برای کلمات Bondage ، Discipline، Dominance، Submission، Sadism، Masochism است. هر یک از این کلمات به تنهایی یک اَبَر اصطلاح هستند که واژگان دیگری نیز در زیر آنها وجود دارد. در اصل، هرگونه گرایش به Kink [کینک چیست؟] تحت یکی از این دستهها قرار میگیرد. همیشه خوب است که دایره لغاتی مفید از اصطلاحاتی که اغلب توسط افراد ماهر در سادومازوخیسم بکار میرود را استفاده کنید و اگر یک کلمه را درک نکردید، باید در مورد آن مطالعه کنید. برای تمرین BDSM لازم نیست همه واژگان را بدانید، اما اگر واقعاً کنجکاو هستید، فرهنگ لغات BDSM در اینترنت وجود دارد.
علاوه بر دانستن برخی از کلمات و اصطلاحات، دانستن درباره برخی از انتظارات و تجربیات در سبک زندگی BDSM هم میتواند به شما کمک بزرگی کند. تبدیل شدن به طرف تحت سلطه در ذات رابطه D/s دقیقاً مانند هر رابطه دیگری است اما با یا یک تفاوت بسیار مهم. نقشها از قبل تنظیم شدهاند و مثل یک رابطه معمولی در جریان و قابل تغییر نیستند. کنترلگر و کنترل شونده هرگز نقشها را تغییر نمی دهند (مگر اینکه در شرایط توافق کرده باشند) و رابطه به شدت به همین ذات ادامه مییابد. افراد میتوانند در اتاق خواب بازی کنند و فقط این نقشها را در همان فضا محدود کنند و یا میتوانند در طول زندگی نقش خود را ایفا کنند.
در رابطه BDSM هیچ کدام از نقشها بزرگتر یا کم ارزشتر نیست. نقشی که افراد در رابطه خود می پذیرند کاملا شخصی و منحصر به فرد است و نشانی برای برتری یکی بر دیگری نیست. لزوما نباید فانتزیهای مشابه هم داشته باشید اگر چه که پذیرش آنها موجب احساس نزدیکی بیشتر میشود و به نوعی لطف یک طرف به طرف دیگر است. موارد بسیاری وجود دارد که هرگز از آنها با عنوان لذت بخش یا سرگرم کننده یاد نمیکنم ، اما میتوانم از تمایل دیگران به آنها، آن را بفهمم و گاهی برای آنها آن را انجام دهم.
لزوما با هر کسی که در رابطه BDSM آشنا شوید، نمیخواهد بخشی از یک انجمن یا گروه با این گرایش باشد. شما نمیتوانید کسی را به همه نشان دهید و بلند اعلام کنید که گرایش سلطه پذیری دارد. سادومازوخیسم برای بیشتر افراد هنوز در کمد و مخفیگاه است و این کار برای آنها خوب نیست که از خفا بیرون بیاورید. کسانی که می خواهند بخشی از یک انجمن یا گروه باشند میتوانند تجربه و دانش شخصی شگفت انگیزی را برای خود جمع آوری کنند که همه، از جمله افراد جدید، میتوانند از آن بیاموزند.
یک: آیا این یک سبک زندگی است؟
رابطه و گرایش BDSM برای من یک سبک زندگی است. من همیشه آن را زندگی میکنم، این چیزی است که من هستم. این مورد با بیش از نیمی از جمعیت شناخته شده BDSM رخ نمیدهد. دامنه مشارکتها در رابطه بسیار متفاوت است. نمیتوانم بگویم که اعداد دقیقی را میدانم، اما میدانم که از بین ده نفری که با گرایش کینکی که میتوانم در یک اتاق ملاقات کنم، هفت نفر از آنها احتمالا به عنوان فردی با سبک زندگی BDSM معرفی نمیشوند. من با این موضوع مشکلی ندارم و ما هنوز هم میتوانیم درباره گرایش خود حرف بزنیم و از دست یکدیگر نیز ناراحت نشویم زیرا ما انسانها هیچ وقت دقیقا مثل هم نیستیم، قبول دارید؟
نقشهای مختلفی وجود دارد که می توانید در BDSM داشته باشید، از Top ، Dominant یا Master گرفته تا پایین، مطیع و برده. همچنین بسته به نوع چیزی که میخواهید، در این نقشها نیز تغییراتی وجود دارد. شما میتوانید در یک نقش ددی/دخترک یا مامی/پسرک فعال باشید. همچنین میتوانید در یک خانواده Poly Master/اسلیو باشید که در آن Alpha هستید. شما فقط می توانید عاشق کینک و چیزهای سرگرم کننده و اسباب بازی های جنسی در اتاق خواب باشید. همه در دسترس شماست.
دو: تغییر بزرگ چیست؟
رابطه BDSM برای کسانی که با انواعی از آن سرو کار دارند، کار بزرگی است زیرا افق زندگی و نگاه آنها را از نظر جنسی، فکری، عاطفی یا هر سه مورد، تغییر میدهد. سادومازوخیسم همیشه بر محور رابطه جنسی نیست، اما میتواند سکس هم باشد. برخی از ما آن را تقریباً یک گرایش جنسی میدانیم. من به تازگی به این بینش رسیدهام که گرایش جنسی نه تنها میتواند هویت جنسی خاص شما را توصیف کند بلکه تفاوت در نحوه لذت بردن از رابطه جنسی را نیز توصیف میکند.
به عنوان مثال، کسی که دارای یک گرایش شدید اما سالم است، این نوع از فتیش را به عنوان یک الزام در رابطه جنسی لازم می داند و مانند دگرجنسگرا، همجنسگرا یا دوجنسگرا بودن برای هر فرد دیگر است. برای کسی مثل خودم، اگر هیچ بازی از جایگاه قدرت یا SM وجود نداشته باشد، رابطه جنسی انجام نخواهد شد. من از سکس معمولی و وانیلا همان لذت از رابطه جنسی ارباب و بردهای و تحت سلطه را ندارم. این به معنای این نیست که نمی توانم رابطه جنسی منظم داشته باشم، فقط ترجیح من SM است.
با درک از احساس در جریان در سری فیلمهای Fifty Shades of Grey، تعداد بیشتری از افراد نقش D/s و BDSM را به اتاقهای خواب خود آوردند. با این هجوم مردم، مهم است که برای بسیاری از افراد BDSM فقط یک تجربه بازی گاه به گاه است، در حالی که دیگران D/s و kink را در برخی از ابعاد زندگی و روابط خود اعمال میکنند. BDSM در حال تغییر مردم و ارائه راههایی برای بیان آنها است که ممکن است مردم قبلاً هرگز از آن مطلع نبودهاند و حتی بابت آن خود را بیمار میپنداشتند!
سه: آیا من عادی هستم؟
بله ، خیلی هم عادی و سالم هستید. یکی از اولین سؤالاتی که افراد جدید با گرایش سلطه پذیری از خود می پرسند این است که آیا آنها به خاطر تمایل به کارهایی که انجام میدهند عادی هستند؟ این حس میتواند میل به کنترل شدن، تحقیر یا خدمت کردن به ارباب باشد. هر چیزی که به نظر میرسد در خارج از چتر وانیلا سکس قرار دارد میتواند باعث شود فرد تازه کار طبیعی بودن آنها را زیر سؤال ببرد. این یک مرحله عادی برای شروع در این رابطه است.
همه افراد یک بار از خود یا دیگری این سوال را میپرسند. بارها از خود سوال کردهام و هر بار با درک بهتری از خودم و آنچه در زندگی میخواهم بیرون آمدهام. هیچ دلیلی برای ترس از چیزهای جدید و متفاوت وجود ندارد. ممکن است متوجه شوید که این چیزها ارزش توجه شما را دارند و میتوانند شما را به روشی که هرگز فکر نمیکردید خوشحال کنند.
به عنوان مثال، حتی اگر هرگز به این فکر نکرده اید که Bondage را امتحان کنید، یک روز دوست داشتهاید بدانید که این فضا اصلا چگونه است. مشکلی نیست که سعی کنید بفهمید چه احساسات و تمایلاتی نسبت به آن داشتهاید. اگر فهمید که عاشق آن هستید، فقط یک چیز مهم است و آن اینکه باید همه چیزهایی را که میتوانید یاد بگیرید و از آنها لذت ببرید. اگر فهمیدید که واقعاً یک تمایل جدی به سمت آن وجود ندارد، میتوانید آن را در لیست No Thank you قرار دهید. در هر صورت، بسیار طبیعی و انسانی است که برای کشف چیزهای متفاوت و جدید اقدام کنید.
در مورد کارها یا تمایلاتی که میتوانند خطرناک باشد یا خطراتی ایجاد کند، چطور؟ آیا این بدان معناست که شما یک فرد مخاطره آمیز هستید؟ نه واقعا. هر کاری که میکنید خطرات دارد، حتی رانندگی و رفتن به فروشگاه یا این طرف و آن طرف هم میتواند به یک تصادف مرگبار ختم شود. فقط به این دلیل که خطرات وجود دارد به معنای این نیست که باید به خواستههای خود پشت کنید.
پس چه چیزی عادی است؟ چگونه می توان آنها را در زمینه BDSM تعریف کرد؟ در واقع خیلی راحت نیست. تعریف طبیعی بودن برای هر شخصی متفاوت است. همین تصور متفاوت هم در طول زندگی تغییر می کند. بنابراین درک شما از عادی بودن در این لحظه با ۵ سال یا حتی ۵ ماه آینده یکسان نخواهد بود.
احساسات ناخوشایندی که در زمان مواجهه با موضوعی کاملاً جدید تجربه می کنید، هیچ ارتباطی با طبیعی بودن یا حتی پذیرش آن ندارد. وقتی احساسات خود را به عنوان حالت عادی خود بپذیرید، احساس عادی بودن خواهید کرد. هزاران نفر در سراسر جهان تمام وقت در حال کشف چیزهای جدید و مهیج هستند. پس خوش بگذرونید!
در رابطه BDSM هرچیزی که نوعی تجاوز نباشد و به زور و ناخواسته اعمال نشود، مشکلی ندارد. باید برای انجام آگاهانه کارها توافق کنید.
چهار: شما باید چیزهای جدید را امتحان کنید، اما همه چیز مناسبت شما نیست
یکی از نقاط قوت انسانها این است که دوست دارند چیزهای جدیدی امتحان کنند و این توانایی را دارند. به عنوان یک فرد تازه کار با گرایش سلطه پذیر، شما احتمالاً از اینکه از حباب خود خارج شوید نگران هستید چون میخواهید چیزی را امتحان کنید که برای زمانی طولانی در ذهن شما ترسناک و در عین حال هیجان انگیز به نظر میرسد. من میخواهم شما را تشویق كنم كه حداقل یک بار یک کار مورد علاقه خود را امتحان کنید. حتی دو بار اگر از اولین پاسخ خود به آن مطمئن نیستید.
اشکالی ندارد اگر فهمیدید که لذتی از آن نمیبرید، اشکالی ندارد اگر نظر خود را تغییر دهید و اشکالی ندارد اگر شخص دیگری آن را دوست دارد اما شما اینطور نیستید. نکته اصلی امتحان و کشف کردن این است که با یک ذهن باز آن را انجام دهید، بدون اینکه تحت تاثیر پیش داوریها قرار گرفته باشید و هر پاسخی را که گرفتید، بپذیرید. برای مثال، اگر تصوراتی از بسته شدن با طناب را داشتهاید و بارها و بارها با آن تصورات به ارگاسم رسیدهاید، اما تجربه واقعی متفاوت از آن بود، شما چند گزینه برای انتخاب دارید:
می توانید تصمیم بگیرید که در فانتزیها خیلی بهتر بود، اما از این که آن را امتحان کردید خوشحالید و به این زودیها دوباره آن را تکرار نخواهید کرد.
ممکن است بفهمید که این شخص، این موقعیت و یا این بازه زمانی بوده است که روی حس شما به اجرای فانتزی تأثیر داشته است و می توانید وقتی شرایط مطلوبتر شد، دوباره آنرا امتحان کنید.
شما میتوانید تصمیم بگیرید که یک بار کافی بود و به سراغ فانتزی بعدی بروید.
تمایل یا گرایشهایی وجود دارد که ممکن است برای شما وحشیانه یا غیر قابل قبول باشند، این گرایشها میتوانند کارهای متفاوتی باشند، از توهین کلامی تا آسیب های جسمی با استفاده از شلاق یا چیزهای دیگر، مهم این است که بدانید قرار نیست شما همه آنها را امتحان کنید یا حتی به آنها نگاه کنید، کافی است بپذیرید همه این تنبیهها و دردها هم میتواند برای افراد دیگری تحریک کننده یا حتی لذت بخش باشد.
برای هر اتنخابی تنها کافی است ذهن خود را باز نگه دارید.
پنج: آیا دیگران با کاری که انجام میدهید مشکل دارند؟ بله، خب، مهم نیست
من در بالا گفتم که شما ممکن است با رفتارهای خیلی متفاوتی روبرو شوید که ممکن است شما را اذیت کند یا باعث تعجب شما شود که چطور ممکن است کسی آن را جالب بداند. همچنین میتواند اینگونه باشد که شما متوجه شوید یک گرایش خیلی خاص یا منحصر به فرد دارید که تعداد خیلی کمی در آن مانند شما هستند. حتی ممکن است متوجه شوید که هیچ کس آن گرایش را دوست ندارند ولی شما شدیداً به آن تمایل دارید.
اجازه ندهید هیچ کدام از این افکار شما را آزار دهد. من میدانم که گفتن این کار خیلی سادهتر از انجام آن است، اما یاد میگیرید پوستی کلفت داشته باشید زیرا افرادی وجود خواهند داشت که ذهن بستهای دارند و تنها روش و شیوه خود را قبول دارند و هر رویه دیگری را نه به دلایل منطقی که تنها به این دلیل که با میل آنها یکی نیست، رد میکنند. حقیقت این است که این افراد نباید برای شما اهمیتی داشته باشند.
موضوع مهم این است که شما چطور زندگی خود را کشف و به خواستههای خود احترام میگذارید و چه احساسی در مورد جایگاه خود در رابطه BDSM دارید. اعتماد به نفس شما سکسی است و تمایلات شما مهمتر است نسبت به اینکه دیگران در مورد افکار شما چه فکری می کنند. آن را اینطور تصور کنید: چه فایدهای برای شما دارد که دیگران در مورد چیزی که فکر میکنید لذت بخش است یا راهی مناسب برای سبک زندگی شما است، چه فکری می کنند؟ اگر از این تمایلات متنفر باشند یا دوری کنند، آیا در میزان لذت شما فرقی می کند؟
احتمالاً خیلی کم. پس آنچه هستید را در آغوش بکشید
شش: باید فانتزی خود را کشف کنید اما همه فانتزی ها راحت به زندگی واقعی وارد نمی شوند
من کمی به این موضوع اشاره کردم و باید بپذیریم که همه فانتزیها هم در عمل خوب کار نمیکنند و برخی دیگر نباید قلمرو رویاهای شما را ترک کنند. دلیل این امر احتمالاً باعث فرار شما نخواهد شد. خطرات ایمنی یا انتظاراتی وجود دارد که در زندگی واقعی ممکن نیست. به عنوان مثال اگر فانتزی برای آسیب جدی زدن، شکنجه واقعی یا خفه کردن دارید بگذارید در همان فضای ذهن شما باقی بمانند. این تمایلات ربطی به BDSM ندارند. ایمنی همه طرفها در هر شرایطی بسیار مهمتر از هر خواسته یا تمایلی است که دیگران ممکن است داشته باشند. به همین ترتیب، خیال پردازیهایی وجود دارد که قانون یا اخلاق را نقض میکند، مانند پدوفیلی یا شکنجه حیوانات یا دید زدن و فیلم گرفتن از اعضای خانواده که واقعا باید جزئی از یک خیال باقی بماند و اگر زندگی شما را مختل میکند باید به روانشناس مراجعه کنید.
به این ترتیب، شما می توانید بسیاری از موارد را شبیه سازی کنید تا چیزی مانند فانتزی خود را بدون آسیب و در سایه ایمنی تجربه کنید. من داستانی از کسی را شنیدم که می خواست با همسر خود (بدون مرگ واقعی) نکروفیلی را تجربه کند. برای واقعیتر کردن این فانتزی، شریک همسرش شبانه به یک گورستان خصوصی رفت و بیش از یک ساعت داخل یک قبر کاملا برهنه مستقر شد و از سرمای زمین و هوای سرد یخ زد. سپس، در زمان توافق شده، مرد به گورستان رفت اما با جسد یخزده همسرش روبرو شد. از لبخندهای نقش بسته روی صورت زن، می شد حدس زد که از این تجربه لذت می برده است، اما آیا ارزشش را داشت؟
خلاق و مبتکر باشید و کاری کنید که فانتزیهای خود را طوری تجربه کنید که باعث پشیمانی برای خود یا دیگران نشوید.
هفت: افراد دیگری با گرایشهایی مثل شما هستند اما اولین کسی که دیدید، بهترین فرد برای شما نیست
اینکه یک نفر دقیقا دوست دارد که مثل شما رابطه جنسی داشته باشد به این معنی نیست که برای شما شاخته شده است. رابطه جنسی یک بخش از شخصیت هر فرد را تشکیل میدهد و نزدیک بودن سلیقهها دلیلی برای تبدیل شدن یک فرد به پارتنر برای شما نیست.
درست است، من این را گفتم. شما حتماً سراسر جهان را در جستجوی شخصی که علاقهمند به همان گرایشهای شما باشد میگردید و وقتی یکی را پیدا کردید، به شما میگویم لحظهای دست نگه دارید و فکر کنید. در آن لحظه خاص خیلی سخت است که فکر کنید، درست میگویم؟ پس از تمام فانتزیها و آرزوها آن شخص با تمایلاتی درست مانند شما روبروی شما نشسته است و در این لحظه مهم و هیجان انگیز باید متوقف شویم؟ آیا امکان پذیر است؟
خب، بنابراین دو سناریو در اینجا وجود دارد. شما میخواهید دعواهای زیادی با شخصی داشته باشید که گرایش کینکی مانند شما دارد ولی ممکن است شخص دیگری هم باشد و سازگاری بیشتری هم با روحیات غیر کینکی شما داشته باشد؟ بسیار خوب، به بخت و آینده خود لگد بزنید اگر واقعاً نیازی به سازگاری در بقیه موارد زندگی ندارید و این چیزی است که شما به دنبال آن هستید.
اما اگر میخواهید در رابطهای باشید که در گرایش کینک از آن لذت ببرید، حتی اگر دقیقا مانند خواستههای شما نباشد اما در بیرون از kink هم سازگاری و لذت وجود داشته باشد، پس با اولین آشنایی هیجانزده نشوید، بدانید که میتوانید دوباره و دوباره آن را امتحان کنید، افراد دیگری را هم ببینید و تصمیمگیری کنید. این کار مانند یک قرعه کشی نیست اما ممکن است شما چند باری هم شانس نیاورید تا اینکه با فرد مناسب برخورد کنید. قبل از ذوق زده شدن با دیدن اولین کسی که گرایشهایی شبیه شما دارد، خود را تسلیم میکنید؟ به موضوعات و تاثیرات آنها در زندگی غیر kink خود هم توجه کنید. شاید خوش شانس باشید و همان اولین نفر فرد مناسب باشد اما اگر نبود، فکر نکنید گوهر گران بهای خود را از دست خواهید داد، آن هم برای همیشه!
یک رابطه تنها به معنای تحقق یک فانتزی، خاص نیست، بلکه رویای تحقق فانتزیهای یکدیگر است. حتی اگر ماهها یا سالها به دنبال کسی بودهاید و این اولین کسی است که به شما بله را گفته است، من این رابطه را دوست دارم ولی شما با همه روابط سازگار نیستید، این به معنای پایان رابطه نیست. دامنه روابط بسیار بزرگتر از فانتزیهای ما است.
این موضوعات برای کسانی که به تازگی با عنوان BDSM آشنا شدهاند معمولاً پیش میآیند. اولین سلطه گری که با شما ملاقات میکند لزوماً همان ارباب رویایی شما نیست. تا زمانی که آنها را بطور کامل نشناسید، تسلیم کسی نشوید و مطمئن باشید که با او سازگار هستید. وی را بارها ملاقات کنید، در زمانها و شرایط مختلف، چند بار و چند بار قبل از اینکه رابطه Kink خود را با او آغاز کنید.
اگر بعد از گذشت زمان انتخاب خود را تایید کردید و حس خوشحالی در رابطه داشتید، این شخص واقعا سلطهگر و ارباب رویای شما است، پس به دنبال آن بروید. بهترین آرزوها را برای شما دارم.
در هیچ بخش از زندگی عجله نکنید. به خصوص در رابطه و پیدا کردن شریک. شما نمیتوانید انسانها را تغییر دهید. پس اگر کسی را مناسب خود ندیدید، برای ایجاد رابطه پافشاری نکنید. درس اول صبر است. با شکیبایی و آرامش در این رابطه گام بردارید.
سارا بوچر میگوید: ما با دستبندهای نرم و قلاده تحریک میشویم، اما چه چیزی در تسلیم کردن خودمان به یک مرد هست که ما را تا این اندازه تحریک میکند؟ برخلاف تصور رایج فمینیستی، بسیاری از زنها، از جمله خودم، قدرت خاصی در تسلیم شدن مییابیم که بسیار اغوا کننده و شیرین است.
ترجمه آزاد مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این نوشتهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم جزیرهبرای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقالهتوسط سارا بوچر در مجله Killing Kittensدر فوریه ۲۰۱۸ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
«افراد همیشه از درد به لذت میرسند» این سخن از مارکی دو ساد است که احتمالا بحثهای زیادی نیز به دنبال داشته، اما قرنهاست که زنان و مردان بانداژ، سلطهگری، سادیسم و مازوخیسم را امتحان میکنند؛ و سوالی که امروز با آن مواجه هستیم این است که: آیا BDSM باعث سرکوب تمایلات جنسی زنان میشود یا به آن قدرت میبخشد؟
تصاویر بسیار زیادی که اغلب بحث برانگیز نیز هستند از این نوع روابط در فرهنگ عامه به صورت نامحسوس یا آشکار، همانند Fifty Shades of Gray، وجود داشته است که جامعه BDSM را به خوبی نشان نمیدهند. من به عنوان یک سلطهپذیر وظیفه خودم میدانم که از جامعه BDSM دفاع کنم و برای روشن کردن این مسئله تلاش کنم که «چرا و چگونه یک زن سلطهپذیر بودن، چیز زیباییست»،
گرچه او در مقابل شما زانو میزند، اما هرگز ارزش او از شما کمتر نخواهد بود…
در وهله اول، اعتماد بین سلطهگر و سلطهپذیر آنچنان باور نکردنیست، که وقتی سلطهپذیر خودش را تماما تسلیم او میکند، این تجربه فراتر از یک تجربه جسمی میشود. اصالت وجودی سلطهپذیر از بین میرود و هیچ چیزی جز حرکت بعدی سلطهگر یا دستور بعدی او اهمیتی ندارد. شما روی صدای او و لمس او تمرکز میکنید، نفستان به شماره میفتد و تنها واژگانی که در آن لحظه میدانید: «چشم آقا» است.
برای چند لحظه شلاق و زنجیرها را فراموش میکنید و دلیل آن، سرسپردگی زیادی است که از نفوذ سلطهگر در ذهن و روان شما، ناشی میشود. وقتی شما در ذهن سلطهپذیر خود نفوذ میکنید، در واقع او را تصاحب میکنید و صاحب واقعی او میشوید؛ زیرا این شما هستید که میدانید چه چیزی او را عصبی میکند و با عمیقترین ترسهای او ومازوخیسمیترین فانتزیهای او آشنا هستید و شما تنها کسی هستید که میتوانید خیالات او را به واقعیت تبدیل کنید. راحت به نظر نمیاد، مگه نه؟
من همیشه در پاسخ به این سوال که «چرا درد را دوست داری؟» ، میگویم: «ارباب و برده چیزی فراتر از یک رابطه جنسی خشن است». BDSM یک مبادله جسمی و روانی است که به من، به عنوان یک زن سلطهپذیر و کسی که بسیار جاه طلب هم هست، اجازه میدهد تا همه چیز را رها کنم و به اربابم این اجازه را بدهم تا کاملا بر لذت من کنترل داشته باشد. این که من درد را دوست دارم کاملا درست است، اما برای لذت بردن از درد لازم است یک ارتباط و درک روشن از طرفین وجود داشته باشد و این درد نیز حاصل یک روش ایمن و عاقلانه باشد. برای به وجود آمدن یک درک درست از طرفین، سه مؤلفه اصلی وجود دارد: توافق بر سر کلمه امن، صحبت در مورد انواع محدودیتها، و توجه و مراقبت در مرحله آخر.
من نمیتوانم به قدر کافی بر اصولی تاکید کنم که یک رابطه BDSM بر پایه آنها بنا شده است. نقش سلطهگر مراقبت از سلطهپذیر و تربیت و راهنمایی او و کمک به او برای رسیدن به پتانسیل کافی برای لذت دو طرف است.
«جنده و هرزه»، لفظی برای ابراز علاقه
برخی ممکن است تعجب کنند که چگونه برخی از اعمال شکنجه و تحقیر باعث میشود که زن احساس قدرت کند؛ و پاسخ من این است: یک سلطهپذیر، فاحشه هر کسی نیست، او تنها فاحشه دامیننت خود است و این رایجترین تصور غلط در مورد دخترانی است که به تحت سلطه در آمدن علاقه دارند. در حقیقت، در جهانی که زنان اغلب وانمود میکنند که به ارگاسم میرسند، همه ما باید به چیزی توجه کنیم که برده بودن اساسا به آن مربوط میشود: به جهانی وارد شوید که پر از لذت است، لذتهایی که حتی از وجودشان نیز خبر نداشتهاید. زنان سلطهپذیر به طرز عجیبی از نظر جنسی اعتماد به نفس دارند، و من نیز به عنوان یکی از این زنان، در مورد تمایلات و علایقم صادق و مصمم هستم و به کمتر از آن نیز راضی نمیشوم. بنابراین، اطاعت و تسلیم من به طور طنزگونهای از یک سلطهگری ناشی میشود، و من اجازه نمیدهم که هرکسی به آن دست پیدا کند. در اتاق خواب و بین من و او، من فاحشه کوچک او هستم، اما همزمان پرنسس او نیز هستم. بعد از تمام شکنجهها و تحقیرها، احساس امنیت و آرامش میکنم. این همان جنبه زیبایی از BDSM است که بسیاری از مردم آن را نمیبینند و درک نمیکنند.
بنابراین خانمها، اگر فکر میکنید که قرار گرفتن در این جایگاه، شما را تحریک میکند، با آغوش باز آن را بپذیرید و تصاحبش کنید. مردی را برای خود به دست آورید که به نیازهای شما گوش میدهد و آنها را برآورده میسازد، کسی که نگرانیهای شما را میشنود و شما را آرام میکند، کسی که محدودیتهای شما را کشف میکند و آنها را بدون هیچ خطری کم میکند. اگر به قدری خوش شانس هستید که کسی را در زندگیتان دارید که به قدر کافی قدرتمند است و میتواند نیاز شما را برای تسلیم شدن برطرف کند، چشمانتان را روی همه چیز ببندید و بدون نگاه کردن به گذشته، ادامه دهید. به شما قول میدهم که لذت و درد را طوری تجربه کنید که حتی فکرش را هم نمیکردید، و مثل یک دختر خوب برای درد و لذت بیشتر التماس کنید.
برای کسانی که به هیچ عنوان نمیخواهند این رابطه را درک کنند و با برچسب زدن قضاوت میکنند، یک بیت حافظ را بهترین پاسخ میدانم: تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی / گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
اونتاشگال . اردیبهشت ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
بازی با شمع صرفا یک لذت دردآور نیست. میتوانید یک اثر هنری روی بدن سابمیسیو خلق و از آن عکاسی کنید. شمع بازی مهارت خاصی است که باید به خوبی یاد بگیرید. از انتخاب نوع شمع گرفته تا چینش و فضای اتاق و البته نحوه ریختن شمع. در این مقاله به شما اجرا و لذت شمع بازی را یاد میدهیم.
این نوشته در دستهبندی مهارتقرار دارد. در موضوع مهارت به شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم جزیره برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله در وبلاگ ماجراجوییهای یک سابمیسیو در آگوست ۲۰۱۹ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده و به دلیل طولانی بودن در دو بخش مقدمات و لوازم– اجرا و لذت آتش، انتشار یافته است.
جو و فضای اتاق بازی
نور گرم و ملایم شمع روی بیشتر پوستها جذاب است. روشنایی شمع رابطهای قدیمی و دراز مدت با عشق و احساسات دارد. سوسوی نور شمع بسته به نوع قرار دادن آن توسط سلطهگر، میتواند ترسناک یا بسیار زیبا و فریبنده به نظر برسد.
محل نگهداری شمعها به مرور از فانوسهای دریایی و اسکلت جمجهها تکامل پیدا کرد. هماکنون نیز شمعهای زیبای بسیاری جهت تزئین استفاده میشوند. شمعهای درخشان و بسیار براق برای استفاده روی پوست مناسب نیستند، زیرا در ساختار آنها موادی همچون اکریلیک به کار رفته است که با پوست سازگار نیستند. شمعهایی که در ساخت آنها از فلزات استفاده شده نیز برای پوست مناسب نیستند، از عقلتان کمک بگیرید. شمعهای پهن و استوانهای برای این کار مناسب به نظر میرسند. آنها به راحتی تمام نمیشوند و همچنین روی پوست نیز راحتتر خنک میشوند.
یک چراغ قوه برای مواقعی که ممکن است برق قطع شود، کنار بگذارید. اگر در مناطقی این کار را انجام میدهید که احتمال زلزله هست، مطمئن شوید که شمعها بیش از حد ایمن و بیخطر هستند و در صورت افتادن، خسارت زیادی وارد نمیکنند. (برای مثال، آدلاید در جنوب استرالیا، منطقه خطرناکی است)
در رایحه درمانی از شمعهای وارمر استفاده میشود که نور کم و جو بسیار خوبی دارند، شما نیز اگر مطمئن هستید که فضاسازی روی سلطهپذیرتان تاثیر گذار است این مورد را نادیده نگیرید. شاید یکی از دلایل ذوب ماندن پارافین در این نوع شمعها، روغنهای مشتعلی ست که در ساختار این نوع شمعها به کار رفته است؛ به هرحال مطمئن شوید که مواد شیمیایی خاصی در شمع به کار نرفته باشد تا مانع بروز آسیبهای پوستی غیرقابل پیش بینی شوید.
حرارت شمع ذوب شده
هرچه فاصله شمع با بدن بیشتر باشد، هنگام ریختن روی بدن، خنکتر میشود. در ابتدا شمع را با حرارت کم روی بدن بریزید. هرچه شمع دیرتر روی پوست بریزد، حرارتش نیز کمتر میشود؛ بنابراین شمعهای پهن و استوانهای برای این کار مناسب هستند.
من معمولا هنگام استفاده از شمعهای استوانهای و پهن، زمانی که شمع به مقدار کافی آب شده است، آن را قبل از ریختن روی بدن خاموش میکنم. به این ترتیب، وقتی شمع را سرازیر میکنم شعله آن باعث خراب و کج شدن ظاهر شمع نمیشود و شمع نیز سریعتر خنک میشود.
شمعهای تولد حرارت بسیار بالایی دارند. شمعهای وارمر و شمعهای بلند نیز ممکن است به دلیل داشتن «سفت کننده» درجه حرارتشان به طرز چشمگیری افزایش پیدا کند. با این حال، برخی از شمعهای وارمر از پارافین خالص تهیه شدهاند و برای این کار بسیار مناسب هستند. «شمع خود را تست کنید!»
خوشبختانه، سادگی و نداشتن مواد اولیه خاص به معنای ارزان بودن و در دسترس بودن محصول است، شمع سفیدِ ساده از بهترین موارد برای شمع بازی است. شمعهایی که دمای ذوب کمی دارند، ارزش خریدن دارند. جهت افزایش میل جنسی میتوان آنها را روی بدن و حتی روی دستگاه تناسلی ریخت. شمع ذوب شده را به هیچ وجه داخل هیچ کدام از مجاری بدن نریزید. سوختگی داخلی، سوزش و انسداد مجاری از جمله آسیبهای بسیار شدیدی ست که رخ میدهد.
اگر تصمیم دارید به جای استفاده از شمع، مومِ آن را درون ظرف ذوب کنید، برای این کار به هیچ وجه از مایکروویو استفاده نکنید؛ زیرا در این صورت، موم شمع حرارت بسیار بالایی پیدا میکند که خطر سوختگی به همراه دارد.
استفاده از شمع
هنگام ریختن یا چکاندن شمع بسیار مراقب باشید. ممکن است شمع به صورت ناخواسته به اطراف بپاشد. ریختن و چکاندن شمع را با سرعتهای مختلف امتحان کنید تا با میزان پاشیدن آن به اطراف آشنا شوید. من برای امتحان میزان پاشیدن شمع، از کاغذهای باطلهای که روی زمین قرار میدهم، استفاده کنم؛ اما کاغذ به تنهایی محافظ خوبی برای سطح زمین، موکت و فرش نیست، بنابراین بسیاری از افراد مایلند علاوه بر کاغذ از یک ملحفه نیز استفاده کنند.
هنگام سرازیر کردن شمع، ممکن است فتیله روشنش بر روی پوست بیافتد و باعث سوختگی شود. آخ آخ آخ؛ این اتفاق برای من موقع تست شمع رخ داد.
همانطور که با شمع روشن، پارافین را روی پوست میریزد، به آنچه که بالای شمع قرار گرفته است نیز فکر و توجه کنید. مو بسیار اشتعال پذیر است. اگر پوزیشن سلطهپذیرتان عمودی ست، حرارت شعله شمع ممکن است تا چانه و یا شکم او بالا برود. موی سوخته بوی بسیار وحشتناکی دارد و برخلاف انتظار، سلطهپذیر نیز به سرعت خود را میبازد.
برای چه جاهایی از شمع استفاده کنیم
سر و صورت برای شمع بازی جاهای خوبی نیستند. خطر سوختگی و آسیب به خصوص برای چشم بسیار زیاد است. پاک کردن شمع از روی موهای سر نیز بسیار دشوار و دردناک است و اگر موهای سر به طور ناگهانی آتش بگیرند میتواند فاجعه به بار آورد.
بسیار مراقب مناطقی از بدن که پوست، نازک و حساس است یا رگ و مویرگهای زیادی در آنجا قرار دارند، باشید. از ریختن شمع در مناطقی که با غشای مخاطی پوشانده شدهاند اجتناب کنید، شمع ذوب شده برای استفاده داخلی مناسب نیست. افراد پر مو هنگام پاک کردن شمع، مشکل پیدا میکنند؛ زیرا شمع همراه با مو از سطح پوست جدا میشود. زیورآلاتی که به بدن متصل هستند مانند پیرسینگ، برای شمع بازی مناسب نیستند؛ زیرا در صورت ریختن شمع در این نواحی احتمال عفونت وجود دارد و پاک کردن آن نیز آسان نیست.
شرایط فردیِ سلطهپذیر نیز بسیار مهم است. نسبت به ترک خوردن استخوان، حساسیت به مواد شیمیایی همچون رنگ و یا دیگر مواد موجود در ترکیبات شمع و آسیب دیدن پای افراد دیابتی مراقب باشید. پوستی که به تازگی اپیلاسیون شده باشد برای شمع بازی مناسب نیست زیرا احتمال عفونتهای پوستی وجود دارد؛ همچنین پوستی که به تازگی شلاق خورده است یا هر پوستی که حساس شده باشد نیز برای این بازی مناسب نیست.
حساسیت پوست سرد نسبت به شمع آب شده بسیار بیشتر است و حتی ممکن است دچار سوختگی جدی شود. کار عاقلانه این است که از انجام این بازی روی پوستی که پوسته پوسته شده خودداری کنید. اگر بر روی پوست مواد شیمیایی خاصی همچون دئودورانت، عطر یا مانند آن وجود دارد، قبل از شروع بازی ابتدا آن را تست کنید.
هیجانات
من با سلطهپذیری بازی کردهام که حتی با یک قطره شمع نیز وحشت میکرد، او خودش هم نمیدانست که چنین واکنشی ممکن است از خود نشان دهد. ما همیشه باید نسبت به شرایط همبازیمان و واکنشهایی که ممکن است از خود بروز دهد آگاه و آماده باشیم. ممکن است اسلیوی در یک جلسه عاشق شمع بازی باشد در حالیکه در جلسه دیگر قادر به تحمل آن نباشد. امنیت روانی چیزیست که باید نسبت به آن آگاه باشید.
شمع بازی میتواند صرفا به علت احساسات و واکنشها انجام شود، اما زیبایی آن روی پوست، همچون دریاچهای روان و یا همچون فلسهای اژدها چشم را مینوازند. میتوانید تصاویر زیبایی بیافرینید. شمع بازی از نظر زیبایی شناسی بسیار لذت بخش و زیباست. پس از چندبار تست آن، احتمالا دوست دارید آن را امتحان کنید. اگر نخستین بار است که از برده برای آفریدن یک اثر هنری استفاده میکنید باید بسیار مراقب احساسات او باشید.
پاک کردن شمع
در هنگام بازی، پاک کردن شمع را به خاطر داشته باشید. در مناطقی که مو وجود دارد بهتر است بسیار احتیاط کنید یا فقط در نواحی بدون مو این بازی را انجام دهید. پاک کردن شمع سرد شده میتواند دردناک باشد و این برای یک همبازی جدید ممکن است آزار دهنده باشد.
پاک کردن شمع از روی بدن فرد پر مو میتواند بسیار خسته کننده باشد، به خصوص وقتی از سرد شدن آن زمان زیادی گذشته باشد. به طور معمول شمع با دوش آب گرم بدون درد و عوارض جانبی پاک میشود، به شرطی که شرایط روحی و جسمی سلطهپذیر مناسب باشد و در حمام صدمه نبیند. شمع معمولا تا پایان جلسه بدون آسیب رساندن میتواند روی پوست باقی بماند. شمع از روی پوستِ بدون مو و صاف تکه تکه و جدا میشود و یا میتوان از یک ابزار با لبههای صاف برای این کار استفاده کرد. راههای مختلف بی پایانی وجود دارند، اما برای پاک کردن شمع از روشی امن استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که اگر از شلاق برای پاک کردن شمع استفاده کنید، تکههای شمع به همه جا پرواز خواهند کرد. برخی از روشهای پاک کردن شمع، پیشرفته هستند و مخصوص کسانی است که به تواناییهای خود در شلاق زدن و به توانایی سلطهپذیرشان در تحمل احساسات شدید، باور دارند. اگر این کار را کردید، بسیار مراقب نقاطی که پیرسینگ شدهاند باشید.
استفاده از یخ برای سرد کردن شمع جهت پاک کردن آن برای افرادی که پوست حساسی دارند مناسب نیست و ممکن است به علت اختلاف دما تاثیر نامطلوبی داشته باشد؛ برای چنین افرادی آب سرد گزینه بهتری ست. من معمولا از هیچ روشی برای خنک کردن شمع استفاده نمیکنم، آن را رها میکنم تا روی پوست به مرور خنک شود. اگر از اسپری آب سرد استفاده کنید، احساسات فوقالعادهای میتواند ایجاد شود.
اگر تغییر دما به طور ناگهانی و بدون هشدار قبلی صورت بگیرد، ممکن است به واکنش شدید روانی و جسمی سلطهپذیر منجر شود؛ این امر به خصوص در مواقعی مهم است که سلطهپذیر در پوزیشنی است که احتمال افتادن او وجود دارد.
شمعبازی یکی از هیجانانگیزترین کارها در رابطه سادومازوخیسم است. با رعایت نکات ایمنی و سرسپردگی به دامیننت، بهترین لذت را بچشید. در قسمت اول این مقاله در مورد انواع شمع توضیح داده شده است.
اونتاشگال . فروردین ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اشاره کردن به آتش شاید احمقانه به نظر برسد، اما شور و هیجانی که آتش دارد، میتواند در عرض چند ثانیه زبانه بکشد و یک شعله واقعی به همراه داشته باشد. شعله آتش هرچقدر هم که کوچک و کم باشد، تنها یک کار احمقانه کافیست تا اوضاع به هم ریخته شود. افراد با تجربه زیادی بودهاند که هنگام آب کردن شمع، موهای خود را آتش زدهاند. تختخواب، پرده و تمام خانه میتوانند پیشکش و قربانی Eros، خدای عشق و شهوت جنسی، شود. در هر حال، این راه روش مناسبی برای خلاص شدن از دست سلطهپذیری آزار دهنده است که با زدن انگِ بی دقتی به سلطهگرش، او را ترک میکند.
این نوشته در دستهبندی مهارتقرار دارد. در موضوع مهارت به شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم جزیرهبرای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله در وبلاگ ماجراجوییهای یک سابمیسیو در آگوست ۲۰۱۹ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده و به دلیل طولانی بودن در دو بخش مقدمات و لوازم – اجرا و لذت آتش، انتشار یافته است.
مطمئن شوید که شمع جایی قرار داده نشده باشد که یک اشاره یا لرزش کوچک، باعث شود با جعبه دستمال تماس پیدا کند. اگر پارتنرتان را در اتاقی که آتش گرفته رها کنید، احتمالا خیلی بیشتر از قبل از شما حساب ببرد! شاید قرار دادن شمع در موقعیتی ایمن، بدیهی به نظر برسد اما میزان خطرناک شدن شمع با حرارتی که در هر لحظه پیدا میکند، به ویژه بعد از یک بازی طولانی مدت، حیرت انگیز است.
شمع را به محض اینکه کارتان با آن تمام شد، خاموش کنید. شمعهایی که تهیه میکنیم دستورالعملهای عاقلانهای دارند:
هیچگاه شمعی که در حال سوختن است را بدون ملاحظه رها نکنید.
اجازه ندهید ذرهای از فتیله یا سایر مواد خارجی روی شمع باقی بماند.
همیشه شمع را در یک ظرف غیرقابل اشتعال روشن کنید و قرار دهید.
شمع را در ظرف شیشهای روشن نکنید، امکان ترکیدن لیوان زیاد است!
حادثه همیشه رخ میدهد، حتی اگر بسیار مراقب باشید؛ بنابراین چند روش برای راحت خاموش کردن آتش مد نظر داشته باشید.
اگر قصد دارید شمع روشن را تکان دهید، باید مراقب پارچههای قابل اشتعالی که در اطرافتان هستند و یا لباسهایی که خودتان پوشیدهاید و یا سلطهپذیرتان به تن دارد، باشید و احتیاط کنید. برای مثال، من یک خرس عروسکی نرم از جنس نایلون و خز دارم، مطمئنا این عروسک برای بازی مناسب نیست زیرا اگر شعلهای در اطرافش باشد میتواند در کسری از ثانیه به گلولهای آتشین تبدیل شود.
صحنه بازی افراد مبتدی
توصیه میکنم اگر برای اولین بار است که شمع بازی میکنید، اسلیو روی زمین بماند و شما ایستاده باشید؛ به این ترتیب، بعد از آن که شمع را روی خود تست کردید، آن را از ارتفاع حدودا یک متری روی بدن سلطهپذیر میچکانید. در این حالت اگر همبازی شما دچار حمله عصبی، وحشتزدگی، یا هر نوع واکنش غیرمنتظره دیگری شود، امکان افتادن یا سقوط وجود ندارد. همیشه میتوانید نزدیکتر شوید.
در جلسه اول از شمع کمتری استفاده کنید، مگر اینکه همبازی شما بسیار مشتاق باشد. قسمت فوقانی کمر و شانهها نقاط خوبی برای شروع هستند. مراقب موها و حرکات ناگهانی سلطهپذیرتان باشید، در چنین مواقعی ممکن است شمع را در جایی رها کنید که قبلا به آن فکر نکردهاید. باندیجبرای اولین جلسه شمع بازی، مناسب نیست.
شمعهای سفید برای اولین جلسه عالی هستند. من معتقدم که انواع دیگر شمع، برای زمانی مناسب هستند که شما به تواناییهای خود و سلطهپذیرتان اطمینان پیدا کردهاید. اما بد نیست با آنها آشنا شوید.
شمعهای معطر
شمعهای مخصوص رایحه درمانی که در ساخت آنها روغنهای ضروری به کار رفته است، میتوانند فضای دلپذیری را ایجاد کنند. از آلرژیها و حساسیتهای پارتنر آگاه شوید و ابتدا کمی از این نوع شمعها را در اطراف محل بازی امتحان کنید.
حافظه بویایی بسیار قوی ست؛ برای مثال، بوی چوب کاج در اتاق بازی، مرا به خاطراتی پرت میکند که با این رایحه ارتباط دارند و یا رایحه گریپ فروت چیزیست که به من طراوت و نیرو میبخشد. آلرژی نیز میتواند ناخوشایند باشد. من به نعنا آلرژی دارم، بنابراین رایحه آن را دوست ندارم. شمع معطر برای افزایش شور و اشتیاق مفید است، در غیر این صورت انتخاب مناسبی نیست.
شمعهای معطر ممکن است تاثیری غیرطبیعی و گاهی غیر منتظره روی پوست بگذارند، این واکنشهای پوستی به سلطهپذیر و پوست او بستگی دارد. برخی از عطرها باعث افزایش دمای ذوب نمیشوند، اما ممکن است سفت کنندهای که در آنها به کار رفته است دمای ذوب را افزایش دهد. به دلیل مواد شیمیایی موجود در ترکیبات شمع، ممکن است سوختگیهای شدیدی ایجاد شود که جای سوختگی نیز باقی بماند. شمع معطر گزینه مناسبی برای شمع بازی نیست.
موم عسل
شمعهایی که با موم عسل درست شدهاند میتوانند فضای دلپذیری را ایجاد کنند اما برای شمع بازی روی پوست مناسب نیستند. موم عسل حرارتی بسیار بیشتر از پارافین دارد و چنین شمعهایی اغلب دارای سفت کننده برای افزایش بیشتر دمای ذوب هستند. شمعهای موم عسل خطر سوختگی شدیدی به همراه دارند و به طور کلی ایده مناسبی برای این نوع بازی نیستند.
نفس نفس زدن سلطهپذیر هنگام خنک شدن شمع داغ روی پوستش میتواند بسیار جذاب باشد، اما غر زدن او از آسیبی که دیده است، در حالیکه شما مشغول آماده کردن کمکهای اولیه برای سوختگی وی هستید، اصلا جذاب نیست. سوختگیهای دردناک و ناگوار میتواند منجر به عفونت و یا حتی زخم شود. موم عسل برای زخمهایی که ایجاد میکند مشهور است. هرچند عسل برای پانسمان زخم بسیار مفید است!
فتیله – Wicks
در برخی از شمعهای چینی، فتیله توسط یک مجرا احاطه شده است؛ چنین شمعهایی حتی برای مصارف معمولی نیز خطرناکند. در ترکیبات بعضی از فتیلهها ممکن است موادی سمی به منظور افزایش یا کاهش سرعت سوزانده شدن و یا تغییر رنگ هنگام سوختن، وجود داشته باشد. مراقب فتیلههای غیرمعمولی باشید.
شمعهای رنگی
رنگ درمانی بسیار جالب است، در نظر داشته باشید که رنگهایی که در اتاق بازی به کار میروند صرفا جنبه زیبایی ندارند و شما میتوانید از این روش برای یک فضا سازی مناسب استفاده کنید. رنگ به تنهایی حرارت شمع را زیاد نمیکند؛ اما مواد شیمیایی و سفت کنندهای که معمولا در این نوع شمعها به کار میروند باعث افزایش حرارت شمع میشوند.
معمولا هرچه رنگ شمع تیرهتر باشد مواد افزودنی در ترکیبات آن نیز بیشتر است، در نتیجه حرارت شمع هنگام سوختن بسیار بیشتر میشود. روشهای ساخت شمع بسیار گوناگون است بنابراین از روی ظاهر شمع نمیتوان تشخیص داد که حرارت شمع بیشتر است یا کمتر.
اگر قبل از استفاده از رنگ ناحیهای را با پارافین بپوشانید و اجازه دهید تا خنک شود، میتواند محافظ خوبی برای رنگ باشد، و در برخی شرایط نیز میتواند باعث افزایش حرارت شود و نتیجه بدی به دنبال داشته باشد؛ از فکر خود کمک بگیرید.
پارافین نسبت به دیگر مومهای شمع، دمای ذوب کمتری دارد و جالبترین ماده است که در ساخت شمع میتواند به کار رود. شما میتوانید آن را از هر فروشگاهی تهیه کنید. به نظرم خیلی سریع ذوب میشود، من برای به کار بردن از آن از یک قلمموی نقاشی استفاده میکنم. شمعهایی که با پارافین خالص ساخته شده باشند به علت سریع ذوب شدن و خراب شدن شکل ظاهریشان، نایاب هستند.
تست شمعِ آب شده
همیشه و در هر زمانی شمع آب شده را روی خود تست کنید. یک یا چند قطره از آن را روی پوست داخلی بازوی خود تست کنید. همین آزمایش را روی برده و اسلیو نیز امتحان کنید، با این عمل، او برای شمع بازی نیز آماده میشود.
بدانید که سلطهپذیرتان شمع آب شده را گرمتر یا سردتر از چیزی که شما احساس میکنید، حس میکند؛ به ویژه زمانی که باندیج، با چشمان بسته و درمانده باشد؛ در چنین موقعیتهایی که آسیبپذیر شده، برای او هر حسی شدیدتر است. همچنین افراد در میزان درک احساسات با یکدیگر متفاوتند. عکس العملها نیز تحت تاثیر عواملی همچون: خلق و خو، سلامتی، خستگی و نوع قرارگیری سر و صورت متفاوت است. سلطهپذیری که معمولا شمع ذوب شده داغ را تحمل میکند، گاهی حتی توان تحمل شمع ذوب شده خنک را هم ندارد.
محض احتیاط یک خاطره تعریف میکنم: «میسترسی بود که جعبههایی یک شکل داشت و درون آنها را با شمعهایی یکسان و یک شکل پر کرده بود و همه آنها را از مغازهای کوچک در طول چندین سال، خریداری کرده بود. یکی از جعبهها هنوز پر نشده بود. شاید او گاهی به این فکر میافتاد که مجبور نیست هر بار شمعها را روی خود تست کند، اما او هردفعه و همیشه آنها را تست میکرد. یکبار، شمعی که ظاهرا شبیه به شمعهای دیگر بود اما ترکیب ساختاری متفاوتی داشت، داخل جعبه قرار گرفت؛ احتمالا این اشتباه در کارخانه هنگام بسته بندی شمع رخ داده بود. نتیجه خوشحال کننده این که، گرچه پوست بازوی او خیلی بد سوخت و جای آن هم باقی ماند، اما او از آسیب رساندن به سلطهپذیرش جلوگیری کرد.»
همچنین تاکید میشود به این امید که قبل از بازی از یخ استفاده کردهاید، بدون ملاحظه و با افراط شمع بازی نکنید. یکی از دوستان من جای سوختگیای دارد که از همین روش ایجاد شده است!
در بخش دوم این مقاله به آموزش انجام شمعبازی پرداخته شده است. مثل همیشه با حفظ مسئولیت نسبت به اسلیو، سادومازوخیسم را به بهترین شکل انجام دهید.
به این باور رسیدم که اگر شما درد زیادی بهتون وارد بشه و بسوزید، از یک جایی به بعد ققنوس وار آتش میگیرید و دوباره از دل خاکستر زنده میشید. این یک موضوع و حرف جدید نیست. چندین قرن پیش هم مولانا بهش اشاره کرده و میگه اگر این وجود خودتون رو تخریب کنید و دوباره بسازید، سماوات میگیرید.
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
خموشید خموشید خموشی دم مرگست هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
خداوندگار عرفان، مولانا
در این چند ساله دوستان بسیار زیادی دیدم که بعد از شکستها و مشکلات تونستن خودشون رو پیدا کنند. معروفترین نمونه هم خانمها یا آقایانی هستند که بعد از طلاق و جدایی خودشون رو پیدا کردن و با ایمان به خودشون توانستند مسیری برن که همیشه دنبالش بودن. کسانی که بعد از جدایی نتونستن این مسیر رو پیشببرند، به نظرم هنوز این مساله حل نشده و دنبال سوال هستند و اینکه چرا این وضعیت رخ داد. باید زودتر به پاسخها برسند.
آیا سابمیسیو میتواند دامیننت شود؟
بله. کاملا امکان پذیر هست. در نوشته معرفی شخصیت سادیستبه صفت شخصیتی قدرت اشاره کردم. در اینجا دوباره از این نمودار استفاده میکنم. یک شخص بر اساس محیط و موقعیتی که در آن قرار داره و همچنین شخصیت فردی و خانواده، طیف قدرت براش تغییر کنه. در نمودار پایین میبینید فرد بین ۴۵ تا حدودا ۷۰ قرار داره. افراد سابمیسیو پایینتر هستند ولی میتونند این بازه رو تغییر بدن.
یک مثال: شما یک آقا یا خانم با ظاهر رسمی، شیک پوش، با لباس سکسی، قد بلند و چارشونه و با جذابیت ظاهری و آراسته میبینید در کنار این فرد یکی نفر با ظاهر غیر رسمی و بی توجه به آراستگی میبینید. به صورت غیرارادی به فرد دوم حس سلطه گری و به فرد اول حس سلطه پذیری میگیرید. اینکه خود و دیگری رو همرده کنید و در مورد ظاهرش قضاوت نکنید، یک مهارت ارتباطی هست.
شخصیت سابمیسیو تا یک حدی میتونه زور و سلطه رو تحمل کنه. از یک جایی به بعد کاملا منفجر میشه و این انفجار درونی باعث میشه احساس قدرت کنه و از فضا بخواد خارج بشه. عموما در جداییها چه از طرف مرد و چه زن سابمیسیو چنین وضعیتی رخ میده. خیلی مراقبت باشید اگر به پارتنرتون زیاد فشار میارید و زور میگید و هیچی نمیگه، هر لحظه ممکنه صبرش لبریز بشه!
با این حساب حتی اگر خودتون رو سابمیسیو معرفی میکنید بدونید که حدی از قدرت و سلطه در وجود شما هست که کافیه بهش توجه بشه.
ایجاد تغییر دو منبع درونی و محیطی داره. اگر شما نمیتونید از درون تغییر کنید و رشدی که میخواهید رو برای خودتون ایجاد کنید، بهترین کار تغییر محیط هست. محیط یعنی فضا و محتوایی که بر شما تاثیر میگذاره. از خبرهایی که میخونید تا دوستانی که باهاشون در ارتباط هستید تا موزیک و فیلمی که دنبال میکنید. همه این موارد میشه شرایط اولیه محیطی. موضوعاتی مثل سیستم جامعه و کشور، وضعیت خانواده و موارد این چنینی لایه بعدی شرایط محیطی هستند. ما فقط به شرایط اولیه کار داریم.
پیشنهاد میکنم فیلمهایی ببینید که اصلا بهشون علاقهندارید! موسیقی گوش کنید که همیشه ازش فرار میکردید و اشعاری بخونید که باهاش مخالف بودید. این یک نوع درد خودخواسته هست که ضرری برای هیچ کسی نداره و اگر ازش به خوبی عبور کنید، به توانایی و مهارت عدم قضاوت شما و پذیرش شرایط کمک بسیاری میکنه. بعد از این مرحله هست که میتونید به سمت دامیننت بودن پیش برید.
متاسفانه خیلی از سابمیسیوها فکر میکنند با تغییر کلی شرایط، میتونن به قدرتی که میخوان برسن. یعنی به سرعت میخوان شرایط کشور، شرایط خانواده، شرایط دنیا و خیلی چیزهای دیگه تغییر کنه تا خودشون به آرامش برسن! واقعا نمیشه. اگر در خودتون این تغییر و رشد رو ایجاد نکنید، ممکنه عمر شما به تغییر دنیا قد نده! وقتی تاریخ زندگی مردمان در نقاط مختلف دنیا رو بخونید، بیشتر به این باور میرسید که همه دورهها، عمده مردم از حاکم خودشون بدشون میاومد!
با توجه به مواردی که ذکر کردم، شروع تغییر باید از خود باشه. یا اطلاعاتی که خوراک ذهنتون میشه یا نوع تفکرتون به دنیا. من پیشنهاد میکنم خوراک ذهنی رو تغییر بدید تا به رشد تفکر هم برسید.