روابط غیرتک همسری و چند همسری اخلاقی، در دنیای روابط کینکی رایج بوده و برخی فعالیتها و نقشهای خاص در نتیجه این امر به خرده فرهنگ تبدیل شدهاند. در این یادداشت به معرفی جامع شخصیتهای هاتوایف، کاکولد، استگ بول و ویکسن میپردازیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در جولای ۲۰۲۱ در وبسایت Kynk101 انتشار یافته است. ترجمه توسط آرچرصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
در اواخر قرون وسطی، فاخته (Cuckold) به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز برای مردی که همسرش به او خیانت میکرد و از آن اطلاع داشت، استفاده میشد. این موضوع اغلب به دلیل رفتار توهین آمیز یا سهل انگارانه آن مرد بود. رایجترین ترجمه برای فاخته در جامعه، بی غیرتی است.
در ادبیات کینک و فتیش، فاخته به اصطلاح گستردهای برای یک مرد اغلب مطیع تبدیل شده است که در رابطه همسر با فردی دیگر، خود نیز شریک است. با این حال، فاخته شدن فقط منحصر به مردان نیست. از فاخته مونث با عنوان Cuckquean یاد میشود.
هر دوی این نقشها در نتیجه رابطه شریک زندگی با فردی دیگر، ممکن است دچار اضطراب و ناراحتی روانی شود. به همین دلیل، فاختهگری به طور گسترده به عنوان یک فعالیت عاطفی مازوخیستی در نظر گرفته میشود. با اینکه انواع تخریب و تحقیر مستقیم ممکن است در این نوع رابطه نقش داشته باشد، شرط اصلی این روابط توافقی بودن آنها بوده و نباید به شیوهای فریبکارانه، مجبور کننده و مخفیانه باشد.
ممکن است یک فاخته مذکر یا مونث به هیچ وجه نتواند با شریک زندگی خود به فعالیت جنسی بپردازد. به طور کلی، یک فاخته از این فکر لذت می برد که همسرش (که اغلب به عنوان Cuckoldress از او یاد می شود) در انجام اعمال جنسی با یک شریک دیگر لذت میبرد. برعکس، یک فاخته تمایل دارد از تمرکز بر لذت بردن زن دیگری که درگیر فعالیت جنسی با شریک خود است، لذت ببرد. هیچ کدام از این اصطلاحات فقط به روابط دگرجنسگرایانه اشاره نمیکند.
شخصیت Bull / Cuckcake کیست؟
شریک مرد یک خانم غالب و فاعل به عنوان یک Bull (گاو نر) و شریک زن یک مرد غالب به عنوان Cuckcake (کیک!) شناخته میشوند.
همانطور که فاخته مذکر و مونث دارای برچسبهای خاص خود هستند، اشخاص ثالث درگیر نیز چنین خواهند بود. اغلب بولها و کاکیکها از نظر فیزیکی جذابتر بوده یا تجربه بیشتری نسبت به فرد بی غیرت یا فاخته دارند تا تحقیر شریک مطیع را بیشتر تقویت کنند. ممکن است خودشان غالب باشند یا نباشند.
برخی از Bullها و Cuckcakeها دعوت میشوند تا فاخته را به صورت لفظی تحقیر و تخریب کنند و در مورد عملکرد خود یا لذت از شریک رختخواب خود در حالی که فاخته مطیع فقط حق تماشا دارد، به خود ببالند. اگرچه ممکن است تحمل این تجربه دشوار به نظر برسد، اما فاختگان مونث و مذکر اغلب این تحقیر اضافی را به عنوان یه برانگیختگی سکسی میبینند. پیش از اجرا بهتر است در مورد بخشهای مختلف و تحقیرها گفتگو شود.
شخص Hotwife / Cuckoldress کیست؟
نسخه ماهرتر و جذابتر Milf میباشد. یک hotwife (همسر سکسی) معمولا به شریک جذاب (اغلب متاهل) یک مرد گفته میشود و به عدم جلوگیری از بروز احساسات حول رابطه جنسی شناخته میشود.
یک Hotwife مختار است که با رضایت شریک زندگی خود که قرار نیست در معرض تحقیر فاختهگری قرار گیرد، روابط جنسی آزاد با دیگران داشته باشد.
انگیزه در رابطه با Hotwife ممکن است این باشد که این زوج از رابطه سه نفری یا رابطه جنسی گروهی لذت ببرند، یا ممکن است شریک از لذت جنسی همسر سکسی خود با دیگران، برانگیخته شود. بسیاری از Hotwifeها و شریکان جنسی آنان تصمیم میگیرند فعالیتهای خود را به صورت آنلاین چه به صورت فیلمهای پورنو آماتور یا در وبلاگها، مستند کنند.
Candaulism نیز همگروه با hotwifing بوده و به معنای لذت بردن از عریان گرایی (بدن نمایی) و چشم چرانی (دید زدن سکسی) میباشد، مانند مشغول شدن به ارتباط با Hotwife جهت لاس زدن یا رابطه جنسی ایجاد کردن.
متأسفانه، اصطلاح «hotwife» به طور فزایندهای به معنای یک زن متاهل که بدون اطلاع یا رضایت همسرش با افراد دیگر رابطه جنسی دارد در حال گسترش است، اما به اعتقاد ما هرگونه رفتار رابطه باز یا کینکی یا مرتبط با BDSM باید شامل رضایت باشد، ما این مفهوم را مبنی بر رضایت طرفین تعریف میکنیم. از زمانی که اصطلاح «Hotwife» محبوبیت پیدا کرده، برچسبها و نقشهای جدیدی ظاهر شدهاند.
شخص Stag / Vixen کیست؟
Stages (گوزنها) مردانی هستند که از رضایت جنسی همسرشان توسط افراد دیگر لذت میبرند و فعالانه آن را تشویق میکنند. Vixen (روباه ماده) زنانی هستند که تشویق میشوند به دنبال این روابط جنسی با افرادی غیر از «گوزن» خود باشند.
رابطه گوزن و روباه نیز میتواند متقابل باشد، که در آن هر دو طرف شریک خود را به کشف علایق جنسی، تشویق میکنند و از تماشای چنین فعالیتهایی لذت میبرند. خودشان ممکن است شرکت کنند یا نکنند، و ممکن است فقط نقش تماشاگر جنسی در مشاهده شیطنت سکسی شریک زندگی خود را داشته باشند.
یک راه سادهتر برای اشاره به این دو می تواند این باشد که Vixen مانند یک hotwife مجرد است که تشویق میشود به دنبال ارضای جنسی با افراد دیگر باشد و Stage شریک رضایت دهنده و تشویق کننده Vixen است.
توجه به این نکته مهم است که stage (گوزنها) مانند فاختهها مردان مطیع نیستند، و vixen (روباه) ممکن است مادههای غالب نباشند. روابط گوزنها و روباهها معمولاً شامل تحقیر فاختگی نبوده و همچنین شامل تبادل قدرت نیز نمیباشد.
روابط جنسی نامتعارف بسیار گسترده میباشد و شرط اولیه همه آنها رضایت دو طرفه و قلبی همه افراد مشارکت کننده است و هیچگاه کسی نباید از نظر عاطفی، روانی و جسمی شریک خود را مجور به کاری کند. با حفظ ایمنی سکس کنید و از گرایشهای خود لذت ببرید.
اونتاشگال . خرداد ۱۴۰۱
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
چهار خانم درباره آنکه سکس ضربدری چگونه رابطهشان را تحت تاثیر قرار داد صحبت میکنند. برای برخی از زوجها سکس داشتن با شخصی غیر از همسر یا پارتنرشان غیرقابل درک است. فهمیدن آنکه «تبادل» – هنگامی که با زوجی دیگر سکس انجام میدهید یا با شخص جدیدی سکس میکنید – چگونه میتواند ستونهای یک رابطه را محکمتر کند سخت است. اما چه باور کنید چه باور نکنید، این اتفاق رخ میدهد و تعداد زوجهایی که به این کار علاقه دارند بیشتر از چیزی است که فکرش را بکنید.
هرچند زمانی یک رابطه مستحکمتر میشود که دو طرف رضایت کامل برای انجام چنین سکسی داشته باشند و به اجبار دیگری به سکس ضربدری تن ندهند.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله جون ۲۰۲۰در مجله SheKnows منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
اگر تا بحال هرگز به سکس ضربدری – با همسر خود، شخص شناخت شدهای دیگر یا تنها آن دوست باحال با مزایا – فکر کردهاید، چیزهایی هستند که پیش از شروع آن، باید بدانید. در ادامه چهار زن حقایقی را درباره تجربیات شخصی خود از سکس ضربدری و چگونگی آن میگویند. به یاد داشته باشید که پیش از شیرجه رفتن در یک فعالیت جنسی جدید، شما و پارتنر خود باید دربارهاش صحبت کنید و مطمئن شوید هر دو از نظر عاطفی و جسمانی آمادگی آن را دارید.
نیکول ۱۸ سال است با همسرش ازدواج کرده و آنها ۱۷ سال است سکس ضربدری دارند
چگونه وارد آن شدی: «من با این باور بزرگ شدم که برای هرشخصی تنها یک نفر وجود ندارد و ما میتوانیم از سکس با افراد متعدد لذت ببریم، همچنین عقیده دارم که میتوان بدون داشتن احساسات نسبت به شخصی با او سکس داشت. هنگامی که با همسرم آشنا شدم او میدانست من به روابط چند نفره علاقهمندم، بنابراین در اولین سالگرد دیدارمان تصمیم گرفتیم چیزهای بیشتری تجربه کنیم و به یک کلاب سکس ضربدری رفتیم.»
این موضوع چه تاثیری بر رابطهات داشت: «این کار واقعا به ادامه یافتن رابطه ما کمک کرده است. همه تجربهها صد درصد لذت بخش نبودهاند، بنابراین سعی کردیم با یکدیگر گفتوگو کنیم و حدود ارتباطمان را باز نگه داریم. هنگامی که با یکدیگر درباره سکس ضربدری صحبت کنید، صحبت کردن درباره سایر مسائل رابطه نیز راحتتر میشود.
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقهمند هستند: «برای زوجهایی که در فکر داشتن چنین رابطهای هستند، پیشنهاد میکنم پیش از شروع این کار رابطه خیلی خوبی با یکدیگر داشته باشید چون قرار نیست این نوع از سکس روابط خراب قبلی را بهبود بخشد، بلکه تنها آنها را خرابتر میکند. همچنین باید قبل از شروع با همسر یا پارتنر خود صحبتی جدی داشته باشید. پیش از ورود به چنین موقعیتی قوانین و محدودیتهای خود را بشناسید چون پس از آن اگر از قبل با پارتنر خود حرفی نزده باشید نمیتوانید او را سرزنش کنید.»
جودی پنج سال پیش سکس ضربدری داشته و الان مجرد است. او به کارش به عنوان یک مربی سکس علاقه دارد و میگوید اگر به خاطر سکس ضربدری نبود، او جایگاه فعلی خود را نداشت
چگونه وارد این رابطه شدی: «من توسط همسر سابقم با سکس ضربدری آشنا شدم و البته نه به شیوهای خوب. یک روز او فراموش کرد کامیپیوتر خود را خاموش کند و من سابقه سرچ او را چک کردم. سایتهایی را دیدم که با آنها آشنا نبودم اما از چیزی که دیدم ترسیدم. چندوقت بعد او را با این مسئله مواجه کردم. برایم توضیح داد که سکس ضربدری چیست و من دانش خود را با خواندن هرچیزی که توانستم در این باره افزایش دادم. سپس به او گفتم که اگر از اول در این باره با من صحبت میکرد، میتوانستم آن را بپذیرم.»
این موضوع چه تاثیری در رابطهات داشت: «صادقانه بخواهم بگویم سکس ضربدری هیچ تاثیری روی رابطه ما نداشت و رابطه ما به دلایلی پایان یافت. سکس ضربدری شخصیت مرا به چیز بهتری تبدیل کرد. من اعتماد به نفس جنسی دارم که قبلا نداشتم. الان هم تنها با تبادلگرها! دیت میکنم چون این مردان خیلی باکلاستر هستند و واقعا به بانوان احترام میگذارند.»
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقه دارند: « اگر ازدواج شمامتزلزل است، این کار را نکنید. این کار تنها همه چیز را بدتر میکند. اگر رابطه خوبی با یکدیگر دارید نیز آرام پبش بروید. یک قرار یا هر رویداد دیگری ترتیب دهید. زوجهای ضربدری که من میشناسم ازدواج و رابطه فوق العادهای دارند. به عنوان یک زن مجرد، شما بهترین مردان دنیا را ملاقات خواهید کرد، اما آرام پیش بروید و حواستان باشد احتیاطهای عادی دیت کردن را رعایت کنید.»
جولیا آلن، مدیر عامل StovkingsVR، هنگامی که برای اولین بار به یک کلاب سکس ضربدی رفت ۲۴ ساله بود و الان ۲۵ سال است که سکس ضربدری دارد
چگونه وارد این رابطه شدی: «دوست پسرم فکر کرد امتحان کردن این کار میتواند جالب باشد. اولین شب بجز رقصیدن و حرف زدن با دیگران کار دیگری انجام ندادیم، اما خیلی هیجان انگیز بود و نمیتوانستم برای برگشتن صبر کنم. چند ماه بعد هنگام تعطیلات سال نو، یک اتاق در هتلی رزرو کرده بودیم و چند نفر را نیز دعوت کردیم. خب… همه آمدند و پیش از آن که من بفهمم همه افراد اطرافم در حال سکس بودند. یک خانم دوست داشتنی میخواست با من و دوست پسرم بازی کند. من عاشق این کار بودم. عاشق تماشا کردن دوست پسرم با آن زن و عاشق این که دوست پسرم مرا با او تماشا کند و پس از آن هردوی ما در این تجربه غرق شدیم. من عاشق این بودم که بتوانم خارج از چهارچوب رابطه خود سکس داشته باشم.»
این مسئله چه تاثیری بر رابطهات داشت: «من هرگز وسوسه نشدهام که با وجود اجازه، خارج از رابطه خود هوسرانی کنم. سکس ضربدری تمام نیازهای جنسی مرا رفع میکند. من واقعا حس میکنم این مسئله به ادامه هر رابطهای کمک میکند. من سکس را به عنوان چیزی که تنها با شخص مورد علاقه خود داشته باشید نمیبینم. سکس نیازمند بازآفرینی است. فکر میکنم هر دوست پسری داشتم طرز فکرش مشابه من بوده. در این مسیر، درمقابل آدمهای گوناگون زیادی از خود پرده برداشتم و تصمیم گرفتم سبک زندگی سکس ضربدری/خودنمایی/کینکی را به صورت فول تایم انتخاب کنم. فکر میکنم بتوانم بگویم سکس ضربدری رابطه و زندگی من را غنی کرده است.»
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقه دارند: «احساس فشار نکنید. اکثر کسانی که به تازگی وارد این سبک از زندگی شدهاند هنوز سکس کامل ندارند. آنها دوست دارند تماشا کنند. در یک کلاب ضربدری، نه واقعا به معنی نه است. دفعات متععدی مردان یا زنان از من درخواست کرده اند و اگر دوست نداشتم نه گفته ام. شما میتوانید هر فانتزی که به آن علاقه دارید را در این کلابها دنبال کنید. برای تازه کارها یک کلاب بزرگ و شلوغ با آدمهای زیاد را پیشنهاد میکنم. افرادی به کلابهای ضربدری میروند که اگر خارج از کلاب آن ها را ببینید تا میلیونها سال هم نمیتوانید حدس بزنید چنین علایقی داشته باشند. حدود نود درصد افرادی که سکس ضربدری میکنند متاهل و بچهدار هستند و تنها میخواهند قدم زدن در سمت وحشی را با یکدیگر تجربه کنند.»
جسیکا دریک، یک سوپراستار پورن و مربی سکس تایید شده، پیش از آنکه وارد صنعت پورن شود سکس ضربدری دارد
چگونه وارد این رابطه شدی: «با توجه به سطح هریک از روابطم و محدودیتهایم با پارتنرهای متفاوتم، تجربیات متفاوتی داشتم. در ابتدا، هنگامی که جوانتر بودم، در بیان خواستهها و نیاز هایم احساس ناهنجاری میکردم. تصورم از سکس گروهی چیزی مشابه آنچه بود که در تلویزیون یا پورن میبینید و فکر میکردم بیشتر بر لذت مردان تمرکز دارد.»
این مسئله چه تاثیری بر رابطهات داشت: «حسادت جنسی هیچوقت مشکلی جدی برای من نبوده و تا هنگامی که نیازهام تامین شوند، از تماشای لذت پارتنرم با شخصی دیگر احساس امنیت کرده و تحریک میشوم. فکر میکنم اشتباهی که بسیاری از افراد مرتکب میشوند تظاهر کردن به آن است که سکس ضربدری تنها یک معنی دارد، اما این چیزی کاملا انعطاف پذیر در روابط است. برخی از صمیمی ترین و لذت بخش ترین روابط اخیر من به شکل «Soft swap» بودهاند، بدین معنی که من سکس را با پارتنر اصلی خود دارم و با مهمانان تنها لیسیدن و مالیدن.»
پیشنهادت برای کسانی که به این رابطه علاقه دارند چیست: «اگر میخواهید سکس ضربدری و مبادله را تجربه کنید، باید به سیستم ارزشهای جنسی و باورهای خود نگاهی بیاندازید. آن را با گونه ای که پارتنرتان چیزها را درک میکند مقایسه کنید و پیش از اقدام کردن گفتگویی صادقانه داشته باشید. علاوه بر اینها، اگر فکر میکنید که میخواهید بعدها در زندگی خود چنین چیزی را امتحان کنید، نترسید! این کار ممکن است شما را دوباره بیدار کند و موج جنسی دومی به شما بدهد. هیچوقت دیر نیست. در این رابطه افرادی از تمام سنین، تمام انواع بدن و تمام رنگها هستند تا افرادی با ذهنیت مشابه خود را پیدا کنند.»
مثل همیشه به هیچ عنوان نباید پارتنر خود را مجبور به انجام یک فانتزی کنید. اگر نمیتوانید بیخیال فانتزی خود شوید به جای تلاش برای فشار آوردن بهتر است از پارتنر خود جدا شوید و با کسی در رابطه باشید که علایق شما را میپسندد. سکس و روابط جنسی برای آرامش شما هستند نباید خود به یک علت برای فشار روانی تبدیل شوند!
آیا باید روابط آزاد و باز داشته باشید؟ این رابطه یعنی بی بند و باری و سکس با هر کسی در هر زمانی یا نه شرایط خاص خود را دارد؟ تأملات یک تک همسر و درمانگر حرفهای که در دهه ۱۹۸۰ بزرگ شد را میخوانید. مقالهای که میخوانید به خوبی شما را با ابعاد مختلف اوپن رلیشن – Open Relation آشنا میکند.
اول از همه، یک رابطه باز، که با عنوان رابطه غیر انحصاری نیز شناخته میشود، یک رابطه عاطفی است که از لحاظ جنسی غیر انحصاری است. این تعریف ممکن است اشارهای به تنوع طلبی داشته باشد اما بطور کلی اشاره به نوعی توافق در رابطه دو نفره است که طرفین آن با هم توافق کردهاند تا امکان صمیمیت و هم بستر شدن با افراد دیگر را نیز داشته باشند.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم میلادمسافر برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله دسامبر ۲۰۱۹ توسط دکتر جان کیم LMFT در مجله معروف روانشناسی منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
یک رابطه تعدد گرا به معنای داشتن چندین شریک عشقی و عاطفی بطور همزمان است، البته با این شرط که همه افراد درگیر در رابطه از وجود یکدیگر اطلاع داشته و از حضور هم رضایت داشته باشند.
در واقع یک رابطه باز به این معنی است که شما هنوز یک شریک اصلی دارید اما هر دو میتوانند شرکای جنسی دیگری نیز داشته باشند. در یک رابطه باز همیشه اولویت اصلی، شریک اصلی شما است. او میتواند همسر یا دوست پسر و دوست دختر شما باشد.
چند نفری یا چند همسری یا Polyamory به این معنی است که شما روابط متفاوتی دارید که شامل روابط عاطفی و جنسی است. اولویتی وجود ندارد. هر دو رابطه (عاطفی و جنسی) تحت عنوان «تعدد گرایی اخلاقی» قرار دارن ، اما مترادف نیستند. می توانید آنها را ترکیب کنید یا یکی را بدون دیگری انجام دهید.
خب. من، دکتر جان کیم، هیچوقت در این نوع رابطه نبودهام. من در تمام زندگیام تنها در رابطهی با یک شریک بودهام. من حدس میزنم میتوانید بگویید من یک تک همسر گرای دائمی هستم، به همین دلیل است که این موضوع اضطراب فوری برای من ایجاد می کند!
اغلب فکر میکنم مردم به دلیل شغلم از من سوال میکنند که آیا به روابط آزاد زناشویی باور دارم یا نه، نه به این خاطر که لزوما فکر میکنند آنرا تجربه کردهام. آنها ممکن است بخواهند از من بشنوند که آیا این نوع رابطه از دیدگاه درمان مشکلات رابطه میتواند موثر باشد یا نه؟ و آیا میتواند همیشگی باشد؟
اما به هر حال من نمیتوانم بین آنچه که هستم و آنچه که میکنم تفاوتی قائل شوم. اما میتوانم انتخابهای دیگری داشته باشم، پس قبل از شروع به پاسخ لازم است مقدمهای را عنوان کنم.
مثل شما و دیگران تربیت شدم!
من هم مانند بسیاری از شما بزرگ شدهام. فکر میکردم یکی مانند خودم را در رابطه خواهم یافت، نذر میکردم، بچه دار میشدم و برای همیشه خوشحال و خوشبخت زندگی خواهم کرد. تنها با یک نفر و از همه خوشبختتر. این همان دورنمایی است که از عشق به نظر میرسد و همه دنبال آن هستند.
بعد بزرگ شدم و ازدواج کردم. من در مسیری که شبیه فیلمها و رمانها بود، حرکت کردم. من خیلی عادی و معمولی در قسمتی از کوههای ایالت اورگان مستقر شدم و زندگیام را شروع کردم. این ازدواج پنج سال به طول انجامید و ما طلاق گرفتیم. من از آن زمان در روابط بسیاری بودهام. سه سال اینجا سه سال آنجا! در همه آنها و به طرز خاص خودشان با انواع متفاوتی از عشق که مردم را برای همیشه تغییر میدهد، لذت بردم.
من یاد گرفتم که روابط ساختنی هستند و ژنتیکی به ارث برده نمیشوند. البته که کار سختی است اما آیا در این زندگی ارزش ندارد؟ همچنین، شما فقط نیمی از هر رابطهای هستید، مهم نیست که چقدر در مورد عشق آموختهاید یا تا چه اندازه به آن رسیدهاید ، فقط میتوانید نیمی از آن را کنترل کنید. سرانجام، من یاد گرفتم که وقتی تغییر میکنیم تعاریف و خواستههای ما هم تغییر میکنند. تعریف شما از عشق و آنچه از آن در دوره دبیرستان و دانشگاه میخواستید احتمالاً با تعاریف و آنچه امروز میخواهید متفاوت است و این خوب است، این یعنی زنده هستید.
این موضوع در مورد عشق و رابطه است. آنها سیمان خشک شده نیستند. آنها شکل پذیر و سازگار هستند. مانند مایعات همیشه در حال تغییر شکل هستند. این سبک تربیت، رسانهها، جامعه، فرهنگ و مذهب ما هستند که ما را متقاعد میکند که عشق و رابطه مانند سیمان خشک شده است و برای آنها یک تعریف و تنها یک تعریف درست وجود دارد.
به عنوان مثال، در تایلند پسران دست هم را میگیرند تا لباس بپوشند. سکس آزاد آزاد است. سفارش یک تجربه جنسی به همان اندازه ساده و معمول است که سفارش یک پیتزا پنیر! این رفتار و باور می تواند در قسمت دیگری از دنیا باعث تنبیه تا سر حد آسیب جسمی شود. دنیایی که شما در آن بزرگ شدهاید (یا اکنون در آن زندگی میکنید) مستقیماً روی برنامههایی که میخواهید بعنوان یک بزرگسال عملی کنید، تأثیر میگذارد. ما اغلب روشنفکر نیستیم. همه ما تا حدی برنامهریزی و از قبل تربیت شده هستیم. حتی اگر حبابهای خود را تغییر داده و از دنیای برنامهریزی شده خود فرار کرده باشیم (چه از نظر روحی و چه از نظر محل زندگی)، باقی مانده «بایدهایی» که با آنها رشد کردهایم، بر ما تاثیر میگذارند. این مسئله اضطرابی را که هنگام فکر کردن در مورد روابط آزاد یا سکس چند نفره به آن دچار می شویم را، توضیح میدهد.
خب، چه کار باید کرد؟ من میخواهم با استفاده از رویهای موسوم به «فرآیند فکر من»، نه تنها بعنوان یک درمانگر که هزاران داستان درباره رابطههای مختلف شنیدهام ، بلکه به عنوان فردی با تاریخچه مختصری در عشق که پیشتر به آن اعتراف کردم، پاسخ دهم. من احساس میکنم این کار صادقانهترین راه برای پاسخ به این پرسش است.
با موضوعات بدیهی و پیش پا افتاده شروع کنیم
تا به حال این جمله را شنیده اید: «من هنوز در یک رابطه خوب با همسر/شریک زندگیام هستم اما با افراد دیگر هم رابطه جنسی برقرار میکنم.» خب؟ در این باره چه فکر میکنید؟
آقای آبری مارکوس، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز برای کتاب صاحب یک روز شوید تا صاحب زندگی باشید [آمازون]، که بصورت علنی رابطه تک همسری را ترک کرده و روابط خود را بطور کامل به رابطه باز تغییر داده است و تبدیل به فردی شده است که اکنون هست، میگوید «روزی این اخلاق را کنار گذاشته است که متوجه شد دوست دخترش بعد از تصمیمگیری برای باز کردن روابطشان ، با شخص دیگری خوابیده است». بله، احساساتی وجود خواهد داشت و بدیهی است که حسادت و صدمه دیدن هم ممکن است باشد!
همیشه از خودم یک سوال می پرسم: به فرض اینکه رابطه خودم را به یک رابطه باز تغییر دادم، چه میزان از احساسات ناشی از ضمیرناخودآگاه، میل کنترل بر رابطه، ناامنی، احساس مالکیت-تملک و «باید های تحمیل شده از ذهن» را تجربه خواهم کرد؟ وقتی به خودم فکر میکنم ، تقریباً همه آنها ممکن هستند. این ایده که دوست دختر من برای داشتن تجربه جنسی با شخص دیگری ملاقات کند باعث میشود احساس نا امنی کنم، که من کافی نیستم و اگر با فرد دیگری ملاقات کند که احساس بهتری از من داشته باشد، من را ترک خواهد کرد. بنابراین اگر من واقعاً با خودم و در این رابطه احساس امنیت میکردم، آیا ممکن بود رابطهام جور دیگری هم باشد؟ نمیدانم!
با این حال ، این احساسات واقعی هستند و هر دو نفر برای ایجاد یک رابطه آزاد باید با صداقت و صمیمیت تلاش کنند. در غیر اینصورت، عصبانیت و نارضایتی ایجاد خواهد شدو ناگهان میتواند به ناتوانی جنسی در یکی از طرفین منجر شود. تجربیات جنسی با دیگران باید یک توافق جدی و دوطرفه باشد و در انتها به ایجاد صمیمیت بیشتر و لذت بیشتر از رابطه برسد، در غیر اینصورت شبیه به خیانت خواهد بود. میدانم که به نظر دیوانه کننده است اما آدمها موجوداتی پیچیده هستند و من زوجهای زیادی را دیدهام که ا اول با چیزی موافق هستند ولی بعد از مدتی همان موضوع ویران کننده شده است. به عنوان مثال، سکس سه نفره یک فانتزی مشترک است که به ندرت با فانتزی که در خیالمان بازی میکنیم مطابقت دارد.
از فانتزی تا واقعیت
قطعاً یک فانتزی تخیلی برای یک رابطه باز وجود دارد. این ایده که شما میتوانید رابطه جنسی را با کسی در خارج از روابط خود برقرار کنید ممکن است مانند بلیط قرعه کشی به نظر برسد، به خصوص اگر از زمان دانشگاه با همان شخص بودهاید. بله، آرزو کردن و فانتزی ساختن کاملاً طبیعی است و حتی عادی است که شما مورد توجه سایر افراد قرار میگیرد، ولی این بدان معنی نیست که شما میخواهید با آنها رابطه برقرار کنید.
این نوع رابطه می تواند یک راه حل برای بهبود مجدد روابط شما یا جلوگیری از خیانت باشد. بله، بودن با شخص دیگری میتواند شما را به شریک زندگی خود نزدیک کند. بسیاری اوقات غرق میشویم زیرا فانتزیهای خودمان را تغذیه میکنیم. کنجکاوی طبیعی ما از بودن با شخص دیگری، ما را مجبور میکند به جای حضور در روابط خود، در فکرمان بودن با دیگران را تصور کنیم.
اگر فانتزی به واقعیت تبدیل شود، حباب میترکد و ما دیگر نیازی به حمل آن فانتزی نداریم. آنوقت میتوانیم حضور بیشتری در رابطه اصلی خود داشته باشیم و بارها با تجربه واقعی «مرغ همسایه غاز نیست» یا درک این موضوع که «چمن دیگران سبزتر نیست» بیشتر قدر روابط فعلی خود را بدانیم. به همین دلیل است که بسیاری از هم جدا میشوند، کاوش میکنند و دوباره به هم بر میگردند. و مانند سفر، مکانهای عجیب و غریب میتوانند تجربیات جدید و شگفت انگیزی را به شما منتقل کنند. اما در کنار آن میتواند باعث شود شما از خانه خود لذت بیشتری ببرید و دلتان برای بالشت خود تنگ شود!
برای ایجاد یک رابطه آزاد واقعی، هر دو طرف نه تنها باید آن را بپذیرند، بلکه شریکهای جدید زندگی خود را ترغیب میکنند تا تجربیات جدید جنسی جدیدی با دیگران داشته باشند. البته نیازی نیست که جزئیات را بدانید بلکه باید به جایی برسید که بخواهید شریک زندگیتان رابطه جنسی خود را با دیگران کشف کند. شما باید بخواهید آنها این تجربهها را به خاطر خودشان داشته باشند نه اجبار و تلاش برای کسب رضایت شما! این چیزی نیست که بسیاری از افراد توانایی ارائه آنرا به شریک زندگی خود داشته باشند. به اعتماد به نفس فوق العادهای نیاز دارد مهمتر از آن باید حد بالایی از اعتماد به یکدیگر و عزت نفس در خود، داشته باشید.
اگر بخواهم از دیدگاه معنوی (نه دینی و مذهبی) به این موضوع نگاه کنم، عشق پدیدهای بی انتها است. ما به عنوان انسان با یکدیگر در ارتباط هستیم و هر ارتباطی متفاوت و منحصر به فرد است. این روابط همان چیزی است که باعث ایجاد شخصیت ما میشوند، آنرا نابود میکنند و دوباره میسازند. این زندگی است و بدون آن تعریف انسان بودن ما زیر سوال میرود. تفاوتی ندارد که این ارتباط مبتنی بر دوستی باشد، مبتنی بر خون و خانواده باشد یا رابطه جنسی باشد. اتصال اتصال است. پس چرا باید خودمان را محدود کنیم؟ چرا نباید عشق را نیز با طیفهای مختلف آزمود؟ من معتقدم که ما نهایتاً افرادی را برای رابطه جذب میکنیم که آنها را میخواهیم و با این کار موجب تغییر در خود و دیگران میشویم. این چیزی است که زندگی را زیبا میکند. چرا باید این امر با سکس و عشق متفاوت باشد؟
اگر از نگاه بیولوژیکی به این موضوع نگاه کنی ، ما طوری طراحی نشدهایم که برای همیشه در کنار یک نفر باشیم. بدن ما یک سازه اجتماعی/اجتماعی با حصاری از شرم است که ما را از گمراهی باز میدارد. بدن ما هوسهای متنوعی دارد و ما موجودات کنجکاو هستیم. ما انسانها قدرت تخیل داریم و برای رسیدن به آنها، سخت کوش هستیم.
نتیجه گیری ها معمولاً با «بدیهی و مشخص است» همراه است. اما در این موضوع، شاید نتوان از آن استفاده کرد.
دو نفر نه تنها باید در این باره هم نظر باشند بلکه باید واقعاً با خود هم صادق باشند. آنها باید از خود بپرسند که آیا این قدرت و توانایی درونی را دارند که رفتاری عادی دارند در حالی که شریک زندگی خود را در رابطه جنسی با دیگران ببینند؟ نه تنها توان هضم آنرا داشته باشند بلکه اجازه ندهند این رابطه منجر به نابودی عشق، علاقه و زندگیشان شود. اگر این رابطه جدید به ترس، حسادت یا نفرت از شریک زندگی یا فردی که با او در رابطه است بدل گردد، احتمالاً نباید وارد این نوع رابطه شوید.
من دکتر جان کیم، اعتراف میکنم که هیچ روشی نبود که بتوانم این کار را در دهه بیست یا حتی سی زندگیام انجام دهم. من آن «ظرفیت» را نداشتم. من به اندازه کافی اعتماد به نفس یا احساس ارزشمندی نداشتم تا بتواند از من در برابر نابودی در این چنین رابطهای محافطت کند. من دوست داشتم که یک تابلوی جمع آوری امتیازات داشته باشم و آنرا هر شب در اتاق خواب به شریک زندگیام نشان دهم و بخاطر آن مورد تایید و تشویق قرار بگیرم. من همچنین نقشههای زیادی برای یک زندگی به شدت رمانتیک داشتم.
ما همه چیز خود را فقط و فقط به یک شخص اختصاص میدهیم، و این همان اشتباه بزرگ است که بهانهای برای خیانت به ما یا شریک زندگیمان خواهد داد. اما از همه مهمتر، من دیدگاهی معنوی در زندگی نداشتم. برای من، این تنها دلیلی بود که از یک رابطه باز اجتناب کردم. اگر من دیدگاهی معنوی به موضوع داشتم، به هر رابطه بعنوان فرصتی بی نظیر برای ارتباط عاطفی و جنسی نگاه میکردم. به عنوان فردی با نگاه معنوی و نه به عنوان فردی که با پیش آموزهها و ارزشهای منتقل شده از جامعه به خودم نگاه کرده بودم.
ممکن است تعجب کنید. اگر تجربههای جنسی با دیگران دارید، آیا نمیتوانید فضایی را برای ایجاد یک ارتباط عاطفی ایجاد کنید؟ آیا نمیتوانید رابطه اصلی خود را به خطر بیندازید؟ اصولاً، آیا شما با روال اصلی خود رولت روسی بازی نمیکنید؟ همه ما میدانیم که احساسات ما از منطق ما قویتر است. بنابراین فقط به این دلیل که منطقاً میگوییم اجازه نخواهیم داد که عاشق شخص دیگری شویم، به این معنی نیست که نخواهیم شد چگونه میتوان از این امر جلوگیری کرد، زیرا عشق مبتنی بر منطق نیست؟
بخشی از من میگوید شما نمیتوانید. شما با اهدافی مشخص وارد رابطهها میشوید اما مهم نیست که چقدر قوی باشید، هر نوع صمیمیت میتواند به عشق منجر شود. یک بوسه ساده میتواند روزها شما را به فکر کردن درباره آن شخص سوق دهد و باعث شود شما در روابط اصلی خود بی تفاوت باشید. این افکار میتوانند به احساسات طولانی مدت و واقعی تبدیل شوند. ممکن است بیشتر وقت خود را با روابط دیگر خود (غیر اصلی و شریک زندگی) نگذرانید اما قلب شما کجاست؟
اما بخش دیگری از من میگوید شما میتوانید عشق و شهوت را از هم جدا کنید. این وظیفه شماست که مرزها را ترسیم کنید تا روابط شما محدود به روابط جنسی باشد. شما میتوانید تصمیم بگیرید که چه کسی را دوست دارید و چگونه میخواهید آنها را دوست داشته باشید. تا زمانی که با خود و شریک زندگی خود صادق باشید، میتوانید این امر را کنترل کنید. البته این همیشه ساده نیست و باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید این نوع چالشهای جدی و سنگین را انجام دهید. بنابراین سؤال این است: آیا شما توانایی جدا کردن عشق از رابطه جنسی را دارید؟
عدالت در داشتن شریکهای زندگی چیست؟
چه می شود اگر یک نفر شریکهای زندگی زیادی داشته باشد و دیگری تعداد کمی داشته باشد یا هیچ کدام نداشته باشد؟ آیا این عادلانه است؟
ااگر تصمیم دارید رابطه خود را باز کنید، یک موضوع مهم و واقعی را باید در نظر بگیرید. برای برقراری رابطه آزاد مطمئن، نباید مقایسهای بین اینکه شریک زندگی و شما، هر کدام چه تعداد سکس دیگر دارید، وجود داشته باشد. این یک میدان امتیازدهی و امتیازگیری نیست!
معمولاً روابط باز به معنای بازی در زمین و یا اینکه شما چقدر در ایجاد رابطه توانمند هستید نیست. این کار در مورد آزاد بودن تجربههای جنسی دیگر است و باید سرزنده و جاری باشد. علاوه بر این، چه کسی به این نوع وقت و انرژی دست پیدا کرده است که بخواهد یا بتواند با بی نهایت انسان دیگر در رابطه عاطفی یا جنسی باشد؟ امیدوارم شما یا شریک زندگیتان نباشید!
سخن آخر، افراد و جامعه فکر میکنند روابط باز فقط به معنای آزادی سکس با افراد دیگر است. بنابراین اگر اینگونه است، چرا حتی در یک رابطه قرار میگیریم؟ اگر این اعتقاد شما باشد، باز کردن رابطهها برای شما مؤثر نخواهد بود. فرصتی در جهنم نیست. این کاتالیزوری خواهد بود که رابطه شما را خراب میکند.
من معتقدم برای ایجاد یک رابطه آزاد موفق، ابتدا باید زیربنایی ساخته شود. بدون این پایه و اساس کار نخواهد کرد. در اینجا چند پیشنهاد برای ایجاد یک رابطه آزاد موثر ارائه شده است:
رابطه فعلی و اصلی شما باید محکم باشد. اگر در حال حاضر در روابط خود مشکلی دارید، باز کردن آن و اجازه دادن به دیگران برای ورود، هیچ مشکلی را برطرف نمیکند. این باعث بدتر شدن آن خواهد شد. باز کردن رابطه به شما امکان میدهد که به جای تلاش برای حل مشکلات رابطه، از آن فرار کنید! یک رابطه آزاد نیاز به اعتماد به نفس زیادی دارد. اگر به شریک زندگی خود اعتماد نکنید، باز کردن رابطه شما تنها یک کلاهبرداری در رابطه اصلی شما خواهد بود. بنابراین باید در مورد اینکه چرا میخواهید رابطه خود را باز کنید، خیلی روشن فکر کنید کنید. آیا فرار از مشکلات فعلی است یا استقبال از مشکلات جدید یا حرکتی متفاوت در رابطه عاشقانه و محکم شما؟
هر دو نفر باید کاملاً با خود صادق باشند. آیا واقعاً این را برای خود میخواهید یا برای رضایت شریک زندگی این کار را انجام میدهید؟ این نمیتواند یک هدیه یا لطف باشد. این تنها به نارضایتی منجر خواهد شد. روابط آزاد وقتی وجود دارند كه هر دو طرف علاقه به برقراری روابط جنسی در خارج از تعاریف مرسوم خود را داشته باشند و با انجام آن توسط شریک زندگیش هم موافق باشند. اما دوباره، باید با خود کاملاً صادق باشید.
یک سری از قوانین اساسی را وضع کنید. بدون قوانین، باز کردن روابط شما یک شیب بسیار نرم و خزنده برای نابودی همه چیز است. آنچه ضرر دارد عدم صداقت است و نه رابطه جنسی با دیگران. چه کسانی را میتوانیم اضافه کنیم؟ آیا شریک زندگی شما نیاز به تأیید دارد؟ چند بار میتوانید آنها را ببینید؟ چقدر به یکدیگر میگویید چه کسی را میبینید؟ اینها همه مواردی است که باید مورد بحث قرار گیرد یا اینکه افراد میتوانند دروغ بگویند و این بیشترین آسیب را برای هر رابطه دارد. شما میتوانید در یک رابطه آزاد باشید اما هنوز «بی تعهد» باشید و در صورت بدون صداقت بودن و یا شکستن قوانین، عواقب خیانت را تجربه خواهید کرد.
آنچه من جالب و هیجان انگیزتر از همه اینها میدانم این واقعیت است که ما شروع به انجام این صحبتها بین خودمان میکنیم. جهان در حال تغییر است. ما شروع به تعریف مجدد از آنچه ما را خوشحال میکند، هستیم. ما مدلهای قدیمی را زیر سوال میبریم. این اتفاق در هر زمینهای از زندگی، سلامتی، تناسب اندام، کار و اکنون عشق و رابطه جنسی در حال وقوع است. اما باورهای ما از مدلهای قدیمی عشق، ما را وادار به مقاومت در برابر تغییرات میکند، حتی در خود من به عنوان یک متخصص و روانشناس اینگونه است!
ازدواج و تک همسری کاملاً با باورهای دینی گره خورده است. پایه و اساس اینکه ما چه کسی هستیم، چه چیز درست است و چه چیز غلط، چگونه باید زندگی کنیم، همه در «بایدهایی» محکم پیچیده شدهاند. اگر آنها زیر سؤال بروند، پایه و اساس باورهای ما دچار اشکال خواهند شد و همه چیز پس از آن زیر سوال است. بنابراین مردم به سرعت این نوع رابطه را اشتباه میدانند. ممکن است هنگام خواندن این مقاله این احساس را داشته باشید. این یک نوع محافظت از باورها و اعتقادات خودمان است.
من در جایی از زندگیام هستم که دیگر نمیخواهم ترس یا مقاومت ذهنی و ناامنیهای خودم، مرا به دام بیندازد. من نسبت به هر آنچه در این دنیا ممکن است کنجکاو هستم. مطمئن نیستم، شاید چون کودکی در راه دارم و میخواهم برای نگاه به آینده و ساختن فردایی بهتر برای او نگاه جدیدی به زندگی پیدا کنم. یا شاید به دلیل بالغتر و مسنتر شدن من است و میدانم که باقی عمرم چقدر میتواند کوتاه باشد. اما بالاخره میخواهم نقشههای قدیمی را که هنوز در جیب پشتیام چیده شدهاند، شروع کنم. شروع به اهمیت دادن به کنجکاویها و پایان دادن به سرپوش گذاشتن روی میل به دانستن درباره چیزهای درون جعبه. به این دلیل که در چهل و شش سالی که در این سیاره زندگی کردم، یاد گرفتهام که هیچکس جز خود شما واقعاً نمیداند چه چیزی برای شما بهتر است. و البته «شما» به عنوان یک انسان همیشه در حال تغییر هستید. من علاقهمند به کنار گذاشتن برنامهریزیهای از قبل انجام شده برای ذهن خودم و ورود به یک چشم انداز معنوی جدید هستم که به من افق جدیدی ارائه میدهد تا دنیا را جور دیگری ببینم و به تکامل خود را ادامه دهم.
آیا روابط باز برای من موثر خواهد بود؟ نمیدانم. من خودم این تجربه را نداشته ام. اما من برای گفتگو درباره آن آماده هستم، در واقع گفتو درباره چیزی که قبلاً هرگز تمایلی به آن نداشتم!
در پایان روز، باید تصمیم بگیرید که چه نوع رابطهای را میخواهید و برای شما مؤثر است. تک همسری، چند همسری، باز یا ترکیبی از همه چیز. این زندگی شماست، این قلب شماست، بدن شماست و بدانید که میتوانید نظر خود را تغییر دهید و اشکالی ندارد. فقط باید با خود صادق باشید. این مهمترین چیز است – رابطه شما با خودتان فرقی ندارد مرد باشید یا زن.
جان کیم LMFT، سالها پیش وقتی که شروع به کار روی روشهای غیر متعارف رابطه کرد، پیشگام یک جنبش مربیگری آنلاین به نام JRNI Coaching شد. او همچنان سوار موتورسیکلت خود برای رسیدن به جلسات در سراسر لس آنجلس میشود و با مشتریانی در کافی شاپها، سالنهای ورزشی و پیادهروها ملاقات میکند. او نویسنده کتابهایی پر فروش است. همیشه گفتهام، صحبت کنید. درباره ابعاد مختلف احساسات خود بدون قضاوت و ترس، گفتگو کنید. هدف از زندگی، رسیدن به آرامش و لذت است. شما مسئول ساختن این آرامش هستید.
چگونه یک رابطه تریسام موفق داشته باشیم؟ این مقاله بر اساس نظرات آقایان و خانمهایی است که تجربه سکس سه نفره داشتهاند و به این سوال پاسخ میدهند.
دکتر جاستین لمیلر، نویسنده کتاب معروف و پرفروش «به من بگو چه میخواهی» [آمازون] در مورد روابط جنسی بر روی بیش از ۴۰۰۰ زوج تحقیقات انجام داده است. او میگوید داشتن سکس سه نفره یک فانتزی جنسی عالی است هر چند مردان برای داشتن سکس سه نفره بیشتر مشتاق به نظر میرسند. یک مطالعه مستقل نیز نشان میدهد که ۸۳٪ مردان و ۳۱٪ زنان، حداقل یک بار به رابطه تریسام و سه نفره علاقه نشان دادهاند.
این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدمها بیشتر دیده میشود. در گذشته نیز گرایشهایی مانند کاکولدیم یا بیغیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمیگفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت میشود و زوجها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.
مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر میشود. نوشتههای ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیتها از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله جولای ۲۰۱۹ توسط سوفیا بنوییت در وبلاگ GQ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
اگرچه در واقعیت افرادی که رابطه تریسام دارند تعدادشان انقدر زیاد نیست و تنها ۳٪ از افرادی که مورد پرسش قرار گرفتند طی یکسال گذشته و تنها ۱٪ از این جمعیت طی یک ماه گذشته این نوع از رابطه را داشته اند. پس از این بررسی من به افرادی با تجربه رابطه معمولی یا نیمه معمولی تریسام رسیدم و درباره چگونگی شکل گیری این رابطه و علت هات بودن شدیدش چیزهای زیادی آموختم.
در این مقاله شما مصاحبه با خانمها و آقایانی را میخوانید که در گرایشهای مختلف جنس مخالف، موافق و هر دو جنس (بایسکشوال) قرار دارند و حداقل یک بار تجربه چنین رابطهای را با همسر، دوست پسر یا دوست دختر و حتی به عنوان نفر سوم، داشتهاند.
اولویت اول: چگونه یک رابطه تریسام را شکل دهیم؟
آنجلا، ۴۲ ساله از اوکلاما:
«من پیش از این که وارد این نوع از رابطه شوم کاملا نسبت به اطرافیانم بی توجه بودم. حالا افرادی با طرز فکر مشابه را میشناسم، حس کردن تمایل دیگران راحت است. همچنین این موضوع که زوجهای زیادی در بارها با امید پیدا کردن نفر سوم جدید حضور دارند واقعا شکه کننده است.»
لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:
«من با دوستان گی خود شوخی میکنم که ترتیب دادن تریسام با دو مرد گی دیگر از مذاکرات صلح خاورمیانه پیچیدهتر است. مردان گی تمایل خیلی زیادی به ناخونک زدن به دیگران دارند و اگر دو نفر بخواهند نفر سومی را وارد رابطه خود کنند، پروژه تعیین صلاحیت خیلی اعصاب خرد کن است! (عکسهای متعدد از زوایههای چندنفره و صحنههای سکسی نیز حاصل یک مذاکره و گفت و گوی اساسی است.)»
کیت، ۳۲ ساله از هوستون:
«ما معمولا افراد را در گروههای دوستانه شناسایی میکنیم (نه از نوع سکسی، تنها دوستانی که باهم وقت میگذرانند) و پس از کمی لاس زدن ملایم، اگر به نظر رسید که به این کار علاقه دارند، همسرم به آنها پیام داده و برای یک ملاقات دعوتشان میکند – مثل یک قرار واقعی و نه تنها برای کمی نوشیدن و بازگشت هرکس به خانه خود.»
ساتر، ۲۷ ساله از کلمبیا:
«فکر کنم بیشتر قرارهای ما برای رابطه تریسام از طریق اپ Grindr (شبکه اجتماعی ویژه افراد گی) صورت گرفته است.»
کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:
«پس از آنکه در جایی با شخصی برخورد کنیم، ابتدا من و سپس پارتنرم با او لاس میزنیم تا قضیه را برایش روشن کنیم. میتوانید فورا به آنها بگویید تا ببینید اهلش هستند یا نه، سپس اگر حس کنم به هرشکلی گیج شده یا احساس ناراحتی میکنند، خود را کنار میکشم. این کار از چیزی که فکرش را میکنید عادیتر است!»
«صمیمی شدن با شخصی جدید، تجربه اغوا کردن و فریفتن دیگری به عنوان یک زوج و پوزیشنهای متعددی که با حضور نفر سوم میتوان امتحان کرد، بسیار تحریک کننده و هات است.»
یان، ۲۹ ساله از شارلوت:
«هات بودن سکس سه نفره به افراد شرکت کننده در آن بستگی دارد. اگر سکس با شخص A هات بوده و سکس با شخص B نیز هات است، میتوان انتظار داشت که سکس همزمان با A و B نیز اگر بهتر و جذابتر نباشد،حداقل به همان میزان هات باشد. رابطه تریسام به اشخاص دخیل در آن بستگی دارد و چیزی نیست که به طور ذاتی داغ و هات باشد.»
لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:
«مثل این میماند که همزمان با تماشای یک فیلم پورن، در آن حضور داشته باشی. هم توجه هست و هم تابوشکنی. آیا این حسی ایجاد نمیکند؟ من هم گاییدن را دوست دارم و هم تماشای گاییده شدن دیگری!»
بن، ۳۲ ساله از بوستون:
«در حقیقت من به واسطه چیزی که در یک رابطه ۳ نفره برای همسرم رخ میدهد و چیزهایی که امتحان میکند، راههای جدیدی برای فشردن دکمهها و نقاط هیجان انگیزش آموختهام و قلق او را بیش از پیش فهمیدهام. بنابراین روابط سه نفره میتوانند روشی عالی برای آموختن بیشتر درباره تمایلات جنسی خود و همسرتان باشد.»
آندره، ۲۹ ساله از بوستون:
«زمانهایی وجود دارد که کمی استراحت و تماشای پارتنرتان با دیگری نیز میتواند مانند یک انفجار هات باشد. برای مثال هنگامی که همسرم متوجه شد با تماشای سکس من با مردی دیگر چقدر سریع میتواند به اوج برسد، واقعا شوکه شد.»
توماس، ۳۰ ساله از آبوری پارک:
«این رابطه معمولا عشقبازیست به طول یک شب تا سحر و نه تجربهای نیم ساعته، که برای من فوق العاده است.»
با چه کسانی تریسام انجام میدهید؟ چگونه با آنها جور میشوید؟
مارگوت، ۲۰ ساله از مینهآپولیس:
«اولین رابطه من هنگامی بود که با بهترین دوستم به دیدن پسری در یک مهمانی میرفتیم و خیلی رک و راست از او پرسیدیم آیا دوست دارد با ما رابطه تریسام داشته باشد؟»
لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:
«پارتنر من یک تاپ است، من هم همینجور(من گاهی باتم میشوم اما او هرگز). رابطه اورال قدیمی شد و من همچنان میخواستم رابطه را بدون محدود کردن سکسم به خودمان و دو نفره، حفظ کنم. به سختی برای این که سکس را «تنها ما» نگه دارم در تلاش بودم، اما در نهایت پس از سه ماه رابطه جنسی اعصاب خرد کن با یکدیگر صحبت کرده و فهمیدم هیچکداممان برای داشتن یک رابطه باز مشکلی نداریم.»
کورین، ۲۹ ساله از شیکاگو:
«یک روز من و پارتنرم داشتیم خاطرههای سکسیمان را برای یکدیگر تعریف میکردیم و حرف سکس سه نفره پیش آمد. هر دوی ما گفتیم که تجربهاش را داشتیم و پارتنرم گفت قصد داشت با من نیز این تجربه را داشته باشد.»
چه قوانین یا محدودیتهایی را برای رابطه سه نفره مشخص کردهاید؟
آنجلا، ۴۲ ساله از اوکلاما:
«بوسیدن دیگری ممنوع. بغل کردن دیگری ممنوع. دادن پیامهای احساسی ممنوع. اساسا هرچیزی که به عنوان صمیمیت میشناسیم. برای ما این کار عشقبازی نیست بلکه سکس است، فقط سکس. من به این موضوع جوری نگاه میکنم که اگر از یک اسباب بازی جنسی برای شدت بخشیدن به سکس استفاده میکردم در آن موقعیت، نفر سوم شرکت کننده تنها اسباب بازی سکسی ساده است.»
کیت، ۳۲ ساله از هوستون:
«عموما افراد سوم غریبهها یا دوستان نزدیک نیستند. باید مجرد باشند. نه در یک رابطه باز یا چند نفره، کاملا سینگل و مجرد. پذیرای همه جنسیتها هستیم.»
ناتانائیل، ۴۰ ساله از هانت اسویل:
«من به تماشا کردن دوست دخترم در حال سکس با زنی دیگر علاقه دارم. معمولا بجز رابطه اورال با زن دیگری سکس ندارم. گاهی دوست دخترم بر سکس داشتن من با زن دیگری پافشاری میکند، من نیز تسلیم شده و انجامش میدهم.»
کورین، ۲۹ ساله از شیکاگو:
«فکر میکنم مهمترین قانون این است که هیچ یک از پارتنرها نباید به گزینش دیگری برای یک تیم فکر کنند. اگر در زمینه یکسانی نیستید یا شخصی مشتاق داشتن این تجربه نیست، نباید این کار را انجام دهید.»
ایسلا، ۲۶ ساله از واشنگتون:
«دوست پسرم هرگز نباید در بدن زن دیگری ارضا شود، این اتفاق یکبار رخ داد و واکنش احساسی منفی من بیش از چیزی بود که انتظارش را داشتیم. بنابراین تصمیم گرفتیم این اتفاق دیگر تکرار نشود.»
درباره برخی از نگرانیهای منطقی غافلگیرکننده این رابطه بگویید
لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:
«سامان دهی گروههای سکس بزرگتر آسانتر است. به نظر میرسد آن استایل نامنظمی که در این گروهها وجود دارد باعث میشود افراد احساس راحتی بیشتری کنند. فکر کنم در این پارتیها و مهمانیها عقیده چنین است که من اینجا نیستم که با همه سکس داشته باشم اما تعداد کافی از افراد وجود دارند که میتوانم شخصی را که دوست دارم با او سکس داشته باشم را انتخاب و دیگری را رد کنم. یک رابطه سه نفره که در آن دو نفر خیلی صمیمی و شخص سوم غیرصمیمیتر است، میتواند برای آن ۳۳٪ گروه (نفر سوم) خیلی مایوس کننده باشد.»
کیت، ۳۲ ساله از هوستون:
«اگر به طور منظم و قاعدهمند رابطه تریسام دارید، حتما زمانی نیز استراحت کرده و مدتی را تنها به خودتان دو نفر اختصاص داده و بر رابطه دونفره خود تمرکز کنید.»
کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:
«یک نگرانی دیگر در روابط سه نفره، اگر شخص سوم مرد باشد، کاندوم است. اگر قرار باشد در سکس دخول رخ دهد و بخواهید از کاندوم استفاده کنید احتمالا بیش از یک کاندوم نیاز دارید چون جابجایی و تغییر جایگاه در سکس سه نفره زیاد است. ممکن است کاندوم روی مخ شما باشد.»
توماس، ۳۰ ساله از آبوری پارک:
«داشتن یک تخت خواب بزرگ مهم است، همچنین اگر اتاقی اضافه برای خوابیدن نفر سوم داشته باشید خیلی کمک میکند. خوابیدن سه نفر در یک تخت ممکن است مشکل ساز باشد. همچنین در روابط MMF(دو مرد و یک زن) عموما مردها دوست ندارد با دیگری در یک تخت بخوابد. با توجه به افراد شرکت کننده در رابطه، ماندن در خانه و صرف صبحانه با یکدیگر در روز بعد میتواند جالب یا ناجور باشد. و اگر شما مردی هستید که قرار است وارد یک رابطه تریسام شود، حتما از قبل درباره این موضوع که آیا رابطه مرد – مرد نیز قرار است باشد یا نه به توافق برسید.»
چند نمونه رایج از سوتفاهمهای تریسام را بگویید؟
شین، ۲۸ ساله از سیاتل:
«این کار فرم تایید شدهای از خیانت است، یا این کار راه خوبی برای هیجان انگیزتر کردن سکس است.»
کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:
«آنها ناجور نیستند! دوستانی داشتهام که به من گفتند نمیدانند چه کار باید بکنند یا احساس کمرویی یا عجیب بودن دارند. فکر میکنم اگر از پارتنر خود بپرسید به چه چیزی علاقه دارد، درباره انتظارات یکدیگر دوستانه صحبت کنید و همه چیز توافقی باشد، این کار دقیقا مثل سکس دو نفره است و میتواند خیلی جالب باشد.»
ناتانائیل، ۴۰ ساله از هانت اسویل:
«اغلب مردم فکر میکنند اگر با شخص بایسکشوالی قرار میگذارند، او لزوما با روابط سه نفره نیز موافق است. اما این صحیح نیست. دقیقا مشابه افراد یونیسکشوال، برخی بایسکشوالها طرفدار رابطه تک زوجه و برخی علاقه مند به روبط باز و تریسام هستند. من با این فرضیه جلو میروم که همه افراد از علائم عدم علاقه به تک همسری مبنی بر ورود آنها به سه نفری، طرفداری میکنند!»
لوگان، ۲۸ ساله از میامی:
«این که هر شخصی نیاز دارد در همه جای رابطه شرکت کرده و همه چیز را تجربه کند.»
ایسلا، ۲۶ ساله از واشنگتون:
«ما خودمان دو نفره نیز سکس فوق العادهای داریم، بنابراین به تریسام برای درست کردن رابطه یا حواسپرتی نیاز نداریم.»
چه چیزی یک رابطه تریسام را خوب یا بد میکند؟
کلسی، ۳۰ ساله از استین:
«ما با اطمینان بخشیدن به نفر سوم رابطه پیش از این که بخواهد خود را کنار کشیده یا احساس ناراحتی کند، خودمان را برای موفقیت آماده میکنیم! ما بارها به این کار میپردازیم، چون با مردانی سکس داریم که پیش از این هرگز با زنی نبودهاند یا زنانی که قبلا هرگز با مردی رابطه نداشتهاند. احتمالا ما اولین تجربهشان باشیم و آنها مطمئن نیستند که در این باره چه احساسی خواهند داشت.»
مارگوت، ۲۰ ساله از مینهآپولیس:
«هنگام برنامهریزی برای سکس سه نفره از خود بپرسید که چرا میخواهی این کار را انجام دهی؟ مطمئن شوید که این کار را تنها برای لذت خودتان و نه برای شاد نگه داشتن پارتنر میخواهید انجام دهید. آماده خندیدن باشید. همانقدر که افتادن دونفر روی یکدیگر میتواند ناجور باشد، سه نفرهاش خیلی ناجورتر است!»
کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:
«اولین بار که به تریسام علاقه مند شدم، پورنهای زیادی دیدم تا بفهمم چه پوزیشنهایی بهتر است و هر سه نفر را به خوبی شرکت میدهد. فکر میکنم این کار کمکم کرد تا کمتر احساس گیجی کنم. اگر زوج هستید، با قانونهای خودتان پیش روید. آیا با هرچیزی راحتید؟ دوست دارید چه کاری انجام دهید؟ علایقتان چیست؟ فکر میکنید به نفر سوم اجازه دهید شب را بماند؟ آیا لازم است شخص سوم اطلاعات مهمی درباره هر یک از شما بداند؟»
آندره، ۲۹ ساله از هوستون:
«ببینید، گاییدن چند نفر در یک زمان واقعا سخت است، ممکن است از پسش برنیایید و و هیچ تمرینی نیز وجود ندارد که مطمئن شوید بدون نقص پیش میروید. بهترین چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که هرچه شد بدون تعارف پارتنر اصلی شما از نفر سوم مهمتر است. و حواستان باشد که احساساتشان را رد نکنید. این میتواند یک گردباد باشد، مردم با یک اشاره عوض میشوند. یک میل به شکست، از آن بیاموزید و بدانید که خندیدن به اشتباهاتتان مهمتر از هر مهارت چند منظوره دیگر است! اگر از آن دست افرادی هستید که نمیتواند به یک گوزیدن طی سکس بخندد، احتمالا برای این کار مناسب نیستید!»
اونتاشگال:
«تجربه رابطه سه نفره همانقدر که میتواند بر بهبود کیفیت رابطه شما تاثیر بگذارد، به همان میزان میتواند رابطه شما را به جدایی بکشاند. باید در این مورد به خوبی صحبت کنید و نفر سوم را نسبت به جایگاه خودش آگاه کنید. اگر نفر سوم به دنبال جایگاهی فراتر از یک پارتنر سکسی است، بهتر است او را کنترل کنید. رابطه سه نفره در زوجهایی موفق میشود که در سلامت کامل احساسی و عاطفی قرار دارند و هیچ نگرانی بابت رابطه خود ندارند. به عنوان نفر سوم آقا یا خانم، باید حد خود را بشناسیم و درک درستی از سلامت رابطه برای زوجها داشته باشیم.»
خواهش میکنم برای انجام چنین سکسی، همسر خود را تحت فشار قرار ندهید. اگر هم انجام دادید سعی کنید کماکان رابطه دوستانه قدیمی را با رعایت حریمها حفظ کنید. شما به عنوان یک زوج با یک مرد یا زن سوم فقط سکس میکنید، قرار نیست جای معشوقه شما را بگیرد.
اونتاشگال . خرداد ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید