واقعا معنی اعتماد چیه؟ چطور میشه اعتماد رو جلب کرد؟ آیا گیر دادن و درخواست خصوصیترین چیزها، معنیش جلب اعتماد میشه؟ آیا برای اینکه نشون بدید به کسی اعتماد دارید، باید احمقانه به هیچی توجه نکنید؟ اصلا چه زمانی سو استفاده از اعتماد شکل میگیره؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی ارباب و بردهای به این موضوعات میپردازیم.

پایههای رابطه
یک خونه رو در نظر بگیرید. اگر پی و سنگ بنای اون درست ساخته نشه و معمار بخواد خودشو فریب بده و گول بزنه و از مواد درست و کافی استفاده نکنه، اون خونه ممکنه در یک طبقه دوام بیاره، اما به طبقه دوم نرسیده فرو میریزه! سنگ بنای رابطه و اعتماد هم یک چیز هست، صداقت. اول صداقت با خود دوم صداقت با شریک زندگی و پارتنر. در هر نوع رابطهای، تا زمانی که این صداقت بدون ترس از دست دادن وجود داره، رابطه به خوبی پیش میره. در رابطه BDSM هم همینطور هست. طرفین رابطه چون دنبال هیجانات بیشتر هستند و در مقاله افرادی که بیدیاسام میکنند سالمتر هستند بهش اشاره شد؛ بنابراین افراد ممکنه فانتزیهای جدید به ذهنشون برسه. باید این امنیت برای بیانش وجود داشته باشه و کسی از صحبت کردن در موردش نترسه و بعد میتونن بر روی انجام دادن یا ندادنش توافق کنند.
پایههای رابطه میتونه کیفیت و کمیت رابطه رو مشخص کنه. اگر صرفا در رابطه هستید که باشید، خب این میشه خانه بر روی آب ساختن. اما اگر هستید چون میخواهید باشید و بمونید، به دنبال بهترین سنگ بنا حتی برای حفظ خودتون میرید!
توییت کردن
حریم خصوصی افراد
این مساله زیاد توی ایران جا نیفتاده. تصور عمومی بر این هست که وقتی کسی وارد رابطه میشه به خصوص وقتی ازدواج میکنه، باید شوهر تمام حریم خصوصی زن رو کنترل کنه. احمقانهتر از این ندیدم. حالا شما این رو وارد رابطه BDSM کنید. مثلا درخواست رمزهای عبور ایمیل و اینستاگرام و یا چک کردن پیامها! به نظرم اگر اربابتون چنین درخواستی کرد، سریع ازش فاصله بگیرید. این درخواست یعنی اصلا برای شخصیت تو احترامی قائل نیستم و تو به عنوان یک انسان هیچی نیستی و باید در اسارت من باشی.
یکی دیگه از جنبههای حریم خصوصی، تصمیمگیری برای دیگری هست. مدل موهاتو اینطور بزن یا اونطور. این رو بپوش یا اون رو. شما به عنوان پارتنر فقط حق دارید نظر بدید. اگر طرف جوری لباس پوشید که شما بدتون اومد باز هم حق دارید بگید احساس شرم بهم دست میده. ولی حق ندارید اون فرد رو مجبور کنید به انجام کاری. اگر پارتنری که لباس مورد نظر شما رو میپوشه، برای شما ارزش و اهمیت قائل باشه، حتما نظراتتون رو لحاظ میکنه. در هر صورت حتی در رابطه BDSM هم باید به حریم خصوصی احترام بگذارید. هرچقدر این موضوع رو بی اهمیتتر بدونید و بیشتر بهش تجاوز کنید، عمر و کیفیت رابطهتون کمتر میشه. بنابراین بهتره حد و حدود هر فرد در رابطه به خوبی و در کمال شفافیت، مشخص بشه.

تجاوز از لیمیت و محدودیت
هر نوع رابطهای چه کاری چه زناشویی و چه بیدیاسام، یک محدودیت عرفی و یک محدودیت شخصی داره. در رابطه کاری عرف مشخص میکنه وقتی شما با یک شرکت در حال همکاری هستید، اطلاعات اون شرکت رو به رقیب ندید. این یک نوع محدودیت هست که افراد قبولش کردن. در یک رابطه بین دو زوج به هر حالتی، یا میتونن محدودیتها و حریمها رو خودشون مشخص کنند یا از حریمهای جامعه پیروی کنند. برای من پیروی از حریمهای جامعه بسیار احمقانه هست برای همین حریمهای خودم رو میسازم. پارتنر هم حق داره محدودیتها و حریمها رو به خوبی مشخص کنه. به نظرم یکی از بهترین روشهای پایدار کردن رابطه همین تعریف حریمها و محدودیتهاست و گفتگو بر روی حریمها به معنی پذیرفتن بی چون و چرای دیگری نیست!
وقتی تجاوز از این حریمها شکل بگیره، اعتماد کم میشه. یا شما عذرخواهی میکنید و پذیرفته میشه یا خیر. در صورتی هم که پذیرفته نشه بهتره حق و فرصت جبران داده بشه. یکی از بدترین نوعهای تجاوز از حریم در رابطه بیدیاسام، اهمیت ندادن به لیمیت اسلیو و در عین حال، کم ارزش شمردن دستور ارباب هست. وقتی شما به جای درخواست برای تغییر دستور، به دروغ و بهانههای عجیب رو میارید، بدونید مستر و میسترس رو از خودتون دور میکنید.
تحمل نه شنیدن
برای اینکه کیفیت رابطه و اعتماد رو بالاتر ببرید، حتما تحمل نه شنیدن رو در خود تمرین کنید. نه تنها تحمل نه شنیدن بلکه فرصت نه گفتن رو هم به پارتنر بدید. ممکنه شما بخواهید با همسرتون برید خونه یکی از اقوام. همسرتون علاقهای نداره به اون مهمونی، باید فرصت و امنیت گفتن نه رو بهش بدید تا بدونه اگر نیاد، رابطه مختل نمیشه!
متاسفانه این تحمل نه شنیدن در بین مسترها و میسترسها بسیار پایین هست. کلمه احمقانه Full Slave هم برای پاسخ به این نوع رفتار مسترها و میسترسها شکل گرفته. یعنی یک نفر تمام و کمال بدون هیچ سوالی در اختیار شما باشه! کسی که از خودش استقلال و هویتی نداره، به نظر من خیلی پایینتر از اون هست که بخواد در زیر پای ارباب قرار بگیره. دو طرف رابطه باید اطمینان نه شنیدن و نه گفتن رو به وجود بیارن تا بتونن به بهترین شکل ممکن رابطه سادومازوخیسمی رو جلو ببرند.

گفتگو
گفتوگو پایه و اساس زندگی بشر متمدن هست. بشر متمدن یعنی کسی که برای اختلافها، صحبت میکنه و دنبال حل مساله میره نه با جنگ و دعوا و کتک، نظر خود رو بر مسائل، تحمیل کنه. قراردادها برای همین نوشته میشن. در قرارداد BDSM هم شما میتونید معیار حل اختلاف رو گفتگو قرار بدید. بدون تعریف هیچ جایگاهی، دو نفر از جایگاه برابر صحبت کنند. پیشنهاد میکنم این کار رو در یک کافه جدید انجام بدید و هر کسی پول خودشو پرداخت کنه تا حدی محیط هم بر وزنه یکی از طرفین نباشه!
فضای گفتگو وقتی پر تنش میشه که یکی از طرفین خودش رو برتر و مستحقتر میدونه. برای حفظ رابطه و رفع اشکالات، باید بدون ترس و قضاوت، صحبت کنید. سعی کنید تا حد امکان هم گفتگو رو احساساتی نکنید.
در رابطه بیدیاسام و کلا هر نوع رابطهای، صداقت و عزت نفس، عامل اصلی موفقیت و با دوامتر شدن اون رابطه هست.
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی
پادکست اونتاشگال را از CastBox – Apple Podcast – Spotify – Google Podcast بشنوید.
2 دیدگاه برای «اعتماد در رابطه چیست و در BDSM چطور حفظ میشود؟»