زندگی به سبک اونتاشگال . با گرایش دامیننت از سال ٢٠٠٩ . نکات آموزشی و خاطرات در زمینه سادومازوخیسم و تمایلات ارباب و برده
نویسنده: اونتاشگال
ارباب، مستر و دامیننت که از سال ۲۰۰۹ با این گرایش زندگی میکنم. در این وبلاگ یادداشتها، ترجمه مقالات معتبر و آموزشی به همراه خاطرات شخصی منتشر میشود. زندگینامه و اطلاعات بیشتر اونتاشگال در صفحه درباره من موجود است.
روابط غیرتک همسری و چند همسری اخلاقی، در دنیای روابط کینکی رایج بوده و برخی فعالیتها و نقشهای خاص در نتیجه این امر به خرده فرهنگ تبدیل شدهاند. در این یادداشت به معرفی جامع شخصیتهای هاتوایف، کاکولد، استگ بول و ویکسن میپردازیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در جولای ۲۰۲۱ در وبسایت Kynk101 انتشار یافته است. ترجمه توسط آرچرصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
در اواخر قرون وسطی، فاخته (Cuckold) به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز برای مردی که همسرش به او خیانت میکرد و از آن اطلاع داشت، استفاده میشد. این موضوع اغلب به دلیل رفتار توهین آمیز یا سهل انگارانه آن مرد بود. رایجترین ترجمه برای فاخته در جامعه، بی غیرتی است.
در ادبیات کینک و فتیش، فاخته به اصطلاح گستردهای برای یک مرد اغلب مطیع تبدیل شده است که در رابطه همسر با فردی دیگر، خود نیز شریک است. با این حال، فاخته شدن فقط منحصر به مردان نیست. از فاخته مونث با عنوان Cuckquean یاد میشود.
هر دوی این نقشها در نتیجه رابطه شریک زندگی با فردی دیگر، ممکن است دچار اضطراب و ناراحتی روانی شود. به همین دلیل، فاختهگری به طور گسترده به عنوان یک فعالیت عاطفی مازوخیستی در نظر گرفته میشود. با اینکه انواع تخریب و تحقیر مستقیم ممکن است در این نوع رابطه نقش داشته باشد، شرط اصلی این روابط توافقی بودن آنها بوده و نباید به شیوهای فریبکارانه، مجبور کننده و مخفیانه باشد.
ممکن است یک فاخته مذکر یا مونث به هیچ وجه نتواند با شریک زندگی خود به فعالیت جنسی بپردازد. به طور کلی، یک فاخته از این فکر لذت می برد که همسرش (که اغلب به عنوان Cuckoldress از او یاد می شود) در انجام اعمال جنسی با یک شریک دیگر لذت میبرد. برعکس، یک فاخته تمایل دارد از تمرکز بر لذت بردن زن دیگری که درگیر فعالیت جنسی با شریک خود است، لذت ببرد. هیچ کدام از این اصطلاحات فقط به روابط دگرجنسگرایانه اشاره نمیکند.
شخصیت Bull / Cuckcake کیست؟
شریک مرد یک خانم غالب و فاعل به عنوان یک Bull (گاو نر) و شریک زن یک مرد غالب به عنوان Cuckcake (کیک!) شناخته میشوند.
همانطور که فاخته مذکر و مونث دارای برچسبهای خاص خود هستند، اشخاص ثالث درگیر نیز چنین خواهند بود. اغلب بولها و کاکیکها از نظر فیزیکی جذابتر بوده یا تجربه بیشتری نسبت به فرد بی غیرت یا فاخته دارند تا تحقیر شریک مطیع را بیشتر تقویت کنند. ممکن است خودشان غالب باشند یا نباشند.
برخی از Bullها و Cuckcakeها دعوت میشوند تا فاخته را به صورت لفظی تحقیر و تخریب کنند و در مورد عملکرد خود یا لذت از شریک رختخواب خود در حالی که فاخته مطیع فقط حق تماشا دارد، به خود ببالند. اگرچه ممکن است تحمل این تجربه دشوار به نظر برسد، اما فاختگان مونث و مذکر اغلب این تحقیر اضافی را به عنوان یه برانگیختگی سکسی میبینند. پیش از اجرا بهتر است در مورد بخشهای مختلف و تحقیرها گفتگو شود.
شخص Hotwife / Cuckoldress کیست؟
نسخه ماهرتر و جذابتر Milf میباشد. یک hotwife (همسر سکسی) معمولا به شریک جذاب (اغلب متاهل) یک مرد گفته میشود و به عدم جلوگیری از بروز احساسات حول رابطه جنسی شناخته میشود.
یک Hotwife مختار است که با رضایت شریک زندگی خود که قرار نیست در معرض تحقیر فاختهگری قرار گیرد، روابط جنسی آزاد با دیگران داشته باشد.
انگیزه در رابطه با Hotwife ممکن است این باشد که این زوج از رابطه سه نفری یا رابطه جنسی گروهی لذت ببرند، یا ممکن است شریک از لذت جنسی همسر سکسی خود با دیگران، برانگیخته شود. بسیاری از Hotwifeها و شریکان جنسی آنان تصمیم میگیرند فعالیتهای خود را به صورت آنلاین چه به صورت فیلمهای پورنو آماتور یا در وبلاگها، مستند کنند.
Candaulism نیز همگروه با hotwifing بوده و به معنای لذت بردن از عریان گرایی (بدن نمایی) و چشم چرانی (دید زدن سکسی) میباشد، مانند مشغول شدن به ارتباط با Hotwife جهت لاس زدن یا رابطه جنسی ایجاد کردن.
متأسفانه، اصطلاح «hotwife» به طور فزایندهای به معنای یک زن متاهل که بدون اطلاع یا رضایت همسرش با افراد دیگر رابطه جنسی دارد در حال گسترش است، اما به اعتقاد ما هرگونه رفتار رابطه باز یا کینکی یا مرتبط با BDSM باید شامل رضایت باشد، ما این مفهوم را مبنی بر رضایت طرفین تعریف میکنیم. از زمانی که اصطلاح «Hotwife» محبوبیت پیدا کرده، برچسبها و نقشهای جدیدی ظاهر شدهاند.
شخص Stag / Vixen کیست؟
Stages (گوزنها) مردانی هستند که از رضایت جنسی همسرشان توسط افراد دیگر لذت میبرند و فعالانه آن را تشویق میکنند. Vixen (روباه ماده) زنانی هستند که تشویق میشوند به دنبال این روابط جنسی با افرادی غیر از «گوزن» خود باشند.
رابطه گوزن و روباه نیز میتواند متقابل باشد، که در آن هر دو طرف شریک خود را به کشف علایق جنسی، تشویق میکنند و از تماشای چنین فعالیتهایی لذت میبرند. خودشان ممکن است شرکت کنند یا نکنند، و ممکن است فقط نقش تماشاگر جنسی در مشاهده شیطنت سکسی شریک زندگی خود را داشته باشند.
یک راه سادهتر برای اشاره به این دو می تواند این باشد که Vixen مانند یک hotwife مجرد است که تشویق میشود به دنبال ارضای جنسی با افراد دیگر باشد و Stage شریک رضایت دهنده و تشویق کننده Vixen است.
توجه به این نکته مهم است که stage (گوزنها) مانند فاختهها مردان مطیع نیستند، و vixen (روباه) ممکن است مادههای غالب نباشند. روابط گوزنها و روباهها معمولاً شامل تحقیر فاختگی نبوده و همچنین شامل تبادل قدرت نیز نمیباشد.
روابط جنسی نامتعارف بسیار گسترده میباشد و شرط اولیه همه آنها رضایت دو طرفه و قلبی همه افراد مشارکت کننده است و هیچگاه کسی نباید از نظر عاطفی، روانی و جسمی شریک خود را مجور به کاری کند. با حفظ ایمنی سکس کنید و از گرایشهای خود لذت ببرید.
اونتاشگال . خرداد ۱۴۰۱
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
در مجموعه مقالات «کانال چهارم، صداقت» به معرفی و شرح انواع روابط و همچنین روابط آزاد پرداختهایم. در این یادداشت توضیحی فراتر بر روابط فرا تک همسری یا باز میخواهیم کرد و در مورد تصورات اشتباهی که در مورد Open Relationship وجود دارد، میگوییم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و مصاحبه با دکتر ژانا ورانگالووا، سکسولوژیست و پروفسور علوم روابط عاطفی، در دسامبر ۲۰۲۲، در مجله معروف روانشناسی انتشار یافته است. ترجمه توسط سمیراصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
خانم دکتر ژانا ورانگالووا، سکسولوژیست و پروفسور علوم روابط عاطفی به ما کمک میکند تا چشم انداز جدید رابطه را درک کنیم. به صورت خلاصه باید بگوییم که:
تمایل به عدم تک همسری آنقدرها هم که مردم تصور میکنند، نادر نیست.
انسان در کنار نیاز به امنیت و همراهی به دنبال تازگی و تجربههای جدید است.
این امکان برای زوجها وجود دارد که از آشکار کردن رابطه خود بدون آسیب رساندن به آن یا تحت فشار قرار دادن خود سود ببرند.
به راحتی می توان حدس زد که روابط باز به شما مربوط نمیشود و حتی میلی به آن ندارد، به خصوص اگر در یک رابطه تک همسری هستید یا خود را تک همسر میدانید. اما دکتر ژانا ورانگالووا محقق جنسی و پروفسور دانشگاه نیویورک استدلال میکند که موارد قابل توجه بیشتری از آنچه که به نظر میرسد وجود دارد.
تحقیقات انجام شده توسط ورانگالووا [منبع] که با همکاری اشلی مدیسون یک شرکت دوستیابی آنلاین مختص افراد متاهل، نشان دهنده این است که تقریباً نیمی از زوجهای آمریکایی از جنبههای جنسی روابط اولیه خود ناراضی هستند. در حقیقت گزارش مذکور تعدادی از یافتههایی که ممکن است از نظر تک همسران وفادار نگران کننده باشد را آشکار و کشف کرد به طور مثال:
بیش از نیمی از افرادی که در آمریکا دارای روابط متعهدانه هستند از به اشتراک گذاشتن تخیلات جنسی خود با شریک زندگی خود ناراحت هستند.
دو سوم آمریکاییها در مورد داشتن رابطه جنسی با افراد دیگر خیالپردازی میکنند. این فانتزی ها شامل BDSM، عدم تک همسری و رابطه جنسی چند شریک است.
یک سوم از زوج های آمریکایی میگویند که نوع ایدهآل رابطه آنها نوعی از باز بودن و آزادی است در صورتیکه مطمئن باشند این رابطه به روابط اولیه آنها آسیب نمیزند.
این نتایج روشن میسازد که تکهمسری یک میل حاشیهای نیست و اینکه غیرتک همسریها از جمله زناکاران (مردان و زنانی که متاهل هستند و همزمان با شخص دیگری وارد رابطه جنسی میشوند و شریک جنسی آنها با خبر نیست) دگر جنسگرا نیستند. اما آیا میل به فعالیت جنسی خارج از رابطه اولیه غیراخلاقی است؟ به گفته ورانگالووا، سوال بهتر این است که چرا این خواستهها اینقدر طبیعی هستند.
David Beckham and Victoria Beckham
معضل تمایلات اولیه
ما میتوانیم ریشههای تکهمسری را در میل ذاتی خود نسبت به امنیت طولانیمدت و تمایل به فرزندآوری پیدا کنیم. برآوردن این نیاز حداقل از نظر اخلاقی اراده و اعتماد طولانی مدت را تضمین میکند.
ورانگالووا توضیح میدهد: در حالی که نیاز به امنیت و همراهی در هر انسانی وجود دارد، میل دیگری در همه ما هست که میتواند با آن مغایر باشد. این میل میتواند تمایل به تازگی، کاوش و تجربه جویی باشد. به گفته وی، عدم تک همسری جلوهای از این میل است.
ورانگالووا میگوید: «برای هر دو نیاز بحثهای تکاملی وجود دارد. روابط طولانی مدت نیاز به امنیت، اعتماد و ثبات را که مهمترین نیاز اساسی است غنی میسازد. با این حال، این نیاز جدا از تجربه جویی است. واقعیت این است که انسانها هر دوی این نیازها را دارند.»
ورانگالووا هشدار میدهد فرهنگ ما در حال حاضر نسبت به آنچه وی از او تحت عنوان «تکهمسری بدون مذاکره» یاد میکند بسیار متعصب است که برای برخی از زوجها راهی برای ارضای هر دو نیاز محسوب میشود. برای شروع باید این ایده پیشفرض که عاشق میشویم و دیگر هرگز تمایلات جنسی بیرونی نداریم را تغییر دهیم.
Megan Fox and Brian Austin Green
چه تصورات اشتباهی در مورد روابط آزاد داریم؟
ورانگالووا خاطرنشان میکند که عدم تک همسری معمولاً به عنوان روزنهای برای خیانت یا هرزگی در جامعه ما تلقی میشود. با این حال، تک همسری برای اکثر افرادی که به آن پایبند هستند بسیار پیچیدهتر و معنادارتر است.
در اینجا دو عقیده در مورد عدم تک همسری در جامعه ما رواج دارد:
افرادی که روابط خود را «باز» میکنند، از عشق دور شدهاند اما نمیخواهند پیوند خود را به طور کامل از بین ببرند: این نوع طرز فکر، ماهیت دوگانه دارد. یعنی اگر دو نفر یکدیگر را دوست داشته باشند، تک همسر خواهند بود و معرفی غیرتک همسری نشان دهنده مرگ رابطه آنهاست. با این حال، بسیاری از افرادی که غیرتک همسری را انتخاب میدهند هنوز در روابط سالم با شریک اصلی خود قرار دارند. در واقع اشکال اساسی در رابطه دلیلی برای باز کردن رابطه نیست.
ترتیب غیر تک همسری اساساً برای همه آزاد است: عدم تکهمسری مبتنی بر اصول ارتباطات و مرزهای روشن است. هر دو شریک خطوط فردی خود و همچنین قوانین کلی برای رابطه خود را ترسیم میکنند. این میتواند شامل این باشد که آیا آنها میخواهند به برخوردهای غیر تک همسری یکدیگر گوش دهند یا نه. حتی پس از دانستن این موضوع، تجربه غیر تک همسری میتواند برای افرادی که در روابط متعهد هستند چالشی باشد. ورانگالووا معتقد است که اگر کسی واقعاً علاقهمند است تا غیرتک همسری را در رابطه خود تجربه کند همانند نوزادی است که گامهایی را برای راه رفتن در یک مسیر بر میدارد.
Beyonce and Jay Z
چگونه میتوان با غیرتک همسری معاشقه کرد؟
ورانگالووا به بسیاری از زوجین کمک کرده است تا رابطه خود را بدون آسیب رساندن به آن یا تحت فشار قرار دادن خود از طریق دوره آنلاین خود باز یا اوپن کنند. در اینجا سه توصیه او برای زوجهایی که میخواهند به غیرتک همسری بپردازند آورده شده است:
در مورد تخیلات جنسی خود صحبت کنید: نقطه شروع برای هر زوجی باید گفتگوی باز و صادقانه در مورد چیزهایی باشد که از نظر جنسی میل دارند. شرم می تواند قوی ترین پیوندها را از بین ببرد. معرفی غیرتک همسری در برخی از موارد میتواند متضمن این باشد که زوجین در نهایت از یکدیگر رنجیده نخواهند شد.
با غیرتکهمسری آهسته پیش بروید: ورانگالووا پیشنهاد می کند در هر رابطه آزاد و باز درجاتی از آزادی وجود دارد. در واقع، لازم نیست برای لذت بردن از عدم تک همسری یک «شخص سوم» را به رابطه خود دعوت کنید. شما میتوانید از طریق خیال پردازیهای مشترک، گفتگو و تحلیل فیلمهای پورن به صورت مشترک، شرکت در مهمانیهای خاص (play party) یک رویداد اجتماعی است که در آن شرکت کنندگان با افراد مشابه معاشرت میکنند و در فعالیتهای BDSM شرکت دارند و یا ممکن است تنها با تماشا کردن و یا با بررسی دقیق اپلیکیشن و برنامههایی که در ارتباطات غیر تک همسری تخصص دارند، و آنچه که من آن را «سایه سوم» میخوانم به رابطه خود دعوت کنید.
در زندگی جنسی خود تلاش کنید: ما باید برای رضایت جنسی خود انرژی سرمایه گذاری کنیم. خطر خیانت یا عدم تکهمسریِ فاش نشده با گذشت زمان در هر رابطهای افزایش مییابد. گفتگوهای بیشتر در مورد تخیلات جنسی میتواند کمک کننده باشد. ورانگالووا میگوید: حفظ میل جنسی آسانتر از دوباره بر انگیختن آن از یک رابطه مُرده است.
ورانگالووا در پایان میگوید: ما در حال ورود به دوران صداقت بیشتر در روابط هستیم و این موضوع مربوط به زمانی است که چهره تک همسری در حال سقوط است. اما آن را به عنوان پایان روابط طولانی مدت در نظر نگیرید.
نظرات برخی از اعضای کلاب اونتاشگال:
در کلاب اونتاشگال پیرامون این موضوع صحبت شده است. جهت مشارکت در موضوعات آینده از اینجا عضو کلاب اونتاشگال در تلگرام شوید.
غیر تک همسری به نظر من حرکت کردن روی لبه ی تیغ میمونه یعنی بسته به اهمیتی که برای رابطه ات قائل میشی ریسک دستکاری کردنش واقعا ترسناک میشه با اینکه شخصا اعتقاد به این دارم که ورود افراد دیگه به رابطه دونفر میتونه خیلی خیلی هیجان انگیز باشه در عین حال ممکنه حس خوب دو نفر داخل یک رابطه ی مستحکم رو نسبت به همدیگه خراب کنه من ترجیح میدم اگر این اتفاق برای پارتنرم میوفته بدون اطلاع من از جزئیاتش باشه و منم جزئیات رابطه ام با کس دیگر رو به پارتنرم انتقال ندم
کاربر یک
به نظر من یکی از مهمترین چیزهایی که توی رابطه عاطفی وجود داره، این احساس امنیت، توجه و مهم بودن برای دو طرف هست. کلا احساس امنیت یعنی جایگاه من توی رابطه حفظ می شه و خب این حس توی روابط باز وجود نداره کلا به نظرم ذات آدم به دنبال به دست آوردن هست
من احساس می کنم چند پارتنری توی جامعه ای که این نوع روابط رو خیلی بد می دونن و خیلی جامعه کمی از آدمها هستن که این روابط رو دارن، بعد یک مدتی احساس سرخوردگی و بی بند و باری به آدم دست می ده اینکه شما اطرافیان و دوستانت رو یا کلا افراد جامعه رو می بینی که تک پارتنر هستن، یه احساس قضاوت تو آدم ایجاد می کنه البته اگه اعتماد به نفس و سلامت روان خوبی داشته باشید، خیلی هم اوکیه به نظرم و می تونید از چند پارتنری لذت ببرید اگه انتخابتونه!
کاربر دو
اینکه هردوطرف رابطه با این موضوع اوکی باشن خیلی مهمه و اینکه ارتباط روشن بین دونفر و دو پارتنر اصلی هم خیلی مهم هستش. شخصا یک رفیق اهل آمریکا دارم که همراه پارتنر اصلیش هردو رابطه ازاد و چند پارتنره دارن. مشکلی هم باهم ندارن و چندین ساله که باهمن و حتی بزودی قراره ازدواج کنن. اینکه جنبه این کار رو داشته باشی و واقعا ذاتات همین باشه خیلی تاثیر داره. هرچند من شخصا درک نمیکردم اما جوری که برام توضیح میداد کاملا متوجه بودم که چطور بخشی از زندگیش هست این و لطمهای هم نمیزنه.
کاربر سه
چون خانمها برای میلیونها ساله که وظیفه فرزندآوری و فرزندپروری رو به عهده دارن، ناخودآگاه کسی رو ترجیح میدن که مطمئن باشن از زادههاشون مراقبت میکنه و شانس تولید مثلی بیشتری کنارش دارن. از بین پستاندارهای ماده میشه گفت فقط انسانه که به غیر از زمان تخمکگذاریش تمایل به رابطه جنسی داره. ما طی تکاملمون یاد گرفتیم کنار یه نر بمونیم و از لحاظ جنسی تأمینش کنیم که اون هم از نوزادهامون حمایت کنه. ولی حالا که شرایط فرق کرده و چیزی به اسم بارداری ناخواسته معنی نداره.
کاربر چهار
به نظر من موضوع علاوه بر فرهنگ عمومی جامعه خیلی خیلی تحت تاثیر شخصیت فرد هستش و هر فردی بنا به ویژگی های شخصبتیش روابط باز رو یا می تونه بپذیره یا براش مثل من کاملا از پایه و اساس غیرقابل پذیرش هستش اگر فردی هست که روابط باز براش خیلی مهم هستش و میخواد حتما این نوع رابطه رو داشته باشه و در نبودش احساس خلا و کمبود داره حتما باید تو مراحل اول آشنایی به پارتنرش اینو بگه چون اگر پارتنرش یکی مثل من باشه هیچ راه حلی جز جدایی وجود نداره و چه بهتر در مراحل اول آشنایی مطرح بشه تا رابطه ای هم شکل نگیره
پیشنهاد میکنم در سال جدید با پارتنر و شریک خود، بدون پیشداوری و قضاوت، در یک فضای امن، از امیال جنسی خود بگویید. یا حداقل برای یکدیگر نامه بنویسید و هیجان رابطه را بیشتر کنید. همه افراد نباید در رابطه آزاد و باز باشند، اما اگر میخواهید چنین چیزی را وارد رابطه خود کنید، باید از سلامت و کیفیت رابطه فعلی خود کاملا آگاه و راضی باشید.
اونتاشگال . فروردین ۱۴۰۲ . تصاویر مربوط به هنرمندانی است که در روابط باز یا ازدواج باز قرار دارند.
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
به مناسبت سومین سال تولد وبلاگ اونتاشگال، مقاله تخصصی معرفی BDSM و تفاوت آن با تجاوز نوشته شد. تلاش میکنیم به بسیاری از سوالات شما در مورد این نوع علاقه یا گرایش پاسخ دهیم.
رابطه ارباب و برده یا BDSM که ما تلاش میکنیم به عنوان گرایش سادومازوخیست آن را بیشتر بنامیم، امروزه بیشتر از قبل شناخته میشود. مساله اصلی کج فهمی در مورد آن و برابر دانستن این رابطه با تجاوز است. تجاوز به عنوان یک عمل خلاف اخلاق در تمامی کشورها محکوم شده است و مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده و در هر سرزمینی دارای طیف متفاوتی از معنا است. اما چرا با وجود خشونت، تحقیر، خشم، درد، یک سکس به شیوه BDSM تجاوز تعریف نمیشود و چگونه یک سکس ارباب و بردهای میتواند تجاوز شناخته شود؟
از ریشه و دلایل و فلسفه این شعار به خوبی آشنایی دارید، اما چرا یک وبلاگ که در زمینه سادومازیست فعالیت میکند و از نگاه عمومی اساس آن تحقیر طرف مقابل و نابودی شخصیت مقابل است، باید از چنین شعاری حمایت کند و آن را سرلوحه خود قرار دهد؟
در واقع تفاوت اصلی رابطه سادومازوخیستی با تجاوز در همینجاست. شما وقتی به شعار زن، زندگی، آزادی باور داشته باشید، میدانید که به دنبال برابری حقوق بین زن و مرد هستید، برای حق زندگی بین هر دو جنسیت تلاش میکنید و آزادی را حق هر نوع جنسیتی میدانید. این پایه و اساس یک فلسفه فکری مترقی است که در عین آزادی میخواهد آدمی به کمال برسد.
نکته مهم در BDSM همین انتخاب شیوه رسیدن است. شما در نقش سابمیسیو یا دامیننت، یا به زبان سادهتر، برده و ارباب، انتخاب میکنید که تحت کنترل پارتنر باشید یا پارتنر خود را کنترل کنید. کسی که به این شعار باور ندارد، تلاشی برای حفظ کرامت فرد مقابل نمیکند و به دنبال احقاق حق آزادی برای او نیست چرا که آزادی یک حق طبیعی است و توسط کسی به شما داده نمیشود و باید وجود داشته باشد.
مانیفست و ساختار ذهنی اونتاشگال، دقیقا در شعار «زن، زندگی، آزادی» نه یک شعار کم نه یک شعار بیش، نهفته است.
آیا خشونت جنسی در قالب تجاوز، برای انسان طبیعی است؟
بسیاری از مردم معتقد اند که مردان ذاتا شکارچیان جنسی هستند، اما اینطور نیست و تجاوز جنسی تنها بازتابی از آنچه تکامل مردان را به انجام آن سوق داده است، نیست. هیچوقت معلوم نشده است که خشونت جنسی ریشه ژنتیکی دارد و تحقیقات صورت گرفته در مورد اینکه آیا مردان پرخاشگر جنسی در ایجاد و تولید فرزند بهتر عمل میکنند، بی نتیجه ماند.
در عوض، محققان اکنون تمایل به خشونت جنسی را ترکیبی پیچیده از عوامل بیولوژیکی (برای مثال مردان عموما قویتر هستند)، امنیت اجتماعی متجاوز، باورهای اجتماعی و فرهنگی میدانند.
آزار جنسی چقدر رایج است؟
خشونت جنسی بسیار رایج است: طبق گفته مؤسسه ملی بهداشت، یک سوم زنان آمریکایی و یک چهارم مردان، در طول زندگی خود خشونت جنسی را تجربه می کنند و حدود 6٪ از زنان در هر سال مورد تجاوز قرار می گیرند.
اگرچه محققان معتقد اند که بسیاری از افراد هیچگاه مورد آزار قرار گرفتن خود را گزارش نکرده اند، مخصوصا در حدود ۶۰٪موارد تجاوز جنسی، تا حدی به این دلیل که حداقل نیمی از تجاوزها توسط پارتنرها انجام میشود.
در ۸۰٪ از حوادث آزار جنسی، بازمانده، متجاوزگر خود را می شناسد. در بیشتر موارد، تفاوتی در پویایی قدرت بین مجرم و قربانی وجود دارد، چه در یک خانواده، یک محل کار یا یک جامعه.
تحقیقات در مورد طرز تفکر تجاوزگران و سایر مجرمان جنسی مرد نشان می دهد که آنها به «شرح بیان جنسی» خاصی پایبند هستند که برای مثال به آنها می گوید: (وقتی یک زن نه می گوید، واقعاً منظورش بله است!).
یک سوم از این مردان قربانیان خود را سرزنش میکنند، مثلا به خاطر نوشیدن بیش از حد مشروبات الکلی یا نه نگفتن کافی، رفتار بد زنان با مردان و اینکه آنها (تجاوزگران) به دلیل انگیزههای بیولوژیکی خود مسئول اعمال خود نیستند. یعنی عمل تجاوز را غیرارادی معرفی میکنند!
اثرات روانی سو استفاده جنسی چیست؟
غلبه بر تجاوز جنسی و اثرات روانی آن یک چالش عمیق است. قربانیان ممکن است افسردگی، اضطراب و استرس پس از سانحه را تجربه کنند که باعث می شود آن ضربه را دوباره زنده کنند و دوباره احساسات منفی را تجربه کنند.
مطالعات نشان دادهاند که به طور متوسط، قربانیان سو استفاده جنسی حداقل هفت علامت شناخته شده PTSD را داشتهاند و یک سوم زنان قربانی تجاوز گزارش دادهاند که به خودکشی فکر کردهاند. این اثرات می تواند تحصیلات یا شغل قربانیان و همچنین روابط آنها با خانواده و دوستان را از مسیر خود خارج کند.
نشانههای مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتن کودکان چیست؟
سو استفاده جنسی از کودکان یک رویداد گسترده است، اما در عین حال به طور وسیعی توسط قربانیان گزارش نشده است.
نوجوانانی که آزار جنسی را تجربه کردهاند، بیشتر احساس خستگی و استرس در مورد تکالیف مدرسه دارند، بیشتر سیگار میکشند، مشکلات خواب بیشتری دارند، تصورشان از خود مخدوش است و دیگر دانشآموزان آنها را نمیپذیرند. آنها همچنین بیش از دیگران احتمال دارد خودزنی یا اقدام به خودکشی کنند.
آیا صرفا مردان تجاوز میکنند؟
خیر، تجاوز جنسی یا سو استفاده جنسی توسط زنان از مردان هم وجود دارد. تقریبا یک چهارم مردان خشونت جنسی را تجربه میکنند که نیمی از آن توسط زنان صورت میگیرد. در جوامع بشری پذیرفتن اینکه یک مرد تمایلی به رابطه یا سکس نداشته باشد چندان تعریف شده نیست. به همین دلیل به احساسات آنها و یا نه گفتنشان بسیار توجه نمیشود. در مقاله «مردان زیر فشار رخت خواب» به این موضوع بیشتر پرداخته شده است.
در مقالات بسیار زیادی به این موضوع پرداخته شد. واقعیت این است که هیچ دلیل مشخصی برای پاسخ به این سوال وجود ندارد.
پس از این که دانشمندان شروع به پژوهش در این زمینه کردند، اولین سورپرایز برایشان این بود که BDSM میتواند غیرجنسی باشد. این بدین معنی نیست که این نوع از رابطه عموما شامل سکس نمیشود، اما تمایل به بازی درد – و در واقع سلطه گری و سلطه پذیری – لزوما برای تحریک جنسی نیست. بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ انجام شده، طرفداران BDSM اغلب به همان دلیلی به این «سبک زندگی» علاقه دارند که سایر مردم فلفل تند میخورند، سوار ترن هوایی میشوند و یا کوهنوردی میکنند.
به گفته دکتر روی بامیستر، از دانشگاه کیس وسترن، سوال «چرا برخی مازوخیسم را بر کوه نوردی ترجیح میدهند» قابل مقایسه است با این سوال که «چرا برخی مردم چتربازی را بر کوه نوردی ترجیح میدهند». تصادفات عادت، فرصت و ارتباطات ممکن است نقش غیر مهم کلیدی بازی کند.
اخیرا مطالعه دیگری در زمینه BDSM به مقایسه فیزیولوژی و روان علاقهمندان به این سبک و کسانی که فعالیاتهای دردناک اما غیرجنسی نظیر راه رفتن روی آتش، یا پیرسینگهای شدید بدنی انجام میدهند پرداخته و به تشابهات واضحی نیز دست یافته است: «طبق یافتههای ما صحنههای BDSM و فعالیتهای شدید هردو مسیرهای متفاوتی هستند برای دستیابی به حالی یکسان. در واقع راههای گوناگون به مقصدی یکسان.»
برای این مطالعه، پژوهشگران نمونههای شرکتکننده در فعالیتهای افراطی و BDSM را مورد آزمایش قرار دادند، آنها نمونههایی از کورتیزول (هورمون استرس) را از بزاق آنها برداشتند. نتیجه نشان داد که هم دامیننتها و هم سابمیسیوها سطوح قابل توجهی از آگاهی را تجربه میکنند. اغلب افزایش زیادی در هورمون کورتیزول را تجربه میکنند در حالی که همگی سطوح پایینتری از استرس را گزارش میکنند، (که در این صورت باید استرس بیشتری داشته باشند، نه کمتر). و در تستهای تشخیصی پس از آن، باتمها خیلی ضعیف ظاهر شدند، که نشان میدهد آنها کاملا وضعیت ذهنیشان را در طی تشریفات شدید تغییر داده و تحت تاثیر قرار میگیرند.
همزمان با مطرح شدن سوالات در زمینه ریشهها و علل علایق به سادومازوخیسم، پژوهشهای علمی در زمینه BDSM انجام شدهاند. از سال ۲۰۱۳ یعنی همزمان با انتشار کتاب بزرگ و مهم DSM نسخه پنج، که مهمترین مرجع برای روانشناسان در سراسر دنیا میباشد، گرایش ارباب و برده از دسته بیماران روانی خارج شد.
روانکاوان معاصر نظیر زیگموند فروید BDSM را چیزی بیشتر از یک اختلال روانی نمیدانند. اما تحقیقات جدید بارها و بارها نشان میدهند افراد فعال در این زمینه از نظر سلامت روانی کاملا مشابه افراد دیگرند. حتی برعکس، مطالعهای نشان داده است که این افراد به نسبت سایرین سطوح پایینتری از اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب، PTSD، سادیسم و مازوخیسم بیمارگونه، پارانویا و اختلالات مرزی دارند، بر اساس مطالعهای دیگر آنها حساسیت کمتری نسبت به رد شدن داشته و کمتر عصبی بودند، همچنین برای تجربیات جدید پذیراتر و با وجدانتر بودند و در مجموع رتبه well-being بالاتری نسبت افراد وانیلا یعنی بدون گرایشات کینکی گرفتند.
برای برخی بی دی اس ام مانند یک مدیتیشن است و همانگونه که مدیتیشن و مراقبه به شما برای فرار از استرس روزانه کمک میکند، درد در BDSM نیز برای دستیابی به آگاهی در لحظه حال و فراموشی فشار و دردهای ذهنی کمک میکند. یک تجربه کاملا مشابه به دو شیوه متفاوت.
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد میکنم و همچنین مطالعه منابع فکتهای ذکر شده، حتما مجموعه مقالات پژوهش را مطالعه نمایید.
اصولا این سوال اشتباه است! چرا انتظار داریم در مورد هر چیزی در دنیا، ادیان پاسخی برای ما داشته باشند. ضمن احترام به عزیزانی که اعتقادات مذهبی برای آنها مهم است، تمام ادیان کارهایی نظیر «تجاوز، تعرض، ظلم و آزار رساندن» را ممنوع کردهاند که دقیقا همان نکات اساسی و پایهای در تعاریف سادومازوخیست است.
اگر فکر میکنید گرایش شما به ارباب یا برده بودن در سکس گناه است، بهتر است بیشتر به شناخت سکس و انواع روابط سادومازوخیستی بپردازید. و اگر کسی فکر میکند باور دینی او، راه تجاوز به کسی را باز گذاشته است، به نظر من باید در مورد این باورها بیشتر تعقل و جستجو کند!
حد توقف در BDSM کجاست؟
طیف علایق و گرایشهای سادومازوخیستی بسیار بسیار گسترده است. دانستن در مورد همه آنها خوب است اما لزومی به اجرای همه چیز نیست. در فایل پیوست قرارداد BDSM (از اینجا دانلود کنید) در مورد انواع علایق گفته شده است و همچنین به خطرناک بودن برخی از آنها اشاره شده است، به همین دلیل بهتر است به دنبال اجرای همه نروید و به عنوان یک سابمیسیو یا دامیننت حتما میزان علایق خود را مشخص کنید. برای نمونه من هر نوع عمل مربوط به خون، کثیف کاری و موارد مشابه را انجام نمیدهم.
با تجربه کردن! کشف سکس و علایق جنسی با تجربه کردن به دست میآید. اما چطور علاقه و گرایش خود در BDSM را کشف کنیم؟ باز هم با تجربه کردن. از اینکه در نقش یک دامیننت یا سابمیسیو در تخت خواب ظاهر شوید، نترسید. در مقاله «آیا ارباب بودن نسبت به بردگی برتری دارد» به این مساله اشاره کردهایم که هیچ یک از این دو جایگاه خجالت آور نیستند و نیازی به توضیح به کسی برای گرایش خود ندارید.
برای اولین بار این را در اینجا میگویم: من هم خیلی سال پیش، برای شناخت بهتر سابمیسیوها، سویچ بودن را تجربه کردهام. برای یک بازه کوتاه با یک دوست میسترس رابطه داشتم و این رابطه و تجربیات کمک بسیار زیادی به شناخت علایق ذهنی و جسمی سابمیسیوها در من کرد. برای همین به خوبی امیال یک سابمیسیو و اسلیو را درک میکنم.
برای سکس عجله نکنید و به فکر آینده باشید. اگر افراد ذهنیت بدی از شما در خاطر بسپارند، با دیگران آن را به اشتراک میگذارند و این سبب تنهاتر شدن شما میشود! بهتر است افسار شهوت در اختیار شما باشد نه اینکه شما بنده و مطیع شهوت!
خارج از جنسیت به این موارد توجه کنید و همه این موارد در یک طیف هستند و هیچ چیز صفر و یکی در توضیحات وجود ندارد. در صفحه واژهنامه بی دی اس ام، در مورد هر کلمه بیشتر توضیح داده میشود.
تاپ – Top: بیشتر به کسی اشاره دارد که فاعل باشد. یعنی کسی که عمل را اجرایی میکند. مهم نیست در رابطه BDSM باشید یا همجنسگرایانه یا سکس وانیلا. این کار بیشتر یک عمل فیزیکی و پوزیشنی است.
باتم – Bottom: به کسی اشاره دارد که نقش مفعول را اجرا میکند. کسی که دیگری با بدن او کاری انجام میدهد. چه در حد نشستن روی صورت باشد، چه سکس واژینال چه هر چیزی. این کار بیشتر یک عمل فیزیکی و پوزیشنی است.
دامیننت – Dominant: کسی است که کنترل رابطه را به عهده دارد. مسئولیت میپذیرد و فرایند را هدایت میکند. این یک حالت ذهنی و روانی است و صرفا به BDSM محدود نمیشود و یک نفر در محل کار میتوانند دامیننت هم باشد.
ساب میسیو – Submissive: کسی که دوست دارد در رابطه مطیع باشد. این فرد تمایل زیادی به مسئولیت پذیرفتن ندارد ترجیح میدهد در طول رابطه یا در یک موقعیت خاص، مسئولیت به عهده پارتنر باشد. این میل یک حالت ذهنی و روانی است.
سادیست – Sadist: کسی که از اعمال خشونت لذت میبرد. برای سادیست دیدن درد کشیدن طرف مقابل لذت بخش است و به شیوههای فیزیکی و روانی به دنبال اعمال این خشونت است که گاهی میتواند با کنترل یک جانبه همراه باشد.
مازوخیست Masochist: کسی که از درد کشیدن و مورد خشونت قرار گرفتن لذت میبرد. برای یک فرد مازوخیست، درد، بدون در نظر گرفتن امیال او، به نوعی مجبور شدن، نقطه آرامش است.
مستر – Master: یک فرد دامیننت و کنترلگر با جنسیت مرد، مستر نامیده میشود.
میسترس – Mistress: یک فرد دامیننت و کنترلگر با جنسیت زن، میسترس نامیده میشود.
اسلیو – Slave: یک فرد سابمیسیو و مطیع، بدون اهمیت به جنسیت وی، اسلیو یا برده نامیده میشود.
به تستهای روانشناسی عمومی زرد اهمیت ندهید و برای شناسایی گرایش جنسی خود صبر کنید!
در مقالات متعدد به این موضوع اشاره کردهام و بیشتر صحبتم با نسل نوجوان است. تکمیل علایق جنسی شما ممکن است تا ۲۵ سالگی طول بکشد. بنابراین اگر در ۱۷ سالگی یک گرایش یا علاقه دارید، زندگی خود را منوط به آن نکنید و فرصت تغییر را به خود بدهید. سعی کنید روی خود برچسب نگذارید و صبر کنید. در مقاله شناسایی نسل زد به صورت کامل به این موضوع اشاره کردهام.
نکته خیلی مهم این که هیچگاه تصور نکنید علایق و گرایشهای شما باید ابدی باشند! ممکن است امروز به دامیننت بودن علاقه داشته باشید و چند سال بعد عاشق بردگی برای کسی شوید. این تغییر و سویچ هیچ ایرادی ندارند و لزومی ندارد بابت آن پاسخگو باشید.
اما تستهای روانشناسی به خصوص تست زرد MBTI را جدی نگیرید. این تستها صرفا برای سرگرمی هستند. خانم کاترین کوک بریگز و ایزابل بریگز مایرز نظریات یونگ را مطالعه میکردند که منجر شد تا درک خود، که از افکار یونگ هم کمی فاصله داشت، را در قالب یک آزمون شخصیت شناسی به نام MBTI مطرح کنند و متاسفانه عمر آن و سودآوریاش به حدی بود که نزدیک به یک عده برای بسیاری درآمد داشته است و برای عدهای از وحی بالاتر رفته است!
هر موضوع آکادمیک و علمی انسان شناسی، روزی تولد، سپس اوج و در نهایت فرود دارد. بهترین نظریههای علوم اجتماعی و انسانی در نظریاتی دیگر ترکیب میشوند و همین مسیر تا ابد ادامه دارد.
این ویدیو مجموعه تد به خوبی و بی طرفانه به بررسی آزمون MBTI پرداخته است. استفاده از این آزمون برای سرگرمی مناسب است اما هیچگاه نباید یک ملاک برای انتخاب رشته دانشگاهی شما، انتخاب شغل، استخدام کارمند و موارد اینچنینی باشد.
برای شناخت شخصیت به روانشناس ماهر و متخصص که به MBTI و دیگر آزمونهای زرد باور ندارد، مراجعه کنید.
ویدئو علت نامعتبر بودن آزمون MBTI را در کانال تلگرام اونتاشگال ببینید: https://t.me/untashgaal
آیا فعالیت وبلاگ پس از چند ماه وقفه، عادی سازی است؟
ماه گذشته یک نظرسنجی در توییتر و اینستاگرام انجام دادم و از مخاطبین چنین سوالی پرسیده شد. در توییتر ۷۳ درصد و در اینستاگرام هم تقریبا ۷۵ درصد موافق فعالیت مجدد وبلاگ بودند و آن را در مسیر عادیسازی نمیدیدند. همانطور که میدانید این وبلاگ درآمدی ندارد و از کاربران خود حق اشتراک دریافت نمیکند.
من فعالیت خاصی در مورد انتشارات خبرهای روز نمیکنم چرا که کاربران از منابع معتبرتر و دقیقتر بهتر خبرها را دریافت میکنند. همچنین تخصصی در زمینه راستی آزمایی خبری ندارم، بنابراین در شبکههای اجتماعی فعالیتها صرفا حول محور سادومازوخیست و روابط نامتعارف جنسی است.
نحوه حمایت و همکاری با وبلاگ اونتاشگال
این وبلاگ هیچگاه فعالیتی در زمینه پارتنریابی نمیکند. درخواستهای پارتنریابی بدون هیچ توضیحی حذف میگردند.
برای حمایت از وبلاگ میتوانید با هدیه دادن بستههای مخصوص وبسایت وردپرس، به ما کمک کنید. جهت هدیه وارد صفحه http://out.untashgaal.com/gift شوید. هیچگاه من نام شما را متوجه نخواهم شد.
جهت همکاری به عنوان نویسنده مهمان در این صفحه و همچنین مترجم، گوینده یا تصویرساز در این صفحه پیام دهید.
ما رسالت خود را آگاهی رسانی در مورد BDSM و روابط نامتعارف جنسی میدانیم. امیدواریم در این سه سال که نزدیک به ۲ میلیون بار مطالب ما در پلتفرمهای مختلف مطالعه شده است. امیدواریم این گام کوچک تلاشی برای جامعه فارسی زبان در سراسر دنیا، هر چه زودتر به نتیجه برسد. برای اطلاعات بیشتر: مطالب نوشته شده در وبلاگ اونتاشگال به اندازه یک کتاب ۲۳۰۰ صفحهای است!
اونتاشگال . بهمن ۱۴۰۱ . همزمان با سومین سال تولد وبلاگ . تصویرسازی از هنرمند ایرانی، Adult Play – حتما محصولات این مجموعه را بخرید
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یک ماه از قتل ظالمانه مهسا امینی میگذرد. ژینایی که نامش کد و رمزی شد برای اتحاد مجدد مردم ایران. برخلاف جنبشهای قبلی مردم ایران، این جنبش ترکیبی از اقشار مختلف و نیازهای متفاوت مردم است که شکلی اجتماعی برای تغییر رفتار و سیستم اجتماعی گرفته است. تغییر صرفا محدود به قانون و حکومت نمیشود و مشاهده میکنیم که برای مسالهای به اسم «حجاب» مردم ایران از تمام تعاریف گذشته عبور کردهاند و آزادی پوشش را جامعه به رسمیت شناخته است. شما این محق را در تغییر رفتار خانوادههای مذهبی نیز میتوانید مشاهده کنید. و برای اثبات نهایی این سخن، میبایست نظرسنجیها و تحقیقات مستقل صورت بگیرد.
برای نمونه در نظرسنجی سال ۱۳۹۳، ۴۲ درصد مردم حجاب را امری اختیاری میدانند[منبع] در حالی که این عدد بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهشهای مجلس سال ۱۳۹۴ بیان میکند که «صرفاً ۴۰ درصد از مردم از دخالت دولت در حجاب حمایت میکنند» [منبع] و در سال ۱۳۹۹ بر اساس نظرسنجی گمان، ۷۲ مخالف الزام حجاب در مراکز عمومی و از میان افراد معتقد به حجاب، صرفا ۵۱ درصد موافق اجبار و الزام آن در جامعه هستند. بدین ترتیب ۵۸٪ جامعه ایران، با هر تفکری، کاملا با حجاب اجباری مخالف است. [منبع] پیشنهاد میشود این گزارش تحلیلی فکتنامه را مطالعه کنید.
جامعه به بلوغ رسیده است
به باور من جامعه ایرانی امروز به بلوغ رسیده است. منظور از بالغ شدن یعنی انتخاب مسیر و باور به اینکه شایستگی انتخاب مسیر و حق انتخاب مسیر را دارد. زمانی این حق فقط برای برخی اقشار قابل باور بود و امروز فرقی ندارد شما در شهر زندگی کنید یا روستا، باسواد باشید یا بی سواد، والد باشید یا فرزند، همه به این باور که حق وجود دارد و آنچه که خرد جمعی میخواهد حق است، رسیدهاند.
رسانه تاثیر بسیار زیادی بر این موضوع گذاشته است. تا ده سال پیش واژه «همجنسباز» خودنمایی میکرد و امروزه حتی مخالفین این گرایش از «همجسنگرا» استفاده میکنند و افراد خاکستری که باورهای مذهبی برای آنها محترم است نیز، به این باور رسیدهاند که انسان در انتخابهای خود آزاد است.
جامعه ایرانی امروز میداند چه چیزی نمیخواهد و میداند چگونه باید حقخواهی کند.
راهبر نامرئی جنبش ایران
بقا، رهبر و راهبر جنبش ایران است. امروز جامعه ایرانی بقا و وجود خود را در خطر میبیند. پدران بسیاری نگران از دست دادن فرزند دختر خود بدون هیچ دلیلی هستند، این نگرانی یعنی تهدید شدید بقا و موجودیت. تلاش امروز صرفا برای آزادی اجتماعی و حقوق مدنی نیست، به اصل و اساس زندگی مردم باز میگردد.
نسل جدید که در مقاله معرفی نسل زد به آن اشاره شد، از راهبران اصلی این جنبش هستند. این نسل حمایت خانواده خود را به همراه دارد و به راحتی کسی نمیتواند با آنها مقابله کند.
صحبتی با متولدین ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ که به نسل زد معروف هستند. دهه هشتادیها را چطور باید بشناسیم و درک کنیم؟ به عنوان پدر و مادر چنین نوجوانی چطور با اون برخورد میکنید؟
واقع گرا باشیم. حتی با وجود تغییر نظام سیاسی، زمان زیادی برای اصلاحات اساسی اقتصادی، قضایی، اجتماعی، سلامت و زیست محیطی لازم است. هماکنون افراد بسیار زیادی دارای ثروت و قدرت هستند و شما به راحتی کوبای ۱۹۶۸ نمیتوانید همه آنها رو از کشور اخراج کنید. این افراد – چه صادق چه فاسد – از عوامل اصلی چرخش مالی هستند. صرفا تلاش برای کمی سوسیالیست کردن سیستم اقتصادی میتواند به بهبود معیشت همه جامعه در کشوری که تماما کاپیتالیستی بوده و هست، کمک کند.
جامعه همیشه باید مطالبهگر باشد و هیچوقت به کم قانع نشود، اما رسیدن به برابری واقعی، زمان لازم دارد. نمیتوان همه چیز را یک شبه تغییر داد. باید تلاش کرد و در کشوری که از حداقل آزادی برای حفظ جان بهرهمند بود، برای باورهای خود، سخت گفت.
با اینکه به بلوغ جامعه اشاره شد باز باید اطلاع رسانی کرد و آموزش داد. و از همه مهمتر وضع قوانین به شدت سختگیرانه در جهت جلوگیری از افراطگرایی میتواند به تغییر رفتار افراد جامعه کمک کند. تغییر رفتاری در جهت احترام به حقوق دیگران و تلاش برای حفظ آزادیهای مدنی و اجتماعی
دوستان هی میپرسند چرا در این زمانه بیم و امید ساکتی؟ راستش دو مطلب تحلیلی نوشتهام و کنار نهادهام. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتنِ درست با جامعه را هم ندارد. آری چند دهه است که گفتنیها توسط نخبگان فکری و مدنی گفته شده است، اگر میتوانست، میشنید و اگر میخواست، گامی برمیداشت.
و آخر چه میتوان گفت با نسلی که چهل سال است از حکومت و از روشنفکران فقط حرف شنیده است و امروز تصمیم گرفته است خودش عمل کند. نسلی که قدرتمندانه با یک حرکت، کل صحنه بازی را تغییر داد و همه مرزها و محدودیتها را جابهجا کرد و نشان داد که جامعه، همچنان زنده و پویا است و به وقت خودش برگههای آسِ خود را رو میکند. و مفتخریم به جامعهای و نسلی که با رونمایی از ظرفیتهای نهفتهاش و آشکارسازی امیدهای وجودیاش، توانست یکشبه دریایی از امید روانشناختی را نیز برای خودش خلق کند.
همیشه به ما گفته بودند خون مظلوم خون خداست که برکت خواهد کرد و در دعاها خدا را به خون مظلوم سوگند دهید. اکنون چه برکتی عظیمتر از این که خون مهسای زیبای ایران، این همه انرژی و نشاط به جامعه تزریق کرد؟ بنگرید، نه تنها ملتی بلکه جهانی بهپا خاسته است برای پاسداشت حرمت خون دختری که نماد تبعیض بود، چون زن بود و کُرد بود و سُنی بود؛ و همه چیز مهیا بود که مرگ او درگمنامی فراموش شود. کاک امجد و باجی مژگان، میبینید چگونه جوانان از همه اقوام، زبانها و مذاهب ایرانی، قیام کردهاند تا خون دختر مظلوم شما زنده بماند؟ برکت بر شما و برکت بر این نسل باد. این روزها ایران، خداییترین، عرفانیترین و رویاییترین روزهای سه دهه اخیر خود را تجربه میکند. شرم باد بر آنان که افسانه بیدینی را به این نسل میبندند و حجاب را که طبق آموزههایی که خودشان به ما آموختهاند، نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین، ابزار سرکوب این نسل کردهاند.
آری نسلی که قدرتمندانه برای خودش رهبر خلق میکند، اندیشه خلق میکند و راهکار خلق میکند، نیازی به رهنمودِ روشنفکران فرسوده و دانشگاهیان بیعملی چون من ندارد. او آنقدر قدرتمند است که همه خلاءها را خودش جبران میکند.
با حکومت نیز همه گفتنیها گفته شده است، شاید تنها سخنی که باقیمانده است و میتوان امروز بدون لکنت گفت این است که این نظام دارد شکست میخورد چون هیچگاه تئوری شکست نداشته است، فقط تئوری پیروزی دارد. آقایان، برای ماندن، باید تئوری شکست هم داشته باشید. با شیوهها و اندیشههای گذشته، نمیتوانید این نسل را مهار و با آن تعامل کنید. بنابراین برای حفاظت از خودتان و از کشور، تنها یک راه باقی مانده است و آن این که بپذیرید این قانون اساسی و این سامان سیاسی پاسخگوی این نسل و این جامعه نیست و لازم است بر اساس اقتضائات دنیای جدید و نسل جدید از نو بازنویسی و بازسازی شود. در این صورت، نخست باید نخبگان مستقل ملی و نمایندگان واقعی جامعه مدنی بویژه چهرگانی که جامعه به آنها اعتماد کرده است (سلبریتیها) را به رسمیت بشناسید و با آنان گفتوگو کنید تا درباره سازوکاری اعتمادآمیز به توافق برسید. سازوکاری که در آن، شیوه تشکیل «شورای ملی بازنویسی قانون اساسی» به دقت تعیین شده باشد. بازنویسیای که البته در چارچوب همین قانون اساسی کنونی به همهپرسی گذاشته خواهد شد. با پذیرش چنین فرایندی است که نخبگان و چهرگان میتوانند برای اقناع جامعه وارد گفتوگو با آن شوند. شاید و تنها شاید با این راهکار بتوانید اعتماد جامعه را جلب کنید و آنان را آرام کنید تا تحولات ضروری، در امنیت و آرامش چهره بندد.
و البته تعلل نکنید، فرصت اندک است. اگر خون بیشتری ریخته شود و خشونت همه جا را فراگیرد، دیگر نخبگان و چهرگان نیز از جامعه جرأت نخواهند کرد با حکومت گفتوگو کنند و راه مصالحه ملی بسته میشود.
زنهار و زنهار که گمان نکنید که سرکوب میکنید و تمام میشود. گیرم که در این لحظه، این شور اجتماعی سرکوب شود، پایان که نمییابد، بلکه به سانِ آتشِ زیرخاکستر خواهد ماند و انباشتهتر خواهد شد. آنگاه با بزنگاههای ناگزیر آینده که پیدرپی میرسند چه میکنید؟ آنگاه با لحظه جانشینی چه میکنید؟ لحظهای که دیگر اقتدار کاریزما حضور ندارد که به دستگاه سرکوب انسجام دهد و وجدان اخلاقی نیروهای سرکوب را اقناع کند. متوجه هستید که در آن لحظه که اقتدار کاریزما پایان مییابد جامعه بسانِ فنری که آزاد میشود همه انرژیهای انباشته خویش را بیرون میریزد؟ پس به خودتان و به ایران رحم کنید و تا اقتدار کاریزما هست، تحول را آغاز کنید. صمیمانه به جامعه بگویید که پیامش را شنیدهاید. این آخرین تار مویی است که میتوان به آن چنگ زد. والسلام.
محسن رنانی / ۱۱ مهر ۱۴۰۱
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
فرصت تجربههای عاشقانه و اروتیک و همنشینیهای زیادی را به خاطر رفتار و موقعیت اجتماعی، سبک زندگی، نوع برخورد و موارد این چنین داشتم. اما همیشه برای من سوال بود، «کسانی که به دلایل مختلف به چنین فرصتی نرسیدند، چطور نیاز به -عاشقانه و روابط جنسی- را در خود برطرف میکنند؟» و البته بابت این اختلاف و مسایل همیشه غمگین بودهام. یکی از موضوعات اصلی وبلاگ و یادداشتهای شخصی پرداخت به همین مساله و آموزش چنین چیزی با هدف رسیدن به یک فرصت برابر برای جسارت در بیان عشق و علاقه بوده و است. به دلیل رسانه، تقریبا بیان عشق و حتی تمایل به سکس دچار چارچوب و محدودیت شده است و با یادگیری صحیح و رفتن در این مسیر راحتتر میشود اغواگری کرد.
اما شنیدن قطعه در بندر آمستردام ژک برن برای سالها این سوال را در ذهن من عمیقتر کرد. ماجرا بسیار ساده است. زندگی روزمره ملوانان بندر آمستردام در این ترانه بیان میشود. ملوانانی که در همانجا میخوابند و خالصانه اولیهترین نیاز خود به شهوت را ارضا میکنند. داستان ترانه و این حماسه جاوادانه در شخصیت «ملوانان ناشناس و زنان روسپی» خلاصه میشوند.
ملوانانی که به دلیل موقعیت شغلی، کسی به احساسات آنها توجه نمیکند و زنان روسپی که احساسات آنها را فقط ملوانان تنها درک میکنند. زنانی که از عشقهای دروغین خسته شدهاند و زنانی که خالصانه بکارتشان را به یک سکه میبخشند و شبیه «زنان بی وفا» نمیشوند.
ترانه بدون هر حاشیهای، خالصانه صحبت میکند. از افراد زیادی که در اطراف ما هستند، کسانی که درک نشدند، فرصت یادگیری نداشتند، شرایط اجتماعی و اقتصادی اجازه نداد عاشقانه خود را ابراز کنند و همیشه در مقام مقایسه با دیگران، سرخوردهتر شدند. و این دردها بسیار است.
در بندر آمستردام ۴ بخش دارد. بخش اول زندگی روزمره است. بخش دوم خوردن و نوشیدن و گذران امور، بخش سوم صدای آکاردیون، رقص و درخشش عاشقانه و در نهایت بخش چهارم، زنانی که به روسپیان تبدیل میشوند و ملوانانی که پیش از شاشیدن به آسمان، با آنها همبستر میشوند.
و در پایان، کشف میکنیم که راوی گریه میکند، آمده است تا مست شود، همبستر شود با کسی و غم «زن بی وفا» زندگیش را فراموش کند.
و چرا ژک برن اینگونه و با این موزیک تند، سریع و تند، میخواند؟ زیرا که دریا آرام نیست و طوفانیست…
از استاد عزیز، تینوش نظمجو بابت ترجمه جدید و اجازه بازنشر، تشکر میکنم. آثار «نشر ناکجا» را از هر جا میتوانید، خریداری کنید. به دلیل حذف پست در اینستاگرام شخصی (لینک) در وبلاگ منتشر میشود.
اونتاشگال . شهریور ۱۴۰۱
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
نمیتوانم بگویم که زندگی جنسی من به پای «Fifty Shades Of Grey» میرسد، و شریک جنسیام را تا آستانه مرگ خفه میکنم یا موم داغ را روی بدنش میریزم. اما با اسپنک زدن ، ویبراتورها، حلقههای آلت تناسلی و بات پلاگ ها کاملاً آشنا هستم. در واقع من کمی تسلط و دامیننسی را دوست دارم. در اتاق خواب، من یک زن دامیننت یا میسترس که در واقع (Dominantrix) نامیده میشود، هستم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش مهارت در رابطه ارباب و برده قرار دارد. میسترس و سکس تراپیست جیجیانجل در وبسایت EliteDaily آن را منتشر کرده است. ترجمه از میترا و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
سلطه درونی خود را رها کنید: 7 گام برای به دست گرفتن کنترل در اتاق خواب
میسترس جیجی انجل: در هر رابطهای، یک شریک وجود دارد که معمولاً اوضاع را مدیریت میکند و در واقع همیشه نخستین گام را بر میدارد. متاسفانه برای اکثر زنان، آغازگر معمولاً طرف مقابل است. هر زنی خود را یک وسوسهگر جنسی جسور نمیبیند و خب دلایل زیادی برای این وجود دارد.
یکی از بزرگترین دلایل این است که جامعه به زنان میگوید که باید «نجیب و مودب» باشند. بنابر این، اگر شما مخفیانه یک الهه جنسی خشن و سلطهگر هستید، ممکن است تعجب کنید که چگونه میتوانید شخصیت «دختر خوب» را که جامعه به شما گوشزد میکند، حفظ کنید و در عین حال نیازهای جنسی خود را نیز برآورده کنید.
شما میتوانید رابطه جنسی را دوست داشته باشید و همچنان نجیب و موقر باشید. دوران صرفا «GoodGirl» بودن به پایان رسیده است و امروزه «BadGirls» در حال رشد است و لذتبخش میباشد. اجباری در سطح خشونت تعیین شده نیست اما همیشه فرو رفتن در قالب یک سلطهگر جذاب، رابطه را هیجانانگیز و مهمتر از همه، سرگرمکننده میکند.
اقدام اصلی شکست دادن اعتماد به نفس پایین در رابطه است. اگر اعتماد به نفس داشته باشید، غیرقابل توقف هستید. در واقع «تفاوتی ندارد که چه چیزی را دوست دارید. اینکه خواسته خودتان را بدانید و بتوانید آن رو بدست بیاورید همیشه جذاب و تحریک کننده است».
سلطهگری و ارباب بودن حتی میتواند به شما کمک کند تا سکس طولانی و هیجان انگیزتری داشته باشید. «بهدست آوردن آنچه میخواهید میتواند شما را به رابطه جنسی علاقهمندتر کند و تمایل شما برای شروع رابطه را بالا ببرد». پس بیشتر از این تامل نکنید، این مقاله راهنمای بسیار سودمند و گام به گام شما به عنوان یک خانم برای کنترل اتاق خواب است. دست به کار شوید.
یک: بفهمید که چرا تا این حد خجالتی هستید
برای رسیدن به موقعیت تسلط جنسی، باید احساسات مزاحم مثل ترس و شرم را که اعتماد به نفس شما برای به دست گرفتن تسلط را تحت تاثیر قرار میدهند، از خود دور کنید.
رسیدن به اعتماد به نفس به معنای درک این است که چه چیزی شما را خجالت زده میکند. برای غلبه بر احساس نا امنیهای خود باید به آن موارد توجه کنید.
متاسفانه در جامعهای زندگی میکنیم که فشار اجتماعی، آزادی جنسی زنان را محدود میکند. به ما گفته شده که هرگز نباید کنترل رابطه را به دست بگیریم. به ما گفته شده که ما همیشه باید مطیع طرف مقابل باشیم و اگر از هر یک از این قوائد که آسیبرسان هستند، دور شویم، کار اشتباهی انجام میدهیم.
تنها راه حرکت به سوی روشنایی و خروج از تاریکی این است که به این نتیجه برسید که این مسائل کاملا مضحک و بی فایده است. تنها زمانی که با تمایلات جنسی خود آشنا شوید و با آن احساس راحتی کنید میتوانید نقش دامیننت و میسترس را در رابطه به عهده بگیرید.
یادگیری در مورد بدن خودتان شروع خوبی است.
برای میسترس شدن در اولین قدم، بدن خود را بشناسید و بفهمید که دوست دارید چگونه شما را لمس کنند، حتی اگر خجالتی هستید، مهم است که بدانید چه چیزی به شما حس خوبی میدهد تا از روی لذت خود را فریب ندهید و عقب نشینی نکنید.
نکته بعدی که باید دریابید این است که وقتی در جایگاه دامیننتریکس هستید، چه چیزی را دوست دارید.
دوست دارید شریک زندگی شما چه مدل سابمیسیو و اسلیوی باشد؟ «BadBoy»ای که باید تنبیه شود؟ بنده فرمانبردار؟ یا چیزی کمی سادهتر را ترجیح میدهید و فقط میخواهید شریکتان تسلیم شما و خواستههای ساده شود؟
نیاز جنسی هر دختر مثل خودش منحصر به فرد است. چه سطحی از تسلط را برای خود دوست دارید؟ در حد شیطنت و یا بیش از حد وحشیانه و تنبیه کننده؟
یک راه خوب برای فهمیدن آنچه می خواهید مراجعه به منابع است. سعی کنید فیلمهای اروتیک را تماشا کنید و داستانهای تحریک کننده بخوانید. خجالت نکشید و چند پورن خوب و نزدیک به واقعیت ببینید اما صرفا این ملاک شما نباشد. به پاسخهای فیزیکی و ذهنی خود به این محرکهای صوتی و بصری توجه کنید. آنها واحدهای سازنده برای یادگیری آنچه به شما پاسخ میدهد، هستند.
در بین تمام بخشهای پیچیده، چند وجهی و متحرک روابط کینکی، ارتباطات مثل چسبی است که همه چیز را به هم متصل میکند. بنابر این صحبت در مورد علاقه خود به تسلط جنسی در رابطه، بهترین راه برای رسیدن به آنچه میخواهید است.
ارسال یک متن سکسی را امتحان کنید. به شریک زندگی خود بگویید که دوست دارید با او چه کنید. درگیر جزئیات نشوید و سعی کنید جسور باشید.
درک میکنم اگر نگران این باشید که اگر که دوست پسر یا دوست دختر شما به معنای واقعی کلمه به هیچ وجه حاضر نباشد افسار کنترل رابطه را به شما بدهد، چه؟
پیشنهاد میشود رابطه هاردکور را امتحان کنید.
با پیشنهاد شلاق و زنجیر به عنوان راهی برای مذاکره شروع کنید. به این ترتیب، در نهایت به چیزی با سطح پائینتر و ملایمتر خواهید رسید، مانند چشم بند، که میتوانید آن را به یک بازی «وقتی لمست میکنم حرکت نکن» تبدیل کنید. بهترین کار این است که همه چیز را تا حد امکان در دسترس و غیر تهدید کننده نگه دارید.
ممکنه است بپرسید «اما اگر اون کاملا با من مخالفت کنه چی؟». اگر اینطور است، پیشنهاد میکنم از این توصیه استفاده کنید:
اگر شریکی دارید که علاقهای به آزمایش و کسب تجربه در راههای جدید ندارد و به ایدههای جدید علاقهمند نیست، به این فکر کنید که چگونه بر زندگی جنسی و سکسی شما در آینده (یا حتی اکنون) تأثیر میگذارد. به ادامه رابطه بیشتر فکر کنید! شما یک بار زندگی میکنید.
وقتی نوبت به در دست گرفتن کنترل میرسد، ممکن است فکر کنید بهترین راه برای کنترل اضطراب این است که احتیاط را کنار بگذارید. ممکن است فکر کنید راه حل هیجانزده کردن پارتنر و رها کردن وجهه دامیننت درون خود این است که با یک شلاق چرمی و یک دستبند به او حمله کنید.
نه این راه حل نیست نیست!
همیشه بهترین کار این است که قبل از انجام هرکاری گفتگو کنید و در مورد مرزها و محدودیتها شفاف باشید تا شریک زندگی خود را بیدلیل بیتمایل به ادامه جلسه BDSM نکنید.
ممکن است فکر کنید که صحبت کردن در مورد این موارد پیش از موعد، کلافهکننده است، اما اینطور نیست. این نوع مذاکره واقعا جذاب است. «مذاکره میتواند به خودی خود یک مرحله اولیه بسیار تحریک کننده باشد».
فهمیدن محدودیتهای خود در قلمرو کینک، شما را در ذهنیتی قرار میدهد که با این پیچیدگی کنار بیایید.
پنج: پرخاشگری و پرتکاپو بودن خوب است، اما هرگز زیاده روی نکنید
ما از خطر بیش از حد انجام دادن فراری هستیم اما چطور میتوانیم از عجیب شدن اوضاع جلوگیری کنیم؟ وقتی محدوده کینک را بیش از حد جلو ببرید چه اتفاقی میافتد؟ چه اتفاقی میافتد اگر یکی از شما ناراحت شود، تعلل کند یا حتی بترسد؟
توصیه می شود که خیلی چیزهای جدید را همزمان امتحان نکنید. اگر این مورد پیش آمد، هرگز آن را نادیده نگیرید:
بهتر است شریک زندگی خود را با هوس و عطش بیشتری برای دفعه بعدی رها کنید تا اینکه او را بیش از حد تحت فشار قرار دهید. اگر پارتنر شما در جلسه BDSM میگوید توقف کنید، پس باید در آن زمان او را در آغوش بگیرید و بعداً در مورد آنچه اتفاق افتاده است صحبت کنید.
برای مبتدیان، دلیلی برای دویدن به سمت سکس شاپها و خرید بند چرمی، کراپ، دهان بند، گیره نیپل و یا قلاده میخ دار وجود ندارد. با استفاده از وسایلی که از قبل در خانه خود دارید، میتوانید تجربههای خوبی را رقم بزنید.
اگر به چنگ زدن و خراش دادن علاقه دارید، پیشنهاد میشود که اجازه دهید ناخنهای شما رشد کنند یا از یک چنگال در آشپزخانه استفاده کنید تا روی سینه و پاهای شریک جنسی خود بکشید.
یا برای بانداژ، میتوانید یک روسری یا یکی از کراواتهای پارتنر را بردارید. گرههای ساده زیادی در یوتیوب وجود دارد که میتوانید آنها را یاد بگیرید. همچنین کراوات یک چشم بند عالی نیز میسازد.
آشپزخانه قطعا فقط برای پخت و پز نیست. کفگیر، قاشق چوبی یا حوله ظرفشویی، کیت شروع مناسبی برای اسپنکینگ است. حتی از یخ میتوانید برای بازی روی بدن یا آنال پارتنر استفاده کنید. و به یاد داشته باشید که لازم نیست همه فانتزیها و حرکات دردناک باشند. گاهی اوقات ممکن است حتی قلقلک دادن به کار بیاید.
از لوازم جانبی زمستانی خود برای چیزی فراتر از مبارزه با سرما استفاده کنید، دستکش خزدار مورد علاقه خود را بردارید و در تمام بدن مردتان بچرخید، از تحریک کنندگی این حرکت غافلگیر خواهید شد.
اگر اسباببازیهای واقعی میخواهید، گیرههای نیپل ، فلاگر کوچک و بات پلاگ پیشنهاد میشود. سعی کنید آن ها را ساده نگه دارید.
هفت: کنترل را در دست بگیرید
این کار را انجام دهید. شما برای چند ساعت ارباب هستید و پارتنر باید مطیع شما باشد. و لذت ببرید. بالاخره این سکس است. اگر درتی نباشد، آن را درست انجام نمیدهید.
همانطور که میدانید طیف گرایش سادومازوخیست بسیار گسترده است. برای زوجها پیشنهاد میکنیم گاهی در تخت خواب این موارد را تجربه کنند و لزومی ندارد همه ابعاد زندگی آنها محدود به رابطه ارباب و برده شود. گاهی اوقات یک شب درد چشیدن هفتهها به شما آرامش میدهد.
اونتاشگال . امرداد ۱۴۰۱ . تصاویر از دریپ ماگوس و اولگ اکسو از لهستان و روسیه
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
«از کودکی این گرایش رو داشتم!» این یکی از جملات معروف پیامهای رد و بدل شده بین کاربران ایرانی با گرایش سادومازوخیسم است. در اینستاگرام وبلاگ اونتاشگال (untashgaalblog) یک نظرسنجی با هدف بیان تجربهها و اولین مواجه مخاطبین با رابطه BDSM منتشر شد.
نتایج بسیار عالی و بازخوردها فوقالعاده بود. به همین دلیل نظرات کاربران در این پست به ترتیب ارسال برای من منتشر میشود. برای حفظ حریم خصوصی کاربران، از اسامی شخصیتهای شاهنامه به جای اسامی واقعی (به صورت کاملا اتفاقی) استفاده شده است و هویت پاسخدهندگان نزد من محفوظ میماند و نظر خود را در مورد برخی از موارد مینویسم.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
«در یک فضای مناسب با یکی از سریالهایی که دیده بودیم billions شروع کردم که یکی از افراد اصلی این گرایش رو داشت و ادامه دادم، منم همین حس رو دارم و دلم میخواد البته نه همیشه برخی مواقع باهم این مدلی رفتار کنی و کارهایی که دوست داشتم رو گفتم.
عکس العملش [پارتنر] جالب بود اونم اول خندید فکر کرد جدی نمیگم ولی بعد گفت منم دوست دارم بهت دستور بدم و حالمو خوب میکنه و بخاطر همین زیاد تمایلی به رابطه نداشتم اما حالا فرق می کنه.»
احساس قدرت و کنترل بر دیگران میتواند لذتبخش و شیرین باشد، اما باید بدانیم کدام قدرت سادیستیک و کدام دامیننت است!
خانمی نوجوان به نام مِهرَک:
«من از این مدل خلاقیتها و مطالب سایت شما و گفتگوهای زیادی استفاده کردم…همیشه اولش ظاهرا خوب پیش میره.. ولی بعد از یه مدت کوتاه متوجه میشم پارتنرم فکر میکنه این علایق من ریشه دارن در یک آسیب روانی…
و مثل فروید و خیلی از روانکاوهای دیگه باهاش برخورد میکنه و بعد من مجبورم دوباره توضیح بدم که این علایق مشکل روانی محسوب نمیشن…
و راستش تا حالا سه بار این اتفاق برام افتاده که باعث میشه احساس شکست و عصبانیت بکنم. نمیدونم وقتی پارتنرم همچین فکری میکنه راه حل چیه»
متاسفانه خیلی زمان لازم هست تا این نگاه و برخورد تغییر کند. خوشبختانه منابع تحقیقات علمی وبلاگ در هر نوشته ذکر شدهاند. امیدوارم افرادی که خود را به خواب زدهاند، بیدار شوند!
خانمی جوان به نام ماه آفرید:
«من یه چیزی از دوران راهنماییم یادم افتاد..
اونم اینه که لبمو با تیغ هاشور میزدم و دردش خیلی حال میداد. پاهامو خیلی زیاد تیغ زدم و نه برای رگ زدن و این چرت و پرتا، برای دردش بود که واقعا حال میداد»
افراد زیادی به دردهای منجر به خونریزی سطحی علاقه دارند. حس سوزش که باعث تحریک سطحی عصبها میشود، میتواند آرامش بخش باشد!
خانمی جوان به نام گلشهر:
«بچه همسایهمون از خودم بزرگتر بود و مثل یه سگ باهاش رفتار میکردم (خودم ۵ ۶ سالم بود) ولی یه عالمه بلا سرش آوردم. یه بار بهش گفتم که دور حیاط چهاردست و پا راه بره یه بارم لپشو بادکش کردم یادمه یه دایره نسبتا بزرگ قرمز بود. گریه که میکرد یه حس خوبی داشتمم. من که این شکلی بودم نمیدونم اون چرا باز میومد باهام بازی کنه!
از درد کشیدن واسه خودمم خوشم میاد. از وقتی بچه بودم تا الان همیشه یا یه زخم دارم یا کبودی. مثلا زخمی که میشدم تا زخمم بسته می شد شروع میکردم به کندنش تا خون بیاد
با آتیشم زیاد بازی میکردم.
مامانم بردم دکتر که این داره به خودش و بقیه آسیب میرسونه چی کار کنیم اصن چرا اینطوریه، دکتر گفت این بیش فعاله باید یه جوری خودشو تخلیه کنه دیگه
بعد هرکاری که میکرد و اون حس خوب و رضایت بخشی که میگرفتم
یه عذاب وجدان بزرگم داشتم و دارم. واسه من دورهای هست یعنی هیجانم میره بالا نمیدونم دارم چی کار می کنم بعدش که انجام شد و تموم شد، میگم این چه کاری بود اصن چرا باید انجام بدی چرا خوشحال شدی»
خوشبختانه که دکتر سراغ دارو نرفتند!
مردی جوان به نام زادشم:
«هشت سالم بود اخلاق هایی که داشتم به کنار، اما همین بیش فعالی باعث میشد زیاد به درس و مشقم نرسم.
همین داروهای مزخرف به خوردم دادن مسموم شدم و یه هفته دل درد، هیچ دلم نمیخواست زیر بار حرف بقیه برم اگه رئیس نبودم کنار میکشیدم، خودم کارمو انجام میدادم»
و متاسفانه گاهی افراد برای کودکان به سراغ دارو میرن!
خانمی نوجوان به نام سیندخت:
«راستش منم این تجربه رو دارم وقتی بچه بودم و یکی از پسرای فامیلمون خیلی دوستم داشت.
همش شیش هفت سالمون بود و خب کارای عجیبی سرش در میاوردم و جالب بود که مشتاقانه هرچیزی میگفتم رو قبول میکرد واقعا اون کارا از بچه شیش هفت ساله بعید بود.
مثلا گاهی بهش میگفتم خب تو الان سگ منی و منم صاحبتم و سگ بیچاره چه چیزاییو تحمل میکرد خب واقعا چیزیم نمیدونستیم بچه بودیم. گاهی یادش میفتم برام جالبه»
خانمی نوجوان به نام اِسپَنوی:
«همیشه تو بازیا میگفتم مثلا شما منو گروگان گرفتین بعد یه چیزی پیدا میکردم میگفتم بیا با این منو ببند و دهنم هم ببند که نتونم چیزی بگم و حس خوبی میگرفتم. و خب الانم از این کار خیلی خوشم میاد »
خانمی متاهل به نام پوراندخت:
«کودک که بودم، یکی از آدمهای خیالی ذهنم مردی بود که روی من مسلط بود و توی قصرش زندانی بودم و شکنجم میداد یادمه با تمام وجود میخواستمش و از اینکه نمیگذاشت هیچ کاری کنم و تحت کنترلش بودم تحریک میشدم.
یه روسری پولکدار داشتم که گاهی اونو توی شرتم میزاشتم و باهاش راه میرفتم و پولکها که بعضیهاشون شکسته و تیز بودند وقتی توی تنم فرو میرفتند واقعا لذت میبردم.
فیلمهایی که توش آدما شکنجه میشدن یا جیغ زنهای حامله از درد تحریکم میکرد اما چیزی نمیفهمیدم از احساساتی که تجربه میکردم.
از یه طرف دیگه سادیسمم هم کم نبود خوشم میومد بچههای کوچیکتر رو اذیت کنم و حتی پسرا رو تحت کنترل خودم داشته باشم.
هم بازی بچگیای من دو تا برادر بودند که برادر کوچیکتر مثل برده بود برام و برادر بزرگتر روم تسلط داشت. از در کنار هر دوشون بودن لذت میبردم و احساسات عجیب و غریبی رو تجربه میکردم»
خانمی جوان به نام فرنگیس:
«خوندن این تجربهها خیلی جالب بود، منم توی بچگی تجربهای مشابه و نزدیک به روایتهای کودکی که نوشتن داشتم و مثل هر حسِ انسانی دیگری، فکر میکردم مختص به خود من باشه.
کودکی که با تصور تنبیه شدن (اسپنک) و دیدن تنبیه شدن توی فیلمها لذت میبردم. مهمتر اینکه تا همین زمان نزدیک به شدت درگیر «چرایی» بودم اما از وقتی با وبلاگ آشنا شدم، یاد گرفتم که کنکاش برای توصیف حال خودم جذابتر و لذتبخشتره تا درگیر شدن به چیزی که در نهایت حتی فهمیدنش تغییری توی وضعیت فعلیم ایجاد نمیکنه.
اما فکر میکنم صحبت کردن درباره سرکوب جنسی که توی هر دو جنس زن و مرد وجود داشته، خیلی خوب باشه. سرکوبهایی که توی زنان باعث میشه حتی از جنسیت خودت زده بشی و در مردها عذاب وجدان درباره خودارضایی از پررنگترین اثراتش هست. حتی شاید ریشه زیادی از تعرضها و آزارهای جنسی هم همین باشه
مرسی ازت اونتاشگال»
این تصور که فکر میکنید احساسات شما صرفا برای خودتان است، در آن سن کاملا طبیعی است!
مردی میانسال به نام پَشوتن:
«خود منم با اینکه مادرم روانشناس هستن و پدرم هم واقعا خوش برخورد بودن و دوران کودکی بسیار خوبی رو سپری کردم اما علایق سلطهگری داشتم و نمیدونستم چرا!
از لیدر و رئیس بازی گرفته تا تنبیه مجازات هم بازیهام. بخصوص دخترهای فامیل بزرگتر از خودم رو بشدت علاقه داشتم ببندم به صندلی…
سالها پیش، جستجو بیشتری میکردم در مور سبک علایق و لذتهام اما نتیجه کمتری داشت واسم»
مردی جوان به نام کَشواد:
«منم خاطره محوی دارم از اینکه تو چهار پنج سالگی، پشت باغچه خونه با دختر همسایه بازی میکردیم. یادمه شورتشو در آورد و من بدون اینکه ایدهای داشته باشم اول نشستم زبونم رو گذاشتم روی واژنش و بعد زیر پاهاش خوابیدم.
اونم ادرار کرد روی صورتم و به قدری از این اتفاق لذت بردم که هنوز هم برام یگانه ست! یادمه تا مدتها با ترس و لرز ازش میخواستم که بازم اون تجربه رو تکرار کنیم ولی میترسید و فرار میکرد!»
خانمی نوجوان به نام فَرانک:
«چه جالب خوندن تصورات ذهن و خاطرات کودکی دیگران باعث شد بفهمم من غیرعادی نبودم که همیشه تو بازیا نقش منفی میشدم.
جادوگر یا ملکه بدجنس به همه مجازات و تنبیه میده دستور میده و همه باید مطیع باشن و به شدت بچه تخس و لجبازی بودم و حرف مامانم رو گوش نمیکردم و اون اطاعتی که بچههای فامیل از مامانشون داشتن رو نداشتم.»
خانمی نوجوان به نام کتایون:
«چه جالب که بیشتر اینایی که اینجورین تو خانوادههای نرمال زندگی کردن من همیشه فکر میکردم بخاطر مشکلات خانواده و جنگ و دعواهایی که از بچگی بوده اینجوری شدم و اینکه یادمه کلاس اول بودم هیچی نمیدونستم از روابط و اینا، کلا هیچی هیچی.
ولی تصوراتم خیلی دارک و تاریک بودن، همشونم تو محیط کلاس اولم انجام میشدن تو ذهنم. اونموقع سریال یوسف پیامبر میدیدم. سکانسهایی که یوسف رو میبستن و شلاقش میزدن یه حس خاصی بهم میداد. همیشه منتظر بودم فقط شب بشه موقع خواب همه این سکانسها روی خودم تخلیه کنم.
همیشه فک میکردم خیلی عادیه بقیهام اینجورین یا بگذره درست میشه ولی شدیدتر شد به حدی که یک تایمایی زندگیمو مختل میکرد توهم میزدم اصلا.
با اینکه لذت میبرم ازش تصمیم گرفتم درمانش کنم ولی راههای خونهگی جواب نمیداد سعی کردم غیرمستقیم به مامانم بگم ولی اونم نمیفهمید.
البته الان سعی کردم ذهنمو دورتر نگه دارم مثلا شبا دیر میخوابم تا زود خوابم ببره نتونم سناریو بسازم، یا تا وقتی خیلی خیلی خسته نشم نمیخوابم»
تعریف نرمال همیشه برای من جالب است! هرچیزی که برای افراد یک جامعه به صورت خیلی ساده قابل فهم باشد، به آن عادی و نرمال گفته میشود و چیزهای دیگر همه غیر طبیعی! پیشنهاد میکنم مقاله نسل زد را مطالعه کنید!
خانمی جوان به نام سودابه:
«از وقتی خودمو یادم میاد مدل بازیم سلطه گرانه بود، تنبیه عروسکهام مخصوصا باربیهای پسری که داشتم، یا به پسرهای همبازی بزرگتر از خودم دستور میدادم، سواری میگرفتم، معلمشون میشدم و تنبیهشون میکردم
نکته اش اینجاست که هیییچ فیلم و حرف و صحنه ای در این مورد نه دیده بودم و نه شنیده بودم، یادمه نقشه هم میکشیدم که موقعیتش رو پیش بیارم بدون حتی کوچکترین اطلاعی از این حسس و فضا»
خانمی جوان به نام منیژه:
«منم با این که تو یک خانواده کاملا نرمال زندگی کردم ولی همه بچگیم با این تصورات زندگی کردم که مثلا دزدیده شدم و بسته شدم یا اینکه تو بازیهایی که با دوستام میکردم از عمد میباختم که از سمت بقیه به اصطلاح تنبیه بشم و کارای که بقیه بهم میگن رو انجام بدم.
من این حسو از بچگیم و تقریبا دوران مهدکودک همراه خودم دارم و هیچ وقت نتونستم کنارش بزارم»
خانمی جوان به نام رودابه:
«یه چیز خیلی جالب در مورد خودم امروز یادم اومد. من خیلی بچه که بودم حدود نه ، ده ساله (نزدیک بلوغ) یه اتاق خیلی تنگ و تاریک بود خونه مادربزرگم که توش رخت خواب جمع میکردن. من روی اون لحافها میخوابیدم و ساعت ها به شلاق خوردن و اسپنک شدن و بسته شدن فکر می کردم. حتی بدون اینکه یک ثانیه فیلم پورن دیده باشم یا از چنین روابطی حتی یک کلمه شنیده باشم.
یادمه مادر پدرم نگران میشدن که بچه بیا بیرون برو تو حیاط با بقیه بازی کن.
ما خانواده خیلی شاد و واقعا نرمالی داریم و بی اغراق میگم هیچ چیز غیر عرفی تو کودکی من از طریق والدین یا آشناها و اطرافیان نبوده. چند بار پیش تراپیستهای مختلف هم رفتم ولی واقعا چیزی دستگیرم نشد.
به نظرم من این گرایش رو سالها داشتم بدون اینکه عوامل خارجی منشا اون باشن. بعدها خیلی تقویت شد ولی مطمئنم این حس از بدو تولد با من بوده.
البته احساس می کنم همسرمم گراییش شبیه منه و نمیتونیم مکمل هم باشیم تا الان مستقیم بهش نگفتم ولی حسم همینه»
شناخت خود بهترین راه برای رسیدن به آرامش است. اینکه چرا یک گرایش خاص دارید مهم نیست، نحوه رفتار شما با اون گرایش و لذت بردن از آن مهم است!
خانمی جوان به نام آزرم:
«برای خودم یک collar [قلاده] جدید درست کرده بودم و یه ذره خشنتر از قبلیهایی بود که به عنوان اکسسوری استفاده میکردم. پوشیدمش و عکسش رو براش [پارتنر] فرستادم. جزییات زیادی توی عکس نبود، نصفه صورت تا کمی پایینتر از شونهها. چند وقت گذشت، یه شب که جفتمون پر از حس صمیمیت بودیم، ازم پرسید که علاقهام به collarها، جدای از اکسسوریهای فانتزی، چقدره و دوست دارم که هر وقت پیش اون بودم، collar جدیدم رو براش بپوشم یا نه؟
من هم کمی استرس گرفتم که آیا دارم اشتباه برداشت میکنم یا اینکه واقعاً به همون چیزهایی داره اشاره میکنه که من فکر میکنم. (چون ارتباطم باهاش خیلی مهمتر از این بود که سر این ماجراها خراب بشه و فکر هم نمیکردم که به این چیزها علاقه داشته باشه.)
ولی خب، بعد از ساعتهای طولانی صحبت کردن صادقانه، متوجه شدیم که کلی علایق مشترک داریم و نقشهامون مکمل هستند.»
سعی کنید بدون پیشداوری احساسات خود را در رابطه بیان کنید، هر نتیجهای رخ دهد در نهایت به نفع شماست!
خانمی نوجوان به نام آزاده:
«من یه خانواده پر جمعیت دارم و خیلی بابامو دوست داشتم بچگیام همش با پدرم بودم هیچ تجاوزی و اتفاق بدی برام نیافتاده حتی کتک هم نخوردم
ولی از سن ۵ و ۶ سالگی نقاشیام همه SMای بود و توی دفترم انواع شکنجهها رو میکشیدم که یه مرد داره یه زن رو شکنجه میکنه…
شبها موقع خواب تو ذهنم داستان میساختم و همیشه یه آقایی بود تو داستانام که منازش میترسیدم و اون منو تنبیه میکرد.
این حالتها همه تو خلوت خودم بود.
رفتارهایی که بروز میدادم کتک زدن بچهها بود تو بازیا همیشه معلم یا دکتر میشدم و تنبیهشون میکردم»
بدون شک انتظار نداریم یک پدر به فرزند خودش تجاوز کنه. از این جهت این خانم اشاره کردهاند که بسیاری فکر میکنند علت گرایش، تعرضهای کودکی به خصوص از خانواده است!
خانمی جوان به نام جَریره:
«منم حدود ۱۰ساله بودم ک صحنه قلقلک شدن کف پاهای یکی از شخصیتهای کارتونی در حالی ک روی یه تخته چوبی بسته شده بود رو دیدم و یجورایی خودمو تو اون حالت تصور میکردم همیشه تا اینکه کم کم با فلک و bdsm آشنا شدم.
قبل اون با پا برهنه ،موقع ظهر کف حیاط داغ بود راه میرفتم و…
موقف عصبانیت هم ک خط میندازم رو دستم آسب میرسونم ب خودم و این بده
ولی توی BDSM اصلا دوست ندارم آسیب رسوندن و زخم رو. لیمیتم هست»
مردی متاهل به نام بیژن:
«باید بگم که خب قبل از ازدواج تقریبا از علاقه خودم به عنوان یه فانتزی فقط بهش گفته بودم و نه بیشتر. چون اول فکر میکردم این نوع رابطه خارج از عرف و منطق هست.اما بعد از ازدواج تصمیمگرفتم که خیلی جدی و واضح در موردش با همسرم صحبت کنم.
که خب اگر برگردیم عقب همون قبل از ازدواج میگفتم چون اگر همسرم هم مایل نبود به تجربه، واقعا خوب نبود بعد از ازدواج و ممکن بود این موضوع باعث اختلاف بشه.به همین دلیل اول با چند فیلم سعی کردم واکنشش رو ببینم.
اما از اونجایی که فیلمها [پورن] خیلی واقعی نبودن نمی تونستم بفهمم واقعا علاقه داره یا نه. در نتیجه خیلی واضح باهاش صحبت کردم و یکی از مقاله های سایت رو هم ازش خواستم مطالعه کنه و بعد هم شب تولدش در کنار کادو یه پلاگ و قلاده بهش دادم و امتحان کردیم.
شروع این جنس رابطه از اون شب بود.»
خوشحالم که بدون ترس و نگرانی با پارتنر خود صحبت میکنید. رسیدن به آرامش درونی اول قدم برای رسیدن به آرامش دو طرفه در یک رابطه است.
این مقاله با هدف اطلاع رسانی به شما و برای اینکه بدانید تنها نیستید، منتشر شد. توجه کنید که ریشه گرایش و رابطه شما مهم نیست، مهم نحوه سازش با آن و لذت بردن برای رسیدن به آرامش است.
شما هم میتوانید تجربیات خود را در نظرات یا از صفحه تماس یا دایرکت اینستاگرام و توییتر برای من بفرستید.
اونتاشگال . خرداد ۱۴۰۱ – تصویرسازی از هنرمند آلمانی tankataka
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یک کودک حاضر جواب که ترسی از نافرمانی ندارد را در نظر بگیرید. این کودک بالغ شده است و دوست دارد با شیطنت کردن، لوس شدن و نافرمانی توجه پارتنر خود را جلب کند. در دنیا سادومازوخیسم به او برت میگوییم. در مقاله معرفی شخصیت برت، با سبک زندگی و علایق یک برت از زبان لولا جین که خود یک سابمیسیو برت هست و همچنین نحوه رفتار با سابمیسیوهای برت از زبان مستر Baad آشنا میشوید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبلاگهای erikalust و kinkweekly انتشار یافته است. ترجمه توسط فرهاد صورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
لولا جین به عنوان یک بِرَت (Brat یعنی بچه لوس) همه آنچه که لازم است در مورد برتها بدانید را به شما میگوید.
اولین قانون در مورد برتها: قوانین برای شکسته شدن هستند
برتها یکی از گروههای جامعه بیدیاسام هستند که پیچیدهاند و کمتر درک شدهاند. آشنایی ما با اصطلاح برت به طور معمول از رفتار یک کودک لوس میآید. به این ترتیب است که برت یک احساس منفی به خودش میگیرد. گرچه در سادومازوخیسم معنای برت متفاوت است و درک ما از یک برت در فضای کینکی چندان با حیوانات یا کودکان متفاوت نیست.
برت کیست؟
برت کسی است که از سرکشی، نافرمانی و حاضرجوابی جلوی پارتنرش لذت میبرد. معمولا او با سرخوشی این کار را میکند. این رفتار ممکن است واکنشهای متنوعی از طرف پارتنر به همراه داشته باشد. برت بودن ممکن است موقتی باشد یا حتی طولانی مدت. برای بعضیها برتبازی صرفا در طول جلسه BDSM است، برای دیگران به عنوان بخشی از هویت آنها تعریف میشود. اغلب اوقات برتها سابهایی هستند که هویت خودشان را برت میدانند، گرچه دامیننتها هم میتوانند در جای خودشان حسابی برت (لوس) باشند! در ضمن اصطلاح برت ربطی به جنسیت ندارد هرکسی میتواند برت باشد.
وقتی به یک برت دستور میدهید، به شما میخندند. به نحوه دستور دادن یا درخواست کردن شما گیر میدهند و به زبان ساده، او زیاد «نه» میگویند. این موارد مثالهایی از برت بودن هستند. اما هیچکدام از این رفتارها به نوبه خودشان برت نیستند، بلکه در یک چارچوب خاص طعم برت میگیرند. بسیاری از کینکها ریشههای روانشناسانه دارند، در نتیجه درک انگیزههای پشت آنها میتواند به برقراری ارتباط بهتر با شخص مورد نظر مفید باشد.
انگیزه یک برت
درک یک برت وابسته به درک انگیزههای اوست. یک اشتباه عمومی در مورد برتها وجود دارد، اینکه تمام برتها تشنه تنبیه هستند یا آرزوی رام شدن است. این مورد ممکن است برای برخی درست باشد ولی قطعا برای همه درست نیست. برت به دلایل زیادی ممکن است لوس بازی در بیاورد یا آشوب به پا کند و فقط یکی از دلایل این میباشد که هوس تنبیه کرده است. برای درک برت باید انگیزههای او را درک کنید. این انگیزه او است که واکنش شما را تنظیم میکند و چه بخواهید رفتارش را تغییر دهید، چه بخواهید همین شکل را ادامه بدهید. کلید اصلی برای رابطه با یک برت اینجاست که کنارش باشید نه علیه او.
توجه:
بعضی برتها توجه صد در صد میخواهند. آنها نیاز دارند آشوبی که به پا میکنند، زیبا دیده شود. ممکن است لازم باشد برای اصلاح رفتارشان خویشتن داری کنید یا توجه بیشتری به او بدهید.
اعتماد:
سرکشی کردن برتها در بسیاری اوقات آزمایشی است که ببینند آیا لیاقت اعتمادشان را دارید؟ یا فقط وقتی مطیع هستند کنارشان میمانید؟ صبر، وفاداری، حضور مداوم مواردی ضروری برای به دست آوردن اعتماد یک برت است. اگر بتوانید رفتار برت را تحمل کنید و توجه و شخصیت خودتان را حفظ کنید، به احتمال زیاد از این مرحله عبور خواهید کرد.
اقتدار:
امتحان کردن میزان سلطه شما برای اینکه کمی قدرت برای خودش دست و پا کند هم انگیزه نوعی از برتهاست. قوانین سختگیرانه را به هم میزنند و دلشان میخواهد حس کنند کنار شما هستند و نه پایینتر از شما! برای این نوع برت فضایی فراهم کنید که بتواند مقتدر باشد و «نه» بگوید تا راضی شود.
قلاده:
برخی برتها ممکن است سرکشی کنند به این امید که رام شوند یا قلادهشان محکمتر شود. رام شدن برای هر برت ممکن است متفاوت باشد. به هر حال، بعضیهایشان ممکن است تا آخر گربههای خیابانی بمانند که در خانهای گیر افتادهاند!
تنبیه:
وقتی تنبیه لذتبخش باشد باید اسمش را گذشت دردلذت! تمایل به تنبیه میتواند برای این برت انگیزه اصلی باشد، برای برتهایی که عاشق تنبیه هستند، حتما از قبل قوانین و تنبیههای متناظرشان را مشخص کنید.
چالش:
سرکشی کردن ممکن است اصلا به هدف خاصی نباشد بلکه خود چالش هدف باشد. این نوع احتمالا با برت اقتدارطلب رابطه نزدیکی دارد. این چالش ممکن است ذهنی، زبانی یا فیزیکی باشد! این نوع برت ممکن است از یک چالش دایمی بر سر قدرت یا حتی جابهجایی موقت نقشها لذت ببرد، شبیه آن چیزی که در بازی مبارزه بر سر قدرت میشود دید.
اگر برت به روشی که برای تشویق و تنبیه انتخاب کردهاید پاسخ مناسب نشان نمیدهد، احتمال روش شما اشتباه است!
برای رابطه با یک برت در مورد چه چیزهایی باید صحبت کنید؟
کلید اصلی هر نوع رابطه موفقی گفت و گو است. در مورد BDSM همین شرایط نیز وجود دارد و شما اگر میخواهید با یک برت وارد رابطه شوید باید سوالاتی برای شناخت بهتر او، بپرسید.
چطور باید احترام تو را به دست آورد؟ چه چیزی باعث میشه کسی احترام تو را از دست بده؟
دوست ندارید از قبل بدانید چطور میتوانید مورد احترام کسی باشد؟ به جای دارت پرت کردن، از خودش بپرسید و با ارزشهای او آشنا شوید. مخصوصا اگر اعتماد یکی از منابع انگیزش برت شما باشد، پرسیدن این سوال و درک پاسخ میتوانند بسیار در اطاعت این برت از شما تاثیرگذار باشد.
قبل از اینکه سابمیسیو کسی باشی، به چه چیزی نیاز داری؟
اکثر برتها همان اول کار مطیع کسی نمیشوند. اگر همان اول کار دستور بدهید به شما بگویند ارباب، به شما خواهند خندید. نشان بدهید که صبورید و حاضرید وقت بگذارید و شایستگی اطاعت آنها را دارید، چون اطاعت یک برت به آسانی به دست نخواهد آمد.
دوست داری چطور نقد یا راهنمایی بشی؟
اگر بخواهیم در یک کلمه برت را توصفی کنیم، آن «دقیق بودن» است. اگر برت باشید شاید بتوانید این نکته را بیرون از بیدیاسام هم ببینید. آیا ترجیح میدهید دستورالعمل دقیق داشته باشید یا صرفا یک هدف برای شما مشخص کنند و کاری نداشته باشند چطور به آن میرسید؟ نقد و راهنمایی هر دو میتوانند ابزار اعمال قدرت باشد، در نتیجه بهتر است برت خود را توجیه کنید و درک کنید که چطور میخواهید این قدرت را اعمال کنید.
با برت بازی دنبال چه چیزی از من میخواهی؟
نمیدانید انگیزه برت چیست و چطور باید واکنش نشان دهید؟ از او بپرسی! وقتی برت میگوید «مجبورم کن» آیا واقعا میخواهد مجبورش کنید یا دنبال این است که قدرت خودش را نشان بدهد؟
نظر لولا جین به عنوان یک برت با تجربه
در نهایت، برتها به درد همه نمیخورند. ما برتها مناسب سلیقههای خاصی هستیم و برای کسانی که از ما لذت میبرند، لذت بخش و دلنشین هستیم.
چه کسی از یک برت لذت میبرد؟ کسی که دنبال یک چیز تکراری نیست، میخواهد به چالش کشیده شود، صبور و ریزبین است و بدش نمیآید یک سابمیسیو بازیگوش داشته باشد. برتها اغلب مثل پازل یا بازی شطرنج هستند، گاهی ممکن است به شما کلید را بدهند یا شما را راهنمایی کنند و گاهی هم هیچ کلید و راهنمایی کمکی به شما نخواهد کرد. در هر حال «من یک برت هستم و قوانین را نمیسازم، من قانون را میشکنم!»
چند توصیه به دامیننتها برای کنترل برت
مستر BAAD: نسل جدیدی از کسانی که به سبک بیدیاسام زندگی میکنند به بلوغ رسیدهاند، اگر به دغدغههای آنها توجه نکنیم از مرحله پرت خواهیم بود. من شرایط خاصی دارم و میتوانم به سوالات بیستسالهها جواب بدهم، چون ساب من که با من زندگی میکند، متولد سال ۲۰۰۰ هزار به بعد (نسل زد) است. اگرچه از تعمیم متنفرم، ولی باید پذیرفت احتمال برخورد با برتها میان کسانی که تازه وارد این سبک زندگی شدهاند بیشتر است تا بین باتجربهترها، در واقع منظورم سابها و دامهایی است که سن بیشتری دارند. یک سوال از من پرسیده شده که میتواند به شما هم در مواجهه با برتها کمک کند.
سوال این است:
من یک خانم دامیننت جوانم و بردهام درست رفتار نمیکند. به نظرم دلش میخواهد برده خوبی باشد، ولی نمیدانم چطور مجبورش کنم اطاعت کند. من رو راهنمایی کنید!
بدون داشتن اطلاعات کامل جواب دادن به چنین سوالی سخت است. ولی این واقعیت که شما به این فرد میگویید برده خودتان، نشان میدهد که میخواهید از شما اطاعت کند، مشکل از همینجا شروع میشود.
به نظرم اگر بگوییم برده شما «برت» است از اصطلاح درستی استفاده کردهایم. من اینطور فهمیدهام که در کل دو جور برت وجود دارد. اولین نوع برت کلا هیچ علاقهای به درست رفتار کردن یا به قول معروف «تربیت شدن» ندارد. تغییرات رفتاری از ذهن چنین برتی بینهایت دورند. آن چیزی که این برت را تحریک میکند نافرمانی و تنبیه است. برای این برت «تنبیه» اصلا عامل بازدارنده نیست، بلکه جایزه است. از آنجا که تنبیه برای این برت جایزه است، هر بار که تنبیهش میکنید در واقع رفتارش را تشویق کردهاید و او دقیقا همین را میخواهد.
اگر برده شما چنین برتی است، و هر دو از این بازی لذت میبرید، خب چه بهتر، لذتش را ببرید. این نوع برت احتمالا تا وقتی دلش تنبیه نخواهد سرکشی نخواهد کرد. وقتی این شکل از رابطه به عنوان وجه اصلی رابطه بیدیاسامی شما تثبیت شود، دیگر شاید نتوانید تغییرش دهید. اما چرا تغییر؟ هر دو دارید لذت میبرید. «تو پسر بدی بودی و باید اسپنک شی!» این یکی از محبوبترین بازیهای بیدیاسامی است.
اما اگر میخواهید یک برده مطیع و رام داشته باشید، الگوی بالا برای شما راهگشا نخواهد بود. چون نه فقط به برده انگیزهای برای نافرمانی میدهد، بلکه بهانه هم دست دامیننت میدهد تا فورا صحنه اسپنکینگ برپا کند. با خودتان صادق باشید. اگر از این وضعیت لذت نمیبرید و میخواهید برت نوع اول خودتان را تربیت کنید، این الگو را باید در نطفه خفه کنید.
تنبیههای غیر فیزیکی
برایش توضیح دهید که سرکشی لزوما منجر به اسپنک نمیشود. تنبیههای جدیدی اختراع کنید که سابمیسیو شما واقعا از آن بیزار باشد. مثلا یک هفته از تلویزیون محرومش کنید. اجازه ندهید پورن ببیند. (خب این هم تنبیه خلاقانهای است!) اگر از اسپنک شدن با کفگیر متنفر است با کفگیر اسپنکش کنید. به طور خلاصه: گزینه لذت را از سرکشی او حذف کنید. نباید فکر کند سرکشی برایش لذت به همراه خواهد داشت.
کلید این است که تنبیه را از لذت جدا کنید. در ضمن برده شما باید یاد بگیرد راههای دیگری هم برای رسیدن به اسپنک مورد نظرش به جز سرکشی هست، مثلا اجازه بدهید خودش تقاضای اسپنک کند. وقتی اسلیو برت شما بفهمد که مجبور نیست سرکشی کند تا به تنبیه لذیذ مورد نظرش برسد، شما مهمترین انگیزه برای سرکشی را حذف کردهاید. حتی میتوانید گاهی «برت» را به شکل یک بازی رول پلی اجرا کنید، ولی اینبار هر دو میدانید مشغول رول پلی هستید و ساب شما باید در بقیه لحظات کاملا مطیع باشد.
نوع دوم برت نافرمانی و سرکشی میکند چون درست تربیت نشده است و یا اینکه در ساب بودن تازه کار است، باید تجربه کسب کند. اگر برده شما شامل این مورد میشود، تربیتش بسیار سادهتر خواهد بود. در این حالت «لذت برت بودن» دیگر بخشی از رابطه نیست، بلکه در این وضعیت برت اصلا دلش نمیخواهد، برت باشد. او در واقع دارد تقاضای کمک میکند.
من معمولا یک سری قوانین دقیق معین میکنم. روی مواردی که الان او سرکشی میکند تاکید میکنم. خیلی از سابها دوست دارند دقیقا بدانند از آنها چه انتظاری میرود، نه یک انتظار مبهم که باید مطیع باشند. بعد باید برای آنها توضیح داد که شکستن این قوانین چه تنبیههایی به دنبال خواهد داشت. تنبیه باید چیزی باشد که او حقیقتا از آن بترسد. از بستن چستیتی تا مکیدن پستانک در یک مکان عمومی! تنبیه باید قاطع باشد و از قبل مشخص باشد، به هیچ وجه اجازه ندهید خطایی بدون تنبیه بماند.
وقتی برده سریع و قاطعانه تنبیه شود، بعید است دوباره آن قانون را بشکند. قاطع بودن قوانین و واضح بودن قوانین مبنای هر نوعی از تربیت است. اگر به این ترتیب با برت خود روبرو شوید، به زودی به جای برت یک برده مطیع و فرمانبر خواهید داشت.
به عنوان یک دامیننت تجربه رابطه با برتها را داشتهام. چنین رابطهای برای من جذاب زیادی ندارد و انگیزهای برای انجام آن ندارم. اما برت بودن در حد کم و گاهی اوقات، برای مثال ساعتی از شب، برای من لذت بخش است.
اونتاشگال . اسفند ۱۴۰۰ . سال ۱۴۰۱ و آغاز قرن ۱۵ مبارک
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
میسترس سیکا از ۱۰ چیزی که یک دامیننت انتظار دارد که یک ساب میسیو بدون اینکه به او گفته شود بداند، صحبت میکند. چیزهای عمومی که حداقل اطلاعات و علایق یک سابمیسیو برای شروع یک رابطه سادومازوخیسم است. همچنین از لزوم نگاه برابر به یک سابمیسیو توسط دامیننت میگوید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش رابطه ارباب و برده قرار دارد و در وبلاگ خانم سیکا انتشار یافته است. ترجمه توسط میترا انجام شده است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
شما نمیتوانید دامیننت خود را در گوشهای قرار دهید و زمانی که به او نیاز داشتید، بیرون بیاورید. حتی در مواقعی که فکر میکنید به او نیاز ندارید، او را در اولویت خود قرار دهید. زیرا حقیقت این است که، حتی در آن مواقع، شما ناخودآگاه به او نیاز دارید، فقط از آن آگاه نیستید.
۲. دامیننت دارای احساسات است
یک مستر یا میسترس نیز احساسات دارد و نیاز دارد که آنها را بپذیرید. اینترنت این کلیشه مسموم از فرد دامیننت را به عنوان یک چهره آرام، سرد و بی عاطفه معرفی کرده است که همیشه فقط مسئول و تابع خود است.
بسیاری از افراد ساب میسیو با دیدن یک لحظه ضعف یا شک کردن دامیننتشان به خود، وحشت یا اشک ریختن او، تعجب میکنند در حالی که لازم است قبول کنید که دامیننت شما انسان است و به تلاشی که او برای قوی بودن و اعتماد به نفس در ۹۹٪ مواقع انجام میدهد، باید احترام بگذارید.
۳. بهتر از دیگران او را بشناسید
اگر دامیننت شما مشکلات عاطفی یا حتی مسئلهای بی اهمیت مانند یک روز بد در دفترکار داشته، بهتر است قبل از دوستانش آن را درک کنید. اگر علاقهای به بیان ندارد، به او فشار نیاورید.
۴. به او اجازه دهید همه چیز را کنترل کند
این مسئولیت اوست. مسئولیت شما این است که اطاعت کنید. به او اجازه دهید شما را کنترل کند.
۵. از قوانین پیروی کنید
دامیننت شما قوانین، تکالیف، تشریفات و موارد دیگر مختلفی را برای یک هدف میسازد. این هدف ممکن است همیشه برای شما واضح نباشد. لزومی هم ندارد که شفاف باشد. به اینکه او میداند چه میکند اعتماد داشته باشید و این واقعیت را بپذیرید که هر روز تسلیم شدن در مقابل قوانین او، کار سختی است. اگر مایل به انجام این مسئله نیستید، پس باید کمی جستجو و ارزیابی کنید که گرایش شما واقعاً چقدر عمیق است.
۶. به یاد داشته باشید که او متعلق به شماست
این مسئله همیشه متقابل است. همانطور که او انتظار فداکاری، تعهد و وفاداری کامل شما را دارد، شما هم حق دارید که از او انتظار این موارد را داشته باشید همانطور که او باید هر روز آن چیزها را از شما دریافت کند، شما نیز باید هر روز آنها را از او دریافت کنید.
۶. از کاری که او برای شما انجام می دهد قدردانی کنید
شما باید قدردانی را به دامیننت خود نشان دهید. دامیننت بودن (مخصوصاً در یک رابطه روزمره و نه پراکنده) کار سختی است. به او ثابت کنید این که شما را لایق آن همه زحمت، مدیریت و انرژی میداند، چقدر برای شما ارزشمند است.
۸. در روابط BDSM مراقب شرایط مختلف باشید
آیا به عنوان سابمیسیو میتوانید گاهی بداخلاق باشید؟ بله. دامیننتی که در مواقعی چنین چیزی را از فرمانبردار خود نمیپسندد، مشکلات اعتماد به نفس قابل توجهی دارد. اما راجع به رفتار طعنه آمیز یا به عمد برت باید بگوییم که ایده خوبی نیست. اصلا ایده خوبی نیست.
۹. به اندازه احترامی که می گیرید، احترام بگذارید.
اگر او، علیرغم اینکه رابطه شما از بیرون ممکن است وانیلا به نظر برسد، به شما نشان می دهد که برای شما بالاترین احترام را قائل است، پس این احترام را به او برگردانید. اگر به این نتیجه رسیدید که او برای شما احترام زیادی قائل نیست، ممکن است بخواهید رابطه خود را ارزیابی کنید و احتمالاً از آن بگذرید.
۱۰. مهمتر از همه، تسلیم بدون قید و شرط
او انتظار دارد که شما کامل و بدون قید و شرط تسلیم او باشید، به جز مواردی که شما دو نفر ازقبل، به صورت مساوی در مورد آنها مذاکره کردهاید. اما پس از پیشنهاد و ارائه اختیار خود به او، او حق و ادعای کامل را برای تمام امور شما دارد. شما نمیتوانید تسلیم و مطیع شدن خود را به صورت انتخابی انجام دهید. شما نمیتوانید فقط در موقعیتهای ساده یا فقط وقتی که روی مود هستید تسلیم او شوید. هیچ مقیاس و اندازهای برای اطاعت شما وجود ندارد. اگر نمیتوانید صادقانه به خودتان بگویید که با تمام وجود همه چیز را قبول کردهاید، پس این واقعیت را بپذیرید که این به این معنی است که اصلاً در این بازی نیستید و عاقلانه تصمیم بگیرید که در مورد آن چه کاری انجام دهید.
نکات مورد توجه از نگاه میسترس سیکا
دامیننتها و سابمیسیوها با هم برابرند. هیچ اما و اگری وجود ندارد. فقط به این دلیل که من دامیننت و مسئول هستم، این واقعیت را رد نمیکند که سابمیسیو من به عنوان یک شخصیت اجتماعی، با من برابر است. این موضوع مهمی در رابطه است، در رابطه سادومازوخیسم یا D/s به دو نوع آدم نیاز است تا یک رابطه D/s به درستی کار کند، یک Dominant و یک Submissive.
این فراتر از نیاز به یک دامیننت و یک سابمیسیو در یک رابطه D/s برای ایجاد برابری است. هر فردی در هر نوع رابطهای که با هرکسی که با او در ارتباط هستید، دارای مجموعهای از انتظارات، قوانین و اولویتها است که ما در مورد یکدیگر میشناسیم. روابط BDSM هم تفاوتی ندارد.
این استدلال را زیاد شنیدهام که «من دامیننت هستم، بنابراین قوانین، انتظارات و اولویتها را من مشخص میکنم». خب خوش به حال شما، اما آیا همه ما دامیننتها این کار را نمی کنیم؟ بله، اما فقط احمقها متوجه نمیشوند که ما فقط میتوانیم این قوانین و انتظارات و اولویتها را برای پارتنری تعیین کنیم که به عنوان یک انسان برابر، قوانین، درخواستها و اولویتهای خودش را دارد که به آن نیاز دارد. به همان اندازه که یک فرد دامیننت از یک سابمیسیو انتظار دارد که از قوانین، انتظارات و اولویتهای خود پیروی کند، یک فرد دامیننت نیز باید مایل به انجام همین کار برای یک سابمیسیو باشد. هر دو طرف به این مورد در یک رابطه نیاز دارند. بله، سابمیسیو میخواهد قوانین و مجموعهای از اولویتها و انتظارات را برای او تعیین شود، اما آنها همچنین نیازهای خاص خود را دارند که یک دامیننت باید آنها را برطرف کند. قبل از اینکه در خود فرو رویم و فکر کنیم «بله آنها به ما نیاز دارند»، فراموش نکنیم که به همان اندازه که آنها به ما نیاز دارند، ما نیز به آنها نیازمندیم.
این درخواست و انتظارات است که دامیننت و سابمیسیو را برابر میکند. این خود واقعیت است که برای ایجاد یک رابطه D/s به یک شریک دامیننت و یک شریک سابمیسیو نیاز است که آنها را برابر میکند.
نصیحتی برای افراد دامیننت و سابمیسیو
اگر میخواهید شریک زندگی شما را خوشحال کند و هر کاری که میتواند برای پرورش شما انجام دهد؟ همیشه این مورد را رعایت کنید. دامیننت ها بیایید با حقیقت روبرو شویم، ما میخواهیم یک سابمیسیو تحت کنترل ما باشد، کسی باشیم که مورد توجه و تحسین قرار میگیرد، به او خدمت و مراقبت میشود، همانطور که ما میخواهیم از ما مراقبت شود.
اما چه چیزی ما را از افراد مطیع خود خاصتر میکند که نمیتوانیم همین کار را انجام دهیم و با آنها به گونهای رفتار کنیم که آنها را بالا ببرد و به آنها را به همان اندازه که آنها باعث میشوند ما احساس خاص بودن کنیم، احساس خاص بودن بدهد؟
و جمله «او عاشق ساک زدن است» مزخرف است. در حالی که برخی از موارد استثنا وجود دارد، اما زنان طعم منی را به عنوان یک رژیم غذایی ثابت دوست ندارند و چیزهای دیگری به جز مکیدن مدام آلت شما در ذهن خود دارند.
البته این بدان معنا نیست که بخواهید آنها این کار را متوقف کنند. این بدان معنی است که آنچه آنها میخواهند و نیاز دارند به احتمال زیاد با آنچه شما میخواهید متفاوت است. این بدان معنا نیست که آنها هیچ علاقهای یا حتی تمایلی برای جلب رضایت شما و برآورده کردن خواستهها/نیازهای شما ندارند، بلکه در واقع به همان توجهی که به ما نشان میدهند متقابلا نیاز دارند.
ممکن است برخی از شما که این مقاله را میخوانید ، از خود بپرسید، خب چگونه همان توجهی که آنها به ما نشان میدهند را نشان دهم؟ پاسخ ساده است، از ساب میسیو خود بپرسید!
زمان کافی اختصاص دهید و هر چند وقت یک بار از آنها بپرسید که می خواهند چه کاری انجام دهند، یا حتی بهتر است سعی کنید پارتنر خود را آنقدر خوب بشناسید که مجبور نباشید بپرسید، و بدانید که چه باید بکنید.
سابمیسیوی که به جای موجودی پایین مرتبه با او به عنوان یک انسان برابر رفتار میشود، بیشتر مستعد این است که به اطمینان بیشتری به خود و جسارت بیشتری داشته باشد، بنابراین بهتر میتواند موقعیتهایی را که شما برای مراقبت از او حضور ندارید، مدیریت کند.
ممکن است برخی از شما تصور کنید که یک سابمیسیو نباید این گونه باشد. به نظر من وظیفه اصلی شما به عنوان یک دامیننت این است که بتوانید سابمیسیو خود را قویتر و بهتر از زمانی که با شما آشنا شد به جامعه تحویل دهید تا در صورت لزوم بتواند به تنهایی روی پای خودش بایستد. به هر حال هیچ رابطهای برای همیشه ماندگار نیست، حتی اگر مرگ را دلیل جدایی در نظر بگیرید، مطمئن شوید که سابمیسیو شما میتواند به وقت آن به تنهایی دوام بیاورد.
اونتاشگال . اسفند ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
برخی افراد تصور میکنند اشخاص چاق رغبت کمتری به انواع فعالیت جنسی نشان میدهند اما فکر میکنم زمان آن رسیده این موضوع را تغییر دهیم! من در اینجا لیستی از بهترین پوزیشنهای سکس برای افراد چاق را ارائه می کنم تا کمک کنم رابطه خود را لذت بخشتر کنید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی کانال چهارم، صداقت قرار دارد و در دسامبر ۲۰۲۱ در وبلاگ زوج تیم و ساندرا انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
توجه کنید که هیچکس حق قضاوت کردن شما به خاطر وضعیت ظاهری و جسمیتان را ندارد. اینکه تصمیم بگیرید، خواسته یا ناخواسته، چه وزنی داشته باشید به خودتان مربوط است.
اگر پوزیشنهایی که در ادامه آمده را امتحان کنید، خواهید دانست که اضافه وزن خیلی محدودتان نمیکند. شما میتوانید بدون توجه به اضافه وزن و فرم بدنتان سکسی لذت بخش را تجربه کنید. برای این کار تنها باید تا انتهای این مقاله را مطالعه و از ناحیه امن خود خارج شوید.
۱. خوابیده به پشت
ممکن است این وضعیت جذابترین پوزیشن نباشد، اما سکس باید بتواند به شما حس خوب دهد، نه این که خود را در پیچیدهترین وضعیتها قرار دهید. در اینجا می بینید که چرا میشنری باید انتخاب اولتان باشد:
از آنجایی که در این حالت پارتنر صورت شما را میبیند نه بدن، ممکن است اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید. ارتباط چشمی ممتد احساسات را عمیقتر میکند و اجازه میدهد خود را در احساسات غرق کنید. از این که شبیه یک پورن استار به نظر نیایید خجالت نکشید – پورن واقعیت نیست و اگر سعی کنید ادای آن را در آورید، تمام لذتها نابود میشوند.
مزیت دیگر پوزیشن میشنری، به پشت خوابیدن است، لذا شکمتان مزاحمتی ایجاد نمیکند. این پوزیشن به شما اجازه میدهد به خوبی ریلکس کرده و بدون هرگونه مزاحمت از سکس لذت ببرید. برای بیشتر کردن لذت، معاشقه را به خوبی انجام دهید. بگذارید پارتنر انگشتتان کند و گردنتان را ببوسد.
نکته حرفهای: برای دخولی راحتتر، میتوانید بالش کوچکی زیر لگن خود قرار داده و شکم را دورتر کنید.
چگونه انجامش دهید:
ابتدا خانم به پشت خوابیده و پاهایش را باز کند، سپس آقا در میان پاهای خانم قرار گرفته و دخول را انجام دهد.
۲. داگی استایل
از آنجایی که در این حالت شکم آویزان میشود، ممکن است ایده سکس روی چهار دست و پا کمی ناراحت به نظر برسد. با این حال، داگی یکی از بهترین پوزیشنها برای زوج های چاق است چون حواس پارتنر کاملا پرت نگاه کردن به کونتان خواهد شد و به چیز دیگری دقت نخواهد کرد. به علاوه، اگر پارتنرتان نیز اضافه وزن داشته باشد، این زاویه نسبت به سایر پوزیشنها به شما امکان دخولی عمیقتر را میدهد.
از آنجایی که داگی پوزیشنی فیس تو فیس نیست، میتوانید قوه تخیل را رها ساخته و خود را در هر سناریویی که بیش از همه تحریکتان میکند تصور کنید. اگر هم علایق کیتی مشترک دارید، میتوانید در قالب رول پلی به سکستان هیجان بیشتری ببخشید.
نکته حرفه ای: با قرار دادن جسمی نرم زیر آرنج و زانوان خود از اذیت شدن این نواحی جلوگیری کرده و لذت بیشتری ببرید.
چگونه انجامش دهیم:
ابتدا خانم به صورت چهار دست و پا نشسته و بالشتی کوچک زیر آرنجهای خود میگذارد. سپس آقا در پشت سر او قرار گرفته و دخول را انجام میدهد. همچنین خانم با بازتر کردن پاهایش و عقب دادن باسن میتواند دخول را آسانتر کند.
۳. به پهلو
چه کسی می گوید پلاس سایز بودن سکسی نیست؟ این پوزیشن به شما نشان می دهد در پلاس سایز بودن نیز مزیت هایی نهفته است.
نکته اول این که اسپونینگ یا به پهلو پوزیشنی فوق صمیمی است که تفاوت چندانی با بغل کردن عادی ندارد.
دوم این که هیچ چیزی بهتر از فشار دادن یک شکم نرم متکا مانند نیست – این کار می تواند به پارتنرتان حس راحتی و برقراری ارتباط دهد که از یک سکس وحشی هم هاتتر است.
به علاوه، پوزیشن به پارتنرتان اجازه می دهد به آسانی دخول کند و بدون مزاحمت شکم، همزمان سینه هایتان را در دستانش بگیرد. همچنین نزدیکی شدید از سُر خوردن آلت به بیرون نیز جلوگیری میکند، در حالی که در بسیاری از پوزیشنها این اتفاق رخ می دهد.
در نهایت، از آنجایی که در این حالت شما به یک سمت دراز کشیدهاید، میتواند گزینهای مناسب برای افراد چاق با دردهای زانو باشد.
چگونه انجامش دهیم:
هر دو پارتنر در کنار هم به یک سمت دراز میکشند. پارتنر خانم پای رویی خود را کمی بلند میکند تا دسترسی مناسب را ایجاد کند، پارتنر آقا باید خود را کمی از خانم پایینتر بیاورد تا بتواند به آسانی دخول را انجام دهد.
۴. ایستاده
سکس در حالت ایستاده ممکن است چالش برانگیز باشد اما غیرممکن نیست. در واقع از سایر پوزیشنهایی که در آن ها تمام وزن خود را روی پارتنرتان انداخته و با سینههایتان نفسش را بند میآورید بهتر است. از آنجایی که این پوزیشن خیلی هات است، میتواند هیجان زندگی شما را از چیزی که باید خیلی بیشتر کند!
راحت ترین راه برای انجام این پوزیشن این است که بچرخید و به یک دیوار تکیه دهید، مثل پوزیشن داگی. اینگونه پارتنر به تمام پشت شما دسترسی دارد و اگر باسنتان را عقب دهید می تواند از پشت دخول را انجام دهد. همچنین اگر قصد کاهش وزن دارید این پوزیشن عالی است. فقط به این فکر کنید که انجام دادنش در حمام چقدر سادهتر خواهد بود.
نکته حرفهای: این پوزیشن برای رابطه اورال نیز عالی است، پس از این که قبل از پارتنرتان زانو بزنید یا از او بخواهید قبل از دخول (به یاد داشته باشید، سکس فقط فرو کردن نیست) برای شما بلیسد، خجالت نکشید.
چگونه انجامش دهیم:
روبروی دیوار بایستید به سمت جلو خم شوید، از پارتنرتان بخواهید پشت سر شما قرار گرفته و دخول را انجام دهد.
۵. دختر کابوی
با وجود این که سکس در حالت بالا قرار گرفتن ممکن است شما را پر از وحشت کند، باید این پوزیشن را امتحان کنید.
اگر ظاهر خود را نپذیرید، همیشه برای آرامش در جنگ خواهید بود و سکس به یک کابوس تبدیل می شود. آنچه جامعه درباره چاق بودن به شما میگوید را فراموش کنید و در عوض بر روی ارتباط خود و پارتنرتان تمرکز کنید.
بهترین مزیت این پوزیشن، دخولی عمیق و امکان برقراری ارتباط چشمی است. همچنین این یکی از بهترین پوزیشنها برای زوجهایی است که به بازی قدرت علاقه دارند. شما می توانید چوک کردن پارتنر خود و زمزمه کردن واژههایی درتی در گوشش را امتحان کنید.
اگر حس میکنید شکمتان مزاحمت ایجاد میکند، میتوانید برخی چیزها را تغییر داده و پوزیشن دختر سوارکار معکوس را امتحان کنید. در این حالت وزن خود را روی ساعدها میاندازید. همچنین اگر پارتنرتان نیز اضافه وزن داشته باشد این پوزیشن عالی است، چون می توانید بدون اعمال فشار بر روی شکمش کمی به جلو متمایل شوید. در این زاویه نیز میتوانید تحرکی مستقیم نقطه جی را داشته باشید که فوق العاده است!
چگونه انجامش دهیم:
پارتنرتان به روی تخت میخوابد، شما بر روی لگن او نشسته و دخول را انجام میدهید. اگر هر دو اضافه وزن دارید بهتر است حالت معکوس را امتحان کنید.
۶. روی میز
پوزیشن تیبل تاپ یا روی میز پوزیشنی دیگر است که در آن شکم شما مزاحمتی ایجاد نمیکند. به علاوه، فضای زیادی نیز برای استفاده از اسباب بازیهای جنسی و افزایش لذت و تنوع به شما میدهد.
تیبل تاپ پوزیشنی که است که ممکن است بسیاری از اشخاص چاق از آن بترسند. ممکن است نگران این باشید که میز نتواند وزن شما را تحمل کند یا همسایه از پنجره شما را در این حالت ببیند؟!
اما یادتان باشد، چاق بودن نباید باعث این شود که خود را در اتاق خواب قایم کنید. سکس در آشپزخانه یا پذیرایی به شما امکان خروج از ناحیه امن را داده و اینگونه میتوانید سطوح بالاتری از لذت را تجربه کنید.
چگونه انجامش دهیم:
به پشت روی میز دراز کشیده و پاهای خود را باز کنید، پارتنر بین پاهای شما بایستد و به آرامی دخول را انجام دهد. میتواند برای کنترل بیشتر دستش را بر روی لگن شما بگذارد. همچنین میتوانید پوزیشن پروانه را نیز امتحان کنید، برای این کار باید پاهای خود را روی شانههای پارتنرتان قرار دهید. این کار امکان لذت از دخولی بهتر و عمیق تر را فراهم میکند.
۷. پرتزل
پرتزل نیز پوزیشنی ایده آل برای زوجهای چاق است، زیرا امکان دخولی عمیق و صمیمیتی بیشتر را تحت عنوان کلید طلایی سکس عالی فراهم می کند. از آنجایی که در این حالت بدن خود را کمی چرخانده و شکم را به یک سمت متمایل میکنید، دسترسی پارتنر به واژن راحتتر میگردد. این زاویه برای سکس اورال و تحریک کلیتوریس نیز عالی است. یادتان باشد، معاشقه به اندازه دخول اهمیت دارد و اگر درباره بدن خود اعتماد به نفس ندارید، میتواند در ریلکس شدن کمک شایانی کند.
پرتزل یکی از بهترین پوزیشنها برای زوجهای دارای اضافه وزن است زیرا پوزیشن بدن برای تحریک نقطه جی فوق العاده است. میتوانید بالشتی زیر لگن خود گذاشته و اینگونه دخول را عمیقتر کنید. حتی میتوانید زاویههای مختلف را امتحان کنید. یک ویبراتور نیز به این ترکیب اضافه کرده و هنگام ارگاسم در چشمان پارتنرتان زل بزنید – این کار دیوانهاش میکند!
چگونه انجامش دهیم:
به پهلو دراز کشیده و یک پا را بلند کنید، پارتنر در مقابلتان زانو زده و پای شما را روی لگن خود میاندازد.
با لذت سکس کنید
امیدوارم که از این راهنما و پوزیشنها لذت برده باشید. خیلی از زوجهای دارای اضافه وزن از ترس عجیب یا غیر لذت بخش بودن سکس ندارند. اما به یاد داشته باشید که برای سکس خوب لازم نیست حتما درصد چربی پایینی داشته باشید.
شما میتوانید با پوزیشنهای مخصوصی که گفتیم، سکسی جذاب را تجربه کنید.
بدن هرکس با دیگری متفاوت است و و عوامل لذت بخش برای هر شخص متفاوتند، پس به آنها فرصت تجربه دهید. ذهن و افکار شما تاثیر بیشتری نسبت به فرم بدنتان بر روی سکس، لذت بردن و آرامش شما میگذارد. به خود افتخار کنید و از آن لذت ببرید.
اونتاشگال . بهمن ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
داشتن قرارداد و توافقنامه برای انجام رابطه BDSM به یک عمل جذاب و هیجانانگیز تبدیل شده است. هرچند نوشتن قرارداد برای انجام سادومازوخیسم الزامی نیست اما بودن آن میتواند به رفع بسیاری از سوتفاهمها منجر شود. باید بدانید که در رابطه ارباب و برده، مرز بین لذت و تجاوز به باریکی یک مو است.
دامیننت باید به خوبی بداند چه چیزهایی برای سابمیسیو لذت بخش هستند و چه چیزهایی در حکم تجاوز و همچنین سابمیسیو باید به صورت شفاف دامیننت خود را با علایق و امیالی که دارد آشنا کند تا هر دو بتوانند به شیوهای خاص یک لذت ویژه را بچشند. عموما به دلیل عدم تجربه و عجله کردن، افراد به خوبی امیال یکدیگر را کشف نمیکنند و ممکن است رفتاری صورت بگیرد که اصلا باب میل نباشد. هدف از رابطه ایجاد لذت و کسب یک تجربه شیرین است نه به کسی تعرض کردن.
قرارداد رابطه سادومازوخیسم (BDSM Contract) با همین هدف تنظیم میشود. طرفین به خوبی در مورد علایق یکدیگر صحبت میکنند و میتوانند در یک جلسه تشریفاتی برای مدت زمان مشخص یک توافق امضا کنند! قرارداد BDSM فاقد ارزش حقوقی بوده و در هیچ دادگاهی قابل استناد نیست؛ صرفا اگر یکی از طرفین دیگری را متهم به تجاوز کند، از مفاد آن میتوان به عنوان مدرکی برای رد اتهام در هر دادگاهی استفاده کرد.
همزمان با دومین سال تولد وبلاگ اونتاشگال، متن کامل یک قرارداد BDSM در اختیار شما مخاطبین گرامی قرار میگیرد. این قرارداد بدون در نظر گرفتن جنسیت دامیننت و سابمیسیو یا حتی نوع رابطه (همجنسگرایانه یا غیرهمجنس) تنظیم شده است. فرقی ندارد شما مستر باشید یا میسترس یا مرد همجنسگرا، هر کسی با هر گرایشی میتواند از آن استفاده کند.
در کنار متن اصلی قرارداد در ۳ پیوست، درخواست رسمی، قوانین و جدول علایق ارائه شده است. جدول علایق، فعالیتها، تنبیهها و خواستهها و تجربیات سابمیسیو و دامیننت است که توسط طرفین تکمیل میشود. این جدول برای شناخت بهتر علایق یکدیگر بسیار مناسب است و اگر تازه کار هستید با پر کردن آن حتما به درک بهتری از امیال جنسی پارتنر میرسید.
پیشنهاد میکنم متن قرارداد را حتما چاپ کنید و طرفین در خلوت و آرامش پیوستها را پر کنند. تلاش شده است همه چیز در نظر گرفته شود حتی اینکه آیا نحوه دخل و خرج توسط دامینت باشد یا با توافق طرفین پرداختها صورت بگیرد.
دانلود قرارداد BDSM
این قرارداد را به صورت یک فایل PDF در ۳۲ صفحه با حجم ۵ مگابایت دانلود میکنید. کیفیت قرارداد برای چاپ مناسب است و انتشار آن در هر فضایی آزاد و غیر قابل فروش است و تحت مجوز CC BY NC قرارداد.
چند کاور در طرحهای مختلف تنظیم شده است که اگر مایل هستید میتوانید آنها را دانلود کرده و چاپ نمایید. یک کاور نیز برای چاپ در حالت سیاه و سفید تنظیم شده است.
قرارداد BDSM را در هر رسانه، کانال، شبکه، وبسایت و فضایی در اینترنت میتوانید منتشر کنید. از دوستان عزیزم ماتیلدا، کیهان، آقای خاکستری، زد و فائزه که من را در تنظیم این قرارداد همراهی کردند، تشکر میکنم.
وبلاگ اونتاشگال ۲ سالگی خود را در حالی جشن میگیرند که مطالب آن تاکنون ۸۰۷ هزار بار توسط ۴۱۰ هزار نفر مطالعه شدهاند. در واقع نیم درصد جامعه ایرانیان سراسر دنیا به صورت مستقیم وارد این وبلاگ شدهاند و مطالب آن را مطالعه کردهاند. در کنار آن ۱۶ هزار نفر محتوای پادکست را شنیدهاند و این همراهی شما برای ما افتخار بزرگیست.
در قسمت دهم پادکست اونتاشگال به صورت ویژه به بررسی دنیای سادومازوخیسم، خشونت و BDSM در سینما پرداختهایم. از ۱۸ فیلم معروف در این زمینه گفتهایم و اینکه در فیلمهای ایرانی کجا سادومازوخیسم خود را نشان میدهد. فیلمهایی مثل امام علی، پنجاه کیلو آلبالو و بی وزنی که تا حدودی درون مایه سادومازوخیستی دارند!
از دوستان عزیزم زد و ماتیلدا جهت همکاری در تولید قسمت دهم پادکست اونتاشگال سپاسگزارم.
خشونت شامل بخشهای زیادی میشود و معروفترین شیوههای خشونت، عصبانیت است. در فیلمهای زیادی شما عصبانیت شخصیتها را همراه با بد دهنی یا مبارزه فیزیکی، درگیری و حتی قتل میبینید. تشخیص اینکه کدام خشونت سادیستی و کدام طبیعی است، آسان نیست. خشم یک صفت طبیعی است که هر زمان انسان احساس میکنند همه راههای منطقی برای رسیدن به خواسته بسته شده است، یا راه منطقی به ذهنشان نمیرسد، به سراغ آدمی میآید. در کنار آن زمانی که حس میکند حق وی خورده شده است، خشونت طبیعی به سراغش میآید.
در حالی که خوشنت سادیستی نیازی به این بهانهها ندارد. این نوع خشونت صرفا برای لذت آن انجام میشود و در اصل نوعی تجاوز به حقوق انسانها است. در فیلمها دیدهاید که مرد به مستنداتی رسیده و به همسر خود مشکوک شده است و به همین دلیل وی را کتک میزند تا به حرف بیاید. این نوع رفتار خشونت شناخته میشود اما اگر مرد صرفا بخواهد همسرش را مورد آزار و اذیت به خاطر شک خودش قرار دهد، رفتار وی سادیستی میشود. هرچند باید بگوییم که خشونت کلا توجیهی ندارد و اینجا صرفا با ذکر مثال تفاوتها را بیان کردیم.
در سادومازوخیسم خشونت بیشتر جنبه جنسی دارد و با هدف تحریک کردن طرف مقابل است. کارگردانهای سینما این بخش را دوست دارند و مایلند آن را به خوبی نمایش دهند. به همین منظور در سینما بیشتر و بیشتر با خشونت اروتیک و BDSM مواجه میشویم.
پادکست اونتاشگال را دنبال کنید
از پلتفرمهای زیر پادکست را گوش کنید.
هیچکس متوجه نمیشود که شما چه پادکستی را دنبال میکنید!
عملکرد هر دامیننت و ساب میسیو منحصر به فرد است، به همین دلیل هر دامیننت درس و نکات متفاوتی میآموزد که برای او بهترین است. لذا برای این مقاله ویژه با ۱۴ نفر از دامیننتهای مورد علاقهام برای پاسخ به سوال «آرزو میکنید پیش از دامیننت شدن چه چیزی را میدانستید؟» صحبت کردم.
در حال حاضر همه این دامیننتها سبک زندگی کینکی خودشان را دارند و در این نوشته درباره درسها و نکاتی که طی زمان آموختند صحبت میکنند.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت DomSubLiving انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
الساندار: شما متوجه زوایای متفاوت زیادی خواهید شد که باعث شده این اشخاص ارباب بهترین نسخه و حالت از دامیننت خود شوند. از اشتباهات خجالت آور تا جلسات سکسی، درباره تمام اینها آگاه خواهید شد.
گفت و گو و درک کردن کلیدهای اصلی هستند
دنیس (Dainis) در Sexual Alpha: «چیزی که همیشه آرزو میکنم کاش پیش از دامیننت شدن میدانستم، میزان ارتباط و گفت و گوی لازم برای واقعا راحت شدن با یکدیگر است. کارهایی مثل صحبت درباره فانتزیهای جنسی یکدیگر و بیپرده گفتن از چیزهایی که میخواهیم و چیزهایی که نمیخواهیم. این کاری بود که ما در ابتدا کامل انجام نمیدادیم. توجه به این مورد مهمترین کاری بود که برای دستیابی به صمیمیت مورد نیاز انجام دادیم.»
کریس لیون (Chris lyon) در D/S Relationships: «من باید به خود میآموختم که همدلی خیلی مهم است، حتی خیلی مهمتر از چیزی که قبلا فکر میکردم. باید به این مورد حتی بیشتر از چیزی که الان هست بها دهم و همواره این نکته را ذهن خود نگه میدارم.»
اهمیت مشاور داشتن
مستر ویلیام ولف (William Wolf): «ای کاش میدانستم باید یک راهنما، چه دام چه ساب، پیدا کنم تا نه تنها در زمینه ریزهکاری و پیچیدگیهای این سبک زندگی، بلکه حتی نکات پزشکی، ارتباطات و کنترل خود به من کمک کند.»
هایلی (Hailee): «آرزو میکنم که ای کاش میدانستم نرم خویی و آسیب پذیری هم برای یک دامیننت وجود دارد. من به عنوان یک شخص حرفهای وارد این زمینه شدم، و نگران بودم جور دیگر به نظر برسد و آرزو میکنم که کاش ظرافتهای بیشتری از سلطهگری میدانستم و همزمان راهنمایی سالم و باتجربه میداشتم. من سرد و خشک بودم که برای روابط آن زمانم کارآمد بود. اما آموختم که من به عنوان یک تجربه شخصی از این کار لذت میبرم و بازی سادومازوخیسم به اندازه یک ساب میتواند به من لذت دهد.»
این تجربهای آموزنده است
دارک-اند-دامیننت Dark and Dominant: «ای کاش پیش از دامیننت شدن میدانستم که اشتباه کردن ایرادی ندارد، چون امری طبیعی است. شما از اشتباهاتتان میآموزید چگونه رشد کنید.»
آکاش اینتی (Akash Inti) از Enlightened Masculinity: «ای کاش میدانستم مراقبت از خود، هم برای سابها هم دامیننت، چقدر برای حفظ رابطه اهمیت دارد. پیش از بستن لایف استایل، هرگز متوجه میزان کار پشت صحنهای که برای تنظیم مناسب صحنههای بازی لازم است، نمی شدم. درک این موضوع کمی طول کشید اما به نظرم کاملا ارزش دارد.»
مهارتهای جدید ارباب
لائورا مونز (Lauro Munoz)، تراپیست: «ای کاش درباره طیف وسیع زبان بدن ساب و چگونگی تشخیص و درک نشانههای مختلف بیشتر میدانستم. دوره «آموزش دام و ساب» به من آموخت که چگونه خوب ببینم و بشنوم و بدون پایین آمدن از نقش دام، واکنشهایم را کنترل کنم.»
کن (Ken)، حقوقدان: «ای کاش پیش از دامیننت شدن بیشتر درباره کار با چرم اطلاعات داشتم. در جوانی مجبور بودم به سراغ برخی ابزار ارزانتر و بدرد نخورتر BDSM بروم، اما از همه مهمتر فهمیدم توانایی ساخت لوازم چرمی به من این امکان را میدهد که بازی را برای خود و پارتنرهایم شخصی سازی کنم در نتیجه راههای بیشتری برای ایجاد ارتباط و تجربه ایجاد میشود.»
ایجاد اعتماد امری حیاتی است
پائول (Paul)، آکادمی تمرین BDSM: «اعتماد اساس هرچیزی در BDSM است. اما اعتماد به خودی خود وجود ندارد، بلکه ذره ذره جلب میشود و این جلب اعتماد با حرکات و گفتار در طی زمان رخ میدهد. بنابراین جلب و بنا کردنش زمان میبرد. پس اجازه دهید زمان راهنمای شما در مسیر BDSM باشد. پیش از ورود به هرچیزی از فرصتها برای جلب اعتماد استفاده کنید. چون بدون اعتماد هیچ چیزی ندارید.»
تایلر(Tyler)، عضو وبسایت Dom Sub Training: «من انرژی جنسی فوق العاده زیادی دارم. با آموختن درباره BDSM و با کمک وبسایت «Dom Sub Training»، فهمیدم چگونه خود را کنترل کرده و انرژیام را متمرکز کنم. هم برای خود و هم برای پارتنرم. با داشتن یک ساختار میتوانستم دقیقا بر چیزی که نیاز داشتم تمرکز کنم، بر چیزی که پارتنرم به آن نیاز داشت، و از همه مهمتر، چیزی که ما به عنوان یک زوج به آن نیاز داشتیم. حسرت میخورم که کاش زودتر میدانستم این موضوع چقدر تفاوت ایجاد میکند و زودتر به آن میپرداختم. من هرگز نمی دانستم چقدر اعتماد، ارتباط و فهم لازم است. خوشحالم که الان میدانم!»
ارزش غافلگیرکننده لایف استایل
آرکان(Arcane) نویسنده کتاب Igniting the fire: «بی دی اس ام شکلی از هنر است. دقیقا مثل پیانو زدن، نقاشی کردن با رنگ روغن، خراطی کردن یا یک نمایش رقص. در BDSM شما همیشه برای ارتقا یافتن و پیشرفت آمادهاید. تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید. همیشه چیز جدیدی برای یادگیری و راهی برای گسترش هنرتان وجود دارد. اهمیتی ندارد چندین سال بر سراین موضوع ماندهاید.»
برایان (Brian) از Your Kinky CPA: «ای کاش میدانستم هنگام شروع چه مقدار کینک باید به رابطهام اضافه کنم.»
اوریلوک (UrielLocke) از Master Locke:«ای کاش میدانستم برخی افراد از BDSM به عنوان شیوهای برای فرار از آسیبهای قبلی یا عدم آگاهی از چگونگی کنار آمدن با گذشته خود استفاده میکنند. به نظر میرسد بسیاری از سابمیسیوها از BDSM به عنوان روشی برای کنار آمدن با مشکلات شخصی و فرار از آنها استفاده میکنند. این نوعی از فرار است که کنار آمدن با آن به عنوان دامیننت کار سختی است. من سعی میکنم به سابمیسیوم کمک کنم اما گاهی خود آنها نمیخواهند با مشکلاتشان روبه رو شوند و این در رابطه ما مشکل به وجود میآورد.»
و چیزی که حسرت دانستنش پیش از دامیننت شدن را دارید؟
جی(Jay): «ای کاش میدانستم که من تنها برای بهبود حال سابم تلاش نمیکنم، بلکه هرچه میکنم برای بهبود حال خودم است. جدی گرفتن نقشتان و عمل کردن به آن حیاتی است، چون شما پیش از سلطه داشتن بر دیگری باید بتوانید سلطه خود را در دست بگیرید. برای من دامیننت بودن تنها یک حالت ذهنی نیست، بلکه آن را به شکلی حقیقی به کار میگیرم، در نتیجه میتوانم در این سبک زندگی موفق باشم.»
آیا شما هم دامیننت هستید؟
دوست دارم پاسخ شما به تمام این سوالهای مهم را بخوانم: آرزو میکنید پیش از دامیننت شدن چه چیزی را میدانستید؟ در بخش نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید.
تا اینجای این مسیر چندین ساله، همیشه بابت همه کارهایی که کردهام راضی بودم. فقط آرزو میکنم ای کاش قبل از شروع شناخت این گرایش، نگرانی برای سرکوب آن نداشتم. ای کاش به جای پورن با فیلم های بهتری با این نوع گرایش بیشتر آشنا میشدیم. کاری که وبلاگ اونتاشگال می کند، همین است؛ آشنایی درست و سالم با گرایش سادومازوخیسم.
اونتاشگال . آذر ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
پس از دو مقاله معرفی سادیسم و دامیننت، به تفاوت شخصیتهای سابمیسیو و مازوخیسم میپردازیم. اینکه آیا این دو شخصیت بر یکدیگر همپوشانی دارند و آیا میتوانند کاملا مستقل از یکدیگر باشند؟ ابتدا به زبان ساده به معرفی هر دو شخصیت میپردازم:
مازوخیست: کسی که از درد کشیدن، تحقیر شدن، تحت کنترل بودن و محدود بودن، لذت میبرد.
سابمیسیو: کسی که دوست دارد پیرو باشد، به دنبال تصمیمگیری نیست و به حامی نیازمند است.
ابتدا مطالعه کنید:معرفی شخصیت مازوخیست، چرا مازوخیست و ساب میسیو صفت شخصیتی هستند؟
سابمیسیو به نسبت مازوخیست واژه جدیدتری است اما گسترده آن برای تعریف مفهوم «مطیع بودن» یک انسان بسیار فراتر از مازوخیست و رابطه BDSM است. در روانشناسی، زندگی، کار و هر جایی که شما میخواهید به یک فرد مطیع و دنبالهرو اشاره کنید، ساب میسیو بهترین واژه است.
همانطور که میدانید، دامیننتها به دنبال پذیرش مسئولیت هستند و در مقابل سابمیسیوها از نداشتن مسئولیت احساس رضایت میکنند. در واقع برای مسائل مختلف به دنبال کسی میگردند که بار مسئولیت را به دوش بگیرد. این افراد هرچقدر مسئولیت کمتری داشته باشند، آرامش بیشتری در زندگی خواهند داشت و با پذیرش کوچکترین مسئولیت، ابعاد مختلف روحی و روانی آنها تحت تاثیر قرار میگیرد. به همین منظور سابمیسیوها دوست دارند در تخت، به دستور پارتنر کاری انجام دهند تا اینکه تصمیم بگیرند چه مدلی لذت ارائه کنند.
مازوخیسم و سابمیسیو صفتهای شخصیتی هستند
بر اساس DSM-3 (سال ۱۹۸۰)، این دو به عنوان ویژگی شخصیتی شناخته شدهاند. صفت و ویژگی شخصیتی یعنی در همه انسانها وجود دارد و از هر فردی به فرد دیگر متغییر است. اختلالهای روانی در بعضی افراد هستند و در بعضی نیستند برای همین نمیشود مازوخیست و سابمیسیو را در این دسته تقسیم کرد. در برابر سادیسم، مازوخیسم و در مقابل دامیننت، سابمیسیو را داریم. صفتهای شخصیتی بر اساس استاندارد روانشناس معروف ریموند کتل دارای یک بازه هستند. یعنی هر کسی دارای ۱۶ صفت است و در یک طیف مشخص از یک صفت قرار میگیرد و در طول زمان با عوامل مختلف تغییر میکند. سال ۱۹۹۴ که پنجمین ویرایش ۱۶ صفت شخصیتی (ویکیپدیا) منتشر شد، صفت چهارم به سلطه (Dominance) اختصاص پیدا کرد. امروزه پس از گذشت دو دهه، به خوبی تفاوت بین مازوخیسم و ساب میسیو را میدانیم.
به طیف بالا دقت کنید. نه صفر به معنی خوب بودن است و نه ۱۰۰. استفاده از اعداد و نمودار، صرفا برای تعریف بهتر است. آقای کتل ۵۰ را حد میانه را در نظر گرفته است. هر چقدر صفت سلطه به سمت ۱۰۰ پیش میرود یعنی فرد شخصیت سلطهگرانهتری دارد و هر چقدر به سمت صفر میل کند، فرد تمایل بیشتری به سلطهجویی یا سابمیسیو بودن خواهد داشت. بازهم تکرار میکنم هیچکدام خوب یا بد نیست. جایگاه هر فرد در این طیف، توسط روانکاو و با انجام تستهای دقیق و درست تشخیص داده میشود.
در بالای نمودار شما یک بازه میبینید. از نزدیکی ۴۵ شروع میشود تا ۷۰. این یعنی صفت شخصیتی یک فرد در این محدوده قرار دارد و بیشتر میل به سلطه دارد. برای مثال در کار یک مدیر است، در خانواده یک فرد قدرتمند و در زندگی یک زن با توانایی بالای مدیریت خانواده. شخصیت سابمیسیو و مازوخیست بیشتر مایل است پیرو باشد.
ساب میسیوها برای اصلاح رفتار، در خود فرو میروند. منتظر کسی هستند تا به آنها کمک کند. به دنبال یک حامی میگردند و دستورات او را به خوبی دنبال میکنند تا به نتیجهای که حامی میخواهد، برسند.
سابمیسیو در کار
در صورتی که شما مدیر باشید و این مقاله را مطالعه کنید، بهترین نیروهای خود را ساب میسیوهایی میدانید که به حرف و خواسته شما در کار اعتراضی نمیکنند و به بهترین شکل امور را انجام میدهند. کارمندانی که نمونه میشوند و هیچ کاری توسط آنها عقب نمیافتد و همه چیز دقیق و درست انجام میشود.
سابمیسیوها با داشتن شرح وظایف و فهرست کارها، خیلی خوشحالتر هستند تا اینکه مسئولیت انجام کارها و یافتن راه حلهای جدید به آنها سپرده شود. اگر شما سابمیسیو هستید و در کار دچار «گیجی» میشوید، بهتر است از مدیر خود بخواهید تا شرح وظایف و فهرست کارها را برای شما تنظیم کند. آنوقت میدانید به بهترین شکل چه کاری را باید انجام دهید.
سابمیسیو در تخت
در تخت افراد سابمیسیو دوست دارند مطیع دستورات باشند. منظور از دستورات یک درخواست پیچیده نیست. مشتاق شنیدن کلمه «شروع کن به خوردن» هستند. ساب میسیوها از اینکه به آنها مسیر نشان داده شود لذت میبرند. در تخت دوست دارند پوزیشن را طرف مقابل مشخص کند. دلشان میخواهد در خدمت فرد مقابل باشند. به نوعی ذهنشان را کاملا آزاد کنند و طرف مقابل هر کاری (با توجه به لیمیت ها) با آنها بکند.
ساب میسیو پسر دوست دارد توسط یک خانم کنترل شود. یعنی با اینکه او در سکس فاعل است اما اما میخواهد دستور لذت دادن را بشنود. دوست دارد به خواسته پارتنر کاری بکند. کارهایی مثل لیسدن، خوردن، بازی با بدن و موارد دیگر همه به دستور پارتنر زن برای سابمیسیو پسر لذت بخش هستند.
ساب میسیو دختر شناختهشدهتر است. کسی که انتظار قدرت از مرد درون تخت را دارد و میخواهد گوش به فرمان کسی باشد که بدن خود را به او میدهد.
چه برای سابمیسیو پسر چه دختر، گاهی امیال مازوخیستی وارد میشود از درد کشیدن هم لذت میبرند. مردی که دوست دارد به بیضههای او فشار وارد شود و دختری که از درد سینه لذت میبرد. برای افراد همجنسگرا، شخصیت باتم در واقع رول سابمیسیو است و از مطیع بودن لذت میبرد.
تفاوت کلی شخصیت ساب میسیو با مازوخیست
برخلاف مازوخیستها که بیشتر میل به درد و خشونت دارند، سابمیسیوها از کنترل و هدایت شدن لذت میبرند. در رابطه با یک فرد سابمیسیو، او دوست دارد تصمیمگیریها با دامیننت بوده، پیرو و گوش به فرمان باشد. در عین حال میتواند از خشونت متنفر باشد در حالی که مازوخیست از خشونت نیز آرامش میگیرد.
تصور عمومی برای شخصیتهای سابمیسیو نیز میتواند افسردگی باشد. چرا که سابمیسیوها میل به تنهایی و درونگرایی بیشتری دارند اما لزوما افسرده نیستند. ساب میسیوها صرفا از تنهایی لذت بیشتری میبرند و دوست دارند با دایره کمتری از انسانها در ارتباط باشند.
در رابطه BDSM اسلیو سابمیسیو بیشتر از بسته شدن، از بازی روانی، صحبت کردن، دردهای آرام لذت میبرد در حالی که مازوخیست خشونت بیشتر و حتی کبودی را طلب میکند. شخصیت مازوخیست توان تحمل فشار و درد بیشتری را نسبت به سابمیسیو دارد.
در صورتی که کنترل و فشارها از تحمل یک سابمیسیو خارج شود، بازه صفت قدرت که ذکر شد در آنها می واند به صورت موقت تغییر کند و به سمت دامیننت شدن میل کنند. سابمیسیوهایی که در رابطه هستند و شاهد تعدی و رد کردن لیمیتهای احساسی از جانب پارتنر میشوند، به سمت استقلال و دامیننت شدن میل میکنند و با قدرت از یک رابطه که به آنها آرامش نمیدهد، خارج میشوند. شاید بهترین نمونه برای این رفتار، شخصیت دختر سابمیسیو در فیلم فیفتی شیدز آو گری باشد!
«هر چی تو بگی» نمونه یک رفتار سابمیسیوی
همانطور که اشاره شد سابمیسیوها از مسئولیتپذیری شانه خالی میکنند. در یک رابطه اگر کسی را دیدید که همیشه دوست دارد تصمیمگیریها به عهده طرف مقابل باشد، بدانید او یک ساب میسیو است. معمولا شرایط میل به سابمیسیو زمانی ایجاد میشود که نه مسئولیتی به فرد داده شود و نه خود او آمادگی ریسک و پذیرش مسئولیت را داشته باشد.
شخصیت ساب میسیو در ازدواج به دنبال خواسته پارنتر زن یا مرد خود میرود. به دنبال کسب رضایت و خواسته طرف مقابل است و در بسیاری از مواقع خواسته خود را فراموش میکند. مساله خوب و بد بودن این رفتار نیست چرا که برخی افراد با این نوع زندگی بسیار احساس آرامش میکنند.
جایگاه افراد نقش کلیدی در میل به ساب میسیو یا دامیننت بودن دارد. شما در مقابل یک مدیر نمیتوانید رفتار بالا به پایین و دامیننتانهای داشته باشید. اگر در مقابل شاگرد خود یک رفتار سابمیسیوی داشته باشید، دیگر او حرف شنوی لازم را از شما نخواهد داشت.
مازوخیست: کسی که از درد کشیدن، تحقیر شدن، تحت کنترل بودن و محدود بودن، لذت میبرد. چگونه کسی که به خودآزاری علاقه دارد را بشناسیم و او چه جایگاهی در گرایش BDSM دارد؟
سادیست: کسی که از تماشای درد و فشار بر دیگران لذت ببرد. چگونه کسی که به آزار دیگران علاقه دارد را بشناسیم و او چه جایگاهی در گرایش BDSM دارد؟
یک مازوخیست میتواند سابمیسیو هم باشد اما یک سابمیسیو لزوما مازوخیست نیست. هیچ یک از چهار شخصیت سادیست، دامیننت، مازوخیست و سابمیسیو خوب یا بد نیستند. در ۴ مقاله تلاش شد به معرفی ویژگیها و رفتارهای آنها بپردازیم.
اونتاشگال . آذر ۱۴۰۰
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
بازی قدرت همیشه شما را وسوسه میکند؟ پس زمانش رسیده که سکس خود را با ابزاری BDSM به مرحله جدیدی ببرید.
توضیح مختصر: به گفته تیلور لتیف (Taylor latif)، مربی سکس و کینک بر مبنای لذت: « BDSM فعالیتی بر مبنای رضایت دوطرفه، ریسک آگاه، و لذت بخش است که در آن با چیزهایی نظیر قدرت، محدودیت و درد بازی میشود.» او اضافه می کند، BDSM چیزی بسیار فراتر از چند اسباب بازی معمول است :«صحبت کردن درباره این که قصد انجام چه کاری را در جلسه دارید همیشه مهم است، یک سیف وورد گفتاری و هم غیرگفتاری تعیین کنید و هرآنچه از دستتان برمی آید برای کاهش خطرات احتمالی انجام دهید.»
دنیای اعجاب انگیز اسباب بازیهای BDSM به اندازه تعداد افراد علاقهمند به این حوزه تنوع دارد. در ادامه به شما ابزارهای رایج بازی ارباب و برده را معرفی میکنیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی آموزش مهارت در رابطه ارباب و برده قرار دارد و توضیحات آن از سایتهای مختلف برداشت شده است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
حمایت از وبلاگ اونتاشگال
کمتر از چند ماه تا پایان حق اشتراک سالانه وبلاگ اونتاشگال باقی مانده است. با حمایت مالی از این وبلاگ و خرید طرحهای آن، به حفظ و نگهداری و توسعه محتوای وبلاگ اونتاشگال کمک کنید. توجه کنید که تمامی پرداختها محرمانه باقی میماند. در صورت عدم حمایت مشترکین و خوانندگان، احتمال تعطیلی وبلاگ بعید نیست.
یک کینک کلاسیک، تیلور میگوید: «چشم بندها بینایی شما را محدود میکنند، بنابر این باید اعتماد زیادی وجود داشته باشد. همچنین محدودیت بینایی شما را وادار میکند بر سایر حواس خود تکیه کنید که این موضوع ادراک شما از آن حواس را افزایش میدهد»
پیشنهاد: اگر امکان خرید چشم بندهای چرمی مخصوص را ندارید، میتوانید از شالهای نخی، کراوات، جوارب بلند تمیز، یا هر پارچه تمیز و نرم مناسب دیگری استفاده کنید.
چرخ دهنده وارتنبرگ Wartenberg برای بازی حواس
ترکیبی از پیتزابر، گرز و چنگال، چرخ دندههای ظریف به آن خطرناکی که به نظر میرسند نیستند. به گفته تیلور: «آنها به گونهای طراحی شده اند که شما بتوانید درد خفیفی را به طرز کاملا کنترل شده تجربه کنید.»
چگونه کار میکنند: به سادگی وسیله را بر روی پوست خود یا پارتنرتان حرکت دهید، در نتیجه اعصاب حسیتان به شکل شهوت برانگیزی تحریک میشوند. با وجود این که دندانههای ریز آن هیچ آسیبی به پوست نمیرساند، تیلور همچنان میگوید مبتدیان باید از نواحی زبان، مقعد، واژن و بیضه دوری کنند.
پیشنهاد: این وسیله را میتوانید تحت عنوان «رولت»، ابزاری که برای الگوکشی در خیاطی کاربرد دارد، از خرازیهای تهیه کنید!
قطعات یخ
تیلور میگوید: «اگر به تازگی در حال یادگیری و کشف حسهای لذت بخش خود هستید، لازم نیس پول خرج کنید. هیچ چیزی از آب یخ زده ارزانتر نیست.» از مزایای بزرگ یخ این است که هیچ ردی از خود برجا نمیگذارد و آسیبی ایجاد نمیکند.
به آسانی تکهای یخ از فریزر درآورید، بوسهای یخی به پارتنر خود دهید و زبان سرد خود را بر کسش بکشید یا یخ را بر بدنش حرکت دهید. «تناقض بین گرمای دهان و سردی یخ میتواند به شدت تحریک کننده باشد.»
ضربات شدید ترکه
تیلور میگوید: «ترکه زدن نیازمند مهارت است، بنابراین بیشتر مناسب افراد حرفهای است.» اگر در سطح پیشرفته قرار دارید و از خوردن یا زدن ضربههای تیز لذت میبرید، شاید بهتر باشد ترکهای چوبی یا پلاستیکی تهیه کنید. اگر دسته چرمی محکمی برای ترکه خود درست کنید، کنترلش از ترکه ساده آسانتر میشود، به علاوه آن که ظاهری زیباتر نیز پیدا میکند.
پدل چرمی کوچک (Crop)
در وحله اول، ممکن است شبیه یک ترکه پرس شده به نظر بیاید، اما به خاطر سطح پهنتر نسبت به ترکه، معمولا سوزش کمتری به همراه دارد. کراپها بیشتر توسط میسترسها استفاده میشود.
لونا ماتاس، مربی سکس و خالق Peg The Patriarchy، میگوید: «کراپها باعث میشوند برای ضربات تسلط خیلی بالایی داشته باشید، که این موضوع برای هدف قرار دادن نواحی کوچکتر مثل نیپلها یا کلیتوریس عالی است.»
قلاب مقعد (Anal hook)
اسباب بازی جنسی با ظاهری مشابه قلاب ماهیگیری که وارد مقعد میشود. آنال هوکها از متریال مختلفی ساخته میشوند، اما استیل ضدزنگ از همه رایجتر است. طراحی آنها به شکل میلهای فلزی با گویچهای در یک انتها و حلقهای در انتهای دیگر است. برخلاف سایر اسباب بازیهای که برای دخول استفاده شده و انعطاف دارند (دیلدو و توپهای مقعدی)، آنال هوکها از متریال انعطاف ناپذیر مثل استیل ساخته میشوند. در نتیجه در استفاده باید بسیار مراقب بود و در صورت استفاده نادرست ممکن است آسیبهای نابخشودنی به بار آید.
شکنجه ناحیه جنسی مردان
قفل کیر و توپهای شکنجه که اغلب به عنوان ابزار شکنجه جنسی مردان شناخته میشوند. بستن این قفل یا قفسها بر روی کیر و بیضه ایجاد درد و فشار میکند. این فعالیتها میتواند شامل اعمال دردناکی نظیر پیرسینگ تناسلی، بازی شمع، اسپنک تناسلی، قلقلک کردن، ضربه به بیضه، تحریک الکتریکی، شلاق زدن ناحیه تناسلی، سوندگذاری و سوزن زدن شود. افراد مازوخیسم از این درد، از لذت دادن به دامیننت خود و تحقیر شدن لذت میبرند. بسیاری از این اعمال با خطرات جدی برای سلامتی همراهند. اگر تازهکار هستید از انجام آنها پرهیز کنید.
مچ بندهای باندیج
محدود کنندههایی هستند که در باندیجهای سکسی استفاده میشوند. این دستبندها در مقایسه با دستبندهای جنایی پهنتر و اغلب از جنس چرم بوده و لایه درونیشان با خزی نرم پوشیده شده که با قفل و سگک دور مچ چفت میشوند. دسبتندها محکم دور مچ قرار میگیرند و میتوان با استفاده از زنجیری اضافه دو دست را به یکدیگر وصل کرد. از یک ست چهارتایی مچ بند میتواند برای hogtie و frogtie استفاده کرد. این ابزار معمولا در استفاده با سایر ابزار باندیج به کار میروند.
میله باز کننده
ابزاری در باندیج است که که از میلهای فلزی یا تکهای چوب طویل ساخته شدهاند. با نقاطی برای اتصال مچ بندها در دو انتها که میتواند به مچ اندامها، ساعد، ساق یا زانوها متصل شود. معمولا برای بازی باندیج و گاهی نیز در تخت خواب استفاده میشوند. کاربردشان اغلب به همراه سایر لوازم باندیج میباشد. در اتصال به اندامها، میله اندامها را از یکدیگر دور نگه میدارد. بستن میله به مچ پاها، راه رفتن را سخت کرده و ضمن باز نگه داشتن پاها دسترسی به ناحیه تناسلی را راحت میکند. بستن میله به ساق و زانوها این سختی را چندبرابر میکند. میتوان از تکهای چوب یا دسته جارو و مقداری طناب نیز این باندیج را انجام داد.
هارنس
هارنسها ابزاری از BDSM هستند که با هدف باندیج پوشیده میشوند. این اکسسورها معمولا از نوارهای چرمی با عرض ۱ تا ۲ سانت ساخته میشوند که به شکلهای گوناگون به هم متصل شدهاند. برخی از مدلها حتما باید متناسب با سایز و بدن هر شخص ساخته شوند.
این آیتم در عین حال که خیلی به بازیهای BDSM مرتبط است، کاربرد غیرکینکی و در برخی استایلها حالت مد و فشن نیز دارد. به همین خاطر گاهی در پابلیک و برای نشان دادن فتیش اشیا و جلب توجه پوشیده میشود. هارنسها انواع مختلفی دارند، میتوانند قسمتهایی از کل بدن را در بر گیرند، یا تنها برای ناحیه سینه یا پایین تنه. انتخاب با شماست.
زنجیر
زنجیرها انواع و کاربردهای گوناگونی دارند. همچنان که در سایز و مدل نیز تنوع بالایی دارند. از زنجیرها میتوان در دکوراسیون استفاده کرد، میتوان زنجیر را با قلاب به قلاده سامیسیو متصل کرد، میتوان برای اتصال مچ و مچ بندها آن را به کار گرفت، شلاقهای خاصی نیز وجود دارند که از کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی زنجیر بسیار ریز ساخته شدهاند.
کمربندهای چستیتی
این ابزار به عنوان وسیلهای برای کنترل ارگاسم استفاده میشود تا سابمیسو نتواند بدون اجازه دامیننت هرگونه فعالیت جنسی داشته باشد. همچنین با چستیتی خوداراضایی و سکس اورال نیز غیرممکن میشود.
به ادعای برخی، چستیتی خوی سلطه پذیری را در مردان افزایش میدهد. با پوشیدن چستیتی، شخص میپذیرد که اختیار تمام اعمال جنسی خود را در دست دامیننت خود قرار داده و هرگاه دامیننت چستیتی را باز کند میتواند فعالیتی جنسی داشته باشد.
قلاده
در BDSM، شخصی که تحت عنوان ساب میسیو یا برده شناخته میشود و به پت بودن علاقه دارد، قلاده میپوشد. فرم استاندارد یک قلاده، نوار چرمی سیاهرنگی به دور گردن است که اغلب به حلقهای مزین گشته که زنجیر، طناب یا بندی چرمی به آن متصل میشود. برخی نیز ممکن است بجای قلاده، چوکر یا گردنبندی معمولی بیاندازند.
کرست
لباسهایی مشابه گن که اغلب برا راست و زیبا نگه داشتن قسمت میانی بدن کاربرد دارند. به دلیل تنگ بودن این پوشش، تنفس و تکان خوردن در آن کمی سخت میباشد و نمیتوان برای مدت طولانی پوشید. اما به علت راست قامت نشان دادن بدن و فرم خاصی که بدن پیدا میکند هم در میان میسترسها و هم سابمیسیوها محبوبیت بالایی دارد.
پوشک
این مورد اغلب در میان اشخاص علاقه مند به age play کاربرد دارد. پوشک شدن سابمیسیو توسط دامیننت از حس حقارت بالایی برخوردار است، ضمن این که ناتوانی و کوچک بودن سابمیسیو را در برابر دامیننت تداعی میکنند.
گگهای دهان
پوشیدن گگ توسط سابمیسیو احساسات گوناگونی به همراه دارد. از محدودیت فیزیکی گرفته تا حس بیچارگی و اضطراب ناشی از ناتوانی در صحبت کردن طی جلسه. گگها انواع گوناگونی دارند، از توپی گرفته تا حلقه و فرمهای میلهای شکل. نکات مهم در استفاده از این وسیله این است که حتما پیش از بستن گگ بال سیف وردی عملی، نظیر نشان دادن شکلی با انگشتان، تعیین کنید تا همواره امنیت برقرار باشد. ضمن آن که سایز گگها باید متناسب با دور سر و دهان سابمیسو بوده و دهان بیش از حد کشیده نشود، در غیر این صورت احتمال پارگی کنارههای لب وجود دارد. همچنین اگر پیش از استفاده از گگ، لبها را با کمی کرم چرب کنید، تجربه لذت بخش تری خواهید داشت.
سلفون
سلفون نیز جزو ابزاری است که برخی از آن برای باندیج استفاده میکنند. با چنددور سلفون پیچی محدودیت حرکتی کامل برای اسلیو ایجاد میگردد، اما هنگام باندیج به باز بودن راههای هوایی دقت کنید. ضمن این که به دلایل زیست محیطی، یکبار مصرف بودن و تجزیه ناپذیری سلفون، استفاده از این مورد خیلی توصیه شده نیست.
چسب باندیج
چسبهای باندیج تنها روی خودشان میچسبند. بدین معنی که برخلاف سایر چسبها پوست و موی بدنتان را نمیکنند. همچنین تنفس با این چسبها خیلی راحتتر از چسب پهنهای های پلاستیکی است. با در دست داشتن یک قیچی برای اطمینان خاطر، از این چسبها برای ایجاد محدودیت، بستن دستها یا چشمها استفاده کنید.
ابزار تحریک جنسی:
بات پلاگ
سکس توی که برای قرار گرفتن در مقعد و رکتوم، به منظور لذت جنسی، ساخته شده. بات پلاگها به نوعی مشابه دیلدو هستند اما کوچکتر، کوتاهتر با انتهایی پهن برای ممانعت از ورود کامل به روده.
به دلیل آن که بات پلاگ ناحیه مقعد را باز نگه میدارد، توصیه میشود بیش از ۲ ساعت آن را در بدن نگه ندارید زیرا باعث مختل شدن عملکرد اسفنکترهای مقعدی میگردد. همچنین رعایت نکات بهداشتی، شستشوی کامل و ترجیحا استفاده از کاندوم نیز ضروری است. بهتر است بات پلاگ را آرام گذاشته و درآورید، محکم و سریع انجام دادن این کار ممکن است باعث زخم و پارگی ناحیه مقعد گردد.
این گیرهها نیز انواع گوناگونی دارند. از انواع مخصوص این کار گرفته تا گیرههای لباس و کاغذ که بر روی نیپل بسته میشوند. گیرهها باعث درد و محدودیت جریان خون در نیپل میگردند که میتواند لذت بالایی برای سابهای مازوخیست به همراه داشته باشد. گاهی برای افزایش درد و فشار وزنهای به گیرهها آویزان میکنند. اگر از گیرههایی با فنر سفت، نظیر گیره کاغذ استفاده میکنید، اجازه ندهید گیره برای مدت طولانی روی نیپل بماند، زیرا به دلیل فشار و محدودیت شدید جریان خون احتمال اسیبهای شدید و جبران ناپذیر وجود دارد.
ابزار اسپنک
از وسایل مختلفی نظیر پدلهای چوبی و چرمی، شلاقهای چرمی تک رشته و رشتهای، خط کش، پدلهای مگس کشی و … بسته به سطح ومیزان حرفهای بودن، سلیقهتان، و سطح تحمل درد اسلیو استفاده کرد. پدلها به دلیل سطح تماس پهنی که دارند میتوانند بدون وارد آوردن آسیب جدی به شخص درد شدیدی ایجاد کنند. برخی پدلها در قسمت تماسی سوراخهایی به شکلهای مختلف دارند، اینگونه مقاومت هوا کمتر شده و درد بیشتری ایجاد میشود.
سوند ادراری
سوندگذاری عملی پزشکی و با ریسک بالاست که اگر به دقت انجام نشود منجر به زخم شدن مجاری ادراری، عفونت و در نتیجه آسیب جدی مثانه و کلیهها گردد. لذا اگر دقت و مهارت کافی در این زمینه ندارید هرگز انجامش ندهید. در بازی اورترال و سوندگذاری، سوند یا هر جسم خارجی مشابهی با دقت بالا وارد مجرای ادراری میگردد. در مردان انجام این عمل به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با تحریک پروستات در ارتباط است. با وجود خطرات ذکر شده، در صورت تمایل به انجام این کار، میتوانید ابزار لازم را از فروشگاههای کالای پزشکی تهیه کنید. دقت کنید که حتما پیش از سوندگذاری، دست، سوند و ناحیه تمیز باشد.
ویبراتور
ویبراتور، یا گاهی ماساژور، ابزار جنسی هستند که برای لذت بیشتر طراحی شدهاند. تنوع خیلی فراوانی از سایز و شکل تا نوع و کاربرد دارند. شناختهترین نوع ویبراتور، ویبراتورهای برقی سرگرد هستند که اغلب برای تحریک قسمت خارجی واژن، شامل کلیتوریس و لابیاها استفاده میشوند. از انواع دیگر ویبراتور خارجی میتوان به ویبراتورهای کوچک ریموت دار اشاره کرد که این دسته نیز کلیتوریس را هدف قرار میدهند. ویبراتورهای داخلی نیز انوع گوناگونی دارند. برخی مشابه دیلدو و برخی تنها یک سری کوچک لرزان که میتوانند تحریک، لذت و ارگاسم شدیدی به ارمغان بیاورند.
در صورت عدم دسترسی، یکی از ابزارهای که به خوبی میتوانید جایگزین ویبراتور کنید تفنگهای ماساژ است. انواع مختلف تنفنگ ماساژ در فروشگاههای انلاین معتبر وجود دارد که با سریهای مختلفشان به کمک شما میآیند!
ابزارها به لذت بخشتر کردن بی دی اس ام کمک میکنند. در استفاده از آنها سختگیری نکنید و نکات ایمنی را شرط اول لذت قرار دهید. با پارتنر خود سکس هیجان انگیزی را به کمک این لوازم تجربه کنید.
اونتاشگال . آذر ۱۴۰۰ – تصویرسازی از خانم Maya Chastain
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید