کاکولدیسم، خوب یا بد!؟

کاکولد و بی غیرتی آیا خوب است یا بد؟

بسیاری از افراد سعی می‌کنند با توهم دانستن گرایش‌های مختلف جنسی،‌ به پنهان کردن آن‌ها دامن بزنند. این افراد تا زندگی واقعی یک دامیننت، ساب‌میسیو، کاکولد، ویکسن و میسترس خوشحال و راضی را از نزدیک نبینند، تصور می‌کنند در حال شنیدن حرف‌های خلاف واقع و دروغ از جانب آن‌ها هستند.

به همین دلیل از نویسندگان مهمان می‌خواهیم تا تجربه‌های عملی و واقعی خود را با خوانندگان وبلاگ اونتاشگال در میان بگذارند. نویسنده این مطلب، صاحب صفحه معروف کاکولدیسم (کانال تلگرام، توییتر) است. دوست عزیزم جناب مهرداد،‌ مدیر صفحه کاکولدیسم برای ارسال این مطلب و به اشتراک‌گذاری تجربیات خودش، ممنونم.


شما نیز در زمینه‌های مختلف گرایش BDSM و موضوعات وبلاگ، مطالب خود را بنویسید تا با ذکر نام همراه با لینک اینستاگرام یا توییتر به عنوان نویسنده مهمان منتشر شود. ‫کافیست در صفحه تماس یا با ایمیل ⁦‪Work[@]untashgaal.com‬⁩ مقالات و نوشته‌های خود را ارسال کنید. مطالب منتشر شده در این صفحه تایید یا رد نمی‌شوند و مسئولیت آن با نویسنده است.

جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.


شاخ گوزن از نمادهای مرد کاکولد است. به او Stag گفته می‌شود.
شاخ گوزن از نمادهای مرد کاکولد است. به او Stag گفته می‌شود.

من مهرداد هستم و اینجا می‌خوام به چند سوال و بعضی باورهای اشتباه رایج در مورد کاکولدیسم پاسخ بدم.

شما هم این روز‌ها کلمه کاکولدیسم به گوشتون خورده. نوعی از رابطه جنسی بین زوج که در اون مرد با تماشا کردن یا شراکت در سکس همسرش با مردی دیگه، شکل متفاوتی از سکس رو تجربه می‌کنه که به فارسی «دگرخوش‌خواهی» هم گفته می‌شه. قبل از هر چیز باید گفت که این نوع از ارتباط جنسی عمری به درازای تمدن بشری داره و خیلی ساده می‌شه با کمی جستجو، نمود‌های مختلف این نوع از سکس رو در فرهنگ‌های ملل مختلف در طول زمان مشاهده کرد. پس قطعا چیز تازه‌ای نیست! با این حال همچنان امروزه هم شاهد قبیح شمردن این رابطه هستیم و به دلایل گوناگون این موضوع یک تابوی بزرگ اجتماعی تلقی می‌شه. حال چه خوشتون بیاد و چه نه، این یک خواسته و واقعیت موجود در بین انسان‌هاست که همواره بوده، هست و همچنان هم خواهد بود! پس بهتره به جای انکار و یا به اصطلاح پاک کردن صورت مسئله، با قبول «واقعیت» سعی کنیم همدیگه رو بپذیریم و به ذات انسانی هم احترام بذاریم تا حداقل این امید وجود داشته باشه که بخشی از آرمان‌شهر فاضله‌ای که در رویاها به دنبالش می‌گردید رو، از همینجا پایه گذاری کرده باشید.

چرا مردان تمایل به کاکولد دارن؟

مردان به طور غریزی در امر تولید مثل رقابت‌جو هستند. رقابت برای بدست آوردن جنس ماده مطلوب و این یعنی ترشح هورمون نرینگی یا تستوسترون. تماشای همسر در آغوش یک مرد یا نر رقیب به دلیل تحریک حس رقابت، موجب افزایش ترشح این هورمون نسبت به حالت عادی در مغز و بدن مرد و ارائه تجربه‌ای غریب از لذت‌ می‌شه. همین‌طور برعکس این موضوع برای عده‌ای از زن‌ها هم صادقه که به اون‌ها کاک‌کوئین یا ویکسن گفته می‌شه. پس مردان عزیز مراقب باشین، کاکولدی در کمین شماس! به کسی که نفر سوم چنین رابطه‌ای میشه برای مردان بول (گاو نر) و زنان یونیکورن (تک‌شاخ) گفته میشه.

کاکولدها آدمای فاسد و بی‌اخلاقین

این اتهام بی‌پایه برای سالیان طولانی به همجنسگرایان هم زده می‌شد! در یک رابطه کاکولد-هاتوایف، همه چیز بر مبنای رضایت شخصی طرفین یعنی زن و مرد صورت می‌گیره و هیچ‌کدوم به اجبار چیزی رو به همدیگه تحمیل نمی‌کنن. در واقع هدف، لذت‌جویی و غوطه‌وری در ابعاد جدیدی از احساس و عواطفه. شما و هیچکس دیگه در جایگاهی نیستید که حکم به اخلاقی یا غیراخلاقی بودن یک موضوع کاملا خصوصی بین دو فرد بالغ بدید.

نماد بی بی پیک ♠Q نشان هات وایف و خانمی است که با مردان دیگر می‌خوابد.
نماد بی بی پیک ♠Q نشان هات وایف و خانمی است که با اطلاع همسر خود، مردان دیگر می‌خوابد.

مردان کاکولد، ضعیف هستند!

باور اشتباهی دیگر نشات گرفته از صنعت پورن! کاکولدها انواع گوناگونی دارن که از کاکولد برده و اسلیو تا کاکولد سلطه‌جو و دامیننت رو شامل می‌شن. بله، سلطه‌جو! حتمن براتون سواله چطور مردی که اجازه می‌ده تا همسرش با مرد دیگه‌ای همخوابگی کنه می‌تونه دامیننت باشه؟! پاسخ من به شما اینه؛ مطالعه! فیلم‌های پورن اصلا و ابدا محلی برای یادگیری روانشناسی سکس نیستن و فقط برای تحریک احساسات جنسی مخاطبین ساخته می‌شن تا درآمدزایی کنن. همونقدر که مجموعه فیلم‌هایی مثل راکی آموزنده بوکس هستن، پورن هم آموزنده سکسه! درواقع پورن هم یک صنعت سینمایی هست مثل هالیوود، همین.

کلیشه‌های ذهنی خودتون رو در مورد انواع کاکولدها با تحقیق و مطالعه تغییر بدید.

چطوری خانوممو قانع کنم که با مرد دیگه‌ای رابطه داشته باشه؟

بزرگترین دغدغه کاکولد ایرانی! مهم‌ترین نکته صداقته. به همسرتون آزادی بدید و تو موقعیت‌های مختلف واکنششو بسنجید و در نهایت این موضوعو باهاش در کمال صداقت درمیون بذارید و باهم در فضایی به دور از قضاوت و تعصب راجع بهش گفتگو کنید. حتم بدارید که صداقت همیشه بهترین راهه. علاوه بر این موضوع «رضایت» هم مطرحه. اگر همسر شما ورای هر مسئله‌ای حاضر به ایجاد چنین رابطه‌ای نیست، اصرار ورزیدن شما هم کاری بیهوده و عبثه.

شوهر غیرتی‌ام در تخت با فانتزی سکس من با مردان دیگر ارضا می‌شود

بعضی زن‌ها میگن «همسرم در رختخواب با فانتزی سکس من با غریبه ارضا می‌شه ولی بعدش دوباره آدم سابقه». این هم موضوعی پیچیده و گیج کننده‌اس. درواقع لذت‌های ما در بخش ناخودآگاه مغزمون قرار دارن، همون بخشی که نمی‌شه بهش آموزش خاصی داد و تحت تاثیر جامعه و معیارهاش نیست. در صورتی که خودآگاه ما کاملن آموزش پذیره. بنابراین طبیعیه که بخش‌هایی از آموزه‌های عجیب و غریبی که از جامعه دریافت می‌کنیم با لذت‌های ناخودآگاهمون در تضاد قرار بگیره. اگر دچار چنین وضعیتی هستید بهتره سریع‌تر به یک روان‌شناس مورد اطمینان مراجعه کنید تا بین این دو بخش از آگاهیتون تعادل برقرار کنه. این روش مناسبیه برای دوستی یا خودتون.

زنجیر پا با علائم پیک، کیو، H, W و کلید، نشانی برای نمایش دادن علاقه به رابطه کاکولدی است. البته اکثر کسانی که استفاده می‌کنند نسبت به آن اطلاعی ندارند.
زنجیر پا با علائم پیک، کیو، H, W و کلید، نشانی برای نمایش دادن علاقه به رابطه کاکولدی است. البته اکثر کسانی که استفاده می‌کنند نسبت به آن اطلاعی ندارند و لزوما همه خانم‌ها با هدف کاکولدیسم از زنجیر پا استفاده نمی‌کنند.

دوست دارم زنم با مرد دیگه‌ای رابطه داشته باشه، اما از بعدش می‌ترسم

بله، با توجه به شرایط جامعه ترس شما کاملا طبیعی و منطقیه. اما باید اینو بدونید که برای وارد شدن به چنین سطحی از رابطه احتیاج به شناخت خوبی از خود و همسرتون وجود داره و کم‌ترین چیزی که بهتون توصیه می‌شه اینه که قبل از هر اقدامی این موضوعو با مشاور و روانشناستون در میون بذارید و به هیچ وجه تحت تاثیر احساسات لحظه‌ای تصمیم نگیرید. همچنین درست مثل یک رابطه کینکی، در اینجا هم ممکنه احتیاج به ایجاد محدوده‌های احساسی و مرزبندی رفتاری وجود داشته باشه.

تجربه شخصی من در این زمینه بهم نشون داده که برای یک‌ زن، لذت‌بخش‌ترین احساس حاصل از تجربه چنین رابطه‌ای، بدست آوردن حس برتری نسبت به سایر همجنس‌های خودشه. از منظر زیست‌شناختی و در رابطه با انسان، در اختیار داشتن چندین نر مطلوب برای ارتباط جنسی باعث ایجاد حس برتری مضاعف در یک ماده می‌شه. چرا که به واسطه جذابیت جنسیش در جامعه دارای جایگاهیه که سایر همجنسان خودش ازش محرومن و این همون لذت بی‌بدیلیه که می‌شه در یک رابطه کاکولد-هاتوایف به شکل سالم تجربه‌اش کرد. بنابراین اگر بتونید چنین حسیو برای همسرتون به ارمغان بیارید، می‌تونید رویای کاکولد شدن رو هم در سر بپرورونید.

در نهایت باید بدونید رابطه کاکولد-هاتوایف هم نوعی تنوع و تجربه‌ای منحصر به فرد در رابطه زناشویی شماس که در صورت مدیریت صحیح از سوی هر دو طرف (یعنی زن و مرد) می‌تونه تبدیل به لذت‌بخش‌ترین تجربه جنسی یا برعکس، موجب فروپاشی روانی و زندگی مشترک شما بشه! بر همین مبنا تعیین کردن حد و حدود این رابطه و مشخص کردن خطوط قرمز امری سلیقه‌ای اما کاملن ضروریه. به یاد داشته باشید برای دوام داشتن در لذت‌هایی چنین خاص، نیاز مبرمی به کنترل و احاطه وجود داره که باید قبل‌تر توسط طرفین مورد بررسی قرار گرفته باشه. پس بی‌گدار به آب نزنید و بدونید برای قدم گذاشتن در این راه باید آگاهانه و با‌احتیاط حرکت کرد و به آمادگی لازم روانی رسید.

ما در مورد انواع رابطه کاکولدی، هات وایف و ویکسن صحبت کرده‌ایم. صرفا می‌خواهیم شما با این نوع روابط به خوبی و درستی آشنا شوید و اگر تصمیم به انجام آن داشتید، آگاهانه اقدام کنید تا جلوی خطرات احتمالی و فروپاشی روابط را بر اثر احساسات هیجانی موقت، بگیریم. هیچگاه فراموش نکنید که نباید پارتنر خود را تحت فشار عاطفی و روانی برای انجام چنین رابطه‌ای قرار داد.

اونتاشگال . تیر ۱۴۰۰

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

خاطرات یک مستر ایرانی در اروپا، تربیت زوج

اونتاشگال . خاطرات مستر و اسلیو

پس از فراخوان برای نویسنده مهمان، دوست عزیز با نام میلاد این نوشته را برای من ارسال کرد. این ماجرا روایت شخصی ایشان از رابطه با یک زوج اسلیو و برده است. طبیعتا تحقیقات علمی پشت این نیست و لزوما درست یا غلط نباید باشد. صرفا شرح بیان تجربه‌های مختلف است که می‌تواند برای شما هم مفید باشد.

قبل از شروع هر کاری، قفل آلت مردانه یا همان چستیتی را روی آلت دنیل محکم کردم. این باعث می‌شد آلتش با دیدن صحنه‌های بعدی بدون اراده بزرگ نشود و صاحب خود را از کنترل خارج نکند! روی زمین کاملا برهنه دراز کشیده بود. پاها با پابند فلزی به میله آخر اتاق محکم شده بود و قلاده‌ای داشت که دست‌ها به قلاب‌های کنار آن وصل شده بودند و کاری نمی‌توانست بکند. یک دهان بند یا گگ گلوله‌ای بزرگ هم در دهانش قرار داده بودم.

البته یک دکمه زنگ الکترونیکی در دست داشت. به محض دیدن صحنه‌هایی خارج از تحمل او که قرار بود برای دوست دخترش شان اتفاق بیفتد، آن زنگ را می‌توانست بزند تا همه چیز متوقف شود. این یک شیوه برای بیان کلمه ایمنی است. به محض زدن زنگ همه چیز متوقف می‌شد و او را باز می‌کردم.


شما نیز در زمینه‌های مختلف گرایش BDSM مطالب خود را بنویسید تا با ذکر نام همراه با لینک اینستاگرام یا توییتر به عنوان نویسنده مهمان منتشر شود. ‫کافیست در صفحه تماس یا با ایمیل ⁦‪Work[@]untashgaal.com‬⁩ مقالات و نوشته‌های خود را ارسال کنید. مطالب منتشر شده در این صفحه تایید یا رد نمی‌شوند و مسئولیت آن با نویسنده است.

جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.


برده دختر با قلاده

داستان من از سال ۲۰۰۶ شروع شد، زمانی که برای استفاده از یک بورس تحصیلی به کالج مدیریت زوریخ رفتم. در آن سال‌ها تازه از فضای بسته و محدود ایران وارد فضای باز و بدون ملاحظه‌ای شدم که ممکن بود مرا در تمام ارکان زندگی به معنای واقعی در خود غرق کند، اما میل به تحصیل و داشتن موقعیت مدیریتی در سازمان‌های مطرح دنیا و البته آشنایی با یک استاد و مربی روابط Fetish باعث شد تا مسیر خود را گم نکنم.

این مربی فردی ۵۲ ساله، متاهل و مدیر مالی شرکتی بین‌المللی بود که من برای کار آموزی مدیریت باید ۲۴۰ ساعت در آن کار می‌کردم. رابرت هلندی بود و در سوئیس زندگی می‌کرد. او بود که آگاهی من را به این سمت برد که میل به سلطه‌گری چیز خجالت آوری نیست البته به شرطی که با توافق طرف مقابل باشد. او مرا به مجموعه‌هایی معرفی کرد که اصول و تکنیک‌های این کار را در آنها آموختم، راهی که بعد از ۱۲ سال هنوز هم دنبال می‌کنم و می‌آموزم.

حضور در این دوره‌ها باعث آشنایی با همفکران من شد که برخی از بهترین دوستانم، پارنترها و برده‌هایم و البته در سال‌های بعد مشتریانم را از میان آنها یافتم.

بعد از ۶ سال آموزش، از حدود ۶ سال قبل، در کنار شغل اصلی‌ام در یک شرکت بین المللی، باز هم با راهنمایی و کمک رابرت، تبدیل به یک مربی شدم تا راه و رسم درست و ایمن برای این روابط را به کسانی که میل به بردگی و اطاعت داشتند، بیاموزم. برخی از این افراد تنها بودند و برخی هم زوج. گاهی به درخواست یک ارباب، برده‌اش را آموزش دادم، گاهی خود برده‌ها برای یادگیری بیشتر به من رجوع کردند. اما معمولا آموزنده‌ترین تجربه‌هایم با زوج‌ها بود.

این ماجراها و خاطرات گوشه‌هایی از تجربه‌هایی هستند که تا جایی که حافظه یاری می‌کند، برای شما بیان می‌کنم. همچنین هویت آموزش گیرنده‌ها حفظ شده است.

خاطره اول: دوست پسری اسلیو که عذاب وجدان داشت

بگذارید از گذشته این دو بگویم. دنیل ۶ ماه پیش از اولین جلسه متوجه شده بود که برای لذت بردن از رابطه جنسی باید نقش برده را برای خانم‌ها بازی کند، و خیلی شفاف آن را با شان که در یک رابطه یک ساله بودند و با هم زندگی می‌کردند، مطرح کرده بود. شان ابتدا سعی کرده بود تا این نقش را برای دنیل بازی کند، اما اون هم نمی‌تونست آنقدر که باید محکم باشد و تازه خودش هم دوست داشت برده باشد، اما هیچوقت جرات نکرده بود آن را با کسی مطرح کند. با این حال جسارت دنیل در صحبت درباره خواسته‌هایش به او هم شجاعت مطرح کردن این موضوع را داده بود.

بحران در رابطه شروع شد و با وجود علاقه زیاد به هم، حتی به این فکر کرده بودند که رابطه را ادامه ندهند.

تا اینکه یکی از دوستان دنیل در دفتر وکالتی که بعنوان وکیل کار می‌کرد، به او اطلاع داد که یکی از کارآموزهای جوان که به تازگی برای کارآموزی به آن‌جا آمده بود یک میسترس درست و حسابی است. 

برده پسر و تنبیه او

ورود یک میسترس

این میسترس مارتا دختر سیاهپوستی بود که ۴ سال از دنیل کوچکتر بود. انتخاب سخت شروع شده بود اما در نهایت شان و دنیل تصمیم به ایجاد رابطه با مارتا گرفتند و او بعنوان ارباب آن دو از جمعه عصر تا دوشنبه صبح به آپارتمان‌شان می‌رفت تا شاهد خدمت این زوج به خود باشد.

خب به نظر همه چیز درست می‌آمد تا اینکه شان احساس کرد از خدمت به ارباب خانم لذتی نمی‌برد. این بار بطور جدی آن‌ها را ترک کرد. دنیل نمی‌توانست این را تحمل کند اما نمی‌خواست لذت خدمت به میسترس مارتا را هم از دست بدهد.

عذاب وجدان شروع شده بود. دنیل تا مرز نابود کردن شغلش پیش رفت. تا اینکه تصمیم گرفت برای شان ارباب مرد پیدا کند تا در زمان‌هایی که او به مارتا خدمت می‌کرد، شان به ارباب مرد خدمت کند. البته پیدا کردن این فرد آسان نبود. همچنین مارتا هم راضی نبود و معتقد بود دنیل کنترل و تحمل خود را از دست خواهد داد و نمی‌تواند حضور یک مرد دیگر را در زندگی شان تحمل کند. مارتا هم گفت اگر دنیل ثابت نکند که توانایی و تحمل دارد، از رابطه خارج خواهد شد.

من به رابطه دعوت شدم

همه چیز به مدت دو هفته جهنمی بود. اینجا بود که من وارد شدم. از طریق یکی از دوستان مارتا از این داستان خبردار شدم. دوست مشترک ما معتقد بود برای یک دوره کوتاه در حضور دنیل از شان بعنوان برده استفاده کنم تا دنیل تحمل خودش را بسنجد. هیچ وقت درگیر رابطه دو نفر نشده بودم و تنها بعنوان آموزش دهنده کار می‌کردم. برای همین جواب منفی دادم.

اما ۳ روز بعد دوست مشترک ترتیب یک ملاقات با دنیل و شان را در قسمت بار یک هتل داد. خیلی صریح و بی پرده با هم صحبت کردیم و نگرانی‌های خود را به آن دو منتقل کردم. دنیل اصرار داشت این کار را برای اثبات خودش به مارتا انجام بدهم و در عین حال فرصت لذت مشابه را برای شان فراهم کند. امنیت شان نیز برای او خیلی بود و می‌خواست این کار توسط یک حرفه‌ای انجام شود.

خیلی واضح برای آن‌ها توضیح دادم که من وارد رابطه نخواهم شد. برای شان اربابی پیدا نخواهم کرد و تنها برای ۳ روز مثل یک دوره آموزشی، شان را با تکنیک‌های تحت سلطه و ساب میسیو بودن آشنا خواهم کرد.

دنیل می‌توانست حضور داشته باشد اما کاملا بسته شده و بدون امکان دخالت بود. البته هر وقت می‌خواست یا احساس می‌کرد تحمل آن‌را ندارد می‌توانست فرآیند را متوقف کند اما برگشتی در کار نخواهد بود و من به مارتا گزارش خواهم داد که دنیل تحمل ندارد.

با همه چیز موافقت کردند. روی دستمزد هم توافق کردیم. شان کاملا با این موضوع موافق بود و مارتا فقط می‌خواست از کل ۳ روز فیلم تهیه شود تا خودش آن را ببیند. دنیل و شان موافق بودند. خب، بالاخره من هم موافقت کردم.

در مورد شان بگویم که او ۳۲ ساله، قد ۱۷۵ استخوانی، سفید پوست و اهل شف هاوزن، شهر کوچکی در نزدیکی زوریخ بود. اون به تازگی فارق التحصیل دکترای شیمی از دانشگاه زوریخ شده و به عنوان استادیار مشغول به کار بود. در ظاهر مثل خانم معلم‌های جدی بود اما در درون بسیار مردد، شکننده و از گرفتن هر تصمیمی بیزار بود. از نوجوانی به میل خودش به تحت سلطه بودن آشنا شده بود اما مثل هر چیز دیگری هیچگاه آنرا به زبان نیاورده بود و اگر دنیل از میل خود صحبت نمی‌کرد شاید هیچوقت به کسی چیزی نمی‌گفت، اگر چه حتی با این وجود هم مدتی طول کشیده بود تا به قول خودش به گرایش واقعی درونش اعتراف کند.

برده دختر باندیج شده

شروع جلسه و روز اول، اولین تجربه

به سمت شان رفتم. وسط سالن ایستاده بود و کمی مضطرب بود. فکر کنم برای اولین بار کار یک ارباب مرد را می دید که کاملا با دنیل و مارتا متفاوت بود. طبق چیزی که شب پیش برای آن‌ها فرستاده بودم، شلوار پارچه‌ای سفیدی به پا کرده بود. روی آن هم بلوز بلندی پوشیده بود که تا زانوها می‌رسید. درست مثل یک خانم با سمت بلند پایه در یک اداره بود. کفش پاشنه بلند هم پوشیده بود. کاملا رسمی، بدون لباس زیر، زیورآلات و آرایش بود. موهای بلندش هم باز بود. البته در همین حالت هم بسیار زیبا بود. در تمام حدود ۴۵ دقیقه‌ای که مشغول بستن دنیل بودم بدون حرکت ایستاده بود و تماشا می‌کرد. دوربین هم مشغول فیلم برداری بود تا مارتا بعدا شاهد برنامه ما باشد.

خیلی محکم به شان گفتم کفش‌ها و شلوارش را در بیاورد. کمی مردد بود. با صدای بلندتر گفتم: «زود باش». تکان خورد و به آرامی شروع کرد به انجام دستور. همانطور که انتظار داشتم لباس زیر نپوشیده بود و موهای بدنش را هم کاملا تراشیده بود. وقتی تمام شد ناخود آگاه جلوی الت تناسلی اش را با دست پوشاند، البته طبیعی بود.

نفس زدن‌اش کمی تند شده بود و معلوم بود اضطراب دارد. برخلاف دنیل، شان اجازه داشت از کلمات امن ملایم‌کننده استفاده کند تا فرآیند را آرامتر یا متوقف کند و استفاده از آنها باعث نمی‌شد تا همه چیز کاملا کنسل شود. می‌توانست بارها استفاده کند و دوباره شروع کنیم تا زمانی که کاملا بخواهد جلسه و این ۳ روز متوقف شود.

پشت او ایستادم. دست‌ها را از مچ گرفتم و آرام به سمت پشت بردم و روی هم گذاشتم. بعد با طناب کنفی مچ هر دست را به آرنج دست دیگرش بستم و محکم کردم. پیراهنش زیر طناب جمع شده بود. به تجربه فهمیده بودم بهتر است با طناب و باندیج شروع کنم و برای روز اول از غل و زنجیر برای شان استفاده نکنم. طناب را دور سینه محکم کردم و به سمت میله سقف انداختم و از روی آن رد کردم. بعد هم دوباره از زیر طناب‌های رد شده از سینه‌اش بردم و کشیدم. بدنش به سمت بالا حرکت کرد و همزمان جیغ ملایمی کشید. نوک پاهای برهنه‌اش حالا به زحمت به زمین می رسید. کاملا بی دفاع بود.

دستم را به سمت آلت تناسلی و بین پاهای او بردم و بی مقدمه داخل انگشتم را داخل کردم. دوباره جیغ کشید. دنیل هم صدای گنگی درآورد اما زنگ را نزد. شان کاملا خیس و تحریک شده بود. این کار علاوه بر مسائل جنسی‌اش، یک تست خیلی مهم برای شروع کار روی خانم‌ها است، اگر خیس نباشند نباید شروع کرد و باید به سراغ دیگر اندام‌ها رفت. اما شان به اندازه کافی خیس و تحریک شده بود. پس چند دقیقه که با آلت تناسلی‌اش مشغول بودم چند ضربه محکم به کپل‌های باسن‌اش زدم.

قیچی را برداشتم و پیراهن را روی بدهنش پاره کردم. به تندی نفس نفس می‌زد ولی چشم‌هایش حسابی مشتاق بود. کاملا برهنه شده بود. نوک سینه‌هاش سفت شده و ماهیچه‌ها منقبض بودند. یک ویبراتور روی آلت تناسلی‌اش گذاشتم و روشن کردم. همه بدنش در یک لحظه به لرزشش افتاد و بعد منقبض شد. جیغ‌های کوتاهی می‌کشید. شلاق کوتاه را برداشتم و ضربه‌های ملایمی به پشت ساق‌ها زدم، ضربه‌های آرام اما ممتد. ترکیب درد و لذت ویبراتور او را به ارگاسم نزدیک کرده بود. به او گفتم که اگر بدون اجاره ارگاسم شود چه تنبیه سختی در انتظارش خواهد بود و با سر تایید کرد.

آرام زنجیر را به نوک سینه‌ها وصل کردم. درد بیشتر از لذت شده بود اما عمق لذت اجاره نمی‌داد متوقف کند. شروع به التماس کرد تا به او اجازه ارگاسم دهم. هیچ نمی‌گفتم و این حساسیت ذهنی او را بیشتر می‌کرد. کم کم صدای نفس‌های دنیل هم از پشت دهان بندش به گوش می‌رسید. می‌دانستم خون زیادی به سمت آلت او رفته است اما چستیتی اجازه نمی داد راست شود، برای همین فشار زیادی به کون خود می‌آورد و باعث می‌شد پلاک ویبراتور فشار بیشتری به پروستات او بیاورد و بیشتر غرق لذت و فشار عضلانی شود.

معلوم بود که شان دیگر تحمل ندارد و نمی‌تواند جلوی خود را بگیرد. من هم خیال نداشتم بدون اجازه ارگاسم شود و در شروع کار تجربه یک تنبیه سخت را داشته باشد. پس در گوش او گفتم «زمانی که زنجیر سینه‌ها را جدا کردم، اجاره ارگاسم دارد». با فشار کشیدم خون به سمت نوک سینه‌ها جریان پیدا کرد و آزاد شدن دوپامین باعث ارگاسم شدیدی شد. جیغ بلندی کشید و با حرکت‌های شدیدی لذت بسیار زیادی را تجربه کرد. طناب‌ها باعث می‌شدند نتواند دست و پاها را حرکت دهد، برای همین ماهیچه‌های بدنش تمام دوپامین را جذب کردند و این لذت ارگاسم را برای شان چند برابر کرده بود. بعدها به من گفت این بهترین تجربه ارگاسم زندگی‌اش بود. بعد از تمام شدن حرکت‌های غیر ارادی ماهیچه‌هاش، بی حال از طناب آویزان شد. چشم‌ها را بست و بی حرکت به خلسه رفت.

دنیل اما در تلاطم بود. تند نفس می‌کشید و از درد ارگاسم ناقص به همراه پلاک کون به خودش می‌پیچید. اما لذت و اشتیاق در چشم‌هایش بود. به او گفتم «فقط یک دقیقه فرصت داری زنگ را بزنی وگرنه بقیه برنامه‌ها را روی دوست دخترت ادامه می‌دهم». مستقیم به چشمان من نگاه می‌کرد. مطمئن بودم تا ۱۰ ساعت دیگر هم زنگ را نخواهد زد. دنیل آمادگی کافی برای وارد کردن شان به دنیایی که لذتی مشترک از آن می‌خواستند را داشت. اما خب، من باید ۳ روز امتحان کردن او را ادامه می‌دادم.

ارباب و کنترل اسلیو

نتیجه سه روز لذت بخش برای این زوج

شان در این ۳ روز سکس دهانی، سکس مقعدی و جلق زدن برای یک مرد را به خوبی یاد گرفت. همچنین ظرفیت تحمل و ترکب آن با دوپامین را فرا گرفت تا بتواند یک لذت غیرقابل کنترل را تجربه کند. او کنترل بهتری روی ارگاسم خود پیدا کرد. دنیل نیز در موقعیت‌های متفاوتی اما همیشه بسته و بدون امکان دخالت، شاهد آموزش‌ها بود. او شب‌ها در قفس زیرزمین می‌خوابید و شان روی یک موکت نازک در اتاق من و یک پای او با زنجیر به پایه تخت بسته شده بود. این کارها برای این بود که حس تعلق را برای خود عادی کند.

بعد از آن جلسه، مارتا با دقت فیلم‌ها با پیدا کردن ارباب مرد موافقت کرد. اونها از طریق دوستان مشترک یک پسر ۲۸ ساله پیدا کردند و وی نیز شان را به عنوان برده پذیرفت. از آن روز تا ۳ سال پیش که از آن‌ها خبر داشتم،آخر هفته‌ها دنیل به مارتا خدمت می‌کرد و شان هم به خانه اربابش که اسم او را فراموش کرده‌ام، می رفت تا در کنار ۲ برده تمام وقت، لذت ببرد و نیازش را برآورده کند.

تا ۳ سال پیش که از آن‌ها خبر داشتم، به همین شیوه به زندگی ادامه می‌دادند. در این مدت باردار شدن شان و به دنیا آمدن دختر او و دنیل، تنها وقفه کوتاهی در این نوع رابطه ایجاد کرد، اما بعد از آن شان و دنیل دائماً ارباب‌های جدیدی پیدا می‌کردند و لذت می‌بردند.

فکر کنید اگر آن‌ها هیچوقت در مورد تمایلات و علایق شخصی با یکدیگر صحبت نمی‌کردند…


در مواردی مانند این که پارتنرها در حضور هم رابطه را تجربه می‌کنند، بسیار مهم و حیاتی است که تجربه لذت برای هر دو فراهم باشد، نه اینکه صرفا به یکی از طرفین بپردازید. اگر دنیل تنها یک گوشه نشسته و شاهد باشد، فشار روانی کم کم او را از مسیر مورد خواست دور خواهد کرد. طراحی لذت در کنار اتفاقات مورد نظر شما، مانند بیننده بودن یا دخالت نکردن موضوع بسیار مهمی است که قبل از شروع کار باید برای آن برنامه ریزی کرد.

بر خلاف تصور بسیاری از افراد مبنی بر زورگویی، تمام کارها باید قبل از شروع رابطه با پارتنر یا آموزش گیرنده توافق شده باشند. BDSM یک نوع وحشی بازی که یک طرف هر کار دلش خواست بکند نیست، بلکه یک رابطه خاص احساسی و جنسی است که باید هر دو طرف از آن لذت ببرند و مطابق با نیازهای آن‌ها باشد. حتی برای برده‌هایی که برای آموزش به من سپرده می‌شدند و ارباب‌های آنها لیست درخواست‌ها را اعلام می‌کردند، ساعت‌ها وقت صرف می‌کردم تا برای آنها مراحل آموزش را توضیح بدهم و هر کجا که احساس راحتی یا امنیت نمی‌کردند، راه و روش را عوض می‌کردیم. البته خیلی زیاد با نوع دیگر این رابطه برخورد کردم که هیچ وقت ورود به آنرا نپذیرفتم، چون اعتقاد دارم بدون تمایل دو طرفه و آگاهی کامل، هر حرکتی اشتباه است و پشیمانی به بار خواهد آورد.

برای اینکه در این کار حرفه‌ای و ماهر شوید، بیشتر بخوانید و بیاموزید. هیچوقت آموزش زمینه BDSM به پایان نمی‌رسد. شما هم می‌توانید نوشته‌های خود را در صفحه تماس برای من ارسال کنید.

اونتاشگال . تیر ۱۳۹۹ . نویسنده مهمان: میلاد

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

چند تجربه رابطه تری سام یا سه نفره موفق

تجربه رابطه سه نفره یا تری سام

چگونه یک رابطه تری‌سام موفق داشته باشیم؟ این مقاله بر اساس نظرات آقایان و خانم‌هایی است که تجربه سکس سه نفره داشته‌اند و به این سوال پاسخ می‌دهند.

دکتر جاستین لمیلر، نویسنده کتاب معروف و پرفروش «به من بگو چه می‌خواهی» [آمازون] در مورد روابط جنسی بر روی بیش از ۴۰۰۰ زوج تحقیقات انجام داده است. او می‌گوید داشتن سکس سه نفره یک فانتزی جنسی عالی است هر چند مردان برای داشتن سکس سه نفره بیشتر مشتاق به نظر می‌رسند. یک مطالعه مستقل نیز نشان می‌دهد که ۸۳٪ مردان و ۳۱٪ زنان، حداقل یک بار به رابطه تری‌سام و سه نفره علاقه نشان داده‌اند.

این مقاله با موضوع «کانال چهارم، صداقت» نوشته شده است. روابط چند نفره، تک پر بودن، خیانت کردن، هیزی، بی غیرتی، عشق خدایی، عشق بدون سکس و موارد این چنینی در میان آدم‌ها بیشتر دیده می‌شود. در گذشته نیز گرایش‌هایی مانند کاکولدیم یا بی‌غیرتی وجود داشت اما به صورت عمومی کسی چیزی نمی‌گفت. به واسطه اینترنت امروزه بیشتر در این مورد صحبت می‌شود و زوج‌ها با آن آشنایی دارند. از آنجایی که باور دارم ازدواج و رابطه داشتن به معنی محدودیت خودخواسته نیست، تصمیم گرفتم فعالیت موضوع جدید وبلاگ با عنوان «کانال چهارم، صداقت» را آغاز کنم.

مقاله فعلی به سبک ترجمه آزاد در وبلاگ منتشر می‌شود. نوشته‌های ترجمه آزاد با هدف بیان واقعیت‌ها از منابع معتبر ترجمه شده‌اند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم می‌خواهید در ترجمه‌های بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی می‌توانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.

این مقاله جولای ۲۰۱۹ توسط سوفیا بنوییت در وبلاگ GQ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.


جهت تبلیغات در وبلاگ اونتاشگال، در صفحه تماس به ما پیام دهید.


رابطه سه نفره مرد با دو زن

اگرچه در واقعیت افرادی که رابطه تریسام دارند تعدادشان انقدر زیاد نیست و تنها ۳٪ از افرادی که مورد پرسش قرار گرفتند طی یکسال گذشته و تنها ۱٪ از این جمعیت طی یک ماه گذشته این نوع از رابطه را داشته اند. پس از این بررسی من به افرادی با تجربه رابطه معمولی یا نیمه معمولی تریسام  رسیدم و درباره چگونگی شکل گیری این رابطه و علت هات بودن شدیدش چیزهای زیادی آموختم.

در این مقاله شما مصاحبه با خانم‌ها و آقایانی را می‌خوانید که در گرایش‌های مختلف جنس مخالف، موافق و هر دو جنس (بایسکشوال) قرار دارند و حداقل یک بار تجربه چنین رابطه‌ای را با همسر، دوست پسر یا دوست دختر و حتی به عنوان نفر سوم، داشته‌اند.

اولویت اول: چگونه یک رابطه تریسام را شکل دهیم؟

آنجلا، ۴۲ ساله از اوکلاما:

«من پیش از این که وارد این نوع از رابطه شوم کاملا نسبت به اطرافیانم بی توجه بودم. حالا افرادی با طرز فکر مشابه را می‌شناسم، حس کردن تمایل دیگران راحت است. همچنین این موضوع که زوج‌های زیادی در بارها با امید پیدا کردن نفر سوم جدید حضور دارند واقعا شکه کننده است.»

لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:

«من با دوستان گی خود شوخی می‌کنم که ترتیب دادن تریسام با دو مرد گی دیگر از مذاکرات صلح خاورمیانه پیچیده‌تر است. مردان گی تمایل خیلی زیادی به ناخونک زدن به دیگران دارند و اگر دو نفر بخواهند نفر سومی را وارد رابطه خود کنند، پروژه تعیین صلاحیت خیلی اعصاب خرد کن است! (عکس‌های متعدد از زوایه‌های چندنفره و صحنه‌های سکسی نیز حاصل یک مذاکره و گفت و گوی اساسی است.)»

کیت، ۳۲ ساله از هوستون:

«ما معمولا افراد را در گرو‌ه‌های دوستانه شناسایی می‌کنیم (نه از نوع سکسی، تنها دوستانی که باهم وقت می‌گذرانند) و پس از کمی لاس زدن ملایم، اگر به نظر رسید که به این کار علاقه دارند، همسرم به آن‌ها پیام داده و برای یک ملاقات دعوتشان می‌کند – مثل یک قرار واقعی و نه تنها برای کمی نوشیدن و بازگشت هرکس به خانه خود.»

ساتر، ۲۷ ساله از کلمبیا:

«فکر کنم بیشتر قرارهای ما برای رابطه تریسام از طریق اپ Grindr (شبکه اجتماعی ویژه افراد گی) صورت گرفته است.»

کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:

«پس از آنکه در جایی با شخصی برخورد کنیم، ابتدا من و سپس پارتنرم با او لاس می‌زنیم تا قضیه را برایش روشن کنیم. می‌توانید فورا به آن‌ها بگویید تا ببینید اهلش هستند یا نه، سپس اگر حس کنم به هرشکلی گیج شده یا احساس ناراحتی می‌کنند، خود را کنار می‌کشم. این کار از چیزی که فکرش را می‌کنید عادی‌تر است!»

پیشنهاد مطالعه: اعتماد در رابطه ارباب و برده

سکس سه نفره با دو مرد و ارگاسم حرفه ای توسط یک خانم

چه چیزی این رابطه را خیلی هات می‌کند؟

کیت، ۳۲ ساله از هوستون:

«صمیمی شدن با شخصی جدید، تجربه اغوا کردن و فریفتن دیگری به عنوان یک زوج و پوزیشن‌های متعددی که با حضور نفر سوم می‌توان امتحان کرد، بسیار تحریک کننده و هات است.»

یان، ۲۹ ساله از شارلوت:

«هات بودن سکس سه نفره به افراد شرکت کننده در آن بستگی دارد. اگر سکس با شخص A هات بوده و سکس با شخص B نیز هات است، می‌توان انتظار داشت که سکس همزمان با A و B نیز اگر بهتر و جذاب‌تر نباشد،حداقل به همان میزان هات باشد. رابطه تریسام به اشخاص دخیل در آن بستگی دارد و چیزی نیست که به طور ذاتی داغ و هات باشد.»

لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:

«مثل این می‌ماند که همزمان با تماشای یک فیلم پورن، در آن حضور داشته باشی. هم توجه هست و هم تابوشکنی. آیا این حسی ایجاد نمی‌کند؟ من هم گاییدن را دوست دارم و هم تماشای گاییده شدن دیگری!»

بن، ۳۲ ساله از بوستون:

«در حقیقت من به واسطه چیزی که در یک رابطه ۳ نفره برای همسرم رخ می‌دهد و چیزهایی که امتحان می‌کند، راه‌های جدیدی برای فشردن دکمه‌ها و نقاط هیجان انگیزش آموخته‌ام و قلق او را بیش از پیش فهمیده‌ام. بنابراین روابط سه نفره می‌توانند روشی عالی برای آموختن بیشتر درباره تمایلات جنسی خود و همسرتان باشد.»

آندره، ۲۹ ساله از بوستون:

«زمان‌هایی وجود دارد که کمی استراحت و تماشای پارتنرتان با دیگری نیز می‌تواند مانند یک انفجار هات باشد. برای مثال هنگامی که همسرم متوجه شد با تماشای سکس من با مردی دیگر چقدر سریع می‌تواند به اوج برسد، واقعا شوکه شد.»

توماس، ۳۰ ساله از آبوری پارک:

«این رابطه معمولا عشق‌بازیست به طول یک شب تا سحر و نه تجربه‌ای نیم ساعته، که برای من فوق العاده است.»

فیلم رابطه سه نفره و گروهی

با چه کسانی تریسام انجام می‌دهید؟ چگونه با آن‌ها جور می‌شوید؟

مارگوت، ۲۰ ساله از مینه‌آپولیس:

«اولین رابطه من هنگامی بود که با بهترین دوستم به دیدن پسری در یک مهمانی می‌رفتیم و خیلی رک و راست از او پرسیدیم آیا دوست دارد با ما رابطه تریسام داشته باشد؟»

لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:

«پارتنر من یک تاپ است، من هم همینجور(من گاهی باتم می‌شوم اما او هرگز). رابطه اورال قدیمی شد و من همچنان می‌خواستم رابطه را بدون محدود کردن سکسم به خودمان و دو نفره، حفظ کنم. به سختی برای این که سکس را «تنها ما» نگه دارم در تلاش بودم، اما در نهایت پس از سه ماه رابطه جنسی اعصاب خرد کن با یکدیگر صحبت کرده و فهمیدم هیچکدام‌مان برای داشتن یک رابطه باز مشکلی نداریم.»

کورین، ۲۹ ساله از شیکاگو:

«یک روز من و پارتنرم داشتیم خاطره‌های سکسی‌مان را برای یکدیگر تعریف می‌کردیم و حرف سکس سه نفره پیش آمد. هر دوی ما گفتیم که تجربه‌اش را داشتیم و پارتنرم گفت قصد داشت با من نیز این تجربه را داشته باشد.»

یک رابطه سه نفره در تخت

چه قوانین یا محدودیت‌هایی را برای رابطه سه نفره مشخص کرده‌اید؟

آنجلا، ۴۲ ساله از اوکلاما:

«بوسیدن دیگری ممنوع. بغل کردن دیگری ممنوع. دادن پیام‌های احساسی ممنوع. اساسا هرچیزی که به عنوان صمیمیت می‌شناسیم. برای ما این کار عشق‌بازی نیست بلکه سکس است، فقط سکس. من به این موضوع جوری نگاه می‌کنم که اگر از یک اسباب بازی جنسی برای شدت بخشیدن به سکس استفاده می‌کردم در آن موقعیت، نفر سوم شرکت کننده تنها اسباب بازی سکسی ساده است.»

کیت، ۳۲ ساله از هوستون:

«عموما افراد سوم غریبه‌ها یا دوستان نزدیک نیستند. باید مجرد باشند. نه در یک رابطه باز یا چند نفره، کاملا سینگل و مجرد. پذیرای همه جنسیت‌ها هستیم.»

ناتانائیل، ۴۰ ساله از هانت اسویل:

«من به تماشا کردن دوست دخترم در حال سکس با زنی دیگر علاقه دارم. معمولا بجز رابطه اورال با زن دیگری سکس ندارم. گاهی دوست دخترم بر سکس داشتن من با زن دیگری پافشاری می‌کند، من نیز تسلیم شده و انجامش می‌دهم.»

کورین، ۲۹ ساله از شیکاگو:

«فکر می‌کنم مهم‌ترین قانون این است که هیچ یک از پارتنرها نباید به گزینش دیگری برای یک تیم فکر کنند. اگر در زمینه یکسانی نیستید یا شخصی مشتاق داشتن این تجربه نیست، نباید این کار را انجام دهید.»

ایسلا، ۲۶ ساله از واشنگتون:

«دوست پسرم هرگز نباید در بدن زن دیگری ارضا شود، این اتفاق یکبار رخ داد و واکنش احساسی منفی من بیش از چیزی بود که انتظارش را داشتیم. بنابراین تصمیم گرفتیم این اتفاق دیگر تکرار نشود.»

رابطه تری سام دو زن با یک مرد

درباره برخی از نگرانی‌های منطقی غافلگیرکننده این رابطه بگویید

لوییس، ۳۶ ساله از سانتا کروز:

«سامان دهی گروه‌های سکس بزرگتر آسان‌تر است. به نظر می‌رسد آن استایل نامنظمی که در این گروه‌ها وجود دارد باعث می‌شود افراد احساس راحتی بیشتری کنند. فکر کنم در این پارتی‌ها و مهمانی‌ها عقیده چنین است که من اینجا نیستم که با همه سکس داشته باشم اما تعداد کافی از افراد وجود دارند که می‌توانم شخصی را که دوست دارم با او سکس داشته باشم را انتخاب و دیگری را رد کنم. یک رابطه سه نفره که در آن دو نفر خیلی صمیمی و شخص سوم غیرصمیمی‌تر است، می‌تواند برای آن ۳۳٪ گروه (نفر سوم) خیلی مایوس کننده باشد.»

کیت، ۳۲ ساله از هوستون:

«اگر به طور منظم و قاعده‌مند رابطه تری‌سام دارید، حتما زمانی نیز استراحت کرده و مدتی را تنها به خودتان دو نفر اختصاص داده و بر رابطه دونفره خود تمرکز کنید.»

کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:

«یک نگرانی دیگر در روابط سه نفره، اگر شخص سوم مرد باشد، کاندوم است. اگر قرار باشد در سکس دخول رخ دهد و بخواهید از کاندوم استفاده کنید احتمالا بیش از یک کاندوم نیاز دارید چون جابجایی و تغییر جایگاه در سکس سه نفره زیاد است. ممکن است کاندوم روی مخ شما باشد.»

توماس، ۳۰ ساله از آبوری پارک:

«داشتن یک تخت خواب بزرگ مهم است، همچنین اگر اتاقی اضافه برای خوابیدن نفر سوم داشته باشید خیلی کمک می‌کند. خوابیدن سه نفر در یک تخت ممکن است مشکل ساز باشد. همچنین در روابط MMF(دو مرد و یک زن) عموما مرد‌ها دوست ندارد با دیگری در یک تخت بخوابد. با توجه به افراد شرکت کننده در رابطه، ماندن در خانه و صرف صبحانه با یکدیگر در روز بعد می‌تواند جالب یا ناجور باشد. و اگر شما مردی هستید که قرار است وارد یک رابطه تری‌سام شود، حتما از قبل درباره این موضوع که آیا رابطه مرد – مرد نیز قرار است باشد یا نه به توافق برسید.»

چند نمونه رایج از سوتفاهم‌های تری‌سام را بگویید؟

شین، ۲۸ ساله از سیاتل:

«این کار فرم تایید شده‌ای از خیانت است، یا این کار راه خوبی برای هیجان انگیزتر کردن سکس است.»

کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:

«آن‌ها ناجور نیستند! دوستانی داشته‌ام که به من گفتند نمی‌دانند چه کار باید بکنند یا احساس کم‌رویی یا عجیب بودن دارند. فکر می‌کنم اگر از پارتنر خود بپرسید به چه چیزی علاقه دارد، درباره انتظارات یکدیگر دوستانه صحبت کنید و همه چیز توافقی باشد، این کار دقیقا مثل سکس دو نفره است و می‌تواند خیلی جالب باشد.»

ناتانائیل، ۴۰ ساله از هانت اسویل:

«اغلب مردم فکر می‌کنند اگر با شخص بایسکشوالی قرار می‌گذارند، او لزوما با روابط سه نفره نیز موافق است. اما این صحیح نیست. دقیقا مشابه افراد یونیسکشوال، برخی بایسکشوال‌ها طرفدار رابطه تک زوجه و برخی علاقه مند به روبط باز و تری‌سام هستند. من با این فرضیه جلو می‌روم که همه افراد از علائم عدم علاقه به تک همسری مبنی بر ورود آنها به سه نفری، طرفداری می‌کنند!»

لوگان، ۲۸ ساله از میامی:

«این که هر شخصی نیاز دارد در همه جای رابطه شرکت کرده و همه چیز را تجربه کند.»

ایسلا، ۲۶ ساله از واشنگتون:

«ما خودمان دو نفره نیز سکس فوق العاد‌ه‌ای داریم، بنابراین به تری‌سام برای درست کردن رابطه یا حواس‌پرتی نیاز نداریم.»

رابطه سه نفره خوشحال بین دو مرد

چه چیزی یک رابطه تریسام را خوب یا بد می‌کند؟

کلسی، ۳۰ ساله از استین:

«ما با اطمینان بخشیدن به نفر سوم رابطه پیش از این که بخواهد خود را کنار کشیده یا احساس ناراحتی کند، خودمان را برای موفقیت آماده می‌کنیم! ما بارها به این کار می‌پردازیم، چون با مردانی سکس داریم که پیش از این هرگز با زنی نبوده‌اند یا زنانی که قبلا هرگز با مردی رابطه نداشته‌اند. احتمالا ما اولین تجربه‌شان باشیم و آن‌ها مطمئن نیستند که در این باره چه احساسی خواهند داشت.»

مارگوت، ۲۰ ساله از مینه‌آپولیس:

«هنگام برنامه‌ریزی برای سکس سه نفره از خود بپرسید که چرا می‌خواهی این کار را انجام دهی؟ مطمئن شوید که این کار را تنها برای لذت خودتان و نه برای شاد نگه داشتن پارتنر می‌خواهید انجام دهید. آماده خندیدن باشید. همانقدر که افتادن دونفر روی یکدیگر می‌تواند ناجور باشد، سه نفره‌اش خیلی ناجور‌تر است!»

کیت، ۲۶ ساله از شیکاگو:

«اولین بار که به تریسام علاقه مند شدم، پورن‌های زیادی دیدم تا بفهمم چه پوزیشن‌هایی بهتر است و هر سه نفر را به خوبی شرکت می‌دهد. فکر می‌کنم این کار کمکم کرد تا کمتر احساس گیجی کنم. اگر زوج هستید، با قانون‌های خودتان پیش روید. آیا با هرچیزی راحتید؟ دوست دارید چه کاری انجام دهید؟ علایقتان چیست؟ فکر می‌کنید به نفر سوم اجازه دهید شب را بماند؟ آیا لازم است شخص سوم اطلاعات مهمی درباره هر یک از شما بداند؟»

آندره، ۲۹ ساله از هوستون:

«ببینید، گاییدن چند نفر در یک زمان واقعا سخت است، ممکن است از پسش برنیایید و و هیچ تمرینی نیز وجود ندارد که مطمئن شوید بدون نقص پیش می‌روید. بهترین چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که هرچه شد بدون تعارف پارتنر اصلی شما از نفر سوم مهم‌تر است. و حواستان باشد که احساساتشان را رد نکنید. این می‌تواند یک گردباد باشد، مردم با یک اشاره عوض می‌شوند. یک میل به شکست، از آن بیاموزید و بدانید که خندیدن به اشتباهاتتان مهم‌تر از هر مهارت چند منظوره دیگر است! اگر از آن دست افرادی هستید که نمی‌تواند به یک گوزیدن طی سکس بخندد، احتمالا برای این کار مناسب نیستید!»

اونتاشگال:

«تجربه رابطه سه نفره همانقدر که می‌تواند بر بهبود کیفیت رابطه شما تاثیر بگذارد، به همان میزان می‌تواند رابطه شما را به جدایی بکشاند. باید در این مورد به خوبی صحبت کنید و نفر سوم را نسبت به جایگاه خودش آگاه کنید. اگر نفر سوم به دنبال جایگاهی فراتر از یک پارتنر سکسی است، بهتر است او را کنترل کنید. رابطه سه نفره در زوج‌هایی موفق می‌شود که در سلامت کامل احساسی و عاطفی قرار دارند و هیچ نگرانی بابت رابطه خود ندارند. به عنوان نفر سوم آقا یا خانم، باید حد خود را بشناسیم و درک درستی از سلامت رابطه برای زوج‌ها داشته باشیم.»

خواهش می‌کنم برای انجام چنین سکسی، همسر خود را تحت فشار قرار ندهید. اگر هم انجام دادید سعی کنید کماکان رابطه دوستانه قدیمی را با رعایت حریم‌ها حفظ کنید. شما به عنوان یک زوج با یک مرد یا زن سوم فقط سکس می‌کنید، قرار نیست جای معشوقه شما را بگیرد.

اونتاشگال . خرداد ۱۳۹۹

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.