افرادی که هیچ شناختی از رابطه BDSM ندارند، به راحتی قضاوت میکنند و برچسب میزنند. در این مقاله حاصل یک تحقیق علمی است، به واقعیتهایی از زندگی افراد با گرایش ارباب و برده میپردازد.
ترجمه آزاد مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این نوشتهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله توسط مایکل آرن در مجله معروف سایکولوژی در فوریه ۲۰۱۷ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
در ابتدا باید بگویم ما به دنبال تایید ایدهها و نظرات اشتباه زیگموند فروید یا ای.ال جیمز نویسنده کتابهای Fifty Shades of Gray در زمینه سکس نیستیم. هرچند نادیده گرفتن و انکار تاثیرات انها بر جامعه احمقانه خواهد بود. البته تئوریها و درمانهای فروید همگی ریشه در زن ستیزی و عقاید وی داشت، اما او دست به انجام کاری زد که هیچ یک از روانشناسان حرفهای غرب پیش از او انجام نداده بودند. او به وضوح درباره سکس و رشد هویت جنسی صحبت کرد که این امر زمینه را برای دنیا و حرفه سکس تراپی حال حاضر ما فراهم کرد. بر همین اساس اکنون ما میتوانیم راحتتر درباره سکس صحبت کنیم و فضایی داریم برای یاری رساندن به مراجعین و کار کردن بر روی نگرانیهای مربوط به سکس آنها.
خانم ای.ال جیمز نیز کاری مشابه برای دنیای BDSM، بانداژ، سلطهگری و سلطهپذیری، سادیسم و مازوخیسم انجام داده است. او فضای گفتگوی بزرگتری را پیرامون این طرز کار و تمایلات اروتیک گشوده است. این تقریبا همان نکته مثبت حاصل شده از کتاب های جیمز و سری فیلمهای مربوط به آن است. البته این بحثها و مکالمات پیرامون BDSM زمان بیشتری نیاز دارند.
این نکته را در نظر داشته باشید که فروید عقاید خود را بر مبنای نتایج تحقیقات در آن دوره قرار نداد و همین باعث درک اشتباه بسیاری از مخاطبین او از مسائل گشت، برای ای.ال جیمز نیز چنین است و بسیاری از مخاطبین در مورد اینکه BDSM چه چیزهایی است و چه چیزهایی نیست، دچار اشتباه شدهاند.

درک غلط
درک غلط درباره بی.دی.اس.ام چیز جدید نیست، از این رو برخی از سوالات پرتکرار را برای شما میآوریم:
- چه تیپ شخصیتهایی در BDSM شرکت میکنند؟
- آیا این افراد از خانوادههای سو استفادهگر و بد دهن بودهاند؟
- چرا شخصی باید تمایل به شرکت در یک رابطه BDSM داشته باشد؟
- آیا BDSM سو استفاده جنسی است؟
- آیا روابط BDSM سرد، غیرصمیمی، کنترلکننده یا سو استفاده کننده هستند؟
- افرادی که BDSM میکنند چه احساساتی را قبل از بازی، طی و پس از آن تجربه میکنند؟
برای کمک به افزایش فهم و فراهم کردن پاسخ این سوالات ما یک مطالعه و تحقیق با بیش از ۲۰۰ شرکت کننده با گرایش BDSM انجام دادیم. افراد از طریق شبکههای آنلاین و ناظران حرفهای بررسی میشدند.
تحقیقات
اطلاعات از طریق بررسی آنلاین ۱۲ سوال کیفی درباره انگیزشهای شخصی و تجربیات شرکت در BDSM، همچنین در قالب سه ابزار روانشناسی انجام شد:
- پرسشنامه تجربیات رابطه صمیمی که حالت دلبستگی را می سنجد. دانلود ECR-S
- پرسشنامه مقیاس تجربیات ناسازگار کودکی، که میزان آسیب در کودک را میسنجد. دانلود ACE
- پنج پرسشنامه بزرگ که صفات شخصیتی را می سنجد. دانلود BFI
با استفاده از این معیارها ما توانستیم برای بسیاری از سوالهای بالا، پاسخی بیابیم. یافتههای ابتدایی ما در ادامه ذکر شدهاند و همچنان در حال نوشتنشان هستیم و قصد داریم آنها جهت چاپ به ژورنالهای علمی مناسب ارسال کنیم.

چرا به سادومازوخیسم علاقه دارم؟
چرا شخصی باید تمایل به شرکت در یک رابطه BDSM داشته باشد؟ افرادی که BDSM میکنند چه احساساتی را قبل از بازی، طی و پس از آن تجربه میکنند؟
سوال های کیفی درباره انگیزه افراد پرسیده شد. بسیاری از شرکت کنندگان بیان داشتند که قبل از جلسه بیدیاسام، هیجان و انتظار بسیار زیاد و قابل پیشبینی نبودن چند دقیقه بعد برایشان جذاب است. هیجان و لذت در طول انجام کارها در جلسه و موجی از وابستگی عمیق به پارتنر پس از پایان جلسه، در آنها به وجود میآید. پس از جلسه در خود احساس قدرت بیشتر، توانمندی خاص و هویت و شخصیت مستقل میکنند.
آیا این افراد از خانوادههای سو استفادهگر و بد دهن بودهاند؟
با توجه به سنجش ACE ، هیچ تفاوت معناداری میان افراد با گرایش BDSM و افراد عادی در زمینه تجربه آسیب کودکی نطیر احساس فراموش شدگی کردن، طلاق یا جدایی از والدین، سو استفاده توسط والدین یا زندگی با اعتیاد به مواد و الکل پیدا نکردیم.
چه تیپ شخصیتهایی در BDSM شرکت میکنند؟
با توجه به تست BFI متوجه شدیم که افراد با گرایش BDSM به طرز محسوسی نمره بالاتری در مقیاس «ریسکپذیری و کسب تجربههای جدید» نسبت به سایر افراد داشتند. به بیان دیگر این گروه در مقایسه با نمونههای افراد نرمال که در BFI مطرح شده، عادی شناخته شدهاند.

آیا روابط BDSM سرد، غیرصمیمی، کنترلکننده یا سو استفاده کننده هستند؟
در آخر با توجه به معیار ECR-S ما فهمیدیم که هیچ تفاوتی در میزان اضطراب و اجتناب در بین افراد حاضر در BDSM نیست. این بدان معناست که شرکتکنندگان در BDSM در زمینه ناراحتبودن در داشتن صمیمت رابطه بیش از دیگران مورد انتظار نیستند. بلکه آنها نیازمند انجام دادن تقلیدی از نوع فیلم جاذبه مهلک-Fatal Attraction نیستند.
به طور خلاصه افرادی که در BDSM شرکت میکنند بیش از دیگران ویژگیهای شخصیتی بیمارگونه یا سبک دلبستگی ناامن یا تجربههای منفی در کودکی ندارند، برخلاف تصورات که اغلب آنها احساسات منفی و خشونت را تجربه می کنند یا بوسیله انگیزههای آسیبزا به این گرایش میل میکنند، این افراد سالم هستند.
یافته های ما با بسیاری از آنچه که در سهگانه Fifty Shades of Gray ارائه شده مخالفت میکند. به علاوه نتیجههای ما مطابق بسیاری از تحقیقات پیشین و حال حاضر درباره فعالیتهای BDSM نشان میدهد هیچ ارتباطی میان BDSM و آسیبهای جسمی و روحی پیشین افراد وجود ندارد. این فیلم شاید برای برخی سرگرمی خوبی باشد اما نویسنده با به تصویر کشیدن کریستین گری به عنوان یک چهره معمایی، اجتناب ناپذیر و ناتوان در داشتن صمیمیت در خارج از سادومازوخیسم به دلیل تجربه آزار کودکی، صدمه بدی را با لکه دار کردن و بیمارگونه پنداشتن افراد دارای گرایش بیدیاسام، به این جامعه زده است.
تحقیقات ما نشان میدهد افرادی که با شوق و شدت بیشتری BDSM میکنند تنها به طور خاص به عنوان نمونهای از جامعه به یکدیگر پیوستهاند و اصلا به این معنا نیست که در کودکی از آزار رنج بردهاند. به علاوه تنها ویژگی شخصی معنا داری که آنها دارند، پذیرایی بیشتر برای تجربههای جدید است که آن ها را روشن فکر و ریسکپذیرتر میکند.

شرکت کنندگان در BDSM به جای گزارش زجر و درد، از احساس لذت، هیجان، خودتوانمند سازی، اصالت و وابستگی شدید به پارتنرشان در طی این رابطه صحبت میکنند. در نتیجه ما باور داریم که Fifty Shades of Gray با آوردن آگاهی زیادی درباره BDSM منافعی را فراهم کرده است، اما تحقیقات ما نشان میدهد که زمان آن است که تمام افسانهها و تصورات غلط درباره رابطه ارباب و برده را کنار بگذاریم.
فکر میکنم تحقیقات علمی در زمینه BDSM به اندازه کافی منتشر شدن. امیدوارم به بهانه اینکه اینجا ایرانه و خارج فرق داره، به دنبال رد فکتهای علمی نباشید. از ماتیلدا بابت ترجمه مقاله تشکر میکنم.
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی
پادکست اونتاشگال را از CastBox – Apple Podcast – Spotify – Google Podcast بشنوید.
3 دیدگاه برای «پنجاه سایه شادتر، واقعیتهایی درباره گرایش ارباب و برده»