زندگی به سبک اونتاشگال . با گرایش دامیننت از سال ٢٠٠٩ . نکات آموزشی و خاطرات در زمینه سادومازوخیسم و تمایلات ارباب و برده
دسته: سبک زندگی
مهارت از کلیدیترین نکات در یک رابطه ارباب و برده است. کسب مهارت با تجربه ممکن است. هیچکس از بدو تولد یک عاشق حرفهای در سکس به دنیا نمیآید. برای اینکه بهترین لذت را به پارتنر خود هدیه کنید، باید تمرین کرده و ماهرتر شوید. این مقالات برای شما که مدتی این گرایش را تجربه میکنید، مناسب است. اولویت مطالعه این مطالب برای یادگیری BDSM و انجام دادن حرفهای آن، بسیار زیاد است.
آزمونهای سنجش BDSM در فضای اینترنت چند سالی است که استفاده میشوند. هیچ آزمونی بهتر از تشخیص و تست توسط روانشناسان خبره سادومازوخیسم نیست. از آزمونهای آنلاین استفاده کنید اما به آنها استناد نکنید.
سلطهگری بر پارتنر خود همیشه تحریک کننده است، اما تصور کنید که چقدر چشم دوختن برده بر پوشش خشن و سکسی شما شهوت برانگیز خواهد بود. او برای بازی باندیج بعدی اشتیاق فراوان خواهد داشت و شما میدانید این به چه معناست. فارغ از سطح تمایلات جنسی خود برای شکستن رکوردی بالا! منظر چه هستید؟ از ناحیه امن خود خارج شوید و زیباییها را در باندیج، خشونت و مسائل خاص ببینید. پیش بروید، سلطهگری کنید!
به عنوان یک خانم میسترس فکر میکنید چند درصد دامیننت هستید؟ در جدول زیر عباراتی را میبینید که اغلب توسط افراد این حوزه استفاده میشوند. آنهایی را که دوست دارید، تجربه کردهاید یا در آینده برایش برنامه دارید را انتخاب کنید.
بسته شدن
هارنس
دستبند
بوت چرمی
اسپنک
شلاق
کلمه ایمنی
چشم بند
لاتکس
قلاده
کنترل ذهنی
تقاضای تحقیر
کاستوم گربهای
فلک پا
بازی با نوک سینه
گگ و دهن بند
دستکش چرمی
پدل اسپنک
سویچ
شلاق اسب
شلاق رشتهای
شوک الکتریکی
چستیتی
استراپون و دیلدو
حلقه O آلت
باندیج با طناب
لذت درد
ست چرم و تنگ
گیره نوک سینه
خفگی با نایلون
تمسخر برده
تاپ و قوی
چوکر چرمی
سیاهچاله و اتاق وحشت
زنجیر قلاده
نقش و رول پلی
با توجه به تعداد کلماتی که انتخاب کردهاید سطح خود را پیدا کنید:
از ۱ تا ۹: یک تازه کار خشن هستد. ۲۵٪ از افراد این دسته بسیار با استعدادند. وارد دنیای BDSM شدهاید اما بدون شک چیزهای خیلی بیشتری باید بیاموزید. این را نشانهای برای آن که علایق خود را یک قدم پیش ببرید، بدانید! از قیدهای خود رها شوید و بیشتر به دنیای سلطهگری توجه کنید
از ۱۰ تا ۱۸: یک میسترس واقعی با ۵۰٪ سلطهگری که در خون شما جریان دارد و منتظر فرصتی است تا آزادانه به بیرون راه پیدا کند. شما کینک درون خود و چیزی که میخواهید را میشناسید! استایل جذاب دامیینت گونه خود را امتحان کرده و برای پارتنر خودنمایی کنید.
از ۱۹ تا ۲۷: یک میسترس حرفهای هستید. به عبارتی شما درک کامل برای اداره یک تخت خواب یا سیاهچاله سکسی را دارید! شما تکنیکهای حرفهای BDSM را آموختهاید و احتمالا در حال حاضر بردهای تحت کنترل خود دارید.
از ۲۸ تا ۳۶: شما ۱۰۰ درصد یک میسترس شرور هستید! رگه دامیننتی شما خارج از مقایسه است. قدرت لبریز شده شما نمیتواند خود را کنترل کند و این مشخص است! بزرگان BDSM به شما افتخار میکنند!
یک میسترس کسی نیست که بخواهد از آموختن دانش جدید درباره مسائل خاص خجالت بکشد. معیارهای سلطهگری را به دست بیاورید و از آن لذت ببرید. مطالب مربوط به میسترسها را در این صفحه بخوانید.
یکی از بهترین وبلاگها در زمینه آموزش اسلیو، وبلاگ خانم لونا کیام است. ایشان به خوبی جنبههای مختلف یک سابمیسیو را شرح میدهد. در این نوشته تجربه شخصی ایشان در انتخاب یک لباس مناسب برای اسلیو را مطالعه میکنید.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت Submissive Guide انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
یونیفورم یک برده به چه شکل است؟
لونا کیام: فکر کردم به عنوان یک اسلیو برای شما یک داستان شخصی از زندگی خود بگویم که چگونه در مسیری خاص و فوق العاده شکل گرفت.
در رابطه ما هرگز وظیفه پارتنرم نبوده که پیش قدم شود و به رابطه قدرتمند فعلیمان هیجان ببخشد، بلکه او عاشق این است که من برایش پیش قدم شوم. خب، من اخیرا نظر او را درباره خرید یک ست لباس خاص که طی روز و در خانه بپوشم پرسیدم. او خیلی هیجان زده شد و در مرتبه اول خواست بداند این لباس شامل چه اجزایی میشود و دوم این که چرا من به چنین چیزی علاقه دارم.
کنار آمدن و فراهم کردن چیزی که میخواستم بپوشم راحت بود و او نیز نظرات شخصی خود را به آن افزود. در یک روز عادی هر دو ما برهنه هستیم. گاهی اگر هوا سرد باشد جوراب میپوشیم اما تا مجبور نشویم لباسی نمیپوشیم. این موضوع باعث میشود احساس شلختگی و ژولیدگی داشته باشم (هنگامی که اینگونه برهنه هستم موهایم را نیز درست نمیکنم و آرایشی ندارم). میخواستم احساس فعال و مفید بودن بیشتری در طی روز داشته باشم و برای او جذابتر به نظر بیایم. به همین خاطر از او پرسیدم اگر ایرادی ندارد لباس مخصوصی بپوشم و کمی موها و صورتم را آرایش کنم. قلاده و مچ بندهایم را نیز به این ترکیب اضافه کردم چون هنگامی که آن را پوشیدهام، همیشه برای بازی احساس آمادگی میکنم. او بات پلاگ را نیز اضافه کرد. خیلی خوشحال نشدم اما خیلی هم بد نبود.
تصمیم در مورد پوشش من گرفته شد
از همان ابتدا میدانستم که قادر نخواهم بود هرروز آن را بپوشم – تنها به این دلیل که من تعداد خیلی زیادی لباسهای سکسی و کاستوم ندارم و این که باید در روزهای پرفشار فضای ذهنی بازی داشته باشم. پس به نظر میرسد یک روز در هفته برای شروع خوب باشد. برای انتخاب لباس و پوشیدنش مقابل اربابم خیلی هیجان زده بودم. حتی اگر درطول روز خیلی یکدیگر را نبینیم، اینگونه میدانم که اگر مرا به اتاق کار خود فرا خواند یا در پذیرایی نامم را صدا زد من آمادهام. احساس مفید بودن بیشتری دارم و راحتترم، حتی اگر لباسها خیلی مناسبتی بوده و برای استفاده در طول روز طراحی نشده باشند.
اما پوشش یک برده به چه شکل است؟ میتواند شبیه چیزی باشد که من و پارتنرم انتخاب کردیم؟
تجربه و امتحان کردن
خانوادهای کینکی را میشناسم که کد لباس دارند و بردهها همیشه پیراهنهای خاکی رنگ با دکمههای سیاه میپوشند. بردههایی هستند که اجازه ندارند لباس زیر و سوتین بپوشند و حتی باید از ستهای هماهنگ و یکپارچه استفاده کنند. بعضیها کمربند، جوراب، گارتر و کفشهای پاشنه بلند میپوشند. تمامی اینها نوعی یونیفورم هستند. حتی کسانی را دیدهام که به ایدهها و فانتزیهای غیرعملی در زندگی واقعی میخندند.
من و اربابم هنوز داریم بر روی این موضوع کار میکنیم. آن را تعدیل کرده و تغییر خواهیم داد تا هنگامی که کاملا مناسب ما شود. این به این معنی است که من برای تطبیق با پروتوکل جدید بودجه جداگانهای برای خرید لباس خواهم داشت. حتی شاید او به تعداد روزهایی که باید با یونیفورم باشم بیافزاید که این مسئله تمرکز و توجه بیشتری به جزئیات از ناحیه من میطلبد. این کار اخیرا منجر به بازیهای بیشتری شده، باعث شده آگاهی بیشتری نسبت به جایگاه خود داشته باشم و همواره در طول روز زمزمهای از خدمت کردن به او در ذهنم باشد.
یونیفورم برای برده چیزی نیست که ان را ضروری بدانم. ما ۹ سال با یکدیگر بوده ایم و من لباسی نداشتم. این تغییر جدید به این علت نیست که رابطه ما داشت به مشکل میخورد. اضافه کردن چیزی مانند یک لباس هیچ مشکلی را حل نمیکند. من تنها ایدهای داشتم و آن را با پارتنر خود در میان گداشتم. داریم سعی میکنیم آن را امتحان کنیم. شاید مفید نباشد یا شاید اثری کوتاه مدت داشته باشد. به هر حال امتحان کردن چیزهای جدید جالب است و یک یونیفورم اسلیو چیز جالب سادهای به نظر میرسد.
آیا شما یونیفورم خاصی برای جلسات خود انتخاب کردهاید؟ به عنوان یک سابمیسیو چقدر در ایده دادن برای کارهای جدید، اختیار عمل و آزادی دارید؟ این رابطه قرار است دو طرفه باشد و به هر دو شما آرامش بدهد. پس کاری که به شما لذت میدهد را انجام دهید.
پوشش و لباسی که شما برای یک جلسه BDSM یا حتی پیش از آن، جلب رضایت و نظر پارتنر جدید خود در قرار ملاقات انتخاب میکنید، تاثیر بسیاری بر نمایش شخصیت و جنبههای فردی شما دارد. در رابطه نیز افراد با چه پوششی بهتر است حضور داشته باشند و اینکه تا چه حد دامیننت میتواند بر انتخاب پوشش سابمیسیو کنترل و نظارت داشته باشد؟ در چند مقاله مربوط به پوشش به این موارد میپردازیم.
مقالهای که مطالعه میکنید در دستهبندی سبک زندگی ارباب و برده قرار دارد و در وبسایت Submissive Guide انتشار یافته است. ترجمه توسط ماتیلداصورت گرفته است و در وبلاگ اونتاشگال منتشر میگردد.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
لونا کیام: در یوتیوب سوالی درباره نحوه لباس پوشیدن از من پرسیده شد. من تنها میتوانم درباره چیزی که با آن آشنا هستم به شما بگویم، پس بدانید که انواع خیلی بیشتری از سبکهای لباس پوشیدن و دلایل خیلی زیادی برای آنها وجود دارد. من فرض میکنم شخصی که چنین سوالی از من پرسید میخواهد به صورت کلی درباره قانونها و پروتکلها بداند، نه درباره پوششی خاص!
بگذارید با مقایسه قانون و پروتکل شروع کنیم و تفاوت این دو را شرح دهیم. قانون چیزی است که اغلب مستقیما برای رفتاری گفته یا نوشته میشود و معمولا برای همیشه برقرار است. تا جایی که من میدانم، پروتکل مجموعهای از قانونهای نانوشته برای اهداف و شرایطی خاص است. یک پروتکل برای لباس عروسی با لباس تشییع جنازه تفاوت دارد، درست است؟ هیچ کس نباید به شما بگوید باید به شیوهای خاص لباس بپوشید؛ این قانونی ناگفته است. در شرایط BDSM ممکن است پروتکلی درباره گروهی از فعالیتها نوشته و پیش از شروع رابطه با آن موافقت کرده باشید. این نوع پیشرفتهتری از قانون است که تنها مربوط به یک رخداد یا گروهی از کارها میشود.
قانونها و پروتکلهای پوشش صحبت
یک پروتکل پوشش توسط دامیننت تعیین میگردد و طبق آن مشخص میشود سابمیسیو در هر شرایطی چگونه میتواند خود را عرضه کند. این پروتکلها میتوانند عادات آراستگی ساده باشند یا جزئیاتی ویژه از پوشش شام یا هنگام خواب را در بر بگیرد. اغلب اینها جزو اولین قوانینی هستند که در یک رابطه تعیین میگردند. قوانین میتوانند شامل زمانهایی باشند که میتوانید شیو کنید و نباید شیو کرده باشید، موهای خود را چگونه بیارایید یا حتی کی شرت بپوشید و کی بدون لباس زیر باشید.
اولین قانون من آن بود که حق نداشتم موهایم را کوتاه کنم. دامیننت من به موی بلند علاقه دارد و من تنها با اجازه او میتوانم گاهی موهایم را مرتب کنم اما هرگز اجازه ندارم بیش از مقدار مشخصی از آن را بچینم. آرایشگر من هم با این تغییرات کنار آمده و هربار از من میپرسد چقدر میتواند موهایم را کوتاه کند که دوست پسرم ناراحت نشود. قانون بعدی درباره شیو کردن بود.
حال هر دامیننتی اولویتهایی برای پوشش و نحوه آرایش دارد. وفاداری و اطاعت از این قوانین، نمودهای خیلی ظاهری یک رابطه مالیکت است. دامیننتها میتوانند از پروتکلها برای ساخت تصویر بدن، تحقیر یا ایجاد شرمساری در برده ایجاد کنند. این کار به خوبی وجهه یک دامیننت را نشان میدهد.
برای مثل در یک مهمانی، ممکن است پروتکلی وجود داشته باشد که باید در پوشش فتیشی خود به آن توجه کنید و به این منظور باید به شیوهای خاص لباس بپوشید. این یک کار عمدی است تا افراد وانیلای فضول دور نگه داشته شوند و وایبهای احساسی و سکسی در پارتی را واضحتر نشان داد. ممکن است برای مهمانیهای شخصی خود نیز نیازهای پوششی و آرایشی مخصوصی داشته باشید. اگر دامیننت شما انتظار دارد انما (تنقیه، دوش مقعدی) انجام دهید، یا لاک قرمز بزنید، اینها بخشی از بازی پروتکل شما هستند. این کارها میتوانند معانی خیلی متفاوتی برای هر زوجی داشته باشند.
در اینجا فهرست کوتاهی از قانونهای لباس پوشیدن و پروتکلهایی است که میتوان تعیین کرد.
شیو کردن ناحیه تناسلی
مدل مویی خاص
آرایش داشتن یا نداشتن
پوشیدن یا نپوشیدن لباس زیر
پوشیدن کفش پاشنه بلند
مانیکور و پدیکور داشتن
تنها استفاده از رنگهای خاصی در لباس
دسترسی در پوشیدن
استفاده از چیزهای گذاشتنی مثل بات پلاگ
در فضای شخصی کاملا برهنه بودن
پوشیدن قلاده یا چوکر
اجازه استفاده از جواهرات
در مقالات بعدی بهترین پوششها برای افراد در مقام مستر و میسترس و همچنین اسلیو را به شما پیشنهاد میکنیم. پروتکلهای پوشش شما چیست؟ آیا یونیفورم یا لباس مخصوصی میپوشید؟
اونتاشگال . دی ۱۳۹۹ . تصاویر از عکاس اوکراینی Irene Kharchenko
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
من لونا کیام با ۴۲ سال سن، به عنوان یک برده حرفهای (که پیشتر به عنوان یک تحت سلطه شناخته میشدم، و قبل از آن هم به وی عنوان یک خود آزار داده بودند) هم زمانی یک تازه کار بودم، بله واقعا روزی تازه کار بودم! وقتی که تازه وارد این سبک از زندگی شدم، همواره با چشمانی باز حرکت کردم، همواره هیجان و البته یک اندازه مناسب از احتیاط وجود داشت و بالاخره متوجه شدم یک موضوع واقعی برای تمایلات تحریک کنندهای که در ذهنم هستند، وجود دارد. این زمان برای من بسیار دشوار بود زیرا میخواستم همه کارها را در این گرایش تازه شناخته انجام دهم و این دنیای جدید را فوراً کشف کنم. حالا خوشحالم که به اندازه کافی سریع نبودم.
اگر شما خود را علاقهمند به سابمیسیو، مازوخیسم و کلا بردگی میدانید، بهتر است عجله نکنید و این ۷ نکته که کاش در ابتدای BDSM میشناختید را با دقت مطالعه کنید. این مقاله برای کسانی که به سرعت میخواهند همه چیز را تجربه کنند و یاد بگیرند، کاملا مناسب است.
این نوشته در دستهبندی سبک زندگیقرار دارد. در موضوع سبک زندگی شما را با روحیات، رفتار و روش زندگی افرادی که به BDSM گرایش دارند، آشنا میکنیم. مقالات سبک زندگی واقعیتهای افرادی که با این گرایش زندگی میکنند را بهتر نشان میدهد.برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم میلادمسافر برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادگیری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقاله درتوسط لونا کی ام در وبلاگ آموزش سابمیسیو منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خوشبختانه من یک ارتباط آگاهی بخش داشتم، تماسی آنلاین از جانب یک دامیننت یا کنترل کننده داشتم که به من گفت قبل از پریدن به ناحیه کم عمق استخر، ابتدا از حاشیههای استخر لذت ببرم و مهارتهای لازم را در حاشیه یاد بگیرم!
من هرگز نمیتوانم آن گونه که باید به اندازه کافی از ایشان برای توصیههای مفید و موثرشان تشکر کنم. این توصیهای است که من میخواهم به هر فرد با گرایش Submissive بودن، بدون توجه به سن و تجربه شما، بگویم. قبل از تجربه کردن همیشه زمان کمی آموزش و مقداری دانش میتواند به دست بیاید. این آموزش میتواند شما را ایمن نگه دارد، میتواند شما را آگاهتر کند، میتواند از شما محافظت کند و عین حال میتواند سرگرم کننده هم باشد.
پیش از هر چیزی بگویم که این یک راهنمای همه جانبه درباره BDSM نخواهد بود. من اطلاعات بسیار زیادی دارم که بتوانم آنها را برای شما تعریف کنم. کاری که امیدوارم با این نوشته انجام دهم این است که دانش عملی برای تجربه کردن به شما ارائه دهم، به گونهای که هر چه جستجو کنید حداقل ابزار لازم برای ادامه یادگیری را با اعتماد به نفس خواهید داشت.
گرایش BDSM بیان کننده چه چیزی است؟
تعاریف زیادی در مورد BDSM وجود دارد و افراد زیادی در مورد آن نوشتهاند طوری که من مطمئن نیستم که آیا دوباره صحبت کردن در مورد آن در اینجا واقعا نیاز است یا خیر. اما با دیدن تمام سوالات و ابهاماتی که در انجمنها و چتهای آنلاین و توییتر درباره BDSM پرسیده میشود، فکر میکنم ممکن است حرفهای من توسط کسی خوانده شود و چیزهای جدیدی یاد بگیرد.
واژه BDSM یک اصطلاح خلاصه شده برای کلمات Bondage ، Discipline، Dominance، Submission، Sadism، Masochism است. هر یک از این کلمات به تنهایی یک اَبَر اصطلاح هستند که واژگان دیگری نیز در زیر آنها وجود دارد. در اصل، هرگونه گرایش به Kink [کینک چیست؟] تحت یکی از این دستهها قرار میگیرد. همیشه خوب است که دایره لغاتی مفید از اصطلاحاتی که اغلب توسط افراد ماهر در سادومازوخیسم بکار میرود را استفاده کنید و اگر یک کلمه را درک نکردید، باید در مورد آن مطالعه کنید. برای تمرین BDSM لازم نیست همه واژگان را بدانید، اما اگر واقعاً کنجکاو هستید، فرهنگ لغات BDSM در اینترنت وجود دارد.
علاوه بر دانستن برخی از کلمات و اصطلاحات، دانستن درباره برخی از انتظارات و تجربیات در سبک زندگی BDSM هم میتواند به شما کمک بزرگی کند. تبدیل شدن به طرف تحت سلطه در ذات رابطه D/s دقیقاً مانند هر رابطه دیگری است اما با یا یک تفاوت بسیار مهم. نقشها از قبل تنظیم شدهاند و مثل یک رابطه معمولی در جریان و قابل تغییر نیستند. کنترلگر و کنترل شونده هرگز نقشها را تغییر نمی دهند (مگر اینکه در شرایط توافق کرده باشند) و رابطه به شدت به همین ذات ادامه مییابد. افراد میتوانند در اتاق خواب بازی کنند و فقط این نقشها را در همان فضا محدود کنند و یا میتوانند در طول زندگی نقش خود را ایفا کنند.
در رابطه BDSM هیچ کدام از نقشها بزرگتر یا کم ارزشتر نیست. نقشی که افراد در رابطه خود می پذیرند کاملا شخصی و منحصر به فرد است و نشانی برای برتری یکی بر دیگری نیست. لزوما نباید فانتزیهای مشابه هم داشته باشید اگر چه که پذیرش آنها موجب احساس نزدیکی بیشتر میشود و به نوعی لطف یک طرف به طرف دیگر است. موارد بسیاری وجود دارد که هرگز از آنها با عنوان لذت بخش یا سرگرم کننده یاد نمیکنم ، اما میتوانم از تمایل دیگران به آنها، آن را بفهمم و گاهی برای آنها آن را انجام دهم.
لزوما با هر کسی که در رابطه BDSM آشنا شوید، نمیخواهد بخشی از یک انجمن یا گروه با این گرایش باشد. شما نمیتوانید کسی را به همه نشان دهید و بلند اعلام کنید که گرایش سلطه پذیری دارد. سادومازوخیسم برای بیشتر افراد هنوز در کمد و مخفیگاه است و این کار برای آنها خوب نیست که از خفا بیرون بیاورید. کسانی که می خواهند بخشی از یک انجمن یا گروه باشند میتوانند تجربه و دانش شخصی شگفت انگیزی را برای خود جمع آوری کنند که همه، از جمله افراد جدید، میتوانند از آن بیاموزند.
یک: آیا این یک سبک زندگی است؟
رابطه و گرایش BDSM برای من یک سبک زندگی است. من همیشه آن را زندگی میکنم، این چیزی است که من هستم. این مورد با بیش از نیمی از جمعیت شناخته شده BDSM رخ نمیدهد. دامنه مشارکتها در رابطه بسیار متفاوت است. نمیتوانم بگویم که اعداد دقیقی را میدانم، اما میدانم که از بین ده نفری که با گرایش کینکی که میتوانم در یک اتاق ملاقات کنم، هفت نفر از آنها احتمالا به عنوان فردی با سبک زندگی BDSM معرفی نمیشوند. من با این موضوع مشکلی ندارم و ما هنوز هم میتوانیم درباره گرایش خود حرف بزنیم و از دست یکدیگر نیز ناراحت نشویم زیرا ما انسانها هیچ وقت دقیقا مثل هم نیستیم، قبول دارید؟
نقشهای مختلفی وجود دارد که می توانید در BDSM داشته باشید، از Top ، Dominant یا Master گرفته تا پایین، مطیع و برده. همچنین بسته به نوع چیزی که میخواهید، در این نقشها نیز تغییراتی وجود دارد. شما میتوانید در یک نقش ددی/دخترک یا مامی/پسرک فعال باشید. همچنین میتوانید در یک خانواده Poly Master/اسلیو باشید که در آن Alpha هستید. شما فقط می توانید عاشق کینک و چیزهای سرگرم کننده و اسباب بازی های جنسی در اتاق خواب باشید. همه در دسترس شماست.
دو: تغییر بزرگ چیست؟
رابطه BDSM برای کسانی که با انواعی از آن سرو کار دارند، کار بزرگی است زیرا افق زندگی و نگاه آنها را از نظر جنسی، فکری، عاطفی یا هر سه مورد، تغییر میدهد. سادومازوخیسم همیشه بر محور رابطه جنسی نیست، اما میتواند سکس هم باشد. برخی از ما آن را تقریباً یک گرایش جنسی میدانیم. من به تازگی به این بینش رسیدهام که گرایش جنسی نه تنها میتواند هویت جنسی خاص شما را توصیف کند بلکه تفاوت در نحوه لذت بردن از رابطه جنسی را نیز توصیف میکند.
به عنوان مثال، کسی که دارای یک گرایش شدید اما سالم است، این نوع از فتیش را به عنوان یک الزام در رابطه جنسی لازم می داند و مانند دگرجنسگرا، همجنسگرا یا دوجنسگرا بودن برای هر فرد دیگر است. برای کسی مثل خودم، اگر هیچ بازی از جایگاه قدرت یا SM وجود نداشته باشد، رابطه جنسی انجام نخواهد شد. من از سکس معمولی و وانیلا همان لذت از رابطه جنسی ارباب و بردهای و تحت سلطه را ندارم. این به معنای این نیست که نمی توانم رابطه جنسی منظم داشته باشم، فقط ترجیح من SM است.
با درک از احساس در جریان در سری فیلمهای Fifty Shades of Grey، تعداد بیشتری از افراد نقش D/s و BDSM را به اتاقهای خواب خود آوردند. با این هجوم مردم، مهم است که برای بسیاری از افراد BDSM فقط یک تجربه بازی گاه به گاه است، در حالی که دیگران D/s و kink را در برخی از ابعاد زندگی و روابط خود اعمال میکنند. BDSM در حال تغییر مردم و ارائه راههایی برای بیان آنها است که ممکن است مردم قبلاً هرگز از آن مطلع نبودهاند و حتی بابت آن خود را بیمار میپنداشتند!
سه: آیا من عادی هستم؟
بله ، خیلی هم عادی و سالم هستید. یکی از اولین سؤالاتی که افراد جدید با گرایش سلطه پذیری از خود می پرسند این است که آیا آنها به خاطر تمایل به کارهایی که انجام میدهند عادی هستند؟ این حس میتواند میل به کنترل شدن، تحقیر یا خدمت کردن به ارباب باشد. هر چیزی که به نظر میرسد در خارج از چتر وانیلا سکس قرار دارد میتواند باعث شود فرد تازه کار طبیعی بودن آنها را زیر سؤال ببرد. این یک مرحله عادی برای شروع در این رابطه است.
همه افراد یک بار از خود یا دیگری این سوال را میپرسند. بارها از خود سوال کردهام و هر بار با درک بهتری از خودم و آنچه در زندگی میخواهم بیرون آمدهام. هیچ دلیلی برای ترس از چیزهای جدید و متفاوت وجود ندارد. ممکن است متوجه شوید که این چیزها ارزش توجه شما را دارند و میتوانند شما را به روشی که هرگز فکر نمیکردید خوشحال کنند.
به عنوان مثال، حتی اگر هرگز به این فکر نکرده اید که Bondage را امتحان کنید، یک روز دوست داشتهاید بدانید که این فضا اصلا چگونه است. مشکلی نیست که سعی کنید بفهمید چه احساسات و تمایلاتی نسبت به آن داشتهاید. اگر فهمید که عاشق آن هستید، فقط یک چیز مهم است و آن اینکه باید همه چیزهایی را که میتوانید یاد بگیرید و از آنها لذت ببرید. اگر فهمیدید که واقعاً یک تمایل جدی به سمت آن وجود ندارد، میتوانید آن را در لیست No Thank you قرار دهید. در هر صورت، بسیار طبیعی و انسانی است که برای کشف چیزهای متفاوت و جدید اقدام کنید.
در مورد کارها یا تمایلاتی که میتوانند خطرناک باشد یا خطراتی ایجاد کند، چطور؟ آیا این بدان معناست که شما یک فرد مخاطره آمیز هستید؟ نه واقعا. هر کاری که میکنید خطرات دارد، حتی رانندگی و رفتن به فروشگاه یا این طرف و آن طرف هم میتواند به یک تصادف مرگبار ختم شود. فقط به این دلیل که خطرات وجود دارد به معنای این نیست که باید به خواستههای خود پشت کنید.
پس چه چیزی عادی است؟ چگونه می توان آنها را در زمینه BDSM تعریف کرد؟ در واقع خیلی راحت نیست. تعریف طبیعی بودن برای هر شخصی متفاوت است. همین تصور متفاوت هم در طول زندگی تغییر می کند. بنابراین درک شما از عادی بودن در این لحظه با ۵ سال یا حتی ۵ ماه آینده یکسان نخواهد بود.
احساسات ناخوشایندی که در زمان مواجهه با موضوعی کاملاً جدید تجربه می کنید، هیچ ارتباطی با طبیعی بودن یا حتی پذیرش آن ندارد. وقتی احساسات خود را به عنوان حالت عادی خود بپذیرید، احساس عادی بودن خواهید کرد. هزاران نفر در سراسر جهان تمام وقت در حال کشف چیزهای جدید و مهیج هستند. پس خوش بگذرونید!
در رابطه BDSM هرچیزی که نوعی تجاوز نباشد و به زور و ناخواسته اعمال نشود، مشکلی ندارد. باید برای انجام آگاهانه کارها توافق کنید.
چهار: شما باید چیزهای جدید را امتحان کنید، اما همه چیز مناسبت شما نیست
یکی از نقاط قوت انسانها این است که دوست دارند چیزهای جدیدی امتحان کنند و این توانایی را دارند. به عنوان یک فرد تازه کار با گرایش سلطه پذیر، شما احتمالاً از اینکه از حباب خود خارج شوید نگران هستید چون میخواهید چیزی را امتحان کنید که برای زمانی طولانی در ذهن شما ترسناک و در عین حال هیجان انگیز به نظر میرسد. من میخواهم شما را تشویق كنم كه حداقل یک بار یک کار مورد علاقه خود را امتحان کنید. حتی دو بار اگر از اولین پاسخ خود به آن مطمئن نیستید.
اشکالی ندارد اگر فهمیدید که لذتی از آن نمیبرید، اشکالی ندارد اگر نظر خود را تغییر دهید و اشکالی ندارد اگر شخص دیگری آن را دوست دارد اما شما اینطور نیستید. نکته اصلی امتحان و کشف کردن این است که با یک ذهن باز آن را انجام دهید، بدون اینکه تحت تاثیر پیش داوریها قرار گرفته باشید و هر پاسخی را که گرفتید، بپذیرید. برای مثال، اگر تصوراتی از بسته شدن با طناب را داشتهاید و بارها و بارها با آن تصورات به ارگاسم رسیدهاید، اما تجربه واقعی متفاوت از آن بود، شما چند گزینه برای انتخاب دارید:
می توانید تصمیم بگیرید که در فانتزیها خیلی بهتر بود، اما از این که آن را امتحان کردید خوشحالید و به این زودیها دوباره آن را تکرار نخواهید کرد.
ممکن است بفهمید که این شخص، این موقعیت و یا این بازه زمانی بوده است که روی حس شما به اجرای فانتزی تأثیر داشته است و می توانید وقتی شرایط مطلوبتر شد، دوباره آنرا امتحان کنید.
شما میتوانید تصمیم بگیرید که یک بار کافی بود و به سراغ فانتزی بعدی بروید.
تمایل یا گرایشهایی وجود دارد که ممکن است برای شما وحشیانه یا غیر قابل قبول باشند، این گرایشها میتوانند کارهای متفاوتی باشند، از توهین کلامی تا آسیب های جسمی با استفاده از شلاق یا چیزهای دیگر، مهم این است که بدانید قرار نیست شما همه آنها را امتحان کنید یا حتی به آنها نگاه کنید، کافی است بپذیرید همه این تنبیهها و دردها هم میتواند برای افراد دیگری تحریک کننده یا حتی لذت بخش باشد.
برای هر اتنخابی تنها کافی است ذهن خود را باز نگه دارید.
پنج: آیا دیگران با کاری که انجام میدهید مشکل دارند؟ بله، خب، مهم نیست
من در بالا گفتم که شما ممکن است با رفتارهای خیلی متفاوتی روبرو شوید که ممکن است شما را اذیت کند یا باعث تعجب شما شود که چطور ممکن است کسی آن را جالب بداند. همچنین میتواند اینگونه باشد که شما متوجه شوید یک گرایش خیلی خاص یا منحصر به فرد دارید که تعداد خیلی کمی در آن مانند شما هستند. حتی ممکن است متوجه شوید که هیچ کس آن گرایش را دوست ندارند ولی شما شدیداً به آن تمایل دارید.
اجازه ندهید هیچ کدام از این افکار شما را آزار دهد. من میدانم که گفتن این کار خیلی سادهتر از انجام آن است، اما یاد میگیرید پوستی کلفت داشته باشید زیرا افرادی وجود خواهند داشت که ذهن بستهای دارند و تنها روش و شیوه خود را قبول دارند و هر رویه دیگری را نه به دلایل منطقی که تنها به این دلیل که با میل آنها یکی نیست، رد میکنند. حقیقت این است که این افراد نباید برای شما اهمیتی داشته باشند.
موضوع مهم این است که شما چطور زندگی خود را کشف و به خواستههای خود احترام میگذارید و چه احساسی در مورد جایگاه خود در رابطه BDSM دارید. اعتماد به نفس شما سکسی است و تمایلات شما مهمتر است نسبت به اینکه دیگران در مورد افکار شما چه فکری می کنند. آن را اینطور تصور کنید: چه فایدهای برای شما دارد که دیگران در مورد چیزی که فکر میکنید لذت بخش است یا راهی مناسب برای سبک زندگی شما است، چه فکری می کنند؟ اگر از این تمایلات متنفر باشند یا دوری کنند، آیا در میزان لذت شما فرقی می کند؟
احتمالاً خیلی کم. پس آنچه هستید را در آغوش بکشید
شش: باید فانتزی خود را کشف کنید اما همه فانتزی ها راحت به زندگی واقعی وارد نمی شوند
من کمی به این موضوع اشاره کردم و باید بپذیریم که همه فانتزیها هم در عمل خوب کار نمیکنند و برخی دیگر نباید قلمرو رویاهای شما را ترک کنند. دلیل این امر احتمالاً باعث فرار شما نخواهد شد. خطرات ایمنی یا انتظاراتی وجود دارد که در زندگی واقعی ممکن نیست. به عنوان مثال اگر فانتزی برای آسیب جدی زدن، شکنجه واقعی یا خفه کردن دارید بگذارید در همان فضای ذهن شما باقی بمانند. این تمایلات ربطی به BDSM ندارند. ایمنی همه طرفها در هر شرایطی بسیار مهمتر از هر خواسته یا تمایلی است که دیگران ممکن است داشته باشند. به همین ترتیب، خیال پردازیهایی وجود دارد که قانون یا اخلاق را نقض میکند، مانند پدوفیلی یا شکنجه حیوانات یا دید زدن و فیلم گرفتن از اعضای خانواده که واقعا باید جزئی از یک خیال باقی بماند و اگر زندگی شما را مختل میکند باید به روانشناس مراجعه کنید.
به این ترتیب، شما می توانید بسیاری از موارد را شبیه سازی کنید تا چیزی مانند فانتزی خود را بدون آسیب و در سایه ایمنی تجربه کنید. من داستانی از کسی را شنیدم که می خواست با همسر خود (بدون مرگ واقعی) نکروفیلی را تجربه کند. برای واقعیتر کردن این فانتزی، شریک همسرش شبانه به یک گورستان خصوصی رفت و بیش از یک ساعت داخل یک قبر کاملا برهنه مستقر شد و از سرمای زمین و هوای سرد یخ زد. سپس، در زمان توافق شده، مرد به گورستان رفت اما با جسد یخزده همسرش روبرو شد. از لبخندهای نقش بسته روی صورت زن، می شد حدس زد که از این تجربه لذت می برده است، اما آیا ارزشش را داشت؟
خلاق و مبتکر باشید و کاری کنید که فانتزیهای خود را طوری تجربه کنید که باعث پشیمانی برای خود یا دیگران نشوید.
هفت: افراد دیگری با گرایشهایی مثل شما هستند اما اولین کسی که دیدید، بهترین فرد برای شما نیست
اینکه یک نفر دقیقا دوست دارد که مثل شما رابطه جنسی داشته باشد به این معنی نیست که برای شما شاخته شده است. رابطه جنسی یک بخش از شخصیت هر فرد را تشکیل میدهد و نزدیک بودن سلیقهها دلیلی برای تبدیل شدن یک فرد به پارتنر برای شما نیست.
درست است، من این را گفتم. شما حتماً سراسر جهان را در جستجوی شخصی که علاقهمند به همان گرایشهای شما باشد میگردید و وقتی یکی را پیدا کردید، به شما میگویم لحظهای دست نگه دارید و فکر کنید. در آن لحظه خاص خیلی سخت است که فکر کنید، درست میگویم؟ پس از تمام فانتزیها و آرزوها آن شخص با تمایلاتی درست مانند شما روبروی شما نشسته است و در این لحظه مهم و هیجان انگیز باید متوقف شویم؟ آیا امکان پذیر است؟
خب، بنابراین دو سناریو در اینجا وجود دارد. شما میخواهید دعواهای زیادی با شخصی داشته باشید که گرایش کینکی مانند شما دارد ولی ممکن است شخص دیگری هم باشد و سازگاری بیشتری هم با روحیات غیر کینکی شما داشته باشد؟ بسیار خوب، به بخت و آینده خود لگد بزنید اگر واقعاً نیازی به سازگاری در بقیه موارد زندگی ندارید و این چیزی است که شما به دنبال آن هستید.
اما اگر میخواهید در رابطهای باشید که در گرایش کینک از آن لذت ببرید، حتی اگر دقیقا مانند خواستههای شما نباشد اما در بیرون از kink هم سازگاری و لذت وجود داشته باشد، پس با اولین آشنایی هیجانزده نشوید، بدانید که میتوانید دوباره و دوباره آن را امتحان کنید، افراد دیگری را هم ببینید و تصمیمگیری کنید. این کار مانند یک قرعه کشی نیست اما ممکن است شما چند باری هم شانس نیاورید تا اینکه با فرد مناسب برخورد کنید. قبل از ذوق زده شدن با دیدن اولین کسی که گرایشهایی شبیه شما دارد، خود را تسلیم میکنید؟ به موضوعات و تاثیرات آنها در زندگی غیر kink خود هم توجه کنید. شاید خوش شانس باشید و همان اولین نفر فرد مناسب باشد اما اگر نبود، فکر نکنید گوهر گران بهای خود را از دست خواهید داد، آن هم برای همیشه!
یک رابطه تنها به معنای تحقق یک فانتزی، خاص نیست، بلکه رویای تحقق فانتزیهای یکدیگر است. حتی اگر ماهها یا سالها به دنبال کسی بودهاید و این اولین کسی است که به شما بله را گفته است، من این رابطه را دوست دارم ولی شما با همه روابط سازگار نیستید، این به معنای پایان رابطه نیست. دامنه روابط بسیار بزرگتر از فانتزیهای ما است.
این موضوعات برای کسانی که به تازگی با عنوان BDSM آشنا شدهاند معمولاً پیش میآیند. اولین سلطه گری که با شما ملاقات میکند لزوماً همان ارباب رویایی شما نیست. تا زمانی که آنها را بطور کامل نشناسید، تسلیم کسی نشوید و مطمئن باشید که با او سازگار هستید. وی را بارها ملاقات کنید، در زمانها و شرایط مختلف، چند بار و چند بار قبل از اینکه رابطه Kink خود را با او آغاز کنید.
اگر بعد از گذشت زمان انتخاب خود را تایید کردید و حس خوشحالی در رابطه داشتید، این شخص واقعا سلطهگر و ارباب رویای شما است، پس به دنبال آن بروید. بهترین آرزوها را برای شما دارم.
در هیچ بخش از زندگی عجله نکنید. به خصوص در رابطه و پیدا کردن شریک. شما نمیتوانید انسانها را تغییر دهید. پس اگر کسی را مناسب خود ندیدید، برای ایجاد رابطه پافشاری نکنید. درس اول صبر است. با شکیبایی و آرامش در این رابطه گام بردارید.
از نگاه اجتماعی و جامعهشناختی، کسی که قدرت را در اختیار دارد، منزلت و جایگاه بیشتر و بهتری نزد افراد دارد. اما آیا در دنیای سادومازوخیسم هم اینگونه است؟ آیا کسی که به سابمیسیو بودن و بردگی گرایش دارد باید حس خود را مخفی کند؟
در این یادداشت به بررسی این موضوع میپردازیم و اینکه چرا افرادی که گرایش دامیننت و ارباب دارند، نباید به خود مغرور شوند و کسانی که گرایش سابمیسیو و بردگی دارند، نباید از گرایش خود شرمنده و خجالتزده باشند.
جهت انجام تبلیغات مشاوره، اسپانسرینگ و موارد دیگر در وبلاگ اونتاشگال، در این صفحه با ما تماس بگیرید.
احترام، اولین شرط رابطه
با یکی از دوستان در مورد فیت فتیش صحبت میکردم. چیزی در مورد علایق و گرایشهای من نمیدانست. به سرعت گفت «از پسرهای فتیش و اسلیو متنفرم و کسانی که انقدر خودشان را تحقیر میکنند برای من بی ارزشترین هستند.» از اون پرسیدم نحوه آشنایی تو با این افراد چطور بود. گفت:
«سالها پیش در برنامه یاهو یک پسری به من گفت دوست دارم سگت بشم! برای من عجیب بود. بعدتر توی محل کار همکارم گفت چه پاهای خوشگلی داری کاش توی دهن من بود. بعدتر پیامهای زیاد اینستاگرامی اینطوری دریافت کردم و الان فکر میکنم این آدما خیلی چیپ و بی ارزش باشند.»
بعدتر با ایشون من رابطه داشتم. اتفاقا فیت فتیش هم کردم. گفتم میدونی چرا فیت فتیش برای تو منزجر کننده بود؟ چون رفتار اون افراد انجزار آور بود. چون با پایینترین سطح ممکن از شما درخواست رابطه میکردند و هیچ حس جذابیتی به وجود نمیآوردند.
یک مثال سادهتر: شما به رابطه علاقه دارید و دوست دارید با کسی چه به عنوان مرد چه زن سکس کنید. حالا تصور کنید در خیابان یک نفر به شما میگوید «یک شب چند»، «امشب به ما میدی»، «امشب میایی بکنی خوشتیپ» یا در اینستاگرام و توییتر در اولین پیامها به شما دایرکت میدهد «اول بگم اهل سکس هستی یا نه» یا «برده من میشی توله» و نمونههای مشابه که بسیار دریافت میکنید.
بدون شک زمانی که در اولین مکالمه با یک رفتار زشت و بی ادبانه رو به رو میشوید، حتی اگر به فرد احساسی هم داشته باشید، از بین میرود. احترام لازمه اول هر نوع رابطهای است و رابطه BDSM از این ماجرا مستثنی نیست. تفاوتی ندارد خود را ارباب بخوانید یا برده، رفتار شما نشاندهنده است.
باید بپذیریم از نگاه جوامع بشری و نه فقط ایران، افرادی که سابمیسیو هستند و بیشتر مطیع، تحقیر میشوند و به نوعی نمیتوانند به راحتی به حق خود برسند. شخصیت سابمیسیو به مرد زن زلیل یا زن مطیع شوهر، برچسب میخورد و عموما جدی گرفته نمیشود. در عین حال افرادی هستند که با وجود دامیننت و مستقل بودن، در خلوت گرایش سابمیسیو دارند. یعنی در جامعه از جایگاه بالایی برخوردار هستند اما برای سکس میخواهند مطیع باشند و پیرو. این نیز یک واقعیت است و بسیاری از افراد، در جامعه خود را دامیننت نشان میدهند و واقعا هم هستند اما از سابمیسیو برای تخلیه فشارها استفاده میکنند.
به نظر من اولین نیازمندی برای به آرامش رسیدن از چنین گرایشی، پذیرفتن آن است. لزومی ندارد همه افراد در مورد گرایش شما بدانند. کافیست از درون آن را بپذیرید و برای کسی که شایسته است، نمایان کنید. این پذیرش شجاعت بسیار زیادی میخواهد. اینکه شما یک مرد قدرتمند باشید و همه جا شما را یک فرد قدرتمند ببینند اما در خلوت بخواهید مطیع پارتنر خود باشید، حتی بیان چنین چیزی نیازمند شجاعت زیادی است چرا که ممکن است قضاوت شوید! در واقع یک سابمیسیو شاد و به آرامش رسیده کسی است که شجاعت بیان گرایش خود را به خوبی داشته باشد. در مقاله معرفی سابمیسیوهای موفق در مورد این افراد بیشتر میخوانید و اینکه اکثر هنرمندان، نویسندگان و شاعران به نوعی و تا حدی سابمیسیو بوده و هستند!
بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهم با چشم تو می گویم من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم من تخت نمیخواهم در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم
آن یار نکوی من بگرفت گلوی من گفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم
ماهی دگر است ای جان اندر دل مه پنهان زین علم یقینستم آن عین یقین خواهم
مولانا
پنهان کردن سادیست پشت BDSM
در مقاله معرفی شخصیت سادیست به این نکته اشاره کردم که افراد سادیست به دنبال درد دادن به دیگری هستن بدون اینکه در یک توافق یا گرایش یا رابطه باشند. من به این افراد متجاوزان توافقی میگویم! این دسته افرادی هستند که با تمایل و علاقه به رابطه ارباب و برده با شما ارتباط برقرار میکنند سپس به اعمال فشار و زور بر شما رو میآورند. به لیمیتهای شما توجهی نمیکنند یا شما را در شرایط و فشاری قرار میدهند که مجبور به پذیرش خواسته آنها علارغم میل باطنی خود شوید.
این افراد چه خانم چه آقا، کسانی هستند که در ابتدای صحبت به شما توهین میکنند و صرفا به خاطر گرایش، اقدام به تحقیر ناخواسته شما میکنند. پیشنهاد میکنم به کسی که در پیامهای عمومی به دیگران احترام نمیگذارد، و افراد را صرفا به خاطر گرایش و علاقهشان قضاوت میکند، اعتماد نکنید. به بیان سادهتر، کسانی که BDSM را با مردسالاری، زن سالاری، مرد ستیزی و زن ستیزی اشتباه میگیرند، درک درستی از این گرایش ندارند.
هدف یک رابطه ارباب و برده رسیدن به آرامش و ارگاسم روان است. زمانی که شما وارد چنین رابطهای میشوید باید از بابت حفظ احترام، شخصیت و جایگاه خود به آرامش رسیده باشید و طرفین به خوبی برای یکدیگر نحوه ارتباط خارج از تخت خواب را تعریف کرده باشند.
هر دو گرایش و همچنین سویچ محترم هستند
بدون غرور و سرشکستی باید گرایش دام یا ساب خود را بپذیرید. پس از پذیرش به خوبی میتوانید آن را کنترل کنید و با یادگیری و تمرین کردن حتی میتوانید به سمت سویچ شدن میل کنید!
سویچ در واقع کسی است که از هر دو گرایش لذت میبرد. عموما افرادی سویچهای خوبی میشوند که یکی از گرایشها را به خوبی درک و تجربه کردهاند و سپس به سراغ گرایش دیگر میروند. افراد سویچ عموما به خوبی هر دو گرایش را درک میکنند.
به دنبال علت و ریشههای گرایش خود نباشید. با تجربه و آگاهی بیشتر به خوبی علتها را کشف میکنید. سعی کنید پارتنر خود را درک کرده و باز هم تکرار میکنم بدون قضاوت، در مورد گرایش او صحبت کنید. فرقی ندارد پارتنر شما دامیننت باشد یا سابمیسیو، زمانی که احساس امنیت کرد به خوبی در مورد علایق و گرایشهای خود صحبت میکند. همچنین اگر شما وانیلا هستید و به هیچ گرایشی علاقه ندارید، سعی کنید با پارتنر خود از یک جایگاه برابر گفتگو کنید. در مقاله تجربه سادومازوخیسم برای افراد وانیلا، پیشنهاداتی برای انجام BDSM داده شده است.
بدون ترس و قضاوت، رابطه خود را شروع کنید. کسی که برای سادهترین چیزها شما را قضاوت میکند، شایستگی لذت بردن از شخصیت شما را ندارد. چه ارباب چه برده، برای جایگاه خود احترام قائل باشید.
از زمانی که فیلم Fifty Shades of Gray روابط بیدیاسام را به صورت عمومی به جریان انداخته است، خیلی از زوجها این سبک زندگی را تمرین میکنند، تمرینهایی که شامل سلطهگری، بانداژ و سادومازوخیسم میشود. اما آیا وارد کردن مقداری اسپنک و سلطهگری به زندگی جنسی کار صحیح و سالمی است؟
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. این مقاله در زمینه سبک زندگی رابطه ارباب و بردهای است. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در مجله معتبر تایم TIME در فوریه ۲۰۱۷ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خانم دکتر استفانی هانتر جونز، یک سکس تراپیست معتبر در کانادا است و ایشان با زوجین کار میکند تا BDSM را به اتاق خوابهای خود ببرند. او میگوید: تمرین کردن BDSM میتواند کاملا رابطه را نجات دهد، چرا که این واقعا برای روابط آسیب دیده، تفاوت ایجاد میکند.
دکتر جونز حکیمانه درباره کار خود سخن گفته است، رابطه ارباب و برده چه تاثیری میتواند بر روابط داشته باشد؟ زوجهای وانیلا (علاقهمند به سکس نرمال و عادی) چگونه میتوانند مقداری کینکی شوند؟
ارباب و برده چه تاثیری میتواند بر رابطه داشته باشد؟
دکتر جونز میگوید «برای زوجهایی که از قبل درگیر رابطه و ازدواج بودهاند، هیچ تفاوتی با ازدواج دیگر ندارد، آنها نگرانیهای یکسانی دارند و BDSM جلوهای از یگانگی و منحصر به فرد بودن رابطه جنسی آنهاست و من همواره میبینم که زوجهای با رابطه BDSM بسیار خوشبخت هستند چرا که پارتنری یافتهاند که کاملا مناسب آنهاست.
اما من به زوجهای وانیلا نیز کمک می کنم تا گاهی برای حفظ پیوند خود بیدیاسام را به رابطه خود وارد کنند. اخیرا با زوجی ملاقات داشتم که خانم داشت گریه میکرد. او می گفت که دیگر جذب همسرش نمیشود و فکر میکند ازدواجشان به آخر خط رسیده است. آنها در حدود ده سال بود که ازدواج کرده بودند. من با هرکدام به تنهایی ملاقات کردم و متوجه شدم که رابطه آنها کاملا یک جنگ قدرت بود و شوهر کاملا در رابطه به همسرش سلطهگری میکرد، پس من به آنها گفتم که زن در تخت خواب به همسرش سلطهگری کند، و این کاملا زندگی آنها را حفظ کرد و این زوج نیز دارای این سبک زندگی شد.
من معمولا BDSM را برای جنگهای قدرت بین زوجها برای حل مشکلات، تجویز میکنم. یا اگر یک پارتنر تجربه جنسی بدی در گذشته داشته است، BDSM را برای بازگرداندن برخی از احساسات کنترلگری مناسب میدانم.
جالبه برام که من هم کمابیش چنین پیشنهاداتی به دوستام و زوجهایی که رابطهشون به مشکل رسیده، میدم. نمیدونستم تا این حد در میان سکس تراپیستها، معتبر و پذیرفته شده است!
اونتاشگال
چگونه زوجهایی که تا به حال BDSM نکردهاند، آن را وارد رابطه کنند؟
فیلم های آنلاین زیادی در دسترس است. من آن ها را بررسی کرده و مقداری تحقیق انجام می دهم. همچنین اغلب مراجعینم را به کارگرهای جنسی دامیننت، ارجاع می دهم و میگذارم که آن ها راه ایمن بازی کردن را به آنها آموزش دهند. شما میتوانید جلسهای با یک دامیننت داشته باشید و او طناببازی و انواع فعالیتهایی که میتوانید در تخت انجام دهید را نشانتان خواهد داد.
یک سناریو برای مثال: شخصی که دامیننت است و ارباب میتواند نقش مدیر عامل یک شرکت و شخص سابمیسیو و برده، نقش کارمند یا منشی جذاب را بازی کند.
هیچ چیزی برای ترسیدن از رابطه ارباب و برده وجود ندارد. مردم فکر میکنند که BDSM یعنی درد و خشم، اما در واقع BDSM هر چیزی را، از نقش بازی کردن گرفته تا اسپنک تا بانداژ و حتی توهین کلامی را شامل میشود. شما میتوانید تا هر میزان درد و سختی که مورد رضایت است، پیش بروید اما لازمه و ضرورت بیدیاسام نیست. میتوانید همیشه فقط پایتان را در دهان پارتنر وارد کنید و این به خودی خود میتواند سطحی از انرژی شهوانی و تحریک آمیز را به بازی جنسی شما اضافه کند.
زوجها چگونه بیدیاسام را امن و با رضایت انجام دهند؟
بازی BDSM همیشه بر مبنای رضایت طرفین است. من با زوجهای مراجع خود کار میکنم تا یک Safe word یا کلمه ایمنی درست کنند. کلمه ایمنی یعنی هرگاه اسلیو کلمه را به زبان آورد، هرآنچه در حال انجام است بدون هیچ سوالی باید متوقف شود.
آن ها همچنین باید از قبل با یکدیگر صحبت کنند و تا هنگامی که این اتفاق به اندازه کافی رخ نداده و محدودیتهای یکدیگر را نشناختهاند، نباید به بازی بپردازند. هنگامی که برای اولین بار به BDSM وارد میشوند، باید با جزییات درباره وقایع صحبت کنند و هرآنچه دارد رخ می دهد را بیان کنند.
چگونه یکی از زوجین باید طرف مقابلش را به BDSM وارد کند؟
من پیشنهاد میکنم به یک سکس تراپیست معتبر مراجعه و با ووی صحبت کنید. یک نفر سوم بهتر میتواند احساسات شما را به پارتنر منتقل کند. اما اگر به اندازه کافی احساس راحتی میکنید و میخواهید خودتان با پارتنرتان صحبت کنید، پیشنهاد میکنم از حرفهای کوچک شروع کنید. مثلا بگویید: «من دوست دارم یک مقدار بیشتر در تخت خواب مورد بازی قرار بگیرم، شاید با مقداری تحقیر شدن یا اسپنک یا اگر دامیننت هستید بگویید دوست دارم دستهای تو را ببندم و به من التماس کنی»
آیا تا بحال تاثیرات منفی از وارد کردن BDSM به رابطه خود دیدهاید؟
اگر یکی از زوجین از رابطه ارباب و برده برای آسیب زدن به خود یا شخص دیگری استفاده میکند، این رفتار BDSM واقعی نیست. اون بیشتر درگیر سادیسم است تا پیشبرد رابطه. در غیر این صورت فکر نمی کنم هیچ آسیبی به شخصی یا رابطه وارد شود.
هنگامی که تمرینات BDSM را به برخی از زوجهای بالغتر و میانسالتر میدهم، به وضوح به خود میلرزند، اما زمانی که از رابطه خود میگویند، آنها عاشق این تجربه شدهاند. می گویند که احساس میکنند دوباره به دبیرستان و هیجانها و شیطنتهای جوانی بازگشتهاند، حس میکنند این کاری جدید و منحصر به فرد برای تخت خواب بوده و بسیار سرگرم کننده و جالب است.
از اینکه از ناحیه و فضای امن خودتون خارج بشید، نترسید. شما و همسر یا شریک زندگیتون میتونید رابطهتون رو اونطوری که میخواهید، دگرگون کنید و ازش حسابی لذت ببرید. از ماتیلدا برای ترجمه این مطلب تشکر میکنم.
واقعا معنی اعتماد چیه؟ چطور میشه اعتماد رو جلب کرد؟ آیا گیر دادن و درخواست خصوصیترین چیزها، معنیش جلب اعتماد میشه؟ آیا برای اینکه نشون بدید به کسی اعتماد دارید، باید احمقانه به هیچی توجه نکنید؟ اصلا چه زمانی سو استفاده از اعتماد شکل میگیره؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی ارباب و بردهای به این موضوعات میپردازیم.
پایههای رابطه
یک خونه رو در نظر بگیرید. اگر پی و سنگ بنای اون درست ساخته نشه و معمار بخواد خودشو فریب بده و گول بزنه و از مواد درست و کافی استفاده نکنه، اون خونه ممکنه در یک طبقه دوام بیاره، اما به طبقه دوم نرسیده فرو میریزه! سنگ بنای رابطه و اعتماد هم یک چیز هست، صداقت. اول صداقت با خود دوم صداقت با شریک زندگی و پارتنر. در هر نوع رابطهای، تا زمانی که این صداقت بدون ترس از دست دادن وجود داره، رابطه به خوبی پیش میره. در رابطه BDSM هم همینطور هست. طرفین رابطه چون دنبال هیجانات بیشتر هستند و در مقاله افرادی که بیدیاسام میکنند سالمتر هستند بهش اشاره شد؛ بنابراین افراد ممکنه فانتزیهای جدید به ذهنشون برسه. باید این امنیت برای بیانش وجود داشته باشه و کسی از صحبت کردن در موردش نترسه و بعد میتونن بر روی انجام دادن یا ندادنش توافق کنند.
پایههای رابطه میتونه کیفیت و کمیت رابطه رو مشخص کنه. اگر صرفا در رابطه هستید که باشید، خب این میشه خانه بر روی آب ساختن. اما اگر هستید چون میخواهید باشید و بمونید، به دنبال بهترین سنگ بنا حتی برای حفظ خودتون میرید!
این مساله زیاد توی ایران جا نیفتاده. تصور عمومی بر این هست که وقتی کسی وارد رابطه میشه به خصوص وقتی ازدواج میکنه، باید شوهر تمام حریم خصوصی زن رو کنترل کنه. احمقانهتر از این ندیدم. حالا شما این رو وارد رابطه BDSM کنید. مثلا درخواست رمزهای عبور ایمیل و اینستاگرام و یا چک کردن پیامها! به نظرم اگر اربابتون چنین درخواستی کرد، سریع ازش فاصله بگیرید. این درخواست یعنی اصلا برای شخصیت تو احترامی قائل نیستم و تو به عنوان یک انسان هیچی نیستی و باید در اسارت من باشی.
یکی دیگه از جنبههای حریم خصوصی، تصمیمگیری برای دیگری هست. مدل موهاتو اینطور بزن یا اونطور. این رو بپوش یا اون رو. شما به عنوان پارتنر فقط حق دارید نظر بدید. اگر طرف جوری لباس پوشید که شما بدتون اومد باز هم حق دارید بگید احساس شرم بهم دست میده. ولی حق ندارید اون فرد رو مجبور کنید به انجام کاری. اگر پارتنری که لباس مورد نظر شما رو میپوشه، برای شما ارزش و اهمیت قائل باشه، حتما نظراتتون رو لحاظ میکنه. در هر صورت حتی در رابطه BDSM هم باید به حریم خصوصی احترام بگذارید. هرچقدر این موضوع رو بی اهمیتتر بدونید و بیشتر بهش تجاوز کنید، عمر و کیفیت رابطهتون کمتر میشه. بنابراین بهتره حد و حدود هر فرد در رابطه به خوبی و در کمال شفافیت، مشخص بشه.
تجاوز از لیمیت و محدودیت
هر نوع رابطهای چه کاری چه زناشویی و چه بیدیاسام، یک محدودیت عرفی و یک محدودیت شخصی داره. در رابطه کاری عرف مشخص میکنه وقتی شما با یک شرکت در حال همکاری هستید، اطلاعات اون شرکت رو به رقیب ندید. این یک نوع محدودیت هست که افراد قبولش کردن. در یک رابطه بین دو زوج به هر حالتی، یا میتونن محدودیتها و حریمها رو خودشون مشخص کنند یا از حریمهای جامعه پیروی کنند. برای من پیروی از حریمهای جامعه بسیار احمقانه هست برای همین حریمهای خودم رو میسازم. پارتنر هم حق داره محدودیتها و حریمها رو به خوبی مشخص کنه. به نظرم یکی از بهترین روشهای پایدار کردن رابطه همین تعریف حریمها و محدودیتهاست و گفتگو بر روی حریمها به معنی پذیرفتن بی چون و چرای دیگری نیست!
وقتی تجاوز از این حریمها شکل بگیره، اعتماد کم میشه. یا شما عذرخواهی میکنید و پذیرفته میشه یا خیر. در صورتی هم که پذیرفته نشه بهتره حق و فرصت جبران داده بشه. یکی از بدترین نوعهای تجاوز از حریم در رابطه بیدیاسام، اهمیت ندادن به لیمیت اسلیو و در عین حال، کم ارزش شمردن دستور ارباب هست. وقتی شما به جای درخواست برای تغییر دستور، به دروغ و بهانههای عجیب رو میارید، بدونید مستر و میسترس رو از خودتون دور میکنید.
تحمل نه شنیدن
برای اینکه کیفیت رابطه و اعتماد رو بالاتر ببرید، حتما تحمل نه شنیدن رو در خود تمرین کنید. نه تنها تحمل نه شنیدن بلکه فرصت نه گفتن رو هم به پارتنر بدید. ممکنه شما بخواهید با همسرتون برید خونه یکی از اقوام. همسرتون علاقهای نداره به اون مهمونی، باید فرصت و امنیت گفتن نه رو بهش بدید تا بدونه اگر نیاد، رابطه مختل نمیشه!
متاسفانه این تحمل نه شنیدن در بین مسترها و میسترسها بسیار پایین هست. کلمه احمقانه Full Slave هم برای پاسخ به این نوع رفتار مسترها و میسترسها شکل گرفته. یعنی یک نفر تمام و کمال بدون هیچ سوالی در اختیار شما باشه! کسی که از خودش استقلال و هویتی نداره، به نظر من خیلی پایینتر از اون هست که بخواد در زیر پای ارباب قرار بگیره. دو طرف رابطه باید اطمینان نه شنیدن و نه گفتن رو به وجود بیارن تا بتونن به بهترین شکل ممکن رابطه سادومازوخیسمی رو جلو ببرند.
گفتگو
گفتوگو پایه و اساس زندگی بشر متمدن هست. بشر متمدن یعنی کسی که برای اختلافها، صحبت میکنه و دنبال حل مساله میره نه با جنگ و دعوا و کتک، نظر خود رو بر مسائل، تحمیل کنه. قراردادها برای همین نوشته میشن. در قرارداد BDSM هم شما میتونید معیار حل اختلاف رو گفتگو قرار بدید. بدون تعریف هیچ جایگاهی، دو نفر از جایگاه برابر صحبت کنند. پیشنهاد میکنم این کار رو در یک کافه جدید انجام بدید و هر کسی پول خودشو پرداخت کنه تا حدی محیط هم بر وزنه یکی از طرفین نباشه!
فضای گفتگو وقتی پر تنش میشه که یکی از طرفین خودش رو برتر و مستحقتر میدونه. برای حفظ رابطه و رفع اشکالات، باید بدون ترس و قضاوت، صحبت کنید. سعی کنید تا حد امکان هم گفتگو رو احساساتی نکنید.
در رابطه بیدیاسام و کلا هر نوع رابطهای، صداقت و عزت نفس، عامل اصلی موفقیت و با دوامتر شدن اون رابطه هست.