آیا سکس فقط باید نرمال باشد؟ تغییر عقیده در مورد درد و لذت

هنر بزرگ زندگی، حس‌های ما هستند. تا درک کنیم که وجود داریم، حتی با احساس درد!

شاعر معروف انگلیسی، لرد بایرون (ویکی‌پدیا)

هنگامی که به این نقل قول فکر‌میکنم، ذهنم اقیانوسی از ایده‌هاست. آیا می توانیم درباره سلطنت ظالمانه خوب بودن بحث کنیم؟ آیا میل به ابراز احساسات منفی در روابط رومانتیک کمک کننده است؟ چگونه یک ناتوانی در تحمل درد یک ریسک، معیاری برای مشکلات روانی است؟ در این مقاله به برخی ریشه‌های مهم مازوخیسم می‌پردازیم.

ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقاله‌هایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر می‌شود. این مقاله‌ها با هدف بیان واقعیت‌ها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شده‌اند. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم می‌خواهید در ترجمه‌های بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.

این مقاله توسط مشاور زوج‌ها، تود کاشدان، در آوریل ۲۰۱۴ در مجله معتبر روانشناسی امروز، نوشته شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.

شاید بتوانیم هر سه سوال را باهم ترکیب کنیم، یک باور عمیق، زیبا و ظریف در روانپزشکی این است که برتری لذت بر درد بر آنچه اغلب مردم انجام می‌دهند، اثر می‌گذارد. به همین دلیل است که کودکان هنگامی که وعده شاد مک دونالد خود را سفارش میدهند، سیب زمینی سرخ شده را بر بریده‌های سیب درختی ترجیح می دهند. به همین دلیل است که کتاب‌هایی با موضوع انگیزه شادی و عشق بهتر از موضوعات شکایت، درد و سایر رفتارهای آزاردهنده فروش می‌روند. هنگامی که می‌بینم این ایده چنین گسترده مورد پذیرش قرار گرفته است، ترجیح می‌دهم به شک و تردید روی بیاورم چرا که انسان موجودی بسیار پیچیده است و ناهمگونی بزرگی در آنچه که افراد را به سوی انجام یک عمل هدایت می‌کند، وجود دارد.

احساس پشیمانی در مورد علایق شخصی در فرد می‌تواند از تابوسازی در جامعه گرفته شده باشد و یا میل و رفتار جنسی که از فردی با علائم مشکلات ذهنی، آسیب جسمی، یا حتی دچار اختلال روانی، مرگ گرفته می‌شود یا حتی میل به رفتارهایی که با عدم رضایت طرف مقابل همراه است، درگیر می‌شود.

در اینجا سوالی برای صاحب نظران روانشناسی مطرح می‌شود: شما چگونه پریشانی ناشی از دیده شدن به عنوان منحرف توسط جامعه را از پریشانی درون نسلی تفکیک می‌کنید؟ از این گذشته، قسمتی از هویت ما را درونی شدن استانداردهای فرهنگی و رفتارهای تابو و هنجار شکل می‌دهد. همچنین با همه تشخیص‌های روانپزشکی، ما همگی باید با این عقیده که خواه ناخواه همه افراد پریشانی مهم یا اختلالی کلینیکال را تجربه می‌کنند مقابله کنیم.

اما معنی کردن اختلال در زمینه سکس پیچیده است چرا که سکس معمولا به عنوان یک شاخص عملکرد روانشناختی سالم در نظر گرفته می‌شود که به رضایت و رفاه رابطه کمک می‌کند.

اما شما به رابطه ارباب و برده گرایش دارید.

  • اگر پس از درک واقعیت احساس گناه کنید که درگیر چنین رفتارهایی هستید چه؟
  • اگر آرزو کنید که کاش می‌توانستید درباره تجربیات و امیال جنسی خود با دوستان و عزیزان خود صحبت کنید چه؟
  • اگر فردی کون شما را آنقدر کبود کند که فعالیت بدنی شما برای یک هفته آینده مختل شود چه؟
  • اگر صدمات بدنی متحمل شوید که نیازمند توجهات پزشکی است چه؟
  • اگر در فعالیت‌های سکسی شرکت کنید که مورد رضایت شما نیستند و فقط به خاطر دستور ارباب انجامش می‌دهید چه؟
  • آیا این تجربیات به عنوان اختلال توصیف می‌شوند؟
    خیر نیستند.

این‌ها مسایل کوچکی نیستند، همانطور که دکتر سوزان رایت در مجله علمی «Archives of Sexual Behavior» اشاره کرده‌اند:

شکایات قانونی و مشکلات در جامعه، عواقب شایع تبعیض و بی‌احترامی نسبت به افراد دارای گرایش BDSM است. در دومین نظرسنجی ملی خشونت و تبعیض علیه اقلیت‌های جنسی، درمجموع ۱۱۴۶(۳۷.۵٪) نفر از شرکت‌کنندگان بیان داشتند که مورد تبعیض قرار گرفته‌اند یا نوعی از آزار یا خشونت جنسی که به خاطر گرایش آن‌ها بوده است را تجربه کرده‌اند. در نتیجه ۶۰٪ از ۳۰۰۰ شرکت کنندگان بیان داشته‌اند که خارج از علایق ارباب و برده‌ای خود نیستند. مشابه آنچه همجنس‌گرایان تجربه می‌کنند، استرس خروج اجباری و تلاش برای انکار گرایش خود، موجب پریشانی و اختلال در این افراد می‌گردد.

مطلب مشابه‌ای نیز در ژورنال «the Journal of Psychology and Human Sexuality» توسط دکتر چارلز موزر و پگی کلین پلاتز منتشر شد:

این علایق جنسی آن‌ها نیست که مشکل دارد، اما روشی که این علایق در آن تجلی می‌کنند و خود را نشان می‌دهد، بعضی مواقع می‌تواند مشکل‌زا بوده و  محل تمرکز مناسب‌تری برای درمان باشد. سردرگمی روانپزشکی ناشی از علایق جنسی متفاوت منجر به تبعیض علیه همه افراد با گرایش خاص شده – افرادی که حداقل تا حدودی به دلیل ارتباط رفتارهای جنسیشان با روانپزشکی، شغلشان، حضانت فرزندانشان و ضمانت‌های امنیتی شان را از دست داده‌اند.

پروفسور روانشناسی اجتماعی، رویی بامیستر نظریه‌ای دارد که می‌گوید:‌ «مازوخیسم اساسا استراتژی است برای فرار از خود یا حداقل فرار از سطح بالایی از خودآگاهی»

به صورت تخصصی‌تر باید بگوییم: آگاهی از خود به عنوان یک هویت نمادین، شماتیک و انتخابی کنار گذاشته و با سطح پایینی از خود به عنوان بدن فیزیکی و مشخص برای احساسات ناگهانی یا با شخصیت جدیدی که با معانی سمبلیک دگرگون شده  دارد جایگزین می‌شود. با این تعبیر مازوخیسم بی‌شباهت به تمرینات شدید فیزیکی (کراس فیت، ورزش‌های سنگین)، سم‌زدایی یا مدیتیشن که هرکدام به کاستن کوتاه مدت از خودآگاهی میپردازند نیست. با این حال برخلاف این فعالیت‌ها مازوخیسم وابسته به درد جسمی و لذت جنسی است.

مردم معمولا به دنبال فرار کردن از «جایگاه و فشار شخصیت و موقعیت خود» هستند. یعنی فرار از استرس، اضطراب و مسئولیت‌های شخصی سخت اطراف، تصمیمات روزانه، تلاش برای نشان دادن و به جا گذاشتن تصویر مثبت از خود برای دیگران و رسیدن به موقعیت‌های اجتماعی که اغلب خواستار آن می‌باشند.

آیا این موضوع می‌تواند درست باشد که افرادی که از حالات مازوخیسم رنج می‌برند، سطوح بالاتری از استرس را برای این «فشار شخصیت و موقعیت خود» تجربه می‌کنند، یا به طور خفیف‌تر، بیشتر پیگیر انگیزه «فرار و رهایی از خود» هستند؟ به خصوص فرار از افکار و احساسات ناخواسته!

پیشنهاد مطالعه: چرا مغز شما عاشق درد است؟

نظریات قدیمی فروید، هنوز هم طرفدارانی دارد!

فروید مازوخیسم و کلا گرایش BDSM را اینگونه توصیف کرده است: قابل توجه‌ترین نوع، از انواع انحرافات!

فروید باور داشته که سادیسم و مازوخیسم، هردو در تمام افرادی که BDSM انجام می‌دهند وجود داشته و همه این افراد لذت بسیاری از دادن و دریافت درد می‌برند. سایر محققین دهه ۱۹۳۰ نیز این عقیده را دنبال کرده و در نهایت مازوخیسم را به آدم‌خواری، خون آشامی، قتل عام، نکروفیلی، صرع و سایر رفتارهای آزاردهنده جدی پیوند دادند.

دیگران با بیان این اعتقادات غیرمعمولی معتقدند که  زنان بازمانده تروما (آسیب) که در BDSM  شرکت می‌کنند به طور فعال در حال حفظ یک «سندروم ترومای زندگی» هستند که در آن این پویایی قدرت‌ها باعث تحریک افراد آزار دهنده می‌شود.

برای مطالعه: چرا افرادی که BDSM می‌کنند، سالم‌تر و شادتر هستند؟

با وجود تعداد کم تحقیقات در زمینه سلامت روانی کسانی که گرایشات BDSM دارند، مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد این افراد از نظر روانشناختی سالم‌تر از افراد دیگر هستند. دکتر آندریاس ویسمیر در تحقیقات سال ۲۰۱۳ بر روی ۹۰۲ شخص شرکت کننده در جلسات BDSM و ۴۳۴ شخص با گرایش سکس نرمال، متوجه شدند که در مقایسه با گروه کنترل، انجام دهندگان BDSM خود را کمتر عصبی و کمتر حساس به رد شدن و بیشتر برون گرا و پذیرا برای تجربیات جدید (ریسک‌پذیر) و حتی با وجدان‌تر نشان دادند.

این موضوع به خصوص برای کسانی که خود را دامیننت توصیف کرده بودند درست بود و این افراد از نظر روانشناختی سالم‌تر از سابمیسیوهای همتای خود بودند؛ اما حتی کسانی که خود را سابمیسیو توصیف کرده بودند نیز از نظر سازگاری روانشناختی از حیث عمومی بالاتر بودند.

این مطالعه یکی از بسیار مواردی است که نشان می دهد افرادی که گرایشات BDSM دارند لزوما از بیماری روانشناختی رنج نمی‌برند. هرچند که درد یک هدف ابتدایی در بسیاری ار برخوردهاست اما آسیب و اهانت خیر!

از نقطه نظر تحقیقات اخیر کسانی که فعالیت BDSM انجام می‌دهند، از نظر تراپیست‌ها و همچنین عموم جامعه، به میزان زیادی دارای ننگ هستند. برای اغلب افراد به نظر می‌رسد که BDSM یک سرگرمی جنسی شخصی و برخلاف اظهارات روانشناختی عرضه می‌شود و مشکلات آن‌ها در حد مرد مجردی که به طور متوسط ۱.۷ بار در ماه سکس دارد، عادی است!

سال‌هاست در این کشور دانش‌های روز دنیا در هر زمینه آکادمیک به خصوص علوم انسانی، عقب مونده‌اند و متخصصین ما متاسفانه با علم قدیمی، قضاوت امروزی می‌کنند. برای همین با ترجمه مقالات به روز سعی می‌کنیم مقداری از بار این ناآگاهی آکادمیک رو کم کنیم. امیدواریم شما خواننده محترم، عوامانه باور و انتخاب نکنید.

اونتاشگال . فروردین ۱۳۹۹ . خرید آثار هنری و تصویرسازی‌ها از PachumTorres Shop

نوشته‌های روزمره،‌ خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی

حمایت مالی از وبلاگ اونتاشگال


پادکست اونتاشگال را از CastBoxApple PodcastSpotifyGoogle Podcast بشنوید.

بیان دیدگاه

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.