ارباب T علاقهای به نظم دهی ندارند، در صورتی که من بیشتر دوست دارم به من نظم دهد. او اشاره کرد که این حرکت ارباب به معنی این نیست که وقتی من چند تا از قوانین ر شکستم، من را ادب نکنند.
این متن یک ترجمه از وبلاگ ماری شورشی است. ماری یک خانم عاشق هنر اهل هلند است که با فرزند خود زندگی میکند و شوهر سابقاش را بهترین دوست و مستر میداند و چند سالی اقدام به نوشتن یاداشتهای خود کرده است. در اینجا یکی از تجربههای او در زمینه شناسایی شخصیت برت را میخواهیم.
این نوشته در دستهبندی مهارت قرار دارد. در موضوع مهارت به شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم اسد برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادگیری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این یادداشت در جون ۲۰۲۰ در وبلاگ ماری شورشی منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.

قوانین
در حال حاضر من هیچ یک از قوانین را پیروی نمیکنم، به خاطر رابطه ارباب و برده ما و از آنجایی که من هنوز دوست دارم از ایشان پیروی کنم، فقط انجام دادن این کار حس خیلی بی معنایی به من می دهد. دلیل آن هم این است که من می دانم اگر از این قوانین پیروی نکنم، هیچ عواقبی برای من نخواهد داشت. بخواهم رو راست بگویم، رابطه BDSM بین ما از سه سال پیش تا به الان کم شده، و اخیراً در یک سال گذشته من بیشتر قوانین را نادیده گرفتهام. تنها قانونی که من همچنان از آن پیروی میکنم، داشتن قلادههای شبانه و روزانه در گردن خود است.
با انداختن یکی از پاهام روی دیگرم شروع کردم. این یکی از قوانین بود، هرگز با انداختن یک پا روی آن یکی نشسته نباشم. اولین بار که این کار را کردم، هیچ اتفاقی نیفتاد. میدانم که ارباب T اشاره کرده بودند، ولی تصمیم گرفتند که حرفی در مورد آن نگویند. یکی دو بار دیگر که تکرار کردم ایشان گفتند «قرار هست که اینطور بنشینی؟» و من با گستاخی به صورتشون لبخند زدم (در حالی که در دلم میگفتم آره) و پایم را برداشتم. ولی بعد از آن ادامه ندادند و من همیشه اینطوری مینشینم. یک علت که ممکنه بخاطر آن به من چیزی نگوییند این است که یک بار گفتم با انداختن پاها روی هم فشار از روی پایین کمرم برداشته میشود و البته واقعا هم اینطور است. من با درد کمرم چند ماهی است که دست و پنجه نرم میکنم و وقتی پاها را روی هم میاندازم به نظر خیلی به کم کردن درد من کمک میکند. ولی، با همه این توضیحات، من خیلی دوست داشتم که ارباب T من را تنبیه کنند، چرا که من قوانینی که ایشان برای من مشخص کرده بودند را دیگر رعایت نمیکردم.
یکی دیگر از قوانینی که من دارم این است که زمانی که میخواهم به ارگاسم برسم حتما باید از ایشان اجازه بگیرم. زمانی که با هم سکس داریم اکثرا از اینم قانون پیروی میکنم اما زمانهایی بوده که من به ارگاسم رسیدم و بعد به ایشان گفتم یا حتی گاهی اوقات خودارضایی کردهام. گاهی اوقات ایشان من را به این خاطر تنبیه میکردند آن هم با چند ترکه چوب خشک یا به وسیله نیشگون گرفتن از نوک سینهها تا جایی که من از ایشان طلب عفو و بخشش میکردم. اما تنبیه و تربیت هرگز در دستور کار ایشان قرار نگرفته است. حتی زمانهایی وجود داشت که من به خاطر یکی از آن ارگاسمهای بدون اجازه، با وجود اینکه اعتراف کردم، باز هم تنبیه نشدم.
برَت بودن
قبلا در ابتدای رابطه ما، من کشف کرده بودم که برَت بودن برای من باعث نمیشود که تنبیه شوم. طبیعتا من یک Brat نیستم. من ترجیح میدهم هر چیزی به من گفته میشود را انجام دهم و خود به پیروی از قوانین افتخار میکنم. هنوز هم، برخی اوقات من میخواستم که ارباب T را تحریک کنم. من میخواستم ببینم چقدر میتوانم پیش از اینکه من را گرفته و اسپنک کنند، یا آنطور که صلاح میدانند تنبیه کنند، جلو برم.
این کار هیچ وقت جواب نداد. ایشان حتی به Brat بودن من اصلا واکنشی نشان ندانند پس من این رفتار را سریعا متوقف کردم. من هنوز هم لحظات برَت شدن را دارم، ولی این رفتار دیگر ایشان را تحریک نمیکند. اذیت کردن و تلاش کردن برای بامزه بودن چیزهایی هستند که درون من هستند.

حفظ کردن تمرکز
موقعی که رابطهی دامیننت سابمیسیو ما شروع شد و در ماههای ابتدایی کشف کردن یکدیگر برای فهمیدن اینکه چه چیزی برای ما مفید است بودیم، علاوه بر آن ازدواج ما، ارباب T در برخی روزهای خاص دست به ترکه میشدند. این کار برای تربیت کردن من نبود، بلکه برای عادت دادن من به درد و نگهداشتن من در ذهنیت ساب بودن خود و تمرکز بر روی ایشان پیروی از قوانین بود. من مطمئنم که این کار همچنین برای نگه داشتن ایشان در جایگاه دامیننت بود. قوانین دام/ساب ما کاملاً مطابق با طبیعت و واقعیت وجودی ما هستند، ولی BDSM آنها را بیشتر برجسته کرد و ما میخواهیم برای عمیقتر کردن آن عناصر اضافی، کاری بکنیم.
فقط مدیریت کردن جلسه با به دست گرفتن ترکه نبود، بعضی اوقاتی هم بود که پشت سر هم به من دست بند زده میشد، دستها پشت، و آنجا بود که ارباب T نوک سینههای من را پشت سر هم نیشگون میگرفتند، من را تا لبه ارگاسم میبردند و بعد دوباره شروع به نیشگون گرفتن سینهها میکردند، تا جایی که اشک من در میآمد. این هم راه دیگری برای قرار دادن تمرکز در تبادل قدرت ما بود.
پیشنهاد مطالعه: کنترل ارگاسم یا ادجینگ چیست؟

ذهنیت الان من
در حین نوشتن این متن و فکر کردن راجع به تعداد دفعاتی که من گفتم رابطه BDSM ما کم شده، من فهمیدم که هنوز خیلی در ذهنیت ساب خودم هستم و از آنجایی که فکر میکردم که دیگر هیچ کدام از قوانین را پیروی نمیکنم، مشخص شد که خیلی از آنها را رعایت میکنم. شاید در ماههای ابتدایی رابطه ارباب و برده ما، جاهایی که ارباب T من را طوری تربیت کردند که مطیع ایشان باشم (مطیع، در عین حال مستقل) زمانی که دوباره رابطه D/s ما به مسیر خودش برگردد هنوز در وجود من هستند، در این صورت به سادگی میتونیم چیزهایی که کنار گذاشتیم رو دوباره شروع کنیم.
وقتی ما آن قسمت از زندگی را دوباره شروع میکنیم، به شدت امید دارم که ارباب T در حال و هوای تربیت کردن دوباره من باشند. میتوانم بگویم به این خاطر که من باید خود را برای تحمل درد بازسازی کنم اما نتیجه این است که من به همان اندازه دوست دارم طبق قوانین ایشان زندگی کنم.
یک موضوع بسیار مهم در رابطهها، تغییر علایق، رفتارها و عادتهای افراد در رابطه پس از یک مدت است. این فرایند کاملا طبیعی است و در ذات یک رلیشن یا ازدواج قرار دارد. Brat بودن شاید در ابتدا جذابیت خیلی زیادی داشته باشد، اما ادامه دادن آن برای یک رابطه خیلی مفید نیست و میتواند حوصله سر بر شود!
اونتاشگال . مرداد ۱۳۹۹
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام وبلاگ . تلگرام . توییتر . اینستاگرام شخصی
پادکست اونتاشگال را از CastBox – Apple Podcast – Spotify – Google Podcast بشنوید.