اون روز خیلی شیطنت میکرد. سر به هوا شده بود. درست وظایفشو انجام نمیداد. این بی توجهیش دیگه داشت منو عصبانی میکرد. یاد گرفتم تو عصبانیت تنبیهی نکنم چون ممکنه از کنترل خارج بشه و عواقب غیر قابل جبرانی داشته باشه. به همین دلیل بهترین تنبیه تو خشم و عصبانیت شده این: گوشه دیوار، رو به دیوار
داشتم کارامو میکردم. تو دست و پام میاومد. میخواست خودشو لوس کنه. میدونه وقتی که من سخت مشغول کارم، نباید شیطنت کنه. نهایت لطفی که میتونم در حقش بکنم، سجده کنار پاهام و بغل کردنشون هست.
اون روز خیلی شیطنت میکرد. مثل بچه گربه براش کاموا انداختم. وقتی تمرکز میکنم اصلا نمیخوام چیزی تمرکزمو به هم بزنه. دیدم اومده نزدیک صندلی نشسته روی زمین. یهو سرشو گذاشت کنار پام. گفتم برو چایی بریز بیار. نمیخواست بره باز خودشو لوس کرد.
خوب یادمه اصلا اون کدی و دستوری که وارد کرده بودم، درست عمل نمیکرد. دیگه داشتم عصبانی میشدم چون نمیفهمیدم مشکل از کجاست. باید خیلی زود تموم میشد.
چایی آورد ولی نگذاشت روی زیر لیوانی. خوب میدونست که این کار به شدت منو عصبانی میکنه. حجم خشم داشت همینطور زیادتر و زیادتر میشد. همینطور که عصبانی نفس میکشیدم، با گوشه چشمم بهش نگاه کردم.
در حال نوشیدن چای بودم. این وسط یه نفر زنگ زد که اصلا حوصلهشو نداشتم. رد تماس دادم. دیدم داره وویس میده. احمق وقتی کسی جواب تلفنتو نمیده یعنی حوصله صداتو نداره. حرفتو مکتوب کن توی پیام تا بفهمم چی میخواهی. بعد اینکه جواب ندادم و همینطور وضعیت آنلاین منو میدید، زنگ زد.
دیگه خشم و عصبانیت به اوج رسید. فقط جواب دادم و بدون شنیدن هیچ حرفی بهش گفتم «سلام. وقتی کسی جواب نمیده یعنی کار داره و بهتره مزاحمش نشی. امیدوارم کارت خیلی مهم و فوری بوده باشه. حالا که زنگ زدی بگو» و گفت «ام.اا. میخواستم بگم برای هفته بعد وقت داری همو ببینیم؟» دیگه بیشتر از این نمیشد عصبانی بشم. فقط گفتم «کار مهمت این بود؟ شب بخیر» و بدون شنیدن پاسخی قطع کردم.
اومد نزدیکم که منو آروم کنه. باز نگاهش کردم. خشم و عصبانیت رو توی صورتم به خوبی میدید. به آرومی و با جدیت گفتم: برو گوشه دیوار. رو به دیوار. هیچ صدایی ازت نشنوم. هیچ صدایی.
قطعه موسیقی Nothing Else Matters از متالیکا (YouTube) رو پخش کردم و چشمامو بستم. همینطور که میگفت «باورکن هیچ چیز دیگهای مهم نیست» داشتم به زندگی و گذشته فکر میکردم. اینکه چی شد به اینجا رسیدم و الان چه حالی دارم. وقتی رسید به بیت «Life is Ours, we live it our way» صدای گریه شنیدم.
همه خشمم خاموش شد. صدای موزیک رو زیادتر کردم. از پشت صندلی بلند شدم و رفتم بغلش کردم. دستاشو دور گردنم محکم پیچونده بود. بردمش توی تخت. پتو رو روی خودمون کشیدم و …
در سری مقالات سبک زندگی ارباب و بردهای اینبار میخوام به موضوع تحقیر بپردازم. تحقیر کردن یا کوچک کردن جایگاه یک فرد به دو صورت خودخواسته و ناخواسته تبدیل میشه. تحقیر خودخواسته آغاز لذت و آرامش و تحقیر ناخواسته آغاز یک جنگ و مجادله جدی هست. واقعا بیدیاسام بازی روی لبه تیغ هست!
تحقیر ناخواسته در یک گفتگو
خیلی دوست ندارم این کار رو انجام بدید ولی باید در موردش صحبت کرد تا وقتی دچارش میشید بتونید به راحتی ازش بگذرید و حتی اگر لازم شد به بهترین شکل ممکن انجام بدید.
وقتی در یک مکالمه کسی شما رو تحقیر میکنه و جایگاهتون رو میاره پایین حالا چه به کلمات چه با فحش و هرچیزی بهترین کار گفتن «خب، بعدش» هست. انقدر این کار رو با خونسردی ادامه بدید که طرف تعجب کنه اصلا چرا براتون توهین به خانواده مهم نیست. اینطوری تحقیر رو خنثی میکنید. اصولاً فرد تحقیر کننده با دیدن بهم ریختگی شما دلش خنک میشه. وقتی این رخ نده، درمانده میشه.
در یک مطلب جداگانه به شرح کامل آزمایش زندان استنفورد میپردازم. جایی که یکی از زندانیان، تحقیرهای زندانبان براش مهم نبود و هرجور اون میخواست عمل میکرد و این زندانبانها رو عصبانی کرده بود چرا که فروریختن زندانی رو نمیدیدند!
اما اگر میخواهید تحقیر کنید، زیاد به دنبالش نرید چرا که جنگ به وجود میاره. تحقیر زمانی کاربرد داره که شما تن به یک چیزی میدید و نپذیرفتن اون براتون خیلی راحت نیست و با یک کلمه کل لذت پیروزی فرد رو به تلخی میکشونید.
یک نمونه خیلی ساده تحقیر کردن میتونه پرداخت کرایه تاکسی باشه. مثلاً هزینه کرایه ٣ تومان هست و طرف باقی مانده ۵ تومنی شما رو نمیده. اینجا حس میکنه اون ٢ هزار تومان براش پیروزی هست. کافیه موقع پیاده شدن بگید نگه دار بچههات گشنه نمونن. باز هم میگم انجام ندید.
تحقیر خودخواسته، نوعی ابراز علاقه
در رابطه بیدیاسام تحقیر کردن، در مالکیت درآوردن و یادآوری جایگاه فرد، نوعی ابراز علاقه هست. وقتی شما دارید تحقیر میکنید به نوعی حس و علاقه خودتون به فرد رو (حتی در حالت One Night Stand) نشون میدید. نوع بیان کلمات در رابطه BDSM خیلی متفاوت میشه. دقیقا مثل عرفان که شراب میشه مقدسترین نوشیدنی هستی و مذهبی میشه مخالف خدا و عشق! این رابطه دقیقا بازی با تناقضهای روزمره هست برای همین کسانی که درک درستی ازش ندارن، افراد سادومازوخیسمرو غیرعادی میدونن! همونطور که مولانا رو غیرعادی میدونستند.
بیخود شدهام لیکن، بیخودتر از این خواهم با چشم تو می گویم، من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم، من تخت نمیخواهم در خدمتت افتاده، بر روی زمین خواهم
آن یار نکوی من، بگرفت گلوی من گفتا که چه میخواهی، گفتم که همین خواهم
غزلیات شمس، مولانا
تحقیر خودخواسته، لذت و شهوت
در قسمت پشتی مغز، یا مغز حیوانی، غرایضی مثل خشم، شهوت، لذت، اضطراب، ترس، حقارت، میل به آب و غذا قرار دارد. نزدیکی این بخشها باعث شده که در طول زمان و در فرایند تکامل، هر بخش روی دیگری تاثیر بگذاره. مثلا زمانی که ترس دارید میل به غذا رو از دست بدید یا وقتی استرس دارید دلتون بخواد بیشتر غذا بخورید! (ویدئو مربوط به این تحقیق در یوتیوب منتشر میشود)
تحقیر کردن در این قسمت قرار دارد. در یک رابطه جنسی یک خانم شاید دلش بخواد با واژههایی مثل فاحشه یا شبیه به اون خطاب بشه. این تحقیر شدن چون خودخواسته و با آگاهی هست، از بروز خشم جلوگیری میکنه و مستقیم بر روی قسمتهای جنسی و شهوتی تاثیر میگذاره.
در یک جلسه بیدیاسام دقیقا تحقیر چنین کاربردی داره. اگر شما میخواهید اسلیو یک مستر یا میسترس بشید، باید از این آگاه باشید و خودتون رو به صاحب اختیارتون بسپارید. سعی نکنید برت بازی در بیارید چرا که خیلی لذتها رو از دست میدید. هرچند ارباب شما باید انقدر قدرتمند باشه که شما جرات فکر کردن به برتبازی نداشته باشید. ارباب شما اگر بخواد توی جمع تحقیرتون کنه باید ببینه آیا جز لیمیتهای شما هست یا نه ولی توی یک رابطه خصوصی قرار دادن چنین چیزی به عنوان لیمیت تقریبا برابر میشه با عدم شروع هر کاری!
همونقدر که مهمه ارباب چطور با خلاقیت شما رو تحقیر کنه، خلاقیت برده هم اهمیت داره. بازی با کلمات، کارهای بی اختیار مثل ناخودآگاه زانو زدن و حتی گریه کردن، لذت خاصی رو به اربابتون میده. شما باید تلاش کنید برای هیجانزده کردن و لذت دادن بیشتر به اربابتون. در هر جلسه کارهای جدیدی انجام بدید. داستن یک اسم برای پت گیرلها خیلی جذاب هست. عکاسی از میسترس و مستر در حالتی که دارید تحقیر میشید میتونه ایده جذابی باشه.
سعی کنید خودتون رو آزاد کنید و هیچ فکری برای بعد از جلسه بیدیاسام و قضاوت شدنتون نکنید. اون لحظهها باید در ذهن وجود مستر/میسترس و اسلیو، جاودانه بشه.
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸ – روز جهانی زن را با هدف دنیایی برابرتر، گرامی میداریم.
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
هر بار که در گوگل واژه میسترس یا ارباب زن (Mistress) را جستجو میکنم، با تصاویر به شدت سادیسمی مواجه میشوم. در مقابل زمانی که به جستجوی واژه مستر یا ارباب مرد (Master) میپردازم، بیشتر تصاویر مردهای محکم و با محبتی را نشان میدهد. آیا واقعا میسترسها خشن و ترسناک هستند یا سادیسم آنها بسیار زیاد است؟ اینطور بگویم که آیا میسترسها دنبال شکنجه کردن و عذاب دادن اسلیو هستند و مسترها اینگونه نیستند؟
متاسفانه فیلمهایی هم که در فضای پورن ایران منتشر شده است، بیشتر نمایش دهنده چنین چیزیست اما این واقعیت ندارد. در این نوشته به بررسی تجربههای شخصی در ارتباط با دوستان میسترس میپردازم.
برای درک بهتر شخصیت میسترس و دامیننت، فیلم آقا و خانم اسمیت را تماشا کنید.
تقسیم قدرت در جوامع بشری
باید بپذیریم که در تعریف جوامع بشری، مردها نماد قدرت، سلطه و زور هستند و خانمها نماد ضعف، تسلط و ظلم! هرچند به شدت تلاش میکنم تا این تعریف را تغییر دهیم و امیدوارم تا ۱۰۰ سال آینده واقعا به برابری بین زن و مرد در همه ابعاد برسیم، اما باید قبول کنیم در حال حاضر دنیا بر این پاشنه میچرخد.
بر مبنای همین دیدگاه، قانع کردن یک خانم به عنوان مرکز قدرت و تسلط، آسان نیست. قبلا در مقاله مردهای زن ذلیل اشاره کردم که جوامع بشری به راحتی چنین فردی را قبول نمیکنند. در یک رابطه مرد باید مرد باشد و پر قدرت! حتی اگر آن خانم دامیننت و کنترل کننده در خانواده و رابطه، از این وضعیت و سابمیسیو بودن همسرش راضی باشد، باز دیگران نمیتوانند چنین چیزی را قبول کنند.
به همان میزان که مردان حق دارند در یک رابطه دامیننت باشند و اعمال قدرت کنند، چنین حقی برای خانمهای دامیننت و میسترس محفوظ است و از بیان چنین گرایشی در رابطه نباید بترسند.
در این ده سال دوستان میسترس و دامیننت خانم زیادی داشتم. با اطمینان میگویم که ۸۰ درصد دوستان میسترس من بیشتر شخصیتی دامیننت داشتند تا سادیست. بررسیهای زیادی بر روی افراد سادیسمی انجام دادم و در دو مقاله به صورت کامل تفاوت بین سادیست و دامیننت را شرح دادم. چه مرد چه زن سادیسمی دچار مشکلات روحی است. دقت کنید هر کسی میتواند درصدی از سادیسم در وجود خود داشته باشد، در اینجا منظور کسانی است که بی دلیل هر کسی را اذیت میکنند و از این آزار دادن به خصوص در میان جمع، لذت میبرند. این افراد در اولین مکالمه بدون اینکه شما را بشناسند، صرفا به خاطر گرایشی که دارد به شما توهین میکنند. حتما چنین مسترها و میسترسهایی را دیدهاید که به خاطر برچسبی که بر روی خود میزنند، حق هر نوع توهین و بی احترامی به افراد دیگر را محفوظ میدانند!
نکته جالب در مورد خانمهای دامیننت این است که ترسی از برخورد و مواجهه با چیزهای جدید ندارند. به راحتی ارتباط برقرار میکنند و به خوبی حریم طرف مقابل را حفظ و نشان میدهند. چنین میسترسهایی در BDSM خشونت کافی را به خرج میدهند و لذتی که اسلیو به دنبال آن است را برآورده میکنند.
میسترسها هم به خاطر قضاوتی که جامعه در مورد آنها میکند، به راحتی در مورد گرایش و علایق خود صحبت نمیکنند. این وضعیت برای مردهای مستر کمتر است. به میسترسها و خانمهای دامیننت توصیه میکنم اگر رابطهای که دارید جدی شد، بهتر است بدون قضاوت و ترس گرایش خود را به پارتنر بگویید.
آیا به عنوان یک میسترس باید پول دریافت کنید؟
از این جهت که چنین موضوعی در جامعه بیدیاسام ایران بسیار شایع شده است این موضوع را مطرح کردم. اصولا به کسی که در ازای اعطای لذت جنسی به شما، پول یا چیزی دریافت میکند، کارگر جنسی (Sex Worker) نامیده میشود. این کارگر جنسی یا به تعریف عام فاحشه (مرد یا زن) وظیفه دارد شما را آنگونه که دوست دارید به ارگاسم جنسی برساند. هم مستر مرد میتواند برای لذت دادن از شما پول دریافت کند هم میسترس. این موضوع کاملا بستگی به تعریف رابطه شما دارد.
مساله این نیست که در یک رابطه و رلیشن شما میسترس باشید و یا صرفا برای دریافت پول چنین رول و نقشی را بازی کنید، در هر حال موفقیت شما بستگی به میزان مهارت، هنر و علاقه به گرایش میسترس و دامیننت دارد. بدون شک مردهای سابمیسیو زیادی هستند که برای فرار از تنهایی به شما پناه میبرند و درخواست رابطه دارند، پس بهتر است با آزمونهای سخت و عجیب (نه کشنده یا کثیف کاری مثل مدفوع و این موارد) وفاداری آنها را بیازمایید.
در صورتی که شما گرایشی ندارید و جز افرادی هستید که میخواهید نقش میسترس را بازی کنید، بهتر است سریعتر به این وضعیت پایان دهید. در رابطه اگر با التماس پارتنر برای میسترس شدن مواجه هستید، سعی کنید با او صادق باشید. اگر کسی از شما در درخواست سکس برای پول کرد و چنین گرایشی از شما خواست، توانایی خود را در انجام آن، بررسی کنید.
افرادی هستند که برای رسیدن به خواستههای مالی خود را میسترس معرفی میکنند. اعتماد کردن یا نکردن مخاطب و اسلیو به این افراد میتواند مهارت وی را نشان دهد. در BDSM هم مثل هر جامعه و گرایشی، افرادی به دنبال کلاهبرداری و سواستفاده هستند. به خاطر چنین افرادی نباید به کل جامعه میسترسها توهین کرد.
تبدیل شدن به یک میسترس ماهر و حرفهای نیازمند عزت نفس، اعتماد به نفس، استقلال شخصیتی و مالی است. اول از همه باید به خوبی خود را بشناسید و گرایش دامیننت را درک کنید سپس یک اسلیو را به سلطه خود در بیارید.
تلاش کنید تا پورن را ملاک و منبع اصلی آموزش خود قرار ندهید. همچنین شکنجه بی دلیل و سادیسمی اسلیو و برده هیچ فایدهای ندارد. سعی کنید تا حد امکان به بیضهها ضربه وارد نشود چرا که میتواند عواقب غیرقابل بازگشتی برای وی به وجود بیاورد. مردها نیز از ناحیه سینه حساس هستند و میتوانید از این نقطه دردآور برای لذت بردن استفاده کنید.
بسته به علاقه شما، بیشتر مطالعه کنید. اگر تحقیر کردن برای شما لذت بخش است، در زمینه یادگیری روشهای تحقیر بیشتر کار کنید. هرچند میدانم که بیشتر مقالات و نوشتهها برای مسترها هست تا میسترسها و این کار را سختتر میکند! برای تنبیه و درد سعی کنید معیارهای بهداشتی و پزشکی، ملاک شما باشد. کارهایی مثل مدفوع و ادرار و مجبور کردن اسلیو به خوردن آن ضرر زیادی به بدن وارد میکند. اگر اسلیو چنین چیزی را لیمیت می داند، به آن احترام بگذارید.
در پایان خطاب به سابمیسیوها و اسلیوها اینکه میسترسها از نمایش قدرت و شکوه و جلوه ملکه بودن، لذت میبرند. شما زمانی برای یک میسترس جذابترین فرد میشوید که به خوبی بندگی و عبادت را نشان دهید. بندگی که متعلق بودن شما به صاحب خود را ثابت میکند. از میسترسها نترسید چرا که یک میسترس واقعی و کامل به راحتی و آسانی با شما خلوت نمیکند، اما بدانید اگر این کار را انجام دهند، بهترین لذت در انتظار شماست.
با بررسی که بین دوستان و نزدیکان انجام دادم به این نتیجه رسیدم که مردانی هستند که تحمل این استقلال و رفتار قدرت طلبانه و شخصیت بالای شمای میسترس و دامیننت را ندارند برای همین با واژههایی مثل «وحشی و پاچه گیر» به دنبال تحقیر و خطاب کردن شما هستند. به آنها اهمیت ندهید چرا که در تخیلات خود هر شب به چشیدن طعم چرم پاشنه بلند پاهای زیبای شما، فکر میکنند!
اولین جلسه و نوبت BDSM دقیقا مثل اولین سکس هست. اولین سکس هم دقیقا مثل اولین بار که میخواهید یک پیتزای جدید رو امتحان کنید. برای همین هیجان بسیار زیادی با شما هست. اما باید مراقب باشید این هیجان، عقل و خرد و منطق رو از شما نگیره. اعتماد به نفس اولین لازمه جلسه BDSM هست.
به نظر من بهتره یک دیدار برای مرور جلسه اول در کافه انجام بشه. در یک فضای عمومی و آرام و خلوت. اجازه بدید کمی بیشتر همدیگه رو کشف .کنید. اگر هم در رابطه هستید که از این مرحله عبور میکنید. هیچوقت عجله نکنید. قراره چند ساعتی رو جاودانه کنید.
وظایف مستر / میسترس
شما قراره با کسی خلوت کنید که ایمان و اعتماد خالص بهتون داره. پس عجله نکنید. هیجان زده نشید. اعتماد به نفس و قدرتتون رو حفظ کنید. حتما شیکترین لباستون رو انتخاب کنید. به تک تک بخشهای لباس فکر کنید. برای مستر که هیچ چیز شایسته تر از کت و شلوار نیست و برای میسترس هم بهتره لباس مشکی یا قرمز جگری باشه. لباس هم زیاد اروتیک و عریان نباشه. حتما هم شیو کنید.
یک بار دیگه لیست لیمیتها رو چک کنید و کلمه ایمنی رو یادآوری. سعی کنید چیزهایی که اسلیو خیلی براش استرس داره رو مرموز نکنید. مثلا اگر اسلیو واقعا ترس آنال داره، چیزی در موردش نگید. اجازه بدید در جلسه اول سخت و عجیب و پر درد پیش نره. اسلیو ممکنه تجربههای منفی از گذشته داشته باشه. یا کلا جلسه اول رو مقایسه کنه. بهش اطمینان بدید قرار نیست تجربه مشابهای براش به وجود بیاد.
در طول جلسه حتما گوشی موبایل رو خاموش کنید. هرچیزی که حس میکنید تمرکز شما رو به هم میریزه، از بین ببرید. در اولین گفتگو کلماتی مثل توله سگ رو استفاده نکنید. سعی کنید با سکوت، آرامش اسلیو رو به دست بیارید. بهترین نوازش اولیه هم نشستن پایین پای ارباب و دست کشیدن توی موها هست.
اگر میخواهید مشروب بنوشید، خیلی کم باشه. مست نباید بشید. دقت کنید مستر/میسترس قوی و قدرتمند کسی هست که کنترل خودش رو از دست نده. در یک کیف چرمی لوازم خودتون رو همراه داشته باشید مثل طناب برای باندیج، قلاده اگر پت هست اسلیو تون و شلاق و شمع . از شمع ماساژ با حداکثر دمای ۵۰ تا ۶۰ درجه هم استفاده کنید.
نکته پایانی اینکه فردی که پذیرفته سابمیسیو و اسلیو شما بشه، چه پسر چه دختر یک انسان هست. حتما به مسائل سلامتی مثل مشکلات تنفسی و قلبی و غیره در صورت وجود توجه کنید. اون به شما برای تخلیه روانی و دردهای خودش نیاز داره. به شکل یک حیوان بهش نگاه نکنید و حتما بعد از ارگاسم و جلسه، aftercare کنید.
پیشهادم برای جلسه اول سکس نکردن است. ۱۰۰ درصد لذت را به اسلیو بدهید.
وظایف اسلیو
شما به عنوان یک اسلیو وظیفه دارید اول از همه از نظر ذهنی آماده بشید. شما قرار نیست به ارباب خدمت بدید. قرار هم نیست فقط خودتون لذت ببرید. قراره یک حس دو طرفه بین شما و اربابتون برقرار بشه. از نظر ذهنی آماده باشید و حس نکنید چون ساب هستید پس همه لذتها برای ارباب هست. حتما هر لیمیتی دارید بگید.با این تصور که ارباب باید منو بشناسه نرید جلو. خیلی چیزها توی ذهن شما با تفکر اربابتون از اون موضوع متفاوت هست.
شما قراره به ارباب اعتماد کنید. ترس رو از دلتون خارج کنید. اگر ارباب نتونسته اعتماد رو جلب کنه کامل، بهتره اصلا کاری نکنید. اگر ویرجین هستید و چنین لیمیتی دارید، حتما سعی کنید قبل از جلسه، ارباب رو به خوبی بشناسید. کسی که به لیمیتهای شما اهمیت نمیده، مستر یا میسترس نیست، متجاوز هست.
شیکترین و جذابترین لباس زیری که دارید رو انتخاب کنید. به بدنتون برسید و درخشش اون رو به خوبی نشون بدید. تا حدی که لازمه آرایش کنید و دلبری.
اگر Brat هستید پیشنهاد میکنم برای جلسه اول این بخش از گرایشتون رو کنترل کنید. شما برای اولین بار دارید میرید زیر دست ارباب. بهتره زیاد شیطنت نکنید. تجربه نشون داده معمولا در جلسه اول به جاهای خوبی کشیده نمیشه. Brat Play بیشتر برای جلسات بعدی جذابیت و هیجان و لذت داره.
در طول جلسه به کلمه ایمنیتون اهمیت بدید. هرجا احساس کردید نمیتونید ادامه بدید همونجا بگید. قراره اربابتون aftercare کنه شما رو. در طول جلسه خودتون رو رها کنید. شما قراره کامل لذت بررید. به لذت دادن و هیچ چیز دیگهای فکر کنید.
با این مصرع حضرت حافظ برید در کنار اربابتون، من از آن روز که دربند توام آزادم. قراره تجربه نابی به دست بیارید
اگر یادداشتهای قبلی رو مطالعه کرده باشید میبینید که صفت سلطه در آدمها به دامیننت و ساب میسیو تقسیم میشه. یعنی هر انسانی که شما میبینید یکی از این دو هست.
طبیعتا باید جمعیت قابل توجهی ساب میسیو در اطراف شما زندگی کنه. حتی ممکنه خود شما چنین حالتی در صفت سلطه شما وجود داشته باشه.
شخصیت ساب میسیو دوست داره پیرو باشه، کاری که بهش داده میشه خیلی خوب انجام میده به شرطی که همه مواردش رو بدونه. شخصیت ساب همیشه یک ناامید از عدم اصلاح و درست شدن وضعیت به همراه داره. وضعیت زمانی خوب هست که حال ساب هم خوب باشه!
👧 یک زن ساب خیلی خوب به حرف شوهر/دوست پسرش گوش میکنه، روی حرف آقاشون حرف نمیزنه و همیشه از اینکه یک حامی خیلی خوب داره، راضیه.
👦 یک مرد ساب هم دوست داره همسرش/دوستدخترش بهش فرمان بده، از شیک پوشی و سکسی بودن دوستدختر/همسرش لذت میبره و اون رو ملکه خودش میدونه.
آدمای ساب در محل کار خیلی حرف گوش کن هستند. سخت میتونن تصمیم جدی بگیرند و اگر یک کار خیلی سخت بهشون داده بشه به شرط اینکه مسئولیت عواقب احتمالی منفیش رو نداشته باشند، خیلی خوب انجامش میدن (مثل اعلام خبر اخراج به همکار به شرط اینکه مسئول این رخداد اونا نباشند و یا اعلام سریع خبر منفی که خودشون مسئولش نبودند)
🔴 نقاط قوت سابها
افراد ساب ذهن به شدت رویا پردازی دارند. حتی خیلی خوب میتونند تصاویر و تخیلات رو نمایش بدن. افراد ساب خیلی کم هزار شاخه میشن. اگر یک ساز دستشون بگیرن، تا استادی اون ساز پیش میره. سابها میتوانند نویسندگان، هنرمندان، بازیگران، نقاشان، طراحان، خیاطان و حتی ورزشکاران خیلی خوبی بشن. همچنین کارمندان مفید. احتمال این هست که سابها با کسب شهرت و محبوبیت دچار ضعف در رفتار اجتماعی و بیان نادرست اعتقادات و صحبتها بشوند
ساب ها برای موفقیت فقط یک کلید نیاز دارند: داشتن حامی و مشوق
افراد موفق سابمیسیو بدون شک بخش بزرگی از خوانندگان این یادداشت، ساب میسیوها هستند. کسانی که مداوم از خودشون میپرسن چطور میشه موفق شد. اما هیچ راهی به ذهنشون نمیرسه و دوست دارن کسی بیاد راه رو بهشون نشون بده!
🌍 سابهای سرشناس:
ژان ژاک روسو
جورج اورول، نویسنده
ج. آر. تولکن، نویسنده رمان ارباب حلقهها
جانی دپ، بازیگر و هنرمند
آنتوان دوسنت اگزوپری، نویسنده شازده کوچولو
جی. کی. رولینگ، نویسنده رمان هری پاتر
فرانس کافکا
ریهانا، خواننده و هنرمند
وینسنت ون گوگ، نقاش
هومر، شاعر حماسی یونان باستان
جان لنون، خواننده
تیم برتون، کارگردان آثاری چون عروس مرده
لانا دل ری، خواننده
پاملا اندرسون، بازیگر
مرلین مونرو، بازیگر و از نمادهای جذابیت جنسی
پرسن دیانا، افراد خانواده سلطنتی بریتانیا
ژاکلین کندی، همسر جان. اف. کندی
سابهای ایران: 🇮🇷
(به دلیل برخی مسایل مجبورم اسم مستقیم نبرم)
برخی هنرمندان، نقاشان و شاعران
نویسندگان رمان
سیاستمداران مدعی، مطیع و ساکت
نکته: لزوما این افراد با فردی رابطه BDSM ندارند ولی در زندگی مانند یک ساب رفتار میکنند. مهمترین بخش یک ساب میسیو، نیاز به حامی است.
سابمیسیوها خیلی کم خطرناک میشن. ولی وقتی به اوج خشم برسن نه به خودشون رحم میکنند نه شما!
ارباب اونتاشگال، اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید