برای شروع یک رابطه آیا سکس و شهوت رو اولویت قرار میدید یا شخصیت طرف مقابل رو؟ شاید هم شخصیت طرف میتونه حس شهوت و سکس رو در شما بیدار کنه. در این رابطه به دنبال لذت هستید یا هدفی مشخص کردید و اصلا هدف در رابطه چی هست؟ پیشتر در یک نظرسنجی از کاربران ردیت پرسیده بودم که آیا در اولین قرار به طرف مقابل در مورد گرایش به رابطه ارباب و برده صحبت میکنید؟ هدفم از این سوال این بود که نوع رابطه رو چطور شروع میکنید. آیا سکس و شهوت براتون اولویت هست یا صمیمت و دوستی و علاقه؟ میخوام در مورد نحوه شروع رابطه صحبت کنم. اینکه آیا شما به یک نفر دلبسته میشید یا وابسته؟
تغییر روابط پس از سالها سال
من به ماجرای تکامل و ناخودآگاه خیلی اعتقاد دارم. این یعنی در گذشته در طول چند هزار سال چیزی شکل گرفته، که به راحتی از وجود انسان پاک نمیشه. به راحتی تغییر نمیکنه و لازمه تغییر عبور از چند نسل است. برای مثال برای سالها سال زنان تحقیر شدن و درجه دو شناخته شدند. تازه صد ساله جنبشهای برابری حقوق و فمینیست فعالیت میکنند و موفقیتهایی هم به دست آوردند. اما برای نهادینه شدند در کل بشریت هنوز زمان لازمه. به صورت طبیعی شاید هزار سال اما به لطف اینترنت و رسانهها خوشبینانه میتونیم بگیم صد سال دیگه زمان لازم داریم. یادتون باشه من مردونه زنونه صحبت نمیکنم. مواردی که میگم هم برای آقایان کاربرد داره هم خانمها.
با این حساب تغییر دادن سبکهای رفتاری و ارتباطی خیلی آسون نیست. الان گوشی و ارتباطات اینترنتی نقش پر رنگی در رابطه آدمها ایفا میکنن. البته این فناوری ٢٠ سال هست در دنیا همهگیر شده. در گذشته نهایت فهمیدن خبر بین دو نفر در دو شهر دور از طریق نامه یا کسی بود که شاید چند ماهی یک بار پیامی میآورد. خیلی جلوتر برین، تلفن بود که بعد از قطع شدن باز نمیدونستی طرف مقابل چند ساعت از شب رو بیدار بوده. الان به ثانیه نرسیده میتونی خیابانی که طرف داره توش قدم میزنه رو پیدا کنی. متاسفانه این حجم اطلاعات باعث شده ما در روابط به اسم عشق، سادیستتر بشیم!
سادیست در رابطه و عاشقانه
این سادیسمی که ازش صحبت میکنم، شاید یک ذره و برای مدت کوتاهی شیرین باشه اما از یک جایی به بعد میتونه زندگی شما رو به نابودی بکشونه. اینکه باید برای هرچیزی و هرکاری که میکنید پاسخ بدید. چند نمونه رو مثال میزنم:
چرا بعد از شب بخیر گفتن، آنلاین بودی؟
عکس بفرست ببینم واقعا پیش مامانتی یا نه
برام همین الان نود (عکس عریان) بفرست میخوام ببینمت
لوکیشن زنده بده بدونم هنوز شرکتی و جایی نرفتی و پیش دختری نیستی
اگر منو دوست داشتی وقتی بیدار میشدیم اولین کار پیام دادن به من بود
این جملات حتما براتون آشناست و یادتون میاد که فقط باعث آزار میشد. حس اینکه یک دوربین پشت سرتونه عدم امنیت و آرامش رو میرسونه. صرفا محدود به دو عاشق و معشوق هم نمیشه. بین مادر و فرزند، پدر و دختر حتی دو دوست و حتی کارمندان و مدیر هم شکل میگیره. «دیدم آنلاینی بهت زنگ زدم ولی جواب ندادی، با من مشکلی داری» انگار باید برای تک تک کارهایی که میکنیم به دیگران پاسخ بدیم.
این کارها یک نوع عمل سادیستی است. فردی که سادیسم داره قدرت و نفوذ رو در دونستن از طرف مقابل حتی به صورت نامحسوس میدونه. از اینکه طرف همیشه خودشو بهش پاسخگو بدونه، لذت زیادی میبره و وقتی بعد یک مدت این پاسخگویی رو نبینه، به خیانت متهم و به دنبال جدایی میره.
در یک جمع بودیم یکی از دوستم پرسید، دوست پسرت کجاست تلفن منو جواب نمیده. اونم گفت از کجا بدونم شاید پیشش نیس گوشی. همه گفتن مگر قهر کردید. و پاسخ داد قهر چیه چرا فکر میکنید هر لحظه باید بدونیم اون یکی کجاست؟ این یک نوع رابطه و رلیشن سالم است.
اگر به مثال آخر دقت کنید، دو طرف در یک رابطه کاملا رضایت بخش هستند. هیچکس به دیگری دروغ نمیگه و کسی ترسی از بیان واقعیت خودش نداره. چنین رابطهای بر اساس دلبستگی شکل گرفته و رابطهای هست که هدف داره و تو میدونی برای چه هدفی با پارتنرت هستی. منظور از هدف ازدواج نیست. هدف یعنی اون فرد تا حدی معیارهای شما رو ارضا کنه. اما برگردیم به شروع رابطه. خیلی از افراد در اینترنت و اینستاگرام با هم آشنا میشن. چت کردن هر روزه با همدیگه نوعی وابستگی هست نه دلبستگی و صرفا عادت کردید با یک نفر هر روز صحبت کنید. در فضای BDSM این مسأله خیلی پررنگتر هست و عموم افراد به سرعت به دنبال رفتارهای سکسی و اروتیک وارد میشن.
نمیشه از تاثیر بسیار زیاد سکس و علایق جنسی در ایجاد رابطه و احساس بین افراد چشم پوشی کرد. موضوع اینه افراد گرایش و علایق همدیگه رو کشف میکنند و مرحله وابستگی شروع میشه. خیلیا بیشتر از این نمیرن. یعنی در حد وابستگی سکسی میمونن. شناخت وابستگی و دلبستگی میتونه به نحوه ادامه رابطه شما کمک کنه.
کسانی که دامیننت هستند و میتونن راحت صحبت کنند، یا رابطه رو شفاف میکنند و در حد سکس محدود و یا کلا از ادامه رابطه جلوگیری میکنند. کسانی که سابمیسیو هستند، علایق و احساسات خودشون رو ابراز میکنند و به بیان آرزوها میپردازند. یادتون باشه منظور شخص اسلیو و مستر نیست. منظور کسی هست که صفت سلطه رو در خودش قویتر میکنه یا قویتر میبینه.
با توجه به مواردی که ذکر کردم، دلبستگی چیزی فراتر از وابستگی هست. دلبستگی از هدف میاد و کشف هدف به زمان نیاز داره و دو طرف باید همدیگه رو بشناسند و به هم زمان بدن. رابطههایی که با دلبستگی شکل میگیره خیلی صداقت داره و لحظههای شادتر و آرامش بیشتری درش نهفته است. اما در وابستگی بیشتر جاذبههای سریع و معیارهای اولیه مطرح هستند. سعی کنید تو مرحله وابستگی رابطه رو جدی نکنید. توهم ازدواج و معرفی همسر مورد علاقه اونم تازه دو ماه پس از آشنایی بر ندارید. در مرحله وابستگی میتونید سکس رو هم تجربه کنید ولی لزومی نداره بعد از هر سکس به ازدواج و این چیزا فکر کنید.
در رابطه ارباب و برده وقتی تو مرحله وابستگی هستید باید مراقب باشید از لذت به مزاحمت نرسید. هر لحظه پیام دادن و اطلاعات خواستن و پرسیدن از دیگری و کلا گیر دادن، میشه مزاحمت. به شمای مستر، میسترس و حتی اسلیو ربطی نداره چرا کسی که باهاش آشنا شدید و بهش وابسته، آنلاین هست و پیامی نمیده!
از من در مورد ازدواج بین ارباب و برده زیاد میپرسند. هیچ مشکلی نداره و راحت میشه انجامش داد. مساله اصلی هدف رابطه هست نه نوع گرایش افراد. در نوشتههای بعدی بیشتر در موردش مینویسم.
میخواهیم به شما ۲۵ واقعیت و حقیقت در مورد BDSM را بگوییم. این موارد را در هیچ فیلم ارباب و بردهای و Fifty Shades of Gray و حتی هیچ فیلمی در پورن هاب به شما یاد نمیدهند. اگر تازه با این گرایش آشنا شدید و یا دوستی دارید که علاقهمند شده، اما دچار سردرگمی است، این مقاله به شما کمک بزرگی میکند.
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. این مقاله در زمینه سبک زندگی رابطه ارباب و بردهای است. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در وبسایت معروف Buzzfeed در فوریه ۲۰۱۵ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
BDSM شامل بانداژ و دیسیپلین (BD) ، سلطه گری و سلطه پذیری (DS) و سادیسم و مازوخیسم (MS) میشود. به گفته خانم کلاریس ثورن نویسنده کتاب «The S&M feminist» عبارات بدین شکل در کنار یکدیگر قرار گرفتهان زیرا BDSM میتواند برای افراد متفاوت، چیزهای خیلی متفاوت با شواهدی متفاوت باشد. اغلب اوقات علایق افراد بیشتر مربوط به یک یا دو مورد از موارد ذکر شده میشود نه همه موارد. در این نوشته ترجمه بخشهایی از کتاب ایشان قرار دارد.
۲. ارباب و برده همیشه شامل سکس نیست، اما میتواند باشد
اغلب افراد فکر میکنند که BDSM همواره با سکس گره خورده است، در نقطه مقابل نیز افرادی هستند که یک خط پر رنگ میان این دو موضوع میکشند. ثورن میگوید: هر دو موضوع، تجربههای هیجانی بسیار شدید و احساسی هستند و در افرادی که به انجام آنها میپردازند احساسات بسیار قوی را به وجود میآورند، اما BDSM و سکس یکسان نیستند.
مثالی که برای این موضوع استفاده میشود این است: گاهی اوقات یک ماساژ هرچقدر هم که احساسی باشد تنها یک ماساژ است، اما یک مشت و مال خاص به سکس منجر میشود. این موضوع تا حدودی مشابه BDSM است که بستگی به تمایلات شخصی و جنسی افراد دارد.
۳. افراد درگیر BDSM، هیچ مشکل ذاتی یا آسیب ماندگاری ندارند
این موضوع یکی از رایجترین و آزاردهندهترین تصورات غلط درباره ارباب و برده است. در حالی که BDSM چیزی نیست که از خشونت خانگی برخواسته باشد و شرکت در آن به معنی لذت از تجاوز یا تجاوز کردن نیست. بلکه لذت بردن از BDSM تنها سطحی از تمایلات جنسی و سبک زندگی افراد است. دکتر ویلیام بریم، سکس تراپیست و نویسنده کتاب «Different loving» می گوید: آنها افرادی هستند که به صورت اتفاقی در این مسیر افتاده اند. افرادی با گرایش سادومازوخیسم، همسایگان شما، معلمین شما و افرادی هستند که در جامعه با آنها برخورد دارید. بزرگ ترین افسانه درباره این افراد این است که آنها خیلی پیچیده و عجیبند، اما آن ها افرادی معمولی هستند که به این نوع از رابطه برای حفظ پویایی و صمیمیت خود نیاز دارند. از صحبتهای دکتر بریم هم در این نوشته استفاده شده است.
۴. بدانید که همیشه می توانید «نه» بگویید
خیلی از کسانی که به این دنیا وارد می شوند، فکر می کنند قانون «یا همه چیز یا هیچی» برقرار است، بخصوص که اگر تا بحال فقط یک پارتنر داشته باشند. به عنوان مثال ممکن است فکر کنید که چون از سابمیسیو بودن تحت شرایط پیچیده لذت بردهاید، باید تمام رفتارهای مازوخیستیک یا سلطهگرانه دیگر را که واقعا برای شما لذت بخش نیست را نیز بپذیرید. اما این کاملا اشتباه است، شما میتوانید و باید بیان کنید که به کدام یک از فعالیتهای BDSM علاقه داشته و به کدام یک ندارید و این موضوع کاملا به پارتنر، موقعیت و حتی حال آن روز بستگی دارد. فقط به یاد داشته باشید که رضایت یک شرط است و ممکن است شما به چیزی رضایت دهید در حالی که چیز دیگری را رد میکنید.
۵. افراد دارای گرایش BDSM به اندازه افراد وانیلا، ثبات روانی دارند
ثورن میگوید: طبق تجربه من، افرادی که در گذشته سابقه بدرفتاری و تجاوز نداشته و جایگاه با ثباتتری در زندگیشان دارند، راحتتر می توانند به BDSM وارد شوند. یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ در ژورنال Sexual Medicine، به این نتیجه رسید که افرادی که در یک سال گذشته فعالیت BDSM داشتند، به هیچ عنوان به زور وادار به فعالیت جنسی نشده و اصلا نسبت به افراد وانیلا فاقد تجربه ناراحت یا عصبی نبودهاند. همچنین مردانی که در چنین رابطهای بودهاند، نمره سلامت روان بالاتری نسبت به سایر مردان داشتند. این موضوع بدان معنا نیست که افرادی که رابطه ارباب و برده دارند، افراد وانیلا را قضاوت میکنند. خانم ثورن توضیح میدهد: واژه وانیلا به آن معنا نیست که آنها ضعف دارند، بلکه تنها برای آن است که بتوانیم بین افرادی که علایق کینکی دارند و ندارند، تفاوتی قایل شویم.
۶. فیلم Fifty Shades of Gray در میان جامعه BDSM جذابیتی ندارد
اگر در یک جلسه یا مهمانی BDSM بودید، هرگز اشارهای به این فیلم نکنید. در حالی که برخی افراد ممکن است کتابها را تحسین کنند که موجب برانگیخته شدن علاقه بسیاری به کینک شده و آن را عادی جلوه داده است، برخی نیز با رابطه متجاوزانه، ناسالم و غیر واقعی به تصویر کشده شده مشکل دارند. در هر حال این داستان نمایش خوبی از جامعه BDSM نبود.
۷. SM همیشه زنجیر و شلاق نیست (یا اگر دوست ندارید، هرگز نیست)
درست است که بسیاری از علاقه مندان به ارباب و برده این ابزار را دارند، اما لزوما سهم هرکسی از کینک این نیست. بریم میگوید:«برخی از افراد به دنبال چیزی به نام سلطهگری احساسی هستند که هرچند طی آن برخی اسباب بازیها و بازیها وجود دارد، اما دردی را شامل نمی شود.» بیشتر اینگونه به نظر میرسد که یک پارتنر قبول میکند آنچه دیگری میخواهد را انجام دهد. هیچ الگو و مدل خاصی برای آنکه روابط BDSM چگونه میتوانند باشند وجود ندارد.
۸. به جلسات BDSM «صحنه یا جلسه» گفته میشود
از آنجایی که در BDSM همیشه سکس وجود ندارد، شما نمیتوانید همواره پس از یک تجربه BDSM بگویید سکس داشتید یا با کسی خوابیدید. در عوض به اینها صحنه یا جلسه گفته میشود. مثلا شما در یک صحنه BDSM حضور داشتید.
بریم میگوید: «این تحول از زمانی صورت گرفت که شما اگر تجربه SM داشتید، ممکن بود فقط به مدت یک ساعت با یک فرد متخصص زمان گذرانده باشید، یا فقط به یک کلوب BDSM رفته باشید.» در حال حاضر افراد روابط اساسیتری دارند، اما همچنان به آن یک «جلسه» می گویند، یعنی زمانی که لوازم را بیرون میآوریم یا به دنیای SM وارد میشویم.
۹. نقشهایی نظیر دامیننت، سابمیسیو، تاپ و باتم داریم
احتمالا تا بحال درباره دامیننت و سابمیسیو شنیدهاید (اگر نه، دامیننت شخصی است که از داشتن قدرت لذت میبرد در حالی که ساب از دستور گرفتن) اما افرادی که در این عرصه فعالیت دارند ممکن است از کلمات دیگری نظیر تاپ و باتم نیز برای توصیف خود استفاده کنند. کلمه تاپ هم به شخصیت دامیننت و هم سادیست اشاره دارد (شخصی که از درد وارد کردن لذت می برد.) در حالی که کلمه باتم به شخصیت سابمیسیو و مازوخیست باز میگردد (شخصی که از درد کشیدن لذت میبرد.).
این باعث میشود تا بتوانید برای کسانی که نقشی در BDSM میپذیرند، یک عبارت عام و کلی داشته باشید و هیچ قانونی نیست که بگوید شما نمیتوانید سویچ باشید یعنی هم دام و هم ساب (در شرایط مختلف و با پارتنرهای متفاوت).
۱۰. BDSM میتواند خیلی ساده یا خیلی تکنیکال باشد، هرجور که شما بخواهید
شاید تصور بانداژ شدن شما را به هیجان بیاورد، یا شاید از اسپنک شدن یا اسپنک کردن لذت ببرید، شاید هم بیشتر به ماسکهای چرمی و گیرههای سینه و وکس داغ علاقه دارید. همه در حیطه BDSM قرار دارد. اساسا شما میتوانید فعالیتهای کینکی داشته باشید حتی بدون آن که در یک قفس باشید!
۱۱. قبل از این که به سراغ فعالیتهای اساسی بروید، تحقیق کنید
استفاده از یک چشم بند یا قطعهای یخ یا دستبندهای پشمی که در یک مهمانی میگیرید، رفتارهای مبتدیانه و نسبتا بی ضرری هستند. اما پیش از آن که بخواهید با ابزارهایی پرخطر بازی کنید، باید یاد بگیرید که چگونه با امنیت کار کنید.
شما ممکن است حتی با دست خودتان هم گند بزنید (فکر کنید: فیستینگ). آقای دکتر بریم میگوید: «برخی افراد فکر میکنند که تنها باید مشتشان را گره کنند و آن را فرو کنند در بدن شخص دیگه، این راه خیلی خوبی برای وارد کردن آسیب جدی به شخصی و راهی کردنش به بیمارستان است.» در عوض او مقدار زیادی لوبریکانت و شروع کردن با ۲ یا ۳ انگشت را پیشنهاد میدهد. سپس به آرامی میتوانید پیشروی کنید.
۱۲. به طور جدی BDSM نیازمند مقدار زیادی مطالعه و یادگیری است
اگر شما از آن دست افرادی هستید که تمام راهنماییها را کنار میگذارد و سعی میکند دانش خودش را بر اساس درک شخصیاش از اتفاقات بنا کند، احتمالا BDSM برایتان مناسب نیست. بریم میگوید: «مقدار زیادی از آنچه که تحت عنوان آموزش BDSM بیان میکنیم، چگونگی بیشتر کردن لذت و کمتر کردن کردن خطر است. یعنی چگونه به صورت امن فانتزی ها را به واقعیت تبدیل کنیم.»
۱۳. مهم است که اطلاعات خود را از منابع مهمی کسب کنید
یک اشتباه رایج بین افرادی که یک بار BDSM را تجربه کردهاند این است که تنها به یک شخص تکیه میکنند تا راه را نشان دهد. به گفته ثورن، حتی اگر دیگران بهترینها را برای شما بخواهند، (یا نه) داشتن تنها یک زاویه دید بر موضوعی که بسیار چند بعدی است می تواند بسیار محدود کننده باشد. در عوض کتابها را، ورکشاپها، ملاقاتها، مشاورها، دوستان و بسیاری چیزهای دیگر در اینترنت ابزاری امن هستند برای کاوش درباره علایق خود.
نویسنده کتاب خانم ثورن میگوید: «وقتی که نمیتوانید درباره آنچه که در حال رخ دادن است صحبت کرده و نمی توانید با افراد مشابه خودتان از تجربیاتتان احساسی ایجاد کنید، این مسیر خطرناکتری است از فعالیتهای مختلفی که ممکن است فانتزیشان را داشته باشید.»
۱۴. کلمات امن به طور قاطع باید باشند
ممکن است مسخره به نظر بیاید، اما این یک اصلی به اثبات رسیده در BDSM است. خانم ثورن میگوید: «کلمه امن تقریبا یکی از مهمترین اصول در BDSM است که در جامعه گسترش یافته است. هرچند که افراد به روشهای مختلفی از آن استفاده کنند.» برای مثال، اینگونه نیست که همه پس از مدتی از کلمه امن خود استفاده کنند، اما مهم است که چگونه آنها را به کار گیریم. کلمه امن میتواند هرچیزی باشد که شما میخواهید، به شرط آن که چیزی نباشد که در حالت عادی و طی سکس میگویید.
۱۵. در رویدادهای عمومی نیز ناظرینی برای حفظ امنیت وجود دارد
بریم میگوید: «نگهبابان زندان افرادی را که به نظر برسد با امنیت بازی نمیکنند، بیرون می اندازند.» این میتواند هرچیزی باشد، از نادیده گرفتن کلمه امنیت گرفته تا استفاده نادرست از یک شلاق. جدا، مگر اشاره نکردیم که اینجا امنیت حاکم است؟ در واقع SSC مخفف (Safe ,Sane, Consensual) از رایج ترین اصول و پایههای تمرین است.
۱۶. به اندازه فیلم هالیوودی بی برنامه نیست یا پورن باعث میشه اینگونه باشه
در لحظه شکار شدن و تصادفا از اتاق قرمز یک فرد میلیونر، سردرآوردن احتمالا هیچوقت برایتان اتفاق نخواهد افتاد. اما این لزوما چیز بدی نیست. بریم میگوید: «فانتزیهای جنسی باعث میشوند تا هرچیزی ساده به نظر بیاید. افرادی که به انجام این کارها میپردازند درباره آنها کاملا آگاهند. باید مکان مناسب، زمان مناسب و تجهیزات مناسب وجود داشته باشد. همچنین باید مطمئن باشید که اگر وضعیت اورژانسی شد میتوانید طرف مقابل را خارج کنید.» بنابر این چیزهای زیادی هست که در یک صحنه باید رعایت شود، اما این بدان معنی نیست که لذتش حتی ذرهای کمتر از چیزی باشد که طرفین را راضی کند.
۱۷. احتمالا در BDSM نسبت به روابط وانیلی، افراد مشارکت بیشتری در گفتگو دارند
هرگاه افراد درباره نقش رضایت در BDSM میپرسند، باید مقدار زیاد ارتباطی را که قبل، حین و پس از جلسه اتفاق میافتد در نظر داشته باشند. بریم اشاره میکند که ما درباره آنچه میخواهیم انجام دهیم، آنچه داریم انجام میدیم، فانتزیهایمان، و موارد دیگر، صحبت میکنیم. این قمستی از یک مذاکره خوب در رابطه BDSM است.
۱۸. بدون شک یک دوره پیش مذاکره درباره صحبت کردن درباره آنچه افراد دوست دارند، آنچه دوست ندارند، و آنچه نمیتوانند تحمل کنند وجود دارد.
به این به عنوان یک آغازگر قبل از صحنه بیاندیشید. ثورت میگوید: این راهی است برای بحث درباره تجربه زمان پیش رو که میتواند امنیت احساسی را افزایش دهد و میتواند شامل هرچیزی، از سند و چک لیست گرفته تا صحبتهای غیر رسمی بیشتر درباره انتظارات دو طرف از جلسه ارباب و برده، آنچه میخواهند و آنچه نمیخواهند، و هر کلمه یا رفتاری که جزو آف لیمتهایشان است.
۱۹. سپس نوبت افترکر هست
از آنجایی که BDSM میتواند برای برخی تجربهای احساسی و به طرز غیرقابل باوری شدید باشد، اغلب متخصصان با قدرت این مرحله را پیشنهاد میکنند، تا طی آن پارتنرها درباره اتفاقات و ریاکشن هایی که داشتند صحبت تکنند. خانم ثورن اشاره میکند: «افراد طی جلسه کاملا آسیب پذیرند. داشتن تجربه BDSM بدون افترکر واقعا می تواند عجیب باشد.» افترکر حتی میتواند یک تجربه ارتباط دهنده قوی بین پارتنرها باشد.
۲۰. BDSM کنندگان میتوانند چند زوجه، تک زوجه، یا هرجور که دوست دارند باشند
همه کسانی که به BDSM علاقه دارند، سکس گروهی یا چند پارتنر را تجربه نمیکنند. بریم میگوید: «به نظر میرسد این موضوع که ما رابطه طولانی مدتی را تجربه نمیکنیم و به سرعت کات میکنیم، یک باور معروف شده است. تعداد زیادی از کسانی که چنین علایق و فعالیتهایی دارند، تنها یک زوجه هستند. خیلی از افراد میخواهند این کارها را تنها با پارتنرشان انجام دهند یا با لوازم جنسی خاص درون کلابها بازی کنند.»
یک شلاق فقط در یک سایز و مناسب همه وجود ندارد. فلاگرهای سبک، شلاقهای چرمی، شلاقهایی با یک بند، شلاقهایی با چند بند که پهن و تخت هستند و الی اخر وجود دارد. اما از آن جا که انواع اساسی میتوانند سخت تر از بقیه باشند، واقعا باید یاد بگیرید که چگونه به درستی از آن ها استفاده کنید. افرادی که با یک تازیانه تک رشته تمرین میکنند، بهتر است اول با یک بالش یا شی کوچکی در دوردست، مثل یک کلید سبک، شروع کنند
۲۲. نواحی هستند که شما هرگز نباید به آنجا شلاق بزنید
مثلا، به طور واضح چشمها، ناحیه کلیهها، زیرا در آن ناحیه پوست نازک بوده و زیر آن ارگانهای حیاطی قرار دارند. ممکن است به کلیهها آسیب بزنید.
۲۳. اگر شک دارید که BDSM را به رابطه فعلی وارد کنید، پیشنهاد میکنیم حتما انجامش دهید
داستانهای زیادی از افرادی که برای انجام دادن اینکار بسیار استرس داشتند است اما سپس متوجه شدند که پارتنرشان نیز فانتزیهای مشابه داشته است. اگر شما هم نگرانید، از او بپرسید که آِیا دوست دارد کتابی معروف را بخواند یا فیلمی در این زمینه ببیند. یا فقط در زمینه فانتزیهای سکسی با هم حرف بزنید و بپرسید که آیا تا بحال چیزی شبیه به BDSM را امتحان کرده یا دوست داشته امتحان کند. اگر دربارهاش فکر کنید، شما فقط دارید روی یک مکالمه سخت ریسک میکنید، و اگر این آن چیزی است که شما در زندگی میخواهید، تاوانش سنگین خواهد بود.
۲۴. لیست وسیعی از افراد ماهر و آگاه به کینک وجود دارد که به کمک آن میتوانید دکتر یا تراپیستی که منحصرا سبک زندگی شما را بفهمد، پیدا کنید
شاید نگران باشید که متخصص زنان یا وکیلتان به سبک زندگی شما اهمیتی نمیدهد یا اجازه نمیدهد تا در صحبت کردن با وی راحت باشید، Kink Aware Professionals Directory را از انجمن ملی آزادی جنسی در آمریکا چک کنید تا شخصی را که برایتان قابل قبول تر است پیدا کنید.
۲۵. اساسا، این مسیر متفاوتتر از آنچه که اغلب مردم فکر میکنند است
بین انواع کلیشهها، پورن و فیلم آقای کریستین گری، بدفهمیهایی زیادی درباره BDSM وجود دارد. در کنار توجه به آموزشها و ملاقات با یک فرد سلطهگر، بهترین راه برای یادگیری بیشتر، جستجو و مطالعه است. بریم میگوید: «دقیقا مشابه سکس عادی، اگر میخواهید در آن خوب باشید، واقعا باید درباره آنچه که طی آن رخ میدهد بیاموزید و بدانید.»
این مقاله به درخواست شما برای بیان کلیت رابطه به زبان ساده، توسط دوست عزیزم ماتیلدا ترجمه شده است. اگر فکر میکنید چنین گرایشی دارید حتما آن را مجددا با دقت مطالعه کنید و اگر دوستانی با چنین علایقی دارید، برای آنها ارسال کنید. ار صحبت کردن نترسید.
فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اطاعت کردن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال برای کسانی که تابحال از این فعالیتها انجام ندادهاند، سوال است که از کجا باید شروع کنند؟
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در وبسایت معروف روابط ارباب برده به نام کینکلی منتشر شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
یک سابمیسیودر رابطه بیدیاسام فردی است که معمولا برای ارضای یک میل جنسی، به طور داوطلبانه کنترل خودش را به شخص دیگری واگذار میکند. اگر در حال خواندن این وبلاگ هستید فکر کنترل شدن توسط شخصی دیگر و مورد توجه قرار گرفتن شدید، احساسات و علایق شما را تحریک کرده یا حتی باعث ترشح مایعات جنسی شما است، پس خوب فکر کنید و صحبت کنید.
نگران نباشید، شما عجیب نیستید، حتی ازش خیلی دورید. در واقع سابمیسو بودن در سکس، یکی از رایجترین فانتزیهای جنسی است. کافی است نگاهی به نتایج آماری زیر از موسسه کینزی بیندازید:
۵ تا ۱۰٪ آمریکاییها حداقل گاهی اوقات برای لذت جنسی در فعالیتهای سادومازوخیسمی شرکت داشتهاند.
۱۲٪ زنان و ۲۲٪ مردان واکنشهای شهوانی نسبت به یک داستان S/M گزارش دادهاند.
۵۵٪ زنان و ۵۰٪ مردان به کتک خوردن طی سکس پاسخهای شهوانی داشتهاند.
۱۴٪ مردان و ۱۱٪ زنان تجربیات جنسی سادومازوخیسمی داشتهاند.
۱۱٪ مردان و ۱۷٪ زنان تا بحال یکبار بانداژ را امتحان کردهاند.
بدیهی است که فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال سوال اصلی برای کسانی که تجربهای ندارند این است که از کجا باید شروع کرد و اگر میخواهید سابمیسیو باشید، چه چیزهایی را باید بدانید؟ در این به شما آموزشهای ابتدایی را میدهیم.
۱. آموزش و آگاهی را در خود ارتقا دهید
سابمیسیو و اسلیو شدن تصمیمی نیست که به سادگی بخواهید بگیرید. قبل از این که خودتان را در این دنیای وسیع غرق کنید و تحت لطف و اختیار شخص دیگری قرار بگیرید، در مورد همه جنبههای سلطه پذیری، مطالعه کنید و یاد بگیرید.
در مرتبه اول، کتابهای خیلی خووبی با موضوع سلطه گری و سلطه پذیری نوشته شده است، همچنین وبسایتهای آنلاین مفیدی نیز وجود دارد هم به افراد تازه کار و هم به افراد کهنه کارتر کمک می کنند. کتاب «The ultimate guide to kink» نوشته شده توسط تریستان کورمینو، یک نگاه آموزشی کلی به موضوع دارد. کتاب «SM101» نوشته جای وایزمن نگاهی اساسیتر و دقیقتر به موضوع امنیت و احساس در رابطه ارباب و برده را فراهم میکند. اگر در خارج از ایران هستید یک راه دیگر برای آنکه بفهمید سابمیسیو شدن چگونه است، شرکت در تجمعها و گردهماییهای Munch است. مانچ یک گردهمایی اجتماعی و اتفاقیست، برای افرادی که به سبک زندگی SUB/DOM علاقه دارند. شرکت در این گردهم آیی ها راهی مناسب برای ارتباط با افراد با تجربه و کسب اطلاعات بیشتر درباره این سبک زندگی است.
هدف این وبلاگ آموزش برای افراد تازهکار است. در صفحه آموزش رابطه ارباب و برده به موضوع میپردازیم. آیا با کمک مالی برای ترجمه کتابها موافق يا مخالف هستید؟ نظر خود را در صفحه تماس بگویید.
اونتاشگال
۲. آیا واقعا گرایش بردگی دارید؟ خودتان را بسنجید
جای تعجب ندارد که افراد سابمیسیو به طور طبیعی رفتاری مطیعانه داشته باشند اما بر چه اساس میتوانید بگویید که شما یک سابمیسیو واقعی هستید؟
به طورکلی، سابمیسیوهای حقیقی تمایل به خشنود کردن یک فرد دامیننت و دارای تسلط را دارند به طوری که حتی ممکن است با فکر کردن به این موضوع، تحقیر شدن و مورد غلبه قرار گرفتن تحریک شوند. اما اصلا فکر نکنید که سابمیسیوها نسبت به هوا و هوس هرکسی در زندگی روزمره خود، انعطاف نشان میدهند. برخی از سابمیسیوها افرادی با موقعیتهای اجتماعی خیلی قدرتمند هستند که میخواهند هر از گاهی تنها از مسئولیتهای خود رها شوند. با این حال اگر که اطاعت از شخص دیگری برای شما خاموش است، احتمالا شما نباید سابمیسیو باشید، در عوض شما میتوانید دامیننت یا حتی سویچ (شخصی که در BDSM هم به عنوان دامیننت و هم به عنوان ساب حاضر میشود) باشید.
در آخر با صداقت از خودتان بپرسید که چرا می خواهید یک سابمیسیو شوید؟ آیا به این دلیل است که شما از واگذاری قدرت خود به یک شخص دامیننت مثلا پارتنر یا شوهر/همسر لذت میبرید؟ یا به این دلیل است که پارتنرتان میخواهد به شما سلطهگری کند؟ به یاد داشته باشید که روابط DOM/SUB همواره باید بر مبنای رضایت دوطرف باشد، اگر فکر می کنید که تحت فشار خواهید بود هرگز ساب نشوید.
۳. میزان و سطح سلطه پذیری خود را بسنجید
اندکی تفاوتهای مشخص بین سطوح مختلف سلطهگری و سلطهپذیری وجود دارد. به عنوان مثال، برخی افراد از این موضوع تنها برای بیشتر کردن هیجان و لذت زندگی جنسی خود استفاده میکنند. به طور معمول این شامل فانتزیهای Roleplaying یعنی اجرای یک نقش هر از چند گاهی در تخت خواب با مقداری اسپنک آرام، فحش سکسی و تحقیر و بانداژ نیز میشود.
سابهای پاره وقت میدانند که سبک زندگی تحت سلطه بودن قسمتی مهم از زندگی آنهاست. آنها معمولا در مواقع خاص نقش برده را میگیرند. مثلا طی سکس یا هنگامی که به یک کلاب BDSM میروند. آنها اغلب روی لباسهای خاص و سایر اشیا سرمایهگذاری میکنند اما معمولا اجازه نمیدهند که نقش و گرایش بردگیشان در سایر ابعاد زندگی مداخلهای ایجاد کند.
از طرف دیگر سابهای تمام وقت، معمولا بازیکنهای سرسخت در BDSM هستند. این دسته از سابها حتی ممکن است در یک زندگی تمام وقت سادومازوخیسمی باشند. آنها معمولا اختیار خود را اگر نه در تمام حالتها، اما در بیشتر جنبههای زندگی به دامیننت خود میسپارند. اغلب این روابط به صورت رسمی منعقد میشوند و از برخی جهات بسیار شبیه به ازدواج هستند، هرچند امروزه اغلب ازدواجها از عدم تعادل قدرت کمتری برخوردارند.
مانند همه چیزها در زندگی، اینجا نیز وقتی درباره سلطهگری و سلطهپذیری صحبت میکنیم، معمولا بهترین کار شروع با چیزهای کوچک و به آرامی پیش رفتن است. مثلا بهتر است پیش از آن که بخواهید یک ساب تمام وقت باشید، ابتدا مقداری Roleplay بازی کنید.
من از آن روز که در بند توام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم
استاد سخن، سعدی
۴. محدودیتها و لیمیتهای خود را بشناسید
آیا فکر کتک خوردن با چوب باعث میشود احساس کنید رفتاری حیوانی با شما میشود؟ آیا دستبند و بانداژ باعث میشود شما عصبی شوید؟ هنگامی که در دنیای SM کاوش میکنید، تمایل شدیدی دارید برای غلبه بر چیزهای زیادی که ناحیه امن شما را می سنجند – مواردی که باعث شوک شدن شما میشوند – اجازه ندهید که این موارد باعث تلاش برای انکار گرایش بردگی در شما شوند و همیشه به یاد داشته باشید که لذت بردن دیگران از کاری، بدین معنی نیست که لزوما شما نیز باید لذت ببرید. محدودیتهای خود را بشناسید و محکم بایستید.
۵. ارتباط و رابطه
همانگونه که ارتباط داشتن در روابط عادی خیلی اهمیت دارد، در روابط دام/ساب نیز بسیار ضروری است. الان زمان خجالت کشیدن نیست، اگر با بیان افکار، تمایلات جنسی و ترنآفها راحت نیستید باید بدانید که این موضوع کاملا روی امنیت شما اثر میگذارد. همه چیز را با جزئیات بیان کنید نه صرفا بیان اینکه آیا از این رابطه لذت میبرید یا خیر! به عنوان یک اسلیو شما باید بخواهید و بتوانید ک به صراحت با ارباب خود صحبت کنید تا مطمئن شوید که همه ابعاد بازی سکسیتان مورد رضایت هر دو طرف است.
قبل از یک جلسه یا رابطه، شما و پارتنرتان باید نیازها، امیال و فانتزیهای جنسیتان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید. همچنین به همان اندازه اهمیت دارد که پارتنرتان را از ترنآفها و محدودیتهایتان نیز آگاه کنید. محدودیتهای خود را مشخص و هرچه زودتر مرزها و حریمها را مشخص کنید.
۶. امنیت و سلامت را اولویت قرار دهید
در سال های اخیر اصطلاح «ایمنی، عاقلانه، رضایت» به یک شعار برای جامعه BDSM تبدیل شده است. اگر اولین بار است که میخواهید درگیر نقشی شوید یا حتی اگر بارها تجربه داشته اید، امنیت باید اولویت شماره یک شما باشد. بگذارید واضح بگویم، چه زمانی که دارید کسی را شلاق میزنید، چه هنگامی که برده را به شکنجههای خوشمزه دیگر وادار میکنید، عنصر خطر یا احتمال آسیب در هر فعالیتی وجود دارد. همیشه برای یادگیری استفاده درست از هر تجهیزاتی، زمان بگذارید و همیشه قبل از شروع هر بازی یک کلمه امنیتی مشخص کنید.
برده میتواند در هر موقعیتی که میخواهد بلافاصله با بیان کلمه ایمنی روند بازی را کند یا متوقف کند. حواستان باشد که از کلماتی مثل «نه، کافیه، نکن، میترسم، وای نه» به عنوان کلمه امن پرهیز کنید چون این کلمات اغلب برای افزایش هیجان در طول بازی استفاده میشوند.
۷. بین فانتزی و واقعیت تفاوت قایل شوید
اگر میخواهید اولین گام خود را به یک رابطه ارباب و برده بردارید، ضروری است که بتوانید میان فانتزی و واقعیت تمایز قایل شوید. تا هنگامی که نقشی را دارید، شما و پارتنرتان باید به خاطر داشته باشید که در Roleplay وظیفه شما تنها همان نقش است و نه بیشتر از آن.
اجازه ندهید که کلمات و کارهای دامیننت روی شما تاثیر بگذارد و احترام خود را نگه دارید. با این حال به یاد داشته باشید که تا هنگامی که با دامیننت خود ارتباط برقرار میکنید، او میپندارد که شما از رابطه خود کاملا راضی هستید. البته اگر پارتنرتان به اندازه کافی به شما و لیمیتها احترام نمیگذارد، برای خودتان احترام قایل شده و رابطه را تمام کنید.
۸. افزایش شکیبایی
توقع نداشته باشید که با مطالعه تعداد کمی مقاله در اینترنت خود را سابمیسیو بنامید. اگر بین ۱۶ تا ۲۲ سال سن دارید و این مطلب را میبینید، بزرگتر از سن خود فکر نکنید و اجازه دهید به آرامی رابطه شکل بگیرد. اهمیتی ندارد که چقدر مشتاق یادگیری و تجربه هستید، در هر حال یک شبه سابمیسیو نخواهید شد. تبدیل شدن به یک ساب واقعی زمان بر است و صبر زیادی میطلبد. در حقیقت خیلی از سابها ممکن است حتی یک دوره «تمرین» را به مدت چند ماه تا چند سال بگذرانند.
حال اگر قصد دارید که فصل جدید رابطه ارباب و برده را به در زندگی خود باز کنید، سعی کنید به خوبی از آن لذت ببرید. ممکن است در آینده بخواهید این کار را تمام کنید یا شاید هم به بخش بزرگی از چیزی که هستید تبدیل شود. در هر صورت هر چه میتوانید از تجربیات خود بیاموزید و از آن مهم تر، لذت ببرید!
اگر برای تجربه و کاوش در BDSM با پارتنر خود مطمئن هستید، باید متوجه شده باشید که فهرستی پایان ناپذیر از ملاحظات و مراقبتهای لازم وجود دارد. رابطه ارباب و برده به سادگی لباس پوشیدن به شیوهای خاص یا باندیج پارتنرتان نیست. لازم است گه هر دوی شما درباره فانتزیهای مورد علاقه، هارد لیمیت و سافت لیمیت، کلمه ایمنی و دیگر موارد صحبت کنید، گام بعدی چیزی است که اغلب به آن توجه نمی کنند: مراقبت بعد از جلسه یا AfterCare
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط کتی ترون در وبلاگ LELO، تولید کننده انواع اسباببازیهای سکسی، منتشر شده و توسط سکس تراپ، دکتر لوری مینتز صحت آن تایید گردیده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
مراقبت بعد از جلسه ارباب و برده یا AfterCare چیست؟
به بیان ساده، افترکر زمانیست که شما و پارتنرتان پس از یک تایم بازی به ریکاوری و همچنین بررسی نیازهای عاطفی و جسمی خود اختصاص میدهید. نقش اساسی و فعالیتهای کینکی از هر دو جهت جسمی و روانی میتوانند به افراد فشار بیاورند. بنابر این افترکر زمان خوبی برای ریلکس کردن است، به خوبی «بازگشت به واقعیت»
چرا افترکر ضروری است؟
فانتزیهای ما لزوما مرتبط با زندگی عادی و روزمره خود و شخصی که با او در این زندگی هستیم، نیستند. در حالی که ممکن است ما بخواهیم که پارتنرمان مانند شخص قدرت طلبی که طی بازی کینکی تحقیر و تنبیه را بر ما تحمیل میکند، نقش ایفا کند، نمیخواهیم که در طول رابطه عادی اینگونه با ما رفتار کند. افترکر مانند یک دکالیبریشن برای نرمال کردن رابطه عمل میکند.
علاوه بر آسیبهای روانی، ممکن است آسیبهای جسمی نیز داشته باشیم. بسیاری از افراد، احساس ناگهانی پس از یک رویداد را -که برای دامیننت هم ممکن است رخ دهد و به آن «Sub Drop» میگویند- با احساس پس از یک پرفورمنس قهرمانانه مقایسه کرده و مشابه میدانند. جهش اندورفین همراه با فشار جسمانی بالقوه میتواند باعث احساس ضعف، خستگی یا سرگیجه شود. همچنین بسته به آنچه رخ داده است، ممکن است کمی دچار کمبود آب شوید.
انواع مراقبت بعد از جلسه:
به طور کلی افترکر را به دو دسته فیزیکی و عاطفی تقسیم میکنیم:
افترکر فیزیکی شامل مواردی است نظیر: کمک به حذف کردن هرگونه ابزاری نظیر چشمبند و موانع (دستنبد، پابند، بانداژ و…)، فراهم کردن خوردنی یا نوشیدنی برای پارتنرتان (سطح قند خون خیلی اهمیت دارد.)، فراهم کردن پتو یا لباسی گرم، بوسیدن یا نوازش کردن هر قسمتی از بدن، خصوصا قسمتهایی که ممکن است طی بازی کبود شده باشند، یا تامین حس محبت و آسودگی در محیطی آرام و به دور از هر استرسی.
یک ماساژ صمیمانه می تواند راه خیلی خوبی برای برقراری یک ارتباط آرام با پارتنرتان باشد. و اگر طی جلسه BDSM بازیهایی شامل ضربه و اسپنک داشتهاید، یک ماساژ گرم روغن میتواند هم عضلات و هم پوستتان را نرم کند. یک حمام یا دوش کوتاه نیز به عنوان یک هدف تمیز و عملی نیز عالی است، همچنین به شما امکان داشتن لحظاتی عاشقانه و آرامش بخش را میدهد.
افترکر احساسی شامل گپ زدن درباره جلسه BDSM و احساستان نسبت به آن (خوب یا بد) میشود و امریست بسیار ضروری برای اطمینان یافتن از آنکه هر دو نیازها و انتظارات یکدیگر از بازی را فهمیدهاید. حتی ممکن است لازم باشد این اطمینان را درباره خشونت در رابطه به پارتنرتان بدهید که هرآنچه انجام داده یا از آن لذت برده است، او را عجیب یا گناهکار نمیکند و نباید عذاب وجدان داشته باشد.
تعیین یک زمان مشخص برای ادامه این مکالمات برای مثال پس از دو روز نیز میتواند این اطمیان خاطر را که هر دوی شما از احساسات منفی احتمالی دیر هنگام آگاهید، ایجاد کرده و همچنین شما را برای جلسه بعد هیجان زده کند.
ممکن است برخی افراد بدون افترکر کاملا رو به راه باشند یا برخی تنها ماندن را به بوسه و نوازش ترجیح دهند، به همین دلیل است که قبل از شروع هرکاری صحبت کردن بسیار اهمیت دارد. اگر شما به تازگی میخواهید BDSM را تجربه کنید و مطمئن نیستید که خودتان یا پارتنرتان به چه نوعی از افترکر نیاز دارید، صحبت کردن درباره احساسات و علایق پس از جلسه سادومازوخیسم می تواند جهشی باشد برای فهمیدن مراقبتی که شما یا پارتنرتان میخواهید در تجربیات بعدی دریافت کنید.
بعلاوه، برخی تصور میکنند که افترکر چیزی است که منحصرا دامیننت باید برای ساب فراهم کند، در حالی که صحیح نیست. شخصی که نقش دامیننت را دارد نیز ممکن است مشابه ساب یک «افت» ناشی از فعالیت فیزیکی شدید داشته باشد. همچنین ممکن است دام نیز همانگونه ارتباطات عاطفی و نقشهای عادی، عاشقانه و محبت آمیز رابطه را طلب کند.
هیچ راه به خصوصی برای فراهم کردن یا دریافت افترکر وجود ندارد، تنها باید پذیرا بوده و متوجه نیازهای عاطفی و جسمانی پارتنرتان باشید. در عین حال اطمینان حاصل کنید که نیازهای خودتان نیز برطرف شده است.
افترکر نه تنها در BDSM که در سکس هم خیلی مهم هست. حتی اگر برای یک شب با کسی سکس میکنید، باز هم aftercare رو رعایت کنید.
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
واقعا معنی اعتماد چیه؟ چطور میشه اعتماد رو جلب کرد؟ آیا گیر دادن و درخواست خصوصیترین چیزها، معنیش جلب اعتماد میشه؟ آیا برای اینکه نشون بدید به کسی اعتماد دارید، باید احمقانه به هیچی توجه نکنید؟ اصلا چه زمانی سو استفاده از اعتماد شکل میگیره؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی ارباب و بردهای به این موضوعات میپردازیم.
پایههای رابطه
یک خونه رو در نظر بگیرید. اگر پی و سنگ بنای اون درست ساخته نشه و معمار بخواد خودشو فریب بده و گول بزنه و از مواد درست و کافی استفاده نکنه، اون خونه ممکنه در یک طبقه دوام بیاره، اما به طبقه دوم نرسیده فرو میریزه! سنگ بنای رابطه و اعتماد هم یک چیز هست، صداقت. اول صداقت با خود دوم صداقت با شریک زندگی و پارتنر. در هر نوع رابطهای، تا زمانی که این صداقت بدون ترس از دست دادن وجود داره، رابطه به خوبی پیش میره. در رابطه BDSM هم همینطور هست. طرفین رابطه چون دنبال هیجانات بیشتر هستند و در مقاله افرادی که بیدیاسام میکنند سالمتر هستند بهش اشاره شد؛ بنابراین افراد ممکنه فانتزیهای جدید به ذهنشون برسه. باید این امنیت برای بیانش وجود داشته باشه و کسی از صحبت کردن در موردش نترسه و بعد میتونن بر روی انجام دادن یا ندادنش توافق کنند.
پایههای رابطه میتونه کیفیت و کمیت رابطه رو مشخص کنه. اگر صرفا در رابطه هستید که باشید، خب این میشه خانه بر روی آب ساختن. اما اگر هستید چون میخواهید باشید و بمونید، به دنبال بهترین سنگ بنا حتی برای حفظ خودتون میرید!
این مساله زیاد توی ایران جا نیفتاده. تصور عمومی بر این هست که وقتی کسی وارد رابطه میشه به خصوص وقتی ازدواج میکنه، باید شوهر تمام حریم خصوصی زن رو کنترل کنه. احمقانهتر از این ندیدم. حالا شما این رو وارد رابطه BDSM کنید. مثلا درخواست رمزهای عبور ایمیل و اینستاگرام و یا چک کردن پیامها! به نظرم اگر اربابتون چنین درخواستی کرد، سریع ازش فاصله بگیرید. این درخواست یعنی اصلا برای شخصیت تو احترامی قائل نیستم و تو به عنوان یک انسان هیچی نیستی و باید در اسارت من باشی.
یکی دیگه از جنبههای حریم خصوصی، تصمیمگیری برای دیگری هست. مدل موهاتو اینطور بزن یا اونطور. این رو بپوش یا اون رو. شما به عنوان پارتنر فقط حق دارید نظر بدید. اگر طرف جوری لباس پوشید که شما بدتون اومد باز هم حق دارید بگید احساس شرم بهم دست میده. ولی حق ندارید اون فرد رو مجبور کنید به انجام کاری. اگر پارتنری که لباس مورد نظر شما رو میپوشه، برای شما ارزش و اهمیت قائل باشه، حتما نظراتتون رو لحاظ میکنه. در هر صورت حتی در رابطه BDSM هم باید به حریم خصوصی احترام بگذارید. هرچقدر این موضوع رو بی اهمیتتر بدونید و بیشتر بهش تجاوز کنید، عمر و کیفیت رابطهتون کمتر میشه. بنابراین بهتره حد و حدود هر فرد در رابطه به خوبی و در کمال شفافیت، مشخص بشه.
تجاوز از لیمیت و محدودیت
هر نوع رابطهای چه کاری چه زناشویی و چه بیدیاسام، یک محدودیت عرفی و یک محدودیت شخصی داره. در رابطه کاری عرف مشخص میکنه وقتی شما با یک شرکت در حال همکاری هستید، اطلاعات اون شرکت رو به رقیب ندید. این یک نوع محدودیت هست که افراد قبولش کردن. در یک رابطه بین دو زوج به هر حالتی، یا میتونن محدودیتها و حریمها رو خودشون مشخص کنند یا از حریمهای جامعه پیروی کنند. برای من پیروی از حریمهای جامعه بسیار احمقانه هست برای همین حریمهای خودم رو میسازم. پارتنر هم حق داره محدودیتها و حریمها رو به خوبی مشخص کنه. به نظرم یکی از بهترین روشهای پایدار کردن رابطه همین تعریف حریمها و محدودیتهاست و گفتگو بر روی حریمها به معنی پذیرفتن بی چون و چرای دیگری نیست!
وقتی تجاوز از این حریمها شکل بگیره، اعتماد کم میشه. یا شما عذرخواهی میکنید و پذیرفته میشه یا خیر. در صورتی هم که پذیرفته نشه بهتره حق و فرصت جبران داده بشه. یکی از بدترین نوعهای تجاوز از حریم در رابطه بیدیاسام، اهمیت ندادن به لیمیت اسلیو و در عین حال، کم ارزش شمردن دستور ارباب هست. وقتی شما به جای درخواست برای تغییر دستور، به دروغ و بهانههای عجیب رو میارید، بدونید مستر و میسترس رو از خودتون دور میکنید.
تحمل نه شنیدن
برای اینکه کیفیت رابطه و اعتماد رو بالاتر ببرید، حتما تحمل نه شنیدن رو در خود تمرین کنید. نه تنها تحمل نه شنیدن بلکه فرصت نه گفتن رو هم به پارتنر بدید. ممکنه شما بخواهید با همسرتون برید خونه یکی از اقوام. همسرتون علاقهای نداره به اون مهمونی، باید فرصت و امنیت گفتن نه رو بهش بدید تا بدونه اگر نیاد، رابطه مختل نمیشه!
متاسفانه این تحمل نه شنیدن در بین مسترها و میسترسها بسیار پایین هست. کلمه احمقانه Full Slave هم برای پاسخ به این نوع رفتار مسترها و میسترسها شکل گرفته. یعنی یک نفر تمام و کمال بدون هیچ سوالی در اختیار شما باشه! کسی که از خودش استقلال و هویتی نداره، به نظر من خیلی پایینتر از اون هست که بخواد در زیر پای ارباب قرار بگیره. دو طرف رابطه باید اطمینان نه شنیدن و نه گفتن رو به وجود بیارن تا بتونن به بهترین شکل ممکن رابطه سادومازوخیسمی رو جلو ببرند.
گفتگو
گفتوگو پایه و اساس زندگی بشر متمدن هست. بشر متمدن یعنی کسی که برای اختلافها، صحبت میکنه و دنبال حل مساله میره نه با جنگ و دعوا و کتک، نظر خود رو بر مسائل، تحمیل کنه. قراردادها برای همین نوشته میشن. در قرارداد BDSM هم شما میتونید معیار حل اختلاف رو گفتگو قرار بدید. بدون تعریف هیچ جایگاهی، دو نفر از جایگاه برابر صحبت کنند. پیشنهاد میکنم این کار رو در یک کافه جدید انجام بدید و هر کسی پول خودشو پرداخت کنه تا حدی محیط هم بر وزنه یکی از طرفین نباشه!
فضای گفتگو وقتی پر تنش میشه که یکی از طرفین خودش رو برتر و مستحقتر میدونه. برای حفظ رابطه و رفع اشکالات، باید بدون ترس و قضاوت، صحبت کنید. سعی کنید تا حد امکان هم گفتگو رو احساساتی نکنید.
در رابطه بیدیاسام و کلا هر نوع رابطهای، صداقت و عزت نفس، عامل اصلی موفقیت و با دوامتر شدن اون رابطه هست.
یکی از دوستان میسترس پیشنهاد خیلی جالبی داد. اینکه کسانی که این گرایش رو دارند چطور میتونن زندگی کنن و رابطهشون رو پیش ببرند؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی میخواهیم به این موضوع بپردازیم. برای همین این دسته و موضوع رو با این پست شروع میکنیم. اگر شما هم مایل هستید میتونید در صفحه تماس تجربه و سبک زندگی خودتون رو بگید تا استفاده کنیم.
تعریف رابطه و رلیشن شیپ
بهتره از اینجا شروع کنیم. رابطه بین دو نفر زمانی شکل میگیره که یک نقاط مشترک فکری، اخلاقی و رفتاری داشته باشند. زمانی رابطه پایدار میشه که افراد بدونن دنبال چه هدفی هستند و انگیزه بودنشون در رابطه چیه. سادهتر بخوام بگم اگر شما صرفا با یک نفر باشید چون اگر نباشید احساس تنهایی میکنید، این رابطه به ناکجا آباد میرسه! در یک رابطه طرفین باید اول با خودشون رو راست باشن و بدونن دقیقا دنبال چه هدفی هستند. رشد، گردش، موفقیت، شادی، درد دل و هرچیزی که بشه تعریف کرد.
اصولا رابطهها بدون سکس و علاقهجنسی به جای خوبی نمیرسه. چرا که در طول سالیان سال مردها و زنها فقط زمانی به هم نزدیک میشدند که تحت عنوان نام خانواده قرار داشتند و از دهه ۱۹۵۰ میلادی سبک زندگی تغییر کرده و در دنیا دو نفر میتونن بدون تشکیل عنوان خانواده و ثبت سند رسمی ازدواج هم با همدیگه در ارتباط باشن و حتی با هم بخوان. با این حساب این بخش وجودی در انسانها هنوز وجود داره و یکی از پایههای اصلی رابطهها، سکس هست. کسی که بهتون میگه من سکس با تو میخوام محترمتر از کسی هست که میگه من تو رو برای سکس نمیخوام!
پس در این مقاله منظور از رابطه و رلیشنشیپ، زندگی دو نفر با همدیگه هست که این گرایش رو دارند. خواه مستر و اسلیو باشند خواه میسترس و اسلیو.
آیا BDSM به سکس محدود است یا شامل کل ابعاد رابطه میشود؟
اگر ما BDSM رو در محدوده رابطه جنسی تعریف کنیم، کنترل کردن و کنترل شدن رو باید دامیننت و سابمیسیو بنامیم. در مقاله مردان زن ذلیل و زنهای مطیع به خوبی این رو توضیح دادم و گفتم که سابمیسیو و دامیننت صرفا در بیدیاسام وجود ندارند و شامل کل ابعاد زندگی و یکی از صفتهای شخصیتی انسانها میشود.
در یک رابطه طرفین باید حد و حدود BDSM رو مشخص کنند. گاهی اوقات یکی از طرفین هیچ حس و تمایلی به انجام رول ندارد، به نظرم پارتنر باید به خوبی اون رو درک کنه. تجاوز جنسی میتونه حتی در طول سکس با دوست دختر یا دوست پسر رخ بده! به این معنی که شما نمیخواهید ادامه بدید ولی اون به زور ادامه بده. در BDSM هم همینطور هست. اگر مجبور به کاری بشید که هیچ تمایلی بهش ندارید، در واقع تجاوز رخ داده. شاید پارتنر ارباب فکر کنه کار درستی میکنه، شما به عنوان اسلیو وظیفه دارید به شکل گفتوگوی مستقیم یا حتی پیام بهش این رو برسونید. آدمها از افکار شما خبر ندارند!
بسته به نوع رابطه و تعاریف، کنترل کردن و کنترل شدن میتونه محدود به سکس یا در ابعاد کل زندگی باشه. شخصا با تحقیقاتی که در زوجهای BDSM کردم، یکی از دلایل پایداری رابطه رو بزرگ نکردن بیدیاسام و در همه ابعاد کل زندگی قرار ندادن، دونستم. اگر فیلم Fifty Shades of Gray به یادتون بیاد، زمانی که دختر رفت به خونه مادرش، اون پسر به دنبالش اومد. در یک رابطه پایدار و سالم این بدترین کار ممکن هست. در فیلمها زیبا نشون داده میشه اونم به شرطی که به سوار گلایدر شدن ختم بشه!
صداقت در رابطه
صداقت معنیش این نیست که بگید با فلانی رفتم بیرون یا با فلانی نرفتم یا چیزی نگید. صداقت یعنی ترسی از بیان وضعیت نداشته باشید. یعنی یک حریم امن ساخته بشه و دو طرف بدون هیچ ترسی بتونن خواسته و حرف خودشون رو بزنن. اصلا شما یک رابطه مدیر و کارمندی رو در نظر بگیرید. مدیر از کارمندی که صادقانه بگه گند زدم و اشتباه کردم خیلی بیشتر خوشش میاد تا کارمندی که هزار بهونه و دروغ برای توجیه گندکاریش بیاره.
برای مثال، ممکنه در طول رابطه خیلی یهویی روی کسی کراش بزنید. گفتن صادقانه و در موردش صحبت کردن خیلی رابطه رو پایدارتر میکنه تا به بهانههای مختلف مخفی کنید. زمانی رابطه به خصوص از نوع BDSM میتونه خوب جلو بره که طرفین ترسی برای از دست دادن نداشته باشن!
نکته بعدی صداقت در رابطه اینه که با خودتون رو راست باشید. آیا وارد این رابطه میشید که بمونید یا فردی بهتر پیدا کنید؟ اگر حس میکنید پارترتون براتون کافی نیست سعی کنید این رو بهش بفهمونید. پیشنهاد میکنم هیچوقت از ترس تنهایی و در حالت ضعف، وارد رابطه نشید. به خصوص رابطه BDSM
در یادداشتهای بعدی سبک زندگی در مورد ارتباطات و برخوردها درون رابطه BDSM بین یک زوج صحبت میکنم.
یک مجموعه مقاله در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی در این زمینه در وبلاگ ترجمه میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش، در موضوع ترجمه آزاد منتشر میشوند. از دوستانی که در امر ترجمه به من کمک میکنند، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط آقای دکتر مت هاستن، در شماره مارس ۲۰۱۶ مجله روانشناسی – سایکولوژی، نوشته شده است و به صورت ترجمه آزاد، به فارسی برگردانده شده است.
محققان در زمینه شهوت و میل جنسی توضیح میدهند که تحقیقات در این زمینه چگونه میتواند ما را با واقعیتهای سکسی زندگی آشنا کند.
تخیل رایج: مردها همیشه بیشتر میخواهند!
تصور رایج میگوید مردان همیشه سکس را بیشتر میخواهند و در واقع زن و شوهر هر دو تصمیم میگیرند که با شور و شوق فراوان زندگی خود را در کنار یکدیگر ادامه دهند. چند سال بعد به صورت ناگهان اختلافی بین آنها ایجاد میشود و در نتیجه یکی از دو شریک میلی بیشتری نسبت به مسائل جنسی دارد و آن فرد باید حتما مرد باشد، درست است؟
خیر اینطور نیست. به گفته کریستین مارک مدیر آزمایشگاه ارتقا سلامت جنسی در دانشگاه کنتاکی، در یک رابطه طولانی مدت زن و مرد به یک اندازه ممکن است شریک با تمایل کمتر جنسی در زندگی باشند. او ادامه میدهد که چنین شکافی در تمایل و میل جنسی بین زوجها، یک مشکل معمولی و نرمال در روابط است، هرچند ممکن است در فراز و نشیبهایی قرار بگیرد اما گذشت زمان میتواند شهوت بین زوجین را دوباره افزایش دهد و آگاهی به اینکه اینگونه نوسانات کاملا طبیعی است ممکن است به آنها کمک کند تا با وجود چنین اختلافاتی، بهتر با یکدیگر رفتار کنند.
تخیل: قرصهای صورتی تنها امید هستند
قرصهای صورتی برای افزایش میل جنسی در خانمها به کار میرود. به گفته دکتر لری بروتو مدیر آزمایشگاه سلامت جنسی در دانشگاه بریتیش کلمبیا، میل جنسی کم در خانمها هم میتواند پاسخگوی سکس باشد چرا که جسم خانمها کاری را انجام میدهد و در ذهن آنها چیز متفاوتی میتواند وجود داشته باشد. به نظر او تاثیر داروی Flibanserin که برای خانمهای با میل کم جنسی ساخته شده است، هنوز مبهم است و بهتر افراد برای درمان میل جنسی به روانشناس مراجعه کنند.
دکتر بروتو میگوید: ما نشان دادهایم که مراقبت ذهنی و بالا بردن سطح آگاهی میتواند باعث افزایش میل جنسی و ایجاد شوق در رابطه جنسی گردد. البته این میل کم جنسی با افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین همراه است.
تخیل: اول میل جنسی و شهوت میآید سپس سکس و رابطه
خانم دکتر نیکول پراس روانشناس و بنیانگذار موسسه تحقیقاتی مستقل LLC میگوید: میل و اشتیاق جنسی در هنگام مشاهده و حضور شریک زندگی ایجاد شده و خود را نشان میدهد. به همین دلیل برخی از متخصصان، افراد افسرده در یک رابطه را به انجام سکس ترغیب میکنند. او ادامه میدهد که شما نمیتوانید دست روی دست بگذارید و صبر کنید تا همه چیز خوب شود. اگر پورن نگاه نمیکنید و فانتزی سکسی نمیسازید، انگیزه شما باید شریک زندگیتان باشد.
در رابطه اگر شما واقعا دنبال سکس هستید، چگونه باید بدانید؟ زوجین ممکن است فکر کنند شنیدن «بله» به معنی شروع سکس است و تلاش خود را برای تحریک طرف مقابل به سرعت شروع کنند، اما اگر اینطور هم نشد نگران نباشید. به صورت تدریجی و آرام دوباره تحریک کردن پارتنر خود را شروع کنید.
تخیل: بازی قدرت و کنترل کردن، غیر عادی است!
اگرچه دامیننت و سابمیسیو یا همان سلطهگری و تسلیم شدن ممکن است تصاویر شلاق و اسارت را یادآوری کند اما جذابیت و هیجان قدرت در رابطه جنسی بسیار زیاد و گسترده است.
مترجم: توضیحات مربوط به این بخش بیشتر به فرهنگ آمریکایی و داستانهای مربوط به اونجا نزدیک بود. در این وبلاگ در مورد روابط و گرایشهای ارباب و برده زیاد نوشته شده که میتونید به صفحه آموزش رابطه ارباب و برده مراجعه کنید. اصل متن برای علاقهمندان در اینجا قرار گرفته است.
In categorizing massive amounts of data on web users› erotic search and consumption habits—a task chronicled in the book A Billion Wicked Thoughts—computational neuroscientists Ogi Ogas and Sai Gaddam concluded that a continuum exists between, say, fans of BDSM porn and readers of romance novels (in which protagonists surrender to macho men). «In most mainstream porn and erotica,» Ogas says, «one partner is clearly in control.»
این مقاله با توجه به درخواست شما برای آگاهی در مورد سکس نوشته شده است. از صبا بابت کمک به ترجمه تشکر میکنم.
با گسترس اینترنت فرصت و ظرفیت پیدا کردن پارنتر هم بالا رفته و خیلی آسونتر از قبل شده. کسی که پیشنهاد نوشتن این مطلب رو بهم داد خودش سابمیسیو هست و به دنبال میسترس میگرده.
با اینکه میدونم چی بگم ولی ترجیح دادم رفتارهای خودشو بررسی کنم. چون کسی نمیشناسه اون فرد رو، برای همین به عنوان سوژه مورد بررسی در نظر گرفتمش. اسمش رو میگذاریم کیانوش که هم مردونه هست هم زنونه. پس کارهایی که کیانوش میکنه رو نکنید.
موضوع سکس، چت با نگاه به این واقعیت ساخته شد که در حال حاضر بخش بزرگی از زندگی ما به خصوص شروع رابطه و حتی درخواست سکس با اینترنت همراه است! سکس، چت به آموزش این مهارتها و شرح بیشتر یادگیری رابطه از فضای مجازی و اینترنت میپردازید.
بهتره بگم همیشه حرف نزنید. همیشه خودتون رو نشون ندید. در کامنتها، دایرکتها و هرجایی که هستید، پیام ندید. چه خانم میسترس و چه آقای مستر، از این رفتار بدشون میاد. حس میکنند یک نفر تحت نظر داره اونا رو و همه جا چکشون میکنه. اصلا از این بگذریم، توی روابطتون هم نکنید. هرچیزی همسر یا دوست دختر/پسر تون در اینستاگرام میگذاره سریع کامنت ندید و اول بازی در نیارید. کمی برای شخصیتتون احترام قائل باشید.
همیشه آنلاین نباشید
همیشه آنلاین بودن حس بیکار بودن به طرف مقابل میده. مخاطب شما با خودش میگه چقدر بیکاره و بی هدف که همیشه چراغش روشنه. اگر واقعا خیلی تنها هستید و هیچ چیز شما رو سرگرم نمیکنه، پیشنهاد میکنم به روانشناس مراجعه کنید تا مغز یک نفر رو هر لحظه با پیامهاتون بخورید!
آیا کسی که سابمیسیو هست، حق نداره برای خودش شخصیت و غرور قائل باشه؟ اتفاقا سابمیسیوی جذابتر هست که با افتخار از حسش بگه. ترسی از بیان شخصیتاش نداشته باشه و خودشو بپذیره. شما وقتی احساس ترس میکنید که ضعفی در خودتون حس میکنید. آیا سابمیسیو بودن رو در خودتون ضعف میدونید؟ پس تلاش کنید برای تغییرش یا بپذیرید و ازش لذت ببرید و زندگیتون رو بر این مسیر که میشناسید، جلو ببرید.
بدون ترس و با احترام خواستهتون رو بگید
معنی این حرف این نیست که برید توی دایرکت هر میسترسی و مستقیم بهش بگید میخوام بردهتون بشم. کیانوش عزیز، شما هرچقدر برای خودت احترام قائل بشی، اون آقا یا خانم دامیننت هم بهت احترام میگذاره. دامیننت فقط در یک صورت با فاحشه رابطه برقرار میکنه که بخواد خودخواهانه ازش استفاده کنه. استفاده خودخواهانه یعنی نگاه کاملا جنسی بهش داشتن و به هیچ عنوان به لذت اون فرد اهمیت ندادن. اگر دوست داری فاحشه باشی، بدون هیچ آرامشی از رابطههات بهت نمیرسه!
چطور خودتون رو معرفی کنید؟
مهمتر بخش ماجرا همینه. در یک ارتباط ۳ موضوع تاثیر دارند. زبان بدن ۵۵ درصد، لحن و نحوه بیان ۳۸ درصد، کلمات و واژهها تنها ۷ درصد اهمیت مکالمه را دارند. این یعنی در یک ارتباط صرفا چت شما فقط ۷ درصد قدرت لازم برای تاثیر گذاشتن رو در اختیار دارید. استفاده از ایموجیها و استیکرها برای بیشتر کردن همین ۷ درصد هست.
با این حساب کار شما برای معرفی در قالب متن خیلی خیلی سخت میشه. عکسها به کمک شما میان. در پستهایی که منتشر میکنید هرچقدر عکسها عمومیتر و بیشتر دیده شده باشند، توانایی و کیفیت حرف شما پایین میاد. هرچقدر مطالب و عکسها خاصتر، زیبایی و کیفیت بیشتر و اختصاصیتر باشند، اعتبار شما در نزد مخاطب بیشتر میشه و میتونه یک میسترس و مستر رو جذب شما بکنه.
نکته بعدی اعتبار حرفهاتون هست. کسی که هیچ محدودیتی نداره و صرفا میخواد مطیع خالص باشه، جذابیتی نداره. وقتی خودتون رو معرفی میکنید، صداقت رو ملاک قرار بدید. اگر واقعا نمیدونید، شفاف بگید نمیدونید. آقای/خانم کیانوش عزیز، اگر ترس و توانایی انجام کاری رو نداری و نمیتونی مسئولیتشو قبول کنید، هیچوقت به دنبالش نرو. اگر کسی تو رو به عنوان اسلیو خودش انتخاب میکنه، بدون این کار مسئولیت داره؛ اگر به دنبال ارضای شهوت خودت هستی، این رو هم باید شفاف و مستقیم بیان کنی.
و نکته آخر اینکه، التماس کردن شما رو به هیچ جایی نمیرسونه. من با میسترسها و مسترهای زیادی در ارتباط هستم اما هیچ دلیلی نداره به خاطر یک پیام، شما رو به هم وصل کنم. در یک مطلب دیگه در مورد روابط لانگ دیستنس و تلفنی صحبت میکنم.
به دنبال کدوم حرف و کلامی سکوتت گفتنه تمام حرفاست
تو رو از طپش قلبت شناختم تو قلبت قلب عاشقهای دنیاست
یک مجموعه مقاله در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی در این زمینه در وبلاگ ترجمه میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش، در موضوع ترجمه آزاد منتشر میشوند. از دوستانی که در امر ترجمه به من کمک میکنند، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط آقای دکتر جرمی نیکلسون، نویسنده مجموعه مقالات با عنوان دکتر جذاب در مجله روانشناسی – سایکولوژی، نوشته شده است و به صورت ترجمه آزاد، به فارسی برگردانده شده است.
چگونه با رشد دامیننت و پرستیژ در خود، برای زنان جذابتر شویم؟
این سوال پیش میآید که آیا مردان دامیننت برای زنان و خانمها جذابتر هستند یا مردان با پرستیژ؟
در پاسخ باید بگیم یک سری ویژگیهای کلی هستند که زنان از پارتنر و شریک خودشون انتظار دارند. مثل شخصیت، رفتار، وقار، سبک صحبت کردن، تحصیلات، جایگاه شغلی و کلا مسائلی که ریشه در قدرت داره. با این وجود هنوز برخی از سردرگمیها در مورد ویژگیهای آقایان در نظر خانمهای مختلف باقی مونده که به عنوان مثال میتوان گفت آیا خانمها مردان دامیننت و سلطهگر که مسئولیت و رهبری رو به عهده دارند می پسندند؟ و یا اینکه مردان با استعداد و پرستیژ که مورد توجه و احترام همگان قرار دارند رو در نظر میگیرند؟!
در واقع باید بگیم، چه نوع مردی و با چه ویژگی، رابطه مورد نظرشون رو بهشون میده؟
سلطه و منزلت، انگیزه و هدف برای بقا و تولید مثل!
در غریزه انسانها و حیوانات، بقا و تولید مثل یک عامل مهم برای ایجاد ارتباط بوده است. برای همین، قدرت تاثیر بسیار زیادی در نمایش توانایی بقا و تولید مثل دارد. بر اساس یک تحقیق از دنیل کروگر و کری فیتزجرارد، برای پاسخ به این سوال به این نتیجه رسیدیم که دو نوع مرد قدرت طلب وجود دارد:
نوع اول مردان سلطه گر و دامیننتی که با استفاده از مهارت اجتماعی بالای خود و نشان دادن قدرت بر دیگران، اقتدار خویش را به نمایش میگذارند.
نوع دوم مردان با پرستیژ و منزلتی که از طریق نفوذ اجتماعی، دانش و ویژگیهای خاص، جایگاه خود را اثبات میکنند و در میان هم سن و سالان خود از درجه و جایگاه برجستهای برخوردارند.
برای تحقیق در مورد این خصوصیات، کروگر و فیتزجرارد، توصیفاتی در خصوص یک مرد دامیننت و با پرستیژ در اختیار شرکت کنندگان پژوهش قرار میدهند. از شرکتکنندگان خواستند که توضیحات مختلف و سوالهای پرسیده شده را با جوانب ظاهری و اینکه آیا این رفتار به یک زن مربوط میشود یا مرد، مطابقت دهند و اینکه این رفتارها برای یک رابطه و مدت زمان آن، چقدر جذاب هستند.
یافتههای این مطالعات نشان میدهد که هم شرکت کنندگان مرد و هم زن، دامیننت و سلطه گر را با چهرهای مردانه درک میکنند در عین حال مرد با پرستیژ از چهرهای نسبتا زنانهتر برخورد است. همچنین معتقدند رابطه با مردان با پرستیژ طولانیتر از رابطه با مردان دامیننت است.
بنابراین نتیجه میگیرند اگر دنبال یک رابطه کوتاه مدت سالم هستید بهتر است روی مردان دامیننت بیشتر تمرکز کنید و اگر به دنبال رابطه طولانی و پایدارتر، روی مردان با پرستیژ مترکز شوید. هرچند یک مرد میتواند هر دو این ویژگیها را همزمان و با هم داشته باشد.
تمرکز بر روی دامیننت یا پرستیژ؟
بنابراین بسته به علاقه و خواسته شما ممکن است توجه و تمرکز به هر یک از موارد زیر به شما کمک کند:
مردان سلطهگر به طور کلی با جذابیتهای رفتاری مثل کارهای جسورانه، نمایش زبان بدن، ایجاد تماس چشمی نیرومند، ایجاد اعتماد و اطمینان در روابط احساسی و رومانتیک و با اعتماد به نفس بالای خود همراه با تکیه بر ویژگیهای مردانه از جمله استایل بدنی و زندگی خاص خود خواهان لمس عاشقانه پارتنر هستند و هر آنچه که میخواهند رو به دست می آورند.
مردان با منزلت با ایجاد جذابیتهای شناختی مثل تیپ خاص، نمایش ثروت و حرکتهای غیرمنتظره، مشخص میشوند که دارای سبکی منحصر به فرد با نمایش مهارت و استعدادهای ویژه خود هستند. آنها معمولا افرادی مسلط در مکالمه هستند و میتوانند از کلمات برای جذب افراد به خوبی بهره ببرند. آنها در منزلت دادن به شریک خود پایبند و از آنها بسیار سپاسگزارند و اونچه را که میخواهندبه شکلی غیر مستقیم و به صورت رویکردی قانع کننده بیان میکنند.
مردان دامیننت در روابط BDSM خیلی میتوانند خوب و موفق باشند. مردان منزلتطلب و دارای جایگاه اجتماعی عموما روابط وانیلا دارند. هرچند دسته سومی از مردان هم هست. مردان دامیننت با پرستیژ! پارتنر شما میتونه در این دسته باشه و به باهاش رابطه طولانی و خاصی رو تجربه کنید.
دامیننت: سلطه گری، قدرت سلطه. پرستیژ: منزلت و جایگاه اجتماعی ممنون از صبا خانم بابت ترجمه متن اصلی. من در انتها نوشته رو سادهسازی و مفاهیم رو آسونتر کردم..
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
وقتی یک نفر در جایگاه برده پیش شما هست، نیاز داره کامل بهتون ایمان داشته باشه. قراره کاملا بسته و محدود بشه و شما هر کاری باهاش بکنید. موضوع مهم اینه متاسفانه خیلی از افراد سواستفاده میکنند. اصلا اون عمل مهم نیست. حتی میتونه در حد پاره کردن سوتین باشه که لیمیت اون برده بوده! سواستفاده در هر حالتی محکوم هست.
زیاد میبینم که مسترها یا میسترسهایی میخوان یک برده فقط بیاد پیششون و بهش تجاوز کنن. دقیقا واژه تجاوز برازنده هست. شما باید اول اعتماد اون آدم رو جلب کنید. این اعتماد میتونه با صبر و احترام شما هم ایجاد بشه. قرار نیست تا برده رو دیدید بهش توهین کنید.
یکی از روشهایی که برای اعتماد سازی استفاده میکردم، ملاقات در یک مکان عمومی مثل کافه یا رستوران یا پارک بود. سابمیسیو وقتی میاومد پیش من میخواست اول شخصیت منو بشناسه. وقتی به شخصیت من اعتماد میکرد، ناخودآگاه خودشو آماده خدمت به من میدید.
مساله مهمتر فشار نیاوردن هست. به نظرم باید به حدی جذابیت ایجاد بشه که طرف خودش مایل به خدمت باشه. نهایت یک تلنگر بهش بزنید و بگید این فرصت و امکان هم هست.
در رابطه بی دی ای ام، امنیت و اعتماد در کنار هم آرامش رو هم برای مستر هم اسلیو به ارمغان میاره.
اونتاشگال . بهمن ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
سال ۲۰۱۹ در سایت Reddit سوال بالا رو از کاربران جامعه BDSM پرسیدم و همونطور که میشد حدس زد، پاسخها متنوع بود و با توجه به نوع فعالیت کاربران، فعالیت خوبی داشت. نگاهی به برخی جواب ها میندازیم. توضیحات خودم رو هم زیر هر نظر میدم.
وقتی که در خارج از دنیای واقعی رابطه قرار دارید، چگونه اولویتها و تمایلات جنسی خود را مشخص میکنید؟ به عنوان یک مربی و مشاور آفلاین دیتینگ، این دقیقا کاری است که با مراجعینم انجام میدهم و آنها یاد میگیرند با اعتماد به نفس بیرون رفته تا چیزی و کسی را که میخواهند به دست…
هر کسی در زندگی خودش یک حریم خصوصی داره که کسی حق دخالت در اون رو نداره. این حریم خصوصی شامل علایق، سبک زندگی، ارتباطات، دوستان و چیزای شبیه به این میشه.
وقتی شما وارد رابطه میشید میتونید نحوه مدیریت و رفتار در هر بخش رو تغییر بدید. مثلاً اگر ازدواج میکنید، تصمیم میگیرید سبک زندگی تا دیروقت بیرون بودن رو تغییر بدید و بیشتر در کنار شوهر یا همسرتون باشید.
موضوع اصلی اینه که شما آمادگی این تغییر رو نداشته باشید. یک جورایی به شما تحمیل میشه. بدون هیچ آمادگی کافی، خودتون رو در موقعیت تغییر احساس میکنید. این وضعیت حس واقعی اسارت رو به شما میده. فقط ممکنه کمی دیر متوجه بشید!
بخش بدتر این تحمیل زمانی هست که پارتنر شما رو کنترل میکنه و ازتون میخواد تغییری که اصلا علاقه ندارید و براتون دغدغه نیست رو در زندگی اجرا کنید. مثلاً مردی همیشه تیپ کلاسیک و رسمی داشته و پارتنرش ازش بخواد تیشرت یقه باز بپوشه و اگر اون مرد امتناع کنه با پاسخ «پس منو دوست نداری» مواجه بشه!
به نظر من چنین رابطه ای باید در نطفه خفه بشه.
شما در رابطه قرار نیست کسی رو تغییر بدید یا خودتون تغییر کنید. قراره با پذیرفتن تفاوتهای همدیگه، در کنار هم به اهدافی برسید.
در رابطه سادومازوخیسم یا بیدیاسام، درسته یکی از طرفین خودشو کامل در اختیار ارباب میگذاره، ولی باید حتما حفظ حریم خصوصی رعایت بشه.
ارباب حق نداره بدون خواست و آمادگی برده، در حریم خصوصی وی تغییر ایجاد کنه.
فردی که در جلوی شما اسلیو میشه میتونه در جامعه و جلوی دیگران از جایگاه و شخصیت بسیار بالایی برخوردار باشه. قرار نیست اون فرد خودشو اسیر شما کنه.
و نکته آخر اینکه اگر عزت نفس شما انقدر پایین هست که برای یک رابطه دست به تغییر هرچیزی حتی حریم خودتون میزنید، پیشنهاد میکنم فعلا ازدواج نکنید.
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید