به این باور رسیدم که اگر شما درد زیادی بهتون وارد بشه و بسوزید، از یک جایی به بعد ققنوس وار آتش میگیرید و دوباره از دل خاکستر زنده میشید. این یک موضوع و حرف جدید نیست. چندین قرن پیش هم مولانا بهش اشاره کرده و میگه اگر این وجود خودتون رو تخریب کنید و دوباره بسازید، سماوات میگیرید.
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
خموشید خموشید خموشی دم مرگست هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
خداوندگار عرفان، مولانا
در این چند ساله دوستان بسیار زیادی دیدم که بعد از شکستها و مشکلات تونستن خودشون رو پیدا کنند. معروفترین نمونه هم خانمها یا آقایانی هستند که بعد از طلاق و جدایی خودشون رو پیدا کردن و با ایمان به خودشون توانستند مسیری برن که همیشه دنبالش بودن. کسانی که بعد از جدایی نتونستن این مسیر رو پیشببرند، به نظرم هنوز این مساله حل نشده و دنبال سوال هستند و اینکه چرا این وضعیت رخ داد. باید زودتر به پاسخها برسند.
آیا سابمیسیو میتواند دامیننت شود؟
بله. کاملا امکان پذیر هست. در نوشته معرفی شخصیت سادیستبه صفت شخصیتی قدرت اشاره کردم. در اینجا دوباره از این نمودار استفاده میکنم. یک شخص بر اساس محیط و موقعیتی که در آن قرار داره و همچنین شخصیت فردی و خانواده، طیف قدرت براش تغییر کنه. در نمودار پایین میبینید فرد بین ۴۵ تا حدودا ۷۰ قرار داره. افراد سابمیسیو پایینتر هستند ولی میتونند این بازه رو تغییر بدن.
یک مثال: شما یک آقا یا خانم با ظاهر رسمی، شیک پوش، با لباس سکسی، قد بلند و چارشونه و با جذابیت ظاهری و آراسته میبینید در کنار این فرد یکی نفر با ظاهر غیر رسمی و بی توجه به آراستگی میبینید. به صورت غیرارادی به فرد دوم حس سلطه گری و به فرد اول حس سلطه پذیری میگیرید. اینکه خود و دیگری رو همرده کنید و در مورد ظاهرش قضاوت نکنید، یک مهارت ارتباطی هست.
شخصیت سابمیسیو تا یک حدی میتونه زور و سلطه رو تحمل کنه. از یک جایی به بعد کاملا منفجر میشه و این انفجار درونی باعث میشه احساس قدرت کنه و از فضا بخواد خارج بشه. عموما در جداییها چه از طرف مرد و چه زن سابمیسیو چنین وضعیتی رخ میده. خیلی مراقبت باشید اگر به پارتنرتون زیاد فشار میارید و زور میگید و هیچی نمیگه، هر لحظه ممکنه صبرش لبریز بشه!
با این حساب حتی اگر خودتون رو سابمیسیو معرفی میکنید بدونید که حدی از قدرت و سلطه در وجود شما هست که کافیه بهش توجه بشه.
ایجاد تغییر دو منبع درونی و محیطی داره. اگر شما نمیتونید از درون تغییر کنید و رشدی که میخواهید رو برای خودتون ایجاد کنید، بهترین کار تغییر محیط هست. محیط یعنی فضا و محتوایی که بر شما تاثیر میگذاره. از خبرهایی که میخونید تا دوستانی که باهاشون در ارتباط هستید تا موزیک و فیلمی که دنبال میکنید. همه این موارد میشه شرایط اولیه محیطی. موضوعاتی مثل سیستم جامعه و کشور، وضعیت خانواده و موارد این چنینی لایه بعدی شرایط محیطی هستند. ما فقط به شرایط اولیه کار داریم.
پیشنهاد میکنم فیلمهایی ببینید که اصلا بهشون علاقهندارید! موسیقی گوش کنید که همیشه ازش فرار میکردید و اشعاری بخونید که باهاش مخالف بودید. این یک نوع درد خودخواسته هست که ضرری برای هیچ کسی نداره و اگر ازش به خوبی عبور کنید، به توانایی و مهارت عدم قضاوت شما و پذیرش شرایط کمک بسیاری میکنه. بعد از این مرحله هست که میتونید به سمت دامیننت بودن پیش برید.
متاسفانه خیلی از سابمیسیوها فکر میکنند با تغییر کلی شرایط، میتونن به قدرتی که میخوان برسن. یعنی به سرعت میخوان شرایط کشور، شرایط خانواده، شرایط دنیا و خیلی چیزهای دیگه تغییر کنه تا خودشون به آرامش برسن! واقعا نمیشه. اگر در خودتون این تغییر و رشد رو ایجاد نکنید، ممکنه عمر شما به تغییر دنیا قد نده! وقتی تاریخ زندگی مردمان در نقاط مختلف دنیا رو بخونید، بیشتر به این باور میرسید که همه دورهها، عمده مردم از حاکم خودشون بدشون میاومد!
با توجه به مواردی که ذکر کردم، شروع تغییر باید از خود باشه. یا اطلاعاتی که خوراک ذهنتون میشه یا نوع تفکرتون به دنیا. من پیشنهاد میکنم خوراک ذهنی رو تغییر بدید تا به رشد تفکر هم برسید.
فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اطاعت کردن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال برای کسانی که تابحال از این فعالیتها انجام ندادهاند، سوال است که از کجا باید شروع کنند؟
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در وبسایت معروف روابط ارباب برده به نام کینکلی منتشر شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
یک سابمیسیودر رابطه بیدیاسام فردی است که معمولا برای ارضای یک میل جنسی، به طور داوطلبانه کنترل خودش را به شخص دیگری واگذار میکند. اگر در حال خواندن این وبلاگ هستید فکر کنترل شدن توسط شخصی دیگر و مورد توجه قرار گرفتن شدید، احساسات و علایق شما را تحریک کرده یا حتی باعث ترشح مایعات جنسی شما است، پس خوب فکر کنید و صحبت کنید.
نگران نباشید، شما عجیب نیستید، حتی ازش خیلی دورید. در واقع سابمیسو بودن در سکس، یکی از رایجترین فانتزیهای جنسی است. کافی است نگاهی به نتایج آماری زیر از موسسه کینزی بیندازید:
۵ تا ۱۰٪ آمریکاییها حداقل گاهی اوقات برای لذت جنسی در فعالیتهای سادومازوخیسمی شرکت داشتهاند.
۱۲٪ زنان و ۲۲٪ مردان واکنشهای شهوانی نسبت به یک داستان S/M گزارش دادهاند.
۵۵٪ زنان و ۵۰٪ مردان به کتک خوردن طی سکس پاسخهای شهوانی داشتهاند.
۱۴٪ مردان و ۱۱٪ زنان تجربیات جنسی سادومازوخیسمی داشتهاند.
۱۱٪ مردان و ۱۷٪ زنان تا بحال یکبار بانداژ را امتحان کردهاند.
بدیهی است که فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال سوال اصلی برای کسانی که تجربهای ندارند این است که از کجا باید شروع کرد و اگر میخواهید سابمیسیو باشید، چه چیزهایی را باید بدانید؟ در این به شما آموزشهای ابتدایی را میدهیم.
۱. آموزش و آگاهی را در خود ارتقا دهید
سابمیسیو و اسلیو شدن تصمیمی نیست که به سادگی بخواهید بگیرید. قبل از این که خودتان را در این دنیای وسیع غرق کنید و تحت لطف و اختیار شخص دیگری قرار بگیرید، در مورد همه جنبههای سلطه پذیری، مطالعه کنید و یاد بگیرید.
در مرتبه اول، کتابهای خیلی خووبی با موضوع سلطه گری و سلطه پذیری نوشته شده است، همچنین وبسایتهای آنلاین مفیدی نیز وجود دارد هم به افراد تازه کار و هم به افراد کهنه کارتر کمک می کنند. کتاب «The ultimate guide to kink» نوشته شده توسط تریستان کورمینو، یک نگاه آموزشی کلی به موضوع دارد. کتاب «SM101» نوشته جای وایزمن نگاهی اساسیتر و دقیقتر به موضوع امنیت و احساس در رابطه ارباب و برده را فراهم میکند. اگر در خارج از ایران هستید یک راه دیگر برای آنکه بفهمید سابمیسیو شدن چگونه است، شرکت در تجمعها و گردهماییهای Munch است. مانچ یک گردهمایی اجتماعی و اتفاقیست، برای افرادی که به سبک زندگی SUB/DOM علاقه دارند. شرکت در این گردهم آیی ها راهی مناسب برای ارتباط با افراد با تجربه و کسب اطلاعات بیشتر درباره این سبک زندگی است.
هدف این وبلاگ آموزش برای افراد تازهکار است. در صفحه آموزش رابطه ارباب و برده به موضوع میپردازیم. آیا با کمک مالی برای ترجمه کتابها موافق يا مخالف هستید؟ نظر خود را در صفحه تماس بگویید.
اونتاشگال
۲. آیا واقعا گرایش بردگی دارید؟ خودتان را بسنجید
جای تعجب ندارد که افراد سابمیسیو به طور طبیعی رفتاری مطیعانه داشته باشند اما بر چه اساس میتوانید بگویید که شما یک سابمیسیو واقعی هستید؟
به طورکلی، سابمیسیوهای حقیقی تمایل به خشنود کردن یک فرد دامیننت و دارای تسلط را دارند به طوری که حتی ممکن است با فکر کردن به این موضوع، تحقیر شدن و مورد غلبه قرار گرفتن تحریک شوند. اما اصلا فکر نکنید که سابمیسیوها نسبت به هوا و هوس هرکسی در زندگی روزمره خود، انعطاف نشان میدهند. برخی از سابمیسیوها افرادی با موقعیتهای اجتماعی خیلی قدرتمند هستند که میخواهند هر از گاهی تنها از مسئولیتهای خود رها شوند. با این حال اگر که اطاعت از شخص دیگری برای شما خاموش است، احتمالا شما نباید سابمیسیو باشید، در عوض شما میتوانید دامیننت یا حتی سویچ (شخصی که در BDSM هم به عنوان دامیننت و هم به عنوان ساب حاضر میشود) باشید.
در آخر با صداقت از خودتان بپرسید که چرا می خواهید یک سابمیسیو شوید؟ آیا به این دلیل است که شما از واگذاری قدرت خود به یک شخص دامیننت مثلا پارتنر یا شوهر/همسر لذت میبرید؟ یا به این دلیل است که پارتنرتان میخواهد به شما سلطهگری کند؟ به یاد داشته باشید که روابط DOM/SUB همواره باید بر مبنای رضایت دوطرف باشد، اگر فکر می کنید که تحت فشار خواهید بود هرگز ساب نشوید.
۳. میزان و سطح سلطه پذیری خود را بسنجید
اندکی تفاوتهای مشخص بین سطوح مختلف سلطهگری و سلطهپذیری وجود دارد. به عنوان مثال، برخی افراد از این موضوع تنها برای بیشتر کردن هیجان و لذت زندگی جنسی خود استفاده میکنند. به طور معمول این شامل فانتزیهای Roleplaying یعنی اجرای یک نقش هر از چند گاهی در تخت خواب با مقداری اسپنک آرام، فحش سکسی و تحقیر و بانداژ نیز میشود.
سابهای پاره وقت میدانند که سبک زندگی تحت سلطه بودن قسمتی مهم از زندگی آنهاست. آنها معمولا در مواقع خاص نقش برده را میگیرند. مثلا طی سکس یا هنگامی که به یک کلاب BDSM میروند. آنها اغلب روی لباسهای خاص و سایر اشیا سرمایهگذاری میکنند اما معمولا اجازه نمیدهند که نقش و گرایش بردگیشان در سایر ابعاد زندگی مداخلهای ایجاد کند.
از طرف دیگر سابهای تمام وقت، معمولا بازیکنهای سرسخت در BDSM هستند. این دسته از سابها حتی ممکن است در یک زندگی تمام وقت سادومازوخیسمی باشند. آنها معمولا اختیار خود را اگر نه در تمام حالتها، اما در بیشتر جنبههای زندگی به دامیننت خود میسپارند. اغلب این روابط به صورت رسمی منعقد میشوند و از برخی جهات بسیار شبیه به ازدواج هستند، هرچند امروزه اغلب ازدواجها از عدم تعادل قدرت کمتری برخوردارند.
مانند همه چیزها در زندگی، اینجا نیز وقتی درباره سلطهگری و سلطهپذیری صحبت میکنیم، معمولا بهترین کار شروع با چیزهای کوچک و به آرامی پیش رفتن است. مثلا بهتر است پیش از آن که بخواهید یک ساب تمام وقت باشید، ابتدا مقداری Roleplay بازی کنید.
من از آن روز که در بند توام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم
استاد سخن، سعدی
۴. محدودیتها و لیمیتهای خود را بشناسید
آیا فکر کتک خوردن با چوب باعث میشود احساس کنید رفتاری حیوانی با شما میشود؟ آیا دستبند و بانداژ باعث میشود شما عصبی شوید؟ هنگامی که در دنیای SM کاوش میکنید، تمایل شدیدی دارید برای غلبه بر چیزهای زیادی که ناحیه امن شما را می سنجند – مواردی که باعث شوک شدن شما میشوند – اجازه ندهید که این موارد باعث تلاش برای انکار گرایش بردگی در شما شوند و همیشه به یاد داشته باشید که لذت بردن دیگران از کاری، بدین معنی نیست که لزوما شما نیز باید لذت ببرید. محدودیتهای خود را بشناسید و محکم بایستید.
۵. ارتباط و رابطه
همانگونه که ارتباط داشتن در روابط عادی خیلی اهمیت دارد، در روابط دام/ساب نیز بسیار ضروری است. الان زمان خجالت کشیدن نیست، اگر با بیان افکار، تمایلات جنسی و ترنآفها راحت نیستید باید بدانید که این موضوع کاملا روی امنیت شما اثر میگذارد. همه چیز را با جزئیات بیان کنید نه صرفا بیان اینکه آیا از این رابطه لذت میبرید یا خیر! به عنوان یک اسلیو شما باید بخواهید و بتوانید ک به صراحت با ارباب خود صحبت کنید تا مطمئن شوید که همه ابعاد بازی سکسیتان مورد رضایت هر دو طرف است.
قبل از یک جلسه یا رابطه، شما و پارتنرتان باید نیازها، امیال و فانتزیهای جنسیتان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید. همچنین به همان اندازه اهمیت دارد که پارتنرتان را از ترنآفها و محدودیتهایتان نیز آگاه کنید. محدودیتهای خود را مشخص و هرچه زودتر مرزها و حریمها را مشخص کنید.
۶. امنیت و سلامت را اولویت قرار دهید
در سال های اخیر اصطلاح «ایمنی، عاقلانه، رضایت» به یک شعار برای جامعه BDSM تبدیل شده است. اگر اولین بار است که میخواهید درگیر نقشی شوید یا حتی اگر بارها تجربه داشته اید، امنیت باید اولویت شماره یک شما باشد. بگذارید واضح بگویم، چه زمانی که دارید کسی را شلاق میزنید، چه هنگامی که برده را به شکنجههای خوشمزه دیگر وادار میکنید، عنصر خطر یا احتمال آسیب در هر فعالیتی وجود دارد. همیشه برای یادگیری استفاده درست از هر تجهیزاتی، زمان بگذارید و همیشه قبل از شروع هر بازی یک کلمه امنیتی مشخص کنید.
برده میتواند در هر موقعیتی که میخواهد بلافاصله با بیان کلمه ایمنی روند بازی را کند یا متوقف کند. حواستان باشد که از کلماتی مثل «نه، کافیه، نکن، میترسم، وای نه» به عنوان کلمه امن پرهیز کنید چون این کلمات اغلب برای افزایش هیجان در طول بازی استفاده میشوند.
۷. بین فانتزی و واقعیت تفاوت قایل شوید
اگر میخواهید اولین گام خود را به یک رابطه ارباب و برده بردارید، ضروری است که بتوانید میان فانتزی و واقعیت تمایز قایل شوید. تا هنگامی که نقشی را دارید، شما و پارتنرتان باید به خاطر داشته باشید که در Roleplay وظیفه شما تنها همان نقش است و نه بیشتر از آن.
اجازه ندهید که کلمات و کارهای دامیننت روی شما تاثیر بگذارد و احترام خود را نگه دارید. با این حال به یاد داشته باشید که تا هنگامی که با دامیننت خود ارتباط برقرار میکنید، او میپندارد که شما از رابطه خود کاملا راضی هستید. البته اگر پارتنرتان به اندازه کافی به شما و لیمیتها احترام نمیگذارد، برای خودتان احترام قایل شده و رابطه را تمام کنید.
۸. افزایش شکیبایی
توقع نداشته باشید که با مطالعه تعداد کمی مقاله در اینترنت خود را سابمیسیو بنامید. اگر بین ۱۶ تا ۲۲ سال سن دارید و این مطلب را میبینید، بزرگتر از سن خود فکر نکنید و اجازه دهید به آرامی رابطه شکل بگیرد. اهمیتی ندارد که چقدر مشتاق یادگیری و تجربه هستید، در هر حال یک شبه سابمیسیو نخواهید شد. تبدیل شدن به یک ساب واقعی زمان بر است و صبر زیادی میطلبد. در حقیقت خیلی از سابها ممکن است حتی یک دوره «تمرین» را به مدت چند ماه تا چند سال بگذرانند.
حال اگر قصد دارید که فصل جدید رابطه ارباب و برده را به در زندگی خود باز کنید، سعی کنید به خوبی از آن لذت ببرید. ممکن است در آینده بخواهید این کار را تمام کنید یا شاید هم به بخش بزرگی از چیزی که هستید تبدیل شود. در هر صورت هر چه میتوانید از تجربیات خود بیاموزید و از آن مهم تر، لذت ببرید!
هنگامی که به این نقل قول فکرمیکنم، ذهنم اقیانوسی از ایدههاست. آیا می توانیم درباره سلطنت ظالمانه خوب بودن بحث کنیم؟ آیا میل به ابراز احساسات منفی در روابط رومانتیک کمک کننده است؟ چگونه یک ناتوانی در تحمل درد یک ریسک، معیاری برای مشکلات روانی است؟ در این مقاله به برخی ریشههای مهم مازوخیسم میپردازیم.
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط مشاور زوجها، تود کاشدان، در آوریل ۲۰۱۴ در مجله معتبر روانشناسی امروز، نوشته شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
شاید بتوانیم هر سه سوال را باهم ترکیب کنیم، یک باور عمیق، زیبا و ظریف در روانپزشکی این است که برتری لذت بر درد بر آنچه اغلب مردم انجام میدهند، اثر میگذارد. به همین دلیل است که کودکان هنگامی که وعده شاد مک دونالد خود را سفارش میدهند، سیب زمینی سرخ شده را بر بریدههای سیب درختی ترجیح می دهند. به همین دلیل است که کتابهایی با موضوع انگیزه شادی و عشق بهتر از موضوعات شکایت، درد و سایر رفتارهای آزاردهنده فروش میروند. هنگامی که میبینم این ایده چنین گسترده مورد پذیرش قرار گرفته است، ترجیح میدهم به شک و تردید روی بیاورم چرا که انسان موجودی بسیار پیچیده است و ناهمگونی بزرگی در آنچه که افراد را به سوی انجام یک عمل هدایت میکند، وجود دارد.
احساس پشیمانی در مورد علایق شخصی در فرد میتواند از تابوسازی در جامعه گرفته شده باشد و یا میل و رفتار جنسی که از فردی با علائم مشکلات ذهنی، آسیب جسمی، یا حتی دچار اختلال روانی، مرگ گرفته میشود یا حتی میل به رفتارهایی که با عدم رضایت طرف مقابل همراه است، درگیر میشود.
در اینجا سوالی برای صاحب نظران روانشناسی مطرح میشود: شما چگونه پریشانی ناشی از دیده شدن به عنوان منحرف توسط جامعه را از پریشانی درون نسلی تفکیک میکنید؟ از این گذشته، قسمتی از هویت ما را درونی شدن استانداردهای فرهنگی و رفتارهای تابو و هنجار شکل میدهد. همچنین با همه تشخیصهای روانپزشکی، ما همگی باید با این عقیده که خواه ناخواه همه افراد پریشانی مهم یا اختلالی کلینیکال را تجربه میکنند مقابله کنیم.
اما معنی کردن اختلال در زمینه سکس پیچیده است چرا که سکس معمولا به عنوان یک شاخص عملکرد روانشناختی سالم در نظر گرفته میشود که به رضایت و رفاه رابطه کمک میکند.
اما شما به رابطه ارباب و برده گرایش دارید.
اگر پس از درک واقعیت احساس گناه کنید که درگیر چنین رفتارهایی هستید چه؟
اگر آرزو کنید که کاش میتوانستید درباره تجربیات و امیال جنسی خود با دوستان و عزیزان خود صحبت کنید چه؟
اگر فردی کون شما را آنقدر کبود کند که فعالیت بدنی شما برای یک هفته آینده مختل شود چه؟
اگر صدمات بدنی متحمل شوید که نیازمند توجهات پزشکی است چه؟
اگر در فعالیتهای سکسی شرکت کنید که مورد رضایت شما نیستند و فقط به خاطر دستور ارباب انجامش میدهید چه؟
آیا این تجربیات به عنوان اختلال توصیف میشوند؟ خیر نیستند.
اینها مسایل کوچکی نیستند، همانطور که دکتر سوزان رایت در مجله علمی «Archives of Sexual Behavior» اشاره کردهاند:
شکایات قانونی و مشکلات در جامعه، عواقب شایع تبعیض و بیاحترامی نسبت به افراد دارای گرایش BDSM است. در دومین نظرسنجی ملی خشونت و تبعیض علیه اقلیتهای جنسی، درمجموع ۱۱۴۶(۳۷.۵٪) نفر از شرکتکنندگان بیان داشتند که مورد تبعیض قرار گرفتهاند یا نوعی از آزار یا خشونت جنسی که به خاطر گرایش آنها بوده است را تجربه کردهاند. در نتیجه ۶۰٪ از ۳۰۰۰ شرکت کنندگان بیان داشتهاند که خارج از علایق ارباب و بردهای خود نیستند. مشابه آنچه همجنسگرایان تجربه میکنند، استرس خروج اجباری و تلاش برای انکار گرایش خود، موجب پریشانی و اختلال در این افراد میگردد.
مطلب مشابهای نیز در ژورنال «the Journal of Psychology and Human Sexuality» توسط دکتر چارلز موزر و پگی کلین پلاتز منتشر شد:
این علایق جنسی آنها نیست که مشکل دارد، اما روشی که این علایق در آن تجلی میکنند و خود را نشان میدهد، بعضی مواقع میتواند مشکلزا بوده و محل تمرکز مناسبتری برای درمان باشد. سردرگمی روانپزشکی ناشی از علایق جنسی متفاوت منجر به تبعیض علیه همه افراد با گرایش خاص شده – افرادی که حداقل تا حدودی به دلیل ارتباط رفتارهای جنسیشان با روانپزشکی، شغلشان، حضانت فرزندانشان و ضمانتهای امنیتی شان را از دست دادهاند.
پروفسور روانشناسی اجتماعی، رویی بامیستر نظریهای دارد که میگوید: «مازوخیسم اساسا استراتژی است برای فرار از خود یا حداقل فرار از سطح بالایی از خودآگاهی»
به صورت تخصصیتر باید بگوییم: آگاهی از خود به عنوان یک هویت نمادین، شماتیک و انتخابی کنار گذاشته و با سطح پایینی از خود به عنوان بدن فیزیکی و مشخص برای احساسات ناگهانی یا با شخصیت جدیدی که با معانی سمبلیک دگرگون شده دارد جایگزین میشود. با این تعبیر مازوخیسم بیشباهت به تمرینات شدید فیزیکی (کراس فیت، ورزشهای سنگین)، سمزدایی یا مدیتیشن که هرکدام به کاستن کوتاه مدت از خودآگاهی میپردازند نیست. با این حال برخلاف این فعالیتها مازوخیسم وابسته به درد جسمی و لذت جنسی است.
مردم معمولا به دنبال فرار کردن از «جایگاه و فشار شخصیت و موقعیت خود» هستند. یعنی فرار از استرس، اضطراب و مسئولیتهای شخصی سخت اطراف، تصمیمات روزانه، تلاش برای نشان دادن و به جا گذاشتن تصویر مثبت از خود برای دیگران و رسیدن به موقعیتهای اجتماعی که اغلب خواستار آن میباشند.
آیا این موضوع میتواند درست باشد که افرادی که از حالات مازوخیسم رنج میبرند، سطوح بالاتری از استرس را برای این «فشار شخصیت و موقعیت خود» تجربه میکنند، یا به طور خفیفتر، بیشتر پیگیر انگیزه «فرار و رهایی از خود» هستند؟ به خصوص فرار از افکار و احساسات ناخواسته!
فروید مازوخیسم و کلا گرایش BDSM را اینگونه توصیف کرده است: قابل توجهترین نوع، از انواع انحرافات!
فروید باور داشته که سادیسم و مازوخیسم، هردو در تمام افرادی که BDSM انجام میدهند وجود داشته و همه این افراد لذت بسیاری از دادن و دریافت درد میبرند. سایر محققین دهه ۱۹۳۰ نیز این عقیده را دنبال کرده و در نهایت مازوخیسم را به آدمخواری، خون آشامی، قتل عام، نکروفیلی، صرع و سایر رفتارهای آزاردهنده جدی پیوند دادند.
دیگران با بیان این اعتقادات غیرمعمولی معتقدند که زنان بازمانده تروما (آسیب) که در BDSM شرکت میکنند به طور فعال در حال حفظ یک «سندروم ترومای زندگی» هستند که در آن این پویایی قدرتها باعث تحریک افراد آزار دهنده میشود.
با وجود تعداد کم تحقیقات در زمینه سلامت روانی کسانی که گرایشات BDSM دارند، مدارکی وجود دارد که نشان میدهد این افراد از نظر روانشناختی سالمتر از افراد دیگر هستند. دکتر آندریاس ویسمیر در تحقیقات سال ۲۰۱۳ بر روی ۹۰۲ شخص شرکت کننده در جلسات BDSM و ۴۳۴ شخص با گرایش سکس نرمال، متوجه شدند که در مقایسه با گروه کنترل، انجام دهندگان BDSM خود را کمتر عصبی و کمتر حساس به رد شدن و بیشتر برون گرا و پذیرا برای تجربیات جدید (ریسکپذیر) و حتی با وجدانتر نشان دادند.
این موضوع به خصوص برای کسانی که خود را دامیننت توصیف کرده بودند درست بود و این افراد از نظر روانشناختی سالمتر از سابمیسیوهای همتای خود بودند؛ اما حتی کسانی که خود را سابمیسیو توصیف کرده بودند نیز از نظر سازگاری روانشناختی از حیث عمومی بالاتر بودند.
این مطالعه یکی از بسیار مواردی است که نشان می دهد افرادی که گرایشات BDSM دارند لزوما از بیماری روانشناختی رنج نمیبرند. هرچند که درد یک هدف ابتدایی در بسیاری ار برخوردهاست اما آسیب و اهانت خیر!
از نقطه نظر تحقیقات اخیر کسانی که فعالیت BDSM انجام میدهند، از نظر تراپیستها و همچنین عموم جامعه، به میزان زیادی دارای ننگ هستند. برای اغلب افراد به نظر میرسد که BDSM یک سرگرمی جنسی شخصی و برخلاف اظهارات روانشناختی عرضه میشود و مشکلات آنها در حد مرد مجردی که به طور متوسط ۱.۷ بار در ماه سکس دارد، عادی است!
سالهاست در این کشور دانشهای روز دنیا در هر زمینه آکادمیک به خصوص علوم انسانی، عقب موندهاند و متخصصین ما متاسفانه با علم قدیمی، قضاوت امروزی میکنند. برای همین با ترجمه مقالات به روز سعی میکنیم مقداری از بار این ناآگاهی آکادمیک رو کم کنیم. امیدواریم شما خواننده محترم، عوامانه باور و انتخاب نکنید.
من شریل میر – Cheryl Muir – به عنوان نویسنده داستانهای رمانتیک، همیشه موضوعی ناشیانه را بزرگ میکنم . مثل قرار دادن یک فیل در اتاق، البته اگر بخواهید این کار را بکنید! اصلا درباره چه صحبت میکنم؟ فیلم و رمان Fifty Shades of Gray، که سالها از انتشار آن میگذرد و کاملا نیز مربوط به مسائل جنسی است. میخواهم از قضاوت مردهای سابمیسیو صحبت کنم. مردهایی که از ترس جامعه، سکوت میکنند!
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط نویسنده داستانهای اروتیک و مشاور شریل میر، در آگوست ۲۰۱۶ در هافینگتون پست، نوشته شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
در طول نوشتن داستان جنایتی اروتیک خود، تعداد زیادی از مخاطبینم نظرم را درباره این رمان ارباب و بردهای معروف پرسیدند. یکبار برای همیشه دیدگاه خود را بیان می کنم.
من نه کتابها را خوانده و نه فیلمها را دیدهام.
من به نویسنده احترام گذاشته و او را به عنوان پیشگام در نوشتن این سبک داستانهای اروتیک میستایم.
این کتاب کینک را رواج داد و باعث افزایش علاقه به BDSM شد که در واقع این تحول مثبتی است.
مشکل هنگامی شروع میشود که خوانندگان از یک کتاب داستانی که پر از ماجراهای عجیب و پیچیده است به عنوان کتاب راهنما برای روابط خود استفاده میکنند.
من مطمئنم که ای.ال. جیمز قصد نداشت رمان پنجاه سایه خاکستری را به عنوان یک کتابچه راهنما برای مبتدیان BDSM ارائه کند. من همان قصد را برای کار خود تکرار میکنم. اجازه دهید به روش «این کار را در خانه انجام ندهید» اشاره کنم و به این نکته تاکید: اگر یک رمان اروتیک احساسات شما را در زمینه سبک زندگی ارباب و بردهتحریک کرده، ابتدا تحقیق کنید و یاد بگیرید.
اطمینان حاصل کنید که پروتکل و آداب را به خوبی فهمیدهاید و مطمئن شوید که تمام فعالیتها امن، متعادل و بر مبنای رضایت طرفین است. این موضوع درباره محیط نیز صدق میکند، خودتان و یا پارتنرتان را در فضایی که نا امن است قرار ندهید. و در آخر، با پارتنرتان قبل و بعد از رویداد صحبت کنید. از چه چیزی لذت برده است؟ چه چیزی را بیشتر یا کمتر می خواهد؟ آیا از نظر جسمی حالش خوب است؟ به آب، غذا، یا نوشیدنی ای شیرین نیاز دارد؟ نیاز به لطافت و اطمینان خاطر دارد؟ یا مدتی تنهایی برای پروسه ی پایین آمدن؟
از موضوع اصلی منحرف شدیم، فیلم Fifty Shades of Gray باعث تمایل تعداد زیادی از زنان به سابمیسیو بودن در تخت خواب شد، که هیچ ایرادی هم ندارد.
گذشته از کسانی که به صورت درست، سبک زندگی BDSM را درک میکنند، من به طور مستقیم به میزان زیادی، احساس ننگ و سختی نسبت به نقطه مقابل طیف، یعنی مردان سابمیسیو ،را حس میکنم. مردانی که آرزوی داشتن نقش سابمیسیو را پشت درهای بسته دارند و این درست نیست و نباید بدین شکل باشد.
پیش از آن که بیشتر به این موضوع بپردازیم، جالب است اشاره داشته باشیم که یک بررسی کوچک تنها در اینستاگرام (سال ۲۰۱۶) نتایج زیر را نشان میدهد:
تعداد ۱۹۷۰۰۰ پست با هشتگ خانم سابمیسیو – submissivewoman
تعداد ۱۱۰۰ پست با هشتگ آقای سابمیسیو – submissiveman
آیا این مرا در یک سطح عمیق شخصی ناراضی می کند؟ بدون شک بله. من دوست دارم که عکسهای بیشتری از سابمیسیوهای مرد ببینم اما این نکته اصلی نیست.
این تنها یک سرچ و تنها در اینستاگرام است، اما این قسمتی از مشکلی به مراتب بزرگتر است و این نتایج آماری سطوح ابتدایی شبکههای اجتماعی، تنها ردی هستند بر عینکی پر از قضاوت و ننگ نسبت به تمایلات جنسی مردان. باید اشاره کنم که من فمنیست هستم. هرچند ممکن است تعجب کرده باشید، اما فمنیسم به دنبال برابری است و اینجا هم به دنبال همین هستیم.
در این مرحله از حرفه نویسندگیم، درباره «آمار مردان زن ذلیل و سابمیسیو» جستجو کردم و در نهایت یک مطالعه ثبت شده در سال ۲۰۱۳ درباره افراد شرکت کننده در BDSM پیدا کردم. طبق این مطالعه، ۶۱٪ مردان منحصرا یا بیشتر دامیننت بوده و ۲۶٪ آنها منحصرا یا بیشتر سابمیسیو بودهاند. ۱۳٪ باقیمانده را نیز سویچ در نظر میگیریم.
آیا این نتایج برای برتری یا قضاوت خالص و کافی هستند؟ پس ننگ خارج از سبک زندگی چی؟
در طول سالهای اول زندگی در لندن، خبر«رسوایی» یک شخصیت عمومی که در زندان و قفس خصوصی یک میسترس در محلهای در لندن پیدا شده بود، پخش شد. کلمات «منحرف» و «چندشآور» تیترها خبری را به لرزه در میآورد. نگاههای مخالفت کننده با او به عنوان یک شخص منتخب باعث شد که او مسیر خانه تا دفتر کارش را با سوییشرتی که بر روی سر خود انداخته بود طی کند تا از نگاه های تاسف بار مردم بر خود، پنهان گردد.
من نمیخواهم از زندگی جنسی سیاسیون دفاع کنم یا هر یک از انتخابات زندگی آنها را تایید کنم اما چرا مورد سلطه قرار گرفتن و با رضایت تحقیر شدن یک زن در رخت خواب پذیرفته شده است و یک مرد نه؟
آیا نمیتوان پذیرفت که یک مرد فوقالعاده قدرتمند در جامعه و با مسئولیتهای عظیم در زندگی روزمره واقعی خود، در واقع آرزو کند که وقتی درب اتاق خواب بسته میشود تمام این قدرت را تسلیم پارتنر خود کند؟ آیا نمیشود که یک مرد قدرمتند تمام قدرتش را به پارتنرش واگذار کند و همه چیز در اختیار شریک زندگیاش قرار گیرد؟ آیا نمیتوانید همدم طولانی مدت او، و یا فردی حرفهای باشید که او به صورت خصوصی طلب میکند تا فانتزیهایش را با وی زندگی کند؟ واقعا به من بگویید، مشکلش چیست؟
آنچه که میدانم این است که اگر میخواهیم کاملا برابر باشیم لازم است تا قلبها و ذهنهایمان را بر نیازهای مردانی که از ترس قضاوت شدن، از ابراز عمیقترین امیالشان به پارتنرشان خودداری میکنند، باز کنیم.
آقایون محترم: من شما را میبینم و قبولتان دارم. میتونید سابمیسیو هم باشید.
خانمهای محترم: این احتمال را بپذیرید که بازی کردن فانتزیهای کریستین گری تخیل شما ممکن است دورترین چیز از ذهن پارتنرتان باشد!
سال ۲۰۱۲ یک پارتنر داشتم که در اجتماع به شدت قدرتمند و دارای جایگاه بالایی بود. فقط در تخت میخواست مطیع و اسلیو باشه. این باعث شد در این زمینه تحقیق کنم و به این نتیجه رسیدم، BDSM میتونه حجم فشارهای بسیار زیاد افراد مسئولیتپذیر رو به شدت کاهش بده و خنثی کنه. به زبان سادهتر هرچقدر در اجتماع و محل کار استرس و فشار تحمل میکنند و دستور میدن، در تخت با هر اسپنک و ضربه و تحقیر، تخلیه میشن. این هم برای جنتلوومنها صادقه هم جنتلمنها!
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸ . آخرین یادداشت سال
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اگر یادداشتهای قبلی رو مطالعه کرده باشید میبینید که صفت سلطه در آدمها به دامیننت و ساب میسیو تقسیم میشه. یعنی هر انسانی که شما میبینید یکی از این دو هست.
طبیعتا باید جمعیت قابل توجهی ساب میسیو در اطراف شما زندگی کنه. حتی ممکنه خود شما چنین حالتی در صفت سلطه شما وجود داشته باشه.
شخصیت ساب میسیو دوست داره پیرو باشه، کاری که بهش داده میشه خیلی خوب انجام میده به شرطی که همه مواردش رو بدونه. شخصیت ساب همیشه یک ناامید از عدم اصلاح و درست شدن وضعیت به همراه داره. وضعیت زمانی خوب هست که حال ساب هم خوب باشه!
👧 یک زن ساب خیلی خوب به حرف شوهر/دوست پسرش گوش میکنه، روی حرف آقاشون حرف نمیزنه و همیشه از اینکه یک حامی خیلی خوب داره، راضیه.
👦 یک مرد ساب هم دوست داره همسرش/دوستدخترش بهش فرمان بده، از شیک پوشی و سکسی بودن دوستدختر/همسرش لذت میبره و اون رو ملکه خودش میدونه.
آدمای ساب در محل کار خیلی حرف گوش کن هستند. سخت میتونن تصمیم جدی بگیرند و اگر یک کار خیلی سخت بهشون داده بشه به شرط اینکه مسئولیت عواقب احتمالی منفیش رو نداشته باشند، خیلی خوب انجامش میدن (مثل اعلام خبر اخراج به همکار به شرط اینکه مسئول این رخداد اونا نباشند و یا اعلام سریع خبر منفی که خودشون مسئولش نبودند)
🔴 نقاط قوت سابها
افراد ساب ذهن به شدت رویا پردازی دارند. حتی خیلی خوب میتونند تصاویر و تخیلات رو نمایش بدن. افراد ساب خیلی کم هزار شاخه میشن. اگر یک ساز دستشون بگیرن، تا استادی اون ساز پیش میره. سابها میتوانند نویسندگان، هنرمندان، بازیگران، نقاشان، طراحان، خیاطان و حتی ورزشکاران خیلی خوبی بشن. همچنین کارمندان مفید. احتمال این هست که سابها با کسب شهرت و محبوبیت دچار ضعف در رفتار اجتماعی و بیان نادرست اعتقادات و صحبتها بشوند
ساب ها برای موفقیت فقط یک کلید نیاز دارند: داشتن حامی و مشوق
افراد موفق سابمیسیو بدون شک بخش بزرگی از خوانندگان این یادداشت، ساب میسیوها هستند. کسانی که مداوم از خودشون میپرسن چطور میشه موفق شد. اما هیچ راهی به ذهنشون نمیرسه و دوست دارن کسی بیاد راه رو بهشون نشون بده!
🌍 سابهای سرشناس:
ژان ژاک روسو
جورج اورول، نویسنده
ج. آر. تولکن، نویسنده رمان ارباب حلقهها
جانی دپ، بازیگر و هنرمند
آنتوان دوسنت اگزوپری، نویسنده شازده کوچولو
جی. کی. رولینگ، نویسنده رمان هری پاتر
فرانس کافکا
ریهانا، خواننده و هنرمند
وینسنت ون گوگ، نقاش
هومر، شاعر حماسی یونان باستان
جان لنون، خواننده
تیم برتون، کارگردان آثاری چون عروس مرده
لانا دل ری، خواننده
پاملا اندرسون، بازیگر
مرلین مونرو، بازیگر و از نمادهای جذابیت جنسی
پرسن دیانا، افراد خانواده سلطنتی بریتانیا
ژاکلین کندی، همسر جان. اف. کندی
سابهای ایران: 🇮🇷
(به دلیل برخی مسایل مجبورم اسم مستقیم نبرم)
برخی هنرمندان، نقاشان و شاعران
نویسندگان رمان
سیاستمداران مدعی، مطیع و ساکت
نکته: لزوما این افراد با فردی رابطه BDSM ندارند ولی در زندگی مانند یک ساب رفتار میکنند. مهمترین بخش یک ساب میسیو، نیاز به حامی است.
سابمیسیوها خیلی کم خطرناک میشن. ولی وقتی به اوج خشم برسن نه به خودشون رحم میکنند نه شما!
ارباب اونتاشگال، اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
نوشته قبلی در مورد مردان ساب یا زن ذلیل صحبت کردیم اینبار میخوام در مورد زنان و دخترانی بنویسم که از وابستگی لذت میبرند و بیشتر از اون، دوست دارن فرمانبردار مرد مورد علاقهشون باشن.
‼️ پیش از هر چیزی باید بگم زنان و مردان ساب قرار نیست به هر بنی بشری راحت بگن «چشم». علاقه و عشق تاثیر زیاده در اشتیاق برای این ساب شدن داره. پس هر دختر بردهای، فاحشه و ابزار لذت شما نیست.
یک فسلفه روانشناسی میگه چون زنان در طول تاریخ تقریبا همیشه مطیع مردان بودن، پس این حس ساب بودن در ضمیر ناخودآگاه شکل گرفته و به راحتی ازشون جدا نمیشه.
روش تربیتی تاثیر بسیار زیادی در این گرایش داره. اینکه اون خانم از ابتدای کودکی توسط خانواده و دیگران تشویق به قدرت و مبارزه برای خواستش بشه، فردی دامیننت میسازه و نقطه مقابل اون دختری هست که برای رسیدن به هرچیزی، از هیچ لطف و محبت خانواده، منع نشده. این فرد به معنای واقعی کلمه طعم مبارزه (حتی کلامی) برای رسیدن به خواسته رو نچشیده، برای همین تمایل داره یک روابط عاطفی هم، کی مطیع باشه و مرد اون، همه چیز رو در اختیارش بگذاره. حتی اگر سخن بدست بیاد!
نکته همینجاست. اکثریت دختران این جامعه چه در کودکی چه نوجوانی و بلوغ، با تفکر و اندیشه ازدواج با یک مرد و زیر سایه اون قرار گرفتن، بزرگ میشن، پس طبیعیه در ناخودآگاه اونها، اطلاعت از مرد مورد علاقه شکل بگیره.
👩🏻 اگر شما یک خانم ساب هستید، بهتره سعی کنید با فردی در ارتباط باشید که به دامیننت بودن گرایش داره. شما از مرد آروم و سر به زیر خوشحال نمیشید. در محیط کار میتونید بدون هیچ سوالی کارها رو به بهترین شکل انجام بدید، اما مراقب باشید از شما به همین دلیل، سو استفاده نشه. چه عاطفی و چه جنسی.
👱🏻 اگر دوست دختر یا همسر شما به ساب بودن گرایش داره، بهتره خواستهها و دستوراتتون محکمتر باشه. سعی کنید با معشوقتون مشورت کنید در کارها اما ازش نظر نهایی رو نخواهید، چون واقعا تصمیم گیری براشون سخت میشه و حتی ممکنه مدام خودشون رو سرزنش کنند. بهتره مدیریت امور رو خودتون در دست داشته باشید تا ایشون احساس آرامش بیشتر بکنند. پیشنهاد میشه در روابط جنسی هم خشونت و جدیت خودتون رو بیشتر کنید.
❗️ در پستهای بعدی در مورد علاقه به تنبیه بدنی، اسپنک و تحقیر شدن به خصوص در رابطه سکسی هم صحبت میکنیم.
در تحقیقات چند ساله خودم به این نتیجه رسیدم تقریبا ۹۰٪ دخترای تک فرزند و تک دختری که دیدم، به علت فراهم بودن همه چیز براشون، به ساب بودن گرایش داشتن!
اونتاشگال – سال ۲۰۱۷
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
در جامعه مرد سالار ایران و خاورمیانه، پذیرش چشم گفتن مرد برای همسر یا دوست دخترش بسیار بسیار کم میباشد. یعنی اطرافیان به هیچ عنوان اطلاعت کردن مرد از یک زن را قبول نمیکنند! حتی آماری به دست میآید که درصدی از طلاقها در کشور ایران به خاطر زن ذلیل بودن مرد است. به هر حال به نظر من بهتره این دسته از مردان رو شناخت و نحوه برخورد با اونها رو چه به عنوان دوست و چه به عنوان دوست پسر یا همسر، آموخت.
آیا زن ذلیل، ساب میسیو است؟ پاسخ روشن است: بله.
این مرد به دلایل گوناگون به ساب بودن و فرمانبرداری علاقهمند هست. مرد ساب در زندگی کاری، به دنبال یک کارش کم چالش، در حد کارمندی و مغازهداری بخور نمیری میگردد. اصلا حاضر به پذیرش ریسک نیست. این به تربیت مرد در ثروت یا فقر اصلا ربطی نداره. اصولا مردان ساب، همسران خیلی خوبی برای زنان دامیننت میشوند. برخی از دختران و زنان ایرانی که به دنبال مرد دامیننت میگردند، به سختی میتوانند با چنین مردی زندگی کنند. مدام میگویند: «هیچ ارادهای از خودش نداره» و یا «همش به حرف مامانش گوش میکنه»
اگر شما یک مرد زن ذلیل هستید، بهتر است با همسرتون در خصوص ساب بودنتون صحبت کنید. اینکه میخواهید اون تصمیم بگیره و همه چیز رو کنترل کنه و شما راحتتر هستید بگید چشم تا بگید این کار رو بکن!
اگر همسر یا دوست پسر شما یک مرد زن ذلیل است، بهترین کار ارتقا حس دامیننت خودتون هست. اگر شما نیز ساب هستید، بهتره برای تصمیمگیریهای مشترکتون در زندگی، خود برنامهریزی و فکر کنید.
اگر هم شما یک مرد زن ذلیل رو میبینید، به جای اینکه در جمع اون رو تحقیر کنید، به خودش یا دوست دخترش این گرایش سابمیسیو رو توضیح بدید.