شما به صورت آنلاین یا شاید حتی در سکس شاپهای محلی انتهای کینکی مسیر را دیدهاید. حال تعداد اندکی اسباب بازی کوچک خریدهاید و میخواهید بیشتر در دنیای BDSM کاوش کنید، اما نمیدانید که چگونه بدون پر کردن خانهتان از قلابها و قفلها یک باندیج یا طناببندی جالب داشته باشید. شاید هم فقط میخواهید از طناب استفاده کنید. باندیج و بستن برده یک سری اصول دارد که یاد میگیریم.
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط سوفی لیزارد در وبسایت Kinkly، منتشر شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خبر خوب این که شما یک زندان خانگی نیاز ندارید، بلکه تنها مقداری ابزار سکس نیاز دارید. این ابزار کینکی و راحت هستند و اغلب با یک بار استفاده، استاندارد مورد نظر را کسب میکنند! چه چیزی ابزار سکسی باندیج را دوستانه میکند؟ بفهمید که هنگام انتخاب ابزار سکسی باندیج در ذهنتان، چه میخواهید. بهترین ابزار برای باندیج هم طناب هست. طناب ابریشمی
نقطه اتصال باید خوب باشه
مشخصترین سوال این است که «ابزار نگهدارنده یعنی قلابها را به کجا میتوانم متصل کنم؟» اهمیتی ندارد که چه نوع وسیلهای تهیه کردهاید، اگر میخواهید برای باندیج از آن استفاده کنید احتمالا به یک نقطه برای قلاب کردن، پیچ کردن، یا بستن ابزار باندیجتان نیاز دارید. هرچه پوزیشنها و ابزاری که میخواهید استفاده کنید بیشتر باشد، نقاط اتصال بیشتری نیاز خواهید داشت، پس به سراغ وسایلی بروید که با حلقهها، بندها، و دستگیرههای خوبی پوشیده شدهاند. برخی از ابزار سکس که مخصوص BDSM طراحی شدهاند، نگهدارندههای ثابت یا قابل حذف دارند که در این صورت نیازی نیست نگران محل استفاده از وسایل باشید.
خیلی داغ بودیم، وسایل را شکستیم!
یک مشکل اساسی مشرف بر استفاده از ابزار BDSM، استحکام و پایداری آنهاست. پول دادن برای یک وسیله مجلل که طی یک بازی خشن میشکند، اصلا منطقی نیست! خوشبختانه لوازم سکس جوری طراحی و مهندسی شدهاند که مدتی طولانی دوام بیاورند، بنابراین باید مشتاقان جلسات BDSM را بیش از ابزار یکنواختی که تا بحال بوده به وجد آورد.
پوشاک کینکی، لذت کینکی
برای آخرین مورد لازم است بدانید که چگونه ممکن است وسایل محبوبتان را نابود کنید. باید وسایل را به گونهای استفاده کنید که مناسب نوع بازی ارباب و برده باشد:
اگر با موادی که پایه روغنی دارند، مثل وکس شمع، کار میکنید، از ابزار با پوشش لاتکس استفاده نکنید، در غیر این صورت لاتکس از بین میرود. لاتکس اگر در شرایط مناسب نگهداری نشود، بسیار آسیب پذیر است، بنابراین اگر به لاتکس علاقه مندید، بهتر است آن را به عنوان یک لایه رویی قابل جایگزینی بخرید.
اگر ابزار باندیجتان انتهاهای فلزی زیادی نظیر قلاب، میخ یا زیپ دارد، از پوششهای مخملی اجتناب کنید. چون این قطعات کوچک فلزی تنها با یک برخورد کوچک مخمل نرم و کرکی را میسایند و خراب میکنند.
پارچههای خز مصنوعی اگر در میان زنجیرها و زیپها گیر کنند، میتوانند یک مشکل اساسی باشند. قطعا این که چگونه به خاطر مقداری کرک در یک شلوار چرمی گیر کردید، داستان سکسی نیست که بخواهید برای دوستان خود تعریف کنید.
سادومازوخیسم میتواند راحت باشد
هنگامی که برای یک جلسه سرشار از درد و تحقیر برنامهریزی میکنید، برای خشن بودن به ابزار ناخوشایند نیاز ندارید. مهم است که ابزاری که انتخاب میکنید، طراحی ارگونومیک و استانداردی داشته باشد، به گونهای که اگر برای طولانی مدت در یک پوزیشن ماندید، آسیبی نبینید. همچنین مطمئن شوید که در باندیج برای ناحیه سر، گردن، و قسمت پایین کمر حمایت دارید. درست است که شما به دنبال مقداری درد هستید، اما قطعا آسیبی را به دنبال آن نمیخواهید.
ابزارهای جنسی لذت BDSM را بسیار بیشتر و هیجانانگیزتر میکنند. این وسایل همیشه ساده و تمیز در دسترس هستند! بعد از ایمنی به سلامت پارتنر خود بیشترین اهمیت را بدهید. خوش بگذرد.
میخواهیم به شما ۲۵ واقعیت و حقیقت در مورد BDSM را بگوییم. این موارد را در هیچ فیلم ارباب و بردهای و Fifty Shades of Gray و حتی هیچ فیلمی در پورن هاب به شما یاد نمیدهند. اگر تازه با این گرایش آشنا شدید و یا دوستی دارید که علاقهمند شده، اما دچار سردرگمی است، این مقاله به شما کمک بزرگی میکند.
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. این مقاله در زمینه سبک زندگی رابطه ارباب و بردهای است. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در وبسایت معروف Buzzfeed در فوریه ۲۰۱۵ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
BDSM شامل بانداژ و دیسیپلین (BD) ، سلطه گری و سلطه پذیری (DS) و سادیسم و مازوخیسم (MS) میشود. به گفته خانم کلاریس ثورن نویسنده کتاب «The S&M feminist» عبارات بدین شکل در کنار یکدیگر قرار گرفتهان زیرا BDSM میتواند برای افراد متفاوت، چیزهای خیلی متفاوت با شواهدی متفاوت باشد. اغلب اوقات علایق افراد بیشتر مربوط به یک یا دو مورد از موارد ذکر شده میشود نه همه موارد. در این نوشته ترجمه بخشهایی از کتاب ایشان قرار دارد.
۲. ارباب و برده همیشه شامل سکس نیست، اما میتواند باشد
اغلب افراد فکر میکنند که BDSM همواره با سکس گره خورده است، در نقطه مقابل نیز افرادی هستند که یک خط پر رنگ میان این دو موضوع میکشند. ثورن میگوید: هر دو موضوع، تجربههای هیجانی بسیار شدید و احساسی هستند و در افرادی که به انجام آنها میپردازند احساسات بسیار قوی را به وجود میآورند، اما BDSM و سکس یکسان نیستند.
مثالی که برای این موضوع استفاده میشود این است: گاهی اوقات یک ماساژ هرچقدر هم که احساسی باشد تنها یک ماساژ است، اما یک مشت و مال خاص به سکس منجر میشود. این موضوع تا حدودی مشابه BDSM است که بستگی به تمایلات شخصی و جنسی افراد دارد.
۳. افراد درگیر BDSM، هیچ مشکل ذاتی یا آسیب ماندگاری ندارند
این موضوع یکی از رایجترین و آزاردهندهترین تصورات غلط درباره ارباب و برده است. در حالی که BDSM چیزی نیست که از خشونت خانگی برخواسته باشد و شرکت در آن به معنی لذت از تجاوز یا تجاوز کردن نیست. بلکه لذت بردن از BDSM تنها سطحی از تمایلات جنسی و سبک زندگی افراد است. دکتر ویلیام بریم، سکس تراپیست و نویسنده کتاب «Different loving» می گوید: آنها افرادی هستند که به صورت اتفاقی در این مسیر افتاده اند. افرادی با گرایش سادومازوخیسم، همسایگان شما، معلمین شما و افرادی هستند که در جامعه با آنها برخورد دارید. بزرگ ترین افسانه درباره این افراد این است که آنها خیلی پیچیده و عجیبند، اما آن ها افرادی معمولی هستند که به این نوع از رابطه برای حفظ پویایی و صمیمیت خود نیاز دارند. از صحبتهای دکتر بریم هم در این نوشته استفاده شده است.
۴. بدانید که همیشه می توانید «نه» بگویید
خیلی از کسانی که به این دنیا وارد می شوند، فکر می کنند قانون «یا همه چیز یا هیچی» برقرار است، بخصوص که اگر تا بحال فقط یک پارتنر داشته باشند. به عنوان مثال ممکن است فکر کنید که چون از سابمیسیو بودن تحت شرایط پیچیده لذت بردهاید، باید تمام رفتارهای مازوخیستیک یا سلطهگرانه دیگر را که واقعا برای شما لذت بخش نیست را نیز بپذیرید. اما این کاملا اشتباه است، شما میتوانید و باید بیان کنید که به کدام یک از فعالیتهای BDSM علاقه داشته و به کدام یک ندارید و این موضوع کاملا به پارتنر، موقعیت و حتی حال آن روز بستگی دارد. فقط به یاد داشته باشید که رضایت یک شرط است و ممکن است شما به چیزی رضایت دهید در حالی که چیز دیگری را رد میکنید.
۵. افراد دارای گرایش BDSM به اندازه افراد وانیلا، ثبات روانی دارند
ثورن میگوید: طبق تجربه من، افرادی که در گذشته سابقه بدرفتاری و تجاوز نداشته و جایگاه با ثباتتری در زندگیشان دارند، راحتتر می توانند به BDSM وارد شوند. یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ در ژورنال Sexual Medicine، به این نتیجه رسید که افرادی که در یک سال گذشته فعالیت BDSM داشتند، به هیچ عنوان به زور وادار به فعالیت جنسی نشده و اصلا نسبت به افراد وانیلا فاقد تجربه ناراحت یا عصبی نبودهاند. همچنین مردانی که در چنین رابطهای بودهاند، نمره سلامت روان بالاتری نسبت به سایر مردان داشتند. این موضوع بدان معنا نیست که افرادی که رابطه ارباب و برده دارند، افراد وانیلا را قضاوت میکنند. خانم ثورن توضیح میدهد: واژه وانیلا به آن معنا نیست که آنها ضعف دارند، بلکه تنها برای آن است که بتوانیم بین افرادی که علایق کینکی دارند و ندارند، تفاوتی قایل شویم.
۶. فیلم Fifty Shades of Gray در میان جامعه BDSM جذابیتی ندارد
اگر در یک جلسه یا مهمانی BDSM بودید، هرگز اشارهای به این فیلم نکنید. در حالی که برخی افراد ممکن است کتابها را تحسین کنند که موجب برانگیخته شدن علاقه بسیاری به کینک شده و آن را عادی جلوه داده است، برخی نیز با رابطه متجاوزانه، ناسالم و غیر واقعی به تصویر کشده شده مشکل دارند. در هر حال این داستان نمایش خوبی از جامعه BDSM نبود.
۷. SM همیشه زنجیر و شلاق نیست (یا اگر دوست ندارید، هرگز نیست)
درست است که بسیاری از علاقه مندان به ارباب و برده این ابزار را دارند، اما لزوما سهم هرکسی از کینک این نیست. بریم میگوید:«برخی از افراد به دنبال چیزی به نام سلطهگری احساسی هستند که هرچند طی آن برخی اسباب بازیها و بازیها وجود دارد، اما دردی را شامل نمی شود.» بیشتر اینگونه به نظر میرسد که یک پارتنر قبول میکند آنچه دیگری میخواهد را انجام دهد. هیچ الگو و مدل خاصی برای آنکه روابط BDSM چگونه میتوانند باشند وجود ندارد.
۸. به جلسات BDSM «صحنه یا جلسه» گفته میشود
از آنجایی که در BDSM همیشه سکس وجود ندارد، شما نمیتوانید همواره پس از یک تجربه BDSM بگویید سکس داشتید یا با کسی خوابیدید. در عوض به اینها صحنه یا جلسه گفته میشود. مثلا شما در یک صحنه BDSM حضور داشتید.
بریم میگوید: «این تحول از زمانی صورت گرفت که شما اگر تجربه SM داشتید، ممکن بود فقط به مدت یک ساعت با یک فرد متخصص زمان گذرانده باشید، یا فقط به یک کلوب BDSM رفته باشید.» در حال حاضر افراد روابط اساسیتری دارند، اما همچنان به آن یک «جلسه» می گویند، یعنی زمانی که لوازم را بیرون میآوریم یا به دنیای SM وارد میشویم.
۹. نقشهایی نظیر دامیننت، سابمیسیو، تاپ و باتم داریم
احتمالا تا بحال درباره دامیننت و سابمیسیو شنیدهاید (اگر نه، دامیننت شخصی است که از داشتن قدرت لذت میبرد در حالی که ساب از دستور گرفتن) اما افرادی که در این عرصه فعالیت دارند ممکن است از کلمات دیگری نظیر تاپ و باتم نیز برای توصیف خود استفاده کنند. کلمه تاپ هم به شخصیت دامیننت و هم سادیست اشاره دارد (شخصی که از درد وارد کردن لذت می برد.) در حالی که کلمه باتم به شخصیت سابمیسیو و مازوخیست باز میگردد (شخصی که از درد کشیدن لذت میبرد.).
این باعث میشود تا بتوانید برای کسانی که نقشی در BDSM میپذیرند، یک عبارت عام و کلی داشته باشید و هیچ قانونی نیست که بگوید شما نمیتوانید سویچ باشید یعنی هم دام و هم ساب (در شرایط مختلف و با پارتنرهای متفاوت).
۱۰. BDSM میتواند خیلی ساده یا خیلی تکنیکال باشد، هرجور که شما بخواهید
شاید تصور بانداژ شدن شما را به هیجان بیاورد، یا شاید از اسپنک شدن یا اسپنک کردن لذت ببرید، شاید هم بیشتر به ماسکهای چرمی و گیرههای سینه و وکس داغ علاقه دارید. همه در حیطه BDSM قرار دارد. اساسا شما میتوانید فعالیتهای کینکی داشته باشید حتی بدون آن که در یک قفس باشید!
۱۱. قبل از این که به سراغ فعالیتهای اساسی بروید، تحقیق کنید
استفاده از یک چشم بند یا قطعهای یخ یا دستبندهای پشمی که در یک مهمانی میگیرید، رفتارهای مبتدیانه و نسبتا بی ضرری هستند. اما پیش از آن که بخواهید با ابزارهایی پرخطر بازی کنید، باید یاد بگیرید که چگونه با امنیت کار کنید.
شما ممکن است حتی با دست خودتان هم گند بزنید (فکر کنید: فیستینگ). آقای دکتر بریم میگوید: «برخی افراد فکر میکنند که تنها باید مشتشان را گره کنند و آن را فرو کنند در بدن شخص دیگه، این راه خیلی خوبی برای وارد کردن آسیب جدی به شخصی و راهی کردنش به بیمارستان است.» در عوض او مقدار زیادی لوبریکانت و شروع کردن با ۲ یا ۳ انگشت را پیشنهاد میدهد. سپس به آرامی میتوانید پیشروی کنید.
۱۲. به طور جدی BDSM نیازمند مقدار زیادی مطالعه و یادگیری است
اگر شما از آن دست افرادی هستید که تمام راهنماییها را کنار میگذارد و سعی میکند دانش خودش را بر اساس درک شخصیاش از اتفاقات بنا کند، احتمالا BDSM برایتان مناسب نیست. بریم میگوید: «مقدار زیادی از آنچه که تحت عنوان آموزش BDSM بیان میکنیم، چگونگی بیشتر کردن لذت و کمتر کردن کردن خطر است. یعنی چگونه به صورت امن فانتزی ها را به واقعیت تبدیل کنیم.»
۱۳. مهم است که اطلاعات خود را از منابع مهمی کسب کنید
یک اشتباه رایج بین افرادی که یک بار BDSM را تجربه کردهاند این است که تنها به یک شخص تکیه میکنند تا راه را نشان دهد. به گفته ثورن، حتی اگر دیگران بهترینها را برای شما بخواهند، (یا نه) داشتن تنها یک زاویه دید بر موضوعی که بسیار چند بعدی است می تواند بسیار محدود کننده باشد. در عوض کتابها را، ورکشاپها، ملاقاتها، مشاورها، دوستان و بسیاری چیزهای دیگر در اینترنت ابزاری امن هستند برای کاوش درباره علایق خود.
نویسنده کتاب خانم ثورن میگوید: «وقتی که نمیتوانید درباره آنچه که در حال رخ دادن است صحبت کرده و نمی توانید با افراد مشابه خودتان از تجربیاتتان احساسی ایجاد کنید، این مسیر خطرناکتری است از فعالیتهای مختلفی که ممکن است فانتزیشان را داشته باشید.»
۱۴. کلمات امن به طور قاطع باید باشند
ممکن است مسخره به نظر بیاید، اما این یک اصلی به اثبات رسیده در BDSM است. خانم ثورن میگوید: «کلمه امن تقریبا یکی از مهمترین اصول در BDSM است که در جامعه گسترش یافته است. هرچند که افراد به روشهای مختلفی از آن استفاده کنند.» برای مثال، اینگونه نیست که همه پس از مدتی از کلمه امن خود استفاده کنند، اما مهم است که چگونه آنها را به کار گیریم. کلمه امن میتواند هرچیزی باشد که شما میخواهید، به شرط آن که چیزی نباشد که در حالت عادی و طی سکس میگویید.
۱۵. در رویدادهای عمومی نیز ناظرینی برای حفظ امنیت وجود دارد
بریم میگوید: «نگهبابان زندان افرادی را که به نظر برسد با امنیت بازی نمیکنند، بیرون می اندازند.» این میتواند هرچیزی باشد، از نادیده گرفتن کلمه امنیت گرفته تا استفاده نادرست از یک شلاق. جدا، مگر اشاره نکردیم که اینجا امنیت حاکم است؟ در واقع SSC مخفف (Safe ,Sane, Consensual) از رایج ترین اصول و پایههای تمرین است.
۱۶. به اندازه فیلم هالیوودی بی برنامه نیست یا پورن باعث میشه اینگونه باشه
در لحظه شکار شدن و تصادفا از اتاق قرمز یک فرد میلیونر، سردرآوردن احتمالا هیچوقت برایتان اتفاق نخواهد افتاد. اما این لزوما چیز بدی نیست. بریم میگوید: «فانتزیهای جنسی باعث میشوند تا هرچیزی ساده به نظر بیاید. افرادی که به انجام این کارها میپردازند درباره آنها کاملا آگاهند. باید مکان مناسب، زمان مناسب و تجهیزات مناسب وجود داشته باشد. همچنین باید مطمئن باشید که اگر وضعیت اورژانسی شد میتوانید طرف مقابل را خارج کنید.» بنابر این چیزهای زیادی هست که در یک صحنه باید رعایت شود، اما این بدان معنی نیست که لذتش حتی ذرهای کمتر از چیزی باشد که طرفین را راضی کند.
۱۷. احتمالا در BDSM نسبت به روابط وانیلی، افراد مشارکت بیشتری در گفتگو دارند
هرگاه افراد درباره نقش رضایت در BDSM میپرسند، باید مقدار زیاد ارتباطی را که قبل، حین و پس از جلسه اتفاق میافتد در نظر داشته باشند. بریم اشاره میکند که ما درباره آنچه میخواهیم انجام دهیم، آنچه داریم انجام میدیم، فانتزیهایمان، و موارد دیگر، صحبت میکنیم. این قمستی از یک مذاکره خوب در رابطه BDSM است.
۱۸. بدون شک یک دوره پیش مذاکره درباره صحبت کردن درباره آنچه افراد دوست دارند، آنچه دوست ندارند، و آنچه نمیتوانند تحمل کنند وجود دارد.
به این به عنوان یک آغازگر قبل از صحنه بیاندیشید. ثورت میگوید: این راهی است برای بحث درباره تجربه زمان پیش رو که میتواند امنیت احساسی را افزایش دهد و میتواند شامل هرچیزی، از سند و چک لیست گرفته تا صحبتهای غیر رسمی بیشتر درباره انتظارات دو طرف از جلسه ارباب و برده، آنچه میخواهند و آنچه نمیخواهند، و هر کلمه یا رفتاری که جزو آف لیمتهایشان است.
۱۹. سپس نوبت افترکر هست
از آنجایی که BDSM میتواند برای برخی تجربهای احساسی و به طرز غیرقابل باوری شدید باشد، اغلب متخصصان با قدرت این مرحله را پیشنهاد میکنند، تا طی آن پارتنرها درباره اتفاقات و ریاکشن هایی که داشتند صحبت تکنند. خانم ثورن اشاره میکند: «افراد طی جلسه کاملا آسیب پذیرند. داشتن تجربه BDSM بدون افترکر واقعا می تواند عجیب باشد.» افترکر حتی میتواند یک تجربه ارتباط دهنده قوی بین پارتنرها باشد.
۲۰. BDSM کنندگان میتوانند چند زوجه، تک زوجه، یا هرجور که دوست دارند باشند
همه کسانی که به BDSM علاقه دارند، سکس گروهی یا چند پارتنر را تجربه نمیکنند. بریم میگوید: «به نظر میرسد این موضوع که ما رابطه طولانی مدتی را تجربه نمیکنیم و به سرعت کات میکنیم، یک باور معروف شده است. تعداد زیادی از کسانی که چنین علایق و فعالیتهایی دارند، تنها یک زوجه هستند. خیلی از افراد میخواهند این کارها را تنها با پارتنرشان انجام دهند یا با لوازم جنسی خاص درون کلابها بازی کنند.»
یک شلاق فقط در یک سایز و مناسب همه وجود ندارد. فلاگرهای سبک، شلاقهای چرمی، شلاقهایی با یک بند، شلاقهایی با چند بند که پهن و تخت هستند و الی اخر وجود دارد. اما از آن جا که انواع اساسی میتوانند سخت تر از بقیه باشند، واقعا باید یاد بگیرید که چگونه به درستی از آن ها استفاده کنید. افرادی که با یک تازیانه تک رشته تمرین میکنند، بهتر است اول با یک بالش یا شی کوچکی در دوردست، مثل یک کلید سبک، شروع کنند
۲۲. نواحی هستند که شما هرگز نباید به آنجا شلاق بزنید
مثلا، به طور واضح چشمها، ناحیه کلیهها، زیرا در آن ناحیه پوست نازک بوده و زیر آن ارگانهای حیاطی قرار دارند. ممکن است به کلیهها آسیب بزنید.
۲۳. اگر شک دارید که BDSM را به رابطه فعلی وارد کنید، پیشنهاد میکنیم حتما انجامش دهید
داستانهای زیادی از افرادی که برای انجام دادن اینکار بسیار استرس داشتند است اما سپس متوجه شدند که پارتنرشان نیز فانتزیهای مشابه داشته است. اگر شما هم نگرانید، از او بپرسید که آِیا دوست دارد کتابی معروف را بخواند یا فیلمی در این زمینه ببیند. یا فقط در زمینه فانتزیهای سکسی با هم حرف بزنید و بپرسید که آیا تا بحال چیزی شبیه به BDSM را امتحان کرده یا دوست داشته امتحان کند. اگر دربارهاش فکر کنید، شما فقط دارید روی یک مکالمه سخت ریسک میکنید، و اگر این آن چیزی است که شما در زندگی میخواهید، تاوانش سنگین خواهد بود.
۲۴. لیست وسیعی از افراد ماهر و آگاه به کینک وجود دارد که به کمک آن میتوانید دکتر یا تراپیستی که منحصرا سبک زندگی شما را بفهمد، پیدا کنید
شاید نگران باشید که متخصص زنان یا وکیلتان به سبک زندگی شما اهمیتی نمیدهد یا اجازه نمیدهد تا در صحبت کردن با وی راحت باشید، Kink Aware Professionals Directory را از انجمن ملی آزادی جنسی در آمریکا چک کنید تا شخصی را که برایتان قابل قبول تر است پیدا کنید.
۲۵. اساسا، این مسیر متفاوتتر از آنچه که اغلب مردم فکر میکنند است
بین انواع کلیشهها، پورن و فیلم آقای کریستین گری، بدفهمیهایی زیادی درباره BDSM وجود دارد. در کنار توجه به آموزشها و ملاقات با یک فرد سلطهگر، بهترین راه برای یادگیری بیشتر، جستجو و مطالعه است. بریم میگوید: «دقیقا مشابه سکس عادی، اگر میخواهید در آن خوب باشید، واقعا باید درباره آنچه که طی آن رخ میدهد بیاموزید و بدانید.»
این مقاله به درخواست شما برای بیان کلیت رابطه به زبان ساده، توسط دوست عزیزم ماتیلدا ترجمه شده است. اگر فکر میکنید چنین گرایشی دارید حتما آن را مجددا با دقت مطالعه کنید و اگر دوستانی با چنین علایقی دارید، برای آنها ارسال کنید. ار صحبت کردن نترسید.
فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اطاعت کردن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال برای کسانی که تابحال از این فعالیتها انجام ندادهاند، سوال است که از کجا باید شروع کنند؟
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در وبسایت معروف روابط ارباب برده به نام کینکلی منتشر شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
یک سابمیسیودر رابطه بیدیاسام فردی است که معمولا برای ارضای یک میل جنسی، به طور داوطلبانه کنترل خودش را به شخص دیگری واگذار میکند. اگر در حال خواندن این وبلاگ هستید فکر کنترل شدن توسط شخصی دیگر و مورد توجه قرار گرفتن شدید، احساسات و علایق شما را تحریک کرده یا حتی باعث ترشح مایعات جنسی شما است، پس خوب فکر کنید و صحبت کنید.
نگران نباشید، شما عجیب نیستید، حتی ازش خیلی دورید. در واقع سابمیسو بودن در سکس، یکی از رایجترین فانتزیهای جنسی است. کافی است نگاهی به نتایج آماری زیر از موسسه کینزی بیندازید:
۵ تا ۱۰٪ آمریکاییها حداقل گاهی اوقات برای لذت جنسی در فعالیتهای سادومازوخیسمی شرکت داشتهاند.
۱۲٪ زنان و ۲۲٪ مردان واکنشهای شهوانی نسبت به یک داستان S/M گزارش دادهاند.
۵۵٪ زنان و ۵۰٪ مردان به کتک خوردن طی سکس پاسخهای شهوانی داشتهاند.
۱۴٪ مردان و ۱۱٪ زنان تجربیات جنسی سادومازوخیسمی داشتهاند.
۱۱٪ مردان و ۱۷٪ زنان تا بحال یکبار بانداژ را امتحان کردهاند.
بدیهی است که فانتزی مورد دستور قرار گرفتن، اسپنک شدن و به طور کلی وادار شدن به انجام فعالیتهای جنسی، هیجان انگیز به نظر میرسد. با این حال سوال اصلی برای کسانی که تجربهای ندارند این است که از کجا باید شروع کرد و اگر میخواهید سابمیسیو باشید، چه چیزهایی را باید بدانید؟ در این به شما آموزشهای ابتدایی را میدهیم.
۱. آموزش و آگاهی را در خود ارتقا دهید
سابمیسیو و اسلیو شدن تصمیمی نیست که به سادگی بخواهید بگیرید. قبل از این که خودتان را در این دنیای وسیع غرق کنید و تحت لطف و اختیار شخص دیگری قرار بگیرید، در مورد همه جنبههای سلطه پذیری، مطالعه کنید و یاد بگیرید.
در مرتبه اول، کتابهای خیلی خووبی با موضوع سلطه گری و سلطه پذیری نوشته شده است، همچنین وبسایتهای آنلاین مفیدی نیز وجود دارد هم به افراد تازه کار و هم به افراد کهنه کارتر کمک می کنند. کتاب «The ultimate guide to kink» نوشته شده توسط تریستان کورمینو، یک نگاه آموزشی کلی به موضوع دارد. کتاب «SM101» نوشته جای وایزمن نگاهی اساسیتر و دقیقتر به موضوع امنیت و احساس در رابطه ارباب و برده را فراهم میکند. اگر در خارج از ایران هستید یک راه دیگر برای آنکه بفهمید سابمیسیو شدن چگونه است، شرکت در تجمعها و گردهماییهای Munch است. مانچ یک گردهمایی اجتماعی و اتفاقیست، برای افرادی که به سبک زندگی SUB/DOM علاقه دارند. شرکت در این گردهم آیی ها راهی مناسب برای ارتباط با افراد با تجربه و کسب اطلاعات بیشتر درباره این سبک زندگی است.
هدف این وبلاگ آموزش برای افراد تازهکار است. در صفحه آموزش رابطه ارباب و برده به موضوع میپردازیم. آیا با کمک مالی برای ترجمه کتابها موافق يا مخالف هستید؟ نظر خود را در صفحه تماس بگویید.
اونتاشگال
۲. آیا واقعا گرایش بردگی دارید؟ خودتان را بسنجید
جای تعجب ندارد که افراد سابمیسیو به طور طبیعی رفتاری مطیعانه داشته باشند اما بر چه اساس میتوانید بگویید که شما یک سابمیسیو واقعی هستید؟
به طورکلی، سابمیسیوهای حقیقی تمایل به خشنود کردن یک فرد دامیننت و دارای تسلط را دارند به طوری که حتی ممکن است با فکر کردن به این موضوع، تحقیر شدن و مورد غلبه قرار گرفتن تحریک شوند. اما اصلا فکر نکنید که سابمیسیوها نسبت به هوا و هوس هرکسی در زندگی روزمره خود، انعطاف نشان میدهند. برخی از سابمیسیوها افرادی با موقعیتهای اجتماعی خیلی قدرتمند هستند که میخواهند هر از گاهی تنها از مسئولیتهای خود رها شوند. با این حال اگر که اطاعت از شخص دیگری برای شما خاموش است، احتمالا شما نباید سابمیسیو باشید، در عوض شما میتوانید دامیننت یا حتی سویچ (شخصی که در BDSM هم به عنوان دامیننت و هم به عنوان ساب حاضر میشود) باشید.
در آخر با صداقت از خودتان بپرسید که چرا می خواهید یک سابمیسیو شوید؟ آیا به این دلیل است که شما از واگذاری قدرت خود به یک شخص دامیننت مثلا پارتنر یا شوهر/همسر لذت میبرید؟ یا به این دلیل است که پارتنرتان میخواهد به شما سلطهگری کند؟ به یاد داشته باشید که روابط DOM/SUB همواره باید بر مبنای رضایت دوطرف باشد، اگر فکر می کنید که تحت فشار خواهید بود هرگز ساب نشوید.
۳. میزان و سطح سلطه پذیری خود را بسنجید
اندکی تفاوتهای مشخص بین سطوح مختلف سلطهگری و سلطهپذیری وجود دارد. به عنوان مثال، برخی افراد از این موضوع تنها برای بیشتر کردن هیجان و لذت زندگی جنسی خود استفاده میکنند. به طور معمول این شامل فانتزیهای Roleplaying یعنی اجرای یک نقش هر از چند گاهی در تخت خواب با مقداری اسپنک آرام، فحش سکسی و تحقیر و بانداژ نیز میشود.
سابهای پاره وقت میدانند که سبک زندگی تحت سلطه بودن قسمتی مهم از زندگی آنهاست. آنها معمولا در مواقع خاص نقش برده را میگیرند. مثلا طی سکس یا هنگامی که به یک کلاب BDSM میروند. آنها اغلب روی لباسهای خاص و سایر اشیا سرمایهگذاری میکنند اما معمولا اجازه نمیدهند که نقش و گرایش بردگیشان در سایر ابعاد زندگی مداخلهای ایجاد کند.
از طرف دیگر سابهای تمام وقت، معمولا بازیکنهای سرسخت در BDSM هستند. این دسته از سابها حتی ممکن است در یک زندگی تمام وقت سادومازوخیسمی باشند. آنها معمولا اختیار خود را اگر نه در تمام حالتها، اما در بیشتر جنبههای زندگی به دامیننت خود میسپارند. اغلب این روابط به صورت رسمی منعقد میشوند و از برخی جهات بسیار شبیه به ازدواج هستند، هرچند امروزه اغلب ازدواجها از عدم تعادل قدرت کمتری برخوردارند.
مانند همه چیزها در زندگی، اینجا نیز وقتی درباره سلطهگری و سلطهپذیری صحبت میکنیم، معمولا بهترین کار شروع با چیزهای کوچک و به آرامی پیش رفتن است. مثلا بهتر است پیش از آن که بخواهید یک ساب تمام وقت باشید، ابتدا مقداری Roleplay بازی کنید.
من از آن روز که در بند توام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم
استاد سخن، سعدی
۴. محدودیتها و لیمیتهای خود را بشناسید
آیا فکر کتک خوردن با چوب باعث میشود احساس کنید رفتاری حیوانی با شما میشود؟ آیا دستبند و بانداژ باعث میشود شما عصبی شوید؟ هنگامی که در دنیای SM کاوش میکنید، تمایل شدیدی دارید برای غلبه بر چیزهای زیادی که ناحیه امن شما را می سنجند – مواردی که باعث شوک شدن شما میشوند – اجازه ندهید که این موارد باعث تلاش برای انکار گرایش بردگی در شما شوند و همیشه به یاد داشته باشید که لذت بردن دیگران از کاری، بدین معنی نیست که لزوما شما نیز باید لذت ببرید. محدودیتهای خود را بشناسید و محکم بایستید.
۵. ارتباط و رابطه
همانگونه که ارتباط داشتن در روابط عادی خیلی اهمیت دارد، در روابط دام/ساب نیز بسیار ضروری است. الان زمان خجالت کشیدن نیست، اگر با بیان افکار، تمایلات جنسی و ترنآفها راحت نیستید باید بدانید که این موضوع کاملا روی امنیت شما اثر میگذارد. همه چیز را با جزئیات بیان کنید نه صرفا بیان اینکه آیا از این رابطه لذت میبرید یا خیر! به عنوان یک اسلیو شما باید بخواهید و بتوانید ک به صراحت با ارباب خود صحبت کنید تا مطمئن شوید که همه ابعاد بازی سکسیتان مورد رضایت هر دو طرف است.
قبل از یک جلسه یا رابطه، شما و پارتنرتان باید نیازها، امیال و فانتزیهای جنسیتان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید. همچنین به همان اندازه اهمیت دارد که پارتنرتان را از ترنآفها و محدودیتهایتان نیز آگاه کنید. محدودیتهای خود را مشخص و هرچه زودتر مرزها و حریمها را مشخص کنید.
۶. امنیت و سلامت را اولویت قرار دهید
در سال های اخیر اصطلاح «ایمنی، عاقلانه، رضایت» به یک شعار برای جامعه BDSM تبدیل شده است. اگر اولین بار است که میخواهید درگیر نقشی شوید یا حتی اگر بارها تجربه داشته اید، امنیت باید اولویت شماره یک شما باشد. بگذارید واضح بگویم، چه زمانی که دارید کسی را شلاق میزنید، چه هنگامی که برده را به شکنجههای خوشمزه دیگر وادار میکنید، عنصر خطر یا احتمال آسیب در هر فعالیتی وجود دارد. همیشه برای یادگیری استفاده درست از هر تجهیزاتی، زمان بگذارید و همیشه قبل از شروع هر بازی یک کلمه امنیتی مشخص کنید.
برده میتواند در هر موقعیتی که میخواهد بلافاصله با بیان کلمه ایمنی روند بازی را کند یا متوقف کند. حواستان باشد که از کلماتی مثل «نه، کافیه، نکن، میترسم، وای نه» به عنوان کلمه امن پرهیز کنید چون این کلمات اغلب برای افزایش هیجان در طول بازی استفاده میشوند.
۷. بین فانتزی و واقعیت تفاوت قایل شوید
اگر میخواهید اولین گام خود را به یک رابطه ارباب و برده بردارید، ضروری است که بتوانید میان فانتزی و واقعیت تمایز قایل شوید. تا هنگامی که نقشی را دارید، شما و پارتنرتان باید به خاطر داشته باشید که در Roleplay وظیفه شما تنها همان نقش است و نه بیشتر از آن.
اجازه ندهید که کلمات و کارهای دامیننت روی شما تاثیر بگذارد و احترام خود را نگه دارید. با این حال به یاد داشته باشید که تا هنگامی که با دامیننت خود ارتباط برقرار میکنید، او میپندارد که شما از رابطه خود کاملا راضی هستید. البته اگر پارتنرتان به اندازه کافی به شما و لیمیتها احترام نمیگذارد، برای خودتان احترام قایل شده و رابطه را تمام کنید.
۸. افزایش شکیبایی
توقع نداشته باشید که با مطالعه تعداد کمی مقاله در اینترنت خود را سابمیسیو بنامید. اگر بین ۱۶ تا ۲۲ سال سن دارید و این مطلب را میبینید، بزرگتر از سن خود فکر نکنید و اجازه دهید به آرامی رابطه شکل بگیرد. اهمیتی ندارد که چقدر مشتاق یادگیری و تجربه هستید، در هر حال یک شبه سابمیسیو نخواهید شد. تبدیل شدن به یک ساب واقعی زمان بر است و صبر زیادی میطلبد. در حقیقت خیلی از سابها ممکن است حتی یک دوره «تمرین» را به مدت چند ماه تا چند سال بگذرانند.
حال اگر قصد دارید که فصل جدید رابطه ارباب و برده را به در زندگی خود باز کنید، سعی کنید به خوبی از آن لذت ببرید. ممکن است در آینده بخواهید این کار را تمام کنید یا شاید هم به بخش بزرگی از چیزی که هستید تبدیل شود. در هر صورت هر چه میتوانید از تجربیات خود بیاموزید و از آن مهم تر، لذت ببرید!
هنگامی که به این نقل قول فکرمیکنم، ذهنم اقیانوسی از ایدههاست. آیا می توانیم درباره سلطنت ظالمانه خوب بودن بحث کنیم؟ آیا میل به ابراز احساسات منفی در روابط رومانتیک کمک کننده است؟ چگونه یک ناتوانی در تحمل درد یک ریسک، معیاری برای مشکلات روانی است؟ در این مقاله به برخی ریشههای مهم مازوخیسم میپردازیم.
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط مشاور زوجها، تود کاشدان، در آوریل ۲۰۱۴ در مجله معتبر روانشناسی امروز، نوشته شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
شاید بتوانیم هر سه سوال را باهم ترکیب کنیم، یک باور عمیق، زیبا و ظریف در روانپزشکی این است که برتری لذت بر درد بر آنچه اغلب مردم انجام میدهند، اثر میگذارد. به همین دلیل است که کودکان هنگامی که وعده شاد مک دونالد خود را سفارش میدهند، سیب زمینی سرخ شده را بر بریدههای سیب درختی ترجیح می دهند. به همین دلیل است که کتابهایی با موضوع انگیزه شادی و عشق بهتر از موضوعات شکایت، درد و سایر رفتارهای آزاردهنده فروش میروند. هنگامی که میبینم این ایده چنین گسترده مورد پذیرش قرار گرفته است، ترجیح میدهم به شک و تردید روی بیاورم چرا که انسان موجودی بسیار پیچیده است و ناهمگونی بزرگی در آنچه که افراد را به سوی انجام یک عمل هدایت میکند، وجود دارد.
احساس پشیمانی در مورد علایق شخصی در فرد میتواند از تابوسازی در جامعه گرفته شده باشد و یا میل و رفتار جنسی که از فردی با علائم مشکلات ذهنی، آسیب جسمی، یا حتی دچار اختلال روانی، مرگ گرفته میشود یا حتی میل به رفتارهایی که با عدم رضایت طرف مقابل همراه است، درگیر میشود.
در اینجا سوالی برای صاحب نظران روانشناسی مطرح میشود: شما چگونه پریشانی ناشی از دیده شدن به عنوان منحرف توسط جامعه را از پریشانی درون نسلی تفکیک میکنید؟ از این گذشته، قسمتی از هویت ما را درونی شدن استانداردهای فرهنگی و رفتارهای تابو و هنجار شکل میدهد. همچنین با همه تشخیصهای روانپزشکی، ما همگی باید با این عقیده که خواه ناخواه همه افراد پریشانی مهم یا اختلالی کلینیکال را تجربه میکنند مقابله کنیم.
اما معنی کردن اختلال در زمینه سکس پیچیده است چرا که سکس معمولا به عنوان یک شاخص عملکرد روانشناختی سالم در نظر گرفته میشود که به رضایت و رفاه رابطه کمک میکند.
اما شما به رابطه ارباب و برده گرایش دارید.
اگر پس از درک واقعیت احساس گناه کنید که درگیر چنین رفتارهایی هستید چه؟
اگر آرزو کنید که کاش میتوانستید درباره تجربیات و امیال جنسی خود با دوستان و عزیزان خود صحبت کنید چه؟
اگر فردی کون شما را آنقدر کبود کند که فعالیت بدنی شما برای یک هفته آینده مختل شود چه؟
اگر صدمات بدنی متحمل شوید که نیازمند توجهات پزشکی است چه؟
اگر در فعالیتهای سکسی شرکت کنید که مورد رضایت شما نیستند و فقط به خاطر دستور ارباب انجامش میدهید چه؟
آیا این تجربیات به عنوان اختلال توصیف میشوند؟ خیر نیستند.
اینها مسایل کوچکی نیستند، همانطور که دکتر سوزان رایت در مجله علمی «Archives of Sexual Behavior» اشاره کردهاند:
شکایات قانونی و مشکلات در جامعه، عواقب شایع تبعیض و بیاحترامی نسبت به افراد دارای گرایش BDSM است. در دومین نظرسنجی ملی خشونت و تبعیض علیه اقلیتهای جنسی، درمجموع ۱۱۴۶(۳۷.۵٪) نفر از شرکتکنندگان بیان داشتند که مورد تبعیض قرار گرفتهاند یا نوعی از آزار یا خشونت جنسی که به خاطر گرایش آنها بوده است را تجربه کردهاند. در نتیجه ۶۰٪ از ۳۰۰۰ شرکت کنندگان بیان داشتهاند که خارج از علایق ارباب و بردهای خود نیستند. مشابه آنچه همجنسگرایان تجربه میکنند، استرس خروج اجباری و تلاش برای انکار گرایش خود، موجب پریشانی و اختلال در این افراد میگردد.
مطلب مشابهای نیز در ژورنال «the Journal of Psychology and Human Sexuality» توسط دکتر چارلز موزر و پگی کلین پلاتز منتشر شد:
این علایق جنسی آنها نیست که مشکل دارد، اما روشی که این علایق در آن تجلی میکنند و خود را نشان میدهد، بعضی مواقع میتواند مشکلزا بوده و محل تمرکز مناسبتری برای درمان باشد. سردرگمی روانپزشکی ناشی از علایق جنسی متفاوت منجر به تبعیض علیه همه افراد با گرایش خاص شده – افرادی که حداقل تا حدودی به دلیل ارتباط رفتارهای جنسیشان با روانپزشکی، شغلشان، حضانت فرزندانشان و ضمانتهای امنیتی شان را از دست دادهاند.
پروفسور روانشناسی اجتماعی، رویی بامیستر نظریهای دارد که میگوید: «مازوخیسم اساسا استراتژی است برای فرار از خود یا حداقل فرار از سطح بالایی از خودآگاهی»
به صورت تخصصیتر باید بگوییم: آگاهی از خود به عنوان یک هویت نمادین، شماتیک و انتخابی کنار گذاشته و با سطح پایینی از خود به عنوان بدن فیزیکی و مشخص برای احساسات ناگهانی یا با شخصیت جدیدی که با معانی سمبلیک دگرگون شده دارد جایگزین میشود. با این تعبیر مازوخیسم بیشباهت به تمرینات شدید فیزیکی (کراس فیت، ورزشهای سنگین)، سمزدایی یا مدیتیشن که هرکدام به کاستن کوتاه مدت از خودآگاهی میپردازند نیست. با این حال برخلاف این فعالیتها مازوخیسم وابسته به درد جسمی و لذت جنسی است.
مردم معمولا به دنبال فرار کردن از «جایگاه و فشار شخصیت و موقعیت خود» هستند. یعنی فرار از استرس، اضطراب و مسئولیتهای شخصی سخت اطراف، تصمیمات روزانه، تلاش برای نشان دادن و به جا گذاشتن تصویر مثبت از خود برای دیگران و رسیدن به موقعیتهای اجتماعی که اغلب خواستار آن میباشند.
آیا این موضوع میتواند درست باشد که افرادی که از حالات مازوخیسم رنج میبرند، سطوح بالاتری از استرس را برای این «فشار شخصیت و موقعیت خود» تجربه میکنند، یا به طور خفیفتر، بیشتر پیگیر انگیزه «فرار و رهایی از خود» هستند؟ به خصوص فرار از افکار و احساسات ناخواسته!
فروید مازوخیسم و کلا گرایش BDSM را اینگونه توصیف کرده است: قابل توجهترین نوع، از انواع انحرافات!
فروید باور داشته که سادیسم و مازوخیسم، هردو در تمام افرادی که BDSM انجام میدهند وجود داشته و همه این افراد لذت بسیاری از دادن و دریافت درد میبرند. سایر محققین دهه ۱۹۳۰ نیز این عقیده را دنبال کرده و در نهایت مازوخیسم را به آدمخواری، خون آشامی، قتل عام، نکروفیلی، صرع و سایر رفتارهای آزاردهنده جدی پیوند دادند.
دیگران با بیان این اعتقادات غیرمعمولی معتقدند که زنان بازمانده تروما (آسیب) که در BDSM شرکت میکنند به طور فعال در حال حفظ یک «سندروم ترومای زندگی» هستند که در آن این پویایی قدرتها باعث تحریک افراد آزار دهنده میشود.
با وجود تعداد کم تحقیقات در زمینه سلامت روانی کسانی که گرایشات BDSM دارند، مدارکی وجود دارد که نشان میدهد این افراد از نظر روانشناختی سالمتر از افراد دیگر هستند. دکتر آندریاس ویسمیر در تحقیقات سال ۲۰۱۳ بر روی ۹۰۲ شخص شرکت کننده در جلسات BDSM و ۴۳۴ شخص با گرایش سکس نرمال، متوجه شدند که در مقایسه با گروه کنترل، انجام دهندگان BDSM خود را کمتر عصبی و کمتر حساس به رد شدن و بیشتر برون گرا و پذیرا برای تجربیات جدید (ریسکپذیر) و حتی با وجدانتر نشان دادند.
این موضوع به خصوص برای کسانی که خود را دامیننت توصیف کرده بودند درست بود و این افراد از نظر روانشناختی سالمتر از سابمیسیوهای همتای خود بودند؛ اما حتی کسانی که خود را سابمیسیو توصیف کرده بودند نیز از نظر سازگاری روانشناختی از حیث عمومی بالاتر بودند.
این مطالعه یکی از بسیار مواردی است که نشان می دهد افرادی که گرایشات BDSM دارند لزوما از بیماری روانشناختی رنج نمیبرند. هرچند که درد یک هدف ابتدایی در بسیاری ار برخوردهاست اما آسیب و اهانت خیر!
از نقطه نظر تحقیقات اخیر کسانی که فعالیت BDSM انجام میدهند، از نظر تراپیستها و همچنین عموم جامعه، به میزان زیادی دارای ننگ هستند. برای اغلب افراد به نظر میرسد که BDSM یک سرگرمی جنسی شخصی و برخلاف اظهارات روانشناختی عرضه میشود و مشکلات آنها در حد مرد مجردی که به طور متوسط ۱.۷ بار در ماه سکس دارد، عادی است!
سالهاست در این کشور دانشهای روز دنیا در هر زمینه آکادمیک به خصوص علوم انسانی، عقب موندهاند و متخصصین ما متاسفانه با علم قدیمی، قضاوت امروزی میکنند. برای همین با ترجمه مقالات به روز سعی میکنیم مقداری از بار این ناآگاهی آکادمیک رو کم کنیم. امیدواریم شما خواننده محترم، عوامانه باور و انتخاب نکنید.
من شریل میر – Cheryl Muir – به عنوان نویسنده داستانهای رمانتیک، همیشه موضوعی ناشیانه را بزرگ میکنم . مثل قرار دادن یک فیل در اتاق، البته اگر بخواهید این کار را بکنید! اصلا درباره چه صحبت میکنم؟ فیلم و رمان Fifty Shades of Gray، که سالها از انتشار آن میگذرد و کاملا نیز مربوط به مسائل جنسی است. میخواهم از قضاوت مردهای سابمیسیو صحبت کنم. مردهایی که از ترس جامعه، سکوت میکنند!
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط نویسنده داستانهای اروتیک و مشاور شریل میر، در آگوست ۲۰۱۶ در هافینگتون پست، نوشته شده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
در طول نوشتن داستان جنایتی اروتیک خود، تعداد زیادی از مخاطبینم نظرم را درباره این رمان ارباب و بردهای معروف پرسیدند. یکبار برای همیشه دیدگاه خود را بیان می کنم.
من نه کتابها را خوانده و نه فیلمها را دیدهام.
من به نویسنده احترام گذاشته و او را به عنوان پیشگام در نوشتن این سبک داستانهای اروتیک میستایم.
این کتاب کینک را رواج داد و باعث افزایش علاقه به BDSM شد که در واقع این تحول مثبتی است.
مشکل هنگامی شروع میشود که خوانندگان از یک کتاب داستانی که پر از ماجراهای عجیب و پیچیده است به عنوان کتاب راهنما برای روابط خود استفاده میکنند.
من مطمئنم که ای.ال. جیمز قصد نداشت رمان پنجاه سایه خاکستری را به عنوان یک کتابچه راهنما برای مبتدیان BDSM ارائه کند. من همان قصد را برای کار خود تکرار میکنم. اجازه دهید به روش «این کار را در خانه انجام ندهید» اشاره کنم و به این نکته تاکید: اگر یک رمان اروتیک احساسات شما را در زمینه سبک زندگی ارباب و بردهتحریک کرده، ابتدا تحقیق کنید و یاد بگیرید.
اطمینان حاصل کنید که پروتکل و آداب را به خوبی فهمیدهاید و مطمئن شوید که تمام فعالیتها امن، متعادل و بر مبنای رضایت طرفین است. این موضوع درباره محیط نیز صدق میکند، خودتان و یا پارتنرتان را در فضایی که نا امن است قرار ندهید. و در آخر، با پارتنرتان قبل و بعد از رویداد صحبت کنید. از چه چیزی لذت برده است؟ چه چیزی را بیشتر یا کمتر می خواهد؟ آیا از نظر جسمی حالش خوب است؟ به آب، غذا، یا نوشیدنی ای شیرین نیاز دارد؟ نیاز به لطافت و اطمینان خاطر دارد؟ یا مدتی تنهایی برای پروسه ی پایین آمدن؟
از موضوع اصلی منحرف شدیم، فیلم Fifty Shades of Gray باعث تمایل تعداد زیادی از زنان به سابمیسیو بودن در تخت خواب شد، که هیچ ایرادی هم ندارد.
گذشته از کسانی که به صورت درست، سبک زندگی BDSM را درک میکنند، من به طور مستقیم به میزان زیادی، احساس ننگ و سختی نسبت به نقطه مقابل طیف، یعنی مردان سابمیسیو ،را حس میکنم. مردانی که آرزوی داشتن نقش سابمیسیو را پشت درهای بسته دارند و این درست نیست و نباید بدین شکل باشد.
پیش از آن که بیشتر به این موضوع بپردازیم، جالب است اشاره داشته باشیم که یک بررسی کوچک تنها در اینستاگرام (سال ۲۰۱۶) نتایج زیر را نشان میدهد:
تعداد ۱۹۷۰۰۰ پست با هشتگ خانم سابمیسیو – submissivewoman
تعداد ۱۱۰۰ پست با هشتگ آقای سابمیسیو – submissiveman
آیا این مرا در یک سطح عمیق شخصی ناراضی می کند؟ بدون شک بله. من دوست دارم که عکسهای بیشتری از سابمیسیوهای مرد ببینم اما این نکته اصلی نیست.
این تنها یک سرچ و تنها در اینستاگرام است، اما این قسمتی از مشکلی به مراتب بزرگتر است و این نتایج آماری سطوح ابتدایی شبکههای اجتماعی، تنها ردی هستند بر عینکی پر از قضاوت و ننگ نسبت به تمایلات جنسی مردان. باید اشاره کنم که من فمنیست هستم. هرچند ممکن است تعجب کرده باشید، اما فمنیسم به دنبال برابری است و اینجا هم به دنبال همین هستیم.
در این مرحله از حرفه نویسندگیم، درباره «آمار مردان زن ذلیل و سابمیسیو» جستجو کردم و در نهایت یک مطالعه ثبت شده در سال ۲۰۱۳ درباره افراد شرکت کننده در BDSM پیدا کردم. طبق این مطالعه، ۶۱٪ مردان منحصرا یا بیشتر دامیننت بوده و ۲۶٪ آنها منحصرا یا بیشتر سابمیسیو بودهاند. ۱۳٪ باقیمانده را نیز سویچ در نظر میگیریم.
آیا این نتایج برای برتری یا قضاوت خالص و کافی هستند؟ پس ننگ خارج از سبک زندگی چی؟
در طول سالهای اول زندگی در لندن، خبر«رسوایی» یک شخصیت عمومی که در زندان و قفس خصوصی یک میسترس در محلهای در لندن پیدا شده بود، پخش شد. کلمات «منحرف» و «چندشآور» تیترها خبری را به لرزه در میآورد. نگاههای مخالفت کننده با او به عنوان یک شخص منتخب باعث شد که او مسیر خانه تا دفتر کارش را با سوییشرتی که بر روی سر خود انداخته بود طی کند تا از نگاه های تاسف بار مردم بر خود، پنهان گردد.
من نمیخواهم از زندگی جنسی سیاسیون دفاع کنم یا هر یک از انتخابات زندگی آنها را تایید کنم اما چرا مورد سلطه قرار گرفتن و با رضایت تحقیر شدن یک زن در رخت خواب پذیرفته شده است و یک مرد نه؟
آیا نمیتوان پذیرفت که یک مرد فوقالعاده قدرتمند در جامعه و با مسئولیتهای عظیم در زندگی روزمره واقعی خود، در واقع آرزو کند که وقتی درب اتاق خواب بسته میشود تمام این قدرت را تسلیم پارتنر خود کند؟ آیا نمیشود که یک مرد قدرمتند تمام قدرتش را به پارتنرش واگذار کند و همه چیز در اختیار شریک زندگیاش قرار گیرد؟ آیا نمیتوانید همدم طولانی مدت او، و یا فردی حرفهای باشید که او به صورت خصوصی طلب میکند تا فانتزیهایش را با وی زندگی کند؟ واقعا به من بگویید، مشکلش چیست؟
آنچه که میدانم این است که اگر میخواهیم کاملا برابر باشیم لازم است تا قلبها و ذهنهایمان را بر نیازهای مردانی که از ترس قضاوت شدن، از ابراز عمیقترین امیالشان به پارتنرشان خودداری میکنند، باز کنیم.
آقایون محترم: من شما را میبینم و قبولتان دارم. میتونید سابمیسیو هم باشید.
خانمهای محترم: این احتمال را بپذیرید که بازی کردن فانتزیهای کریستین گری تخیل شما ممکن است دورترین چیز از ذهن پارتنرتان باشد!
سال ۲۰۱۲ یک پارتنر داشتم که در اجتماع به شدت قدرتمند و دارای جایگاه بالایی بود. فقط در تخت میخواست مطیع و اسلیو باشه. این باعث شد در این زمینه تحقیق کنم و به این نتیجه رسیدم، BDSM میتونه حجم فشارهای بسیار زیاد افراد مسئولیتپذیر رو به شدت کاهش بده و خنثی کنه. به زبان سادهتر هرچقدر در اجتماع و محل کار استرس و فشار تحمل میکنند و دستور میدن، در تخت با هر اسپنک و ضربه و تحقیر، تخلیه میشن. این هم برای جنتلوومنها صادقه هم جنتلمنها!
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸ . آخرین یادداشت سال
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اگر برای تجربه و کاوش در BDSM با پارتنر خود مطمئن هستید، باید متوجه شده باشید که فهرستی پایان ناپذیر از ملاحظات و مراقبتهای لازم وجود دارد. رابطه ارباب و برده به سادگی لباس پوشیدن به شیوهای خاص یا باندیج پارتنرتان نیست. لازم است گه هر دوی شما درباره فانتزیهای مورد علاقه، هارد لیمیت و سافت لیمیت، کلمه ایمنی و دیگر موارد صحبت کنید، گام بعدی چیزی است که اغلب به آن توجه نمی کنند: مراقبت بعد از جلسه یا AfterCare
دستهبندی جدید مهارت به این وبلاگ اضافه شد. در موضوع مهارت شما هرآنچه که در طول جلسه ارباب و برده لازم دارید تا یاد بگیرید و ماهرتر شوید، آموزش داده میشود. برخی از مقالات این دسته به سبک ترجمه آزاد هستند که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید، کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط کتی ترون در وبلاگ LELO، تولید کننده انواع اسباببازیهای سکسی، منتشر شده و توسط سکس تراپ، دکتر لوری مینتز صحت آن تایید گردیده و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
مراقبت بعد از جلسه ارباب و برده یا AfterCare چیست؟
به بیان ساده، افترکر زمانیست که شما و پارتنرتان پس از یک تایم بازی به ریکاوری و همچنین بررسی نیازهای عاطفی و جسمی خود اختصاص میدهید. نقش اساسی و فعالیتهای کینکی از هر دو جهت جسمی و روانی میتوانند به افراد فشار بیاورند. بنابر این افترکر زمان خوبی برای ریلکس کردن است، به خوبی «بازگشت به واقعیت»
چرا افترکر ضروری است؟
فانتزیهای ما لزوما مرتبط با زندگی عادی و روزمره خود و شخصی که با او در این زندگی هستیم، نیستند. در حالی که ممکن است ما بخواهیم که پارتنرمان مانند شخص قدرت طلبی که طی بازی کینکی تحقیر و تنبیه را بر ما تحمیل میکند، نقش ایفا کند، نمیخواهیم که در طول رابطه عادی اینگونه با ما رفتار کند. افترکر مانند یک دکالیبریشن برای نرمال کردن رابطه عمل میکند.
علاوه بر آسیبهای روانی، ممکن است آسیبهای جسمی نیز داشته باشیم. بسیاری از افراد، احساس ناگهانی پس از یک رویداد را -که برای دامیننت هم ممکن است رخ دهد و به آن «Sub Drop» میگویند- با احساس پس از یک پرفورمنس قهرمانانه مقایسه کرده و مشابه میدانند. جهش اندورفین همراه با فشار جسمانی بالقوه میتواند باعث احساس ضعف، خستگی یا سرگیجه شود. همچنین بسته به آنچه رخ داده است، ممکن است کمی دچار کمبود آب شوید.
انواع مراقبت بعد از جلسه:
به طور کلی افترکر را به دو دسته فیزیکی و عاطفی تقسیم میکنیم:
افترکر فیزیکی شامل مواردی است نظیر: کمک به حذف کردن هرگونه ابزاری نظیر چشمبند و موانع (دستنبد، پابند، بانداژ و…)، فراهم کردن خوردنی یا نوشیدنی برای پارتنرتان (سطح قند خون خیلی اهمیت دارد.)، فراهم کردن پتو یا لباسی گرم، بوسیدن یا نوازش کردن هر قسمتی از بدن، خصوصا قسمتهایی که ممکن است طی بازی کبود شده باشند، یا تامین حس محبت و آسودگی در محیطی آرام و به دور از هر استرسی.
یک ماساژ صمیمانه می تواند راه خیلی خوبی برای برقراری یک ارتباط آرام با پارتنرتان باشد. و اگر طی جلسه BDSM بازیهایی شامل ضربه و اسپنک داشتهاید، یک ماساژ گرم روغن میتواند هم عضلات و هم پوستتان را نرم کند. یک حمام یا دوش کوتاه نیز به عنوان یک هدف تمیز و عملی نیز عالی است، همچنین به شما امکان داشتن لحظاتی عاشقانه و آرامش بخش را میدهد.
افترکر احساسی شامل گپ زدن درباره جلسه BDSM و احساستان نسبت به آن (خوب یا بد) میشود و امریست بسیار ضروری برای اطمینان یافتن از آنکه هر دو نیازها و انتظارات یکدیگر از بازی را فهمیدهاید. حتی ممکن است لازم باشد این اطمینان را درباره خشونت در رابطه به پارتنرتان بدهید که هرآنچه انجام داده یا از آن لذت برده است، او را عجیب یا گناهکار نمیکند و نباید عذاب وجدان داشته باشد.
تعیین یک زمان مشخص برای ادامه این مکالمات برای مثال پس از دو روز نیز میتواند این اطمیان خاطر را که هر دوی شما از احساسات منفی احتمالی دیر هنگام آگاهید، ایجاد کرده و همچنین شما را برای جلسه بعد هیجان زده کند.
ممکن است برخی افراد بدون افترکر کاملا رو به راه باشند یا برخی تنها ماندن را به بوسه و نوازش ترجیح دهند، به همین دلیل است که قبل از شروع هرکاری صحبت کردن بسیار اهمیت دارد. اگر شما به تازگی میخواهید BDSM را تجربه کنید و مطمئن نیستید که خودتان یا پارتنرتان به چه نوعی از افترکر نیاز دارید، صحبت کردن درباره احساسات و علایق پس از جلسه سادومازوخیسم می تواند جهشی باشد برای فهمیدن مراقبتی که شما یا پارتنرتان میخواهید در تجربیات بعدی دریافت کنید.
بعلاوه، برخی تصور میکنند که افترکر چیزی است که منحصرا دامیننت باید برای ساب فراهم کند، در حالی که صحیح نیست. شخصی که نقش دامیننت را دارد نیز ممکن است مشابه ساب یک «افت» ناشی از فعالیت فیزیکی شدید داشته باشد. همچنین ممکن است دام نیز همانگونه ارتباطات عاطفی و نقشهای عادی، عاشقانه و محبت آمیز رابطه را طلب کند.
هیچ راه به خصوصی برای فراهم کردن یا دریافت افترکر وجود ندارد، تنها باید پذیرا بوده و متوجه نیازهای عاطفی و جسمانی پارتنرتان باشید. در عین حال اطمینان حاصل کنید که نیازهای خودتان نیز برطرف شده است.
افترکر نه تنها در BDSM که در سکس هم خیلی مهم هست. حتی اگر برای یک شب با کسی سکس میکنید، باز هم aftercare رو رعایت کنید.
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
از زمانی که فیلم Fifty Shades of Gray روابط بیدیاسام را به صورت عمومی به جریان انداخته است، خیلی از زوجها این سبک زندگی را تمرین میکنند، تمرینهایی که شامل سلطهگری، بانداژ و سادومازوخیسم میشود. اما آیا وارد کردن مقداری اسپنک و سلطهگری به زندگی جنسی کار صحیح و سالمی است؟
ترجمه آزاد عنوان مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، ترجمه شدهاند. این مقاله در زمینه سبک زندگی رابطه ارباب و بردهای است. از دوست عزیزم ماتیلدا که ترجمه این مقاله را انجام داده است، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله در مجله معتبر تایم TIME در فوریه ۲۰۱۷ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
خانم دکتر استفانی هانتر جونز، یک سکس تراپیست معتبر در کانادا است و ایشان با زوجین کار میکند تا BDSM را به اتاق خوابهای خود ببرند. او میگوید: تمرین کردن BDSM میتواند کاملا رابطه را نجات دهد، چرا که این واقعا برای روابط آسیب دیده، تفاوت ایجاد میکند.
دکتر جونز حکیمانه درباره کار خود سخن گفته است، رابطه ارباب و برده چه تاثیری میتواند بر روابط داشته باشد؟ زوجهای وانیلا (علاقهمند به سکس نرمال و عادی) چگونه میتوانند مقداری کینکی شوند؟
ارباب و برده چه تاثیری میتواند بر رابطه داشته باشد؟
دکتر جونز میگوید «برای زوجهایی که از قبل درگیر رابطه و ازدواج بودهاند، هیچ تفاوتی با ازدواج دیگر ندارد، آنها نگرانیهای یکسانی دارند و BDSM جلوهای از یگانگی و منحصر به فرد بودن رابطه جنسی آنهاست و من همواره میبینم که زوجهای با رابطه BDSM بسیار خوشبخت هستند چرا که پارتنری یافتهاند که کاملا مناسب آنهاست.
اما من به زوجهای وانیلا نیز کمک می کنم تا گاهی برای حفظ پیوند خود بیدیاسام را به رابطه خود وارد کنند. اخیرا با زوجی ملاقات داشتم که خانم داشت گریه میکرد. او می گفت که دیگر جذب همسرش نمیشود و فکر میکند ازدواجشان به آخر خط رسیده است. آنها در حدود ده سال بود که ازدواج کرده بودند. من با هرکدام به تنهایی ملاقات کردم و متوجه شدم که رابطه آنها کاملا یک جنگ قدرت بود و شوهر کاملا در رابطه به همسرش سلطهگری میکرد، پس من به آنها گفتم که زن در تخت خواب به همسرش سلطهگری کند، و این کاملا زندگی آنها را حفظ کرد و این زوج نیز دارای این سبک زندگی شد.
من معمولا BDSM را برای جنگهای قدرت بین زوجها برای حل مشکلات، تجویز میکنم. یا اگر یک پارتنر تجربه جنسی بدی در گذشته داشته است، BDSM را برای بازگرداندن برخی از احساسات کنترلگری مناسب میدانم.
جالبه برام که من هم کمابیش چنین پیشنهاداتی به دوستام و زوجهایی که رابطهشون به مشکل رسیده، میدم. نمیدونستم تا این حد در میان سکس تراپیستها، معتبر و پذیرفته شده است!
اونتاشگال
چگونه زوجهایی که تا به حال BDSM نکردهاند، آن را وارد رابطه کنند؟
فیلم های آنلاین زیادی در دسترس است. من آن ها را بررسی کرده و مقداری تحقیق انجام می دهم. همچنین اغلب مراجعینم را به کارگرهای جنسی دامیننت، ارجاع می دهم و میگذارم که آن ها راه ایمن بازی کردن را به آنها آموزش دهند. شما میتوانید جلسهای با یک دامیننت داشته باشید و او طناببازی و انواع فعالیتهایی که میتوانید در تخت انجام دهید را نشانتان خواهد داد.
یک سناریو برای مثال: شخصی که دامیننت است و ارباب میتواند نقش مدیر عامل یک شرکت و شخص سابمیسیو و برده، نقش کارمند یا منشی جذاب را بازی کند.
هیچ چیزی برای ترسیدن از رابطه ارباب و برده وجود ندارد. مردم فکر میکنند که BDSM یعنی درد و خشم، اما در واقع BDSM هر چیزی را، از نقش بازی کردن گرفته تا اسپنک تا بانداژ و حتی توهین کلامی را شامل میشود. شما میتوانید تا هر میزان درد و سختی که مورد رضایت است، پیش بروید اما لازمه و ضرورت بیدیاسام نیست. میتوانید همیشه فقط پایتان را در دهان پارتنر وارد کنید و این به خودی خود میتواند سطحی از انرژی شهوانی و تحریک آمیز را به بازی جنسی شما اضافه کند.
زوجها چگونه بیدیاسام را امن و با رضایت انجام دهند؟
بازی BDSM همیشه بر مبنای رضایت طرفین است. من با زوجهای مراجع خود کار میکنم تا یک Safe word یا کلمه ایمنی درست کنند. کلمه ایمنی یعنی هرگاه اسلیو کلمه را به زبان آورد، هرآنچه در حال انجام است بدون هیچ سوالی باید متوقف شود.
آن ها همچنین باید از قبل با یکدیگر صحبت کنند و تا هنگامی که این اتفاق به اندازه کافی رخ نداده و محدودیتهای یکدیگر را نشناختهاند، نباید به بازی بپردازند. هنگامی که برای اولین بار به BDSM وارد میشوند، باید با جزییات درباره وقایع صحبت کنند و هرآنچه دارد رخ می دهد را بیان کنند.
چگونه یکی از زوجین باید طرف مقابلش را به BDSM وارد کند؟
من پیشنهاد میکنم به یک سکس تراپیست معتبر مراجعه و با ووی صحبت کنید. یک نفر سوم بهتر میتواند احساسات شما را به پارتنر منتقل کند. اما اگر به اندازه کافی احساس راحتی میکنید و میخواهید خودتان با پارتنرتان صحبت کنید، پیشنهاد میکنم از حرفهای کوچک شروع کنید. مثلا بگویید: «من دوست دارم یک مقدار بیشتر در تخت خواب مورد بازی قرار بگیرم، شاید با مقداری تحقیر شدن یا اسپنک یا اگر دامیننت هستید بگویید دوست دارم دستهای تو را ببندم و به من التماس کنی»
آیا تا بحال تاثیرات منفی از وارد کردن BDSM به رابطه خود دیدهاید؟
اگر یکی از زوجین از رابطه ارباب و برده برای آسیب زدن به خود یا شخص دیگری استفاده میکند، این رفتار BDSM واقعی نیست. اون بیشتر درگیر سادیسم است تا پیشبرد رابطه. در غیر این صورت فکر نمی کنم هیچ آسیبی به شخصی یا رابطه وارد شود.
هنگامی که تمرینات BDSM را به برخی از زوجهای بالغتر و میانسالتر میدهم، به وضوح به خود میلرزند، اما زمانی که از رابطه خود میگویند، آنها عاشق این تجربه شدهاند. می گویند که احساس میکنند دوباره به دبیرستان و هیجانها و شیطنتهای جوانی بازگشتهاند، حس میکنند این کاری جدید و منحصر به فرد برای تخت خواب بوده و بسیار سرگرم کننده و جالب است.
از اینکه از ناحیه و فضای امن خودتون خارج بشید، نترسید. شما و همسر یا شریک زندگیتون میتونید رابطهتون رو اونطوری که میخواهید، دگرگون کنید و ازش حسابی لذت ببرید. از ماتیلدا برای ترجمه این مطلب تشکر میکنم.
افرادی که هیچ شناختی از رابطه BDSM ندارند، به راحتی قضاوت میکنند و برچسب میزنند. در این مقاله حاصل یک تحقیق علمی است، به واقعیتهایی از زندگی افراد با گرایش ارباب و برده میپردازد.
ترجمه آزاد مجموعه مقالههایی در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی است که ترجمه و در وبلاگ منتشر میشود. این نوشتهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش سادومازوخیسم، از منابع معتبر ترجمه شدهاند. از دوست عزیزم ماتیلدا برای ترجمه، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید و یا پیشنهادی برای یادیگری دارید و حتی میتوانید در تصویرسازی به ما کمک کنید، کافیست در صفحه تماس و همکاری پیام بدهید.
این مقالهتوسط مایکل آرن در مجله معروف سایکولوژی در فوریه ۲۰۱۷ منتشر و در وبلاگ اونتاشگال به فارسی برگردانده شده است.
در ابتدا باید بگویم ما به دنبال تایید ایدهها و نظرات اشتباه زیگموند فروید یا ای.ال جیمز نویسنده کتابهای Fifty Shades of Gray در زمینه سکس نیستیم. هرچند نادیده گرفتن و انکار تاثیرات انها بر جامعه احمقانه خواهد بود. البته تئوریها و درمانهای فروید همگی ریشه در زن ستیزی و عقاید وی داشت، اما او دست به انجام کاری زد که هیچ یک از روانشناسان حرفهای غرب پیش از او انجام نداده بودند. او به وضوح درباره سکس و رشد هویت جنسی صحبت کرد که این امر زمینه را برای دنیا و حرفه سکس تراپی حال حاضر ما فراهم کرد. بر همین اساس اکنون ما میتوانیم راحتتر درباره سکس صحبت کنیم و فضایی داریم برای یاری رساندن به مراجعین و کار کردن بر روی نگرانیهای مربوط به سکس آنها.
خانم ای.ال جیمز نیز کاری مشابه برای دنیای BDSM، بانداژ، سلطهگری و سلطهپذیری، سادیسم و مازوخیسم انجام داده است. او فضای گفتگوی بزرگتری را پیرامون این طرز کار و تمایلات اروتیک گشوده است. این تقریبا همان نکته مثبت حاصل شده از کتاب های جیمز و سری فیلمهای مربوط به آن است. البته این بحثها و مکالمات پیرامون BDSM زمان بیشتری نیاز دارند.
این نکته را در نظر داشته باشید که فروید عقاید خود را بر مبنای نتایج تحقیقات در آن دوره قرار نداد و همین باعث درک اشتباه بسیاری از مخاطبین او از مسائل گشت، برای ای.ال جیمز نیز چنین است و بسیاری از مخاطبین در مورد اینکه BDSM چه چیزهایی است و چه چیزهایی نیست، دچار اشتباه شدهاند.
درک غلط
درک غلط درباره بی.دی.اس.ام چیز جدید نیست، از این رو برخی از سوالات پرتکرار را برای شما میآوریم:
چه تیپ شخصیتهایی در BDSM شرکت میکنند؟
آیا این افراد از خانوادههای سو استفادهگر و بد دهن بودهاند؟
چرا شخصی باید تمایل به شرکت در یک رابطه BDSM داشته باشد؟
آیا BDSM سو استفاده جنسی است؟
آیا روابط BDSM سرد، غیرصمیمی، کنترلکننده یا سو استفاده کننده هستند؟
افرادی که BDSM میکنند چه احساساتی را قبل از بازی، طی و پس از آن تجربه میکنند؟
برای کمک به افزایش فهم و فراهم کردن پاسخ این سوالات ما یک مطالعه و تحقیق با بیش از ۲۰۰ شرکت کننده با گرایش BDSM انجام دادیم. افراد از طریق شبکههای آنلاین و ناظران حرفهای بررسی میشدند.
تحقیقات
اطلاعات از طریق بررسی آنلاین ۱۲ سوال کیفی درباره انگیزشهای شخصی و تجربیات شرکت در BDSM، همچنین در قالب سه ابزار روانشناسی انجام شد:
پرسشنامه تجربیات رابطه صمیمی که حالت دلبستگی را می سنجد. دانلود ECR-S
پرسشنامه مقیاس تجربیات ناسازگار کودکی، که میزان آسیب در کودک را میسنجد. دانلود ACE
پنج پرسشنامه بزرگ که صفات شخصیتی را می سنجد. دانلود BFI
با استفاده از این معیارها ما توانستیم برای بسیاری از سوالهای بالا، پاسخی بیابیم. یافتههای ابتدایی ما در ادامه ذکر شدهاند و همچنان در حال نوشتنشان هستیم و قصد داریم آنها جهت چاپ به ژورنالهای علمی مناسب ارسال کنیم.
چرا به سادومازوخیسم علاقه دارم؟
چرا شخصی باید تمایل به شرکت در یک رابطه BDSM داشته باشد؟ افرادی که BDSM میکنند چه احساساتی را قبل از بازی، طی و پس از آن تجربه میکنند؟
سوال های کیفی درباره انگیزه افراد پرسیده شد. بسیاری از شرکت کنندگان بیان داشتند که قبل از جلسه بیدیاسام، هیجان و انتظار بسیار زیاد و قابل پیشبینی نبودن چند دقیقه بعد برایشان جذاب است. هیجان و لذت در طول انجام کارها در جلسه و موجی از وابستگی عمیق به پارتنر پس از پایان جلسه، در آنها به وجود میآید. پس از جلسه در خود احساس قدرت بیشتر، توانمندی خاص و هویت و شخصیت مستقل میکنند.
آیا این افراد از خانوادههای سو استفادهگر و بد دهن بودهاند؟
با توجه به سنجش ACE ، هیچ تفاوت معناداری میان افراد با گرایش BDSM و افراد عادی در زمینه تجربه آسیب کودکی نطیر احساس فراموش شدگی کردن، طلاق یا جدایی از والدین، سو استفاده توسط والدین یا زندگی با اعتیاد به مواد و الکل پیدا نکردیم.
چه تیپ شخصیتهایی در BDSM شرکت میکنند؟
با توجه به تست BFI متوجه شدیم که افراد با گرایش BDSM به طرز محسوسی نمره بالاتری در مقیاس «ریسکپذیری و کسب تجربههای جدید» نسبت به سایر افراد داشتند. به بیان دیگر این گروه در مقایسه با نمونههای افراد نرمال که در BFI مطرح شده، عادی شناخته شدهاند.
آیا روابط BDSM سرد، غیرصمیمی، کنترلکننده یا سو استفاده کننده هستند؟
در آخر با توجه به معیار ECR-S ما فهمیدیم که هیچ تفاوتی در میزان اضطراب و اجتناب در بین افراد حاضر در BDSM نیست. این بدان معناست که شرکتکنندگان در BDSM در زمینه ناراحتبودن در داشتن صمیمت رابطه بیش از دیگران مورد انتظار نیستند. بلکه آنها نیازمند انجام دادن تقلیدی از نوع فیلم جاذبه مهلک-Fatal Attraction نیستند.
به طور خلاصه افرادی که در BDSM شرکت میکنند بیش از دیگران ویژگیهای شخصیتی بیمارگونه یا سبک دلبستگی ناامن یا تجربههای منفی در کودکی ندارند، برخلاف تصورات که اغلب آنها احساسات منفی و خشونت را تجربه می کنند یا بوسیله انگیزههای آسیبزا به این گرایش میل میکنند، این افراد سالم هستند.
یافته های ما با بسیاری از آنچه که در سهگانه Fifty Shades of Gray ارائه شده مخالفت میکند. به علاوه نتیجههای ما مطابق بسیاری از تحقیقات پیشین و حال حاضر درباره فعالیتهای BDSM نشان میدهد هیچ ارتباطی میان BDSM و آسیبهای جسمی و روحی پیشین افراد وجود ندارد. این فیلم شاید برای برخی سرگرمی خوبی باشد اما نویسنده با به تصویر کشیدن کریستین گری به عنوان یک چهره معمایی، اجتناب ناپذیر و ناتوان در داشتن صمیمیت در خارج از سادومازوخیسم به دلیل تجربه آزار کودکی، صدمه بدی را با لکه دار کردن و بیمارگونه پنداشتن افراد دارای گرایش بیدیاسام، به این جامعه زده است.
تحقیقات ما نشان میدهد افرادی که با شوق و شدت بیشتری BDSM میکنند تنها به طور خاص به عنوان نمونهای از جامعه به یکدیگر پیوستهاند و اصلا به این معنا نیست که در کودکی از آزار رنج بردهاند. به علاوه تنها ویژگی شخصی معنا داری که آنها دارند، پذیرایی بیشتر برای تجربههای جدید است که آن ها را روشن فکر و ریسکپذیرتر میکند.
فیلم Fifty Shades of Darker عکس از DOANE GREGORY
شرکت کنندگان در BDSM به جای گزارش زجر و درد، از احساس لذت، هیجان، خودتوانمند سازی، اصالت و وابستگی شدید به پارتنرشان در طی این رابطه صحبت میکنند. در نتیجه ما باور داریم که Fifty Shades of Gray با آوردن آگاهی زیادی درباره BDSM منافعی را فراهم کرده است، اما تحقیقات ما نشان میدهد که زمان آن است که تمام افسانهها و تصورات غلط درباره رابطه ارباب و برده را کنار بگذاریم.
فکر میکنم تحقیقات علمی در زمینه BDSM به اندازه کافی منتشر شدن. امیدوارم به بهانه اینکه اینجا ایرانه و خارج فرق داره، به دنبال رد فکتهای علمی نباشید. از ماتیلدا بابت ترجمه مقاله تشکر میکنم.
عنوان این مقاله از سرچ بسیار زیاد مردان ایرانی به دست اومده. فقط میتونم بگم «درمان فتیش پا» مثل اینه که بگی عصبهای آلت منو از بین ببرید چون نمیخوام هیچی از سکس حس کنم! در این مقاله میخوام بگم که آیا واقعا فتیش پا بیماری هست؟ آیا درمان میشه و اصلا چرا انقدر پای خانمها برای مردان تحریک کننده و جذاب هست؟
آپدیت: در مقاله تحقیقاتی فتیش چیست؟ به صورت کامل به این مبحث پرداخته شده است.
I’m the feet master
چرا پای خانمها انقدر جذابیت سکسی داره؟
این ماجرا بر میگرده به فرایند تکامل انسانها. اصولا در غریزه مرد چیزهای برجسته، شفاف و کشیده، جذابیت سکسی بیشتری داره. برای همین باسن، سینه و پای خانمها میتونه تاثیر زیادی در تحریکشون داشته باشه. خیلی هم مشخص هست چرا که انسانها هم مانند همه حیوانات نیاز به بقا دارند و یکی از پایههای بقا، سکس و تولید بچه هست. فتیش پا هم مثل فتیش سینه هست. در وجود مردها قرار داره و اونها رو شدیدا تحریک میکنه.
جذابیت پا میتونه با نرمشها و ورزشهای خاص، مراقبت ویژه، لاک زدن و کفشهای خاص، به خصوص پاشنه بلند، بیشتر و بیشتر بشه. مهارت نمایش و جلوه دادن به زیبایی پا به صورت غریزی در خانمها نهفته هست! خانمی که به این بخش اهمیت نمیده، قسمتی از خودش رو فراموش کرده
چرا فتیش پا شرمآورتر از فتیش سینه هست؟
قبلا در مقاله فتیش چیست خیلی خلاصه در مورد علاقه به نقاط مختلف بدن گفتم. در جوامع بشری، فتیش سینه به خوبی پذیرفته شده. چرا که به علاقه کودک به سینه مادر و شیرخوردن ربط پیدا میکنه و یک منطق عینی پشتش هست. اما برای پا چنین منطقی نیست! برای همین بسیاری از مردم دنیا این کار رو انحراف میدونستند.
به همین دلیل بسیاری از مردان از بیان چنین علاقهای پرهیز میکردند. زمانی که کتاب اعترافات ژان ژاک روسو رو مطالعه میکردم، ایشون بدون سانسور به این فتیش خودشون اشاره میکنند. در دهه ۱۷۲۰ میلادی زمانی که ایشون کودک بودند، به دیدن یک خانم علاقه داشتند و اعتراف میکنند دلیل علاقه این دیدارها، پاهای جذاب و سکسی ایشون بود!
آیا فتیش پا بیماری هست؟
بر اساس DSM-5فتیشیک بیماری نیست. تنها زمانی باید وارد فاز درمان و تراپی شود که کلیه فعالیتهای فرد مختل شود! به تجربه متوجه شدم مردانی که چنین ادعایی میکنند، بیشتر درگیر شهوت و ناتوانی در ایجاد ارتباطات هستند تا صرفا فتیش. فقط فتیش بهانه خوبی برای ایجاد ارتباط است! بنابراین داشتن علاقه روی پا به همان اندازه منطقی و سالم هست که داشتن علاقه به خوردن سینه و نیپل! یادتون باشه فتیش پا در زنان بسیار کم است و به نوعی یک علاقه جنسی مردانه تلقی میشود.
تارانتینو کارگردان بزرگ سینما، در اکثر فیلمهایش به فیت فتیش اشاره میکند.
چطور به همسر یا دوست دختر خود در مورد فتیش پا بگوییم؟
یکی از بزرگترین مشکلات مردان به خصوص در ایران همین صحبت کردن در مورد فتیش پا هست. متاسفانه به دلیل ناآگاهی خیلی از خانمها تصور میکنند فتیش پا یعنی اسلیو و به بردگی گرفتن کسی! فتیش پا نه کاری به دامیننت و مستر بودن مرد دارد نه سابمیسیو بودن او. در نتایج جستجوی گوگل متوجه شدم بسیاری از مردان به دلیل اینکه به خوبی نمیتونن همسر خودشون رو برای این علاقه قانع کنند، به دنبال درمان میروند. فتیش پا یک رفتار جنسی نرمال هست که میتونه لذت سکس رو بیشتر کنه.
به نظرم از ویدئوهای آموزشی در سایتهای پورن استفاده کنید. این دسته از مخالفتها با علایق جنسی به نظرم بیشتر جنبه روانی و اضطرابی داره تا سلیقهای. عصبهای ناحیه پا در خانمها بسیار زیاد هست برای همین لمس و عشق بازی با اون ناحیه، لذت و شهوت بسیار زیادی به همراه داره. بهتره به جای تلاش برای تغییر ماهیت جنسی خودتون، پارتنرتون رو تغییر بدید یا با این وضعیت کنار بیایید. یک بار قراره زندگی کنید. این ظلم در حق خودتون پذیرفته نیست.
از ابراز علایق جنسی با پارتنرتون نترسید. از فیت فتیش لذت ببرید و اونطور که دلتون میخواد، عاشقانه پای معشوق خودتون رو بپرسید.
واقعا معنی اعتماد چیه؟ چطور میشه اعتماد رو جلب کرد؟ آیا گیر دادن و درخواست خصوصیترین چیزها، معنیش جلب اعتماد میشه؟ آیا برای اینکه نشون بدید به کسی اعتماد دارید، باید احمقانه به هیچی توجه نکنید؟ اصلا چه زمانی سو استفاده از اعتماد شکل میگیره؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی ارباب و بردهای به این موضوعات میپردازیم.
پایههای رابطه
یک خونه رو در نظر بگیرید. اگر پی و سنگ بنای اون درست ساخته نشه و معمار بخواد خودشو فریب بده و گول بزنه و از مواد درست و کافی استفاده نکنه، اون خونه ممکنه در یک طبقه دوام بیاره، اما به طبقه دوم نرسیده فرو میریزه! سنگ بنای رابطه و اعتماد هم یک چیز هست، صداقت. اول صداقت با خود دوم صداقت با شریک زندگی و پارتنر. در هر نوع رابطهای، تا زمانی که این صداقت بدون ترس از دست دادن وجود داره، رابطه به خوبی پیش میره. در رابطه BDSM هم همینطور هست. طرفین رابطه چون دنبال هیجانات بیشتر هستند و در مقاله افرادی که بیدیاسام میکنند سالمتر هستند بهش اشاره شد؛ بنابراین افراد ممکنه فانتزیهای جدید به ذهنشون برسه. باید این امنیت برای بیانش وجود داشته باشه و کسی از صحبت کردن در موردش نترسه و بعد میتونن بر روی انجام دادن یا ندادنش توافق کنند.
پایههای رابطه میتونه کیفیت و کمیت رابطه رو مشخص کنه. اگر صرفا در رابطه هستید که باشید، خب این میشه خانه بر روی آب ساختن. اما اگر هستید چون میخواهید باشید و بمونید، به دنبال بهترین سنگ بنا حتی برای حفظ خودتون میرید!
این مساله زیاد توی ایران جا نیفتاده. تصور عمومی بر این هست که وقتی کسی وارد رابطه میشه به خصوص وقتی ازدواج میکنه، باید شوهر تمام حریم خصوصی زن رو کنترل کنه. احمقانهتر از این ندیدم. حالا شما این رو وارد رابطه BDSM کنید. مثلا درخواست رمزهای عبور ایمیل و اینستاگرام و یا چک کردن پیامها! به نظرم اگر اربابتون چنین درخواستی کرد، سریع ازش فاصله بگیرید. این درخواست یعنی اصلا برای شخصیت تو احترامی قائل نیستم و تو به عنوان یک انسان هیچی نیستی و باید در اسارت من باشی.
یکی دیگه از جنبههای حریم خصوصی، تصمیمگیری برای دیگری هست. مدل موهاتو اینطور بزن یا اونطور. این رو بپوش یا اون رو. شما به عنوان پارتنر فقط حق دارید نظر بدید. اگر طرف جوری لباس پوشید که شما بدتون اومد باز هم حق دارید بگید احساس شرم بهم دست میده. ولی حق ندارید اون فرد رو مجبور کنید به انجام کاری. اگر پارتنری که لباس مورد نظر شما رو میپوشه، برای شما ارزش و اهمیت قائل باشه، حتما نظراتتون رو لحاظ میکنه. در هر صورت حتی در رابطه BDSM هم باید به حریم خصوصی احترام بگذارید. هرچقدر این موضوع رو بی اهمیتتر بدونید و بیشتر بهش تجاوز کنید، عمر و کیفیت رابطهتون کمتر میشه. بنابراین بهتره حد و حدود هر فرد در رابطه به خوبی و در کمال شفافیت، مشخص بشه.
تجاوز از لیمیت و محدودیت
هر نوع رابطهای چه کاری چه زناشویی و چه بیدیاسام، یک محدودیت عرفی و یک محدودیت شخصی داره. در رابطه کاری عرف مشخص میکنه وقتی شما با یک شرکت در حال همکاری هستید، اطلاعات اون شرکت رو به رقیب ندید. این یک نوع محدودیت هست که افراد قبولش کردن. در یک رابطه بین دو زوج به هر حالتی، یا میتونن محدودیتها و حریمها رو خودشون مشخص کنند یا از حریمهای جامعه پیروی کنند. برای من پیروی از حریمهای جامعه بسیار احمقانه هست برای همین حریمهای خودم رو میسازم. پارتنر هم حق داره محدودیتها و حریمها رو به خوبی مشخص کنه. به نظرم یکی از بهترین روشهای پایدار کردن رابطه همین تعریف حریمها و محدودیتهاست و گفتگو بر روی حریمها به معنی پذیرفتن بی چون و چرای دیگری نیست!
وقتی تجاوز از این حریمها شکل بگیره، اعتماد کم میشه. یا شما عذرخواهی میکنید و پذیرفته میشه یا خیر. در صورتی هم که پذیرفته نشه بهتره حق و فرصت جبران داده بشه. یکی از بدترین نوعهای تجاوز از حریم در رابطه بیدیاسام، اهمیت ندادن به لیمیت اسلیو و در عین حال، کم ارزش شمردن دستور ارباب هست. وقتی شما به جای درخواست برای تغییر دستور، به دروغ و بهانههای عجیب رو میارید، بدونید مستر و میسترس رو از خودتون دور میکنید.
تحمل نه شنیدن
برای اینکه کیفیت رابطه و اعتماد رو بالاتر ببرید، حتما تحمل نه شنیدن رو در خود تمرین کنید. نه تنها تحمل نه شنیدن بلکه فرصت نه گفتن رو هم به پارتنر بدید. ممکنه شما بخواهید با همسرتون برید خونه یکی از اقوام. همسرتون علاقهای نداره به اون مهمونی، باید فرصت و امنیت گفتن نه رو بهش بدید تا بدونه اگر نیاد، رابطه مختل نمیشه!
متاسفانه این تحمل نه شنیدن در بین مسترها و میسترسها بسیار پایین هست. کلمه احمقانه Full Slave هم برای پاسخ به این نوع رفتار مسترها و میسترسها شکل گرفته. یعنی یک نفر تمام و کمال بدون هیچ سوالی در اختیار شما باشه! کسی که از خودش استقلال و هویتی نداره، به نظر من خیلی پایینتر از اون هست که بخواد در زیر پای ارباب قرار بگیره. دو طرف رابطه باید اطمینان نه شنیدن و نه گفتن رو به وجود بیارن تا بتونن به بهترین شکل ممکن رابطه سادومازوخیسمی رو جلو ببرند.
گفتگو
گفتوگو پایه و اساس زندگی بشر متمدن هست. بشر متمدن یعنی کسی که برای اختلافها، صحبت میکنه و دنبال حل مساله میره نه با جنگ و دعوا و کتک، نظر خود رو بر مسائل، تحمیل کنه. قراردادها برای همین نوشته میشن. در قرارداد BDSM هم شما میتونید معیار حل اختلاف رو گفتگو قرار بدید. بدون تعریف هیچ جایگاهی، دو نفر از جایگاه برابر صحبت کنند. پیشنهاد میکنم این کار رو در یک کافه جدید انجام بدید و هر کسی پول خودشو پرداخت کنه تا حدی محیط هم بر وزنه یکی از طرفین نباشه!
فضای گفتگو وقتی پر تنش میشه که یکی از طرفین خودش رو برتر و مستحقتر میدونه. برای حفظ رابطه و رفع اشکالات، باید بدون ترس و قضاوت، صحبت کنید. سعی کنید تا حد امکان هم گفتگو رو احساساتی نکنید.
در رابطه بیدیاسام و کلا هر نوع رابطهای، صداقت و عزت نفس، عامل اصلی موفقیت و با دوامتر شدن اون رابطه هست.
در سری مقالات سبک زندگی ارباب و بردهای اینبار میخوام به موضوع تحقیر بپردازم. تحقیر کردن یا کوچک کردن جایگاه یک فرد به دو صورت خودخواسته و ناخواسته تبدیل میشه. تحقیر خودخواسته آغاز لذت و آرامش و تحقیر ناخواسته آغاز یک جنگ و مجادله جدی هست. واقعا بیدیاسام بازی روی لبه تیغ هست!
تحقیر ناخواسته در یک گفتگو
خیلی دوست ندارم این کار رو انجام بدید ولی باید در موردش صحبت کرد تا وقتی دچارش میشید بتونید به راحتی ازش بگذرید و حتی اگر لازم شد به بهترین شکل ممکن انجام بدید.
وقتی در یک مکالمه کسی شما رو تحقیر میکنه و جایگاهتون رو میاره پایین حالا چه به کلمات چه با فحش و هرچیزی بهترین کار گفتن «خب، بعدش» هست. انقدر این کار رو با خونسردی ادامه بدید که طرف تعجب کنه اصلا چرا براتون توهین به خانواده مهم نیست. اینطوری تحقیر رو خنثی میکنید. اصولاً فرد تحقیر کننده با دیدن بهم ریختگی شما دلش خنک میشه. وقتی این رخ نده، درمانده میشه.
در یک مطلب جداگانه به شرح کامل آزمایش زندان استنفورد میپردازم. جایی که یکی از زندانیان، تحقیرهای زندانبان براش مهم نبود و هرجور اون میخواست عمل میکرد و این زندانبانها رو عصبانی کرده بود چرا که فروریختن زندانی رو نمیدیدند!
اما اگر میخواهید تحقیر کنید، زیاد به دنبالش نرید چرا که جنگ به وجود میاره. تحقیر زمانی کاربرد داره که شما تن به یک چیزی میدید و نپذیرفتن اون براتون خیلی راحت نیست و با یک کلمه کل لذت پیروزی فرد رو به تلخی میکشونید.
یک نمونه خیلی ساده تحقیر کردن میتونه پرداخت کرایه تاکسی باشه. مثلاً هزینه کرایه ٣ تومان هست و طرف باقی مانده ۵ تومنی شما رو نمیده. اینجا حس میکنه اون ٢ هزار تومان براش پیروزی هست. کافیه موقع پیاده شدن بگید نگه دار بچههات گشنه نمونن. باز هم میگم انجام ندید.
تحقیر خودخواسته، نوعی ابراز علاقه
در رابطه بیدیاسام تحقیر کردن، در مالکیت درآوردن و یادآوری جایگاه فرد، نوعی ابراز علاقه هست. وقتی شما دارید تحقیر میکنید به نوعی حس و علاقه خودتون به فرد رو (حتی در حالت One Night Stand) نشون میدید. نوع بیان کلمات در رابطه BDSM خیلی متفاوت میشه. دقیقا مثل عرفان که شراب میشه مقدسترین نوشیدنی هستی و مذهبی میشه مخالف خدا و عشق! این رابطه دقیقا بازی با تناقضهای روزمره هست برای همین کسانی که درک درستی ازش ندارن، افراد سادومازوخیسمرو غیرعادی میدونن! همونطور که مولانا رو غیرعادی میدونستند.
بیخود شدهام لیکن، بیخودتر از این خواهم با چشم تو می گویم، من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم، من تخت نمیخواهم در خدمتت افتاده، بر روی زمین خواهم
آن یار نکوی من، بگرفت گلوی من گفتا که چه میخواهی، گفتم که همین خواهم
غزلیات شمس، مولانا
تحقیر خودخواسته، لذت و شهوت
در قسمت پشتی مغز، یا مغز حیوانی، غرایضی مثل خشم، شهوت، لذت، اضطراب، ترس، حقارت، میل به آب و غذا قرار دارد. نزدیکی این بخشها باعث شده که در طول زمان و در فرایند تکامل، هر بخش روی دیگری تاثیر بگذاره. مثلا زمانی که ترس دارید میل به غذا رو از دست بدید یا وقتی استرس دارید دلتون بخواد بیشتر غذا بخورید! (ویدئو مربوط به این تحقیق در یوتیوب منتشر میشود)
تحقیر کردن در این قسمت قرار دارد. در یک رابطه جنسی یک خانم شاید دلش بخواد با واژههایی مثل فاحشه یا شبیه به اون خطاب بشه. این تحقیر شدن چون خودخواسته و با آگاهی هست، از بروز خشم جلوگیری میکنه و مستقیم بر روی قسمتهای جنسی و شهوتی تاثیر میگذاره.
در یک جلسه بیدیاسام دقیقا تحقیر چنین کاربردی داره. اگر شما میخواهید اسلیو یک مستر یا میسترس بشید، باید از این آگاه باشید و خودتون رو به صاحب اختیارتون بسپارید. سعی نکنید برت بازی در بیارید چرا که خیلی لذتها رو از دست میدید. هرچند ارباب شما باید انقدر قدرتمند باشه که شما جرات فکر کردن به برتبازی نداشته باشید. ارباب شما اگر بخواد توی جمع تحقیرتون کنه باید ببینه آیا جز لیمیتهای شما هست یا نه ولی توی یک رابطه خصوصی قرار دادن چنین چیزی به عنوان لیمیت تقریبا برابر میشه با عدم شروع هر کاری!
همونقدر که مهمه ارباب چطور با خلاقیت شما رو تحقیر کنه، خلاقیت برده هم اهمیت داره. بازی با کلمات، کارهای بی اختیار مثل ناخودآگاه زانو زدن و حتی گریه کردن، لذت خاصی رو به اربابتون میده. شما باید تلاش کنید برای هیجانزده کردن و لذت دادن بیشتر به اربابتون. در هر جلسه کارهای جدیدی انجام بدید. داستن یک اسم برای پت گیرلها خیلی جذاب هست. عکاسی از میسترس و مستر در حالتی که دارید تحقیر میشید میتونه ایده جذابی باشه.
سعی کنید خودتون رو آزاد کنید و هیچ فکری برای بعد از جلسه بیدیاسام و قضاوت شدنتون نکنید. اون لحظهها باید در ذهن وجود مستر/میسترس و اسلیو، جاودانه بشه.
اونتاشگال . اسفند ۱۳۹۸ – روز جهانی زن را با هدف دنیایی برابرتر، گرامی میداریم.
نوشتههای روزمره، خاطرات و مطالب بیشتر از اونتاشگال را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
یکی از دوستان میسترس پیشنهاد خیلی جالبی داد. اینکه کسانی که این گرایش رو دارند چطور میتونن زندگی کنن و رابطهشون رو پیش ببرند؟ در مجموعه مقالات سبک زندگی میخواهیم به این موضوع بپردازیم. برای همین این دسته و موضوع رو با این پست شروع میکنیم. اگر شما هم مایل هستید میتونید در صفحه تماس تجربه و سبک زندگی خودتون رو بگید تا استفاده کنیم.
تعریف رابطه و رلیشن شیپ
بهتره از اینجا شروع کنیم. رابطه بین دو نفر زمانی شکل میگیره که یک نقاط مشترک فکری، اخلاقی و رفتاری داشته باشند. زمانی رابطه پایدار میشه که افراد بدونن دنبال چه هدفی هستند و انگیزه بودنشون در رابطه چیه. سادهتر بخوام بگم اگر شما صرفا با یک نفر باشید چون اگر نباشید احساس تنهایی میکنید، این رابطه به ناکجا آباد میرسه! در یک رابطه طرفین باید اول با خودشون رو راست باشن و بدونن دقیقا دنبال چه هدفی هستند. رشد، گردش، موفقیت، شادی، درد دل و هرچیزی که بشه تعریف کرد.
اصولا رابطهها بدون سکس و علاقهجنسی به جای خوبی نمیرسه. چرا که در طول سالیان سال مردها و زنها فقط زمانی به هم نزدیک میشدند که تحت عنوان نام خانواده قرار داشتند و از دهه ۱۹۵۰ میلادی سبک زندگی تغییر کرده و در دنیا دو نفر میتونن بدون تشکیل عنوان خانواده و ثبت سند رسمی ازدواج هم با همدیگه در ارتباط باشن و حتی با هم بخوان. با این حساب این بخش وجودی در انسانها هنوز وجود داره و یکی از پایههای اصلی رابطهها، سکس هست. کسی که بهتون میگه من سکس با تو میخوام محترمتر از کسی هست که میگه من تو رو برای سکس نمیخوام!
پس در این مقاله منظور از رابطه و رلیشنشیپ، زندگی دو نفر با همدیگه هست که این گرایش رو دارند. خواه مستر و اسلیو باشند خواه میسترس و اسلیو.
آیا BDSM به سکس محدود است یا شامل کل ابعاد رابطه میشود؟
اگر ما BDSM رو در محدوده رابطه جنسی تعریف کنیم، کنترل کردن و کنترل شدن رو باید دامیننت و سابمیسیو بنامیم. در مقاله مردان زن ذلیل و زنهای مطیع به خوبی این رو توضیح دادم و گفتم که سابمیسیو و دامیننت صرفا در بیدیاسام وجود ندارند و شامل کل ابعاد زندگی و یکی از صفتهای شخصیتی انسانها میشود.
در یک رابطه طرفین باید حد و حدود BDSM رو مشخص کنند. گاهی اوقات یکی از طرفین هیچ حس و تمایلی به انجام رول ندارد، به نظرم پارتنر باید به خوبی اون رو درک کنه. تجاوز جنسی میتونه حتی در طول سکس با دوست دختر یا دوست پسر رخ بده! به این معنی که شما نمیخواهید ادامه بدید ولی اون به زور ادامه بده. در BDSM هم همینطور هست. اگر مجبور به کاری بشید که هیچ تمایلی بهش ندارید، در واقع تجاوز رخ داده. شاید پارتنر ارباب فکر کنه کار درستی میکنه، شما به عنوان اسلیو وظیفه دارید به شکل گفتوگوی مستقیم یا حتی پیام بهش این رو برسونید. آدمها از افکار شما خبر ندارند!
بسته به نوع رابطه و تعاریف، کنترل کردن و کنترل شدن میتونه محدود به سکس یا در ابعاد کل زندگی باشه. شخصا با تحقیقاتی که در زوجهای BDSM کردم، یکی از دلایل پایداری رابطه رو بزرگ نکردن بیدیاسام و در همه ابعاد کل زندگی قرار ندادن، دونستم. اگر فیلم Fifty Shades of Gray به یادتون بیاد، زمانی که دختر رفت به خونه مادرش، اون پسر به دنبالش اومد. در یک رابطه پایدار و سالم این بدترین کار ممکن هست. در فیلمها زیبا نشون داده میشه اونم به شرطی که به سوار گلایدر شدن ختم بشه!
صداقت در رابطه
صداقت معنیش این نیست که بگید با فلانی رفتم بیرون یا با فلانی نرفتم یا چیزی نگید. صداقت یعنی ترسی از بیان وضعیت نداشته باشید. یعنی یک حریم امن ساخته بشه و دو طرف بدون هیچ ترسی بتونن خواسته و حرف خودشون رو بزنن. اصلا شما یک رابطه مدیر و کارمندی رو در نظر بگیرید. مدیر از کارمندی که صادقانه بگه گند زدم و اشتباه کردم خیلی بیشتر خوشش میاد تا کارمندی که هزار بهونه و دروغ برای توجیه گندکاریش بیاره.
برای مثال، ممکنه در طول رابطه خیلی یهویی روی کسی کراش بزنید. گفتن صادقانه و در موردش صحبت کردن خیلی رابطه رو پایدارتر میکنه تا به بهانههای مختلف مخفی کنید. زمانی رابطه به خصوص از نوع BDSM میتونه خوب جلو بره که طرفین ترسی برای از دست دادن نداشته باشن!
نکته بعدی صداقت در رابطه اینه که با خودتون رو راست باشید. آیا وارد این رابطه میشید که بمونید یا فردی بهتر پیدا کنید؟ اگر حس میکنید پارترتون براتون کافی نیست سعی کنید این رو بهش بفهمونید. پیشنهاد میکنم هیچوقت از ترس تنهایی و در حالت ضعف، وارد رابطه نشید. به خصوص رابطه BDSM
در یادداشتهای بعدی سبک زندگی در مورد ارتباطات و برخوردها درون رابطه BDSM بین یک زوج صحبت میکنم.
وقتی برای اولین بار با کسی که نمیشناسین بیرون میرین و اصطلاحا قرار یا Date میگذارید، آیا در مورد BDSM صحبت میکنین و خودتونو به عنوان دامیننت، سابمیسیو یا سوییچ معرفی میکنین؟
سال ۲۰۱۹ در سایت Reddit سوال بالا رو از کاربران جامعه BDSM پرسیدم و همونطور که میشد حدس زد، پاسخها متنوع بود و با توجه به نوع فعالیت کاربران، فعالیت خوبی داشت. نگاهی به برخی جوابها میندازیم. توضیحات خودم رو هم زیر هر نظر میدم.
خانمی با گرایش سوییچ اینطور میگه:
من حتما صبر میکنم تا طرفو مقابل رو یکم بیشتر بشناسم. نباید کسی که آشنایی نداره با BDSM رو همون اول این شکلی ترسوند. سینما و رسانه میتونه تاثیر زیادی روی درکش از BDSM واقعی بذاره. به نظرم بهتره چند بار با هم بیرون بریم، کمی بیشتر همدیگه رو بشناسیم بعد کم کم راجع به BDSM و اهمیتی که برامون داره صحبت کنیم
فکر میکنم الان یک کلمه بگی رابطه ارباب و برده طرف تا حدودی آشنایی داره!
آقایی هم معتقده:
اگه یه جزو لاینفک و ضروری زندگی جنسیتون هست احتمالا باید راجع بهش صحبت کنید. صبر کنید اول ببینید با هم مچ هستین یا نه. و اگه قسمت زیادی از شخصیت و زندگیتونو BDSM شکل میده، اصلا نیازی به صبر کردن نیست
دقیقا اگر براتون خیلی مهمه باید خودسانسوری نکنید.
کاربر دیگهای که جالبترین نظر رو داد معتقده:
اگه ازقبل راجع به BDSM صحبت نکرده باشیم اصلا قراری در کار نخواهد بود.
واقعا، چرا وقتمون رو تلف کنیم؟
خانم دیگهای با گرایش اسلیو:
Dan Savage مقاله نویس جنسی و پادکستر معتقده بعد چند تا قرار بحث BDSM رو بیارید وسط. البته برا اینکه سریع بتونین وانیلاها رو از کینکیها تشخیص بدین میتونین تو همون قرار اول راجع بهش حرف بزنین.
برای کسانی که نمیخوان کراششون زود بترسه بهترین راه حل هست.
کاربری با گرایش سابمیسیو:
هر وقت کارتون به سکس کشید، احتمالا همون موقع بهترین زمانه. بعضی وقتا سکس توی همون قرار اول هم شکل میگیره.
شخصا خیلی موافقش نیستم!
آقایی با گرایش دامیننت:
من یکی که به اندازه کافی تو پروفایلم سرنخ دادم تا طرف بفهمه چی به چیه و فقط کسی میاد که علاقه مند باشه به BDSM.
ایده ساده و هوشمندانهای هست!
کاربری هم که اکانتشو بعدتر پاک کرد نوشت:
قرار اول؟ نه اصلا اصلا. رفیق، باید در مورد چیزهای ساده صحبت کنی. مثل هدف زندگی و دلیل رابطه و این چیزا، اگر خوش شانس باشید میتونید در مورد رفیقا و دوستان هم صحبت کنید. اما خب مهمه تو قرار اول کور نباشیم. کجا با هم آشنا شدید؟ توی چت یا توی تیندر یا محل کار. چند وقته با هم صحبت میکنید. اینا مهمه
نظر جالبی بود که میدونیم برای خوانندگان وبلاگ حل شده است این مساله.
خانمی با گرایش سابمیسیو بیان میکن:
فقط اگه بحثش پیش بیاد شروع میکنم. به نظرم نیازی نیست حتما طرف بدونه من به BDSM علاقه دارم. در واقع میتونم وانیلا هم باشم!
در این مورد باید یک مقاله جداگانه بنویسم. شخصیتهای دامیننت و سابمیسیوی که نمیخوان BDSM فراتر از تختشون باشه.
و یک خانم ایرانی میگن:
من ۳۳ سالمه، سویچم و بیشتر از ۱۵ ساله با این تمایلات زندگی میکنم. تجربهم از صحبت در موردش خیلی متفاوت بوده. اول، بستگی به مخاطب داره و حتی سن و سالش و اینکه چقدر این ترمها براش آشنا باشن دوم، وقتی گفتم سابم خیلی نترسیدن و شوک نشدن و خوششون هم اومده. برخورد پسر وانیلا با دام ولی یه جور دیگهست. اونجا قشنگ میترسن میکشن کنار
این هم جز همون موارد قضاوت عجولانه هست. بعضی افراد بدون اینکه به دنبال کسب تجربه برن، سریع قضاوت میکنند، برچسب میزنن و عقب میرن.
و این کاربرالبته نظر دیگه ای داره:
فقط اگه توی FetLife باهاش آشنا شده باشم.
سایت FetLife شبکه اجتماعی علاقهمندان به BDSM هست.
نظر شما چیه؟ آیا میشه در قرار اول در موردش صحبت کرد؟ خواهش میکنم نگید در ایران امکانپذیر نیست. به لطف اینترنت خیلی چیزها تغییر کرده.
هر بار که در گوگل واژه میسترس یا ارباب زن (Mistress) را جستجو میکنم، با تصاویر به شدت سادیسمی مواجه میشوم. در مقابل زمانی که به جستجوی واژه مستر یا ارباب مرد (Master) میپردازم، بیشتر تصاویر مردهای محکم و با محبتی را نشان میدهد. آیا واقعا میسترسها خشن و ترسناک هستند یا سادیسم آنها بسیار زیاد است؟ اینطور بگویم که آیا میسترسها دنبال شکنجه کردن و عذاب دادن اسلیو هستند و مسترها اینگونه نیستند؟
متاسفانه فیلمهایی هم که در فضای پورن ایران منتشر شده است، بیشتر نمایش دهنده چنین چیزیست اما این واقعیت ندارد. در این نوشته به بررسی تجربههای شخصی در ارتباط با دوستان میسترس میپردازم.
برای درک بهتر شخصیت میسترس و دامیننت، فیلم آقا و خانم اسمیت را تماشا کنید.
تقسیم قدرت در جوامع بشری
باید بپذیریم که در تعریف جوامع بشری، مردها نماد قدرت، سلطه و زور هستند و خانمها نماد ضعف، تسلط و ظلم! هرچند به شدت تلاش میکنم تا این تعریف را تغییر دهیم و امیدوارم تا ۱۰۰ سال آینده واقعا به برابری بین زن و مرد در همه ابعاد برسیم، اما باید قبول کنیم در حال حاضر دنیا بر این پاشنه میچرخد.
بر مبنای همین دیدگاه، قانع کردن یک خانم به عنوان مرکز قدرت و تسلط، آسان نیست. قبلا در مقاله مردهای زن ذلیل اشاره کردم که جوامع بشری به راحتی چنین فردی را قبول نمیکنند. در یک رابطه مرد باید مرد باشد و پر قدرت! حتی اگر آن خانم دامیننت و کنترل کننده در خانواده و رابطه، از این وضعیت و سابمیسیو بودن همسرش راضی باشد، باز دیگران نمیتوانند چنین چیزی را قبول کنند.
به همان میزان که مردان حق دارند در یک رابطه دامیننت باشند و اعمال قدرت کنند، چنین حقی برای خانمهای دامیننت و میسترس محفوظ است و از بیان چنین گرایشی در رابطه نباید بترسند.
در این ده سال دوستان میسترس و دامیننت خانم زیادی داشتم. با اطمینان میگویم که ۸۰ درصد دوستان میسترس من بیشتر شخصیتی دامیننت داشتند تا سادیست. بررسیهای زیادی بر روی افراد سادیسمی انجام دادم و در دو مقاله به صورت کامل تفاوت بین سادیست و دامیننت را شرح دادم. چه مرد چه زن سادیسمی دچار مشکلات روحی است. دقت کنید هر کسی میتواند درصدی از سادیسم در وجود خود داشته باشد، در اینجا منظور کسانی است که بی دلیل هر کسی را اذیت میکنند و از این آزار دادن به خصوص در میان جمع، لذت میبرند. این افراد در اولین مکالمه بدون اینکه شما را بشناسند، صرفا به خاطر گرایشی که دارد به شما توهین میکنند. حتما چنین مسترها و میسترسهایی را دیدهاید که به خاطر برچسبی که بر روی خود میزنند، حق هر نوع توهین و بی احترامی به افراد دیگر را محفوظ میدانند!
نکته جالب در مورد خانمهای دامیننت این است که ترسی از برخورد و مواجهه با چیزهای جدید ندارند. به راحتی ارتباط برقرار میکنند و به خوبی حریم طرف مقابل را حفظ و نشان میدهند. چنین میسترسهایی در BDSM خشونت کافی را به خرج میدهند و لذتی که اسلیو به دنبال آن است را برآورده میکنند.
میسترسها هم به خاطر قضاوتی که جامعه در مورد آنها میکند، به راحتی در مورد گرایش و علایق خود صحبت نمیکنند. این وضعیت برای مردهای مستر کمتر است. به میسترسها و خانمهای دامیننت توصیه میکنم اگر رابطهای که دارید جدی شد، بهتر است بدون قضاوت و ترس گرایش خود را به پارتنر بگویید.
آیا به عنوان یک میسترس باید پول دریافت کنید؟
از این جهت که چنین موضوعی در جامعه بیدیاسام ایران بسیار شایع شده است این موضوع را مطرح کردم. اصولا به کسی که در ازای اعطای لذت جنسی به شما، پول یا چیزی دریافت میکند، کارگر جنسی (Sex Worker) نامیده میشود. این کارگر جنسی یا به تعریف عام فاحشه (مرد یا زن) وظیفه دارد شما را آنگونه که دوست دارید به ارگاسم جنسی برساند. هم مستر مرد میتواند برای لذت دادن از شما پول دریافت کند هم میسترس. این موضوع کاملا بستگی به تعریف رابطه شما دارد.
مساله این نیست که در یک رابطه و رلیشن شما میسترس باشید و یا صرفا برای دریافت پول چنین رول و نقشی را بازی کنید، در هر حال موفقیت شما بستگی به میزان مهارت، هنر و علاقه به گرایش میسترس و دامیننت دارد. بدون شک مردهای سابمیسیو زیادی هستند که برای فرار از تنهایی به شما پناه میبرند و درخواست رابطه دارند، پس بهتر است با آزمونهای سخت و عجیب (نه کشنده یا کثیف کاری مثل مدفوع و این موارد) وفاداری آنها را بیازمایید.
در صورتی که شما گرایشی ندارید و جز افرادی هستید که میخواهید نقش میسترس را بازی کنید، بهتر است سریعتر به این وضعیت پایان دهید. در رابطه اگر با التماس پارتنر برای میسترس شدن مواجه هستید، سعی کنید با او صادق باشید. اگر کسی از شما در درخواست سکس برای پول کرد و چنین گرایشی از شما خواست، توانایی خود را در انجام آن، بررسی کنید.
افرادی هستند که برای رسیدن به خواستههای مالی خود را میسترس معرفی میکنند. اعتماد کردن یا نکردن مخاطب و اسلیو به این افراد میتواند مهارت وی را نشان دهد. در BDSM هم مثل هر جامعه و گرایشی، افرادی به دنبال کلاهبرداری و سواستفاده هستند. به خاطر چنین افرادی نباید به کل جامعه میسترسها توهین کرد.
تبدیل شدن به یک میسترس ماهر و حرفهای نیازمند عزت نفس، اعتماد به نفس، استقلال شخصیتی و مالی است. اول از همه باید به خوبی خود را بشناسید و گرایش دامیننت را درک کنید سپس یک اسلیو را به سلطه خود در بیارید.
تلاش کنید تا پورن را ملاک و منبع اصلی آموزش خود قرار ندهید. همچنین شکنجه بی دلیل و سادیسمی اسلیو و برده هیچ فایدهای ندارد. سعی کنید تا حد امکان به بیضهها ضربه وارد نشود چرا که میتواند عواقب غیرقابل بازگشتی برای وی به وجود بیاورد. مردها نیز از ناحیه سینه حساس هستند و میتوانید از این نقطه دردآور برای لذت بردن استفاده کنید.
بسته به علاقه شما، بیشتر مطالعه کنید. اگر تحقیر کردن برای شما لذت بخش است، در زمینه یادگیری روشهای تحقیر بیشتر کار کنید. هرچند میدانم که بیشتر مقالات و نوشتهها برای مسترها هست تا میسترسها و این کار را سختتر میکند! برای تنبیه و درد سعی کنید معیارهای بهداشتی و پزشکی، ملاک شما باشد. کارهایی مثل مدفوع و ادرار و مجبور کردن اسلیو به خوردن آن ضرر زیادی به بدن وارد میکند. اگر اسلیو چنین چیزی را لیمیت می داند، به آن احترام بگذارید.
در پایان خطاب به سابمیسیوها و اسلیوها اینکه میسترسها از نمایش قدرت و شکوه و جلوه ملکه بودن، لذت میبرند. شما زمانی برای یک میسترس جذابترین فرد میشوید که به خوبی بندگی و عبادت را نشان دهید. بندگی که متعلق بودن شما به صاحب خود را ثابت میکند. از میسترسها نترسید چرا که یک میسترس واقعی و کامل به راحتی و آسانی با شما خلوت نمیکند، اما بدانید اگر این کار را انجام دهند، بهترین لذت در انتظار شماست.
با بررسی که بین دوستان و نزدیکان انجام دادم به این نتیجه رسیدم که مردانی هستند که تحمل این استقلال و رفتار قدرت طلبانه و شخصیت بالای شمای میسترس و دامیننت را ندارند برای همین با واژههایی مثل «وحشی و پاچه گیر» به دنبال تحقیر و خطاب کردن شما هستند. به آنها اهمیت ندهید چرا که در تخیلات خود هر شب به چشیدن طعم چرم پاشنه بلند پاهای زیبای شما، فکر میکنند!
یک مجموعه مقاله در زمینه آموزش رابطه، شخصیت شناسی BDSM و سبک زندگی در این زمینه در وبلاگ ترجمه میشود. این مقالهها با هدف بیان واقعیتها، دسترسی به منابع معتبر و درک بهتر گرایش، در موضوع ترجمه آزاد منتشر میشوند. از دوستانی که در امر ترجمه به من کمک میکنند، سپاسگزارم. اگر شما هم میخواهید در ترجمههای بعدی همراه باشید کافیست در صفحه تماس به من پیام بدهید.
این مقاله توسط آقای دکتر مت هاستن، در شماره مارس ۲۰۱۶ مجله روانشناسی – سایکولوژی، نوشته شده است و به صورت ترجمه آزاد، به فارسی برگردانده شده است.
محققان در زمینه شهوت و میل جنسی توضیح میدهند که تحقیقات در این زمینه چگونه میتواند ما را با واقعیتهای سکسی زندگی آشنا کند.
تخیل رایج: مردها همیشه بیشتر میخواهند!
تصور رایج میگوید مردان همیشه سکس را بیشتر میخواهند و در واقع زن و شوهر هر دو تصمیم میگیرند که با شور و شوق فراوان زندگی خود را در کنار یکدیگر ادامه دهند. چند سال بعد به صورت ناگهان اختلافی بین آنها ایجاد میشود و در نتیجه یکی از دو شریک میلی بیشتری نسبت به مسائل جنسی دارد و آن فرد باید حتما مرد باشد، درست است؟
خیر اینطور نیست. به گفته کریستین مارک مدیر آزمایشگاه ارتقا سلامت جنسی در دانشگاه کنتاکی، در یک رابطه طولانی مدت زن و مرد به یک اندازه ممکن است شریک با تمایل کمتر جنسی در زندگی باشند. او ادامه میدهد که چنین شکافی در تمایل و میل جنسی بین زوجها، یک مشکل معمولی و نرمال در روابط است، هرچند ممکن است در فراز و نشیبهایی قرار بگیرد اما گذشت زمان میتواند شهوت بین زوجین را دوباره افزایش دهد و آگاهی به اینکه اینگونه نوسانات کاملا طبیعی است ممکن است به آنها کمک کند تا با وجود چنین اختلافاتی، بهتر با یکدیگر رفتار کنند.
تخیل: قرصهای صورتی تنها امید هستند
قرصهای صورتی برای افزایش میل جنسی در خانمها به کار میرود. به گفته دکتر لری بروتو مدیر آزمایشگاه سلامت جنسی در دانشگاه بریتیش کلمبیا، میل جنسی کم در خانمها هم میتواند پاسخگوی سکس باشد چرا که جسم خانمها کاری را انجام میدهد و در ذهن آنها چیز متفاوتی میتواند وجود داشته باشد. به نظر او تاثیر داروی Flibanserin که برای خانمهای با میل کم جنسی ساخته شده است، هنوز مبهم است و بهتر افراد برای درمان میل جنسی به روانشناس مراجعه کنند.
دکتر بروتو میگوید: ما نشان دادهایم که مراقبت ذهنی و بالا بردن سطح آگاهی میتواند باعث افزایش میل جنسی و ایجاد شوق در رابطه جنسی گردد. البته این میل کم جنسی با افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین همراه است.
تخیل: اول میل جنسی و شهوت میآید سپس سکس و رابطه
خانم دکتر نیکول پراس روانشناس و بنیانگذار موسسه تحقیقاتی مستقل LLC میگوید: میل و اشتیاق جنسی در هنگام مشاهده و حضور شریک زندگی ایجاد شده و خود را نشان میدهد. به همین دلیل برخی از متخصصان، افراد افسرده در یک رابطه را به انجام سکس ترغیب میکنند. او ادامه میدهد که شما نمیتوانید دست روی دست بگذارید و صبر کنید تا همه چیز خوب شود. اگر پورن نگاه نمیکنید و فانتزی سکسی نمیسازید، انگیزه شما باید شریک زندگیتان باشد.
در رابطه اگر شما واقعا دنبال سکس هستید، چگونه باید بدانید؟ زوجین ممکن است فکر کنند شنیدن «بله» به معنی شروع سکس است و تلاش خود را برای تحریک طرف مقابل به سرعت شروع کنند، اما اگر اینطور هم نشد نگران نباشید. به صورت تدریجی و آرام دوباره تحریک کردن پارتنر خود را شروع کنید.
تخیل: بازی قدرت و کنترل کردن، غیر عادی است!
اگرچه دامیننت و سابمیسیو یا همان سلطهگری و تسلیم شدن ممکن است تصاویر شلاق و اسارت را یادآوری کند اما جذابیت و هیجان قدرت در رابطه جنسی بسیار زیاد و گسترده است.
مترجم: توضیحات مربوط به این بخش بیشتر به فرهنگ آمریکایی و داستانهای مربوط به اونجا نزدیک بود. در این وبلاگ در مورد روابط و گرایشهای ارباب و برده زیاد نوشته شده که میتونید به صفحه آموزش رابطه ارباب و برده مراجعه کنید. اصل متن برای علاقهمندان در اینجا قرار گرفته است.
In categorizing massive amounts of data on web users› erotic search and consumption habits—a task chronicled in the book A Billion Wicked Thoughts—computational neuroscientists Ogi Ogas and Sai Gaddam concluded that a continuum exists between, say, fans of BDSM porn and readers of romance novels (in which protagonists surrender to macho men). «In most mainstream porn and erotica,» Ogas says, «one partner is clearly in control.»
این مقاله با توجه به درخواست شما برای آگاهی در مورد سکس نوشته شده است. از صبا بابت کمک به ترجمه تشکر میکنم.